❣ #سلام_امام_زمانم❣
🌻وسط #جاذبه ی این همھ ࢪنگ🌈
🍂نوڪࢪٺ تا به ابد ࢪنگ #شماسٺ
🌻بی خیال همه ی مࢪدم شهࢪ
🍂دݪم آقا به #خدا تنگ 💔شماسٺ
🌾تعجیل دࢪفࢪج #پنج صلوات
#اللهم_عجل_لولیک_الفࢪج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💭من #هـــــࢪ ࢪوز
دࢪانتـــــظارِ
#نگاهتـــــ می نشینم
💭 تا صب🌤ح ِ من هم
بخیـــــر شود ....🌱
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌷
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - قبر به 5 کلمه ما را صدا میزنید - آیت الله مجتهدی تهرانی.mp3
3.93M
♨️قبر به ۵ کلمه ما را صدا مےزند
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤 #آیت_الله_مجتهدی_تهرانی
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌸با تشکر از دوستانی که اسم دوست شهیدشون رو فرستادن🙂 #شهدای بزرگواری که افتخار داریم ختم جزء اول رو
••🍂••
♨️●علاقه شدیدی به #امام حسین علیه السلام داشت و همیشه می گفت:
" دلم می خواد روز #محشر مثل اربابم بی سر باشم". در آخر وصیتش هم نوشته بود این شعر را روی قبرم حک کنید.
♨️عاشقان 🌸را سر شوریده به پیکر عجب است دادن سر نه عجب داشتن سر عجب است تن بی سر #عجب نیست، رود گر در خاک سر سرباز ره عشق❣ به پیکر عجب است
♨️●وقتی بعد از دو سه هفته، در #عملیات کربلای 5 پیکرش تفحص شد و برگشت، پیکرش همان طور که آرزو کرده بود، بی سر بود و این شعر زینت بخش سنگ قبر شد. 🍃
#شهید_مجید_لردان 🌷
#شهدای_حسینی
#شهدای_فارس
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
Page355.mp3
914.9K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه نور✨
#قرائت_صفحه_سیصدو_پنجاه_وپنجم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
♥️🌿
#تلنگــرانـــہ💥
آیٺ الله جـاودان مےفرمـودند✨: ↓
🌸°• اگہ کسے#درجنگ
#شهـیدبشہ یڪبارشهـیدشده
🍃اماکسے اگہ
باهواےِ نفـس خودش بجنگه
#هرروزشهـیدمیشہ •°
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻پنج شهید مدافع حرم که به تازگی پیکرشان تفحص شده و به وطن بازگشته است: #شهید_سعید_انصاری #شهید_میثم
/ •﷽•
🥀ازش #پرسیدم ڪه شما رزمنده
اسلامید⁉️ گفت:نه عزیزم! ما شرمنده
اسلامیـم.
🍂از اون روز #فڪر میڪـردم
ڪه شرمنده اسلام یڪ رده بالاتر از
رزمنده اسلامه تا اینڪه #شهید شد..!
#شهید_سیدجواد_اسدی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
/ •﷽• 🥀ازش #پرسیدم ڪه شما رزمنده اسلامید⁉️ گفت:نه عزیزم! ما شرمنده اسلامیـم. 🍂از اون روز #فڪر میڪ
2⃣6⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷
🌸"بسم الله الرحمن الرحیم🌸
🔰 ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون♡
تو را سپاس میگویم که در تقدیر ما حضور در دانشگاهی را رقم زدی که نامش، هدفش، خصوصیاتش و پرچمش حسینی است تا فداکاری و #مجاهدت را از مکتب والای او بیاموزیم.* "
🔰نامِ #خانطومان ، گره خورده به نامِ #حسین_علیهالسلام پرستوهایش، دل در گرو عشق او دارند و جز #عشق نمیتواند آدمی را به رهایی برساند.در پسِ نام خانطومان، یک #کربلا نهفته است و در پشتِ این کربلا، مادران و همسرانی که #زینب وار قدم به سوی میدان میگذارند ،نه برای بازگرداندنِ پیکر،برای تقدیمِ جگر گوشهشان، به ساحتِ مقدسِ شاهِ کربلا
🔰جواد را بنگر...
بی سر و سامان از این عشق، 💓بی تابِ پریدن است.میشود #سالها در تعزیه #علی_اکبر باشی و دلت مثل او فدا شدن نخواهد⁉️در مکتب حسین پرورش یافته ،جایی که هدف #هیهات_من_الذله و مجاهدت راهِ آزادِگیست.
از آسمان 🌫این مکتب، ستاره هایی چون #سید_جواد بیرون میآیند تا چراغِ راهی باشند در #ظلمتِ نَفَس گیرِ عالم...
🔰امروز دوباره، در آغاز این گردونه عاشقی ایستاده ایم، جایی که سید جواد پای در زمین نهاد تا #چشم و چراغِ روزهای تاریکمان شود.انتهایِ مسیرش به خانطومان رسید و اینک نزد پروردگارش، روزی میخوردما اما، در نقطه آغاز تو مانده ایم.در 📅#سالروزِ تولدت ،آنجا که قدومت زمین را لاله 🌷گون کرد.محو توایم، دستمان را بگیر تا #نقطه تغییرمان با نقطه آغاز تو تلاقی کند
#میلادت_مبارک ،سربلندِ مکتبِ حسین
*بخشی از وصیت نامه شهید♡
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
🕊به مناسبت سالروز تولد
#شهید_سیدجواد_اسدی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایتی ازحاج حسین یکتا:🌱✨
🔴سرجداتحویلت دادم.
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
▪️زینب سلام الله علیها، دوباره به #کربلا رسید.
و این غم به #چلّه نشست...
📎و تو !
ای صاحب #عزا کجایی⁉️
کاش برگردی! . . .
#یاایهاالعزیز
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌸از ، #شهـدا به ، جامانـدهها؛
هنـوز هم شهادتــ #میدهنـد
اما به "اهلِدرد" نه به بیخیـالها
🌾فقط دم زدناز #شهـدا افتخار نیستـ
بایدزندگیمـان،حرفمـان، #نگاهمـان،
لقمههایمـان، #رفاقتمـان
هم #شهدایـی باشـد...
🌸دلمـان 💕را #شهدایـی کنیـم...(..
اَللّهُمَّ اَلحِقنا بِاالشُهَداء...
..
🌾#جامونده
🌸#شهادت_روزیتون
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🥀منتقم #خون خدا✨
🌱هفته به #هفته میگذرد باخیال تو
پس لااقل به حرمت خون خدا بیا
🥀بیش ازهزار سال توخون گریه کرده ای ای خون جگر #زغربت زینب کبری بیا
🏜#غروب_جمعه_های_دلتنگی💔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
AUD-20200326-WA0023.mp3
2.64M
🥀یا صاحب الزمان(عج)
🌱غفلت از یار #گرفتار شدن هم دارد
🥀از شما دور شدن زار 🌱شدن هم دارد
🏜 #غروب_جمعه_های_دلتنگی💔
آقا بیا 💕
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 8⃣4⃣#سبک_زندگی_قرآنی✨ ❌ #حق_و_باطل (باطل، کفِ روی آب) قرآن در آیه ۱۷ سوره رعد، دو تا مثال برا
❣﷽❣
9⃣4⃣#سبک_زندگی_قرآنی✨
⭕️ #مثل_زنبور_عسل
قرآن میگه:
📖 وَ أَوْحَی رَبُّکَ إِلَی النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا و َمِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یَعْرِشُونَ (نحل/۶۸) ثُمَّ کُلِی مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا یَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاءٌ لِّلنَّاسِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (نحل/۶۹)
👈 پروردگار تو به زنبور عسل، الهام نمود که: «از کوهها و درختان و داربستهایی که مردم میسازند، خانههایی برگزین!
👈 سپس از تمام ثمرات و شیره گلها بخور، و راههایی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده است، به راحتی بپیما!
👈 وقتی زنبورها این مراحل را طی کردند، "از درون شکم آنها، نوشیدنی با رنگهای مختلف (یعنی عسل) خارج میشود که در آن، شفا برای مردم است؛" به یقین در این امر، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که میاندیشند.
#تمثیلهای_خدایی
🔹 بندگانِ خوبِ خدا هم مثل زنبور عسل هستند:
🔸 از پستیها دوری میکنند، و بلندیها رو انتخاب میکنند،
🔸 سپس از معارف الهی استفاده میکنند، و راه پروردگارشون رو خاضعانه طی میکنند.
🔸 نتیجه این میشه که، مثل زنبور که از شکمش عسل خارج میشه، این افراد هم از حلقومشون حکمت و حلاوتهای معنوی خارج میشه.
#ادامه_دارد....
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
مهارتهای کلامی_11.mp3
9.45M
#مهارتهای_کلامی ۱۱
🔰← |برای رسیدن به اَمنیّت زبان و ادب کلام؛
بطوریکه دیگران در کنارمان احساس امنیّت کنند؛ باید بسرعت از روح #قضاوت فاصله بگیریم ...|
🔰خودمان را دائماً بجای دیگران قرار داده، و بتوانیم به آنها حق بدهیم.
در اینصورت بخش عظیمی از تیزیها و تندیهای زبان ما، از بین خواهند رفت.
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌱🍃🌱🍃🌱
🏴اربعین #سال ۹۵📅 در طول راه از نجف به کربلا حاج میثم #مطیعی رو دید و گفت:
🏴حاجی باید با هم #عکس بگیریم و بعد از #شهادتم برام بخونی...
فرمانده تخریب لشکر سرافراز فاطمیون
#شهید_جعفر_حسنی🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
#قسمت_پنجاه_هشتم
🏴#پرتوپانزدهم🏴
💢#برسرسجاد می گیرى و بر سر ابن زیاد فریاد مى کشى : #بس_نیست #خونهایى که از ما ریخته اى. به خدا قسم که براى کشتن او باید از روى #جنازه_من بگذرید.ابن زیاد به اطرافیان خود مى گوید:_ #حیرت از این محبت خویشاوندى! به خدا قسم که به راستى حاضر است #جانش را فداى او کند.
سجاد به تو مى گوید: آرام باش عمه جان! بگذار من با او سخن بگویم.
و بر سر ابن زیاد فریاد مى کشد:
_ابن زیاد! مرا از قتل مى ترسانى؟! تو هنوز #نفهمیده اى که کشته شدن #عادت ما و شهادت #کرامت خاندان ماست ⁉️
🖤ابن زیاد از #صلابت این کلام برخود مى لرزد. رو مى کند به ماموران و مى گوید:_رهایش کنید. بیمارى اش او را از پا در خواهد آورد. و فریاد مى زند:
_ببریدشان. همه شان را ببرید. و با خود فکر مى کند:_کاش وارد این جنگ نمى شدم . هیچ چیز جز #شکست و #شماتت بر جا نماند... شما را #درخرابه اى کنار #مسجد_🕌اعظم سکنى مى دهند تا فردا راهى #شامتان کنند و تا صبح ، هیچ کس سراغى از شما نمى گیرد، مگر #کنیزان و #اسیرى چشیدگان.
#پس_کجارفتند آنهمه مردمى که در بازار کوفه #ضجه مى زدند....
💢و #اظهارندامت و #حمایت مى کردند؟!چه شهر #غریبى است #کوفه!
پشت سر، فریبگاه فتنه خیز کوفه است و پیش رو، شهر شوم #شام....
پشت سر، خستگى و فرسودگى است و پیش رو التهاب و #اضطراب...
کاش کوفه، نقطه ختم مصیبت بود... کاش شهرى به نام شام در عالم نبود.
کاش در بین کوفه و شام ، منزلى به نام #نصیبین نبود و #سجاد در این منزل #باغل_و_زنجیر از مرکب فرو نمى افتاد.
کاش منزل'' #جبل_جوشن '' ى درنزدیکى شام نبود و #زنى از اهل بیت ، به ضرب #تازیانه ماموران ، کودکش #سقط نمى شد....
🖤کاش در بین کوفه و شام قریه اى به نام '' #اندرین'' نبود و اهالى و ماموران ، شب را تا صبح🌤 با #شادى و #طرب و #خواندن و #نواختن و #شراب نوشیدن ، آتش به دل کاروان نمى زدند.
کاش منزل '' #عسقلان '' ى در کار نبود و #دخترکى از مرکب نمى افتاد و زیر #دست_وپاى شتران نمى رفت و با #مرگش جگر تو را نمی گداخت.... کاش راه اینقدر طولانى نبود.... کاش هوا اینقدر گرم نبود،
💢کاش در منازل بین راه ، دشمن 🐲، شما را در ضل آفتاب ، رها نمى کرد...
تا تو ناگزیر شوى #سجاد بیمار را در زیر #سایه_شتر بخوابانى و کنار بسترش #اشک 😢بریزى و بگویى :_چه دشوار است بر من ، دیدن این حال و روز تو.
کاش سهم هر کدام از اسیران در شبانه روز #یک_قرص_نان نبود... تا تو ناگزیر نشوى نانهایت را به #کودکان ببخشى و از فرط #ضعف و #گرسنگى ، نماز شبت را #نشسته بخوانى.و باز همه این مصائب، قابل #تحمل بود اگر شهرى به نام شام در عالم نمى بود.... #کوفه اى که زمانى مرکز حکومت پدرت بوده است ، جان تو را به آتش کشید،...
#شام با تو چه خواهد کرد!؟
#ادامه_دارد....
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
9⃣5⃣#قسمت_پنجاه_ونهم
💢#شام با تو چه خواهد کرد⁉️
''شام '' ى که از #ابتدا مقر حکومت بنى امیه بوده است... و بر تمام منابر، هر صبح و ظهر و شام ، #علیه على خطبه خوانده اند و به او #ناسزا گفته اند،
''شام '' ى که #مردمش دست پرورده #یزید و #معاویه اند،... ''شامى '' ى که #نطفه اش را به #دشمنى با #اهلبیت بسته اند، با تو چه خواهد کرد؟!
🖤چهار ساعت، این کاروان #خسته و #مجروح و #ستم_کشیده را بر '' دروازه جیران'' نگاه مى دارند... تا شهر را براى #جشن این پیروزى بزرگ مهیا کنند....
به نحوى که دروازه از این پس به خاطر این معطلى چند ساعته ،⏰ '' #دروازه_ساعات'' نام مى گیرد.
پیش از رسیدن به شام ، تو خودت را به #شمر مى رسانى و مى گویى : بیا و یک #مردانگى در #عمرت بکن.
💢شمر مى گوید:
_باشد، هر خواهشى که کنى برآورده است. با تعجب و تردید مى گویى :
_نگاه نامحرمان، #دختران و زنان آل الله را آزار مى دهد. ما را از دروازه اى وارد شام کن که #خلوت_تر باشد و چشمهاى کمترى نگران کاروانشود.شمر#پوزخندى مى زند و مى گوید:_عجب ! نگاهها آزارتان مى دهد. پس از #شلوغترین دروازه شهر وارد مى شویم ؛
جیران!و براى اینکه دلت 💕را بیشتر بسوزاند، اضافه مى کند:
🖤_یک خاصیت دیگر هم این دروازه دارد. #فاصله اش با دارالاماره بیشتر است و #مردم_بیشترى در شهر مى توانند #تماشایتان کنند.کاروان در #پشت_دروازه ایستاده است... و تو به #سرپرستى و #دلدارى کودکانى مشغولى... که زنى پرس و جو کنان خودش را به تو مى رساند، پسر جوانى که همراه اوست ، کمى دورتر مى ایستد... و زن که به کنیزان مى ماند، به تو سلام مى کند و مى گوید:
💢_من اسمم '' زینبه'' است. آمده ام براى #خانمم خبر ببرم . شهر شلوغ است و ما نمى دانیم چرا. گفتند کاروانى از اسرا در راه است. آمده ام بپرسم که شما کیستید و در کدام جنگ اسیر شده اید.
تو سؤ ال مى کنى:_خانم شما کیست ؟
کنیز مى گوید:_اسمش؛ #حمیده است از طایفه بنى هاشم. و به جوان اشاره مى کند: _آن جوان هم پسر اوست. اسمش #سعد است سعد، قدرى نزدیکتر مى آید تا حرفها را بهتر بشنود.
🖤تو مى گویى :
_✨حمیده را مى شناسم. سلام مرا به او برسان و بگو من زینبم، دختر امیرالمؤمنین، على بن ابیطالب. و آن سرها که بر نیزه است ، سر برادران و برادرزادگان و عزیزان من است . بگو که...پیش از آنکه کلام تو به پایان برسد،... کنیز از شنیدن خبر، بى هوش بر زمین مى افتد.سر بلند مى کنى، جوان را مى بینى که #گریان و #برسرزنان مى گریزد.به زحمت از مرکب فرود مى آیى...
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
☁️به تصویر #زیبای 🌸تــــ💥ــو نگاه می کنم و مهربانی ات ،
که حتی از #پشت قاب شیشه ای
هم به من لبخند☺️ می زند...
☁️دلتنگی ات💔
رودخانه🌊 ای ست که به #دریا نمی رسد...!
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
#شبــــون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh