eitaa logo
الهام انیمیشن
92 دنبال‌کننده
27 عکس
387 ویدیو
1 فایل
بهترین انیمیشن های جدید دوبله فارسی دخترانه کارتون جدید دوبله فارسی کامل پسرانه خنده دار فیلم سینمایی کودکانه خنده دار خارجی دوبله فارسی انیمیشن سینمایی خنده دار دوبله فارسی لیست بهترین انیمیشن های دنیا دوبله فارسی
مشاهده در ایتا
دانلود
بوی و بانگ مرغ برخاست هنگام نشاط و روز صحراست فراش خزان ورق بیفشاند نقاش صبا چمن بیاراست ما را سر باغ و بوستان نیست هر جا که تویی تفرج آن جاست گویند نظر به روی نهیست نه این نظر که ما راست در روی تو سر صنع بی چون چون آب در آبگینه پیداست چشم چپ برآرم تا چشم نبیندت به جز راست هر آدمیی که مهر مهرت در وی نگرفت سنگ خاراست روزی تر و خشک من بسوزد آتش که به دیگ سوداست نالیدن بی‌حساب گویند خلاف رای داناست از ورطه ما خبر ندارد آسوده که بر کنار دریاست ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/266 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کاش کان عیار که من کشته اویم بار دیگر بگذشتی که کند زنده به بویم ترک من گفت و به ترکش نتوانم که بگویم چه کنم نیست چون او ز آهن و رویم تا قدم باشدم اندر قدمش افتم و خیزم تا ماندم اندر عقبش پرسم و پویم دشمن هر از دوستی او تا چه دید از من مسکین که ملول است ز لب او بر لب من این چه خیال است و تمنا مگر آن گه که کند کوزه‌گر از خاک سبویم همه بر من چه زنی زخم فراق ای مه نه منم تنها کاندر خم چوگان تو گویم هر کجا حسنیست ثنا گفتم و وصفش تو چنان حسنی که ندانم که چه گویم دوش می‌گفت که غم ما هیچ ندارد می‌نداند که گرم سر برود دست نشویم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/265 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
یا رب آن روی است یا برگ سمن یا رب آن قد است یا سرو چمن بر سمن کس دید جعد مشکبار در چمن کس دید سرو سیمتن عقل چون پروانه گردید و نیافت چون تو در هزاران انجمن سخت مشتاقیم پیمانی بکن سخت مجروحیم پیکانی بکن وه کدامت همه است یا رفتار یا لب یا سخن گر سر ما اینک جان و سر ور سر ما داری اینک مال و تن گر نوازی ور کشی فرمان تو راست بنده‌ایم اینک سر و تیغ و کفن صعقه می‌خواهی حجابی در گذار فتنه می‌جویی نقابی بر فکن من کیم کانجا که کوی توست در نمی‌گنجد حدیث ما و من ای ز وصلت خانه‌ها دار الشفا وی ز هجرت بیت‌ها بیت الحزن وقت آن آمد که خاک مرده را باد ریزد آب حیوان در دهن پاره گرداند زلیخای صبا بر یوسف پیرهن نطفه شبنم در ارحام زمین شاهد گشت و طفل یاسمن فیح ریحان است یا بوی بهشت خاک است یا باد ختن بر گذر تا خیره گردد سروبن در نگر تا تیره گردد نسترن بارگاه زاهدان در هم نورد کارگاه صوفیان بر هم شکن شاهدان چستند ساقی گو بیار عاشقان مستند مطرب گو بزن سغبه خلقم چو صوفی در کنش شهره شهرم چو غازی بر رسن تربیت را حله گو در ما مپوش عافیت را پرده گو بر ما متن چرخ با صد چشم چون روی تو دید صد زبان می‌خواست تا گوید حسن ناسزا شنید از خاص و عام سرزنش کشید از مرد و زن گر عاشقی پایی بکوب عاشقا گر مفلسی دستی بزن ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/261 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بکن چندان که جور بر من که دستت بر نمی‌دارم ز دامن چنان مرغ را صید کردی که بازش نمی‌خواهد نشیمن اگر دانی که در زنجیر زلفت گرفتار است در پایش میفکن به حسن قامتت سروی در آفاق نپندارم که باشد غالب الظن الا ای باغبان این سرو بنشان و گر آن سرو برکن جهان روشن به ماه و آفتاب است جهان ما به دیدار تو روشن تو بی محلایی و بی رخت مزکایی و بی مزین شبی که مهمان من آیی به کام دوستان و رغم دشمن گروهی عام را کز خبر نیست عجب دارند از آه سینه من چو آتش در سرای افتاده باشد عجب داری که دود آید ز روزن تو را هر که بیند دوست دارد گناهی نیست بر معین ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/362 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
در وصف نیاید که چه دهن است آن این است که دور از لب و دندان من است آن عارض نتوان گفت که دور است این بالا نتوان که سرو چمن است آن در سرو رسیده‌ست ولیکن به حقیقت از سرو گذشته‌ست که سیمین بدن است آن هرگز نبود جسم بدین حسن و لطافت گویی همه روح است که در پیرهن است آن خال است بر آن صفحه سیمین بناگوش یا نقطه‌ای از غالیه بر یاسمن است آن فی الجمله قیامت تویی امروز در آفاق در چشم تو پیداست که باب فتن است آن گفتم که از چنبر زلفت برهانم ترسم نرهانم که شکن بر شکن است آن هر کس که به جان آرزوی وصل تو دارد دشوار برآید که محقر ثمن است آن مردی که ز جفا روی بتابد در کوی وفا مرد مخوانش که زن است آن گر خسته نعره زند بر سر کویی عیبش نتوان گفت که بی است آن نزدیک من آن است که هر جرم و خطایی کز وجه حسن آید حسن است آن سر سودای تو دارد نه سر هر جامه که عیار بپوشد کفن است آن ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/260 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
عهد کردیم که بی دوست به صحرا نرویم بی تماشاگه رویش به تماشا نرویم بوستان خانه عیش است و چمن کوی نشاط تا مهیا نبود عیش مهنا نرویم دیگران با همه کس دست در آغوش کنند ما که بر سفره خاصیم به یغما نرویم نتوان رفت مگر در نظر یار عزیز ور تحمل نکند زحمت ما تا نرویم گر به ز در براند ما را به امیدش بنشینیم و به درها نرویم گر به احبا تن ما پاره کنند به تظلم به در خانه اعدا نرویم پای گو بر سر و بر دیده ما نه چو بساط که اگر نقش بساطت برود ما نرویم به درشتی و جفا روی مگردان از ما که به کشتن برویم از نظرت یا نرویم وفاداری لیلی آن است که اگر مجنون گویند به سودا نرویم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/264 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ای کودک حیران در وصف سخندان صبر از همه چیز و هر که عالم کردیم و صبوری از تو نتوان دیدی که وفا به سر نبردی ای سخت کمان سست پیمان پایان فراق و امید نمی‌رسد به پایان هرگز نشنیده‌ام که کرده‌ست سرو آنچه تو می‌کنی به جولان باور که کند که آدمی را خورشید برآید از گریبان بیمار فراق به نباشد تا بو نکند به زنخدان وین گوی سعادت است و دولت تا با که در افکنی به میدان ترسم که به عاقبت بماند در چشم سکندر آب حیوان دل بود و به دست افتاد جان است و فدای روی جانان عاقل نکند شکایت از درد مادام که هست امید درمان بی مار به سر نمی‌رود گنج بی خار نمی‌دمد گر در نظرت بسوخت مه را چه غم از هلاک کتان پروانه بکشت را بر چه است تاوان ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/259 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
برخیز که می‌رود زمستان بگشای در سرای بستان نارنج و بنفشه بر طبق نه منقل بگذار در شبستان وین پرده بگوی تا به یک بار زحمت ببرد ز پیش ایوان برخیز که باد نوروز در باغچه می‌کند افشان خاموشی مشتاق در موسم ندارد امکان آواز دهل نهان نماند در و پنهان بوی بامداد نوروز و آواز هزاردستان بس جامه فروخته‌ست و دستار بس خانه که سوخته‌ست و دکان ما را سر دوست بر کنار است آنک سر دشمنان و سندان چشمی که به دوست برکند دوست بر هم ننهد ز تیرباران چو به میوه می‌رسد دست سهل است جفای بوستانبان ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/258 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر غصه روزگار گویم بس قصه بی گویم یک عمر هزارسال باید تا من یکی از هزار گویم چشمم به زبان حال گوید نی آن که به اختیار گویم بر من انجمن بسوزد گر درد فراق یار گویم مرغان چمن فغان برآرند گر فرقت نوبهار گویم یاران صبوحیم کجایند تا درد خمار گویم کس نیست که سوی من آرد تا غصه روزگار گویم درد بی‌قرار هم با بی‌قرار گویم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/263 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
خوشا و خرما وقت حبیبان به بوی و بانگ عندلیبان خوش آن ساعت نشیند دوست با دوست که ساکن گردد آشوب رقیبان دو تن در جامه‌ای چون پسته در پوست برآورده دو سر از یک گریبان سزای دشمنان این بس که بینند حبیبان روی در روی حبیبان نصیب از عمر دنیا نقد وقت است مباش ای هوشمند از بی نصیبان چو دانی کز تو چوپانی نیاید رها کن گوسفندان را به ذئبان من این رندان و مستان دوست دارم خلاف پارسایان و خطیبان بهل تا در حق من هر چه بگویند آشنایان و غریبان لب لبان را خصلتی هست که غارت می‌کند هوش لبیبان نشستم با جوانمردان اوباش بشستم هر چه بر ادیبان که می‌داند دوای درد که رنجورند از این علت طبیبان ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/257 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
چه است بوی از نیازمندان دل از انتظار دهن از امید خندان مگر آن که هر دو چشمش همه عمر بسته باشد به ورع خلاص یابد ز فریب چشم بندان نظری مباح کردند و هزار معطل دل عارفان ببردند و قرار هوشمندان سر کوی ماه رویان همه روز فتنه باشد ز معربدان و مستان و معاشران و رندان اگر از کمند بروم کجا گریزم که خلاص بی تو بند است و حیات بی تو زندان اگرم نمی‌پسندی مدهم به دست دشمن که من از تو برنگردم به جفای نفسی بیا و بنشین سخنی بگوی و بشنو که قیامت است چندان سخن از دهان خندان اگر این شکر ببینند محدثان همه دست‌ها بخایند چو نیشکر به دندان همه شاهدان عالم به تو عاشقند که میان گرگ صلح است و میان گوسفندان ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/256 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
خوش می‌رود این پسر که برخاست سرویست چنین که می‌رود راست ابروش کمان قتل عاشق گیسوش کمند عقل داناست بالای چنین اگر در اسلام گویند که هست و بالاست ای آتش خرمن عزیزان بنشین که هزار فتنه برخاست بی جرم بکش که بنده مملوک بی ببر که خانه یغماست دردت بکشم که درد داروست خارت بخورم که خار خرماست انگشت نمای خلق بودن زشت است ولیک با تو باید که سلامت تو باشد سهل است ملامتی که بر ماست جان در قدم تو ریخت وین منزلت از خدای می‌خواست خواهی که دگر حیات یابد یک بار بگو که کشتهٔ ماست ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/255 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈