eitaa logo
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
156 فایل
🌸اگر کسی فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام را نقل کند خداوند گناهان زبان او را می بخشد🌸 💠تعجیل در فرج قطب عالم امکان صلوات💠 خادم : @Alisafaei72 🌷درمحضراستادشجاعی @jalasate_ostad
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🗞 ✔️ كه براى اهل كوفه به هنگام حركت از مدينه به سوى بصره نگاشته. ✔️نامه در يك نگاه 🔰در واقع هدف از نوشتن اين نامه سه چيز بوده است: ➖نخست اينكه امام عليه السلام روشن كند كه طلحه و زبير و عايشه كه قتل عثمان را بهانه‌اى براى شورش بر ضد امام عليه السلام و به راه انداختن مقدمات جنگ جمل به همدستى عايشه به راه انداختند خودشان در قتل او شريك بودند در حالى كه امام عليه السلام تا آنجا كه ممكن بود از وى دفاع كرد. ➖ديگر اينكه همۀ مردم از روى ميل و ارادۀ خود و بدون هيچ‌گونه جبر و فشار با امام عليه السلام بيعت كردند و خلافت او را بر جامعۀ اسلامى پذيرا شدند. ➖سوم اينكه با توجّه به فتنه‌اى كه طلحه و زبير و عايشه به راه انداختند، بر همۀ اهل كوفه لازم است كه براى يارى امام عليه السلام و خاموش كردن آتش فتنه به لشكر آن حضرت ملحق شوند. @mola_amiralmomenin_as
🏴 ✔️ ... بخش اول 🔰حقيقت ماجراى قتل عثمان ✅اين نامه‌اى است كه از بندۀ خدا على اميرمؤمنان عليه السلام به سوى اهل كوفه گروه ياران شرافتمند و بلند پايگان عرب نگاشته شده است: ♦️من از جريان كار «عثمان» شما را آگاه مى‌سازم، آن چنان كه شنيدن آن همچون ديدنش باشد؛ 🔻مردم به او عيب گرفتند و بر او طعنه زدند ➖من در اين ميان يكى از مهاجران بودم كه براى جلب رضايت عثمان (از طريق رضايت مردم و تغيير روشهاى نادرستش) نهايت كوشش را به خرج دادم ➖و كمتر او را سرزنش كردم (مبادا مردم تحريك به قتل او شوند) 🔻ولى طلحه و زبير (خشونت در برابر او را به آخرين حد رساندند به گونه‌اى كه) آسانترين فشارى كه بر او وارد مى‌كردند مانند تند راندن شتر بود ➖و نرمترين «حُدى‌ها»، سخت ترين آن بود (آوازى كه شتر را به شتاب وا مى‌دارد و خسته مى‌كند) 🔻و از سوى عايشه نيز خشمى ناگهانى بود (كه مردم را سخت بر ضد عثمان شوراند) و به دنبال آن گروهى به تنگ آمدند و بر ضد او شوريدند و او را كشتند ➖(سپس) مردم بدون اكراه و اجبار بلكه با رغبت و اختيار با من بيعت نمودند. @mola_amiralmomenin_as
🏴 ✔️ ... بخش دوم 🔰معرفی ماهیت فتنه گران بدانيد سراى هجرت (مدينه) اهل خود را از جا كند و بيرون راند و آنها هم از آن فاصله گرفتند و (مدينه) همچون ديگى بر آتش در حال غليان است، بپا خواسته و بر محور خود در گردش است حال كه چنين است به سوى امير و فرماندۀ خود بشتابيد و به جهد با دشمنان خويش به خواست خداوند بزرگ، مبادرت ورزيد. @mola_amiralmomenin_as
🏴 ✔️ ... 🔰از نامه‌هاى امام عليه السلام است كه بعد از فتح بصره به اهل كوفه نوشت نامه در يك نگاه اين نامه بخش كوتاهى از نامۀ مفصل‌ترى است كه امام عليه السلام بعد از پايان جنگ جمل براى مردم كوفه نوشت و محتواى آن قدردانى از زحمات آنان نسبت به اسلام و اهل بيت پيغمبر اكرم است؛ زيرا دعوت امام عليه السلام را پذيرفته بودند و در جنگ با شورشيان و طغيان‌گران جمل پايمردى به خرج داده بودند. ♦️ رضايت امام عليه السلام از مردم كوفه ✔️خداوند به شما اهل اين شهر (كوفه) از سوى اهل بيت پيامبرتان پاداش دهد، بهترين پاداشى كه به فرمان بران خود و سپاسگزاران نعمتهايش عطا مى‌كند، زيرا شما فرمان مرا شنيديد و اطاعت كرديد، دعوت شديد و اجابت نموديد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ✔️تعبير به (عن اهل بيت نبيكم) اشاره به اين است كه قيام شما مردم نه تنها حمايت از اسلام و قرآن بود بلكه حمايت از اهل بيت نيز محسوب مى‌شد و اين ثواب مضاعفى براى شما مى‌آورد. 🔰 امام عليه السلام در اين نامه اوصاف پنج‌گانه‌اى براى مردم كوفه بيان كرده كه شايستگى آنها را براى اين دعا نشان مى‌دهد: 🔻نخست عمل به طاعت الهى، 🔻دوم اداى شكر نعمتهاى او، 🔻سوم گوش فرا دادن به فرمان، 🔻چهارم اطاعت فرمان امام عليه السلام و 🔻پنجم اجابت دعوت او كه در واقع تعبيرات مختلفى از يك حقيقت است. @mola_amiralmomenin_as
🏴 ✔️ ... بخش اول 🔰از نامه‌هاى امام عليه السلام است كه به شريح بن حارث، قاضى آن حضرت (در كوفه) نوشته شده است. روايت شده است كه شريح بن حارث، قاضى امير المؤمنين عليه السلام در دوران حكومت امام عليه السلام خانه‌اى به هشتاد دينار خريدارى كرد، اين مطلب به آن حضرت رسيد امام عليه السلام شريح را فرا خواند... 💠نامه در يك نگاه 👇 🔷اين نامه كه در نوع خود بى‌نظير است، برخورد امام عليه السلام را با يكى از قضات معروف خود به هنگام خريدارى كردن يك خانۀ نسبتاً گران قيمت بيان مى‌كند و محتواى آن اين است كه بعد از نكوهش شريح به علت خريدارى اين خانه، چيزى به نام سند براى او تنظيم مى‌كند؛ اما نه سندى مانند اسناد معمولى خانه‌ها، بلكه سندى بسيار عبرت انگيز و آموزنده كه ناپايدارى دنيا و بى‌اعتبارى آن را كاملا برملا مى‌سازد و نشان مى‌دهد چه اندازه مردم گرفتار غفلت و غرورند و از واقعيات دنيا دورند و به تعبير امام عليه السلام، اگر شريح اين سند اخلاقى را قبلا مشاهده مى‌كرد از خريد آن خانه صرف نظر مى‌نمود. ⁉️♦️اما چرا امام عليه السلام چنين برخوردى با شريح كرد؟ آيا به راستى آن را از اموال حرام و رشوه خريدارى كرده بود؟ ✔️بعيد به نظر مى‌رسد كه امام عليه السلام چنين فرصتى را به قاضى كوفه داده باشد يا اينكه مى‌خواهد بفرمايد: كسى كه قاضى بر جان و مال و ناموس مردم است بايد ساده زيستى را پيشه كند و الگوى مردم در اين قسمت باشد. @mola_amiralmomenin_as
🏴 ✔️ ... بخش اول 🔰اين خانه را از كجا آورده‌اى‌؟! ⬅️(اى شريح!) به من خبر رسيده كه خانه‌اى به قيمت هشتاد دينار خريده‌اى و براى آن قباله و سندى نوشته‌اى و بر آن گواهانى گرفته‌اى! 🔄شريح عرض كرد: آرى چنين بوده است اى امير مؤمنان. راوى اين روايت مى‌گويد: ⬅️ امام عليه السلام نگاهى خشم‌آلود به او كرد سپس چنين فرمود: ✔️«اى شريح!» بدان به زودى كسى به سراغت مى‌آيد كه نه به قباله‌ات نگاه مى‌كند و نه از شهودت مى‌پرسد، تا تو را از آن خانه آشكارا خارج سازد و تنها به قبرت تحويل دهد. ✔️حال اى شريح! نگاه كن، نكند اين خانه را از غير مال خود خريده باشى يا بهاى آن را از غير مال حلال پرداخته باشى كه هم دنيا را از دست داده‌اى و هم آخرت را، بدان اگر هنگام خريد اين خانه نزد من آمده بودى سندى را بدين گونه براى تو مى‌نوشتم كه ديگر در خريدن اين خانه حتى به بهاى يك درهم يا بيشتر رغبت نكنى... @mola_amiralmomenin_as
🏴 ✔️ ... بخش دوم 🔰قباله‌اى بى‌نظير ⬅️نسخۀ قباله اين است: ♦️ اين ملكى است كه بنده‌اى ذليل از كسى كه به اجبار در آستانۀ كوچ كردن (از اين دنيا) است، خريدارى كرده ♦️خانه‌اى از خانه‌هاى سراى فريب و غرور، در محلۀ فانى شوندگان، و در كوى هالكان، 🤔⬅️حدود چهارگانۀ اين خانه چنين است: ➖حد اوّل به «اسباب آفات و بلاها» مى‌خورد ➖و حد دوم به «عوامل مصائب» ➖و حد سوم به «هوا و هوسهاى مهلك» ➖و حد چهارم به «شيطان گمراه كننده» منتهى مى‌شود و درب خانه از همين جا باز مى‌گردد! ♦️اين خانه رافريب خوردۀ آرزوها از كسى كه در سرآمد معين (و كوتاهى) از اين جهان بيرون رانده مى‌شود، به مبلغ خروج از عزت قناعت، و دخول در ذلت حرص و دنيا پرستى و خوارى، خريدارى نموده است؛ ♦️هر گونه عيب و نقص و كشف و خلافى كه در اين معامله واقع شود و خسارتى به مشترى برسد بر عهدۀ بيمارى بخش اجسام پادشاهان و گيرندۀ جان جباران و زايل كنندۀ سلطنت فراعنه همچون كسرىٰ‌، قيصر، تبّع و حمير است. ♦️همچنين آنها كه اموالى را گردآورى كردند و بر آن افزودند و بنا كردند و محكم ساختند، آراستند و زينت نمودند، اندوختند و نگهدارى كردند و به گمان خود براى فرزندان باقى گذاردند، ♦️اينها همان كسانى هستند كه همگى به پاى حساب و محل ثواب و عقاب رانده مى‌شوند؛ در آن هنگام كه فرمان داورى الهى صادر مى‌شود و بيهوده‌كاران در آنجا زيان مى‌بينند، ♦️و شاهد اين سند عقل است آن گاه كه از تحت تأثير هوا و هوس خارج شود و از علايق دنيا به سلامت بگذرد. @mola_amiralmomenin_as
🏴 ✔️ 🔰از نامه‌هاى امام عليه السلام كه به بعضى از سران سپاهش نوشته است. ⬅️نامه در يك نگاه محتواى نامه روشن است. امام عليه السلام به يكى از فرماندهان لشكرش دستور مى‌دهد كه در مقابل گروهى شورشى ايستادگى كند. 📎نخست آنها را نصيحت كند كه به راه راست باز گردند و اگر نپذيرفتند با نيروى نظامى آنها را بر سر جاى خود بنشاند. 📎 مخاطب اين نامه عثمان بن حنيف فرماندار بصره بود كه در عين حال فرماندهى لشكر را نيز بر عهده داشت و لذا مرحوم سيّد رضى عنوان نامه را «الى بعض أمراء جيشه» قرار داده است. 🔴افراد سست را كنار بزن 🗞 مخالفان را (كسانى كه فرمان تو را در مقابله با لشكريان طلحه و زبير پذيرا نيستند) نصيحت كن. 🗞 اگر به سايۀ اطاعت باز گردند (و تسليم فرمان تو شوند) اين همان چيزى است كه ما دوست داريم (و از آنها مى‌خواهيم) 🗞و اگر حوادث، آنان را به سوى اختلاف و عصيان كشاند به كمك كسانى كه از تو اطاعت مى‌كنند با كسانى كه از تو نافرمانى مى‌كنند پيكار كن 🗞و با كسانى كه مطيع‌اند از كسانى كه سستى مى‌ورزند خود را بى‌نياز ساز؛ 🗞 زيرا سست عنصران و كسانى كه از جنگ با دشمن كراهت دارند غياب شان بهتر از حضورشان است و قعود آنها از جنگ، از قيامشان كارسازتر است! @mola_amiralmomenin_as
🏴 ✔️ 🔰از نامه‌هاى امام عليه السلام كه به اشعث بن قيس فرماندار آذربايجان نوشته است. ⬅️نامه در يك نگاه اين نامه عمدتا اشاره به اين نكته دارد كه مقامات و منصب‌ها در حكومت اسلامى وسيلۀ آب و نان افراد نيست بلكه امانتهاى الهى است كه بايد به دقت از آن مراقبت كنند. به همين دليل بايد نسبت به مردم استبداد به خرج ندهند و در مورد بيت المال با احتياط‍‌ تمام گام بردارند. 🔴مقامات كشور اسلام امانت الهى است 📃متن نامه: 📎اين فرماندارى، براى تو وسيلۀ آب و نان نيست؛ بلكه امانتى است در گردنت و (بدان) تو از سوى مافوق خود تحت مراقبت هستى. تو حق ندارى دربارۀ رعيّت، استبداد به خرج دهى و حق ندارى در كارهاى مهم و خطير بدون اطمينان وارد شوى. در دست تو بخشى از اموال خداوند عز و جل مى‌باشد و تو يكى از خزانه داران او هستى، بايد آن را حفظ‍‌ كنى تا به دست من برسانى، اميد است من رييس بدى براى تو نباشم و السلام. 🔴دستور العملى كامل 🗞 جالب اين است كه امام عليه السلام در اين بخش كوتاه از نامه تمام گفتنى‌ها را كه بايد براى يك مسئول سياسى كشور اسلامى بگويد، بيان فرموده؛ 🖊نخست ماهيت منصب او را بيان داشته تا آگاه باشد او تنها يك امانتدار است نه يك زمامدار خودكامه و مالك الرقاب مردم. 🖊سپس به سراغ نخستين چيزى مى‌رود كه دامن زمامداران را مى‌گيرد و آن مسألۀ استبداد رأى و ترجيح دادن تمايلات شخصى بر منافع مردم است. 📌مخصوصاً امام عليه السلام از واژۀ رعيّت در اينجا استفاده مى‌كند كه مفهومش كسانى است كه بايد حال آنها مراعات شود و مصالح آنها را در نظر بگيرند. 🖊سپس به او دستور مى‌دهد كه كارهاى مهم اجتماعى را همچون كارهاى شخصى نشمرد و ابعاد و آثار آن را در جامعه در نظر بگيرد و بدون اطمينان از عواقب آثار آن تصميم نگيرد. 🖊سرانجام به يكى از مهمترين عوامل فساد حكومتها كه مسألۀ اموال و ذخائر كشور است، اشاره مى‌كند و آنرا به عنوان «مال اللّٰه» معرفى مى‌نمايد؛ 📌همان تعبيرى كه از قرآن مجيد گرفته شده كه خداوند متعال دربارۀ بردگانى كه در مسير آزادى قرار دارند دستور مى‌دهد سرمايه‌اى در اختيار آنها بگذارند تا بتوانند كسب و كار كرده دين خود را ادا نمايند؛ مى‌فرمايد: 🔗«وَ آتُوهُمْ‌ مِنْ‌ مٰالِ‌ اللّٰهِ‌ الَّذِي آتٰاكُمْ‌». 🖊سپس او را به عنوان خزانه‌دار اموال الهى نه صاحب اختيار معرفى كرده دستور مى‌دهد از آن مراقبت نمايد تا به دست امام عليه السلام برسد و در ميان حق داران تقسيم شود. 🗞در عين حال در پايان نامه به او اطمينان مى‌دهد كه اگر از مسير حق منحرف نشود امام عليه السلام هرگز با او بد رفتارى نخواهد داشت؛ ولى در عين حال هشدار ديگرى است كه اگر اشعث نصايح سه گانۀ فوق را نپذيرد بايد منتظر عواقب سوء كار خود باشد. @mola_amiralmomenin_as
🏴 ✔️ 🔰از نامه‌هاى امام عليه السلام كه به معاویه نگاشته شده است. ⬅️نامه در يك نگاه 🔗امام عليه السلام طىّ‌ اين نامه در واقع در چند چيز با معاويه اتمام حجت مى‌كند: 📌 نخست اينكه مسألۀ بيعت او همانند بيعت مردم با خلفاى پيشين بود (بلكه از جهاتى برتر) بنابراين هيچ كس نمى‌تواند به مخالفت با آن برخيزد و بايد همه با آن هماهنگ باشند. 📌ديگر اينكه كسانى كه از حوزۀ بيعت دور بوده‌اند چون به آنها خبر مى‌رسد كه مهاجرين و انصار با كسى بيعت كرده‌اند، در نتيجه آنها نيز بايد بپذيرند، همان گونه كه سابقا هم چنين بوده است. 📌 ديگر اينكه اگر كسى بخواهد از اين بيعت خارج شود بايد او را باز گردانند و اگر سركشى و مقاومت كند مسلمانان مى‌توانند با او به جنگ برخيزند. 📌ديگر اينكه قتل عثمان را بهانه‌اى براى سرپيچى از بيعت قرار دادن بسيار نادرست و بى‌معناست، چرا كه امام عليه السلام كمترين دخالت در قتل عثمان نداشته است. 📌و در پايان، از معاويه دعوت مى‌كند كه با جرير بن عبداللّٰه كه نمايندۀ آن حضرت بود بيعت كند و آتش‌ها را خاموش سازد. 📃متن نامه: 📎(بيعتى كه مردم در مدينه با من كردند، براى تو كه در شام بودى الزام آور است، زيرا) همان كسانى كه با ابوبكر و عمر و عثمان بيعت كردند با همان شرايط‍‌ با من بيعت نمودند، بنابراين نه حاضران اختيار فسخ يا مخالفت با آن را دارند و نه كسى كه غايب بوده حق رد كردن آن را دارد. 📎شورى تنها از آنِ‌ مهاجران و انصار است، هر گاه همگى كسى را برگزيدند و امامش ناميدند، خداوند از او راضى و خوشنود است؛ بنابراين اگر كسى از فرمان آنها با بدگويى يا بدعتى خارج گردد، مسلمانان او را به جاى خود باز مى‌گردانند، و اگر امتناع ورزد، با او پيكار مى‌كنند، چرا كه از غير مسير مؤمنان تبعيت كرده و خدا او را در بيراهه رها مى‌سازد. 📎 اى معاويه! به جانم سوگند اگر با نگاه عقل بنگرى نه با چشم هوا و هوس، مرا از همه مبرّاتر از خون عثمان مى‌يابى و خواهى دانست من به كلى از آن بركنار بودم مگر اينكه در مقام تهمت برآيى و چنين نسبت ناروايى را به من بدهى. 📎 اگر چنين است هر تهمتى مى‌خواهى بزن و السلام. @mola_amiralmomenin_as
🏴 ✔️ 🔰از نامه‌هاى امام عليه السلام كه آن را نيز براى معاويه مرقوم داشته است. ⬅️نامه در يك نگاه 🔗 اين نامه پاسخ نامه‌اى است كه معاويه براى حضرت در اواخر جنگ صفين نوشت؛ نامه‌اى كه بسيار جسورانه و بى‌ادبانه بود و به نكات مختلفى در آن اشاره كرده بود كه مهمترين آن به رسميت نشناختن بيعت امام عليه السلام بود به بهانۀ اينكه اهل شام اين بيعت را نپذيرفتند. امام عليه السلام در اين نامه در جواب او پاسخ دندان‌شكنى مى‌دهد. 📝متن نامه: 📎اما بعد (از حمد و ثناى الهى) نامه‌اى از سوى تو به من رسيد، نامه‌اى با اندرزهاى نامربوط‍‌ و سخنان رنگارنگ كه با گمراهى خويش آن را تزيين كرده و با سوء رأيت امضا نموده بودى، اين نامه از كسى است كه نه چشم بصيرت دارد تا هدايتش كند و نه رهبرى آگاه كه ارشادش نمايد (به همين دليل) هوا و هوس او را به سوى خود دعوت نموده و او اين دعوت را اجابت كرده، گمراهى، رهبر او شده و او از آن پيروى نموده، به همين دليل بسيار هذيان مى‌گويد و در گمراهى سرگردان است. 📎بخش ديگرى از اين نامه: بيعت خلافت يك بار بيشتر نبوده و نيست نه تجديد نظر در آن راه دارد نه اختيار فسخ، بنابراين آن كس كه از بيعت خارج شود (بر آراى مهاجران و انصار) طعنه زده و به مخالفت برخاسته (و آن را بى‌اعتبار شمرده) و آن كس كه دربارۀ آن ترديد به خود راه دهد منافق است. @mola_amiralmomenin_as
🏴 ✔️ 🔰از نامه‌هاى امام عليه السلام كه به جرير بن عبداللّٰه بجلى هنگامى كه او را به سوى معاويه (براى اتمام حجّت نهايى) فرستاد نگاشت. ⬅️نامه در يك نگاه 🔗محتواى نامه كاملا روشن است امام عليه السلام مى‌خواهد فرستاده‌اش جرير، به معاويه اتمام حجت نهايى را بكند كه اگر آمادۀ بيعت است بيعت كند؛ و اگر آمادۀ بيعت نيست مفهومش اين است كه قصد جنگ دارد. 🔘متن نامه: ✔️اما بعد (از حمد و ثناى الهى) هنگامى كه نامۀ من به تو رسيد معاويه را به حكم نهايى، دعوت كن و براى يك طرفه شدن كار، او را به يك نتيجۀ جزمى وادار ساز سپس او را ميان جنگى آواره كننده يا تسليمى رسواگر مخير ساز، اگر جنگ را اختيار كرد به او اعلان جنگ كن و اگر راه صلح و سلامت را پيش گرفت از او بيعت بگير و السلام. 📎در مسير حلّ‌ مشكل از طريق مسالمت آميز 🖊در تواريخ آمده است هنگامى كه امير مؤمنان على عليه السلام به جرير مأموريت داد تا نزد معاويه برود و از او بيعت بگيرد، و او پيام امام عليه السلام را به معاويه رساند معاويه پيوسته امروز و فردا مى‌كرد تا جايى كه اصحاب امير مؤمنان او را متهم به همكارى با معاويه كردند ➖و امام عليه السلام دربارۀ او فرمود: آنقدر جرير نزد معاويه درنگ كرده است كه يا گنهكار است و يا فريب خورده! 🖊لذا امام عليه السلام نامۀ مورد بحث را براى جرير مرقوم فرمود تا بيش از اين معطل نشود و يكى از دو جواب را از معاويه بگيرد يا بيعت كند يا اعلان جنگ دهد. ⁉️جرير بن عبداللّٰه كيست‌؟ ✔️جرير بن عبداللّٰه از مشاهير صحابه از قبيلۀ بجيله از قبايل يمن است. بجيله نام زنى بود معروف در آن قبيله كه قبيله به نام او ناميده شد و گاهى منسوب به آن قبيله را بجلى مى‌گويند. جرير در سال دهم هجرت در رأس 150 تن از قبيلۀ بجله نزد رسول خدا(ص) آمد و اسلام آورد. @mola_amiralmomenin_as
🏴 ✔️ 🔰از نامه‌هاى امام عليه السلام است كه (آن را نيز) براى معاويه نگاشته است. ⬅️نامه در يك نگاه 🔗با توجّه به اينكه اين نامه پاسخى است به نامۀ زشت و جسورانۀ معاويه به آن حضرت كه مشتمل بر انبوهى از اهانت‌ها و شيطنت‌ها بوده است، نگاه نامه بيشتر به پاسخ سخنان شيطنت آميز معاويه معطوف است. 🔘متن نامه: ✔️قبيلۀ ما (قريش) خواستند پيامبرمان را به قتل برسانند (كه در رأس آنها ابوسفيان پدر معاويه بود) و ما را ريشه‌كن كنند، آنها انواع غم و اندوه را به جان ما ريختند و هرچه مى‌توانستند دربارۀ ما بدى كردند، ما را از زندگى شيرين (خود) باز داشتند و با ترس و وحشت قرين ساختند، و ما را مجبور كردند كه به كوهى سنگلاخ و صعب العبور پناه بريم و آتش جنگ را بر ضد ما افروختند. (هنگامى كه دشمنان اسلام با تمام قوا بپا خاستند) خداوند اراده نمود كه بوسيلۀ ما از شريعتش دفاع كند و با دفاع ما شر آنها را از حريم اسلام باز دارد (در اين هنگام جمعيّت ما بنى هاشم به دو گروه تقسيم شده بودند؛ گروهى ايمان آورده و گروهى هنوز به صف مؤمنان نپيوسته بودند؛ ولى همه از اسلام دفاع مى‌كردند) مؤمنان ما با اين كار خواستار ثواب و اجر الهى بودند و كافران ما (كه هنوز اسلام را نپذيرفته بودند) به خاطر دفاع از اصل و ريشۀ خود و خويشاوندى پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله دفاع مى‌كردند اما ساير افراد قريش (غير از خاندان ما) كه اسلام آوردند از اين ناراحتى‌ها بر كنار بودند يا به اين عنوان كه با قبايلى پيمان ترك مخاصمه داشتند (و نمى‌خواستند با آنها بجنگند) و يا عشيرۀ آنها (كه ايمان نياورده بودند) از آنها حمايت مى‌كردند از اين رو جان آنها در امان بود. @mola_amiralmomenin_as
🏴 ✔️ 🔰از نامه‌هاى امام عليه السلام است كه (آن را نيز) براى معاويه نگاشته است. ⬅️نامه در يك نگاه 🔗با توجّه به اينكه اين نامه پاسخى است به نامۀ زشت و جسورانۀ معاويه به آن حضرت كه مشتمل بر انبوهى از اهانت‌ها و شيطنت‌ها بوده است، نگاه نامه بيشتر به پاسخ سخنان شيطنت آميز معاويه معطوف است. ✔️آنها كه اسلام را يارى دادند: امام عليه السلام در اين بخش از نامه آنچه را در بخش قبل به اجمال بيان فرموده بود، به تفصيل بيان مى‌فرمايد و نشان مى‌دهد چه اشخاصى از بنى هاشم در راه اسلام فداكارى كردند و شربت شهادت نوشيدند، در حالى كه كسانى كه معاويه به عنوان پيشگامان و فداييان اسلام نام مى‌برد، هيچ كدام به اين مقام نرسيدند؛ 🔘متن نامه: ✔️هر گاه آتش جمع شعله‌ور مى‌شد و مردم حمله مى‌كردند، رسول خدا صلى الله عليه و آله اهل بيت خود را پيشاپيش لشكر قرار مى‌داد و بدين وسيله اصحابش را از آتش شمشيرها و نيزه‌ها مصون مى‌داشت، عبيدة بن حارث روز بدر شهيد شد، و حمزه در روز احد، و جعفر در موته. كسى را هم سراغ دارم كه اگر بخواهم مى‌توانم نامش را ببرم كه دوست داشت همانند آنان شهادت نصيبش شود؛ ولى اجل آن گروه (عبيدة بن حارث و حمزه و جعفر) به سر رسيده بود و مرگ او به تأخير افتاد. شگفتا از اين روزگار كه مرا هم سنگ كسانى قرار مى‌دهد كه هرگز چون من براى اسلام تلاش نكرده‌اند و سابقۀ درخشانى چون من ندارند. همان سوابقى كه هيچ كس به مثل آن دسترسى پيدا نكرده است مگر اينكه كسى ادعاى فضيلتى براى آنها كند كه من آن از آن آگاه نيستم و گمان نمى‌كنم خدا هم از آن آگاه باشد (زيرا اصلاً چنين چيزى وجود نداشته تا خدا از آن آگاه باشد) و خدا را در هر حال شكر مى‌گويم. @mola_amiralmomenin_as
🏴 ✔️ 🔰از نامه‌هاى امام عليه السلام است كه (آن را نيز) براى معاويه نگاشته است. ⬅️نامه در يك نگاه 🔗با توجّه به اينكه اين نامه پاسخى است به نامۀ زشت و جسورانۀ معاويه به آن حضرت كه مشتمل بر انبوهى از اهانت‌ها و شيطنت‌ها بوده است، نگاه نامه بيشتر به پاسخ سخنان شيطنت آميز معاويه معطوف است. ✔️تو را با قاتلان عثمان چكار ؟! مى‌دانيم معاويه در كتاب خود از امام عليه السلام درخواست كرده بود كه قاتلان عثمان را به وى تحويل دهد، درخواستى بى‌معنا و دور از منطق؛ زيرا اگر بايد كسى به خاطر كشتن انسان بى‌گناهى قصاص شود اين كار بر عهدۀ امام مسلمين و خليفۀ آنهاست و با موافقت ارباب دم - نه فردى شورشى كه ولى دم او نيست - آن هم در صورتى كه ثابت شود كه مقتول بى‌گناه بوده و قاتلان گنه‌كار؛ لذا امام عليه السلام در برابر اين درخواست معاويه مى‌فرمايد:👇 🔘متن نامه: ✔️اما آنچه از من خواسته‌اى كه قاتلان عثمان را به تو بسپارم، من در اين امر انديشيدم و صلاح نمى‌دانم كه آنان را به تو يا به ديگرى تسليم كنم (زيرا ارتباطى به تو ندارد نه ولىّ‌ دم آنها هستى نه حاكم اسلام). به جانم سوگند اگر دست از گمراهى و نفاق افكنى بر ندارى، به زودى كسانى را كه تو از قاتلان عثمان مى‌شمرى خواهى شناخت كه در تعقيب تو بر مى‌آيند و به تو زحمت نمى‌دهند كه براى دسترسى به آنان در صحرا و دريا و كوه و دشت به جستجوى آنها برخيزى؛ ولى بدان كه تعقيب آنها نسبت به تو چيزى است كه يافتنش براى تو ناراحت كننده و ديدارى است كه ملاقاتش هرگز تو را خوشحال نخواهد ساخت و سلام بر آنان كه اهل آنند. @mola_amiralmomenin_as
🏴 ✔️ 🔰از نامه‌هاى امام عليه السلام است كه (آن را نيز) براى معاويه نگاشته است. ⬅️نامه در يك نگاه 🔗اين نامه در حقيقت از چهار بخش تشكيل يافته است: 1⃣در بخش اوّل امام عليه السلام معاويه را نصيحت مى‌كند و نسبت به سرنوشتش در قيامت و عواقب كارهايش هشدار مى‌دهد، هر چند او را اسير شيطان مى‌داند و اميد چندانى به هدايت او ندارد. 2⃣در بخش دوم اين نكته را به معاويه گوشزد مى‌كند كه چگونه مى‌خواهد زمامدارى امّت اسلامى را بر عهده بگيرد در حالى كه نه سابقۀ درخشانى در اسلام دارد و نه از خانوادۀ شريف و با تقوايى است. 3⃣در بخش سوم اين نكته را گوشزد مى‌فرمايد كه چرا دعوت به جنگ كرده‌اى مردم را رها كن و تنها به ميدان بيا و با من نبرد تن به تن كن تا تكليف مسلمانان روشن گردد و گذشتۀ تاريخ اسلام را كه طعم شمشير را بر جد و برادر و دايى‌ات نشاندم به ياد تو آورد. 4⃣و بالاخره در بخش چهارم بهانۀ خونخواهى عثمان را مطرح مى‌فرمايد و مى‌گويد: تو به خوبى مى‌دانى چه كسى قاتل عثمان بوده است چرا به سراغ او نمى‌روى‌؟ و در پايان مى‌فرمايد: مى‌بينم كه در ميدان جنگ، ضجه و نالۀ لشكرت بلند مى‌شود و شكست بعد از شكست دامنت را مى‌گيرد و سرانجام به كتاب خدا پناه مى‌برى در حالى كه به آن ايمان ندارى. ✔️نگاهى به آينده تاريك چه خواهى كرد آنگاه كه لباسهاى (پر زرق و برق) اين دنيا را كه در آن فرو رفته‌اى از تنت برگيرند، دنيايى كه با زينتهايش خود را جلوه داده و با لذت‌هايش (تو را) فريب داده است‌؟! اين دنيا تو را فرا خواند و اجابتش نمودى و زمامت را به دست گرفت و به دنبالش رفتى، فرمانت داد اطاعتش كردى. (ولى بدان) اين دنياى فريبنده به زودى تو را وارد ميدان نبردى مى‌كند كه هيچ سپرى در آنجا تو را نجات نخواهد داد حال كه چنين است از اين امر (حكومت) كناره گير و آمادۀ حساب الهى شو و دامن را در برابر حوادثى كه بر تو نازل مى‌شود در هم پيچ و به حاشيه نشينان فرومايه گوش فرا نده. هر گاه به اين دستور و رهنمود عمل نكنى به تو اعلام مى‌كنم كه خود را در غفلت فرو برده‌اى، زيرا فزونى نعمت تو را به طغيان وا داشته (به همين دليل) شيطان بر تو مسلط‍‌ شده و به آرزوى خود دربارۀ تو رسيده و همچون روح و خون در سراسر وجودت جريان يافته است. @mola_amiralmomenin_as
🏴 ✔️ 🔰از نامه‌هاى امام عليه السلام است كه (آن را نيز) براى معاويه نگاشته است. ⬅️امام عليه السلام در اين بخش از نامۀ خود به عدم صلاحيّت معاويه و بنى‌اميّه براى حكومت بر امّت اسلام، هر چند بر بخشى از كشور اسلام باشد اشاره مى‌كند، زيرا مى‌داند مسألۀ خونخواهى عثمان و امثال آن بهانه‌اى بيش نيست؛ هدف اصلى آن است كه خود را بر مردم شام به عنوان يك حاكم اسلامى تحميل كند؛ ✔️از غفلت بر حذر باش 🔘متن نامه اى معاويه! چه زمانى شما حاكمان و مدبران رعيّت و واليان امر امّت اسلامى بوده‌ايد آن هم بدون پيشى گرفتن در اسلام و شرافت والاى معنوى؛ پناه به خدا مى‌بريم از اينكه ريشه‌هاى شقاوت گذشته آثار پايدار بگذارد و تو را بر حذر مى‌دارم از اينكه در طريق غفلت ناشى از آمال و آرزوهاى دراز همچنان به راه خود ادامه دهى. تو را بر حذر مى‌دارم از اينكه آشكار و نهانت يكسان نباشد (در ظاهر دم از اسلام بزنى ولى در باطن در افكار جاهليّت غوطه‌ور باشى). @mola_amiralmomenin_as
🏴 ✔️ 🔰از نامه‌هاى امام عليه السلام است كه (آن را نيز) براى معاويه نگاشته است. ⬅️همواره بر طبق هدايت گام برمى‌دارم ✔️امام عليه السلام در اين بخش از نامه به پاسخ بخش ديگرى از نامۀ معاويه مى‌پردازد؛ معاويه با كلمات زننده و جسورانه و بى‌ادبانه امام عليه السلام را تهديد به جنگ مى‌كند و حضرت را به عنوان كسى كه بر چشمش پرده افكنده شده و قلبش زنگار گرفته نام مى‌برد. راستى عجيب است كسى كه از بازماندگان عصر جاهليّت و فرزند سرسخت‌ترين دشمنان اسلام است به كسى كه تمام وجودش از كودكى تا پايان عمر در خدمت اسلام بوده و شجاع‌ترين مرد عرب شمرده مى‌شود اين گونه جسورانه سخن بگويد. 🔘متن نامه تو مرا به جنگ دعوت كردى (اگر راست مى‌گويى) مردم را كنار بگذار و خودت تنها به ميدان بيا و هر دو لشكر را از جنگ معاف كن تا بدانى چه كسى گناهان بر قلبش زنگار نهاده و چه كسى پرده بر ديدۀ او افتاده است‌؟! من ابوالحسن هستم، قاتل جد و برادر و دايى تو در روز بدر، و بر مغز آنها كوبيدم و همان شمشير اكنون با من است و با همان قلب (و همان جرأت و شهامت) با دشمنم روبه‌رو مى‌شوم من نه بدعتى در دين گذاشته‌ام نه پيامبر جديدى انتخاب كرده‌ام من بر همان طريقى هستم كه شما پس از آنكه با اكراه آنرا پذيرفتيد با ميل خود تركش كرديد! @mola_amiralmomenin_as
🏴 ✔️ 🔰از نامه‌هاى امام عليه السلام است كه (آن را نيز) براى معاويه نگاشته است. ⬅️آيندۀ شوم و تاريك دشمن! در آخرين بخش اين نامه امام عليه السلام باز به از داستان قتل عثمان سخن مى‌گويد كه معاويه آن را بهانه‌اى براى تمرّد و مخالفت خود قرار داده بود و خونخواهى عثمان را بهانه كرده بود. ▪️اشاره به اينكه اگر شركاى خون عثمان را مى‌خواهى دوستان تو طلحه و زبير بودند و اگر به دنبال كسانى هستى كه او را تنها گذاشتند و فرياد استغاثۀ او را پاسخ ندادند، خودت بودى كه عثمان به تو نوشت و از تو تقاضاى كمك كرد؛ ولى تو هيچ گامى براى او بر نداشتى، بنابراين تو در خونخواهى عثمان صادق نيستى و اگر صادق بودى مسيرى غير از اين داشتى. 🔘متن نامه تو گمان كردى براى انتقام خون عثمان آمده‌اى، درحالى كه خوب مى‌دانى خون او كجا (و به دست چه كسى) ريخته شد و اگر به راستى طالب خون او هستى، از همان جا كه ميدانى آنرا طلب كن، گويا تو را مى‌بينم كه از رويارويى در جنگ ضجه و ناله مى‌كنى همچون شتران سنگين بار و گويا تو را مشاهده مى‌كنم كه با جمعيت خود بر اثر ضربات پى در پى و فرمان حتمى شكست و كشتگانى كه پشت سر هم روى زمين مى‌افتند، ناله و فرياد بر آورده‌اى و مرا به كتاب خدا دعوت مى‌كنى و اين در حالى است كه جمعيت تو به آن كافر و منكرند يا بيعت خود را شكسته‌اند. @mola_amiralmomenin_as
🏴 ✔️ 🔰از نامه‌هاى امام عليه السلام است كه (آن را نيز) براى معاويه نگاشته است. ⬅️پيش بينى‌هايى كه انجام شد. پيشگويى‌هايى كه امام عليه السلام در اين نامه بیان نموده و براى معاويه نوشته است دقيقا صورت گرفت، ✔️زيرا صبح روز سه‌شنبه دهم ماه صفر سال 37 هجرى پس از نماز صبح دو لشكر به سختى با يكدگر نبرد كردند. لشكر شام سخت وامانده شد و لشكر امام عليه السلام كه با سخنان گرم و آتشين مالك اشتر پيش مى‌رفت، چيزى نمانده بود كه لشكر شام را به كلى متلاشى كند و معاويه را به قتل برسانند يا اسير كنند. عمار بن ربيعه مى‌گويد: اشتر در ميان يارانش ايستاد و گفت: «تمام خاندانم به فدايتان باد آنچنان به شدت حمله كنيد كه خدا را از خود خوشنود سازيد و آيين حق را عزت بخشيد به من نگاه كنيد به هر سو حمله كردم حمله كنيد». اشتر چنان غرق در جنگ شده بود كه كلاهش را از سر برداشت و بر قربوس زين (قسمت برجستۀ جلوى زين) گذارد و فرياد مى‌زد: مؤمنان استقامت كنيد. ✔️ابن ابى الحديد در اينجا مى‌گويد: آفرين به مادرى كه او را زاد اگر كسى سوگند ياد كند كه بعد از على عليه السلام در ميان عرب و عجم كسى شجاع‌تر از اشتر نبوده، خلافى نگفته است. سرانجام مالك اشتر و همراهانش لشكر شام را در هم پيچيدند، پرچم‌داران آنها را كشتند و تا لشكرگاه آنان پيش تاختند. اين جنگ تا شب هم ادامه يافت كه آن شب به نام «ليلة الهرير» معروف شد. در اين هنگام اشتر فرماندۀ ميمنۀ لشكر بود و ابن عباس فرماندۀ ميسره و على عليه السلام در قلب سپاه و نشانه‌هاى پيروزى و پيشرفت كاملا آشكار شد. اين جريان را به معاويه گزارش دادند و او عمرو عاص را طلبيد و گفت امشب شبى است كه تا فردا كار ما يكسره خواهد شد فكرى كن و نقشه‌اى طرح نما. عمرو گفت مردان تو توان مردان على عليه السلام را ندارند به علاوه تو مثل على عليه السلام نيستى هدف او شهادت در راه خداست و هدف تو دنيا، از همه گذشته عراقيان از پيروزى تو وحشت دارند، زيرا مى‌دانند تو به آنها ستم مى‌كنى ولى شاميان از پيروزى على عليه السلام ترسى ندارند، زيرا مى‌دانند او مردى با محبّت است و به كسى ظلم و ستم نخواهد كرد. تنها راهى كه به نظر من مى‌رسد اين است كه لشكر تو به هنگام صبح قرآنها را بر نيزه كنند و بگويند ما به حكومت قرآن راضى هستيم، اين كار ميان لشكر على عليه السلام اختلاف خواهد افكند و جنگ سرنوشت ديگرى پيدا مى‌كند. 📓به شرح نهج‌البلاغۀ ابن ابى الحديد، ج 2، ص 205-256 مراجعه شود. @mola_amiralmomenin_as
💫بسم الله الرحمن الرحیم💫 ✔️با سلام و احترام خدمت همراهان گرامی ✔️تشکر فراوان از حضور و همراهی شما درکانال *فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام* 🔘ان شاء الله، به یاری خداوند متعال، مطالب کانال طبق برنامه ذیل ادامه خواهد یافت. امیدوارم مفيد واقع شود👇 ♻️شنبه: ♻️یکشنبه: شرح خطبه هایی مانند ؛ ؛.... ♻️دوشنبه: ♻️سه شنبه: ؛ ؛.... ♻️چهارشنبه: شرح زیارت نامه ها‌؛ مانند ؛ ؛.... ♻️پنجشنبه: ؛ ؛ (ع) در نهج‌البلاغه ... ♻️جمعه: 🔘لطفا در پُربار شدن مطالب کانال با ما همراهی فرمایید. پیشنهادات و انتقادات خود را به آی دی ذیل ارسال فرمایید. 👇 @The_Holy_Quran114
🏴 ✔️ 🔰از وصايا و سفارشهاى امیرالمؤمنین عليه السلام است به سپاهى كه آنها را به سوى دشمن فرستاد. ⬅️نامه در يك نگاه اين نامه بخشى از نامه‌اى است كه امام عليه السلام براى دو نفر از فرماندهان لشكر هنگام حركت به سوى صفين مرقوم داشت و گفته شده كه امام عليه السلام، مالك اشتر را امير بر هر دو فرمانده قرار داد. ▪️امام عليه السلام در اين نامه تمام امور مهمّى را كه مربوط‍‌ به روشهاى لشكركشى و موضع‌گيرى در برابر دشمن است و چگونگى استفاده از فرصت‌ها و پرهيز از كمين دشمن و چگونگى حمايت از لشكر در شبها به هنگام استراحت و مسائل دقيق ديگرى از اين قبيل را بيان فرموده است. ▪️به راستى دقت نظر امام عليه السلام به قدرى عميق است كه برنامۀ تنظيمى حضرتش در هر عصر و زمان براى لشكريان اسلام قابل استفاده است. 🔘متن نامه هنگامى كه به دشمن رسيديد يا دشمن به سراغ شما آمد، لشكرگاه خود را در جلوى تپه‌ها يا دامنۀ كوهها يا كنار نهرها قرار دهيد تا سبب حفاظت و ايمنى شما گردد و بهتر بتوانيد از پيش رو به دفاع بپردازيد و بايد همواره پيكار شما با دشمن از يك سو يا دو سو باشد (نه بيشتر زيرا تعدّد جهات باعث تجزيۀ لشكر و تشتت قوا و آسيب پذيرى آن مى‌شود) مراقبان و ديدبانهايى بر قلّۀ كوهها و روى تپّه‌ها و بلنديها قرار دهيد مبادا دشمن از جايى كه محل خطر يا مورد اطمينان شماست ناگهان به شما حمله كند و بدانيد مقدّمۀ لشكر چشمهاى لشكرند، و چشمهاى مقدّمه، پيشگامان و نيروى اطلاعاتى لشكرند. از پراكندگى و تفرقه سخت بپرهيزيد؛ بنابراين هنگامى كه توقف كرديد و پياده شديد، همه با هم پياده شويد و هر گاه كوچ كرديد همه با هم كوچ كنيد و هنگامى كه پرده‌هاى تاريكى شب شما را پوشاند، نيزه‌داران را با نيزه به صورت دايره‌اى در اطراف لشكر قرار دهيد (و لشكر در وسط‍‌ آن استراحت كند) ولى خوابتان بايد بسيار سبك و كوتاه باشد همچون شخصى كه آب را جرعه جرعه مى‌نوشد و يا مضمضه مى‌كند. 📎آرايش صحيح لشكر امام عليه السلام در اين نامه و دستور العمل هفت فرمان مهمّ‌ جنگى را براى آرايش صحيح لشكر و پيروزى بر دشمن بيان فرموده كه دقت نظر آن حضرت را در مسائل مربوط‍‌ به فرماندهى لشكر نشان مى‌دهد. @mola_amiralmomenin_as
✔️ 🔰از وصاياى و سفارشهاى امیرالمنین(ع) است كه معقل بن قيس رياحى، در آن هنگام كه او را با سه هزار نفر به عنوان مقدمۀ لشكر خويش به سوى شام فرستاد. ⬅️نامه در يك نگاه 📜دستورات لازم براى حركت به سوى ميدان نبرد اين نامه همانند ساير نامه‌هايى كه امام عليه السلام به فرماندهان سپاهش مى‌نويسد با توصيه به تقوا و پرهيزكارى شروع مى‌شود؛ همان تقوايى كه خمير مايۀ هر گونه سعادت است. آن گاه دستوراتى در مورد بسيج نيروها و چگونگى حركت به سوى دشمن و نخستين برخورد با آنها بيان مى‌فرمايد. امام عليه السلام در اين نامه مرتب تأكيد مى‌كند كه آغازگر جنگ نباشيد و چنان به دشمن نزديك نشويد كه احساس آمادگى جنگ كند و آنقدر دور نايستيد كه حمل بر ضعف و ترس نمايد. لشگر را خسته نكنيد. در مسير راه، آغاز شب استراحت و سحرگاهان حركت كنيد و در وسط‍‌ روز كه هوا گرم است اطراق كنيد و... وصاياى ديگرى كه همه از روح بلند امام عليه السلام و آن حضرت و رعايت اخلاق اسلامى حتى در مقابل دشمن حكايت مى‌كند. 🔘متن نامه تقواى الهى را پيشه كن، همان خدايى كه سرانجام بايد به لقاى او برسى و عاقبتى جز حضور در پيشگاهش ندارى، جز با كسى كه با تو بجنگد پيكار مكن، صبح و عصر كه هوا خنك است، لشكر را به حركت درآور و به هنگام گرمى روز به آنها استراحت ده و در پيمودن راه آرامش و رفاه لشكر را در نظر بگير، در ابتداى شب حركت مكن چرا كه خداوند شب را وسيلۀ آرامش قرار داده و آن را براى توقف تعيين نموده نه كوچ كردن؛ بنابراين شب هنگام بدنت را آرام ساز و مركب‌ها را نيز آسوده بگذار و پس از توقف به هنگام سحرگاه يا وقتى كه سپيده مى‌دمد به يارى خدا حركت نما و هنگامى كه دشمن را ملاقات كردى، در وسط‍‌ ياران و قلب سپاهت قرار گير، نه آنقدر به دشمن نزديك شو مانند كسى كه مى‌خواهد آتش جنگ را برافروزد و نه آنقدر دورى كن، همانند كسى كه از جنگ مى‌ترسد (اين گونه باش) تا فرمان من به تو برسد، مبادا عداوت شخصى شما با دشمن سبب شود كه پيش از دعوت آنها به صلح و اتمام حجت جنگ را آغاز كنيد. @mola_amiralmomenin_as