eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
40.8هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
280 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
با انفجارِ نور، دلها آشنا شد ظلمت ز ایران رخت بَر بست و فنا شد فجری مبارک، هر کران را در نوَردید کشور سراسر، مهدِ نورِ کبریا شد این نورباران، نهضتِ روح خدا بود نهضت شکوفا گشت و غوغایی بپا شد با غرّشِ الله اکبر های مردم فرمانِ روح الله، فرمانِ خدا شد ماهیّتِ این انقلاب اسلامِ ناب است هر ادّعای دیگری، بادِ هوا شد @hosenih رفت از میان فرعونِ ایران، مخفیانه اعجازِ موسای زمانه بی عصا شد با مقدمِ روح خدا، ایرانِ زهرا عمری گرفتارِ ستم بود و رها شد دامانِ پاک مادرانِ مرد پرور احیاگرِ نورِ شهیدانِ خدا شد طفلان ِ گهواره، یلانِ صحنه گشتند خاکِ وطن گلگون، چو خاکِ کربلا شد برگشت دین، در سرزمینِ ما دوباره برگشت ایمان، کشورِ ما مالِ ما شد دَه روزه، تاج و تختِ صد ساله فرو ریخت حق آمد و باطل فراری تا کجا شد مستکبرین "فریادِ واحسرت" کشیدند "بیست و دوی بهمن" سرآغازِ ولا شد ایران و ایرانی، دوباره سر برآورد جمهوری اسلامی ایران بپا شد در جنگِ تحمیلی، دفاعی شد مقدس بابِ شهادت با لقاءالله، وا شد از ما،،، جوانان دسته دسته رخت بستند با خونشان فتح و ظفر اما بنا شد فرعونیان وقتی شکستی سخت خوردند رمزِ قبولِ قطعنامه برملا شد جنگِ حسینی، تابعِ صلحِ حسن گشت بر پیکرِ روح خدا جامِ بلا شد □ □ □ پیر جمارانیِ ما رفت و عزا شد یارِ خراسانی، به کشتی ناخدا شد شد دستِ حق از آستین بیرون دوباره سید علی هدیه به ایران، از رضا شد ملت دوباره قدرتی از نو گرفتند امت سراسر پیروِ آن مقتدا شد صدها، هزاران، صدهزاران نقشه، فتنه بر ضدِ او طراحی اما برملا شد میخواستن، برجام گردد جامِ زهرش تیری که از صبر و بصیرت، در خطا شد هر جنگِ سخت و نرم، خنثی شد به تدبیر دین، یاری از فرماندهِ کل قوا شد بسیاری از یارانِ او رفتند از دست تا حقِ مکتب، با سلیمانی ادا شد □ □ □ امروز "هیئت ها" جهادی سخت دارند از انتقامِ سخت، اینهم سهمِ ما شد باید بگیریم انتقامِ کشته ها را آری، زمانِ انتقام از اشقیا شد این است پیغامِ همه خونِ شهیدان در پاسخِ هر شبهه، صد شعبه روا شد باید که تبیین کرد راهِ رفته را، تا... نسلِ جوان داند که ایران کربلا شد ایران، یمن، سوریه، لبنان، غزّه، بغداد یکدست، هم پیمانِ شاهِ نینوا شد از کربلا تا قدس، با یک "یاحسین" است دشمن دگر واللهِ محکومِ فنا شد بوی فروپاشیِ استکبار آید یک ضربه، تا تیرِ خلاصِ آمریکا شد پیغام های مخفیِ شیطان فریب است این خود؛ پیامی از کلامِ مقتدا شد دیگر به مویی بند، بیتِ عنکبوت است موشک بجای خود، تلنگر اکتفا شد @hosenih آل سعودی با یهودی، بسته پیمان غافل از اینکه انتهای ماجرا شد گوید ولیعهدِ صعودی با سرانش: ایران، گمانم خادمِ بیت خدا شد امروز نزدیکِ سحرگاهِ ظهور است یعنی زمانِ منجیِ آل عبا شد "لبیک یا مهدی" که ما در انتظاریم هنگامِ بوسه بر رکابت سهمِ ما شد جان میدهیم ای یوسف زهرا بپایت روز وصالت، بعدِ یک عمری دعا شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دل مژده که آفتاب امید آمد در ظلمت قحط نور خورشید آمد با اهل بلاد عشق از پردۀ جان گو روح خدا و روح توحید آمد *** یاد امام و یاد شهیدان دوام ماست در راه کربلای حسینی قیام ماست روح خدا هنوز دَمَد جان به انقلاب سید علی خامنه ای تا امام ماست شاعر: @dobeity_robaey
بوی نفحات می رسد در بهمن نور و جلوات می رسد در بهمن یکباردگر چه انقلابی برپاست عطر صلوات می رسد در بهمن * فجری که بهار را چنین زیبا کرد درسینه امید و عشق را معنا کرد گلبانگ سلام و صلوات مردم پیروزی انقلاب را امضا کرد * برخاست شمیم جانفزا با صلوات پُرگشت تمامی فضا با صلوات این پرچم انقلاب باید برسد بردست امام عصر ما با صلوات شاعر: @dobeity_robaey
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 مژده‌ی انقلاب عاشق خنده‌ی جمارانیش کشته‌ی چشم‌های بارانیش ابروان سیاست‌آیینش امتداد نگاه عرفانیش @hosenih دورها و ظهورها پیدا در شکوه بلندِ پیشانیش مژده‌ی انقلاب می‌دادند سال‌ها عالمان ربّانیش زن و مرد و بزرگ و کوچک را متّحد کرد صوت رحمانیش عقل مبهوت عشق و ایمانش کفر در حیرت از مسلمانیش @hosenih جز برای غم حسین نبود هق‌هق گریه‌های طولانیش شهدا خوب می‌شناسندش نشناسد کسی به آسانیش... © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مرا به وسعت اندوه، زندگی می بُرد به اوج بی ثمری، قعر بردگی می بُرد هزار و یک گرهء کور داشت افکارم دروغ و مغلطه می بُرد بر سر دارم شبی که نور، سر کوچه ها معطل بود شعار، پاسخ بی منطقش مسلسل بود @hosenih ز کوچه ها خفقانی عجیب می آمد صدای گریهء نسلی غریب می آمد زمان، زمانهء ایجاد رعب و وحشت بود زمین روح، پر از ریشه های ظلمت بود "جرقّه های محال از وجود بر می خواست" به جای نور ز خورشید، دود بر می خواست نه برف، بلکه کفن بر درخت پوشاندند به صخره ها خزه های سراب رویاندند کمیت عاطفه ها لنگ می زد آن ایام به قلب آینه غم سنگ می زد آن ایام زبس دوید دعا، پای زخم دل، سِر شد پُر از حرارت احساس ها، معابر شد هوا گرفته تر از یک غروب غمگین بود به روی دار، سر بی گناهی از دین بود گرفت آتش موّاج نیل، فرعون را گرفت آه شبانگاه ایل، فرعون را طلای دوز و کلک بی عیار شد، مس شد وفور گرمی ادراک در جهان حس شد @hosenih به رغم سنگ حوادث ندیده را دیدیم درست در شب ظلمت، سپیده را دیدیم دمید روح خدا در ضمیر روح الله و اینچنین دل ما شد اسیر روح الله دگر تمامی پس کوچه ها طراوت داشت دگر امام، به قلب همه حکومت داشت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای غرور قرن ها، ای آب و خاک بی قیاس بر تن با غیرتت پوشانده اند از خون لباس @hosenih ریشه های انقلاب تو در عالم ریشه داد در یمن، در سوریه، در جان مردان حماس خون سرخ حاج قاسم بر جهان اثبات کرد دشمنت از نعش مردان تو هم دارد هراس @hosenih یاعلی را نقش کن بر پای تو سر می دهند این ملت حیدر شناس شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تکلیف ما روشن شده در پای ایران تکلیف ما آینده ی زیبای ایران ما مجریان گفتمان انقلابیم بر بام دنیا می درخشد جای ایران @hosenih تحریم و جنگ و فتنه بیش از پیش هستند تسلیم محض روح نامیرای ایران مظلوم وقتی در مصاف ظلم باشد هر جا که فتحی هست ، هست امضای ایران ما با جهاد از فصل ناکامی گذشتیم دنیاست مات خیز رعدآسای ایران شد زینت این سرزمین رسم شهادت چشم جهان محو جهان آرای ایران باید کنار هم بمانیم و بسازیم روزی محقق می شود رؤیای ایران روح عدالت با جهان بینی وحدت شد گام دوم گام جان‌افزای ایران در هسته ای، در علم نانو ، در پزشکی بالا بماند پرچم بالای ایران ما در مسیر علم مشغول شتابیم می داند این را ملّت کوشای ایران آری شهیدی که شهید پیشرفت است روشن شده با علم او فردای ایران آینده ای سبز از پی پیشینه ای سرخ فردای ما زیباتر از "حالا"ی ایران @hosenih سایه نشین لطف بی حدّ رضاییم بیمه کند این مُلک را آقای ایران از فاتحان صبح فردای جهانیم ما در سپاه مهدی صاحب زمانیم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صلابت تو عجب باصفاست ای ایران شکوه دیدنی اَت کیمیاست ای ایران ز یک هجومِ دلیرانه ی سپاهِ غیور به قعر، هیمنه ی آمریکاست ای ایران @hosenih دوباره مهد دلیران سفیر مهدی شد سپاهِ روح خدا با خداست ای ایران سلامِ ماست به دریا دلان مان تقدیم درود ما همه حمد و ثناست ای ایران امامِ امتِ ما سید خراسانی است کسی که هدیه به ما از رضاست ای ایران برای ملتِ تو ارمغانِ پیروزی عمل به دغدغه ی مقتداست ای ایران اگر علیِ زمان، مردِ جنگ احزاب است دعای حضرتِ خیرالنساست ای ایران تمام کفر، به جنگ تمام حق آمد و دید یاور ما هل اتاست ای ایران قرینِ خفتِ پی در پی است استکبار رفیعِ پرچمِ تو کبریاست ای ایران رود ز صفحه ی این روزگار اسرائیل که انتقامِ شهیدان ماست ای ایران قسم به خونِ سلیمانی و ابومهدی عزیز فاطمه نزدیکِ ماست ای ایران بُتِ فساد شود ریشه کن اگر ز جهان... از این دیار به عالم، سزاست ای ایران طلایه دار سپاهِ امامِ عصر و زمان سپاه و ارتشِ خون خداست ای ایران @hosenih شده سراسرِ عالم، بسیجِ حزب الله ندای صبحِ فرج آشناست ای ایران اگر ندای لِثارات سر دهد مهدی امامِ کعبه در آغوشِ ماست ای ایران شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آن قطره که شد وصل به دریا مائیم دل‌باخته‌ی علی و زهرا مائیم با لطف امام عصر تا روز ظهور پیروز ترین ملت دنیا مائیم شاعر: @dobeity_robaey
هم مرد حماسه‌های طوفانی بود هم سالک قله‌های عرفانی بود مانده‌ست هنوز تا که بشناسیمش یک رهرو مکتبش سلیمانی بود شاعر: @dobeity_robaey
های ✔️ با سلام خدمت زائرین محترم حسینیه 📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد می کنیم مورد نظر خود را لمس نمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✅ حلول ماه رجب : ✅ شب لیلة الرغائب: ✅ اول رجب : ✅ سوم رجب : ✅ دهم رجب: ✅ سیزدهم رجب: ✅مراسم معنوی اعتکاف: ✅ پانزدهم رجب: ✅بیست و چهارم رجب سالروز فتح خیبر : ✅بیست و پنجم رجب : ✅بیست و ششم رجب : ✅بیست و هفتم رجب : ✅ بیست و هشتم رجب: ✅پایان ماه رجب: موضوعات پُر بازدید ✅ اشعار اول مجلسی: ✅ دودمه مخصوص میاندارها: ✅دیگر موضوعات: 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 های @hosenih
حمد بی حد خدای رحمان را که ز نور آفرید نیکان را قدرتش را به رخ کشید و سپس خلق فرمود نور ایمان را از میان تمام مخلوقات برگزید عالمانِ قرآن را راسخون را امینِ وحیَش ساخت ساخت از علمشان حکیمان را با اَمینانِ وحی، در عالَم برتری داد خَلقِ انسان را از میانِ تمام امت ها خود سوا کرد ما محبان را چارده نور در دلِ ما ریخت داد بر ما تمامِ احسان را یکی از آن چهارده انوار هدیه شد خطّه ی خراسان را قبل از آن در مدینه بابا شد ای بنازم قدومِ جانان را در همان نونهالی اَش، پدرش مُلکِ زَر ساخت خاک ایران را ما شدیم عاشقان آن حضرت داد بر ما کلید رضوان را چون عیان شد جمال زیبایش همه دیدند روی سبحان را شد جوادالائمه سلطان و... ما همه سائلان، کریمان را ای مَدار ولایتِ عظما یا جوادَالائمه ادرکنا @hosenih ای جمالِ ربوبی اَت زیبا وی جلالِ الهی اَت والا حوریانِ بهشت آمده اند تا گذاری قدم به این دنیا ای بهای جنان ز لبخندت سالها منتظر تو را بابا در نگاهِ رضا پر از شوق است خوش بنازد به قامتت جانا دودمانت ندیده مولودی اینچنین پر ز برکت، ای آقا مادرت هم ندید میلادت عمه ی با فضلیتت، حتی تو که هستی که اینهمه بردی دل ز آل محمد ای یکتا چون به دنیا دو دیده وا کردی گوشِ جانت به هر صدا، شنوا نورِ رویت به آسمان ساطع برکاتِ وجودی اَت، غوغا سجده اَت در کمالِ آرامش اَشهَدَت، لا اِلهَ اِلّا الله به رسولِ خدا گواهی داد آن زبانت به شیوه ای، شیوا کف زدند اهلِ آسمان و زمین چونکه گفتی علی ولی خدا ای مدار ولایت عظما یا جوادالائمه ادرکنا @hosenih ای امامِ تمامِ مخلوقات قبله گاهِ تمامیِ حاجات اهلِ عالم تو را چنین خوانند؛ نقطه ی عطفِ کلِ موجودات ای تو را علم اول و آخر با خبر از جمیعِ مکنونات ظاهر و باطن از تو مخفی نیست عالَم و آدم و همه ذرات ای بنامت هزار و یک اَسماء وی خدا را به هر صفت مرآت همه ما را به اسم بشناسی آگهی از درونِ ما بِالذّات میشناسند از تو خالق را به تو سوگند جمله مصنوعات هر که دریای علم را داراست از تو یک قطره اَش ز معلومات فیلسوفانِ دهر معترفند... نزدِ تو علمشان چو مجهولات دیده عالَم مناظراتِ تو را اِبنِ اَکثَم کجا و آبِ حیات! تو کجا، دانشِ قیافه شناس! ای خدا را نشانِ ذات و صفات مشرکان، سرکشان، تو را دشمن سازشِ تو به دشمنان، هیهات ما کجا، وصفِ تو کجا، آقا همه اینها بضاعتی مزجات ای مدار ولایت عظما یا جوادالائمه ادرکنا @hosenih ای نگاهت، نگاهِ رحمانی همه اوصافِ توست، سبحانی یک نظر گر کنی به خَلقِ جهان میشوند اهلِ دین همه، آنی دوستانند جمله در قِلَّت دشمانند در فراوانی شیعیانت میانِ عسر و هرَج عاشقانِ تو در پریشانی مومنین را گِره بکار افتاد مسلمین را به درد، درمانی! یک نظر کن سوی محبانت که تو حاجاتِ هر که را دانی خیلِ حاجات بر تو آوردیم تا تو حاجت روا بگردانی انتظارِ فرج شده دشوار آه از این انتظارِ طولانی دستِ ما را به دستِ او برسان جانِ ما را در او نما فانی کن لباسِ فرج بر اندامش با دعا، یک دعای طوفانی خصمِ زهرا ز مکه بیرون کن فتح کن کعبه را به آسانی حجِ ما با امامتِ مهدیست همرهِ سیدِ خراسانی برسان مرگِ سرخِ ما، سوگند... بر ابومهدی و سلیمانی ای مدار ولایت عظما یا جوادالائمه ادرکنا © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از شعف از شوق سرشارم، ندارم غصه ای خوب شد حالِ بد و زارم، ندارم غصه ای قرعهٔ فالم به دست صاحبِ «بخشش» رسید یاورم شد! بخت شد یارم، ندارم غصه ای @hosenih نورِ چشم ضامن آهو شد امشب ضامنم شد سبُک از معصیت «بارم»، ندارم غصه ای تا سحر در فکر لطفش میروم تا کاظمین با دلی آرام بیدارم، ندارم غصه ای دوستش دارم! به دست مهربانش بارها برطرف ‌شد بغضِ بسیارم، ندارم غصه ای با دعایش مشکلاتم یک به بک حل میشود پس اگر گاهی گرفتارم؛ ندارم غصه ای @hosenih سائلم آنجا که حاجت را نگفته میدهد گرچه مدیون و بدهکارم، ندارم غصه ای در دو عالم بر سرم هر چه بلا نازل شود تا جواد إبن الرضا(ع) دارم، ندارم غصه ای! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگر دست و بالت کمی خالی است اگر حال و روز تو بی حالی است اگر آسمان در قفس میکشی اگر قسمتت بی پَر و بالی است اگر کار و بار تو پیچیده و... اگر چند وقتی بد اقبالی است اگر تار و پودت گره خورده است اگر غصه‌ها نقشِ این قالی است اگر رنگ و روی تو زرد است و سرد اگر مثل پاییز یک شالی است علاجش فقط یک نفس یا علیست خدا هست با آنکه او با علیست @hosenih خدا در شکوهِ جلال علیست خدا در ظهورِ جمال علیست خدا در نزولش علی می‌شود خدا در مقامش کمالِ علیست حرام خدا و حلال خدا حرام علی و حلال علیست پیمبر پس از سِیرِ معراج گفت که ما هرچه دیدیم مال علیست علی چارده مرتبه آمده علی عین میلادِ آل علیست علی گفته و غرق عین اش شدیم همه راهیِ کاظمینش شدیم مرا فارغ از قیل و قالم کنید مرا راحت از خشکسالم کنید محال است لب را به مِی تر کنم مرا تشنه‌ی این محالم کنید مرا بشکنید و بسازید باز تَرَکهای روی سفالم کنید فقط روی چشمان خود میکشم از این خانه هرچه"حوالم"کنید مرا می‌کشاند دو گنبد طلا شب رفتنم شد حلالم کنید ببینید رویای جبریل را مبارکترین کودک ایل را @hosenih شلوغ است اگر آستانِ جواد پُر از برکت است آسمان جواد گدایی به شاهی مقابل نشست چه ها می‌کند تکه نان جواد پیمبر پدر با خدیجه شد و... رضا نیز با خیزران جواد علی‌اکبرش را ببین بعد از این رضا می شود میهمان جواد شبیه نماز حسین و علی است نماز رضا با اذان جواد فقط شانه‌ات را به دیوار نِه فقط زیرِ لب گو به جانِ جواد تو را می‌دهد تا قیامتِ مراد گره وا کُنَد خاکِ باب الجواد @hosenih خدا خواست تا بی کرانش دهند و در یک افق سه جوانش دهند علی جان آقای کرببلاست حسین آمده تا سه جانش دهند فقط دوست دارد ببیند علی فقط دوست دارد همانش دهند علی در سه صورت تماشایی است علی را سه جلوه نشانش دهند علی اصغرش هم علی‌اکبر است اگر فرصت امتحانش دهند به صف فطرس و جبرئیل و رباب که نوبت به نوبت تکانش دهند زمین خوردها را که جان می‌دهند به باب الحوائج نشان می‌دهند @hosenih اگر بارِ ما از کَرَم می‌کشد برای پدر بارِ غم می‌کشد رسیده بگوید اگر قد کِشَد شبیهِ عمویش عَلَم می‌کشد غریبی ببین تشنگی‌اش ببین که کارِ پدر بر قسم می‌کشد گمانم به دنبال گهواره است کسی که به آتش حرم می‌کشد فقط مادرش آه دنبال او در آن راهِ پُر پیچ و خَم می‌کشد بِبَر نامِ او را خدا بعد آن به حجم گناهت قلم می‌کشد رباب است یک فاصله تا حسین چه‌ها کرده این حرمله با حسین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ته این کوچه هرکه پشت در است.. به گدایی خویش معتبر است نه پی نان نه فکر سیم و زر است او نیازش به یار بیشتر است امشب اینجا کرم فراوان است نام این کوچه هم خراسان است سالها شبهه بود در سرها امتحان شد تمام باورها تا که آمد امید نوکرها کوری چشمهای ابترها بعد پنجاه سال سر زد ماه.. جلوه گر شد جواد ال الله @hosenih این پسر آمده ولی باشد شرف الشمس صیقلی باشد احمد خانه ی علی باشد کرمش بی معطلی باشد هرچه میخواهی از کریم‌ بخواه سائلین جواد بسم الله! اهل تقوا مرید تقوایش جلد قرآن کجاست؟لبهایش ملکوت است قد و بالایش نذر کرده براش بابایش در جلال و جمال محشری است بیشتر از بقیه مادری است رضوی بود جلوه ذاتش همه جا ریخته ست آیاتش بین سجده شدست میقاتش خود حق میرود ملاقاتش.. روی فیروزه نام او حک شد رجب از مقدمش مبارک شد ما مریدیم و او همیشه مراد او جواد و بقیه عبدجواد بارها پشت پنجره فولاد به جوادش رضا براتم داد اوست دلگرمی حسینی ها قبله ی اصل کاظمینی ها .......... ساقیا می بده شراب آمد از پس پرده آفتاب امد جان ارباب رب آب آمد نفس حضرت رباب آمد کیست این مه نواده حیدر پیر میخانه بلا اصغر @hosenih هیبتش هیبت پیمبرهاست گریه اش  تار و مار لشگرهاست کی حریفش سنان و خنجرهاست فتح کردن مرام حیدرهاست تا زگهواره رو به میدان کرد لشگر کوفه را هراسان کرد.. ........ حیف باب و پر کبوتر سوخت حنجرش پاره پاره شد سر سوخت پدرش پیش روی لشگر سوخت همه ی آرزوی مادر سوخت نه سری مانده نه بدن دارد شیرخواره مگر زدن دارد؟! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دارد بساط عاشقی تکمیل می گردد آیات شادی آفرین تنزیل می گردد لبخند او لحن خوشِ ترتیل می گردد دُکّان درد و غصّه ها تعطیل می گردد وقتی که چشمانِ مسیحاگونه اش وا شد لبخند بر روی لبِ ارباب پیدا شد سجّاده،محراب دعاها را بغل می کرد قطره به قطره،برکه دریا را بغل می کرد آئینه احساس تماشا را بغل می کرد دستان کوچک داشت بابا را بغل می کرد جبریل کم کم داشت در این صحنه جان می داد وقتی حسین آرام در گوشش اذان می داد @hosenih باید که درد دردمندان را دوا می کرد از نور خالق انشعابی را جدا می کرد باید برای ماه نامی دست و پا می کرد او را میان کهکشان خود صدا می کرد مثل ازل هفت آسمان با او بلی می گفت بابا برای بار سوم"یا علی"می گفت این ماه‌سیما پرده ها را از حجاب انداخت از چهره ی آئینه ها رختِ نقاب انداخت لب های جنّ و انس را با خنده آب انداخت ارباب،چشمش را به لبخند رباب انداخت بابا،علی،مادر..،سه تا نور جهان جمع است خورشید و مهتاب و ستاره جمعشان جمع است ذکر علی اصغر ستون طاق دین رَب نور جبینش آیه ی فتح المبین رَب تا شد حسین انگشتری او شد نگین رَب بند قماط او نخ حبل المتینِ رب قطعاً خدا این طفل را باب الحوائج کرد رسم گدایی را در این خانه رایج کرد ما را صغیر سفره ی بابای او خواندند ما را اسیر سفره ی بابای او خواندند ما را فقیر سفره ی بابای او خواندند جیره بگیرِ سفره ی بابای او خواندند شکر خدا نان شب ما نامِ ارباب است شیرینی روی لب ما نامِ ارباب است گهواره ی او قبله ی سیّار امروز است کعبه به دورش حاجی هوشیار امروز است یوسف برو،او گرمی بازار امروز است دُلدُل سوار و حیدر کرار امروز است با گریه ها دارد رجز در اصل،می خواند جنگاوری را در دل گهواره می داند قربان این کودک عجب ایل و تباری داشت خون علی را در دل رگهاش جاری داشت بااینکه گلبرگ تنش عطر بهاری داشت تیغ نگاهش کاردبرد ذوالفقاری داشت کوچکترین باز شکاری بین این لانه است او شیرِ در گهواره ی چوبی این خانه است او مُحکمات آیه ی تطهیر قرآن است کوچکترین قطره میان نسل باران است پیراهنش درمان چشمِ پیر کنعان است مثل علی اکبر برای عمه ها جان است قنداقه ی او را میان عرش می چرخاند زینب برایش "وَ ان یکاد"از جان و دل می خواند تا آفتاب ظهر می تابید،می خندید از آسمان باران که می بارید،می خندید وقتی عموعباس را می دید،می خندید گاهی رقیّه جان که می خندید،می خندید چشمان شور ای کاش این ها را نمی دیدند گل های لبخند قشنگش را نمی چیدند @hosenih در کربلا وقتی عطش کابوس بابا شد از تشنگی قدِّ سکینه،خواهرش،تا شد ماه قبیله راهی آغوش دریا شد لب های خشک او بلای جان سقا شد از تشنگی با مرگ بازی می کند..،ای وای ماهیِ شش ماهه تلظّی می کند..،ای وای بعد از پسر از این پدر چیزی نمی ماند جز آه های شعله ور چیزی نمی ماند وللهِ دیگر از جگر چیزی نمی ماند این حنجر و تیر سه پر..،چیزی نمی ماند نقش سپید بوم او پاشیده شد از هم آئینه ی حلقوم او پاشیده شد از هم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نَفَس رسیده تا بُرون کند ز سینه آه را رسیده صبح و برده ظلمت شب سیاه را به دست شمس هشتمین ببین فروغ ماه را رضا پسر نه! در بغل گرفته یک سپاه را به برکتِ "جواد" لامحال شد محال ها به یمن او رها شده رضا ز قیل و قال ها مدینه را ببین که میزبان نور منجلی ست پیمبری ببین که روی دست های یک علی ست شنو شهادتین از او، اگر دل تو صیقلی ست: "محمّد است مُرسَل و علیِ مرتضی ولی ست" اگر که جان دهم کم است بهر رونمای او تمام هرچه هست در جهان شود فدای او @hosenih به چهره اش ببین جمال ذات ذوالجلال را به دست خود گرفته نبض قبل و بعد و حال را کسی که ارث برده از رسول حق، کمال را؛ به خُردسالیَش دهد جواب هر سؤال را میان آستین او هزار "اِبنِ اَکثَم" است علوم خلق پیش او بِسان قطره در یم است قیام او، قعود او، مثل خود پیمبر است ببین که برق هر نگاه او شبیه حیدر است مدینه ایست قلب او، دلش نه جای دیگر است و آرزوش انتقام قاتلین "مادر" است و هست بر لبان پاک او مدام زمزمه: "الا که لعنت خدا به دشمنان فاطمه" شدم اسیر معجزات بی حدِ خدائیَش فدای آن شجاعت و غیرت مرتضائیَش؛ کرامت حسینی و عزّت مجتبائیَش چگونه گوید این زبان ز رأفت رضائیَش مُرید عشق اگر تویی، بیا بیا مُراد، اوست اگر که دستِ خالی آمدی بیا، "جواد" اوست چه عاشقانه صحبت از محبت قدیمِ اوست خوشا به آنکه در حریم قُدسیَش کلیمِ اوست دلم مقیم کوی او شده ست و یاکریمِ اوست سعی و صفا و مروه ام، قبله ی من حریمِ اوست بخوان ز چشم های من! اگرچه کاظمینیَم رسیده چون "دَهِ رجب" جورِ دگر حسینیَم دعای نیمه ی شب شکستگان جواب داد خدا به سائل حسین، شأن آفتاب داد به شادی چرخ و فَلَک دوباره آب و تاب داد ببین عجب گُلی به باغِ دامنِ "رُباب" داد ستاره ای رسید و روشنیِ نَیِّرِین شد مَطلعِ این ستاره آغوشِ خوشِ حسین شد @hosenih بیا بیا که آمده علیِّ اصغرِ حسین علیِّ اصغرش که نه! رسیده حیدرِ حسین حیدر او که نه! بگو یک تنه لشکرِ حسین یک تنه لشکرِ حسین و تیرِ آخر حسین که کربلا به یاری پدر رود همین پسر زند به قلب لشکری بدون نیزه و سپر و کاش این پسر به پیش چشم های مادرش قُماطِ پاکش نشود ، غرق به خون حنجرش چه می شود رباب را که پیش دیده ی تَرَش به روی نیزه ها رود، سر علیِ اصغرش چگونه نوش جان کند، بعد علی، رباب، آب چرا که می رسد ز حلق او نوای آب آب شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تجلی عطا و مظهر سخا خوش آمدی به دردهای لا علاج ما دوا خوش آمدی سلام ای دلیل دلخوشی ما خوش آمدی خوش آمدی علی اکبر رضا خوش آمدی چه خوب شد که روی خاک مرده پا گذاشتی خوش آمدی قدم به روی چشم ما گذاشتی @hosenih تو آمدی و شد رکاب نور صاحب نگین تو آمدی و جمع شد بساط فتنه از زمین نماند ابتر از وجود تو امام هشتمین تو را که آفرید حق به خویش گفت آفرین صفا گرفته خانه امامت از حضور تو تو آمدی مدینه غرق نور شد ز نور تو تو آمدی دل علی مدار شیعه شاد شد به پیش طفل علم تو فقیه بیسواد شد چقدر بعد تو میان ما گدا زیاد شد اباالحسن به لطف مقدمت اباالجواد شد تویی که مثل نور سمت آینه شتافتی تویی پیمبری که نیل جود را شکافتی تویی نسیم مغفرت که بی کران وزیده ای تویی که در سیاهی جهان ما سپیده ای تویی که جود و بخشش ائمه را چکیده ای تو طلعة الرشیده ای تو غرة الحمیده ای عزیز حضرت رضا هزار جان فدای تو همه زمینیان و آسمانیان فدای تو @hosenih تویی که باب رحمتی بیا عنایتی بکن شب ولادتت نصیبمان زیارتی بکن عزیز حضرت رضا بیا شفاعتی بکن سه جا به داد میرسد بیا وساطتی بکن قیام ما قعود ما ز برکت قنوت توست هزار مطلب نگفته در دل سکوت توست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هرکس که تاج مهر تو بر سر ندارد از سجده ی گمراهی اش سر بر ندارد سرمایه ی عشق شما راه نجات است بیچاره هر کس عشق تان در سر ندارد @hosenih لازم نکرده که مرا فردا بخوانند جنت اگر از نامتان سردر ندارد گشتم ولی دنیای شیعه از تو آقا مولود پر خیر و مبارک تر ندارد کوری چشم دشمنان إبنُ الرضایی کی گفته سلطانم علی اکبر ندارد؟ دردانه ی سلطان طوسی یا محمد والیِ ما غیر از شما دلبر ندارد عطری که از ذکر لبت در شهر پیچید عود و گلاب و نافه و عنبر ندارد در کودکی در قله های علم بودی علم تو را عیسای پیغمبر ندارد هم ارزش خاک عبایت را یقینا در ارض و در افلاک سرتاسر ندارد فهمیده ام از نامه ی سلطان، که عالم کُنْیه نکوتر از اباجعفر ندارد در کاظمینت هر کسی آمد دلش ماند راهی بجز این راه تا آخر ندارد "وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَهً ..." عیدی همین بس عالم بجز چشم شما محور ندارد @hosenih می دوزد آخر چشم خود را بر دو دستت مرغی که در وقت پریدن پر ندارد محشر بفهمد جایگاهِ عصمتت را هرکس تو را در این جهان باور ندارد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جلوه ها بسیار اما دل یکی، دلبر یکی بین این میخانه ها، باده یکی ساغر یکی ریشه های ما یکی، مصدر یکی، محشر یکی تا ابد حیدر یکی، کوثر یکی، مادر یکی چارده تا جلوه دیدیم از خدا، مطلب یکی است سجده کن چون حضرت معشوق ما امشب یکی است وا شده امشب به سمت آسمان ها پنجره میشود گفت از نگاه یار، صدها خاطره میرسد گاهی از آنجا که نباید تذکره من گدای این درم، من کار دارم با گره از گره هایی که کورند عشق پیدا میشود خوش بحال ما رضا این بار بابا میشود @hosenih عشق را وقتی خدا در بین عالم باب کرد ابروی دلدار ما را قبلهء محراب کرد تا رضا را دیدن این گل پسر بی تاب کرد خنده ای کرد و دل بابای خود را آب کرد او که عشقش بوده از حالا به زهرا آمده آن یکی یکدانهء آغوش بابایش شده جان فدای آنکسی که مست و حیرانش شده هرچه حور است و ملک گهواره جنبانش شده بارها خورشید، محو نور ایمانش شده عالمی دلبستهء ذکر رضاجانش شده خوب شد اصلا" کسی امشب جوابم را نداد چون عریضه میبرم مشهد دم باب الجواد اینکه میگویند دستش سفرهء جود خداست آینه قدّی سلطان سریر ارتضاست عاشقش کعبه است، ذاتاً قبله و روح دعاست کاظمینش چون خراسان، چون نجف، چون کربلاست ابتدای حاجت است و انتهای حاجت است سائل و مسکین کنار سفره او راحت است @hosenih از زیارت دور شش گوشه، چه چیزی بهتر است کعبهء مشکل گشا، باب الحوائج اصغر است من فدای آنکه تا دنیاست، عشق مادر است خنده اش شیرینی بزم علی اکبر است از میان عرش، نور محشری آورده اند جلوه ای از جلوه های حیدری آورده اند می درخشد ماه شب های کویری حسین می شود دید از دو چشم او دلیری حسین می کند در وقت وقتش دستگیری حسین می شود سرباز عصر روز پیری حسین از لب خشکیده اش گفتم که آب آتش گرفت بر فراز نیزه ها قلب رباب آتش گرفت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عشق می کند به تار تارِ زلفت استناد دل به حرف حرفِ بخششِ تو دارد اعتقاد لحظه لحظه، موج موج و فوج فوج، اعتماد خانه خانه کوچه کوچه جاده جاده امتداد بندهء محبت توایم هر چه باد باد جان عالمی فدای نام حضرت جواد نیست کار هر قلم که رو کند نشانه ای روی کاغذ آورد سرود عاشقانه ای خط به خط رقم زند چکامه ای ترانه ای مدحِ بی کرانه ایّ و متن عارفانه ای در ثنای آن کسی که هست جود را نماد جان عالمی فدای نام حضرت جواد @hosenih هم بهشت آفرینش از رُخت حکایتی هم رُخت ز نور حضرت رضا روایتی هم که بخششت ز بخشش خداست آیتی آیت سخاوتیّ و لنگر هدایتی من فقیر و تو جواد و من مُرید و تو مراد جان عالمی فدای نام حضرت جواد ای که در نسب سلالهء ابوالعجائبی نورِ نجمِ ثاقبیّ و جلوهء کواکبی در شگفتم از چنین مواهب و مناقبی درخورِ تو نیست هیچ شعر و هیچ قالبی نه غزل نه مثنوی نه شعرِنو نه مستزاد جان عالمی فدای نام حضرت جواد گرچه آفتاب پیش نور تو ز پا نشست گرچه ماه دید حُسن صورتت، به جا نشست گرچه کوه دید هیبت تو بی هوا نشست ابن أکثم از جواب ماند و بی صدا نشست هفت آسمان ولی به احترامت ایستاد جان عالمی فدای نام حضرت جواد @hosenih حرز تو برای رفع هر بلا مجرب است خوش به حال هر که در بساط تو مقرب است یا کسی که پیش تو به نوکری ملقب است نوکر تو منتسب به توست پس مهذب است خادمت همیشه شاد و نوکر تو زنده باد جان عالمی فدای نام حضرت جواد هم به قلب شیعه نور عشق را نهاده ای هم بزرگِ اهل جود و هم بزرگ زاده ای اعتبار و آبرو به اهل جود داده ای سومین محمدِ عزیزِ خانواده ای حرف عاشق است ظهر و عصر و شام و بامداد جان عالمی فدای نام حضرت جواد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چیست دین‌داری به‌جز بغض و محبت داشتن روی اولاد رسول الله غیرت داشتن زندگی طی کردن عمر است اما خیر چیست؟ لحظه های عمر را شوق زیارت داشتن @hosenih گاه تنها راه آدم می‌شود باب المراد وقت مستاصل شدن هنگام حاجت داشتن عرض حاجت می‌برم سوی کسی که بودنش شد دلیل محکمی در خیر و برکت داشتن با کریمان کارها آسان شود اما جواد هست معنایش فراتر از کرامت داشتن مشت‌هایی را که بر روی زمین کوبیده است یادمان داده است از دشمن برائت داشتن @hosenih سرخوشان خط بغدادیم مست کاظمین فکرمان را می‌برد مستی به خلوت داشتن (در حریم عشق نتوان دم زد از گفت و شنود) خوش خیالی بود با او میل صحبت داشتن شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هرچه میخواهی از کریم بخواه سائلین جواد.. بسم الله... شاعر: @dobeity_robaey
در ساحل جود خدا باران گرفته باران نور و رحمت و احسان گرفته می‌بارد انوار کرم از هر کرانه شب‌های دلگير زمين پايان گرفته از سوی جنت سورۀ ياسين رسيده خاک مدينه عطر الرّحمان گرفته داده خدا ماهی به خورشيد رئوفش آرى دعای حضرت جانان گرفته نسل امامت می‌شود پاينده با او از برکتش دل‌های شيعه جان گرفته او می‌رسد جود و سخا معنا بگیرد در قلب عالم نور و رحمت پا بگیرد @hosenih عالم همه قطره اگر دريا تو هستی کل خلائق عبد اگر مولا تو هستی فيض وجود توست رزق اهل دنيا باران جود عالم بالا تو هستی مانده‌ست ابتر، کيدِ بدخواهان شيعه روشن‌ترين تفسير أعطينا تو هستی مانند کوثر چشمۀ جاری نوری با اين حساب آیينۀ زهرا تو هستی ای که دل از بابا ربوده خنده‌هایت آرامش هر لحظۀ بابا تو هستی ابن الرضایی، تو کريم بن کريمی ما چون گدایی یا اسیری یا یتیمی @hosenih چشمان تو خورشيد هر اهل يقينی‌ست چشمان تو جنت! نه جنت‌آفرينی‌ست با عشق تو قلبی نمی‌سوزد در آتش در هر نگاه روشنت خُلدِ برينی‌ست گويا گره خورده دلم با عرش اعلی هر رشته از مهر شما حبل‌المتينی‌ست من روزی هر ساله‌ام را از تو دارم چشمان من بر دست‌های نازنينی‌ست جود تو دارد جلوه‌های هل اَتایی مولا! شفيع ما به درگاه خدايی @hosenih هر شب دل من سائل باب المراد است آنجا که حاجتمند درگاهش زياد است آنجا که اميد و پناه آخر ماست آنجا که اوج هر توسل «يا جواد» است جز آستان تو پناهی که نداريم اين استغاثه با تمام اعتقاد است در مشهد خورشيد ايران هم که هستيم دل‌های ما پروانۀ باب الجواد است هر شب دل من در هوای کاظمين است در حسرت يک بوسه بر قبر حسين است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هوهوی تو تا دشت را لبریز می کرد ! شمشیر تو اِعلان رستاخیز می کرد ! تو ! آن سلحشوری که هر دَم تیغ خود را با گردنِ گردن فرازان تیز می کرد ! @hosenih وقتی به میدان می زدی هر مَرد جنگی از پنجه ی شیراَفکنت پرهیز می کرد ! «مَرحَب» اگر از زور و بازویت خبر داشت خود را هزاران بار حَلق آویز می کرد ! ابرو که در هم می کشیدی ذوالفقارت بر پهنه ی آفاق جَست و خیز می کرد ! جولان بازوهای تو در صحنه ی جَنگ مرگ سپاه فتنه را تجویز می کرد ! @hosenih هر مادری شب های طفلان خودش را با قصّه ی رَزم تو سِحرآمیز می کرد ! اُسطوره ای هستی ! که در تلخی ایام تاریخ را شیرین و شورانگیز می کرد ! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e