eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.4هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
444 ویدیو
170 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارسال یادداشت‌ @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
آقا منتظر است😔 اربعین است و دلتنگی و بی کسی آقا، صدای «هل من ناصر ینصرنیش » را نمی‌شنوی؟ بخود سختی راه می‌دهیم، خون جگر می‌خوریم، له له عشق دلربای محبوب داریم. اما بگو« امام زمانمان کجای این ماجراست؟» کاش حسین عصرمان را دریابیم که سالها، پشت در منتظراست و در را باز نمی‌کنیم. ✍ محمدعلی بابایی @HOWZAVIAN
💠 هلبیکم یا زوار! ✍ سعید احمدی تو از مغز سربی و پای گِلی نخواه بر بال فرشتگانی دست ببرد که زیر پای زائران خون خدا را جارو می‌کشند. تو از چشم‌های مسخ شده‌ی مبهوت، از بینی‌های چرکین، از گوش‌های سنگین، از دست‌های ننگین و از سینه‌های سنگی نخواه و نطلب که برای زائر بهشت پای بکوبند و دست بیفشانند. گنگ‌ترین و نارساترین معادله‌ی دنیا برای آن‌ها واژه «هلبیکم یا زوار!» است. به‌خیال اینان بی‌چاره‌ترین و بی‌کارترین موجود دنیا پروانه‌ای است که با سوخته‎مرگی جان می‌سپارد؛ طفلکی بیچاره! «کربلا» «حسین» «زائر» و «اربعین» مردن پیش از مرگ و شهودگاه راز مگوی شمع و پروانه است. کربلا و حسین و زائر، یک کلیدواژه سهل و ممتنع دارد: حضرت عشق عشق عشق... . @HOWZAVIAN
🌱 استعاره اربعین 🌴مسیر پیاده روی اربعین استعاره ای از کل حیات جمعی مومنانه ماست؛ یک قطعه مینیاتوری جهت سامان دادن به تمام ساحات حیات معنوی و مادی، فردی و جمعی ما؛ نه اینکه صرفا قطعه ای از زندگی باشد در کنار مسیر و جریان اصلی آن؛ رابطه عرضی بین مومنان در طول اتصال با امام که پیش برنده پروژه امام معصوم است. 🌴 نوع مواجهه دولت ها با مردم؛ نوع مواجه مردم با مردم؛ نسبت حاکمیت و مردم با ولی زمان؛ و... اینها بخشی از تاملات اربعینی است. 🌴رقم خوردن این رخداد بی نظیر نیاز به قدرت دارد؛ قدرت لایزال مردم که در مسیر اراده الهی قرار بگیرد و اجتماع قلوبی که همه یک ماموریت برای خود تعریف کرده اند یعنی اتصال به امام و نصرت ولی زمان کارهای بزرگی ازش برمی آید. چقدر به مدل سازی این رخ داد جهت دولت سازی و راهیابی به تمدن عظیم اسلامی فکر کرده ایم؟ ✍ سیدمحسن شمسا @HOWZAVIAN
🔎نگاهی کوتاه بر جامعه شناسی زیارت اربعینعلیرضا محمدلو ▫️زیارت اربعین را باید به عنوان یک پدیده جامعه شناختی و تمدنی مورد بررسی قرار داد. رویدادی که هرساله پرشورتر از سال های قبل محقق می‌شود و توجهات رسانه های داخلی و خارجی بین‌المللی را به خود جلب می کند. نوع نوینی از زندگی و زیست جمعی که کثرت قابل توجهی را ذیل و نه نسبیت شکل می‌دهد. ▫️یک ماکروجامعه دینی بدون مرزهای جغرافیایی و با محوریت مفهوم زیارت که به دلیل اتصال به امامت، در نگاه کلان از معنای شخصی و خنثی و فردی فاصله می‌گیرد. در این چارچوب مفهومی جدید، واژه " " که یکی از محورهای تشخیص و تشخص انسان مدرن است، معنای نوینی ذیل فرهنگ و خدمت پیدا می‌کند و دیگر ذیل چرخه اقتصاد تعریف نمی‌شود. ▫️"من صاعد" به جای "من نازل"، تبلور پیدا می‌کند و مفهوم "خدمت به زائر" از مفاهیم منفعت‌پرستی(Utilitarianism) و لذت‌گرایی( hedonism) در روابط اجتماعی سبقت می‌گیرد و در واقع توسعه تمایلات و شخصیت انسانی محقق می‌شود. از تقسیم کار بی‌روح و خشک دورکیمی در ساخت جامعه به یک در سطح ارتباطات اجتماعی بدون مرز برای تحقق خارجی مفهوم زیارت ولو در یک بازه زمانی کوتاه منتقل می‌شویم. ▫️در واقع بعثت انسان معاصر را شاهد هستیم که از تن و بدن "خود" عبور کرده و برای حال خوب و آرامش و طی طریق "دیگری"(زائر) تلاش کرده و از بخش قابل توجه اقتصاد و زندگی روزمره‌اش هزینه می‌کند. مفهوم زیارت، مناسبات فردی و اجتماعی بسیاری را تغییر می‌دهد و از کنش عقلانی و عاطفی و سنتی و حتی ارزشی ماکس وبر هم که بوی فردیت می‌دهند عبور می‌کند و یک با هندسه تمدنی فرامرزی را صورتبندی می‌کند. ▫️در زیست اربعینی و ذیل مفهوم زیارت، دیگری خبری از و انسان "دگرراهبر" سرگردان و از خودبیگانه "دیوید رایزمن" نیست و همه برای همدیگر تلاش می‌کنند و هر کسی بخشی از راه حل بوده و یک همگرایی مقدس و حاکم است. ▫️عواطفی که جاری و ساری است نه از سر ارتباطات قبیله ای و فامیلی و قومیتی و "گماینشافت" فردینادو تونیس که یک باور صادق موجه و یک معرفت عمیق و مقدس دلیل این صمیمیت می باشد. در واقع صمیمیت و محبت و خدمت ذیل مفهوم زیارت، جای رقابت داروینی و جامعه گزلشافتی مبتنی بر همکاری‌های جبری و بدون عاطفه مدرن را گرفته است. ▫️الغرض که این حجم از تغییر و تحول در پی ظهور یک پدیده همچون زیارت اربعین و در واقع خلق یک انسان و جامعه متفاوت از عصر تکنوفیلی‌ها(فناوری زدگان)، می‌طلبد که بازخوانی مجدد و مستمری صورت بگیرد که علت ها و پیامدهایش در ساحت جامعه شناختی و روانشناختی و مدیریتی و تمدنی، مستعد تولد جامعه نوینی بوده و نوید انسان جدید و تمدن بهتری دارد. @HOWZAVIAN
🔸روزگار جوانی ✍ محمد‌جواد محمودی درون من، کودکی در طلب روزهای خوش بچّه‌گی زار زار گریه می‌کند، و کمی آنطرف‌تر پیرمردی فرتوت با لبخندی آرام، مرا به سوی روزهای ناتوانی و سختی فرا می‌خواند... و من با کودک می‌گریم و با پیرمرد می‌خندم، این است روزگار جوانی! @HOWZAVIAN
🚩 هم اکنون؛ عمود یک... ✍ محمد‌حسین رمضانی ▪️پیاده روی رو از امشب شروع کردم، جاده ای شلوغ، پر از زائر و خادم هم موکب ها بیشتر شده و هم جمعیت زائر نسبت به سال گذشته بیشتر شده، از پرچم هایی که در دست دارند مشخص میشه از کشورهای مختلفی در پیاده روی حضور دارند. ▪️جالبه که تقریبا از حرم تا حرم، قریب ۱٠٠کیلومتر، پنج متر مربع فاصله خالی نمیشه پیدا کرد و جاده کاملا متصل بهم و مملو از جمعیت است. ▪️اصل و اصول زیارت اربعین به همین پیاده روی اربعین است که البته طبق چیزی که در محتوا و خوراک تولیدی رسانه های غربی دیده میشه، درصدد هستند؛ ▫️اولا همین پیاده روی رو کمرنگ کنند و چون تقریبا اربعین ده سال در فصل گرما قرار میگیره، جاده رو حداقل از حضور پرشور و مخصوصا ایرانی ها خلوت کنند ▫️ثانیا شور و حرارت عراقی ها به اربعین رو که مربوط به اعتقادات اونها و قرن ها معجزه دیدن بوده رو با روش های مختلف سرد کنند که البته طبق این روایت سرد نخواهد شد؛«إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ (علیه السلام) حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً» @HOWZAVIAN
🔸کم گوی و گزیده ✍ علی‌رضا مکتب‌دار 📌دور تا دور اتاق پذیرایی، چند تا روحانی پیر و جوون نشسته بودن و بابام، خدا بیامرز، با سینی گرد برنجی با چای ازشون پذیرایی میکرد. 📌بین هر سه چهار نفر هم یه ته سیگاری بلوری به رنگ آب هندونه نارس که خاکستر و فیلتر سیگار از کمر تاخورده توش بود. 📌چایشون رو که خوردن، بابا بهم گفت از مادرت بپرس شام آماده س؟ شام آبگوشت داشتیم. سفره پهن شد و یک مجمعه نون کاک گذاشتیم وسط و کاسه بود که پر میشد از آبگوشتی که تیکه های دمبه له شده، مثل سرشیر روشو پوشونده بود. پیاز تبریزی و ترشی محلی هم تو پیاله های چینی، گوشه کنار سفره چیده شده بود. 📌شام رو که با اشتها خوردن، تازه یادشون اومد چرا اونجان. پدربزرگ مرحومم روحانی محل و مورد رجوع و اعتماد مردم بود. من کنارش نشسته بودم که گفت: خب، شب چهلم امامه. آقایان تشریف ببرن مسجد برای منبر. 📌همه به هم نگاه کردن و یکی پرسید: خب، کدوممون بره منبر؟ آقاجون گفت: همه برن! چشمها از تعجب گرد شد و دهنا باز که آخه تو این وقت کم چجور میشه همه برن منبر. مگه نه اینکه اینا هَش نُه نفرن. آقاجون که تعجبشون رو دید گفت: میرین اما طولش نمیدین. اگه منبرتون بد باشه، مردم میگن بازم خدا رو شکر که زود تموم شد. اما اگه خوب باشه، میگن حیف که زود تموم شد. @HOWZAVIAN
🔸جاماندگان آنجا ک بر عَلمش تکیه میزند آنجا ک در حرمش سینه میزند شب تا به صبح، از همه اندر خیال خود در حرمش پرسه میزند ✍ مفید بجنوردی @HOWZAVIAN
🔸فدای قدم‌های‌تان؛ زمان درکی از شما ندارد ✍ علی کردانی خوشا به‌حالتان و به‌نامتان؛ نامتان زائر و حالتان حسینی شد. گرما و سختی را به‌جان خریدید و در راه حسین خوش درخشیدید. شما نفس‌های زنده و قلب‌های تپنده جهان هستید که خودتان را برای یاری حسین به کربلا رساندید و مثل همیشه زمان درکی از شما ندارد که فهم حرکت شما، لاجرم به آینده موکول می‌شود. خاک پای‌تان سرمه چشم‌مان و نامتان حلاوت شهرمان. شما در مسیر کربلا از مسیر پر زرق و برق دنیا رها شدید و با این رهایی پرواز کردید و تا آسمان‌ها سفر کردید. شاید ندانید که چرا با شما دشمن‌اند؟ اما خوب می‌دانید؛ مولای‌تان معادله ظالمان را به‌هم‌ریخته است و بساطشان را کساد کرده است. امروز با نام‌ و‌ مرام حسین، دشمنی دارند و هنوز هم کربلا و کربلاها آینده را روشن می‌کند. و حسین ظالمان را پایان می‌دهد... @HOWZAVIAN
🔸تو فقط "زائر" باش! ✍ مجید ابطحی تفضل زائر! مای بارد زائر! حلیب حارّ زائر! مبیت زائر! سکن زائر! آب خنک، زائر! شیر داغ، زائر! حلیم داغ، زائر! مکان خواب و استراحت و... زائر! ✅تکرار این پسوند زیبا یعنی فقط "زائر" بودنت موضوعیت دارد و بس! چون "زائر حسین‌" هستی، نوکرت هستیم! ایرانی هستی یا عراقی؟ ترک؟ فارس؟ عرب؟ کرد؟ لر؟ مهم نیست، فقط زائر حسین باشی کافی‌ست! طرفدار کدام حزب سیاسی هستی؟ عکس چه کسی را حمل میکنی؟ رابطه‌ات با صادق شیرازی و مقتدی صدر و عمار حکیم و... مهم نیست! عضو فلان فرقه‌ و گروهک هم باشی کاری نداریم! 🔹نه اینکه همه‌ی افکار و جریان‌ها حق باشند و بی‌اشکال، بحث این است که چه کسی می‌تواند این همه نگاه و فکر را یک‌جا جمع کند؟ چطور ممکن است این‌قدر "یکی" کرد؟ کدام قدرت است که تمامی رنگ‌ها و شکل‌ها را از بین می‌برد و انسان‌ها را به "وحدت" می‌رساند؟ @HOWZAVIAN
۱۱ 🚩صلی الله علیک یا اباعبدالله🚩 برای برگشت از منبر اسنپ پیدا نمی کردم ناچار پیاده راه افتادم کنار خیابان های گلبهار در مسیر از کنار نگهبانی مجموعه ای عبور می کردم دیدم نگهبان تنهاست و به استقبالم آمد داشت از روی دفترچه اش برا خودش و می خوند گفت دوست داشتم تو مراسم ها باشم هرساله مداح روستا بودم ... گفتم اخوی همین که دلت می خواد ثوابش رو می بری ان شاءالله الآنم داری وظیفه ات رو انجام می دی @HOWZAVIAN @hadianeha
. آرزوی ما در حوزه همین نوع کنشگری از سوی استادان، مبلغان و طلاب است. حضور اجتماعی طلاب همراه با روایت درست از حال مردم و مخاطبانشان، نیاز امروز انقلاب اسلامی است. @HOWZAVIAN
🍃 عمامه و اعتماد پشت نرده نزدیک به ضریح مطهر حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه محکم چسبیده بودم داشتم زيارت می‌خواندم، جلوی نرده خادمان با بیان «حرِّک زائر» به کسی اجازه توقف نمی‌دادند، نوجوانی به سمت ایشان آمد گفت گوشی مرا امانت نگه دارید تا بروم زيارت، دست به ضریح بزنم و برگردم خادمان درست متوجه حرفش نمی‌شدند اگر هم می‌شدند قبول نمی‌کردند من که کنار ایشان شاهد بودم فورا گفتم بده من نگه دارم بدون تامل و تردید داد، فقط پرسید هستی تا برگردم گفتم بله من اینجام زيارت می‌خونم رفت تا بیایید دلم شور می‌زد نکند مرا گم کند و بدون گوشی بماند، بالاخره پیداش شد، بخاطر ممانعت خادمان از دور گوشی را بدستش دادم خوشحال رفت. دقایقی بعد پدری با دو بچه کوچک آمد یکی بر شانه یکی کنارش، می‌خواست خادم یکی را نگه دارد تا روی شانه آن یکی را به ضریح برساند خادمان متوجه نمی‌شدند گفتم بده بغل من، فورا داد و رفت کمی طول کشید تا در موج جمعیت دست بچه به ضریح مطهر رسید برگشت، با تشکر بچه را از بغل من گرفت و رفتند. می‌خواستم از داخل حرم خارج شوم با این سیل جمعیت مشتاق که دست من به ضریح نمی‌رسید، دل به دریا زدم گفتم برگردم میان جمعیت حداقل جسمم در موج عشاق باشد(خود همین در میان خریداران یوسف بودن لذت‌بخشه) همینطور میان موج بودم که متوجه شدم از پشت به سمت ضریح هدایت می‌شوم دو سه نفر باهم از پشت هل می‌دادند می‌گفتند بذارید دست حاج آقا هم برسه، دستم را دراز کردم گفتم (خذ بیدی یا مولای) از کنار ضریح هم یکی شروع کرد به کشیدن دستم به جلو بالاخره دستم به ضریح مطهر خورد دعای مستجاب تحت القبة را از دست ندادم (اللهم عجل لولیک الفرج)؛ برگشتم عقب، وقتی تشکر می‌کردم یکیشون با مزاح گفت: اول حاج آقایی بودی که دستت به ضریح رسيد. پ.ن: امثال این اتفاقات در مسیر زیاد بود که نشانگر این حقیقت است که علیرغم همه حرفها و تبلیغات رابطه مردم با طلبه ها فرق داره، هم اعتماد دارند و هم کمک می‌کنند. --------------------- *چند سال پیش که همراه بستگان راهی سفر اربعین بودیم در طول مسیر مخصوصا در عراق بارها معمم بودن من باعث گشایش و احترام ویژه به جمع ما شد، از آنجا عمامه در بین آنان «نماد قدرت» نام گرفت. گرچه این تاج ملائکه، لباس خدمت و محبت است اما آن تعبیر نگاه عظمت به این لباس مقدس را می‌رساند. ✍️قربان یاسبلاغی @HOWZAVIAN
🔻دو نوع جهل ✍️ محمد صدرا مازنی مشغول قرائت زیارت اربعین بودم که این فراز زیارت توجهم را به خود جلب کرد: «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله» یعنی امام حسین جانش را در راه خدا بذل کرد، تا بندگانش را از جهالت و گمراهی برهاند. نکته مورد توجه این فراز زیارت کار بزرگ امام حسین( ع) یعنی نثار جان برای آگاهی مردم در برابر جهل است. منتها دو نوع جهل در واقعۀ عاشورا و پس از آن دیده می‌شود. ۱) مردمی که به جنگ امام آمده بودند، عمدتا کوفی بوده و مردم کوفه نیز امام را بر حق می‌دانستند. یعنی به حقانیت امام علم داشتند، اما در عین حال باطل را برگزیدند. از این رو در کربلا نقطه مقابل جهل، «عقل« قرار دارد. یعنی امام(ع) برای اینکه مردم دنیازدۀ بیچاره سرعقل بیایند، از نثار خون دریغ نکرد. ۲) نوع دیگر؛ جهل در برابر علم است. علم و آگاهی حقیقی در مقابل دروغ‌های رسانه‌ای دستگاه بنی‌امیه. اگرچه از شگرد دروغ رسانه‌ای در کوفه نیز استفاده شد و به‌خاطر انتشار خبر دروغ «آمدن سپاهی از شام»، یاران۴ هزار نفری هانی نتوانستند ۵۰ نفری که در دارالاماره ابن زیاد حضور داشتند را شکست بدهند‌. اما اغلب کوفیان بر حقانیت امام واقف بودند و دنیازدگی آنها موجب شد تا به سپاه عمرسعد ملحق شوند. ولی در شام قصه فرق می‌کرد. عموم مردم دین خویش را از رسانۀ تحت سلطۀ معاویه گرفته بودند. مردم با یزید بودند، چون تصور می‌کردند یزید بر حق است. آنها علم نداشتند و جاهل بودند و جهل‌شان از نوع حهل مرکب بود. این نوع جهل در مقابل «علم» است نه در مقابل عقل. چون برخی از آنها وقتی در برابر استدلال امام سجاد(ع) قرار گرفتند و علم حقیقی بر آنها آشکار شد، به راه حق برگشتند. امام حسین(ع) برای همین مردم کوفه حاضر است تا پای جان مبارزه کند. او دربارۀ کسانی‏‌ این فداکاری را انجام می‌دهد که به تعبیر زیارت اربعین «دنیا مغرورشان کرد، و بهره واقعی خود را به فرومایه‏‌ترین و پست‌‏ترین چیز فروختند و آخرتشان را به کمترین بها به گردونه فروش گذاشتند، تکبّر کردند و خود را در دامن هوای نفس انداختند.» انقلاب حسینی انقلاب آگاهی و شهادت او برای رفع جهالت بود‌ و اربعین یادآور نقش حضرت زینب( س) و امام سجاد(ع) در روشنگری و جهل‌زدایی از مردم شام است. @HOWZAVIAN
🍀نشانه... ✍️ جواد رستمی، روزنامه نگار حوزوی خیلی سرعت نداشتم؛ اما به لحظه‌ای که چرخ عقب قفل شد کنترلش سخت و ناممکن بود به لطف خدا پشت سرم وسیله ای نبود که حادثه‌ای بدتر رخ دهد.. عصبانیت از این اتفاق من را به بدگویی از زمین و زمان و ناشکری سوق می داد که ناگاه چشمم به جوانی نشسته بر ویلچر افتاد، روی برگرداندم از آن سوی دیگر جوانی را دیدم که عصا به دست به زحمت از خیابان می گذشت.. این دو صحنه در آن لحظه برای من عجیب بود اما نشانه برداشتم و استغفار به لبم جاری شد و از پی آن شکر خدا گفتم که تنم سالم است. حالم بهتر شد موتور را برداشته راهی تعمیرگاه شدم و مسیر طولانی را در آفتاب داغ طی کردم در حالی که غرق در افکار خویش بودم. با خود می گفتم اگر در جاده این اتفاق می افتاد، اگر سرعتم زیاد بود، اگر اتومبیل یا موتور سیکلت پشت سر من در حال حرکت بود چه می شد.. یاد صدقه اول ماه و روزانه ابتدای صبح افتادم، عادت خانوادگی که از پدر و مادر مرحومم آموخته بودم.. دوان دوان به اولین تعمیرگاه رسیدم نتیجه گفتگو به رفتن ختم شد به سوی تعمیرگاه دیگر راه افتادم وقتی رسیدم گرما و گذشت زمان و صحبت تعمیرگار مرا مجاب کرد کار را به او بسپارم. از آنجا که دور شدم نگاهم در جستجوی وسیله نقلیه عمومی بود که به ایستگاه رسیدم لحظاتی بعد اولین اتوبوس را سوار شدم. خسته بودم و فکرم هنوز درگیر حادثه و هزینه و زمان تعمیر و کارم، که دیر شده بود.. تا اینکه صدای پیرمردی باصفا افکارم را بهم ریخت: «به شاه قبه طلا حضرت رضا(ع) صلوات» آری گنبد طلایی امام علیه السلام رخ نمایی می کرد و صدای صلوات فضایی عطرآگین به وجود آورد که این بار به کودکی ام سیر کردم روزگاری که با پدر و مادر مرحومم به سمت حرم می رفتیم و این صدای آشنا بیش ازین، از گوشه گوشه اتوبوس به گوش می رسید تا به قطعه ای از بهشت می رسیدیم. توقف اتوبوس در آخرین ایستگاه از خاطرات شیرینی که کام را شاد کرده بود دور نکرد، پیاده شدم و سمت حرم به قصد زیارت راه افتادم و این چهارشنبه امام رضایی را نیز آغاز کردم به ذکر سلام و صلوات. (ع) @HOWZAVIAN
🌱 ظرفیت‌های اربعین حسینی برای پیشگیری از تکرار تاریخ ♦️ اربعین حسینی را این سالها بیشتر با پیاده روی عظیم و شور زیبای حاکم بر آن و البته چهره های تمدنی متبلور در این پیاده روی باشکوه به یاد می آوریم، که همگی نشان گر ظرفیت بالای اربعین اباعبدالله هستند. 📍یکی دیگر از امور قابل توجه، زیارت نامه ی پرمحتوای وارد شده در این روز است. 📖 متنی که مطالب عمیق فراوانی از جمله هدف والای قیام حسینی: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَيْرَهِ الضَّلاَلَهِ» 🔍 و همچنین اساسی ترین نقطه ضعف کسانی که به دشمنی با امام برخاستند مطرح میگردد؛ یعنی فریفته شدن به دنیا: «وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالأَْرْذَلِ الأَْدْنَي وَ شَرَي آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الأَْوْكَسِ» ✔️ ادامه در این صفحه @HOWZAVIAN
🔍 آقای سخنگو، پاسخگو هم باشید ✍️ محمد رسول صفری عربی، روزنامه نگار حوزوی جناب آقای بهادری جهرمی، سخنگوی محترم دولت سیزدهم در برنامه «بدون توقف» شبکه سه سیما به سؤالات گوناگونی پیرامون برجام، اشتغال، نظام بانکی، مسکن و ... پاسخ دادند و در جواب به یکی از سوالات پیرامون نظام بانکی، اینگونه عنوان کردند: «وام‌های خُرد زیر ۱۰۰ میلیون نیاز به ضامن ندارد و اگر برای چنین وام‌های بانک‌ها ضامن خواستند، مشکل را به معاونت نظارت بانک مرکزی گزارش دهید، اگر وام قانونا به شما تعلق می‌گیرد و در نحوه پرداخت سخت‌گیری می‌کنند حتماً باید به بانک مرکزی گزارش کنید.» ضمن تقدیر و تشکر از تلاش ها و خدمات دولت محترم سیزدهم که مُهر تمجید رهبر معظم انقلاب را بر کارنامه دو ساله خود دارد، از آقای سخنگو این سؤال را داریم که چرا خود شما بر موضوع ضمانت های بانکی نظارت نمی کنید؟ چرا مردم باید درگیر این موضوع شده و به بانک مرکزی گزارش دهند؟ آیا نظارت بر اینکه فلان بانک، برای پرداخت وام های زیر ۱۰۰ میلیون تومان، مطابق قانون عمل می کند یا نه، کار سختی است؟ فکر نمی کنید موضوعی را بیان می کنید که در مرحله عمل، انجام نمی پذیرد؟! نکته اینجاست آن شخصی که به دنبال وام می رود، حتما با مشکلی مواجه است که قصد دریافت این وام را دارد و سوال اینجاست آیا وقتی بانک برای پرداخت وام، سنگ ضمانت را جلوی پای او می اندازد، فرصت دارد که گزارش این کار را به بانک مرکزی بدهد؟ و سوال بعدی اینکه بالفرض که گزارش هم بدهد، آیا بانک مرکزی سریعا ورود کرده و مشکل او را حل خواهد کرد؟ به نظر می آید به جای اینکه مردم را درگیر قانون گریزی بانک ها کنیم، باید نظارت دستگاه های دولتی بیشتر شده تا کسی دچار این مشکل نشود که بخواهد سراغ شکایت از بانک مذکور نزد بانک مرکزی برود. در پایان برای نمونه خدمت شما جوان انقلابی که در عرصه جهاد تبیین به خوبی در ایام اغتشاشات درخشیدید، عرض کنم که ماه گذشته با معرفی نهادی که در آن مشغول به خدمت هستم، برای دریافت وام به بانک ... معرفی شدم و برای وام زیر ۱۰۰ میلیون تومان، دو ضامن از بنده خواستند و ما هم از روی اجبار، دو ضامن فراهم کردیم تا بتوانیم وام را دریافت نماییم. قانونی که عزمی برای اجرای آن وجود ندارد، گفته نشود بهتر است. @HOWZAVIAN
14.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔘 کودکی به مادرش در مسیر اربعین رسید (کلیپ کامل) ▪️مادر باور نمی‌کرد که دوباره داره اون بچه رو می‌بینه ▪️یه مرد عرب بچه رو حدود 200 عمود پایین‌تر پیدا کرده بود و تا اونجا با خودش آورده بود ▪️بچه گرسنه بوده و مرد بهش غذا میده و سرویس بهداشتی می‌بره و همه کاراش رو انجام می‌ده تا به مادرش برسه ▪️البته شاید ما فکر می‌کردیم بچه گم شده و اون خادم درست می‌گفت ▪️اما صحنه، دخترکی از کاروان کربلا را روایت می‌کرد ... @savad_rasaneh @HOWZAVIAN
📌 اسطوره غرب و تعفن معاصر ✍️ مسعود برکتی کتاب‌های استاد فرج نژاد زیادی جذاب است، در لابه‌لای سطور، مطالب ناب بسیاری دیده می‌شود، اصلا کتاب‌های استاد خواندنی نیست، خوردنی است... باید تکرار شوند و مباحثه . در بین سطور کتاب" اسطوره های صهیونیستی و سینما " این جمله را خواندم: "بر خلاف نظر برخی اسطوره شناسان غربی و غرب زده، اسطوره، قالب حقیقت نیست، بلکه تقلّب آن است و رواج تقلّب تا زمانی دوام دارد که از حقیقت آن یادی در اذهان باشد." آری این غرب زده‌های متقلب ما را سال‌ها گول زدند و دروغ به خورد ما دادند؛ اسطوره دروغ است چرا حواسمان نیست؟ اما بیایید یک جوالدوز به خودمان بزنیم، واقعا چرا فریب این سُراینده‌ها را خوردیم؟ مقهور فرهنگ غرب بودن سالیان درازی است که در کشور ما شروع شده، از وقتی که برخی شاهان ایرانی به غرب رفتند و مدرنیته را برپایه ی لیبرالیسم و شاید هم با جهت گیری سکولاریسم برای مردمی سنتی، به ایران آوردند. فرهنگ غربی‌ای که انصافا رنگ و لعاب و لذت پروری و دنیاطلبی خوبی داشت اما تهی از تمدن و واقعیت و معاد. آیا ما مغلوب فرهنگ غرب شدیم؟! فرهنگی که از هر راهی به ما حمله کرد، با کالاهای خاص، با هالیوود خود، سبک زندگی غربی که آمیخته با عرفان‌های غلط است، با اسطوره‌هایش و ... اما بیایید کمی منصف باشیم فرهنگ و تمدن ما آنقدر قوی هست که اگر کمی کنکاش می‌کردیم، فکر‌ می‌کردیم یا آثار تمدن غرب را وارسی می‌کردیم، از محصولات غربی فقط برای گذران زندگی بهره می‌بردیم نه بیشتر. ما آنقدر مقهور غرب شدیم که از خود بیخود شده و همه‌ی گذشته را رها کردیم و چسبیدیم به این غربی‌هایی که هنوز در سال ۲۰۲۳ طهارت نمی‌گیرند و بسی کثیف هستند. اصلا ادکلن و اسپری را برای پنهان کردن گند و کثافاتشان اختراع کردند بوگندوهای حمام نرفته ... و ما چشممان را روی بدی‌هایشان بستیم و گول ظاهرشان و جادوگری‌های سینمایشان را خوردیم. آخرش هم اسطوره های تقلبی خود را به خورد ما دادند و باورمان شد که : "آنها خیلی قوی هستند و ما هیچ ... " استاد می‌گوید: " نماد در عرصه‌ی توحید است که ره به حقیقت می‌برد و اسطوره، سراب است". آری قهرمانی که در مسیر توحید است حقیقت است. @HOWZAVIAN
✔️ جای خالی یادداشت‌های تحلیلی در رسانه ملی ✍️ محمد صدرا مازنی یادداشت‌نویسی یکی از ابزارهای رسانه‌ای مهمی است که قدمتی دیرینه داشته و امروزه نیز با توجه به روی‌آوری مردم به فضای مجازی و اقبال آنها به متن‌های کوتاه، روزبه‌روز بر اهمیتش افزوده می‌شود. در عین حال جایگاه آن در رسانه‌هایی مثل صدا و سیما شناخته نشده است. از این رو پیشنهادهای ذیل ارائه می‌شود. ۱) انعکاس خلاصه‌ای از یادداشت‌های تحلیلی درباره مسائل روز در اخبار سراسری بویژه در خبر ۲۰:۳۰ ؛ ۲) انعکاس یادداشت‌های مهم در برنامه‌های ویژۀ خبری صدا و سیما؛ ۳) دعوت از یادداشت‌نویسان فعال به صدا و سیما به عنوان کارشناس‌ فرهنگی اجتماعی و...؛ ۴) استفاده مجری برنامه‌های فرهنگی اجتماعی از یادداشت‌های بروز در فواصل برنامه؛ ۵)ساخت برنامه‌هایی با موضوع یادداشت یا صرفا انعکاس یادداشت‌های ویژه؛ ۶)و... از یادداشت‌نویسان محترم جهت تکمیل این نوشته دعوت به‌عمل می‌آید‌. @HOWZAVIAN
ارواح برگزیده ✍️ سعید احمدی انسان زمینی و زمین انسان پرتو پیام نبی و کشف‌الاسرار نخبگان جوامع بشری است. نخبگی بشر در برابر پخمگی او درباره‌ی اطوار و عوالم هستی خود اوست؛ در برابر نافهمی او از زیروبم دنیای محسوساتی که در خور و خواب و خشم و شهوت با موجودات خاکی هم‌سفر و هم‌سفره است. نخبه یعنی برگزیده؛ یعنی ممتاز؛ یعنی آن که قدرت رسیدن به نادیدنی‌ها و ناشنیدنی‌ها را داشته باشد. بتواند به افق اعلای ورزیدگی و برگزیدگی در اخلاق و پاکی از دامن طبیعت خون‎آلود عروج کند. نخبه‌ی انسانی مغز خالص نیست؛ روح مخلص است. روح فراریافته و کوچنده؛ روح رفته و بازآمده؛ همان انسان ملکوت که پا در زمین دارد و سر در آسمان؛ نه انسان زمینی که سرش جلوتر از پایش در گل فرو رفته باشد؛ با مغزی پر از خاک و باد و فولاد و پلاستیک. کربلا همان زمین انسان است. خبر از جایی می‌دهد که شأن و شخصیت آدمیت را بالا و بالاتر می‌برد. جایی که بشر پا می‌گذارد تا نماند؛ از آمدن برای رفتن و از رفتن برای ماندن؛ از سکویی که باید پرید. اوج گرفت. پرواز کرد در بی‌نهایت. کربلا قبله‌ی روح‌های خالص و برگزیدگان انسانی است. نخبگان حقیقی عالم برای فرار جایی جز کربلا ندارند. پیاده‌روی اربعین فرار نخبگانی بشر از زمین حیوان به سوی زمین انسان است. @HOWZAVIAN
سفر تبلیغی به استان کردستان، شهرستان قروه (محرم 1396) 💠 مِیهم سُفلی ✍ علی بهاری 🔸راننده خیلی تعارف کرد به خانه‌اش برویم. در تعارف‌هایش صداقت موج می‌زد اما وقتی قبول نکردیم، دیگر خیلی اصرار نکرد. خداحافظی کردیم و به مسجد رفتیم. کمی بعد، بچه‌های شیعه و سنی آمدند. مرتضی - همان دوستم که با عبا آمده و شبیه قاریان مصری شده بود - بچه‌ها را بر اساس مذهب، تفکیک کرد. گفت: «شیعه‌ها بیایید این طرف بهتون وضو و نماز یاد بدیم. سنی‌ها هم برن پیش ماهان یاد بگیرن.» ماهان، سنی‌بچه‌ای باهوش بود که اطلاعات مذهبی خوبی داشت. البته اطلاع بیشتر از مذهب، به معنای این نبود که ماهان الاهی‌دان یا فقیه بود؛ بلکه در جمعی که بسیاری نمی‌دانستند سنی‌اند یا شیعه، او می‌دانست چطور وضو بگیرد و نماز بخواند. 🔸آموزش نماز به کسی که هیچ نمی‌داند، کار بسیار سختی بود. خدا را صد هزار مرتبه شکر که مرتضی ابتدا، وضو را برای‌شان گفته و بار مرا سبک کرده بود. جایگاه مُهر را برایشان توضیح دادم و سپس از ضرورت نیت قبل از نماز گفتم. یکی‌یکی اذکار نماز را به صورت شمرده می‌گفتم و از آن‌ها می‌خواستم بعد از من آرام تکرار کنند. چند دقیقه‌ای طول کشید تا کلیات نماز را یاد گرفتند. باهوش‌ترها، زودتر یاد می‌گرفتند و بعدش به تنظیمات اصلی کارخانه برمی‌گشتند: لش‌بازی! 🔸کمی از کلاس گذشت که پسرکی به جمعمان اضافه شد. یکی از بچه‌ها گفت: «پاشو برو. تو سنی هستی» جواب داد: «نه به خدا شیعه‌ام» آن یکی گفت: «غلط کرده. دروغ میگه. سُنّیه» گفتم: «خودش داره میگه شیعه‌ام. تو چی میگی این وسط؟» جواب داد: «خودش حالیش نیست. من می‌دونم» نمی‌دانم چرا ناگهان صنف شریف رانندگان تاکسی‌ افتادم. پسرک با بغض گفت: «به خدا شیعه‌ام» ما هم اشکش را دلیل بر صداقتش گرفتیم. 🔸البته اگر هم واقعا شیعه نبود، اهمیتی نداشت. چون بچه‌ها اطلاعی از تفاوت‌های اعتقادی و فقهی دو مذهب نداشتند. بسیار سُنّی‌هایی که مسح می‌کشیدند و فراوان شیعیانی که پا می‌شستند.چند بار ذکرهای نماز را توضیح دادم. داشتم مطمئن می‌شدم کلیات را فهمیده‌اند که یکی از دو شیخ گروه صدایم کرد و گفت: «تو بیا با این جوون‌ها بشین. بچه ها رو بسپار به من. حوصله‌شون رو نداری» برای سلامتی پدر و مادرش دعا کردم و به جمع جوانان پیوستم. 🖊 سلسله خاطرات این نویسنده را اینجا بخوانید @HOWZAVIAN
🟢 از «ورزش‌کاران اجاره‌ای» تا «دانش و دانشمندان عاریتی» ✍ احمدحسین شریفی در حالی که عده زیادی از مردم عربستان در فقر و فلاکت به سر می‌برند و رواج بسیار زیاد تکدی‌گری در بسیاری از شهرهای آن چهره‌ای زشت و اندوهبار از فاصله طبقاتی و بی‌اعتنایی به عدالت اجتماعی را در آن کشور به نمایش گذاشته است، تیم‌های فوتبال آن کشور، سالانه میلیون‌ها دلار صرف جذب فوتبالیست‌های مشهور دنیا‌ می‌کنند! مع الاسف، برخی از دانشگاه‌های عربستان سعودی نیز مدتی است که همین نوع فعالیت را در عرصه علم و پژوهش دنبال می‌کنند. در خبرها خواندم پژوهانه یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه سطام بن عبدالعزیز، یک میلیون دلار است! آن هم استادی که خودش هیچ جایگاهی در فضای علمی رشته مربوطه ندارد. اما در حال ارتباط‌گیری با دانشمندان ایرانی، پاکستانی، هندی و ... است که با اعطای بخشی از آن پول هنگفت، پژوهش‌ها و مقالات و پروژه‌های آنان را بخرد! و با این کار نقشی در ارتقای رتبه و جایگاه دانشگاه‌ خود ایفا کند! در همین دانشگاه جایزه چاپ یک مقاله در مجلات نمایه‌شده در WOS یا Scopus با اعلام وابستگی سازمانی(affilation) به آن دانشگاه، ۲۰ هزار ریال سعودی است (یعنی چیزی حدود دویست و هفتاد میلیون تومان)! مع الاسف شنیده می‌شود (و بلکه گواهان مطمئنی وجود دارند که) در برخی از مؤسسات آموزشی و پژوهشی ایران نیز پول‌پاشی بابت خرید مقالاتی که با افیلیشن آن مرکز یا دانشگاه در نشریات بین‌المللی چاپ شود، رواج یافته است! شنیده‌ام که برای مقالات ISI چارک اول (Q1) که با افیلیشن آن مرکز یا ... منتشر شود، تا چهل میلیون تومان و حتی بیشتر پرداخت می‌شود! این دانشگاه‌ها و مدیران به اصطلاح دانشگاهی و آموزشی، با این کار می‌خواهند رتبه و جایگاه بین‌المللی دانشگاه خود را ارتقا دهند! 🔻در حالی که اولاً، از نگاه همان کسانی که برایشان مقاله هم می‌نویسند، نادان‌های پول‌داری تلقی می‌شوند که در عین بی‌لیاقتی و با رانت‌های مختلف به جایگاه مدیریت علمی رسیده‌اند! و ثانیاً، همانطور که با «ورزشکاران عاریتی» نمی‌توان ورزش ملی را ارتقاء داد، با «دانشمندان عاریتی» و «خرید مقاله» نیز نمی‌توان رشد علمی واقعی ایجاد کرد. آب کم جو تشنگی آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست چاهی که از خود آب ندارد، را می‌توان با آب‌های عاریتی پرآب کرد، اما نهایت آن است که قدری زمین‌های اطراف آن چاه مرطوب شوند؛ ولی با این کار هرگز از چنان چاهی آبی نمی‌جوشد؛ بلکه به محض آنکه آب‌های بیرونی قطع شوند، خشکیده می‌شود! به قول قدیمی‌ها: «خوشا چاهی که آب از خود برآرد» @HOWZAVIAN
💠 امتداداحمد اولیایی 🔹پیاده روی اربعین یک بار در سال است اما قابلیت امتداد دارد. اساسا اگر با تمام ماهیت و ابعاد و رسالاتش امتداد نیابد در حد مناسک باقی می ماند و اگر امتداد یابد فرهنگ خواهد بود. اربعین را به مثابه «فرهنگ» باید دید نه اتفاق مناسکی موسمی. 🔸 همدلی، عشق و محبت در میان زواری که برای امر مقدس در کنار هم عرض ادب می کنند، با عبور از مرزها در برگشت، نباید در عراق بماند بلکه می بایست در جامعه اصلی زائر امتداد پیدا کند. این امتداد، خود را در همه حوزه های زندگی مانند اقتصاد و سیاست و فرهنگ نشان می دهد. 🔹به عنوان مثال در اقتصاد اربعینی خبری از منفعت گرایی فردی نیست. اقتصاد اربعین، اوج اقتصاد مردمی ست؛ مردمی که مواسات، زیربنای حرکت جمعی آن ها در آن ایام است. اگر این مدل از اقتصاد امتداد پیدا کند تأثیرات بسزایی در اقتصاد جامعه خواهد داشت. 🔸در حوزه فرهنگ که تفاوت، بسیار است. در فرهنگ اربعین، اساسا سبک زندگی متفاوت است و ارتباطات اجتماعی اربعینی به این سبک زندگی رنگ و بویی دگر می دهد. در این فرهنگ، چون یک خیر فرهنگی عظیم برای همه متصور است و زوار برای رسید به آن «خیر» کنار هم حرکت می کنند، ما با یک جامعه سراسر پیوسته روبرو هستیم. اگر این فرهنگ بتواند با فرهنگ فردگرای دنیای امروز مدرن که در زندگی روزمره اینترنت محور ما حاکم است، میان دو اربعین چالش کند و امتداد یابد، جامعه تغییر خواهد کرد. 🔹اربعین همه اش فضیلت است چه همین ایام در عراق تمام شود و چه در جامعه خودمان تا سال بعد امتداد یابد اما اگر امتداد یابد، وجه جامعه ساز اربعین و تمدن ساز اربعین تکمیل می شود. ▪️قسمت‌های قبلی را بخوانید؛ ✔️اربعینیات (۱)؛ التفات https://eitaa.com/ahmad_olyaei/236 ✔️اربعینیات (۲)؛ احیای اجتماعی نو https://eitaa.com/ahmad_olyaei/237 @HOWZAVIAN