eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
623 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 پرچمدار اسلام ▫ یک روزی بهترین زنان عالم که دومی ندارد فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از مهاجر و انصار خواست که بیایید به کمک علی بن ابی طالب ـ در همین مدینه ـ کسی حرکت نکرد و نیامد. فرمود بیایید علی را یاری کنید، غدیر که یادتان نرفته، هنوز آب غدیر خشک نشده است، شما چرا غدیر را فراموش کردید؟! شما او را می ‌شناسید، تمام جنگ ‌ها به نام او فتح شد! هر جا که پرچم به دست علی بود پیروزی بود. ▫ در یکی از جبهه‌ ها دست راست حضرت آسیب دید پرچم افتاد، یک عده پرچم را جمع کردند بلند کردند حضرت رسول اکرمک (صل الله علیه و آله و سلم) فرمود «فَضَعُوهُ فِی یدِهِ الشِّمَال‏»؛[1] دست چپ علی از دست راست شما بهتر است، امنیت شما را او حفظ کرد، امانت شما را او حفظ کرد. ▫ ثواب بعضی از فاتحین بیشتر از شهدا است! حضرت امیر شهید شد، درباره شهادت او که نیامده «شهادة علی افضل»، آن روز کوبیدن عمرو بن عبدود اسلام را حفظ کرد «ضَرْبَةُ عَلِی لِعَمْرٍو یوْمَ الْخَنْدَقِ تَعْدِلُ عِبَادَةَ الثَّقَلَین‏»،[2] شهادت خود حضرت امیر در کنار سفره فتح اوست. [1]. مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص299. [2]. عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج‏4، ص86. 📚 دیدار اعضای همایش بین المللی ریحانة النبی (صل الله علیه و آله و سلّم) با حضرت استاد تاریخ: 1398/11/14 ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
. ⚪️ سود بردن از خطا . 🔹 عالیترین مظهر عقل و تربیت صحیح، خطایابی از خویشتن است؛ یعنی انسان بتواند در دریای ژرف افکار و اندیشه‌ها و تمایلات و افعال و اقوال خود فرو برود و خطاهای خود را بیابد و انگشت روی آنها بگذارد و آنها را از خود دور کند. . 🔸 از بشر انتظار اینکه خطا نکند، خطاست، بشر جایزالخطاست؛ از بشر باید انتظار داشت که خطاهای خود را تکرار نکند، از خطاهای خود استفاده کند. یعنی چه از خطاهای خود استفاده کند؟ یعنی آنها را بشناسد و مصمم گردد که تکرار نکند. . 📗 استاد مطهری، حکمتها و اندرزها، ج۱، ص۶۷ . 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۲۶۶ ـ ۲۶۴ 📌 بدون الی وقتی صفات رذیله ‏اش شد اگر به کسی محبتی چه مادی و چه معنوی نمود نباید به او کاری که مایه اذیت او باشد دستور دهد و بگذارد. زیرا می ‏داند که گذاشتن و اذیّت کردن او را باطل می‏ کند و او هیچ گاه نمی‏ کند. زیرا می‏ داند که مال کسی است که به ثوابی که در نزد خدای تعالی در روز است اعتقاد ندارد. الی انفاقش فقط و فقط برای رضای است و می‏ داند که خدا ثوابش را برایش ثابت نگه می‏ دارد و بلکه سودش را چندین برابر کرده و به حسابش واریز می‏ نماید تا برای خودش و فرزندانش در و باقی بماند.‌‌.. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌مرگ انسان مدعی علم 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
. 🔴 یک علامت برای تشخیص عالم واقعی از عالم غیرواقعی . 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (5) 🔅🔅🔅 تفسیر سوره بقره –تسنیم ج2 ▫ درباره آيات پايانى سوره بقره نيز به گنج عرشى تعبير شده است: اعطيت لك ولامتك كنزا من كنوز عرشى: فاتحه الكتاب و خاتمه سوره البقره. (31) ◽ خطوط كلى معارف سوره (32) ✅ 1- نبوت عامه، تحريف كتب آسمانى پيشين، تحدى، اعجاز و عظمت قرآن كريم. ✅ 2- تاريخ پيامبران بزرگ الهى، مانند حضرت ابراهيم و حضرت موسى (عليهما السلام). ✅ 3- خلافت الهى انسان و خضوع فرشتگان در برابر انسان كامل. ✅ 4- اوصاف پرهيزكاران منافقان و كافران به ويژه يهود و كارشكنى هاى آنان در برابر اسلام. ✅ 5- ارزش و جايگاه شهيد و شهادت. ✅ 6- احكام عبادى ؛ مانند نماز (و تحويل قبله)، روزه (و ماه مبارك رمضان). ✅ 7- احكام خانواده ؛ مانند رضاع، طلاق، وصيت و ارث. ✅ 8- احكام اقتصادى، مانند انقاق، تجارت، دين، ربا و تنظيم اسناد مالى. ✅ 9- احكام اجتماعى ؛ مانند جهاد و دفاع، نفى اكراه در دين و... ✅ 10- احكام كيفرى ؛ مانند قصاص. ✅ 11- احكام خوراكيها؛ مانند تحريم گوشتهاى حرام و شراب. قرطبى از ابن العربى نقل مى كند: از بعضى مشايخ خود شنيدم كه مى گفت: در سوره بقره هزار امر، هزار نهى، هزار حكم و هزار خبر وجود دارد. (33) 📝پی نوشت: 31- همان ، ص 263 32- تشخيص خطوط كلى معارف هر سوره و دريافت پيام و هدف آن در گرو پيمودن راههاى زير است : الف .تعيين مكى يا مدنى بودن سوره و بررسى فضاى نزول آن . ب . بررسى صدور و ذيل سوره ، چون ذيل سوره از باب رد العجز الى الصدر به منزله جمع بندى مضامين سوره است . ج : انسجام و پيوستگى مطالب و آيات سوره . د: تكرار برخى مطالب در مضامين سوره . هه : بررسى غرر آيات (آيات برجسته ) سوره كه به منزله واسطه العقد آن سوره است ؛ مانند آيات (شهد الله ...) (سوره آل عمران ، آيه 18) و (قل اللهم مالك الملك ...) (سوره آل عمران ، آيات 26 - 27). كه در سوره آل عمران برجستگى خاصى دارد و نشانه آن است كه خط اصلى اين سوره تبيين توحيد حق به ويژه توحيد افعال اوست . و: بررسى شان نزول برخى از آيات و فضاى نزول مجموع سوره . ز: رهنمود احاديث معتبر كه در آگاهى دادن به سير اصلى معارف سوره وارده شده است . 33- الجامع لاحكام القرآن ، ج 1، ص 148 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (6) 🔅🔅🔅 تفسیر سوره بقره –تسنیم ج2 📈 هدف سوره بقره گرچه آيات اين سوره به تدريج نازل شده و مشتمل بر موضوعات گوناگون است، ولى از آنجا كه هر سوره به منزله فصلى از فصول قرآن كريم و در نتيجه داراى هدف و پيام واحد است، اين سوره نيز داراى غرض واحد و جامعى خواهد بود. ▫ هدف واحدى كه مى توان از مباحث متنوع اين سوره انتزاع كرد اين است كه مقتضاى بندگى خداى سبحان، ايمان به همه پيامبران و همه كتابهاى آسمانى است و بر اين اساس، كافران و منافقان را بر اثر نداشتن ايمان مذمت مى كند و اهل كتاب را به خاطر بدعتهايشان، از جمله تفرقه در دين خدا و فرق گذاشتن بين پيامبران، ملامت مى كند و احكامى را كه ايمان به آنها مقتضاى اسلام بيان مى كند. ▫انسجام و هماهنگى صدر و ذيل سوره بقره شاهد اين مدعاست، در اولين آيات آن سخن از ايمان پرهيزكاران به غيب و كتابهاى آسمانى و كفر و انكار كافران و منافقان نسبت به اين حقايق است و در پايان سوره نيز سخن از ايمان رسول و مومنان به وحى ، فرشتگان و رسولان الهى و عدم تفريق بين مرسلين است. 📈 فضيلت فراگيرى و تلاوت در فضيلت فراگيرى و تلاوت اين سوره احاديثى در جوامع روايى آمده است كه به برخى از آنها اشاره مى شود: ✅ 1- پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) به ابى بن كعب فرمودند: پاداش ‍ قرائت سوره بقره درود و رحمت الهى و اجراى همسان اجرا يك سال مرزبانى در راه خداست. ▫اى ابى !مسلمانان را به فراگيرى اين سوره فراخوان كه در فراگيريش بركت و در رها ساختن آن حسرت است . من قراها فصلوات الله عليه و رحمه و اعطى من الاجر كالمرابط فى سبيل الله سنه... يا ابى مر المسلمين ان يتعلموا سوره البقره، فان تعلمها بركه و تركها حسره . (34) ✅ 2- امام صادق (عليه السلام) فرمودند: سوره بقره و آل عمران در روز قيامت مانند دو قطعه ابر بر سر قارى خود سايه مى افكند: من قرا البقره و آل عمران جاء تا يوم القيامه تظلانه على راسه مثل الغامتين...(35) ✅ 3- پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) فرمودند: هر كس يك روز، سوره بقره را در خانه خود قرائت كند، سه روز آن خانه از گزند اهريمن مصون است و همچنين اگر يك شب آن را در خانه خود تلاوت كند، سه شب آن خانه از آسيب شيطان محفوظ است و شيطان به آن جا در نمى آيد: من قراها فى بيته نهارا لم يدخل بيته شيطان ثلاثه ايام و من قراها فى بيته ليلا لم يدخله شيطن ثلاث ليال (36) 📝پی نوشت: 34- مجمع البيان ، ج 1، ص 111 35- بحار، ج 89، ص 265 36- مجمع البيان ، ج 1، ص 111 🔅 تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
11 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل هااز سوره تا سوره را می توانید گوش کنید. ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر امام هادی علیه السلام...التماس دعا 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شمیم_ولایت 📌 نور خدا ▫ امیرمؤمنین (سَلامُ الله عَلَیه) در نهج البلاغه درباره صدیقه کبریٰ، حجت بالغه الهی، صاحب عصمت کلیه الهی (صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیها‏) فرمود وجود مبارک زهرا (سَلامُ الله عَلَیها) به مقامی رسیده است که خاموش کردن این چراغ مقدور افراد عادی نبود. همه تلاش و کوشش کردند، یعنی امت صدر اسلام تلاش و کوشش کرد تا مقام والای آن حضرت را نادیده انگارد. در هنگام دفن بی‌بی (صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیها‏) رو به قبر پیغمبر (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم‏) فرمود «بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَی هَضْمِهَا»؛[1] یعنی شکستن مقام والای زهرا (سَلامُ الله عَلَیها) کار همگان بود؛ یعنی سقیفه و مردم، خلیفه و مردم، دست نشانده ‌ها، همه این منافقین، همه افراد ضعیف الایمان، همه «مُرجفون» و همه گسسته‌ های از قرآن و عترت (صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ أجمعین‏) تلاش و کوشش کردند که زهرا (سَلامُ الله عَلَیها) را حذف کنند ولی نتوانستند. ▫ چرا زهرا (صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیها‏)، این «ریحانة النبی» فراموش شدنی نیست؟ برای اینکه این به نور الهی وابسته است. نور الهی نوری است که زمین را روشن می‌ کند، زمان را روشن می‌ کند، سپهر را روشن می ‌کند؛ لذا حضرت فرمود آنها تلاش کردند که صدیقه کبریٰ (صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیها‏) را خاموش کنند ولی موفق نشدند، نور خدا خاموش شدنی نیست! [1]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، خطبه202. تفسیر و قرآن پژوهی 🆔 @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت14:نکته های تفسیری آیه4 سوره بروج ✅ قُتِلَ‌ أَصْحَابُ‌ الْأُخْدُودِ 🔹 «قُتِلَ»: هلاک باد. مرگ بر. نفرین بر 🔹 «الأُخْدُودِ»: گودال مستطیلی شکلی در زمین؛ مفرد است و جمع آن أَخادید است. نماد همه کوره‌های آدم‌سوزی و شکنجه‌گاهها و سیاه‌چالهای تاریخ است. « 🔹 أَصْحَابُ الأُخْدُودِ»: شکنجه‌گران کافر و بیرحمی‌بودند که در سرزمین یمن، گودال ژرف و درازی را کندند و در آن آتش زیادی را برافروختند و از مؤمنان مسیحی خواستند که دست از ایمان خود بردارند. هنگامی که با مقاومت آنان روبرو شدند، ایشان را بدان گودال هولناک انداختند و در کنار آن ایستادند و از سوختن و بریان شدن مؤمنان شادی کردند و لذّت بردند. 🔹 «قُتِلَ أَصْحَابُ الأُخْدُودِ»: این جمله می‌تواند خبریّه و جواب قسم باشد، بدین معنی: صاحبان گودال شکنجه، به عذاب خدا و کیفر اعمال خود گرفتار شدند و نابود گشتند. یا این که دعائی بوده و معنی آن در بالا گذشت. در این صورت رهنمود به جواب قسم محذوف است و تقدیر چنین است: أُقْسِمُ بِهذِهِ الأُمُورِ، إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، مُعَذِّبُونَ وَ مَلْعُونُونَ، کَمَا لُعِنَ أَصْحَابُ الأُخْدُودِ. ✅ ۱ - گروهى از جباران، براى تعذیب مؤمنان، در زمین حفره عمیقى ایجاد کردند. (أصحب الأُخدود) 🔹 «اخدود»; یعنى، شکاف طولانى و عمیقى که در زمین ایجاد شود. اصل و ریشه آن «خدّ» است; یعنى، مقدارى از صورت که طرف راست و چپ بینى قرار گرفته است (مفردات راغب). 🔹 «أصحاب الاُخدود»; یعنى، کسانى که حفره را ایجاد کردند. این احتمال که مراد، مؤمنان معذّب در «اخدود» باشد، با ضمیرهایى که در آیات بعد آمده، ناسازگار است. ✅ ۲ - ایجادکنندگان کوره آدم سوزى (اصحاب اخدود)، مورد نفرین خداوند و مشمول شدیدترین توبیخ هاى او (قتل أصحب الأُخدود) 🔹 فعل «قتل»، براى نفرین به کار رفته است. مفاد نفرین هاى خداوند توبیخ و تهدید است; زیرا معناى حقیقى نفرین درباره خداوند تصور ندارد. ✅ ۳ - کشته شدن و نابودى، سزاوارترین فرجام براى اصحاب اخدود (قتل أصحب الأُخدود) 🔹 روایات در این اختلاف دارند که قصه «اصحاب اخدود» در یمن اتفاق افتاده، یا حبشه و یا جاى دیگر؟ و این که درباره مسیحیان بوده، یا غیر آنان؟ چنانچه این قضیه مکرر انجام گرفته باشد، مى توان گفت: آیه شریفه، ناظر به موردى خاص نبوده; بلکه نظرى عام به تمام آنها دارد. ⏪ التماس دعا ...ثواب انتشار و استفاده این سوره هدیه به پیشگاه مقدس امام هادی علیه السلام🌹 تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📈 عظمت غدير ▫️ داستان غدير و تاريخ غدير، از عظمت غدير و ضرورت ولايت و ريشه‏ اى بودن اين مسأله خبر مى ‏دهد. ▫️ رسول در آن هنگام و در زير آن آفتاب سوزان، آن همه جمعيت را براى چه نگه مى ‏دارد و چه پيامى براى آنها دارد؟ ▫️ بايد اين پيام اساسى‏ ترين پيام او باشد و بزرگترين ستون دين او،چون او براى هيچ يك از پايه ‏هاى دين خود، اين گونه دعوت نكرد و اين گونه مردم را گرد نياورد. ◀️ بايد اين مسأله را تحليل كرد و توضيح داد كه : ۱. ولايت چيست؟ ۲. چه زيربناها و پايه ‏هايى دارد؟ ۳. و چه ضرورتى؟ ۴. هدف اين ولايت و رهبرى چيست؟ ۵. رسول براى اين ولايت و رهبرى چه گام‏ هايى برداشته؟ باشد در اين تحليل، عمق پيام رسول، كه شيعه را بپاداشت و تاريخ او را به خون كشيد، لمس شود و احساس شود تا آنها كه در راهند، بيشتر بتازند و آنها كه سنگ راهند، به خود آيند، 📝 📚 کتاب غدیر، صفحه ۹ تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت15:نکته های تفسیری آیه5و6 سوره بروج ✅ النَّارِ ذَاتِ‌ الْوَقُودِ 🔹 «النَّارِ»: بدل اشتمال (الأُخْدُود) است. 🔹 «ذَاتِ الْوَقُودِ»: دارای هیمه و افروزینه. 🔹 «الْوَقُودِ»: افروزینه و هیمه آتش ✅ ۱ - حفره اصحاب اخدود، یکپارچه آتش برافروخته و داراى سوخت فراوان و کافى بود. (النار ذات الوقود) 🔹 «النار»، بدل از «الاُخدود» است. بدل قرار گرفتن آتش براى مکان آن، مبالغه است و از شدت آتش حکایت دارد; گویى که آن حفره چیزى جز آتش نبود. «وقود» به معناى مواد سوختنى (هیزم و غیر آن) است و به شعله نیز اطلاق مى شود(مفردات راغب). توصیف آتش به «ذات الوقود»، گویاى فراهم بودن سوخت کافى و سلطه آتش بر تمام آن است; به گونه اى که گویا آتش مالک آن مى باشد. 🔅🔅🔅 ✅ إِذْ هُمْ‌ عَلَيْهَا قُعُودٌ 🔹 «قُعُودٌ»: جمع قاعِد، نشستگان. ✅ ۱ - اصحاب اخدود، اطراف حفره آتش گرد آمده، به تماشاى سوختن مؤمنان نشستند. (إذ هم علیها قعود) ضمیر «علیها»، به آتش برمى گردد و مراد مشرف بودن بر آتش است. ✅ ۲ - اصحاب اخدود، از سوختن مؤمنان هیچ اضطرابى در خود احساس نکرده، خاطرى آرام داشتند. (إذ هم علیها قعود) نشستن هنگام تماشاى سوختن مؤمنان، نشانگر آن است که براى تماشاگران، این حادثه اهمیت چندانى نداشت و آنان را برآشفته نمى ساخت. ✅ ۳ - اصحاب اخدود، به دلیل حضور بى رحمانه خود در مراسم سوزاندن مؤمنان و نشستن و نظاره کردن آن، گرفتار نفرین خداوند و سزاوار قتل و نابودى شدند. (قتل أصحب الأُخدود ... إذ هم علیها قعود) کلمه «إذ»، ظرف براى «قتل» و بیانگر نقش آن لحظه در استحقاق نفرین است. ⏪ التماس دعا ...ثواب انتشار و استفاده این سوره هدیه به پیشگاه مقدس امام هادی علیه السلام🌹 تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت16:نکته های تفسیری آیه7 سوره بروج ✅ وَ هُمْ‌ عَلَى‌ مَا يَفْعَلُونَ‌ بِالْمُؤْمِنِينَ‌ شُهُودٌ 🔹 «یَفْعَلُونَ»: استعمال فعل مضارع، دلیل بر این است که کوره گودال آدم‌سوزی مدّتی استمرار داشته و یک حادثه زودگذر نبوده است. 🔹 «شُهُودٌ»: جمع شاهِد، گواهان. مشاهده‌کنندگان. حاضران. ✅ ۱ - اصحاب اخدود، هنگام سوزانده شدن مؤمنان، حاضر و ناظر بوده و آن را مشاهده مى کردند. (و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود) 🔹 «شهادة»، در اصل به معناى خبر دادن از چیزى است که شخص آن را مشاهده کرده و نزد آن حاضر بوده است (نهایه ابن اثیر); و چون جمله «و هم على...» حالیه و مربوط به زمان حضور کنار خندق آتش است; مراد تحمل شهادت و دریافت خبر است، نه اداى آن. ✅ ۲ - اصرار و مداومت اصحاب اخدود، بر مقابله با مؤمنان و آزار دادن و سوزاندن آنان (یفعلون) فعل مضارع، هرگاه درباره کارهاى گذشته به کار رود، استمرار را مى رساند. ✅ ۳ - در دیدگاه اصحاب اخدود، ایمان مردم، جرمى سنگین و موجب کیفر سوزاندن بود. (ما یفعلون بالمؤمنین) ✅ ۴ - اصحاب اخدود، مردمى سنگدل و بى عاطفه بودند. (و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود) حضور اصحاب اخدود در مراسم آدم سوزى براى شهود و نظاره آن صحنه، گویاى قساوت قلب و بى رحمى آنان است. ✅ ۵ - کارى که با رضایت یا دستور کسى انجام شود، کار شخص او به شمار مى آید. (و هم على ما یفعلون ... شهود) اصحاب اخدود، با آن که نشسته و نظاره مى کردند (هم ... قعود ... شهود); ولى تعبیر «یفعلون» کار را به خود آنان نسبت داده است. این استناد بیانگر برداشت یاد شده است. ✅ ۶ - نظاره گران شکنجه مؤمنان، در صورت رضایت به آن خود نیز شکنجه گر آنان قلمداد مى شوند. (و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود) استناد «یفعلون» به شاهدان صحنه، گویاى آن است که ناظران - هر چند دستور دهنده نباشند - شریک جرم شمرده مى شوند. ✅ ۷ - اصحاب اخدود، هنگام سوزاندن مؤمنان، آزارها و شکنجه هاى دیگرى نیز بر آنان وارد مى ساختند. (على ما یفعلون بالمؤمنین) تعبیر «ما یفعلون» - که مفهومى وسیع تر از سوزاندن مؤمنان دارد - نشانگر برداشت یاد شده است. ✅ ۸ - نظاره گر بودن اصحاب اخدود بر جنایت هاى خویش درباره مؤمنان، جایى براى انکار آن در قیامت باقى نمى گذارد. (و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود) منظور از تحمل شهادت - که آیه شریفه بر آن دلالت دارد - ممکن است این باشد که آزار دهندگان، از انکار آن در قیامت ناتوان خواهند بود; زیرا خود گواه کردار خویش بوده اند. ✅ ۹ - اصحاب اخدود در قیامت، بر کردار خویش شهادت خواهند داد. (و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود) آیات «و الیوم الموعود» و «و شاهد و مشهود» در آغاز سوره، مى تواند قرینه بر نکته یاد شده باشد. ✅ ۱۰ - اصحاب اخدود، در ماجراى سوزندان مؤمنان، مراقب و گواه کار یکدیگر بودند.* (و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود) شاهد بودن اصحاب «اخدود» ممکن است به این منظور باشد که هر یک، بر انجام صحیح مأموریت دیگرى نظارت داشته و نزد حاکمان به آن گواهى دهد. ✅ ۱۱ - حضور بى رحمانه اصحاب اخدود براى سوزاندن و تماشاى سوختن مؤمنان، موجب گرفتارى آنان به نفرین خداوند بود. (قتل أصحب الأُخدود ... إذ ... و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود) ⏪ التماس دعا ...ثواب انتشار و استفاده این سوره هدیه به پیشگاه مقدس امام هادی علیه السلام🌹 تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
«سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(صلّی اللّه عليه و آله) وَ سُئِلَ بِأَيِ‏ لُغَةٍ خَاطَبَكَ‏ رَبُّكَ لَيْلَةَ الْمِعْرَاجِ‏؟ قَالَ: خَاطَبَنِي بِلُغَةِ عَلِيِّ(عليه السّلام)، فَأَلْهَمَنِي أَنْ قُلْتُ: يَا رَبِّ خَاطَبْتَنِي أَنْتَ أَمْ عَلِيٌّ فَقَالَ يَا محمّد [أحمد]، أَنَا شَيْ‏ءٌ لَا كَالْأَشْيَاءِ، لَا أُقَاسُ بِالنَّاسِ وَ لَا أُوصَفُ بِالشُّبُهَاتِ خَلَقْتُكَ مِنْ نُورِي وَ خَلَقْتُ عَلِيّاً مِنْ نُورِكَ فَاطَّلَعْتُ عَلَی سَرَائِرِ قَلْبِكَ فَلَمْ أَجِدْ فِي قَلْبِكَ أَحَبَّ إِلَيْكَ مِنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(عليه السّلام)، فَخَاطَبْتُكَ بِلِسَانِهِ كَيْمَا يَطْمَئِنَّ قَلْبُك». رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين، ج‏1، ص32 و 33؛ تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۲۷۲ ـ ۲۶۷ 📌فواید الی باید از اموالی که از راه به دست آورده کند و از مال و مال مردم بخصوص اگر مردم او را امین اموال خود قرار داده ‏اند بیجا نکند. الی باید بداند که به او وعده و ناتوانی می‏ دهد و او را همیشه به کوتاهی در پیشرفت‏های مادی و معنوی سرزنش می‏ کند و به خاطر آن که او را تضعیف نموده، به و منکرات می‏ کشاند ولی خدا به شما وعده کمک داده و لغزش‏های شما را می‏ بخشد، به شما تفضل نموده و اگر اهل نفس شوید را که همان شناخت حقایق اشیاء است به شما الهام کرده و مرحمت می‏ فرماید که در این صورت به شما خیر کثیری عنایت فرموده است. که می‏کنید ادا نمایید، را علنی یا در خفا به بدهید. این اعمال برای شما و کمالاتتان بهتر است زیرا گناهان شما را پاک می‏ کند. نفستان را می ‏کند و به دیگران بیشتر از آنچه وظیفه ‏تان هست کاری نداشته باشید. زیرا تعالی خودش عهده ‏دار کامل آنها است و شما را منظور و به آنچه وعده فرموده می‏ کند و کوچکترین ظلمی به کسی نمی‏ نماید... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
کتاب ادب فناي مقربان جلد2 استاد علامه 🔁 آثار 13 ⏪ 29. بهترين ابزار عبادت: «يا هشام! كان أميرالمؤمنين عليه السلام يقول: ما من شي ءٍ عُبِدالله به أفضل من العقل»[بحار، ج1، ص140.]؛ خداوند با چيزي بهتر از عقل، عبادت نشد. ⏪ 30. عفّت و قناعت: «يُستدلّ علي عقل الرّجل بالتحلّي بالعفّة و القناعة»[ شرح غررالحكم، ج6، ص448.]؛ با آراسته بودن مرد به عفّت و قناعت، استدلال بر عقل آدمي مي‌توان كرد. «من عقل عفّ»[ همان، ج5، ص135.]؛ كسي كه عاقل شد، عفيف مي‌گردد. ⏪ 31. وقار و سعه صدر: «يُستدلّ علي عقل الرّجل بكثرة وقاره و حسن احتماله»[ شرح غررالحكم، ج6، ص453.]؛ با كثرت وقار و سعه صدر (تحمّل نيكو) بر وجود عقل استدلال مي‌شود. ⏪ 32. وفاي به عهد و پيمان: «لا يوثَق بعهد من لاعقلَ له»[ همان، ص406.]؛ اعتمادي به پيمان شخص بي‌عقل نيست. ⏪ 33. مدارا به هنگام تعليم و حق‌پذيري در مقام تعلّم: «ينبغي للعاقل إذا عَلَّمَ أن لا يَعنُف و إذا عُلِّمَ أن لا يأنف»[ همان، ص447.]؛ سزاوار است كه عاقل هنگام آموزش ديگران، درشتي و زورگويي نكند و در مقام آموختن، آن را ننگ و عار نداند. ⏪ 34. حلم: «لا يحلم عن السفيه إلاّ العاقل»[ همان، ص395.]؛ كسي جز عاقل، در برابر سفيه، حلم و خويشتن داري نمي‌كند. «مع العقل يتوفّر الحلم»[ همان، ص121.]؛ با عقل، حلم و بردباري فزوني مي‌يابد. «من أحسن العقل التحلّي بالحلم»[ همان، ص26.]؛ از بهترين [نشانه‌هاي] عقل، آراستگي به حلم است. «الحلم تمام العقل»[ همان، ج1، ص264.]؛ حلم، تمام عقل است. ادامه دارد... ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 223 📈 رساله اي به درخواست فرزندي صالح از دوده طاها بسم اللّه الرحمن الرحيم ....اين رساله كوتاه به پيشنهاد فرزندي صالح از دوده طاها تنظيم مي شود. محور عنصري اين مرقوم، بيان نزديك ترين راه به خداست و عصاره مطالب آن در طي چند وَصْل ارايه خواهد شد. ⏪ پنجم. هر چند هويت مطلق و نامتناهي الهي به هر چيزي از چيز ديگر نزديك تر است و در اثر احاطه قيّومي به تمام اشيا، هيچ فاصله اي با هيچ شي ء ندارد، بنابراين سفر به سوي او توجيه پذير نيست؛ ليكن لازم است به يك نكته فاخر، نهايت عنايت را مبذول داشت و آن اينكه حقيقت نامحدود خداي سبحان، بسيط محض است و بسيطِ محض منزّه از تبعيض و مبرّاي از تفكيك و مقدّس از تحييث و مانند آن است؛ يعني آنچه در گفتار يا نوشتارهاي دارج رايج است كه: آب دريا را اگر نتوان كشيد هم به قدر تشنگي بايد چشيد سخني است اِقناعي؛ نه برهاني، زيرا اين مثال با آن ممثّل تفاوت عميق دارد و هرگز توان تفهيم آن را نخواهد داشت، زيرا اگر دريايي فرض شود بسيط و نامتناهي، چنين اقيانوس يا بحر محيطي، به هيچ وجه قابل بهره برداري نيست؛ يعني همان طوري كه كشيدن آن محال است، چشيدن از آن نيز ممتنع خواهد بود، چون چنين بحر اعظمي؛ نه كرانه دارد و نه سطح و ساحل، زيرا نامحدود را نه كنار است و نه سطح و بر فرض محال كه داراي سطح يا ساحل باشد و با نامتناهي بودن آن منافي نباشد، برگرفتن قطره اي از آن مستحيل است، زيرا بحر بسيط، قطره ظاهر آن عين قطره باطن و نهان آن است و همان طوري كه دسترسي به قطره ژرفاي آن ممتنع است، دستيابي به قطره رويين آن نيز مستحيل خواهد بود، زيرا مقتضاي بساطت محض اين است كه هرگونه تجزيه، تبعيض، تفكيك و تحييث آن محال باشد، پس اگر گفته شود: هر كس حقيقت خداي سبحان را به مقدار هستي خود مي شناسد و اين تعبير را فراتر از اِقناع تلقّي كرده و آن را باور برهاني بداند، بايد به لازم اين گفته كه تبعيض پذيري حقيقتِ بسيط است، توجّه نموده و فوراً از التزام به ملزوم آن صرف نظر كند. ▫ بنابراين، نيل به متنِ هويّتِ سرمدي و حقيقتِ ازلي خدا ميسور نيست و چون صفات ذاتي خداوند عين ذات اوست، چه اينكه همگي در عين اختلاف در مفهوم، مصداقاً و صدقاً عين هم اند، اكتناه به آنها مقدور كسي نيست، بنابراين دو منطقه مزبور، يعني مقام ذات خداوند و كنه اوصاف ذاتي آن حضرت، مورد دستيابي اَحَدي از انبيا و اولياي شامخ نيست؛ چه رسد به ديگران، و تحرير تامّ اين مطلب به عهده فنّ مربوط به آن است. ▫ آنچه مورد معرفت حصولي صاحب نظران و آگاهي حضوري صاحب بصران است، وجه خدا [و] اسماي حسناي الهي، اعم از اسم اعظم و عظيم خواهد بود و اين امور ظهورهاي متفاوت دارند: ▫ برخي عالي اند و بعضي داني. البته همان وجه واحد خداوند، در مرحله اي داراي علوّ است كه ميزبان مقرّبان است: (إنّ المتقين في جنّاتٍ و نهر في مقعد صدقٍ عند مليكٍ مقتدر) [سوره قمر، آيات 54 ـ 55.]و در مرتبه اي داراي دنوّ است كه مهمان دل شكستگان است: «أنا عند المنكسرة قلوبهم» [منية المريد، ص123.]و اصل حاكم بر اين وحدت، قول معصوم(عليه‌السلام) است كه «في عُلوّه دانٍ و في دُنوّه عالٍ» [الاقبال بالأعمال، ص628؛ بحار الانوار، ج 88، ص 189.]و اگر جريان سلوك، و عنوان قرب و بعد و مانند آن مطرح است، به لحاظ درجات وجه خدا و مراتب اسماي حسناي اوست. ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنهایی امیر 🔸 یک نامه نورانی از علی بن ابی طالب (سَلامُ الله عَلَیه) در تمام نهج البلاغه آمده است که حضرت دستور دادند، این نامه را در تمام روزهای جمعه، در نماز جمعه بخوانند. در بخش پایانی آن فرمود اینکه من مجبور شدم به سقیفه رأی مثبت بدهم و با دست بسته امضا کنم، برای اینکه دستم تنها و خالی بود. 🔸 فرمود به اینکه اگر عمویم حمزه سید الشهدا و برادرم جعفر طیار با من بودند، من هرگز این بیعت را امضا نمی ‌کردم،[1] ولی من تنها بودم؛ لذا من نمی‌توانستم با دست تنها و خالی قیام کنم، ولی اگر حمزه بود، اگر جعفر بود، من آرام نمی ‌نشستم. [1]. تمام النهج البلاغه، ص292؛ «...لَوْ كَانَ لِی بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ عَمِّی حَمْزَةُ وَ أَخِی جَعْفَرٌ لَمْ أُبَایعْ كَرْها». 📚 پیام به همایش ریحانة النبی تاریخ: 1396/12/15 ⏪ التماس دعا ...ثواب انتشار و استفاده این فایل هدیه به پیشگاه مقدس امام هادی علیه السلام🌹 تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
👈🏾توجه: این پست و پست بعدی با هم مرتبط است 🔅🔅🔅 📝 آیا می‌شود مستند به آیات قرآن کریم و احادیث، اثبات نمود که خداوند متعال انسان را در اصل برای بهشت آفریده و کسی را برای جهنم نیافریده است؟ اگر جبر محض بر زندگی مردم و بالتبع آخرت آنها حاکم بود، دیگر هیچ کس پرسشی نداشت و برای رسیدن به پاسخ تلاشی نمی‌نمود و در نهایت انتخابی نمی‌نمود؛ چرا که "جبر"، یعنی سلب قوه‌ی اختیار و انتخاب. به فرض که صدها آیه و حدیث دال بر این معنا بخوانید، اما از کجا "اثبات" می‌شود که چنین است؟! ▪️ همه چیز با عقلی که به نور علم می‌بیند شناخته می‌شود و وقتی سخن از "اثبات" به میان می‌آید، یعنی اقامه‌ی دلایل، براهین و شواهدی که عقل آن را تصدیق نماید. چنان که خداوند متعال در قرآن کریم، در اثبات وجود، الوهیت و ربوبیت خودش نیز دلایل و براهین عقلی اقامه نموده است؛ چرا که خودش "عقل" را ابزار و نیروی شناخت بشر قرار داده است. ▪️ آیا ما به صرف این که در قرآن کریم آمده خداوند خالق عالم هستی است و مثل و همتایی ندارد و بازگشت به سوی اوست، این حقایق را قبول کرده‌ایم یا باید با عقل‌مان بشناسیم؟ و حال آن که قرآن را کسی قبول دارد که ابتدا خدا و سپس رسول خدا را شناخته باشد و به او ایمان آورده باشد؟ ▪️ پس هر "قبول یا ردی"، باید مبتنی بر دلایل عقلی باشد، چنان که خداوند سبحان را نیز با عقلی که به نور علم می‌بیند می‌شناسیم و کتاب خلقت و نیز کتاب وحی، سراسر علم است، یعنی نور عقل است. ▪️ بنابراین، در این که اثبات شود خداوند سبحان بندگانش را برای بهشت آفریده و کسی را برای جهنم نیافریده است، ابتدا باید دید که حکم عقل چیست؟! ●- آیا خداوند متعال، منزه و مبرا (سبحان) از کار بیهوده نیست؟! ●- آیا خداوند علیم و حکیم، یک عده را خلق می‌کند که آنها را به آتش جهنم بسوزاند؟! ●- آیا خیر محض، فعل و کار "شرّ" و "ظلم" دارد؟! ●- آیا به بشر اختیار نداده و جبر را حاکم نموده است؟! ●- آیا اگر به جهنم رفتن جبری باشد، آن جهنم برای اهلش عذابی در مکافات خواهد بود؟! مگر موجودات، از آن چه برای آن خلق شده‌اند، عذاب می‌کشند؟! ●- پس این همه انبیا، رسولان و کتاب‌ها و شریعت‌ها را برای چه نازل نموده است و چرا امامان علیهم السلام را هادیان، معلمان و مربیان بشر قرار داده است؟! اگر از ابتدا یک عده برای بهشت و یک عده برای جهنم خلق شده باشند که دیگر "هدایت و هدایت پذیری – دعوت به حق – بشارت و انذار – وعده و وعید و ..."، معنا و مفهومی ندارد! ▪️ اینها تماماً پرسش‌هایی است که پاسخ آنها، بدون تلاوت هیچ آیه یا خواندن هیچ حدیثی، "اثبات" می‌کند که خداوند متعال، تمامی مخلوقاتش و از جمله انسان را برای رسیدن به کمال خودشان آفریده است و بدان سو نیز هدایت می‌کند؛ پس کسی را برای جهنم نیافریده است؛ بلکه این انسان است که پس از روشن شدن راه رشد و گمراهی برای او «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ»، یکی را انتخاب می‌کند و به نتایج و مقصد همان انتخابش می‌رسد. تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom 👇👇👇
👆👆👆 📌 قرآن مجید: ⏪ الف - همین قدر که در ابتدای خلقت بشر، به فرشتگانش فرمود: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً – من در روى زمين، جانشينى [نماينده‌اى] قرار خواهم داد / البقره، 30»، گواه بر این است که این موجود (انسان) را برتر و با قابلیت‌های بیشتری نسبت به سایر موجودات و حتی فرشتگان آفریده است و او را برای جانشینی (نه جایگزینی) خود در زمین آفریده است، پس جایگاه اخرویش نیز بهشت و در مقام قرب و سلطنت الهی می‌باشد: «فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ - در جايگاهى حق و پسنديده (جایگاه صدق محض)، نزد پادشاهى توانا / القمر، 55». ⏪ ب – چرا علم تمامی اسماء را به حضرت آدم ابوالبشر آموخت، حتی اسما و علومی که فرشتگان از وجود و نشانه‌های آنها بی‌خبر بودند و گفتند: خدایا! تو خودت می‌دانی که این علوم را به ما یاد نداده بودی؟! «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ * قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ» (البقره، 31 و 32) ترجمه: سپس علم اسماء [علم اسرار آفرينش و نشانه‌های حق] را همگى به آدم آموخت بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست مى‌گوييد [که قابلیت خلافت دارید]، اسامى اينها را به من خبر دهيد * گفتند: منزّهى تو! ما جز آنچه خود به ما آموخته‌اى علمى نداريم، همانا تو خود دانا و حكيمى». ⏪ ج – چرا انسان را از نطفه و خون بسته شده‌ای آفرید، اما به او چنین قابلیتی برای فراگیری علم داد و به او امر کرد که بخواند، و سپس با قلم خَلق و صُنع در کتاب خلقت و با قلم وحی، در کتب آسمانی‌اش، او را تحت تعلیم خود قرار داد و آن چه نمی‌دانست را به او آموخت؟ آیا برای بردن به جهنم، یا برای رسیدن به رشد، کمال، قُرب و سعادت ابدی؟! «خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ * اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ * الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ» (العلق، 2 تا 5) ترجمه: انسان را از علق آفريد * بخوان و پروردگار تو كريم‌ترين است * همان كس كه به وسيله قلم آموخت * آنچه را كه انسان نمى‏‌دانست [بتدريج به او] آموخت. ●- در آیه‌ی بعد می‌فرماید: اما این انسان، به محض آن که خُرده علم، خُرده مال، یا اندک قدرت و شهرتی به دست آورَد، خودش را غنی می‌بیند [در حالی که هم چنان فقیر و نیازمند است] و همین خود غنی‌بینی، سبب طغیانش می‌گردد. پس این طغیان انسان است که سبب به جهنم رفتنش می‌گردد. ✅ به جهنم بردن نیز دلیل می‌خواهد: بدیهی است که انسان عاقل و حکیم نیز کار بیهوده، پوچ و باطلی انجام نمی‌دهد، چه رسد به خداوند متعال، علیم، حکیم و سبحان! پس نه تنها کسی را برای به جهنم بردن نمی‌آفریند، بلکه چنان که انسان را با دلیل و حکمت آفرید و فرمود: مقصد نهایی رشد، کمال و خلیفة الله شدن اوست، فرمود: نه کسی الکی و مجانی به بهشت می‌رود و نه کسی بی‌دلیل و از روی جبر آفرینشی به جهنم برده می‌شود. ▪ جهنم، جایگاهی برای اهل کفر، شرک، نفاق، ظلم و فساد است؛ چنان که بهشت، جایگاهی برای اهل ایمان، تقوا و عمل صالح است؛ پس اهل هر کدام، به جایگاه‌شان برده می‌شوند. ▪ از این‌رو، به غیر از آیات رحمت، مغفرت، عفو، لطف، کرم و جود عمومی، یک پرسش ریشه‌ای برای عقول مطرح نمود مبنی براین که «چرا خدا شما را بی دلیل به جهنم ببرد؟!» «مَا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَآمَنْتُمْ وَكَانَ اللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا» (النساء، 147) ترجمه: خدا را با عذاب شما چه کار (چرا شما را عذاب نماید) اگر شكرگزارى كنيد و ايمان آوريد؟ خدا شكرگزار و آگاه است. ▪ یعنی: به جهنم رسیدن نیز دلایل خودش را دارد، چنان که کسی بی‌دلیل به بهشت برده نمی‌شود. تمامی این دلایل و مسببات را می‌توان در دو کلمه خلاصه نمود: یکی در بُعد عملی می‌باشد که عبارت است از "شاکر بودن"؛ یعنی آدمی هم مُنعم را بشناسد و هم نعمت را بشناسد و هم قدرش را بداند و آن را ضایع نکند که سبب می‌شود رشد یابد – و دیگری در بُعد نظری و اعتقادی است که عبارت است از "ایمان". ▪ خداوند متعال در این آیه‌ی کریمه، عقول سالم را متذکر می‌شود که مبادا به خداوند متعال، بهتان ظلم و یا کار بیهوده بزنید که این افترایی بس بزرگ است؛ بلکه باید بدانید که او خودش "شاکر" است، شاکری که علیم نیز هست؛ پس برای هر کاری "قدر = اندازه"ای گذاشته و خود قدر ایمان و عمل صالح و شکر بندگانش را می‌داند و هرگز این رویکرد و تلاش آنها را ضایع و بی‌ثمر نمی‌گرداند؛ پس هرگز خوب و بد، کافر و مؤمن، متقی و فاسد، عادل و ظالم را مساوی قرار نمی‌دهد و هر کدام را به مقصد و غایت خودشان می‌رساند، حال خواه بهشت و مقام قرب خودش باشد، و یا جهنم و مقام سفلی و محل عذاب. «قُلْ لَا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (المائدة، 100) ترجمه: بگو: «(هيچ گاه) ناپاك و پاك مساوى نيستند؛ هر چند فزونى ناپاك‌ها، تو را به شگفتى اندازد! از (مخالفت) خدا بپرهيزيد اى صاحبان خرد، شايد رستگار شويد! «وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَلَا الْمُسِيءُ قَلِيلًا مَا تَتَذَكَّرُونَ» (عافر، 58) ترجمه: هرگز نابينا و بينا يكسان نيستند؛ همچنين كسانى كه ايمان آورده، و اعمال صالح انجام داده‌اند، با بدكاران يكسان نخواهند بود؛ امّا كمتر متذكّر مى‌شويد! ▪ این که امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام در دعای کمیل به خداوند متعال عرض می‌کنند که «‌به یقین اگر اراده و قسم تو این نبود که مؤمن و فاسق را مساوی قرار ندهی، اصلاً جهنم را خلق نمی‌کردی» مبتنی بر همین آیات و آیات دیگر می‌باشد. تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌توکل 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیه ۲۷۳ 📌 الی باید نفس داشته باشد و جز به اعتماد نکند، چشم‏ داشتی به مردم نداشته باشد هر چند و مستمند باشد، به اصطلاح تا می ‏تواند صورتش را با سیلی سرخ نگه دارد و از در امور مالی سؤال نکند، همیشه به پایین ‏تر از خود در نگاه کند و معتقد باشد که او را می‏ بیند و به مشکلاتش رسیدگی می‏ کند... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom