علی جان، در این دنیا، همین که سرنوشتم به نام و راه شما گره خورده، نشان فخر من است... عجب صاحب کاملی دارم... عجب ذرهپرورید... عجب مهربانید ای پدری که محبت شما، عشق مشترک ماست و برات نجات ما انشاءالله...
🌱 پ.ن: به الهام خانم میگفتم: این زیارت خیلی فرق دارد. من کنار عشق کسی هستم که همه عمرش، تن به زیر سختترین بارها و مسئولیتها داد با این باور محکم که میخواهم کاری را انجام دهم که اگر زمان امیرالمؤمنین علیه السلام هم بودم، همان کار را انجام میدادم...
اگر من و ما هم همین فکرِ حسن مقدم را نسبت به عمر و استعداد و کار خودمان داشتیم، چطور کار میکردیم درین عصر غیبت و حیرت؟!
(عکس را عصر ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ گرفتم، کنار خانم الهام حیدری، همسر و همراه مرد ابدی رو به مولایمان)
#عید_ولایت_مبارکباد
#مولای_ما
#زیارت
#الهام_حیدری
#شهید_حسن_طهرانی_مقدم
#ما_و_مرد_ابدی
https://eitaa.com/lashkarekhoban
.... کمی با مرد ابدی باشیم: 😊
بریده از کتاب مرد ابدی، فصل پنجاهم، سرسپردگان، بخش دوم
...حاج حسن این را گفت و در فکر فرو رفت. دوستان قدیمیاش میدانستند که او در پی یک جواب قاطع است: «اگه آقا نظرشون این نیست که من بُردهای بالا کار کنم کلاً میذارم کنار! اما الان چیکار باید بکنم؟»
همۀ نزدیکانش میدانستند حاج حسن تا چه اندازه سرسپردۀ ولایت است. حالا شاهد بودند او با وجود همۀ دلایلش برای این کار، به محض احساس عدم رضایت آقا، راهش را عوض کرد و نشان داد استادِ بینظیرِ دور در جاست! خودش بارها درجمعهای خصوصیشان بر همین تاکید کرده و گفته بود: «مسیری که نظرِ ولی و دعای ولی، پشتش باشد انتهایش فتح و نصرت الهی را حتما ما خواهیم داشت، اِلا این که ما لیاقتمان را در مسیر را از دست بدهیم، حُب دنیا ما رو بگیره، سختی کار ما رو از پا دربیاره، به عبارتی لیاقت از ما سلب توفیق بشه. وگرنه بنده به شما هم عرض میکنم با قاطعیت تمامتر، من عزت و پیروزی و نورانیتی در این مسیر میبینم که هم باعث شکوفایی و نورانیت زندگی دنیا و هم انشاءاللّه این کار به عنوان یک صدقۀ جاریه دست ما را در آخرت، انشاءاللّه خواهد گرفت. یک دلیل، امتثال امر ولیست! ما اگر داریم تلاش میکنیم، تلاشیست که امر آقا را داریم اطاعت میکنیم و مستقیما آقا مورد عنایت و توجه قرار داده و راهنمایی و سوال و پیگیری... .»
#بریده_از_کتاب_مرد_ابدی
#انتشار_برای_اولین_بار
#مرد_ابدی_روایتی_مستند_از_زندگی_شهید_حسن_طهرانی_مقدم
#ولایتمداری
#به_قلم_معصومه_سپهری https://eitaa.com/lashkarekhoban
کمی با مرد ابدی باشیم:
بریده از کتاب مرد ابدی، فصل پنجاهم، سرسپردگان، بخش سوم .....
مدتی در سکوت، فقط پیگیر کارهای قبلیاش بود. تا آن روز، او برخی کارهایش را ذیل پژوهشکدۀ فضایی مطرح کرده بود اما ساخت پرتابگرِ فضایی یا موشک ماهوارهبرِ سوخت جامد، هنوز یک رویای بسیار دور بود که با اتفاقات اخیر، حسن بیش از همیشه جذب آن شده بود! او در تمام طول زندگیاش، از این خیالات نترسیده و به اتکای ایمانش آنها را دستیافتنی میدانست. حالا بیش از پیش، به فضایی فکر میکرد که ابرقدرتها از دهها سال پیش با صرف سرمایههای مادی و انسانی فراوان، به آن رسیده بودند.
حاج حسن برای اولین بار، فکرش را در صف نماز جمعه مطرح کرد! خطیبِ جمعه در حال سخنرانی بود و حامد جعفری کنار حاج حسن نشسته بود.
ـ حامد! من یه موتوری میخوام!
حامد گوشش را تیز کرد و وقتی مشخصات موتور را از زبان حاج حسن شنید، خیلی تعجب کرد: «حاج آقا! زمان کارِ این موتور خیلی کوتاه نیست؟!»
ـ درسته، حامد! من این موتورو بهعنوان شتابدهندۀ ماهواره میخوام! این موتوریه که باید ماهواره رو توی مدار تزریق کنه!
هیجانی وجود مهندس جوان را دربرگرفت. او به دقت به سخنان حاج حسن گوش میداد و فکر میکرد حاج آقا بالاخره گام اصلی را برداشت! و مستقیما آقا مورد عنایت و توجه قرار داده و راهنمایی و سوال و پیگیری... .»
#بریده_از_کتاب_مرد_ابدی
#انتشار_برای_اولین_بار
#مرد_ابدی_روایتی_مستند_از_زندگی_شهید_حسن_طهرانی_مقدم
#ولایتمداری
#به_قلم_معصومه_سپهری
https://eitaa.com/lashkarekhoban
حسن آقای شفیعزاده
من که یادمنمیرود در چه ایام تلخ و سردی، خسته از سنگینی کار و تنهاییها و ... کار آن حسن را پیش شما آوردم و به شما سپردم....
خدا را شکر به وجود شما حسنهای پر مهر و پرقدرت
#حسن_های_توپخانه_سپاه
#حسن_شفیعزاده
#حسن_طهرانی_مقدم
یکی از مصادیق مدیریت قاطع سردار محمدباقر قالیباف که در رشد و گسترش موشکی در کشور تاثیر فراوانی داشت .... (بریده از کتاب مرد ابدی )
حسن درعینحال که به کارهای دیگرش میرسید، از پیگیری پروژههای مختلفشان غافل نبود. او بارها گفته بود بیش از اینکه با زنوبچههایش باشد، با همکاران و کارهای موشکی زندگی میکند. همکارانی که هنوز هم یکی از الزامات کارشان، «هجرت» بود.
آن ایام، مناطق موشکی در سراسر کشور شکل گرفته بود. فرمانده وقت نیروی هوایی، محمدباقر قالیباف تاکید داشت فرماندهان هر منطقۀ موشکی باید در همان منطقه ساکن باشند. معنای این حرف، دور شدنِ فرماندهان از تهران بود، آن هم سالها پس از جنگ که ظاهرا دورۀ دوری از شهر و فامیل بهسر آمده بود.
حاج حسن معنای زیبایی به این برنامه داد و اسمش را گذاشت «طرح هجرت» تا موضوع را در ذهن دوستانش ارزشمند و ماندگار کند. در همین راستا برنامۀ جشن هجرت ترتیب دادند که فرماندهی موشکی، در این برنامه با هدایایی مثل پلاک طلا و لوح تقدیر از خانوادۀ فرماندهانی که در حال تَرک تهران بودند، تقدیر میکرد. هجرت با رغبت انجام میشد چون همه در این بخش یکسان بودند و اتفاقا هر کس زود میرفت برای حسن عزیزتر میشد. اما اگر کسی جواب منفی میداد و نمیخواست از پایتخت برود، از چشم فرمانده میافتاد.
ـ تو دیگه به درد من نمیخوری! بقیه که خونشون رنگینتر از تو نیست. همیشه که نمیشه تو توی تهران باشی!
#انتشار_برای_اولین_بار
#مرد_ابدی_روایتی_مستند_از_زندگی_شهید_حسن_طهرانی_مقدم
#به_قلم_معصومه_سپهری
#بریده_از_کتاب_مرد_ابدی
#دکتر_قالیباف
#ماجرای_موشکی_شدن_حزبالله
https://eitaa.com/lashkarekhoban
من یه خاطرهای رو میخوام اینجا محضر شما عرض بکنم که خیلی شنیدنیه! کردستانی که وقتی احمد کاظمی اومد تأمینها رو جمع کرد و عبور و مرور در کردستان 24 ساعته شد و میگفت من به شاخوبرگ کاری ندارم، میرم سراغ ریشه. و سپاه خودش رو تا عمق 200 کیلومتری عراق بالای قلعهدیزه بُرد و به ما مأموریت داده شد با استقرار سیستمهای موشکی این مأموریت رو حمایت بکنیم. گوش کنید! اینجا [کارِ] این آدم دوراندیش و بزرگ و مقتدر رو. ما اومدیم سیستمهای موشکی رو دقیقا جایی نصب کردیم که شهید بروجردی شهید شده بود. به یاد شهید بروجردی در همون نقطه سیستمهای موشکی رو که یک سیستم موشکی پیشرفته بود نصب کردیم که اینجا جا داره از دکتر قالیباف به نیکی و بزرگی یاد بکنم برای حمایت از این مأموریت.....
#انتشار_برای_اولین_بار #سخنان_سردار_طهرانی_مقدم
#مرد_ابدی_روایتی_مستند_از_زندگی_شهید_حسن_طهرانی_مقدم
#به_قلم_معصومه_سپهری
#بریده_از_کتاب_مرد_ابدی
#دکتر_قالیباف
https://eitaa.com/lashkarekhoban
رای هر ایرانی به هر یک از کاندیداها، رای به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است.
درود بر مردم شریف ایران
🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷
اولین شهید مفقودالاثری که وقتی تابوتش را گشودند کنارش بودم، صمد بود؛ شهید صمد شریفی که سال ۶۱ در عملیات مسلمبن عقیل شهید و پیکر مطهرش جا مانده بود...
سال ۷۶ بود و تازه داشتم به سرزمین وجودی شهدا آشنا میشدم. لیلا، خواهر شهیدان صمد و محمدعلی، مرا همراهش کرده بود. آن روز لیلا، تکهای از کلوخ چسبیده به جمجمه که موهای کوتاه و مشکی صمد بر آن بود، با خود برداشت😭... پس از سالها بینشانی، یادگاری عجیبی بود برای یک خواهر...
در سال اخیر، رقیه خانم شریفی، همسر محترم جانباز ۷۰ درصد خسرو ملازاده ( همان خسروی معروف فیلم موقعیت مهدی که نیروی اطلاعات بود و چای دم میکرد و برای برگرداندن پیکر رفیقش شهید محمد گلتپه گفت: من مهدی باکری نیستم!) بارها از حال وخیم مادرش برایم گفته بود. مادری که دیگر کسی را نمیشناخت و بیقرار خانهای بود که نمیدانست کجاست و شاید شهیدانی که در جوانی داغشان به دلش افتاده بود... در کربلا و تحت قبه حضرت سیدالشهدا، عید قربان، خیلی یاد قربانیان کوی دوست، شهیدان، بودم... و یاد بیقراری مادر شهیدان شریفی هم در ذهنم آوار شد... آخ از مادرانی که دیگر زبان گفتن دلتنگیشان را هم ندارند...
الان خبر رهایی روح پاک این مادر از تن خستهاش رسید. وسط التهاب انتخابات، چهره این دو جوان معصوم میهنم مقابل چشمانم هست... ما برای اینکه ایران، خانه شیران شود، خون دلها خوردهایم...
لطفا برای آرامش این مادر و صبر فرزندان و خانواده عزیزش، فاتحهای محبت کنید.
#مادر_شهید
#شهیدان_زندگان_جاویدند
https://eitaa.com/lashkarekhoban
روز قلم را به همه انسانهای فکوری که قلم را میشناسند و حرمتش را ارج میگذارند؛
با قلم به انسان و انسانیت خدمت میکنند،
امید میآفرینند و درد و درمان را میگویند،
روز قلم را به صاحبان قلمهای پاک، خالص و مسئولیتپذیر تبریک میگویم.
امیدوارم قلمهای ما، مایه نجات و نورانیت ما در حیات ابدی باشند!
#روز_قلم
https://eitaa.com/lashkarekhoban
صبح پنجشنبه، ۷ تیر
با دو نفر از دختران گلم، پزشکان آینده و امیدهای فردایم برنامه صبحانه با شهدا را تجدید کردیم.
صفای صبح حضور در #وادی_رحمت عزیز هرگز برای من تکراری نمی شود. به برکت نگارش #لشکر_خوبان و #نورالدین_پسر_ایران و صدها ساعت مصاحبه با رزمندگان #لشکر_عاشورا و مطالعه آثارشان، هرگز اینجا حس غریبی ندارم و حالم با اهل این وادی خوش است. 🥰
از دور وقتی متوجه مهمانی شدیم و شناختیم، به رسم ادب، استقبال کردیم. #سردار_علی_فدوی اخیرا در نمایشگاه کتاب تهران، از سخنرانان برنامه تولد #کتاب_مرد_ابدی بودند. آنجا خیلی به من لطف کردند و فرمودند کتابهای سپهری از آن دست کتابهاییست که باید چندبار خواند... میدانستم همسر ایشان، نویسنده یکی از بینظیرترین کتابهای عاشقانه جنگ است "ساعت شش؛ دریاچه عشق" اثر پروین نوبخت ( اسم مستعار) همسر شهید صادق نوبخت (دریغ که آن سبک نگارش ادامه نیافت)
سردار فدوی بعد از چاپ آن کتاب با پروین ازدواج میکند و هزار ماشاءالله هر دو بسیار پرکار و پرتوان و پر اثر.
سردار فدوی، خیلی لطف کردند و از بساط خاص صبحانه ما کمی متعجب شدند😅
وقتی از انتخابات پرسیدیم؛ فقط محکم گفتند: به هر کسی که حجت شرعی دارید رای بدید!
فکر کردم
شهدا، مصداق عمل طبق حجتند و عزت آدم به ایستادگی بر سر #حجت هاست 🇮🇷
یادم هست با مستند #رو_در_رو_با_شیطان، گزارش اعجابآور پیشرفتهای نیروی دریایی سپاه، چقدر به عزم و فکر و همت سردار فدوی و یارانش غبطه میخوردم.
سمت راست #سردار_اصغر_عباسقلیزاده، فرمانده سپاه عاشورا، یکی از طلاییترین روایات لشکر عاشورا درباره اوست.
https://eitaa.com/lashkarekhoban
آرمانخواهی انسان مستلزم صبر بر رنجهاست....
برای جانبازی در راه آرمانها یادبگیر که در این سیاره رنج صبورترین انسانها باشی.
#شهید_آوینی
#انتخابات
بسم الله الرحمن الرحیم
در این ایام یاد صحبت آن استاد می افتم که می فرمود با اینکه مردم تصور می کنند شب قدر شب کاشت است، اما شب قدر حقیقتا شب برداشت است.
جبهه ی انقلاب اسلامی باید بیاموزد که هیچ گاه نمی تواند برآیند کشش قلب ها را یک شبه تغییر دهد.
هر چند که این امر به صورت جزئی قابل تحقق است.
اما برای یک استراتژی قابل اتکا باید آموخت که کار فرهنگی موثر امری بلند مدت است که شاخصه های بسیاری در آن دخیل است و باید برای این دست و پا زدن های شب امتحانی به صورت ریشه ای فکری کرد.
اصل این انقلاب بر اساس جریان توحید محور شکل گرفته است و هر گاه قلب ها به سمت حقیقت متوجه شدند این انقلاب در مسیر صحیح حرکت کرده و هر گاه مسئولین و مردم رنگ تعلقات و دنیا و طاغوت به خود گرفته اند به حاشیه کشیده شده است.
از این رو معتقدم مهم ترین کار حتی در این برهه بیش از اعلام نام یک فرد برای رای دادن،فهمیدن لزوم تلاش در مسیر توحید است.
معتقدم اگر مردم،اعم از مسئولین و غیر آن ها مجهز به نور ولایت اهل بیت علیهم السلام و ارتباط با قرآن کریم باشند تشخیص حق و حقیقت کار پیچیده ای برای آن ها نخواهد بود.
"اعرف الحق تعرف اهله"
ما برای شناختن حق در خودمان چه حرکتی کرده ایم که توقع داریم با چند کلام حرف و نقل و دعوا نظر دیگران را نسبت به کسی تغییر دهیم؟
لامحاله پرواضح است که مسئله ریشه دارتر از این حرفهاست.
شناخت حق که ثمره ی آن شناختن اهل حق است و در این برهه ها کارگشاست با کتاب خواندن و جلسه رفتن و گشت و گذار در کانال های مجازی محقق نمی شود.
باید در راه حق حرکت کرد،عبادت کرد،ریاضت عمل و فکر در قالب شریعت کشید،مراقبات معنوی در توده ی مردم به حد اعلای امکان آن برای هر شخص برسد و مصداق حقیقی
"اعرالله جمجمتک" که فرموده ی مولی الموحدین علیه السلام شد.
مایلم در این زمان که عده ی قابل توجهی در حال دست و پا زدن هستند که چه می شود و چه خواهد شد این نکته را متذکر شوم که مهم تر از نتیجه ی فعلی دقت روی این است که چه شد که ما دست و پا میزنیم و چرا به قول آیت الله بهجت ره صاحب اصلی کار نیامده است و گشایش برای ما به تاخیر افتاده و می افتد.
ما اگر عاقل باشیم در فراز و نشیب ها باید به دنبال ترجمان باطنی زخم هایی باشیم که بر پیکرمان حلول کرده است.
چه شد این زخم ها سربرآوردند و از کجا آمده اند؟
به قولی دردها وقتی درس خویش را به انسان آموختند خود به خود محو خواهند شد.
بدون ذره ای زیاده گویی هر چه انسان نگاه می کند متوجه می شود تنها راه نجات از این گرفتاری ها، تربیت بلند مدت توحیدی است.
این همان امری است که انسان را به حق می رساند و کمترین فایده آن قدرت انتخاب برای مردم و توان تشخیص انصراف یا ماندن یا اصلا قبول سمت ها برای مسئولین است.
پیشوای ما امیرالمومنین علی علیه السلام "قائد غر المحجلین" لقب گرفته اند.
ترجمه ی ساده و اولیه ی آن پیشوای پیشانی درخشانان است.
آیا پیشانی امثال بنده درخشان است که او را قائد و رهبر خویش بدانم؟
در بحبوحه ی مشکلات از پیدا کردن سرنخ های مولد مسائل غافل نباشیم و از برنامه ریزی بلند مدت برای آن فراری نبوده و مثل همیشه این امر مهم را به زمان و مکان نامعلوم حواله ندهیم.
خداوند پشتیبان اهل توحید است
اگر وارد این دایره شویم دیگر نگرانی از نصرت حق نخواهیم داشت، لکن تمام کاری که ما باید انجام دهیم سوار شدن بر کشتی اهل حق با ملاکات اهل بیت علیهم السلام است.
آیا جرات این را داریم در این مورد به خود امتیاز ۱۰ از ۱۰۰ را بدهیم؟
♦️المکتوبات فی النجف الاشرف
@m_h_esfahani
سلام و تحیت
دوستان و همراهان عزیزم در کانال لشکر خوبان
در حالی که حرفهای فراوان از طعنه و توهین برخی مدعیان جبهه انقلاب🙄😔!!! (پس از مرحله اول انتخابات و رای به دکتر قالیباف) واقعا مرا به فکر فرو برده و نگران مسائلی بسیار عمیقتر از شور انتخاباتی بودم و آن روز دم نزدم تا رنج شخصیام شما را نیازارد، و پس از پیروزی دکتر پزشکیان در رقابت انتخاباتی و موج جدید حملهها، قصد گلایه و انتشار چیزی نداشتم چون حق ندارم بر تکدر خاطر کسی بیفزایم یا هیاهویی کنم و وقتی ضایع کنم،، در حالی که مشکلی حل نخواهد شد. مشکل باید در اخلاق و آموزش ما حل شود که کاری بسیار طولانی ست....
همه تلخیها را فرو خوردم و بخش مهمی از دیروزم به صحبت و شنیدن حرفهای دانشجویانی گذشت که از چیزی که دیدند اعتراض و حرفهای جدی داشتند. شاید تجربه و بیان من توانست برای همین چند نفر امید و لبخند را برگرداند.
اینک دکتر پزشکیان رئیس جمهور ماست و ضمن دعا و طلب توفیق، باید به عنوان فردی از جامعه هر کاری به عهده داریم به بهترین نحو انجام دهیم، چون هدف، بزرگتر و مهمتر است.
زمان همه چیز را روشنتر خواهد کرد و تاریخ، درباره ما خواهد نوشت. امیدوارم نتیجه نهایی رفتار جمع مردم، حرکت صحیح در راه آرمانهای مقدس انقلاب اسلامی باشد که همه چیزمان فدای آن باد.
🌱🇮🇷🌱🇮🇷
من مثل قبل، سر کارهای سادهی اداریام و کارهای مهم و حساس پژوهشی و نگارشی هستم و مهمتر از همه تکمیل تحصیلم.
با توجه به زمان زیادی که حضور در فضای مجازی میگیرد و مرا از کارهای اساسی بازمیدارد، سعی بر حضور حداقلی در این فضا خواهم داشت.
همه مطالب انتخاباتی و محتوای دیگران را برمیدارم و ازین پس مثل قبل، فقط دستنوشتههایم، خبرها و مطالبی از مرد ابدی و حواشیاش و کتابهای دیگرم را برایتان منتشر خواهم کرد و شاید دریافتهایی از تکلیف فلسفی که در دست دارم. و گمان میکنم برای همه آموختنیست و شاید حالی را خوب کند و یاد انسان شریفی را روشن و قوی نگهدارد...
آرزومند حال خوب همه شما هستم.
لحظههاتان نورانی
معصومه سپهری 🌱
https://eitaa.com/lashkarekhoban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ادخلوها بسلام آمنین....
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
از همه زائران و عاشقان نام حسین، مرام حسین، کلام و جان حسین، وفاداران به قیام حسین و لبیک گویان دوران غیبتش،
التماس دعای ویژه دارم
وهی تقول ...
يا أبتاهُ، لَيْتني وُسدتُ الثَّري و لا أري شَيبكَ مُخضَّباً بِالدّماء ...
فَناديِ الرَّأسُ بِنْتَهُ، إليَّ إليَّ، هَلُمّي فَأنا لَك بِالانْتظار
نازدانه میفرمود ...
پدر جان، كاش مرا در زير خاك پنهان كرده بودند و نمي ديدم كه محاسن مباركت به خون خضاب شده...😭
آن رأس شريف دختر را صدا كرد كه به سوي من بيا، من منتظرت هستم
رياض القدس ج ۲ ص ۳۲۶
آه رقیه جان...😭💔
من مُردم، کفن سفیدو روی تنم دیدم. همین جوری که افتاده بودم، صدای دو نفرو شنیدم که داشتن با هم جروبحث میکردن. یه ذره سرمو بالا آوردم، دیدم دو نفر یه سطل آشغال بزرگ جلوشونه و تا کمر خم شدن، دارن چیزایی از اون درمیآرن، میگن این که آشغاله، اینم آشغاله!
به گریۀ حاج حسن، نادره هم گریه کرد! حاج حسن، رابطۀ خاصی با این خواهرخانمش داشت. نادره که حافظ کل قرآن بود، استخارههای خوبی برای حاج آقا میگرفت. اما این بار حرفِ استخاره نبود، حاج حسن خواب عجیبی دیده بود که داشت برایش با گریه تعریف میکرد.
#بریده_از_کتاب_مرد_ابدی #مرد_ابدی #اشکهای_حاج_حسن
https://eitaa.com/lashkarekhoban
لشکر خوبان(دستنوشتههای م. سپهری)
من مُردم، کفن سفیدو روی تنم دیدم. همین جوری که افتاده بودم، صدای دو نفرو شنیدم که داشتن با هم جروبحث
ـ اون دو تا میگشتنو میگفتن اینا همهش آشغاله! این چیزی نیاورده! ... یهو دیدم دو تا راه جلومه، یک راه خیلی تاریک و یک راه خیلی روشن! قشنگ احساس کردم راه بهشت و جهنمند! با خودم گفتم من که با این اوضاع جهنمیام، بدون این که کسی بهم حرفی بزنه، پاشم برم. نَم نَمَک پا شدم برم. این دو تا هم سطل را برگردانده بودند و همهش میگفتن هیچی توش نیست. در همین حال، یک نفر سومی هم آمد و به من گفت کجا داری میری؟ وایستا!! این دو تا را دعوا کرد که این چه وضع گشتنه، درست کنید ببینم! سطل را درست کردند. خود آن نفرِ سوم شروع کرد به گشتن، یهو گفت ایناهاش! پیداش کردم! برگرد... برگرد! منو برگردوند و گفت از این راه برو، از این راه نورانی! من که اصلاً نمیدونستم که اینا دنبال چی بودند، ولی این نفرِ سوم گفت ایناهاش، این اشکه حسین داره! شما چرا اشک حسین
را نشناختید؟!
🌱🌱🌱
خدایا به ما هم اشک حسین ببخش😭😭
#زندگی_نامه_شهید_حسن_طهرانی_مقدم #بریده_از_کتاب_مرد_ابدی #به_قلم_معصومه_سپهری
https://eitaa.com/lashkarekhoban