درد دل های استاد ربانی.mp3
7.95M
#عمومی #حوزوی
#تخصص_گرایی #جامعیت_گرایی
درد دل های استاد #ربانی_گلپایگانی درباره نظام درسی حوزه: «دستم را بستند! حتی برای رشته تخصصی کلام نیز نگذاشتند همه ی آنچه یک متکلم باید بداند درس گذاشته شود. آمدند متمرکز و تخصصی کردند، سر فصل های مشترک و غیر مشترک درست کردند و همه برنامه ما را به هم زدند، به هم ریختند.
با 8 واحد فلسفه چطور متکلم می تواند در برابر کانت و گادامر و هایدگر و هگل و ... مقابله کند؟
همه طلاب نیاز جدی به مباحث #کلام_جدید مثل #هرمنوتیک و #معرفت_شناسی دارند.»
منبع:
https://eitaa.com/feghheumanism/1623
hqasems.jpg
3.67M
#عمومی #شهید_سلیمانی #سردار_سلیمانی #قاسم_سلیمانی #حاج_قاسم
سردار وفادار
نماد اقتدار
شهادتت مبارک
راهت ادامه دارد.
عکس با کیفیت بالاست. اگر می خواهید بیشتر با سردار دل ها آشنا بشید، ناگفته های جنگ سی و سه روزه رو از زبان خودش ببینید:
https://www.aparat.com/v/bPpWM
بسم الله الرحمن الرحیم
در توضیح هدف ما از این کانال و برنامه ما در آن باید عرض کنم:
بنده به خلاف اکثر کانال های حزب اللهی و طلبگی در فضای مجازی، هیچ بنا ندارم تا از کانال های دیگر کپی کرده یا با فوروارد، چیزی در اختیار مخاطب قرار دهم، همچنین بنا بر این نیست که با تبادل و تبلیغ های بعضاً اعصاب خرد کن به دنبال افزایش مخاطب باشم! خود اعضای کانال را موظف به تبلیغِ مطالب مفید می دانم همانطور که گاهی برخی مطالب در اینجا بازدید هایی دو یا سه برابر تعداد اعضای کانال داشته است بدون این که کوچکترین تبلیغی و تلاشی از طرف بنده شده باشد. مثل این:
https://eitaa.com/mollaei/168
به خلاف اکثر دوستان در فضای مجازی (بلکه حقیقی) روند این نیست که در مسیر جریان آب حرکت کنم بلکه حقیر عنوان و تیتر کانال را این طور انتخاب کردم: «برای اهل تفکر که #درد_دین دارند! حاوی مطالبی که آقایان کمتر میگن یا برعکس اش رو میگن!» پس برای بیان موضوعات مختلف ما هرگز منتظر آماده شدن فضای عمومی و جریان فرهنگی نیستیم!
به هر حال اگر با این ملاک ها: این https://eitaa.com/manahejj/2163 و این https://eitaa.com/manahejj/2164 بخواهیم این کانال را ارزیابی کنیم نمره ی خوبی می گیرد، هر چند عالی نیست.
فهرستی از مطالب کانال:
بحث های چالشی ای درباره #تخصص_گرایی و #جامعیت_گرایی مطرح کردیم، به طور #تخصصی از #مهجوریت_قرآن و از #کار_اجتهادی_بر_روی_قرآن توسط #علامه_طباطبایی و #تفسیر_قرآن_به_قرآن سخن گفتیم و نمونه هم آوردیم. در مباحث مختلف #اصول_فقه و مباحث حوزوی چندین #نظر_شخصی عرض شد و درخواست نظر دوستان را بر تکمیل کار داشتم که البته با قدری کم لطفی دوستان هم مواجه شدیم! چندین مطلب درباره #اجتهاد و مجتهد و شیوه آن ارائه کردیم. نکاتی در #علم_دینی تقدیم کردیم. اندکی از #خط_امام ، #مکتب_شناسی_فقهی ، #حکمت_عملی و #اعتباریات گفتگو شد. در زمینه #رزق_طلبه گفتیم که طلب روزی حلال خودش از تقواست بلکه گاهی خوب درس خواندن متوقف برآن است! این که « #درس_اخلاق جای اشکال نیست» رو سیخونک زدیم. در برابر دوستانی که اعتراض داشتند: الان وقت حرف زدن از #تعدد_زوجات ، #عدالت_در_چندهمسری ، #شهوت_مقدس و #حور_العین نیست؛ پرسیدیم که پس کِی وقت آن هست؟ اگر امروز که ما از طرفی میلیون ها زن و دختر (خصوصا دهه شصتی) بدون شوهر داریم و از طرفی مشکل کمبود جمعیت، اگر الان وقت آن نیست پس کِی ؟!
روند کار متوقف بر پذیرش عرف ولو عرف طلاب نیست، اگرچه گاهی از #خلق_پول یا #لباس_روحانیت طبق کشش فضای طلبگی پیش رفتیم ولی اگر بنا باشد منتظر رسیدن وقت باشیم هرگز نباید درباره «جن» یا «قوم ثمود» ، «#متعه» ، «و النجم و الشجر یسجدان» ، «#نفخ_صور» ، «اقسام ملائکه» ، «حضرت هود» یا «وجه الله» و خلاصه بسیاری موضوعات و آیات قرآن و #حدیث حرف بزنیم! درحالی که فرمود «فَاقْرَءُوا مَا تَيسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ» و 38 بار «افلا» را درباره آیات تکرار کرد: افلا تتذکرون؟ افلا تعقلون؟ افلا تتفکرون؟ و ... !!
به هر حال، برنامه ما این هست که هر مطلبی در کانال گذاشته می شود همان ابتدا با چند هشتک موضوع بحث روشن بشود تا اگر بزرگواران دغدغه ی آن را ندارند یا (حس وقت شان نمی آید!) عبور کرده و وقت آنها گرفته نشود و اگر بعداً درباره آن موضوع دغدغه مند و علاقه مند شدند بتوانند به سرعت مطلب مد نظرشان را در کانال پیدا کنند.
مشتاقانه منتظر پیشنهادات و انتقادات دوستانه ی عزیزان هستم:
@mohammadrezamollaei
و من الله التوفیق. 🌷
May 11
ملایی
#تخصصی #نظر_شخصی #اصول_فقه #فلسفه #اجتهاد در کتاب روش شناسی علم اصول ادعا شده است که ما بر اساس دید
#تخصصی
#اصول_فقه #فلسفه #اجتهاد
افرادی مانند حجت السلام مهدی صرامی (مسئول موسسه راهبردی فقه حکومتی) اصرار دارند که باید در #فقه_نظام و حتی در مانند فقه پزشکی، نگاه متعبدانه داشت و استنباط فقهی را صرفاً بر اساس معذریت و منجزیت پیش برد، نه بر اساس نگاه های کارکرد گرائی که دنبال عقلانیت سر صحنه و اثر وضعی هستند.
ایشان در 3 ساعت صحبتی که در این نشست داشتند مدام از نگاه تعبدی محض دفاع می کردند و کسانی که به دنبال تنظیم فقه نظام، طبق ثمر بخشی آن بر اساس غایات و اهداف بودند را با عباراتی مانند "تکنوکرات" و ... برچسب می زدند:
https://eitaa.com/Warathah/29
درحالی که رهبر انقلاب در در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی فرمودند:
"بچههای ما ذهنشان دارد فلسفی میشود. خوشبختانه حرکت جامعه و نظام موجب شده که ذهنها عقلانیت پیدا کند. جوانهای ما واقعاً سؤال میکنند. این سؤالهائی که زیاد شده، این را باید مبارک دانست؛ منتها ما باید جوابگوئی داشته باشیم."
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23898
پس ما باید #عقلانیت_مبارک رو به رشد را عامل خوشبختی بدانیم، نه نشانه ی عدم اعتقاد به قدرت خدا در اصلاح احکامِ اصول عملیه ای یا در اصلاح و معجزه برای ماست مالی احکام ظاهری ای که خلاف حکم واقعی است! مگر این که شما مانند مجلس شورای ان شاء الله اسلامی، قائل به تصویب (اشعری یا معتزلی؟) حکم و قانون باشید نه تخطئه!
یادش به خیر حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) گله داشتند که چرا می گویید قوه مقننه و مجلس قانون گذاری، مجلس مجلس برنامه ریزی است:
https://b2n.ir/556192
از بیانات دیگری که امروزه درجدایی فلسفه و اصول شایع شده، این هست:
آیت الله سبحانی: "باید در مبانی اصول فقه تجدید نظر شود، از زمان صاحب فصول، مسائل فلسفی، پایه بخشی از مسائل اصول فقه شده است، در حالی که مسائل فلسفی مربوط به علوم حقیقی و تکوینی است و اصول فقه، یک علم اعتباری و قانونی است. بهره گیری از قوانین تکوینی در علوم اعتباری چندان صحیح نیست ... مرحوم علاّمه طباطبایی کراراً اصرار میورزند که هر علمی را باید با مبانی خود علم به پایان رساند و لذا در حاشیه خود بر کفایه از این مبنا بهره می گیرد."
hawzahnews.com/news/872662
برای این نکته دو پاسخ عرض می کنم، اول از زبان مبارک رهبری و پاسخ دوم نمونه های واضح کار های فلسفی علامه در حاشیه بر کفایه ! (پست بعدی ان شاء الله)
امام خامنه ای:
"این که ما بگوئیم فقه، مجرد از فلسفه، یک قداستی دارد؛ فلسفه هم دامن خودش را منزه نگه میدارد که داخل وادی فقه و اصول و حدیث و اینها نیفتد، درست نیست؛ اینها همهاش یکی است، یک هدف دارد.
[اما در] مسئلهی امتداد [های حکمت باید عرض کنم] ، فلسفههای مضاف - مثل فلسفهی علوم انسانی، فلسفهی روانشناسی - خوب و لازم است؛ اینها همان چیزهائی است که امتداد حکمت ما محسوب میشود؛ منتها تکیهی اساسی را باید بگذارید روی مسائل کلان جامعهی اسلامی؛ مثل حکومت. ما وقتی به فلسفههای غرب نگاه میکنیم، میبینیم مسائلی مثل حکومت، اقتصاد، شأن مردم، شأن انسان، طبق نظرات آنها، حل میشود. اینها مسائل بنیادی شاخههای اصلی زندگی و جامعه است؛ اینها باید در فلسفه پاسخ پیدا کند.واقعاً برویم ببینیم بر اساس فلسفهی ما، شکل جامعه، بنیان سیاسی جامعه، حکومت در جامعه، به چه شکلی خواهد بود؛ یعنی ما برای مسئلهی حکومت، در فلسفه چه پاسخی داریم. نمیشود بگوئیم آقا فلسفه ذهنیات محض است و به مسائل زندگی و جامعه ارتباطی ندارد؛ این معنی ندارد. به نظر من بخش عمدهای از جاذبهی فلسفهی غرب، مربوط به این است. همچنین مسئلهی اقتصاد. بنابراین به طور کلی جهانبینی اسلام تبیین شود. مواد اصلی جهانبینی اسلام را مشخص کنید - مسئلهی انسان، مسئلهی خدا، مسئلهی ارتباط انسان و خدا، مسئلهی تکلیف - در فلسفهی اسلامی روی اینها کار شود. البته اینها پاسخهای روشنی هم دارد، در فلسفهی ما خیلی از اینها مسائل مبهمی نیست؛ اما باید این پاسخها منعکس شود، گفته شود."
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23898
جالب است که رهبری می فرمایند تکلیفِ "مسئله ی تکلیف" و حکم الهی را فلسفه باید روشن کند! یعنی تبیین جهان بینی اسلام درباره احکام شرعی که زیر بنای کار فقهی است، بر عهده ی حکمت است. حقیقت حکم، اقسام حکم و ... همچنین تا زمانی که آثار حکم شرعی (خصوصاً نسبت به رابطه انسان و خدا) را حکیم معین نکند، فقیه نمی تواند درک درستی از «تنجز استحباب»، «تفاوت استحقاق عقاب و مفسده»، «نحوه ی تاثیر قبح فاعلی در عقاب» و امثال این موارد داشته باشد. در نتیجه استنباط اش همیشه با یک سردرگمی و عدم قطعیت همراه است و چه بسا در برابر بحث از احکام و عقاب های گناه های جوانحی، دست خود را به نشانه تسلیم بلند کرده یا به بهانه ی اخلاقی بودن از آنها فرار کند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عمومی #شهید_سلیمانی #سردار_سلیمانی #قاسم_سلیمانی #حدیث
سخن شهید: "والله از مهم ترین شئون عاقبت به خیری، نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب است."
در ضمن #سردار_حاجی_زاده هم از آبرویش گذشت. این کار کمتر از شهادت نبود. دست مریزاد مرد!
پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم:
اِنَّ حُرمَةَ عِرض المُؤمِنِ كَحُرمَةِ دمِهِ و مالِهِ.
حرمتِ حیثیت و آبروی مؤمن همانند حرمتِ جان و مال اوست.(لئالی الاخبار، ج ٥، ص ٢٢٦)
امام جعفرصادق(علیهالسلام):
منَ رَدَّ عَن عِرضِ اَخیهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّه.
کسی که آبروی برادر مسلمان خود را حفظ کند، البتّه و مسلماً بهشت جایگاه او خواهد بود. (ثوابالاعمال، ص ٣٢٤)
ملایی
#تخصصی #اصول_فقه #فلسفه #اجتهاد افرادی مانند حجت السلام مهدی صرامی (مسئول موسسه راهبردی فقه حکومتی)
#تخصصی
#اصول_فقه #فلسفه #اجتهاد
در مطلب قبل عرض کردیم که آیت الله سبحانی ادعا فرموده بودند که علامه طباطبایی در حاشیه کفایه بارها گفته اند که قواعد فلسفی چون مربوط به علوم تکوینی اند و اصول فقه علمی اعتباری است پس باید هر علمی را با مبانی خودش به پایان رساند؛ وعده داده بودیم از همین کتاب حاشیه بر کفایه علامه طباطبایی نمونه هایی از کارهای فلسفی علامه در اعتباریات! ارائه دهیم و اثبات کنیم که توجیه آقای مصطفی همدانی در کتاب «روش شناسی علم اصول» درست نیست.
آقای همدانی برای توجیه مواردی که علامه بحث فلسفی مطرح کرده اند می گوید: «اگر در علم اصول لازم شود بحثی را با روش فلسفی حل کنیم، آن بحث اصولی نیست و فلسفی است که به مناسبت یا به جهت طرح توسط دیگران در علم اصول، درباره آن بحث می شود؛ از این رو گاهی حضرت امام یا علامه در مباحث اصولی خود با روش فلسفی بحث کرده اند» منبع: همین کتاب، جمع بندی نهایی ص 294
نمونه اول:
اگر چه علامه حقیقت وضع را این طور تعریف می کنند: «فاللفظ نفس المعنا، و دلالته علیه دلالة الشیء علی نفسه، لکن فی ظرف الاعتبار و بحکم الوهم» ولی درباره وضع حروف با محقق اصفهانی مخالفت کرده، معتقدند الفاظ حروف برای معانی حرفی ای وضع شده اند که وجود های رابط هستند و «ان الموجودات الامکانیه - و هی التی وجوداتها فی انفسها من الجواهر و الاعراض- وجودات رابطة بالنسبة الی الواجب تعالی ... فالوجود الواحد الامکانی بعینه متحیّث بالحیثیّتین جمیعاً و هما حیثیتان صحیحتان حقیقیتان. و هذا الذی اشرنا الیه برهان تام لایدخله الشک ... فالحق ان یقال: ان معنی الحرفی ما ینتزع من وجود فی غیره و الفظ الدال علیه حرف» بعد نتیجه می گیرند که بیان محقق اصفهانی مبنی بر این که در حروف وضع عام و موضوع له خاص است اشتباه است : «وجه الفساد: ان الاحکام العارضة للمعانی الحرفیه انما هی بعرض الوجودات الغیریة التی فی الخارج بإزائها، فهی احکام تلک الوجودات بالذات و احکام المعانی بالعرض...»
همانطور که مثل روز روشن است علامه طباطبایی در بحث وضع که همه قبول دارند اعتباری است از برهان فلسفی بهره بردند و نشان دادند که بیان محقق اصفهانی برای اثبات «وضع عام موضوع له خاص» در حروف درست نیست.
نمونه دوم:
صحت و فساد به عنوان دو حکم وضعی در علوم اعتباری ای مانند اصول فقه و فقه بسیار پرکاربرد هستند. در بحث صحیح و اعم، آخوند می گوید صحت یعنی تام الاجزاء و الشرایط. علامه تعریف صحت به تمامیت را درست ندانسته و بر اساس بحث فلسفی «وحدة الحقیقیة» تعریف دیگری از صحت و فساد را بیان می کنند. علامه می فرمایند: «و اما الصحة و يقابلها الفساد فليس يصح وضع الفساد موضع النقص بل انما نصف الشيء بالفساد بعد فرض تمامه أي تحقق وحدته الحقيقية فالشيء انما يتصف بالصحّة و الفساد من حيث وحدته الحقيقية بخلاف التمام و النقص فانما يتصف بهما من حيث اجزائه فالصحة و الفساد يغايران التمام و النقص فيئول الأمر إلى كون الصحة هي كون الشيء بحيث يترتب عليه الآثار المطلوبة منه و الفساد خلاف ذلك» در نگاه آخوند معنا ندارد عملی تام الاجزاء و الشرایط باشد و در عین حال فاسد باشد ولی در نگاه علامه کاملا معنا دار است. و از آنجا که می دانیم تعریف صحت و فساد در اکثر ابواب عبادات و معاملات تاثیر گذار است، اهمیت بحث بسیار جدّی می گردد! [ ولی کو محقّقی که دست از لوث تقلید شسته باشد؟ 😔]
منابع: حاشیه کفایه ج1 ص27 و 39 و نهایة النهایة ج1 ص 243 و نهایة الحکمة مرحله 7 فصل 2 را مطالعه بفرمائید.
نتیجه: از این نمونه ها در حاشیه کفایه زیاد است اگر کسی همین دو مورد را دقیق بررسی کند به وضوح متوجه می شود که آقای همدانی متوجه دستگاه فکری علامه در #اعتباریات نشده است! قبلاً گفتیم که از نظر رهبر انقلاب فقه و فلسفه، همه اش یکی است، یک هدف دارد. الحمد لله در 24دی98 هم آیت الله اعرافی بر این مسئله تاکید کردند:
http://hekmateislami.com/?p=10272
و این عین عبارات استاد امینی نژاد در نشست دولت سازی اسلامی است:
«اگر عقلانیت امام نبود نظریه ولایت فقیه شکل نمی گرفت. عقلانیت حِکمی پشت صحنه است زیر بناست معنا نداره بیاد سر صحنه. عقلانیت حکمت اسلامی است که جای کار به فقه می دهد. اگر در اینجا [ایران] عقلانیت غربی پا بگیرد فقه باید خداحافظی کند. فقه وسط میدان است اما چه کسی می گوید ما چه نیاز هایی داریم شما بیا نیازهای ما را برطرف کن؟حکمت، خصوصا حکمت عملی ... فرآیند اجتهادی در حوزه انسان شناسی، امکان ندارد با اصول فقه کنونی ما درست بشود. اصول فقه ما ممحض برای حوزه قانون است نمی تواند مسئله توحید و ولایت را با مبانی انسان شناسی حل کند. هنوز اصول اجتهادی ما مبتنی بر داده های کلامی بزرگان متکلم ما در قرن چهارم و پنجم است. این که بگوئیم دین فقط همان چیزی است که قدمای از فقها فهمیدند و لا غیر، این ظلم در حق دین است.»
https://eitaa.com/Warathah/36
#عمومی
#سیر_مطالعاتی_صراط
حاج آقای ملکی مدیر سابق مدرسه معصومیه و معاونت تهذیب حوزه های علمیه پشت این طرح رو گرفته اند. طرح خوبی است و نه فقط برای دانشجوها یا طلاب برای همه مردم ایران مفید و گاهی ضروری است.
توصیه بنده کتاب های زیر است:
حوزه و روحانیت
طرح کلی اندیشه اسلامی
روح توحید نفی عبودیت غیر خدا
انسان 250 ساله حلقه سوم!
شرح اسم
بیانیه گام دوم رو هم که حتما خوندید عالی بود.
خانواده، هم برای تازه عروس داماد ها خوبه البته غیر از یکی دو جمله اش: «آنجایی که محبت هرچه زیاد شود ایرادی ندارد، محبت زن و شوهر است» زیرا محبت زیادی سردی می آورد همانطور که آقای پناهیان گفتن:
https://www.aparat.com/v/be61F
همچنین «زن و مرد باید احساس کنند آن رابطه عاطفی و غریزی و کششی که بینشان وجود دارد فقط و فقط بین این دوتاست بین هیچ کدام با طرف سوم نیست» خب این عبارت با چندهمسری که سنت ائمه اطهار (سلام الله علیهم) است چندان سازگاری ندارد.
به هر حال شما هم مبلغ این طرح خوب باشید.
https://eitaa.com/khanetolab/3173
نماز حائض.pdf
78.6K
#تخصصی #نماز_حائض
#عبادت_خدا_حرام_شدنی_نیست
علامه طباطبایی در حاشیه کفایه می فرمایند حقیقت عبادت حرام بردار نیست مبغوض شدنی نیست!
حال سوال این است که چطور ممکن است نمازی که عمود دین است، معراج مؤمن است، ناهی از فحشا و منکر است، مصداق عبادتی است که فرمود «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» و ... چطور می شود چنین چیزی برای حائض مبعّد و حرام باشد؟
#نظر_شخصی بدوی: طبق روایت «إذا كانت المرأة طامثا فلا تحل لها الصلاة و عليها أن تتوضأ وضوء الصلاة عند وقت كل صلاة ثم تقعد في موضع طاهر فتذكر اللّٰه تعالى و تسبحه و تهلله و تحمده كمقدار صلاتها» عرض می کنیم «علیها» ظهور در وجوب دارد. همین «نشسته ذکر گفتن به مقدار نماز» هم تسامحا نماز گفته شده است و به خاطر «لا تدع الصلوة علی حال فإن النبی قال الصلوة عماد دینکم» بعید نیست بگوئیم احتیاطا واجب است (همانطور که کلینی عنوان زده) نه مستحب موکدی که (حر عاملی و) مشهور گفته اند.
به هر حال ذات عبادت حرام شدنی نیست، کیفیت نماز یعنی نحوه ی بروز آن در ظرف حیض تغییر کرده است.
البته این نظر ابتدایی بنده است و اگر بزرگواران حرفی داشتند در خدمت هستم:
@mohammadrezamollaei
پشیمانی علامه حسن زاده.mp3
2.27M
#عمومی
#مهجوریت_قرآن
#پشیمانی_علامه !
آیت الله حیدری نقل می فرمایند:
علامه حسن زاده آملی ، ده دقیقه تا یک ربع، روی پای خود می زد و با حسرت می گفت: « آه عمر به تباهی از بین رفت» گفتم آقا شما این رو بگید پس ما چی بگیم ؟ فرمود: «نه آقای حیدری، من میگم به تباهی، چون من رفتم برای لغت و منطق و طب و فلکیات ... همه کار کردم، الان که به اینجا رسیدم میگم اگر یک دهم این رو من برای قرآن گذاشته بودم من کجا می رسیدم؟»
افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها ! یعنی یا قرآن یا قفل قلب! این قطعی است!
تذکر: بنده مبانی رجالی آقای حیدری رو نه رد می کنم نه تایید. منظور بیشتر بیان خاطره بود و این که «ألا لا خیر فى قرائة لیس فیها تدبّر، الا لا خیر فی تلاوة لیس فیها تفکر». این عبارت های امیر المومنین سند هم می خواد؟
این مقاله هم درباره تدبر در قرآن است:
http://ensani.ir/fa/article/361434
#عمومی
#فقه #عرفان #فقه_و_عرفان
از مرحوم میرزا جواد آقای ملکی تبریزی نقل شده است که در پاسخ اعتراض برخی به طرح مباحث اخلاقی عرفانی در ابتدای درس فقه، در حالی که دست هایشان را به دو طرف باز می کردند فرمودند: «تمام مشکلات ما از وقتی شروع شد که عرفان و فقه از هم این طوری جدا شد.»
آیت الله محمد حسین طهرانی می فرمودند: « فقه و عرفان چون شیر و شکر به هم آمیخته اند، فقه خالی از عرفان از حقیقت فقه به دور است.»
علامه طباطبایی: «کسی که در دین خود به ظواهر احکام بسنده کرده و به غیر آن پشت پا می زند، در حقیقت آیات خدا را مسخره کرده است.»
#سؤال به نظر شما برای نزدیک کردن فقه و معارف عرفانی باید چه کار کرد؟
@mohammadrezamollaei
#دل_نوشته
سال هاست از مشهد الرضا، دُورَت افتادم
به امید اندکی عرفان، به هجرت افتادم
کوبیدند مدام بر سر ما: زکات علم ات کو؟
ز اوج اجاره، خرج های دوباره، به زحمت افتادم
هرچه نوشتیم، گفتند برای دیده شدن!
کجا اندر این بیابان به شهرت افتادم؟
از دوری دوستان، سرزنش دیگران
فدای تو، به راه تو، به غربت افتادم
به قبضی مچاله شدم، روزه ای باید تا
شاید از دیوان امام، باز به همت افتادم