🍃🌸
.
رزق چشمم، ڪربلا را دیدن است،
اما فراق
نان چشمان مرا
هربار آجر مے ڪند...
.
.
.
السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ
وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ
عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ
وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ
آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ،
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَ عَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
#به_تو_از_دور_سلام🚩
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#فرجامتان_حسینی_و_بخیر
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انتقاد تند آقای مسعود فراستی از حراج تهران
👤 استاد فراستی:
🔹من نمیدانم در چه مملکتی زندگی میکنم! در مملکتی که خط فقر زیر ده میلیون است و کلی ادم در مشکلات معیشتی هستند، یا مملکتی که در یک سالن کوچک ١۵٠ میلیارد پول جابجا میشود؛ برای اثری که مثلا هنری است که هیچکدام هنری نیستند، اینجا کجاست؟!
🔹کسی که ۱۴ میلیارد می دهد و اثر را می خرد اصلا می فهمد نقاشی چیست؟ پولش از کجاست؟ این چه بازی است که در می آورید، که طرف فکر کند اثر واقعا هنری است و او چیزی نمی فهمد و فقط می فهمد گران است، نه عزیزم اثر هیچی نیست!
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💬 #حاج_حسین_یکتا :
تو این خیمه
هرکی سَرباز نشه،
سَربار میشه...
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
😎شاید باورتون نشه ولی انتشار همین تصاویر و هشدارها توسط انصارالله #یمن خودش به اندازه یه حمله موشکی ضرر میزنه به #امارات...
برجی که هر لحظه احتمال انفجارش هست هیچ جای مناسبی برای سکونت یا تجارت نیست...
✍ علی بیطرفان
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
دوستان عزیز از آنجایی که مجموعه #جان_شیعه_اهل_سنت به قسمت های شب های خاص رمضان، #شب_قدر و شهادت مولایمان رسیده است؛ به دلیل فرارسیدن میلاد مادرمان #حضرت_زهرا(س)، ادامه مجموعه از دوشنبه در کانال منتشر خواهد شد.
متشکرم که صمیمانه با تمام کاستی هایمان درکنارمان هستید و برای مشغله های ما صبوری میکنید.
التماس دعا در این ایام
🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مَن دوسِت دارَم
اونَم عَلَنی...
تُو مادَرَمی❤️
🦋میلاد #حضرت_زهرا(س) و #روز_مادر گرامی باد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
.
هر کجا نام تو بود آنجا بهشتم بود و هست
من بهشتت را دو عالم آرزو کردم حسین
همچنان در کربلا جاریست خون سرخِ تو
مقتلت را من ز اشکم شستشو کردم حسین
هستی محرابی🖌
عکس از: خضیر فضاله📸
.
.
.
السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ
وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ
عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ
وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ
آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ،
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَ عَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
#به_تو_از_دور_سلام🚩
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#فرجامتان_حسینی_و_بخیر
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
استاد پناهیان :
نظام سلطه از هر کاری که بتواند زن را از یک #مادر خوب بودن باز بدارد استقبال میکند. چون یک مادر خوب میتواند یک مادر شهید باشد. بی حجابی میتواند تعداد مادران خوب را کم کند. زن، مادر میهن است و فقط مادران خوب باعث استقلال یک کشورند.
#روز_مادر بر مادر معزز #شهید_حاج_اصغر_پاشاپور مبارکباد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
بیبی جان🤲
تو را در شادمانی... در پریشانی صدا کردم
تو را ای بی نشان✨
با چشم بارانی صدا کردم
تو را در هر حرم در هر شبستانی صدا کردم
تو را با لهجهی نابِ خراسانی صدا کردم
مُویم مادر... گدایی که مِشه یک روز قربانت
مُویم همسایه ی دیوار به دیوار رضا جانت
🌷میلادت مبارک مادرجان🌷
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🍃ایرانیای عزیز...
رابرت مرداک یهودی گفته بود:
برای نابودی ایران باید در مورد کلمه مقدسی به نام #خانواده برنامه ریزی کرد و من #مادر را در دستور کار قرار دادم.
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
#میلاد_حضرت_زهرا(س)، #روز_زن و #روز_مادر رو خدمت همسران گرامی حاج محمد و حاج اصغر تبریک می گوییم و همچنین خداقوت خدمتشان بابت تربیت فرزندان صالح و مومن در نبود فیزیکی همسرانشان، 🌷
که البته بدون شک و طبق آیات قرآن حضور معنوی دارند این دو شهید عزیز و حامی عزیزانشان هستند...
التماس دعای عاقبت بخیری🦋
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
روح مادر معزز #شهید_حاج_محمد_پورهنگ که چندین ساله به رحمت خدا رفتند هم شاد باشه و دعاگوی جمیع ما در کنار شهدای عزیزشان حاج احمد و حاج محمد باشند...
اِن شاءالله
روزشون مبارک و محشور با بی بی پهلو شکسته #حضرت_زهرا(س) اِن شاءالله باشند.💐
فاتحه و صلواتی برای این مادر عزیز و تمامی مادرانی که در قید حیات نیستند بفرستیم.
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_چهارم
#قسمت_صد_و_دهم
مسیر منتهی به #مسجد حسابی شلوغ شده و دو طرف خیابان پر از #موتور و ماشین های پارک شده بود. نزدیک در #مسجد که رسیدم، صدای آشنای آسید احمد را شنیدم که مشغول #سخنرانی بود. ظاهرا داخل مسجد پر شده بود که جمع زیادی از بانوان در #حیاط نشسته بودند و برای من هم که می خواستم کمردر #چشم باشم، کنج #حیاط جای مناسبی بود. جایی به اندازه یک نفر پیدا کردم و #زیراندازی هم با خود نیاورده بودم که همانجا روی #زمین نشستم و دل سپردم به حرف های آسید احمد که مجلس را گرم کرده و با شوری #عاشقانه از امام علی له سخن می گفت.
سرم را به دیوار #سیمانی حیاط مسجد تکیه داده و مثل این که سر به #دیوار غم نهاده باشم، با تمام #وجودم دل به عشق بازی های #آسید_احمد روی منبر سپرده بودم بلکه مثل شب نیمه #شعبان دلم را با خودش ببرد و طولی نکشید که قفل قلبم را به حیله ی عارفانه در هم شکست:
«آی مردم! فکر نکنید #حضرت_على شه فقط پدر #یتیم_های کوفه بود انه! آقا پدر همه اس، پدر من و #تو هم هست! اینو من نمیگم، #پیامبر شهادت داده که علی که پدر همه اما اونجا که رسول اکرم فرمودند "من و علی که پدران این امت هستیم پس پیامبر و حضرت على(ع) پدر من و تو هم هستن!»
لحظاتی سکوت کرد و بعد با نغمه شورانگیزی ناله زد: «پس چرا #ساکتی؟ با پدرت کاری نداری؟ بیا امشب اینجوری #صداش کن بگو بابا #گرفتارم! بگو بابا دستم رو بگیر بگو بابا امشب تو پیش خدا #شفاعت کن تا منو ببخشه»
و چرا باید او برای ما طلب آمرزش می کرد؟ مگر #استغفار خودمان كفایت نمی کرد و خدا چه زیبا پاسخ سوالم را بر زبان آسید احمد جاری کرد: «بگو يا على من خیلی #گناه کردم، من وضعم خیلی #خرابه روم نمیشه با خدا حرف بزنم! تو برو ضمانت منو پیش خدا بکن»
همهمه جمعیت به #گریه بلند شده و من با دلی که به تب و تاب افتاده بود، جاده صحبت آسید احمد را #دنبال می کردم تا ببینم به کجا می رسد و او همچنان در این نیمه شب، با چراغ میگشت:
«اگه آقا پیش خدا برات #ضمانت کنه، کار #تمومه! بذار برات به چیزی تعریف کنم که ببینی امشب با چه آقایی طرف هستی! ابن ابی الحدید #دانشمند بزرگ اهل سنت نقل می کنه که یه روز حضرت علی (ع) از #پیغمبر میخواد که براش طلب مغفرت کنه. پیامبر #بلند میشن، دو رکعت نماز میخونن، بعد دست مبارکشون رو به سمت آسمون بلند می کنن، اینجوری دعامیکنن: "خدایا! به حق اون مقامی که علی در پیشگاه تو دارد، على(ع) رو ببخش" حضرت علیهم میپرسه: "یا رسول الله! این چه دعایی بود؟ پیامبر جواب میدن: مگه گرامی تر از علی به کسی هست که به درگاه خدا واسطه کنم؟"
یعنی پیامبر خدا رو به حق علی(ع) قسم داد تا على(ع) رو ببخشه! یعنی این قسم ردخور نداره، یعنی وقتی خدا رو به حق علی قسم بدی، دیگه خدا #ناامیدت نمیکنه! اینو من نمیگم، دانشمند مشهور اهل سنت از قول #پیامبر نقل میکنه! یعنی پیغمبر خدا ضمانت کرده این قسم خور نداره یعنی #پیامبر می خواسته به من و تویاد بده که به اسم مبارک علی له بریم در خونه خداتا دست خالی برنگردیم! دیگه گر #گدا كاهل بود، تقصیر صاحب خانه چیست؟»
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_چهارم
#قسمت_صد_و_یازدهم
ناله مردم آنچنان به گریه #بلند شده بود که صدای سید احمد به سختی #شنیده می شد، مانده بودم که من سال گذشته این همه خدا را به حق امام علی(ع) قسم دادم، پس چرا #حاجتم روا نشد و دیگر امشب جای این بهانه گیری ها نبود که دلم #شکسته و چشمانم بی دریغ می بارید و به عقلم فرصت نمی داد تا به کینه شب قدر سال گذشته، از قلبم انتقام بگیرد که با تمام وجود به میدان عشقبازی وارد شده و خدا را نه به نیت حاجتی از حوائج دنیا که تنها به #قصد آمرزش گناهانم به حق امام على من قسم می دادم و با صدای بلند گریه می کردم و این طوفان اشک و #ناله با من چه می کرد که انگار نقش همه آلودگی ها را از صفحه جانم می شست و می برد.
حالا دل مردم همه #دریایی شده و وقتش رسیده بود تا قرآن ها را به سر بگیریم، قرآنی را که با خودم از خانه آورده بودم، روی سرم گذاشته و با صورتی که از رد پای اشک پر شده بود، دستانم را به سوی #آسمان بلند کرده و گوشم به نوای #آسید احمد بود:
«حالا این قرآن ها رو روی #سرتون بگیرید. یعنی #خدایا، دیگه به من نگاه نکن! دیگه به آدم زیر قرآن نگاه نکن! یعنی #خدایا به آبروی قرآن به من رحم کن! قرآن روی سرت، #محبت علی که تو دلته با دو تا یادگار پیامبر اومدی در خونه خدا! پس بسم الله...، بک یا الله...»
و چه آشوب شیرینی به #جانم افتاده و چه جانانه در و دیوار دلم را به هم می کوبید که خدا را به حق #اولیایی که بهترین #بندگانش بودند، عاشقانه #قسم میدادم: «به محمد...بعلی... فاطمه... بالحسن... بالحسین...»
همچون سال گذشته، #چشم طمع به اجابت #دعایی نداشته و دل به تحقق آرزویی نبسته و شبیه #شیدایی مجید، از این #مناجات عارفانه لذت می بردم که چه فلسفه اش را می فهمیدم چه نمی فهمیدم، این ریسمان #نورانی از اوج آسمان به #اعماق زمین افکنده شده و من دست به همین ریسمان، رسیدن به عرش الهی را #باور می کردم و از میان این بندگان خوب خدا، امام #علی چه دلی از من برده بود که من هم دیگر پدری نداشتم و به #پای پدری پرمهر و محبتش، یتیمانه گریه می کردم.
هرچند هنوز نمی توانستم #دردهای دلم را با روح #بزرگش در میان بگذارم که به حقیقت این پیوند #پیچیده نرسیده و هنوز #جرأت نمی کردم بی واسطه با او سخن بگویم.
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_چهارم
#قسمت_صد_و_دوازدهم
ساعت از سه #صبح گذشته بود که مراسم پایان یافت و من چه #حال خوشی یافته بودم که #سبک و سرحال از جا #بلند شدم و نمی خواستم کسی مرا ببیند که بی سروصدا از #حیاط مسجد #خارج شدم، ولی خیالم پیش مجید بود و می دانستم اگر بفهمد من به مسجد آمده ام، چه حالی می شود که دلم نیامد بروم.
می خواستم #شیرینی این حضور شورانگیز را با مجید #مهربانم هم #تقسیم کنم که کنار نرده های حیاط مسجد، منتظر ایستادم تا #بیاید. چند دقیقه ای بیشتر طول نکشید که مجید و آسید احمد با هم از #ساختمان مسجد #خارج شدند و به سمت سالن وضوخانه رفتند که مجید با صدایی آهسته رو به آسید احمد کرد: «اگه اجازه میدید من دیگه برم خونه.»
در #تاریکی نیمه شب #متوجه حضور من پشت #نرده_ها نشده بود و برای بازگشت به خانه #بی_قراری می کرد که آسید احمد با تعجب پرسید: «مگه #سحری نمیخوری؟ الان مسجد سحری میده. تا بری خونه که دیگه به سحری خوردن نمی رسی #باباجون!»
و #مجید دلش پیش من بود که با لبخندی لبریز #حیا پاسخ داد: «آخه الهه تنهاس، میرم خونه #سحری رو با هم می خوریم!» چشمان پیر سید احمد به خنده ای #شیرین غرق چین و چروک شد، دستی سرشانه مجید زد و با مهربانی پاسخ داد: «برو باباجون! برو که پیامبر #فرمودن هرچی #ایمان آدم کامل تر باشه، بیشتر به #همسرش اظهار محبت میکنه! برو پسرم!»
و با این جملات دل مجید
را #گرم_تر کرد و من همچنان پشت نرده ها پنهان شده بودم که حالا #بیشتر از آسید احمد خجالت میکشیدم. مجید با #عجله از حیاط خارج شد و من هم به دنبالش به راه افتادم. نزدیکش که رسیدم، آهسته صدایش کردم: «مجید!»
شاید #باورش نمی شد این صدای من باشد که ایستاد و به پشت سرش نگاهی کرد. #چشمش که به من افتاد، #نگاهش از تعجب به صورتم خیره ماند و پیش از آنکه چیزی بپرسد، خودم #اعتراف کردم: «هرچی خواستم تو خونه بمونم، نتونستم! همش #دلم این جا بود!» از لحن معصومانه ام، صورتش به خنده ای شیرین #گشوده شد و قدمی به سمتم آمد. نگاهش از شادی حضورم به درخشش افتاده و نمی دانست احساسش را چگونه بیان کند که آهسته زمزمه کرد: «قبول باشه الهه جان!»
چشم از #چشمم برنمی داشت و شاید گره گریه را روی #تار و پود مژگانم می دید که #محو حال خوشم شده و پلکی هم نمی زد که خودم #شهادت دادم: «مجید من امشب گریه نکردم که حاجت بگیرم، فقط #گریه می کردم که خدا منو به خاطر امام علی(ع) ببخشه فقط گریه می کردم چون از این #گریه کردن لذت می بردم...
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
.
#امام_زمان(عج) خطاب به امام حسین (ع) فرمودند:
لَقَد عَجَبتَ مِن صَبرِکَ مَلائِکَهُ السَّموات
براستی ملائکه آسمان ها از صبر تو به شگفت آمدند.
زیارت ناحیه مقدسه🖌
عکس از: خضیر فضاله📸
.
.
.
السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ
وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ
عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ
وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ
آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ،
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَ عَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#فرجامتان_حسینی_و_بخیر
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 ماجرای برافراشتهشدن پرچم آمریکا در لانه جاسوسی
🔹 برخی رسانهها با انتشار فیلمی مدعی شدند که پرچم آمریکا در سفارت سابق این کشور در تهران به اهتزاز درآمده! اما ماجرا از این قرار است که پرچم مذکور به صورت واژگون و پارهشده در پایینترین نقطه میله پرچم قرارگرفته که بهصورت نمادین نشاندهنده شکست آمریکا در برابر عظمت ملت ایران است.
#غیرت_دینی
#مرگ_بر_آمریکا_و_اسرائیل_و_آل_سعود
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
.
وَ فَدیناهُ بِذِبحٍ عَظِیم ...
گــلــزار تو جنـات نعیــم است حسین
راه تو صراط مستـقـیـم است حـسیـن
مــعــنـای فــد یـنـائی و در راه خــدا
جز توچه کسی ذبح عظیم است حسین
سید هاشم وفایی🖍
عکس از: محمد القرعاوی📸
.
.
.
السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ
وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ
عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ
وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ
آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ،
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَ عَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
#به_تو_از_دور_سلام✋
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#فرجامتان_حسینی_و_بخیر
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
صبح که می شود
باز کبوتر دلمان پر می ڪشد
به بام یاد تو ای #شهید
به یادمان باش
که گرداب دنیا...
دارد غرقمان می کند...😢😔
اصغر دریاب...💔
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
خطاب به برادران و خواهران عزیز ایرانی :
به فرزندان شهدا
به چشم ادب
و احترام بنگرید...
🕊فرازی از وصیت #حاج_قاسم عزیز
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
ما حاضریم گرسنگی بکشیم
و سختی و تحریم را تحمل کنیم
ولی زیر بار زور نمیرویم!
این درس را از سیدالشهدا آموختیم...
✨فرازی از وصیت نامه مدافع حرم #شهید_مصطفی_زال_نژاد
✨ #غیرت_دینی
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊