سرمست اگر درآیی عالم به هم برآید
خاک وجود ما را گرد از عدم برآید
گر پرتوی ز رویت در کنج خاطر افتد
خلوت نشین جان را آه از حرم برآید
گلدسته امیدی بر جان عاشقان نه
تا ره روان غم را خار از قدم برآید
گفتی به کام روزی با تو دمی برآرم
آن کام برنیامد ترسم که دم برآید
عاشق بگشتم ار چه دانسته بودم اول
کز تخم #عشقبازی شاخ ندم برآید
گویند دوستانم سودا و #ناله تا کی
سودا ز #عشق خیزد #ناله ز غم برآید
دل رفت و صبر و دانش ما ماندهایم و جانی
ور زان که غم غم توست آن نیز هم برآید
هر دم ز سوز #عشقت #سعدی چنان بنالد
کز شعر سوزناکش دود از قلم برآید
#سرمست_اگر_درآیی_عالم_به_هم_برآید #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/440
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سرمست بتی لطیف ساده
در دست گرفته جام باده
در مجلس بزم باده نوشان
بسته کمر و قبا گشاده
افتاده زمین به حضرت او
گردونش به خدمت ایستاده
خورشید و مهش ز #خوبرویی
سر بر خط بندگی نهاده
خورشید که شاه آسمان است
در عرصه حسن او پیاده
وه وه که بزرگوار حوریست
از روزن جنت اوفتاده
لعلش چو عقیق گوهرآگین
زلفش چو کمند تاب داده
در #گلشن بوستان رویش
زنگی بچگان ز ماه زاده
#سعدی نرسد به یار هرگز
کاو #شرمگن است و یار ساده
#سرمست_بتی_لطیف_ساده #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/207
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سرمست درآمد از خرابات
با عقل خراب در مناجات
بر خاک فکنده خرقه زهد
و آتش زده در لباس طامات
دل برده #شمع مجلس او
پروانه به شادی و سعادات
جان در ره او به عجز میگفت
کای مالک عرصه کرامات
از #خون پیادهای چه خیزد
ای بر رخ تو هزار شه مات
حقا و به جانت ار توان کرد
با تو به هزار جان ملاقات
گر چشم #دلم به صبر بودی
جز #عشق ندیدمی مهمات
تا باقی عمر بر چه آید
بر باد شد آن چه رفت هیهات
صافی چو بشد به دور #سعدی
زین پس من و دردی خرابات
#سرمست_درآمد_از_خرابات #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/444
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سر جانان ندارد هر که او را #خوف جان باشد
به جان گر صحبت جانان برآید رایگان باشد
مغیلان چیست تا حاجی عنان از کعبه برپیچد
خسک در راه مشتاقان بساط پرنیان باشد
ندارد با تو بازاری مگر شوریده اسراری
که مهرش در میان جان و مهرش بر دهان باشد
پری رویا چرا پنهان شوی از مردم چشمم
پری را خاصیت آنست کز مردم نهان باشد
نخواهم رفتن از دنیا مگر در پای دیوارت
که تا در وقت جان دادن سرم بر آستان باشد
گر از رای تو برگردم بخیل و #ناجوانمردم
روان از من تمنا کن که فرمانت روان باشد
به دریای غمت غرقم گریزان از همه خلقم
گریزد دشمن از دشمن که تیرش در کمان باشد
خلایق در تو حیرانند و جای حیرتست الحق
که مه را بر زمین بینند و مه بر آسمان باشد
میانت را و مویت را اگر صد ره بپیمایی
میانت کمتر از مویی و مویت تا میان باشد
به #شمشیر از تو نتوانم که روی #دل بگردانم
و گر میلم کشی در چشم میلم همچنان باشد
چو فرهاد از جهان بیرون به تلخی میرود #سعدی
ولیکن شور #شیرینش بماند تا جهان باشد
#سر_جانان_ندارد_هر_که_او_را_خوف_جان_باشد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/537
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سر تسلیم نهادیم به حکم و رایت
تا چه اندیشه کند رای جهان آرایت
تو به هر جا که فرود آمدی و خیمه زدی
کس دیگر نتواند که بگیرد جایت
همچو مستسقی بر چشمه نوشین زلال
سیر نتوان شدن از دیدن مهرافزایت
روزگاریست که سودای تو در سر دارم
مگرم سر برود تا برود سودایت
قدر آن خاک ندارم که بر او میگذری
که به هر وقت همی بوسه دهد بر پایت
دوستان عیب کنندم که نبودی هشیار
تا فرو رفت به #گل پای جهان پیمایت
چشم در سر به چه کار آید و جان در تن شخص
گر تأمل نکند صورت جان آسایت
دیگری نیست که مهر تو در او شاید بست
هم در آیینه توان دید مگر همتایت
روز آن است که مردم ره صحرا گیرند
خیز تا سرو بماند خجل از بالایت
دوش در واقعه دیدم که نگارین میگفت
#سعدیا گوش مکن بر سخن اعدایت
عاشق #صادق دیدار من آنگه باشی
که به دنیا و به عقبی نبود پروایت
طالب آن است که از شیر نگرداند روی
یا نباید که به #شمشیر بگردد رایت
#سر_تسلیم_نهادیم_به_حکم_و_رایت #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/584
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سرم خوش است و به بانگ بلند میگویم
که من نسیم حیات از پیاله میجویم
#عبوس_زهد_به_وجه_خمار_ننشیند
مرید خرقه دردی کشان خوش خویم
شدم فسانه به سرگشتگی و ابروی دوست
کشید در خم چوگان خویش چون گویم
گرم نه پیر مغان در به روی بگشاید
کدام در بزنم چاره از کجا جویم
مکن در این چمنم سرزنش به خودرویی
چنان که پرورشم میدهند میرویم
#تو_خانقاه_و_خرابات_در_میانه_مبین
خدا گواه که هر جا که هست با اویم
غبار راه طلب کیمیای بهروزیست
غلام دولت آن خاک عنبرین بویم
ز شوق نرگس مست بلندبالایی
چو لاله با قدح افتاده بر لب جویم
بیار می که به فتوی #حافظ از #دل پاک
غبار زرق به فیض قدح فروشویم
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/841
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سر به سر از لطف جانی ای پسر
خوشتر از جان چیست؟ آنی ای پسر
#میل_دلها_جمله_سوی_روی_توست
رو که شیرین #دلستانی ای پسر
زان به چشم من درآیی هر زمان
کز صفا آب روانی ای پسر
#از_می_حسن_ار_چه_سرمستی،_مکن
با حریفان سرگرانی ای پسر
وعده ای می ده، اگر چه کج بود
کز بهانه درنمانی ای پسر
بر لب خود بوسه زن، آنگه ببین
ذوق آب زندگانی ای پسر
#زان_شدم_خاک_درت_کز_جام_خود
جرعهای بر من فشانی ای پسر
از لطیفی مینماند کس به تو
زان یقینم شد که جانی ای پسر
گوش جانها پر گهر در حضرتت
کز سخن در میچکانی ای پسر
در #دل و چشمم، ز حسن و لطف خویش
آشکارا و نهانی ای پسر
نیست در عالم #عراقی را دمی
بی لب تو زندگانی ای پسر
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1121
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سر به سر از لطف جانی ساقیا
خوشتر از جان چیست؟ آنی ساقیا
#میل_جانها_جمله_سوی_روی_توست
رو، که شیرین #دلستانی ساقیا
زان به چشم من درآیی هر زمان
کز صفا آب روانی ساقیا
#از_می_عشق_ار_چه_سرمستی،_مکن
با حریفان سرگرانی ساقیا
وعدهای میده، اگر چه کج بود
کز بهانه در گمانی ساقیا
بر لب خود بوسه ده، آنگه ببین
ذوق آب زندگانی ساقیا
#از_لطافت_در_نیابد_کس_تو_را
زان یقینم شد که جانی ساقیا
گوش جانها پر گهر شد، زانکه تو
از سخن در میچکانی ساقیا
در #دل و چشمم ز حسن و لطف خویش
آشکارا و نهانی ساقیا
نیست در عالم #عراقی را دمی
بر لب تو کامرانی ساقیا
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/891
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد #خوابی
به چه دیر ماندی ای #صبح که جان من برآمد
بزه کردی و نکردند مؤذنان ثوابی
نفس خروس بگرفت که نوبتی بخواند
همه #بلبلان بمردند و نماند جز غرابی
نفحات #صبح دانی ز چه روی دوست دارم
که به روی دوست ماند که برافکند نقابی
سرم از خدای #خواهد که به پایش اندر افتد
که در آب مرده بهتر که در آرزوی آبی
دل من نه مرد آنست که با غمش برآید
مگسی کجا تواند که بیفکند عقابی
نه چنان گناهکارم که به دشمنم سپاری
تو به دست #خویش فرمای اگرم کنی عذابی
دل همچو سنگت ای دوست به آب چشم #سعدی
عجب است اگر نگردد که بگردد آسیابی
برو ای گدای مسکین و دری دگر طلب کن
که هزار بار گفتی و نیامدت جوابی
#سر_آن_ندارد_امشب_که_برآید_آفتابی #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/178
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سرِ ارادتِ ما و آستانِ حضرت دوست
که هر چه بر سرِ ما میرود ارادتِ اوست
#نظیرِ_دوست_ندیدم_اگر_چه_از_مَه_و_مِهر
نهادم آینهها در مقابلِ رخِ دوست
صبا ز #حالِ #دلِ تنگِ ما چه شرح دهد؟
که چون شِکَنجِ ورقهایِ غنچه تو بر توست
نه من سَبوکش این دیرِ رندسوزم و بس
بسا سَرا که در این کارخانه سنگ و سبوست
مگر تو شانه زدی زلفِ عنبرافشان را؟
که بادْ غالیهسا گشت و خاکْ عنبربوست
#نثارِ_رویِ_تو_هر_برگِ_گل_که_در_چمن_است
فدای قَدِّ تو هر سروبُن که بر لبِ جوست
زبانِ ناطقه در وصفِ شوق نالان است
چه جای کِلکِ بریدهزبانِ بیهُدهگوست؟
رخِ تو در #دلم آمد مراد خواهم یافت
چرا که #حالِ نکو در قَفایِ فالِ نکوست
نه این زمان #دلِ #حافظ در آتشِ هوس است
که داغدار ازل همچو لالهٔ خودروست
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/702
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سر #عشقت کس تواند گفت؟ نی
در وصفت کس تواند سفت؟ نی
#دیدهٔ_هر_کس_به_جاروب_مژه
خاک درگاهت تواند رفت؟ نی
از گلستان #جمال #دلگشات
هیچ بیدل را گلی بشکفت؟ نی
#آفتابا،_در_هوایت_ذرهام
آفتاب از ذره رخ بنهفت؟ نی
حلقه بر در میزدم، گفتی: درآی
اندر آن بودم که غیرت گفت: نی
آخر این بخت مرا بیداریی
هیچ کس را بخت چندین خفت؟ نی
#از_برای_تو_عراقی_طاق_شد
از همه خوبان و با تو جفت نی
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/949
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سخن #عشق تو بی آن که برآید به زبانم
رنگ رخساره خبر میدهد از حال نهانم
گاه گویم که بنالم ز پریشانی حالم
بازگویم که عیان است چه حاجت به بیانم
هیچم از دنیی و عقبی نبرد گوشه خاطر
که به دیدار تو شغل است و فراغ از دو جهانم
گر چنان است که روی من مسکین گدا را
به در غیر ببینی ز در #خویش برانم
من در اندیشه آنم که روان بر تو فشانم
نه در اندیشه که #خود را ز کمندت برهانم
گر تو #شیرین زمانی نظری نیز به من کن
که به دیوانگی از #عشق تو فرهاد زمانم
نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر قربت
دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم
من همان روز بگفتم که طریق تو گرفتم
که به جانان نرسم تا نرسد کار به جانم
درم از دیده چکان است به یاد لب لعلت
نگهی باز به من کن که بسی در بچکانم
سخن از نیمه بریدم که نگه کردم و دیدم
که به پایان رسدم عمر و به پایان نرسانم
#سخن_عشق_تو_بی_آن_که_برآید_به_زبانم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/291
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈