eitaa logo
مادران شریف ایران زمین
7.4هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
112 ویدیو
19 فایل
اینجا پر از تجربه‌ست، تجربهٔ زندگی مامان‌های چند فرزندی پویا، «از همه جای ایران»، که در کنار بچه‌هاشون رشد می‌کنند. این کانال، سال ۱۳۹۸ به همت چند مامان دانش‌آموختهٔ دانشگاه شریف تاسیس شد. ارتباط با ما و ارسال تجربه: @madaran_sharif_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 ۶۴. بچه اولم رو که باردار بودم از برکت قدمش تو همون بارداری خونمون رو عوض کردیم و رفتیم یه خونه بزرگتر تو یه محله بهتر به قیمت اجاره همون خونه قبلی.😍 اون موقع به خاطر کرونا، وضعیت شغلی همسرم هم که معلم بود، به هم ریخته بود و درآمدمون از همیشه کمتر بود ولی به لطف خدا یه معالمه ای کرد که سود زیادی ازش کردیم و واقعا وقتی پسرم به دنیا اومد وضعمون خیلی بهتر شد. بارداری دومم هم قبلش ماشینمون رو فروخته بودیم چون پولشو لازم داشتیم ولی پسرم هنوز سه ماهش نشده بود که یه ماشین خیلی بهتر از قبلی خریدیم🤲🏻
🔷 ۶۵. من بچه اولم رو که باردار بودم، همسرم سرباز بود و دو شیفت کار میکرد اما شرایط مالی خوبی نداشتیم. برای پول داروها و سونو هربار به زحمت میوفتادیم ولی بالاخره خدا میرسوند و پرداخت میکردیم.‌ برای زایمانم مجبور شدیم طلا بفروشیم و .... تا اینکه دخترم بدنیا اومد، همزمان بمون ماشین قرعه کشی افتاد و تونستیم ماشین قدیمی‌مونو نو کنیم.😃 ولی همسرم تصمیم گرفت شغلشو رها کنه و بره سراغ یه کار جدید و از صفر شروع کنه. مدتها بود راجع بهش حرف میزد ولی عملیش نمیکرد. همین موجب شد که تقریبا پنج ماهی بیکار باشه و خوب سخت بود. تا اینکه علی رغم سابقه‌ ی کمش شرکتای خوبی پشت سر هم جذبش کردن و حقوقش بالاتر رفت. تا اینکه با خبر ابتدای بارداری دومم حقوق همسرم ناگهانی دوبرابر شد و ما تونستیم یه میزانی از قرض هامونو بدیم.🤲🏻 من به سختیِ مالی بعد تولد فرزندمون، نگاهم اینه که با اومدنش مسیر روزی ما رو تغییر داد. قطعا همسرم تو کار قبلیش به این میزان پیشرفت نداشت. به برکت وجود این فرزند خدا کمک کرد تو مسیر جدیدی که درآمدش خیلی بهتره پا بذاره، تلاش کنه و توی کوتاه مدت نتیجشو ببینه.
🔷 ۶۶. منم میخواستم از برکات بچه هام بگم. ما بعد ازدواج مستاجر بودیم و شرایط شغلی نابسامان بود. دوسال بعد ازدواج من پسر اولمو باردار شدم و خداروشکر شغل همسرم خیلی بهتر و پررونق شد و ما تونستیم ماشین قسطی ثبت نام کنیم. بعد از به دنیا اومدنش هم شرایطی به وجور اومد که تونستیم برگردیم به شهر خودمون پیش خانواده ها. هم آرامش و آسایش بیشتری داشتیم هم شرایط شغلی مون بهتر شد به مرور و پسرم ۵ ساله بود که من مجدد باردار شدم و دوماهه باردار بودم که تونستیم یه زمین تو روستامون بخریم که همسرم کارگاه درست بکنه و پولش خیلی راحت جور شد و بعدها آن‌قدر اون زمین پیشرفت کرد که کلی مشتری داشت به چندبرابر قیمت. به دنیا آمدن پسرمم خدا قسمتمون کرد به طور خیییلی اتفاقی و تاکید می‌کنم خییییلی اتفاقی یه خونه نقلی خریدیم که هنوز نمیدونم چطور شد ما خونه خریدیم. در عرض یک هفته همه چی اتفاق افتاد. اونم موقعی که پسر دومم ۲ ماهه بود. به لطف خدا صاحبخونه شده بودیم. هرچند زیر بار قسط و... رفته بودیم. البته خیلی رزق و روزی های دیگه هم داشتیم. و الان هم از خدا میخوام که خودش فرزندان بیشتری به من بده و من امانت دار هدیه هاش باشم به امید خدا❤️❤️❤️ یه چیزیم بگم. من احساس میکنم حتی ماها با وجود اینکه بزرگیم هم، هنوز برای پدر و مادرامون رزقیم. ما اوایل ازدواجمون تهران بودیم و شرایط زندگی خانواده همسرم خیلی مناسب نبود و یکسره تلفات دام‌ داشتن و همیشه لنگ حتی ۱۰۰ هزار تومن پول بودن. اما الحمدلله از موقعی که ما اومدیم نزدیکشون و هفته ای یک شب میریم خونشون، مالشون خیلی برکت پیدا کرده و وضعشون از این رو به اون رو شده... الحمدلله.
خداقوت دوستان عزیز😀😀 هم اون‌هایی که زحمت کشیدید پیام نوشتید و فرستادید، و هم شمایی که میخونید. سعی کردم اکثریت قریب به اتفاق پیام ها رو بذارم. ولی خوب باز یه تعدادی هم موند که امیدوارم عذر منو یپذیرن. پیام این دوستمون رو هم به عنوان آخرین پیام میذارم: ممنون از همگی.🌺
🔷 ۶۷. من مادر یک فرشته ۳ ساله هستم و مشابه همه مادرها کلللی فراز و نشیب رو قبل ازدواج، بعد ازدواج و بعد بچه تجربه کردم. اما مثل تجربه اکثر دوستان در مجموع با اومدن دخترم کاملا رزق مادی و معنوی حضورش رو دیدیم. اینکه خداوند در قرآن میگه ما رزق بچه و شما رو میدیم، کافیه که آدم قلبش مطمئن باشه. فقط فکر میکنم در مورد سختی های بعد تولد فرزند ۲ تا نکته هست: یکی اینکه گاهی همون سختی، رزق معنوی واقعی زندگی ماست (خودم بعد از سخت ترین دوره زندگیم بهترین رزق معنوی زندگیم رو داشتم که وقتی هنوز در سختی بودم باورم نمیشد انقدر برکات داشته باشه) خدا سختی رو گذاشته تا ما تلاشمون رو بکنیم و در ازاش رشد رو به دست بیاریم. و اگه ما طبق این برنامه خدا پیش بریم، بردیم.😀 مثلا گاهی خداوند با اومدن بچه، بیماری جدید و عقب گرد مالی و ... در تقدیر پدر و مادری قرار میده و اونها هم گله میکنند که پس رزق کو؟؟! در حالیکه ممکنه خدا اون بیماری رو زمینه ارتقای روحی اون خانواده میخواد قرار بده. و دوم اینکه گاهی سختی ها ناشی از «دیدگاه» خودمونه: واقعا فضای ذهن‌ما عینکی هست که دنیا رو از پشت اون میبینیم. گاهی هم سختی ها ناشی از «عملکرد» ما: مثلا مادری که حاضره ساعت ها برای آشپزی و سیسمونی و ... در فضای مجازی وقت بگذاره ولی خودش رو فراموش کرده باشه و به فکر ارتقای روحی خودش در هر روز نباشه (مطالعه خوب، سخنرانی خوب، جلسات خوب و ...)، کم کم روزمرگی های این زمونه زنگار روی دلش میشه و نتایجش گاهی میشه ناشکر بودن، گاهی میشه ناسازگاری در ارتباط با همسر و خانواده همسر، گاهی میشه صبور نبودن در مقابل سختی های فرزند خردسال و یا دنبال رزق حاضر مادی بودن... یا‌گاهی میبینم بعضا خانواده ها اهل قناعت نیستن، در حالیکه به گفته معصومین انسان مومن حتی در توانگری هم قناعت میکنه. همینطور اسراف نکردن، حتی در حد یه دونه برنج. اینها اثر عجیبی در توانگری داره...
«اندکی صبر، آشتی نزدیک است😅» (مامان ۵ سال و ۸ ماه، ۲ سال و ۱۰ ماه، ۱ ماه) توی ماشین نشسته بودیم و داشتیم می‌رفتیم ایستگاه راه‌آهن. چند باری توی خونه بحث شده بود که با اتوبوس بریم یا قطار. البته نه از این جهت که برامون سوال باشه کدوم برای بچه‌دار جماعت راحت‌تره، بلکه از این جهت که حالا که بلیط قطار نیست، آیا با اتوبوس قراره خیلی اذیت بشیم یا نه.🥴 که الحمدلله خدا بلیط قطار رو جور کرد و راحتمون کرد.😄 و حالا توی ماشین: حسین: با اتوگوس بریم.😁 من: نه می‌خوایم با قطار بریم. - : با اتوگوس بریم.😮 باشه؟ + : با اتوبوس بریم؟ - : آره. باشه؟ + : بذار بریم ببینیم چی می‌شه. و حالا محمد: نه با قطار می‌ریم. حسین: نه با اتوگوس می‌ریم.😡 × : با قطار می‌ریم.😈 - : با اتوگوس😡😡😡 × : با قطار😈😈😝 + : محمد بی‌خیال شو🥴 - : با اتو... × : با قطا... + : محمممد😭 و اینجا کار به کتک‌کاری کشیده بود. البته فقط حسین می‌زد؛ و محمد با اینکه می‌خورد، اما همچنان می‌خندید و از عصبانی کردن حسین کیف می‌کرد.🤦🏻‍♀️😅 می‌خواستم مثل همهٔ موارد مشابه قبل، شروع کنم به دخالت قاطع و جمع کردن قضیه و گرفته شدن حال خودم و بچه‌ها و تلخ شدن اوقاتمون... ولی با خودم گفتم: بذار ببینم چی کار می‌کنن و کار به کجا می‌رسه... چند بار که گفتن، خودشون خسته شدن و دست کشیدن. چند دقیقه بعد: محمد: با قطار می‌ریم.😝 من با خودم: عجب!😲 بازی‌شون اینه.🤔😁 حسین با عصبانیت و در حال کتک‌ زدن: نه😤 هزار (هزار بار) گفتم من از قطار می‌ترسم. محمد: با قطار می‌ریم. من نمی‌ترسم. من قوی ام. - : نه گفتم من از قطار می‌ترسم.😮 چند دقیقه بعد: محمد: با قطار می‌ریم، بعدش با اتوبوس. باشه؟ حسین: باشه. من قوی ام. اگه هاپو بیاد اینجوری گلوله می‌زنم. و من در کمال تعجب از نتیجهٔ بگومگو.😁😅 کمی بعد که رسیدیم ایستگاه: حسین: سنگ! سنگ!😥 (منظورش سگه) بابا بلم (بغلم) کن. باباشون: نترس. اگه بیاد یه دونه می‌زنم فرار کنه. حسین در ترکیبی از خنده و نگرانی: بااشه.😅 و دست ما رو می‌گیره و میاد. تو قطار: حسین با هیجان: چقدر همه چی خووووبه.🥳😍😃 من در خیال خودم: دیدی این بارم چقدر نتیجهٔ خوبی شد؟ فقط با کمی صبر و زود دخالت نکردن! دیدی چقدر خوب بچه‌ها خودشون با هم کنار اومدن...؟ عکس: خانهٔ پدری در شهرستان.❤️ 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
سلام سلام...😉 خوبین؟ اوضاع احوال چطوره؟ یه جلسهٔ برخط (آنلاین) داریم، چه جلسه‌ای😍 •┈┈••✾🌱🟨🟩🟨🟩🌱✾••┈┈• داستان زندگی خانم زینب رضایی رو یادتونه؟ مادر چهار فرزندی که معلمن.👩🏻‍🏫 ان‌شاءالله می‌خوایم تو یه جلسهٔ گفتگوی برخط( آنلاین)، در خدمتشون باشیم؛ از صحبت‌هاشون استفاده کنیم و سوالامون رو ازشون بپرسیم. 🗓️ روز: فردا، سه‌شنبه ۱۰ بهمن ⏰ زمان: ساعت ۱۰ تا ۱۱:۳۰ صبح ⭐داستان زندگی‌شون رو می‌تونید از اینجا ببینید:⭐ https://eitaa.com/madaran_sharif/3479 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
دوستانی که مایل باشن، میتونن سوالاتشون رو پیشاپیش به این شناسه بفرستن تا در اختیار خانم رضایی قرار بدیم: @moh255
«نعمتت بار خدایا ز عدد بیرون‌ست» (مامان ۶ساله، ۵ساله و ۶ماهه) ۱. تو حرم امام رضا (علیه‌السلام) نشسته بودم که دیدم دختربچه‌ای با جثه‌ای بزرگتر از بچهٔ یک ساله، در حال چهاردست‌وپا رفتنه… خواهرش می‌گفت دخترکوچولو ۵ ساله است و بعد یه بیماری سخت، هر چی بلد بوده یادش رفته و حالا فقط بلده چهاردست‌وپا بره… همون لحظه فاطمهٔ ۵ سالهٔ خودم جلو چشمم اومد و بغضم ترکید…😢 ۲. چندوقت پیش پای پسر دوستم تو یه سفر تفریحی که ما هم قرار بود همراهشون باشیم ولی طبق شرایطی نبودیم، سوخت… از زانو تا پایین... خیلی شرایط سختی داشتن. قابل وصف نیست… پسرش هم‌سن و دوست صمیمی پسرمه. می‌شد علی جای اون باشه. ۳. دیشب موقع سرخ کردن سیب‌زمینی انگشت شصتم به ماهیتابه چسبید و سوخت… تا چند ساعت درد تو کل دستم می‌پیچید…😥 الان انگشت شصتم تاول زده و حس لامسه نداره. فکر می‌کردم می‌شد به جای انگشت شصت، کل دستم بسوزه یا روغن بریزه رو پام یا… چقدر عمر نعمت‌ها می‌تونه کوتاه باشه و در کسری از ثانیه همه چیز عوض بشه…😢 ۴. چندوقت پیش یه بنده خدایی می‌گفت انقدر خطرات مختلف و بیماری زیاده که از سالم بودن باید تعجب کنیم… و من داشتم فکر می‌کردم چقدر به خاطر سلامت خودم و بچه‌هام شکر کردم… اگر شکر کردم، چقدر با توجه به جزئیات این سلامتی بوده؟ برای اینکه می‌تونم راه برم و ببینم؟! برای شنیدن و حرف زدن؟! یا حتی خیلی جزئی‌تر برای توانایی لمس کردن و احساس کردن؟! و… چقدر شکر کنم می‌تونم حق ذره‌ای از این نعمت‌ها رو به جا بیارم؟ یاد دعای عرفه افتادم.‌‌.. اونجا که به نعمت‌هایی جزئی و مهم اشاره می‌کنن… اونجا که می‌گن هر چقدر هم شکر کنم، شکر ذره‌ای از این نعمت‌ها نیست. ......وَ خُرْقِ مَسَارِبِ نَفْسِي وَ خَذَارِيفِ مَارِنِ عِرْنِينِي وَ مَسَارِبِ سِمَاخِ(صِمَاخِ) سَمْعِي  و روزنه‌های راه‌های نَفَسم، و پرّه‌های نرمه تيغه بينی‌ام، وحفره‌های پرده شنوايی‌ام، وَ مَا ضُمَّتْ وَ أَطْبَقَتْ عَلَيْهِ شَفَتَايَ وَحَرَكَاتِ لَفْظِ لِسَانِي  و آنچه كه ضميمه شده و بر آن بر هم نهاده دو لبم، و حركت‌های سخن زبانم، وَ مَغْرَزِ حَنَكِ فَمِي وَ فَكِّي وَ مَنَابِتِ أَضْرَاسِي وَ مَسَاغِ مَطْعَمِي وَ مَشْرَبِي  و جاي فرو رفتگی سقف دهان و آرواره‌ام، و محل روييدن دندان‌هايم، و جای گوارايی خوراك و آشاميدنی‌ام 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
یادآوری ❗️❗️❗️ جلسه مجازی با خانم زینب رضایی مامان معلم ۴ فرزندی 😍 شروع ساعت ۱۰ ⏰ ساعت‌هاتونو کوک کنید یادتون نره! لینک جلسه مجازی: https://daneh.ir/demo2/mod/lmskaranskyroomtwo/view.php?id=39964 لطفاً با مرورگر کروم و به صورت مهمان وارد بشید.
«بهانه‌ای برای یک آغاز» (مامان ۱۵، ۱۳.۵، ۱۲، .۵ ، محمدسعید ۵ ساله) یکی از آفت‌هایی که چند سالیه گریبان خانواده‌هارو گرفته، سبک زندگی تجمل‌گرایانه است.🙄 تجمل‌گرایی باعث شده خانواد‌‌ه‌ها زیر بار انواع قسط و قرض و وام و... کمرشون خمیده بشه و البته شبکه‌های اجتماعی با به نمایش گذاشتن سبک زندگی‌های اشرافی، روزبه‌روز بر این مسئله دامن می‌زنن. و من فکر می‌کردم زنان ایرانی تا چه اندازه در سوق دادن خانواده به سمت تجمل‌گرایی و برعکس، اصلاح سبک زندگی و داشتن زندگی به دور از تجملات نقش دارن. دوست داشتم قدمی هر چند کوچک، در این راه بردارم که تولد فرزند پنجم بهانه خوبی شد برای یک آغاز. وقتی فرزند پنجم به دنیا آمد، خونه برامون تنگ شده بود. بچه‌ها تو تبلیغات تلویزیون دیده بودن که یه خانواده دیوارای خونه رو هل می‌دن و خونه بزرگ می‌شه.😅 چند باری به شوخی باهم امتحان کردن تا شاید خونه دلش بسوزه و دیواراشو ببره اونورتر.😄 اما خونهٔ بی‌رحم از جاش تکون نمی‌خورد. شاید نمی‌شد دیوارای خونه رو هل داد اونطرف تر! ولی می‌شد وسایل خونه رو هل داد بیرون.😉 بنابر این تصمیم گرفتیم وسایل اضافی و غیر ضروری رو حذف کنیم و با این کار یک تیر و دونشون بزنیم؛ هم بچه‌ها جای بیشتری برای بازی داشته باشن و هم به سمت ساده‌زیستی قدم برداریم.😉 بوفه خانوم رو فروختیم، راستشو بخواید از اولم باهاش حال نمی‌کردم.🤭 بی‌خاصیت‌ترین و پر افاده‌ترین وسیلهٔ خونه بود که همه‌ش افه می‌اومد: نگاه کنید من چه ظرفایی دارم! دلتون بسوزه! شماها ندارید.😏 و سالی چندبارم دستور می‌داد بیا تمیزم کن! مدام هم باید مواظب سرکار علیه بودم که بچه‌ها توپ نزنن توش، جای دستاشون نمونه رو شیشه‌هاش.😶 مبلا هم اهدا شدن. تا هشتاد سالگی که جوونی‌م و الحمدلله زانودرد و پادرد نخواهیم داشت😁 و بهش احتیاج نداریم، بعد از اونم خدا بزرگه.😅 وسایل تزیینی و دکوری هم حذف شدن. تعداد قاب‌های بشکن رو دیوار هم به حداقل ممکن تقلیل پیدا کردن. و اینگونه زمین بازی چمن ورزشگاه آزادی خونه ما آماده شد.😍😍 بعد از مدتی الحمدلله به برکت بچه‌ها منزل بزرگتری نصیبمون شد، اما باز هم خونه رو با مبل و وسایل اضافی پر نکردیم که هم بچه‌ها راحت بازی کنن و هم سادگی زندگی‌مون حفظ بشه. البته منکر فواید مبل نیستم و احتمالاً در آینده تهیه کنیم اما مبل ساده. چون اصولاً وسایل باید در خدمت نوع انسان باشن، و با رویه‌ای که خیلی از ما طی چند سال اخیر در پیش گرفتیم، مدام در خدمت وسایل هستیم. مدام تلاش می‌کنیم فلان وسیله و بهمان ظرف و پرده چنین و مبل چنان و... رو بخریم و بعد از خرید دائم باید مراقبش باشیم🙄 که بچه‌ها کثیفش نکنن و گوش‌به‌زنگ که خط و خش روش نیفته و... اما بعد از حذف تجملات و وسایل اضافه هم من به آرامش رسیدم و هم بچه‌ها‌‌... 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام دوستان😉 اگه دوست داشتید این جلسه گفتگو با خانم زینب رضایی (مادر ۴ فرزند و معلم) رو شرکت کنید، و امکانش رو نداشتید، صوت جلسه تقدیمتون میشه.🌺 (با عرض معذرت، به دلیل مشکلات اینترنتی، وسط صحبتها، مکثهایی وجود داره.) 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
«نیمه‌شعبان، مجانی، بریم کربلا...» (مامان ۱۳ساله، ۷ساله، و ۲.۵ ماهه) خیلی وقت بود که به فرزند سوم فکر می‌کردیم.😊 وقتی هم که شنیدیم رهبرمون مجدداً تاکید کردن برای فرزندآوری، تصمیممون جدی‌تر شد و از خدا خواستیم هروقت به صلاحه روزی‌مون بشه.❤️ از همون موقع همه‌ش تو فکر اربعین و پیاده‌روی بودم و با خودم می‌گفتم اگه باردار بشم، امسال دیگه نمی‌تونم برم پیاده‌روی.😢 هر سال با همسرم و دو تا پسرا می‌رفتیم و من نگران بودم که قسمتم نشه! مرتب به همسرم اصرار می‌کردم تا فرصت هست یک‌بار دیگه مشرف بشیم.😍 ایشون هم می‌گفتن شرایطش نیست و نمی‌شه. ولی من باز اصرار می‌کردم و حتی گفتم حاضرم پول وامی که گرفته‌ام رو برای این سفر خرج کنم.😕😉 ولی متاسفانه جور نشد... تا اینکه... صبح روزی که متوجه شدم باردارم، همسرم تماس گرفتن و گفتن دوستشون که مدیر کاروان حج و زیارت هستن، دعوتمون کردن که با کاروانشون بریم کربلا برای زیارت، اونم نیمه شعبان و برای یک نفر مجانی، اونم هوایی با کاروان و هتل و.‌‌‌‌‌‌..🤗🙈😍 من که اصلاً باورم نمی‌شد و اشکم سرازیر شده بود، به همسرم گفتم پول وام هم که برای من هست، پس با هم می‌ریم.☺️ دو تا پسرها رو هم می‌ذاریم پیش مامانم.😁 با اینکه همسرم به خاطر شرایط من، دو دل بودن ولی توکل کردیم و گفتیم ان‌شاءالله طوری نمی‌شه، امام حسین (علیه‌السلام) دعوتمون کردن و این بچه رزقشو با خودش آورده.😍😍 بالاخره ما هم راهی شدیم به سمت کربلا و یک شب نیمه‌شعبان رؤیایی با کوچولوی تو راهی و بین‌الحرمین داشتیم😭😭 و چه سفر خوب و به یاد موندنی‌ای بود.🥰 تازه شگفتانه وقتی بود که برگشتیم و بنده رفتم سونوگرافی و گفتن دوقلو داری!! من و همسرم از فرط شادی سر از پا نمی‌شناختیم.😂 و از همون موقع دوقلوها شدن زائران حسینی و همه می‌گفتن چه رزق و روزی‌ای این دو تا ووروجک داشتن که هنوز نیومده! اینطوری دعوت شدن کربلا.😍 الان هر وقت دوقلوهام رو می‌بینم، یاد کربلا می‌افتم که چطور این بچه‌ها رزق و برات کربلای ما رو آوردن و خیلی خدا رو شکر می‌کنم.😭🥰 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
🔹 ویژه‌نامه کودکانه سایت جامع امام خمینی(ره) ✅ راز بزرگ 🔰 والدین، مربی‌ها و معلمان عزیز می‌توانند فایل را دریافت و برای کودکان ۵ تا ۷ سال در خانه، مهدکودک یا مدارس اجرا کنند 🎁 به شرکت‌کنندگان منتخب از طرف سایت جامع امام خمینی(ره) هدایایی اهدا خواهد شد 📲 عکس یا فیلم خود را برای ما ارسال کنید ✅ @EMAM_COM
راز_بزرگ_ویژه_نامه_EMAM_COM.pdf
17.64M
🔸 فایل ویژه‌نامه کودکانه سایت جامع امام خمینی(ره) ✅ @EMAM_COM
سلام مامانای مهربون 🥰 ایام الله دهه‌ی فجر بر شما و خانواده‌های عزیزتون مبارک باشه و پر از خیر و برکت 🇮🇷🪴 این ویژه‌نامه توسط سایت جامع امام خمینی (رحمه الله علیه) برای کودکان، بویژه بچه‌های ۵ تا ۷ ساله طراحی شده که میتونه سرگرمی مناسبی برای این ایام باشه و بچه‌ها رو هم بیشتر با امام عزیز و فضای انقلاب آشنا کنه. راستی اگر میتونین این روزها پرچم زیبای ایران عزیز 🇮🇷 رو به سردر خونه‌ها بزنین و داخل خونه رو هم با نمادهای مختلف متناسب تزیین کنین تا إن شاءالله عشق به ایران و امام و انقلاب بیشتر و بیشتر تو قلب بچه‌هامون جا بگیره 😉💓 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
«مادری و مسئولیت های اجتماعی» (مامان ۹ ساله، ۸ ساله، ۵ ساله، ۲.۵ ساله و ۱۰ ماهه) اصلا درست بشو نیستن فقط به فکر بخور بخور خودشونن هیچکدوم کاری نمیکنن وضعیت درست بشو نیست ... خیلی وقت بود پای صحبت دوست و آشنا که مینشستم حرف‌ها از هر دری که بود باز به بی‌کفایتی مسئولین می‌رسید! خیلی دلم میخواست این وسط یه کاری کنم سرکی بکشم تو کاری مسئولین چندباری زنگ بزنم و جلساتی شرکت کنم و ببینم دقیقاً چیکار میکنن اگه واسه مردم کاری نمیکنن 😏 یکی دوتا مسئله رو امتحان کردم اما تو هیچکدوم تخصص لازم رو نداشتم و هرچی تلاش کردم وقتی پیدا کنم مطالعه کنم درست حسابی بفهمم مشکل چیه؟ کار کیه؟ ریشه در کجاست و...نشد که نشد 🥴 تا اینکه به پیشنهاد یکی از دوستان ذهنم درگیر طرح جوانی جمعیت شد اینکه بعد از دوسال که از طرح گذشته هنوز در تهران به هیچکس زمین ندادن!! کدوم زمین؟ نکنه شما هم نمی‌دونستی ؟ یادم افتاد ای بابا ما هم بعد تولد علی ثبت نام کردیم و مدارک رو هم بردیم اما انگار کار قرار نیست پیش بره... دقیقا دارن چیکار میکنن؟ راستی این همه زمین تو استان تهران چرا تو بیابان‌های ایوانکی دارن زمین میدن؟ دارن میدن؟نه بابا ندادن هنووووو انگار لازمه یه سرکی بکشم و برم تو کار مطالبه... هنوز بدنم از شیردادن های نیمه شب و آب و‌شیر دادن دست زهرا بی جون بود و خودم خمار برو بابا تو الان چیکار میتونی بکنی؟ چه می‌دونم ولی انگار واجبه یه کاری بکنم مردها که میرن سرکار هیچکدوم وقت جلسه رفتن و آدم جمع کردن و نامه نگاری و تلفن بازی ندارن خب دیگه پس همین روند ادامه داره تاااااا زمانیکه یه مسئولی دچار زندگی پس از زندگی بشه و بگه واااای دیدم اونجا باید ۸۰میلیون ایرانی و نوه نتیجه هاشونو رضایت بگیرم و دست و پام گیره 😰 حالا می‌خوام جدی جدی کار کنم! از طرفی این طرح خاصیتش تشویق مادی برای دو‌ و سه فرزندی هاست که بیشتر بچه بیارن ولی با این وضعیت کارایی خودشو از دست داده اگه راه بیوفته... کمک خوبی می‌تونه باشه به امر فرزند آوری و این تلاش ها یه قدم در مسیر ظهور امام زمان عج محسوب بشه... این که دیگه تخصص مخصص لازم ندارم یه کم گیر سه پیچ بازی میخواد🤭 اصلا اگه جمع زیادی بشه و پتانسیل آدمها معلوم بشه و کار راه بیوفته شاید بتونیم در مسائل دیگه هم مسئولین رو‌ واقعاً مسئول کنیم🙃😃 یا حداقل بفهمیم چرا کار پیش نمیره و لنگ کدوم ارگان هست و با کمک رسانه، انرژی فعالسازی لازم رو برای مسئلولین فراهم کنیم😬 حالا خدا رو شکر این جمع شکل گرفته و از برکات تشکیل این گروه و همت دسته جمعی یکی واسطه دیدار با نماینده مجلس شد و یه جلسه داشتیم و قرار شده تک تک نامه بدیم تا با یه خروار نامه برن مجلس و پیگیر باشن یکی گفته به وزیر راه دسترسی داره و می‌تونه نامه رو برسونه دستش یکی آشنا به قوانین و از مسئولین مرتبط هست و سوالاتی که در کانال پاسخش نیست رو جواب میده (یه کانال‌ زدیم که اطلاعات لازم برای ثبت نام در سایت و مشکلات و سوالات احتمالی توش جواب داده شده و شما هم اگر سوالی دارید، می‌تونید عضو بشید: https://ble.ir/tehran_javan ) یکی نگارش نامه رو تقبل کرده یکی تایپ یکی جمع آوری اطلاعات افراد برای امضای نامه همینکه حس میکنم خدا با جماعت هست و بهمون کمک می‌کنه، برامون قوت قلب بزرگیه. و برعکس پیامهای ابتدای تشکیل گروه که همه ش ناامیدی و خود تحقیری بود😅 الآن امید موج میزنه😊 اگه شما هم مایلید قدمی هرچند کوچک در این مسیر بردارید و یه صفحه به رزومه جهادتون اضافه کنید😉 تشریف بیارید توی این گروه تا با هم اجرای بخشی از طرح جوانی جمعیت رو از مسئولین مطالبه کنیم: ble.ir/join/AxpW8yoSdt (اطلاعات بیشتر در قسمت توضیحات گروه هست.) 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
«یک شب خاطره انگیز» (مامان ۱۳، ۱۱، و ۹، ۶، ۳ ساله و ۲ ماهه) تولد هفتمین فرزندمون خییییییلی برام خاطره‌انگیز بود.😍 برای زایمان رفته بودم مشهد. از شهر ما تا مشهد فقط یک ساعت راهه. بچه‌ها رو گذاشتیم خونه و موقع خواب، همسایه‌مون لطف کردن و اومدن پیششون. فرداش که با نی‌نی وارد خونه شدیم، دچار شگفتانه گرفتگی شدیدی شدیم...😂 ✅ بچه‌ها با فشفشه به استقبالمون اومدن ✅ خونه رو حسابی مرتب کرده بودن ✅ ریسه‌های برقی خریده بودن و خونه رو تزئین کرده بودن ✅ یه کیک خوش مزه پخته و با خامه و اسمارتیز تزئین کرده بودن. ✅ شیر کاکائو آماده کرده بودن ✅ کادو برای زینب‌سادات یه پستونک خریده بودن که تو پاکت کادو گذاشته بودن... ✅ بعد هم کلی عکس گرفتن و همون شب پسرم یه کلیپ ساخت‌. خلاصه کلی من و پدر و نی‌نی رو غافلگیر کردن.😍🥰 به بچه‌ها گفتم من‌ دو شب نبودم، اینقدر شماها شکوفا شدید، حج واجب برم چی می‌شید!!😅 و دوتا نکته رو اون شب کشف کردم: اول اینکه به هشتمی فکر کردم.😉 و دیگه اینکه زینب‌سادات یک روزه از من‌ عزیزتره😂 می‌گین چرا؟ چون یه ماه قبلش که تولد من بود، هیچ اتفاق خاصی نیفتاد.🤪😝😜 خداروشکر که بچه‌ها روزبه‌روز بزرگتر می‌شن و از خدا می‌خوام همهٔ پدر و مادرها از بزرگ شدن و به ثمر رسیدن فرزندانشون لذت ببرن.🤲🏻 🌺💐💐 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
ششمین دورهٔ ▫️زیارت حرم مطهر امام رضا (ع) ▫️برنامه‌های آموزشی-تفریحی برای کودکان و نوجوانان ▫️کارگاه‌های مشاوره برای خانواده‌ها 🕌 امسال حدود 100 نفر از 30 خانوادۀ تحت پوشش خیریه فردای سبز که اغلب آن‌ها مدت زیادیست به زیارت حرم مطهر رضوی مشرف نشده اند، با یاری شما در ترنم وصل به سفر مشهد خواهند رفت. 💰 مبلغ موردنیاز: 240 میلیون تومان شماره شبا: 190700001000226378829001 کارت بانکی به‌نام خیریهٔ فردای سبز: 5041-7210-6043-5931 برای پرداخت از طریق درگاه بانکی روی لینک زیر کلیک کنید. https://fardayesabz.sharif.ir/charity/?p=madaran_sharif_tarannom ▫️با تأمین مالی هزینهٔ سفر، کمک‌های شما صرف نیازهای اضطراری دیگر نیازمندان خواهد شد. ▫️ممکن است تا سقف ۱۰ درصد از مبلغ کل، صرف هزینه‌های اجرایی شود. *•°┄┅═✧❁🌷❁✧═┅┄°•* ☘️ @fardayesabz
سلام دوستان خیریه فردای سبز، میخوان تعدادی از خانواده‌های تحت پوشش رو ببرن زیارت امام رضا علیه‌السلام.🥹😍 اگه دوست داشتید تو هزینه‌هاش مشارکت کنید، از طریق لینک بالا، یا شماره کارت فردای سبز، می‌تونید توی حال خوب و ثواب زیارت این عزیزان شریک باشید. 🌱