eitaa logo
موعود
1.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
275 فایل
🔸کانال رسمی موسسه فرهنگی هنری موعود عصر «عج»🔸 🔹پایگاه اینترنتی موسسه موعود: 🔸fa.mouood.com 🔹فروشگاه اینترنتی: 🔸shop.mouood.com 🔹 ارتباط با موعود: 🔸Eitaa.com/mouood_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
1️⃣1️⃣ 🔘 بی واسطه 🔹 هشام‌بن سالم از امام صادق(ع) نقل می‌کند که فرمودند: وقتی که به پیامبر اکرم(ص)وحی نازل می‌شد، اگر (ع) واسطه بود، پیامبر می‌فرمود: این جبرئیل است و چنین می‌گوید و اگر جبرئیل نبود و وحی مستقیم به آن حضرت نازل می‌گشت، برای پیامبر حالت غش و بی‌هوشی عارض می‌شد؛ زیرا در این وقت، وحی بر حضرت سنگین بود.»؛ 🔹 از زراره نقل شده است که به امام صادق(ع) گفت: فدایت شوم، آن حال غش و بی‌هوشی چه بوده است که بر رسول خدا(ص) عارض می‌گشت؟ فرمودند: «آن در صورتی بود که بین خدا و رسولش واسطه‌ای نبود و خداوند، خود برای پیامبرش تجلّی می‌کرد.» 🔹سپس فرمودند: «ای زراره! این همان است.» در این وقت، امام(ع)حالت خضوع و خشوعی به خود گرفتند. 🔹 دریافت بی‌واسطه از خداوند متعال، نتیجه حضور و شهود ملکوت الهی و استغراق حضرت ختمی مرتبت(ص) است. 🔹 آیت‌الله ، ضمن پذیرفتن نزول لفظی « کریم» به وسیلة جبرئیل(ع)، دریافت باطن و تأویل قرآن را بدون واسطه می‌داند که با ترقّی به عالم غیب، از حقایق قرآن آگاه می‌گردد. ایشان می‌نویسد: و تأویل قرآن، ممکن نیست که به واسطه نزول فرشتة وحی بر پیامبر(ص) القاء گردد؛ زیرا هرچه نزول یابد و به مقام لفظ و مفهوم و (علمی که با مطالعه به دست می آید) برسد، در قلمرو قرآن خواهد بود، نه باطن آن و اگر روح مطهّر پیامبر(ص) آیات الهی را بدون ترقّی به عالم و تنها با نزول فرشتة وحی دریافت کند، لازمه‌اش آن است که از باطن و تأویل قرآن آگاهی نداشته باشد؛ 🔹 در حالی‌که از جمع‌بندی آیات قرآن به دست می‌آید که آن حضرت از تأویل قرآن و دریافت امّ‌الکتاب از مقام لدنّ یا ترقّی روح آگاه بوده‌اند. لازمة آنکه شخص رسول خدا(ص)، خود، تجلّی تامّ صراط مستقیم و عاری از اعوجاج و انحراف باشد، آن است که ایشان، خود عین پیوند با باشند. 🔹خداوند درباره آن حضرت می‌فرماید: «آنگاه نزدیک‌تر آمد و نزدیک شد. بدان نزدیکی که فاصلة آن دو، به قدر دو کمان یا نزدیک‌تر بود.» 📚 کتاب « » اثر از مجموعه 📬 خرید از یاران شاپ https://b2n.ir/YaSin @mouood_org
1️⃣8️⃣ 🔘 آل طه, 🔹 اهل ظاهر به دلیل داشتن چشم ظاهربین، «قرآن» و آل‌طه را از هم جدا می‌پندارند. آنان «قرآن» را در مصحف ملفوظ و مجلّد می‌شناسند و آن را تماميّت قرآن می‌پندارند؛ امّا اهل وقتی در سیمای می‌نگرند، درمی‌یابند كه آنان خود قرآن ناطقند و یكی شده‌اند. 🔹 «قرآن»، به تمام معنا یافته در و و و آل‌یس است؛ چنان‌كه فرمودند: «قرآن بر آل‌یس وارد شده است؛ چنان‌كه پرده‌ها برداشته شود، قاری قرآن، در آیه، آیه آن مصحف مبارک، آل‌محمّد(ص) را خواهد دید؛ چنان‌که شخصی که توفیق زیارت آل‌یس را بیابد، به شرط آنكه به او اذن داده شود، تماميّت آیات كریمه قرآن را خواهد دید.» 🔹 از اینجا، می‌توان دریافت چرا بی‌وضو و بی‌تطهیر نمی‌توان به ساحت ملكوتی حضرات معصومان(ع), حتّی در هنگام مشاهد شریفه ایشان وارد شد؛ مگر نه آنكه فرمودند: 🔹 «لايَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُون‏؛ به آن دست نمی‌یابند؛ مگر .» 📚 کتاب « » اثر از مجموعه 📬 خرید از یاران شاپ https://b2n.ir/YaSin @mouood_org
1️⃣ 🔘 حُسن مطلع 🔹 در میان سخنرانان و خطبای مذهبی، مرسوم است که مطلع و ابتدای سخن خود را عباراتی موزون و مسجع قرار می‌‌دهند، عباراتی آهنگین که عموماً ضمن شکر و سپاس حضرت خداوند متعال، حاوی دو پنجره گشوده شده یکی در باب حضرات معصومان(ع) است و یکی در باب تبری از دشمنان آن خانوادة مطهر و معزز. 🔹 خطیب و سخنران با این مطلع موزون و مسجع دو دریافت و نظرگاه خود را علنی و اعلام می‌کند: اولی، دریافت و نگاه خطیب و خاص توحیدی او را اعلام می‌کند و دوم، موضع او را علنی می‌سازد؛ البته در عباراتی بسیار مجمل و فشرده. 🔹 در همین بیان کوتاه و فشرده، خطیب، با دو بال گشوده و در آسمان سخن به پرواز درآمده و با مردم به سخن گفتن مشغول می‌شود. 🔹 مصادیق خارجی و عینی هریک از مبغضان و منکران و معاندان آل‌محمد(ص)، در سه ساحت قابل شناسایی است و در نزد خطیب و مخاطب نیز ضرورتاً می‌بایست این مصادیق در ساحات سه‌گانه معلوم باشند. اول ساحت و فکری؛ دوم ساحت و فرهنگی و سوم ساحت و عینی زندگی؛ زیرا بشر همواره در سه ساحت سیر و سفر می‌کند و در آنها می‌زید. 🔹 اگرچه با گذر زمان و در طی فراز و نشیب تاریخ، صورت‌های فکری، اخلاقی و عملی، مانند صورت ساختمان‌ها و مرکب‌ها و لباس‌ها تغییر می‌کنند، اما و سیرت نهفته در پشت آن صورت‌ها، ثابت و قابل شناسایی‌اند؛ به همان صورت که مفهوم و موضوع استکبارورزی، استثمار و استعمار مستضعفان در هر عصر و زمان، در مصادیقی عینی و خارجی تجلی یافته و قابل شناسایی‌اند. 🔹 این عبارات مجمل حُسن مطلع خطابه و سخنرانی که بیان آنها توسط خطبا و علما پاس‌داشته شده است، سنتی است که چنانچه تفصیل بیابد و بر همگان، حقایق آن معلوم شود، زنجیره‌ای محافظت‌کننده را بر گرد جغرافیای فرهنگی و عملی زندگی مسلمانان و شیعیان آل ‌محمد(ع) می‌کشد و آنان را از استحاله شدن در سایر ایسم‌ها و ایدئولوژی‌ها یا خورده و مضمحل شدن در سایر سبک‌های زندگی و ادب بودن و زیستن در عرصه زمین، در امان نگه می‌دارد. 📚 کتاب « » اثر از مجموعه 📬 خرید از یاران شاپ https://b2n.ir/Hesn طاقچه: https://b2n.ir/170333 کتابراه: https://b2n.ir/178083 پاتوق کتاب فردا: https://b2n.ir/580082 فراکتاب: https://b2n.ir/332316 @mouood_org
3️⃣ 🔘 سنت پشت به قبله سخن راندن 🔹 خطبا در مسجد و مصلا، در هنگام سخن راندن، پشت به و روی به مخاطبان، سخن می‌گویند. وقتی خطیب پشت به قبله با مردم سخن می‌گوید، در حرکت تمثیلی و نمادین زیبایی، خودش را «قبله» قرار داده و با پشت‌گرمی قبله با مردم سخن می‌گوید. 🔹این حرکت به شرط آنکه همراه با قلبی سخنران و خطیب باشد و صورت و معنی در هم جمع شوند، نتایج بزرگی را در بردارد. به بیان دیگر، شرط اصلی آن است که سخنران در صورت و ، پشت و تکیه‌گاهش، «قبله» و در نیز قلبش متوجه و متذکر ادب و احکام اهل قبله باشد. 🔹 آنکه بی‌مراجعه به قبله، بی‌حضور قلب و بی‌استناد به اسناد اهل قبله سخن می‌گوید، خودکامه‌ای است که در میان مردم، می‌پراکند. ذهن و جان را آلوده می‌سازد و جسم و جان مردم را مستعد فرود و هجوم شیاطین می‌سازد. 🔹 هیچ در این‌باره اندیشه کرده‌اید که تا چه اندازه مردم، گویند؟ پراکنده اندیشه‌اند؟ مبتلای صدها ایسم‌ و مرام و ایدئولوژی‌اند و درگیر و دار با مسلک‌ها، از سیر در راه و صراط مستقیم ائمه هدی(ع) درمانده‌اند؟ 🔹 راز این‌همه، به آن برمی‌گردد که تکیه‌گاه و قبله خود را نفس خود قرار داده‌ایم؛ اعراض از کرده‌ایم. باور نیاورده‌ایم که حق سخن گفتن نداریم؛ مگر آنکه تکیه‌گاه خود را قبله قرار داده باشیم. 🔹 حق سخن راندن برای آن کسی محفوظ است که به تمام معنی در او، و اراده معطوف به قبله، ظهور یافته باشد. در مدرسه تعلیم نیافته‌ایم و معلمان ما نیز تعلیم نیافته بودند و بر این مدار مستقر نشده بودند که به قول بدانند: چون جمع گشت معانی، گوی بیان توان زد! 📚 کتاب « » اثر از مجموعه 📬 خرید از یاران شاپ https://b2n.ir/Hesn طاقچه: https://b2n.ir/170333 کتابراه: https://b2n.ir/178083 پاتوق کتاب فردا: https://b2n.ir/580082 فراکتاب: https://b2n.ir/332316 @mouood_org
1️⃣5️⃣ 🔘 کاشفان بواطن قرآن 🔹 مسّ‌کنندگان قرآن و نائل شوندگان به آیات، در حقیقت، کسانی نیستند، جز آل‌ محمّد(ص) که از سوی خداوند متعال، از هر گونه رجس، پلیدی و نجاست شده‌اند. 🔹 ناظر بر همین سخن است که می‌فرماید: «خداوند به حقیقت اراده فرمود که هرگونه رجس و پلیدی را از شما اهل بیت(ع) برطرف کند و شما را پاک و مطهّر گرداند.» 🔹 حضرت امام محمّدباقر(ع) فرمودند که این آیه درباره رسول خدا(ص)، علیّ‌بن ابی‌طالب(ع)، فاطمه(س) و امام حسن و حسین(ع) نازل شده است. 🔹 آیه تطهیر سند طهارت ذاتی حضرات معصومان(ع) و شایستگی آنان برای مسّ، لمس و کشف حقایق و بواطن «قرآن مجید» می‌باشد. 🔹 چنانچه در قرآن کریم به این حقیقت اشاره شده است که: «و تأويلش (قرآن) را جز خدا و ريشه‏داران ( ) در دانش، كسی نمی‏داند.» 🔹 از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمودند: «راسخان در علم، اميرالمؤمنين و امامان(ع) بعد از اویند.» 📚 کتاب « » اثر از مجموعه 📬 خرید از یاران شاپ https://b2n.ir/Hesn طاقچه: https://b2n.ir/170333 کتابراه: https://b2n.ir/178083 پاتوق کتاب فردا: https://b2n.ir/580082 فراکتاب: https://b2n.ir/332316 @mouood_org
1️⃣ 🔘ولیّ تو کیست؟ 🔹موضوع ، صرف‌نظر از اینکه انسان چه رویکردی (رحمانی یا شیطانی) به عالم داشته باشد، به مثابه جان و روح اعمال انسان و بنیاد همه آنچه که او در هر حوزه فرهنگی و تمدنی بنا می‌کند، شناخته می‌شود. 🔹 به واقع، همه اعمال و اقوال خُرد و کلان انسان در هر عصر و زمان به ولایت بازگشت می‌کند و شناخت آن به منزله شناخت بنیاد هر صورت فرهنگی و تمدنی است. 🔹 ، به معنی و و به معنی ، و است. 🔹 ولایت و قرب و دوستی ولی، هر که باشد، لاجرم به پذیرش وِلایت و خواجگی و زعامت آن ولی می‌انجامد. از این‌رو، وَلایت، وِلایت است و وِلایت، آن. 🔹 غلبه وِلایت ، نتیجه وَلایت‌وزری و تقرب به طاغوت و غلبه وِلایت ، نتیجه پذیرش وَلایت و تقرب به است. 🔹 ولایت، جان مایه و روح هر حوزه فرهنگی و تمدنی برکشیده شده است؛ زیرا تنها این انسان است که امکان و اختیار عمل و تغییر و تصرف کلی در زمین و تأسیس بنای فرهنگی و تمدنی را مطابق خاستگاهی که اتخاذ می‌کند، دارد. او، به هر که و به هرچه میل کند و تقرب بورزد و وَلایت و محبتش را پذیرا شود، سرپرستی و فرماندهی او را هم می‌پذیرد. 🔹 بدین سبب است که می‌توان گفت: هر حوزه فرهنگی و تمدنی، نمایانگر وَلایت‌ورزی انسان به ولی‌ای است که به حکم او را گردن نهاده و وِلایتش را پذیرا گشته است؛ 🔹 به عبارت دیگر انسان و همه آنچه که در عرصه زمین و تاریخ برمی‌کشد، و محل وِلایت‌ورزی اوست. شناسایی جمله حوزه‌های فرهنگی و تمدنی، در هر عصری، معطوف به شناسایی وَلی‌ای است که انسان به آن تقرب جسته و وِلایت و خواجگی‌اش را گردن نهاده است. 📚 کتاب « » اثر از مجموعه 📬 خرید از یاران شاپ https://b2n.ir/Hesn طاقچه: https://b2n.ir/170333 کتابراه: https://b2n.ir/178083 پاتوق کتاب فردا: https://b2n.ir/580082 فراکتاب: https://b2n.ir/332316 @mouood_org
🔘 مظهر همه خوبی ها و مظهر همه بدی ها 🔸در فرهنگ شيعی، امامان معصوم(ع) مظهر همه خوبی‌ها و دشمنان آنها مظهر همه بدی‌ها هستند و به طور طبيعی کسی که در پی خوبی‌ها و دوری از بدی‌هاست، راهی جز دل بستن به حضرات معصومين و برائت (دوری) از دشمنان آنها ندارد. 🔸 امام صادق(ع) در اين زمينه می‌فرمايد: ما ريشه همه خوبی‌هاييم و همه خوبی‌ها از شاخ و برگ ماست. از جمله خوبی‌ها يگانه‌پرستی، ، و... است. دشمن ما ريشه همه بدی‌هاست و همه اعمال زشت و ناشايست از شاخ و برگ آنهاست که دروغ‌گويی، تنگ‌نظری، سخن‌چينی و... از آن جمله است. 🔸 در روايت ديگری که از امام موسی کاظم(ع) در تفسير آيه شريفه «قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ...؛ بگو: پروردگار من فقط زشتکاری‌ها را چه آشکارش [باشد] و چه پنهان...، حرام گردانيده است»، نقل شده، اين موضوع با عبارت ديگری بيان گرديده است: 🔸 برای ظاهری است و باطنی. همه آنچه را خداوند در قرآن کرده، قرآن است و آن پيشوايان ستمکارند و همه آنچه را خدای تعالی در قرآن فرموده ظاهر قرآن است و باطن آن (ائمه معصومين(ع)) هستند. 📚 برگرفته از کتاب , ج 3: ؛ اثر 📬 خرید از یاران شاپ https://b2n.ir/darsnameh از کتابراه: https://b2n.ir/504402 از فراکتاب: https://b2n.ir/790748 از طاقچه: https://b2n.ir/878540 @mouood_org