eitaa logo
الهام انیمیشن
91 دنبال‌کننده
27 عکس
365 ویدیو
1 فایل
بهترین انیمیشن های جدید دوبله فارسی دخترانه کارتون جدید دوبله فارسی کامل پسرانه خنده دار فیلم سینمایی کودکانه خنده دار خارجی دوبله فارسی انیمیشن سینمایی خنده دار دوبله فارسی لیست بهترین انیمیشن های دنیا دوبله فارسی
مشاهده در ایتا
دانلود
آن نه زلف است و بناگوش که روز است و شب است وان نه بالای صنوبر که درخت رطب است نه دهانیست که در وهم سخندان آید مگر اندر سخن آیی و بداند که لب است آتش روی تو گونه که در خلق گرفت عجب از سوختگی نیست که خامی عجب است آدمی نیست که عاشق نشود وقت هر گیاهی که به نوروز نجنبد حطب است جنبش سرو تو پنداری کز باد صباست نه که از مرغان چمن در طرب است هر کسی را به تو این میل نباشد که مرا کآفتابی تو و کوتاه نظر مرغ شب است خواهم اندر طلبت عمر به پایان آورد گر چه راهم نه به اندازهٔ پای طلب است هر قضایی سببی دارد و من در غم دوست اجلم می‌کشد و درد فراقش سبب است سخن به بیگانه نمی‌یارم گفت گله از دوست به دشمن نه طریق ادب است لیکن این حال محال است که پنهان ماند تو زره می‌دری و پرده قصب است ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/188 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی عهد از آن به که ببندی و نپایی دوستان عیب کنندم که چرا به تو دادم باید اول به تو گفتن که چنین چرایی ای که گفتی مرو اندر پی زمانه ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی آن نه خالست و زنخدان و سر زلف پریشان که اهل نظر برد که سریست خدایی پرده بردار که بیگانه این روی نبیند تو بزرگی و در آیینه کوچک ننمایی حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان این توانم که بیایم به محلت به گدایی و درویشی و انگشت نمایی و ملامت همه سهلست تحمل نکنم بار جدایی روز صحرا و سماعست و لب جوی و تماشا در همه شهر نیست که دیگر بربایی گفته بودم چو بیایی غم با تو بگویم چه بگویم که غم از برود چون تو بیایی شمع را باید از این خانه به دربردن و کشتن تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی آن نیست که هرگز ز کمندت بگریزد که بدانست که دربند تو که رهایی خلق گویند برو به هوای دگری ده نکنم خاصه در ایام اتابک دو هوایی ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/189 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گرم راحت رسانی ور گزایی محبت بر محبت می‌فزایی به از تو بیگانه نگردم که هست از دیرگه باز آشنایی همه مرغان خلاص از بند من از قیدت نمی‌خواهم رهایی عقوبت هرچ از آن دشوارتر نیست بر آنم صبر هست الا جدایی اگر بیگانگان تشریف بخشند هنوز از دوستان گدایی منم جانا و جانی بر لب از شوق بده گر بوسه‌ای داری بهایی کسانی عیب ما بینند و گویند که روحانی ندانند از هوایی جمیع پارسایان گو بدانند که توبه کرد از پارسایی چنان از خمر و زمر و و نمی‌ترسم که از زهد ریایی ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/191 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
مشتاق توام با همه جوری و جفایی محبوب منی با همه جرمی و خطایی من به چه ارزم که تمنای تو ورزم در حضرت سلطان که برد گدایی صاحب نظران محبت نپسندند وان گه سپر انداختن از تیر بلایی باید که سری در نظرش هیچ نیرزد آن کس که نهد در طلب وصل تو پایی بیداد تو عدلست و جفای تو کرامت دشنام تو که ز بیگانه دعایی جز عهد و وفای تو که محلول نگردد هر عهد که بستم بود و هوایی گر دست دهد دولت آنم که سر در پای سمند تو کنم نعل بهایی شاید که به بر سر خاکم بنویسند این بود که با دوست به سر برد وفایی خون در آزرده نهان چند بماند شک نیست که سر برکند این درد به جایی شرط کرم آنست که با درد بمیری و نخواهی ز در خلق دوایی ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/190 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی یا چشم نمی‌بیند یا راه نمی‌داند هر کاو به وجود دارد ز تو پروایی دیوانه را جایی نظر افتاده‌ست کآنجا نتواند رفت اندیشه دانایی امید تو بیرون برد از همه امیدی سودای تو خالی کرد از سر همه سودایی زیبا ننماید سرو اندر نظر عقلش آن کش نظری باشد با قامت گویند در چه سر داری گویم که سری دارم درباخته در پایی زنهار نمی‌خواهم کز کشتن امانم ده تا سیرترت بینم یک لحظه مدارایی در پارس که تا بوده‌ست از ولوله آسوده‌ست بیم است که برخیزد از حسن تو غوغایی من دست نخواهم برد الا به سر زلفت گر دسترسی باشد یک روز به یغمایی گویند تمنایی از دوست بکن جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/186 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نه من تنها گرفتارم به دام زلف که هر کس با سری دارند و سودایی قرین یار را چه پروای چمن باشد هزاران سرو بستانی فدای سروبالایی مرا نسبت به شیدایی کند ماه پری پیکر تو با داری چه دانی حال شیدایی همی‌دانم که فریادم به گوشش می‌رسد لیکن ملولی را چه غم دارد ز حال عجب دارند یارانم که دستش را همی‌بوسم ندیدستند مسکینان سری افتاده در پایی اگر فرهاد را حاصل نشد پیوند با نه آخر جان برآمد در تمنایی خرد با می‌کوشد که وی را در کمند آرد ولیکن بر نمی‌آید ضعیفی با توانایی مرا وقتی ز نزدیکان ملامت سخت می‌آمد نترسم دیگر از باران که افتادم به دریایی تو خشم بر ما گیر و چشم بر ما کن که ما را با کسی دیگر نمانده‌ست از تو پروایی نپندارم که را بیازاری و بگذاری که بعد از سایه لطفت ندارد در جهان جایی من آن خاک وفادارم که از من بوی مهر آید و گر بادم برد چون شعر هر جزوی به اقصایی ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/187 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ای ولوله تو بر هر سر کویی روی تو ببرد از ما هر غم رویی آخر سر مویی به ترحم نگر آن را کآهی بودش تعبیه بر هر بن مویی کم می‌نشود تشنگی دیده شوخم با آن که روان کرده‌ام از هر مژه جویی ای هر تنی از مهر تو افتاده به کنجی وی هر از شوق تو آواره به سویی ما یکدل و تو نداری که برآیی هر لحظه به دستانی و هر روز به در کان نبود چون تن تو سیمی وز سنگ نخیزد چو سخت تو رویی بر هم نزند دست خزان بزم ریاحین گر باد به بستان برد از زلف تو بویی با این همه میدان لطافت که تو داری چه بود در خم چوگان تو گویی ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/184 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
همه چشمیم تا برون آیی همه گوشیم تا چه فرمایی تو نه آن صورتی که بی رویت متصور شود شکیبایی من ز دست تو بکشم تا تو دستم به نیالایی گفته بودی قیامتم بینند این گروهی محب سودایی وین چنین روی که تو راست خود قیامت بود که بنمایی ما تماشاکنان کوته دست تو درخت بلندبالایی سر ما و آستان خدمت تو گر برانی و گر ببخشایی جان به شکرانه دادن از من گر به انصاف با میان آیی عقل باید که با صلابت نکند پنجه توانایی تو چه دانی که بر تو نگذشته‌ست شب هجران و روز تنهایی روشنت گردد این حدیث چو روز گر چو شبی بپیمایی ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/185 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
چه جرم رفت که با ما سخن نمی‌گویی جنایت از طرف ماست یا تو بدخویی تو از نبات گرو برده‌ای به به اتفاق ولیکن نبات هزار جان به ارادت تو را همی‌جویند تو سنگدل به لطافت نمی‌جویی ولیک با همه عیب از تو صبر نتوان کرد بیا و گر همه بد کرده‌ای که نیکویی تو بد مگوی و گر نیز خاطرت باشد بگوی از آن لب که نیک می‌گویی گلم نباید و سروم به چشم درناید مرا وصال تو باید که سرو هزار جامه سپر ساختیم و هم بگذشت خدنگ غمزه ز نه تویی به دست جهد نشاید گرفت دامن کام اگر نخواهدت ای خیره می‌پویی درست شد که به یک دو دوست نتوان داشت به ترک بگوی ای که طالب اویی همین که پای نهادی بر آستانه به دست باش که دست از جهان فروشویی درازنای شب از چشم دردمندان پرس تو قدر آب چه دانی که بر لب جویی ز خاک بیچاره بوی آید هزار سال پس از مرگش ار بینبویی ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/182 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کدام کس به تو ماند که گویمت که چون اویی ز هر که در نظر آید گذشته‌ای به نکویی لطیف‌جوهر‌ و جانی غریب‌قامت و شکلی نظیف‌جامه و‌ جسمی بدیع‌صورت و هزار دیده چو پروانه بر جمال تو عاشق غلام مجلس آنم که مجلس اویی ندیدم آبی و خاکی بدین لطافت و پاکی تو آب چشمهٔ حیوان و خاک غالیه‌بویی تو را که درد نباشد ز درد ما چه تفاوت تو حال تشنه ندانی که بر کنارهٔ جویی صبای روضهٔ رضوان ندانمت که چه بادی نسیم وعدهٔ جانان ندانمت که چه بویی اگر من از یک‌تو برآورم دم عجب مدار که آتش درافتدم به دوتویی به کس مگوی که پایم به سنگ برآمد که عیب گیرد و گوید چرا به فرق نپویی دلی دو دوست نگیرد دو مهر نپذیرد اگر موافق اویی به ترک بگویی کنونم آب حیاتی به حلق تشنه فروکن نه آنگهی که بمیرم به آب دیده بشویی به اختیار تو چه التماس برآید گر او مراد نبخشد تو کیستی که بجویی ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/281 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ای خسته در خم چوگان تو گویی بی‌فایده‌ام پیش تو چون بیهده گویی ای تیر غم تو هر جا که رسیده افتاده به زخمش چو کمان پشت دوتویی هم طرفه ندارم اگرم بازنوازی زیرا که عجب نیست نکویی ز نکویی غمش از دست مده گر ندهد دست کی دست دهد در همه آفاق چنویی ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/183 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ای حسن خط از دفتر اخلاق تو بابی از اوصاف تو حرفی ز کتابی از بوی تو در تاب شود آهوی مشکین گر باز کنند از شکن زلف تو تابی بر دیده نظران ببستی ترسی که ببینند خیال تو به از نمکدان دهانت خون می‌رود از چو نمک کبابی تا عذر زلیخا بنهد منکر عشاق یوسف صفت از چهره برانداز نقابی بی روی توام جنت فردوس نباید کاین تشنگی از من نبرد هیچ مشغول تو را گر بگذارند به دوزخ با یاد تو دردش نکند هیچ عذابی باری به طریق کرمم بنده تا بشنوی از هر بن موییم جوابی در من منگر تا دگران چشم ندارند کز دست گدایان نتوان کرد ثوابی آب سخنم می‌رود از طبع چو آتش چون آتش رویت که از او می‌چکد آبی یاران همه با یار و من خسته طلبکار هر کس به سر آبی و به سرابی ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/180 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈