eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️گزیده‌ای از روایات جهاد با نفس 🔹 علیه‌ السلام فرمود: کسی است که وقتی شد، خوشنودی‌اش او را در و داخل نکند، و اگر به آمد خشمش او را از گفتن بیرون نبرد و در زمانی که دارد، قدرتش او را به به چیزی که حقی در آن ندارد، نکشاند. 📕وسائل‌الشیعه، ج١۵، ص١٩٢ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️امام‌ هادى‌ عليه السلام:  🔸«مَنْ اَطاعَ الخالِقَ لَمْ يُبالِ سَخَطَ المَخْلُوقينَ وَ مَنْ اَسْخَطَ الخالِقَ فَلْيَيْقَنْ اَنْ يَحِّلَ بِهِ سَخَطُ المَخْلُوقينَ». 🔹كسى كه از پيروى كند از بـاكى نـدارد، و كسى كه را به آورد، بايد باور كند كه بر او خشم خواهند آورد. 📕تحف العقول، ص ۴۸۲ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مهارت های ضروری در سبك زندگی اسلامی (بخش سوم) 💠برخی از مهارت هايی که در زندگی کسب آنها ضرورت دارد عبارتند از: 2⃣«مهارت مقابله با هيجانات» 🔹از ديگر مهارت هايی که انسان بدان نياز دارد، مهارت مقابله با شديد عاطفی است. انسان به طور طبيعى هر روز دچار انواع و اقسام می شود. هيجاناتی از قبيل ، ، ، و مانند آن تحت تاثير عوامل درونی و بيرونی اتفاق می افتد. هرکسی بايد نسبت به هيجان های خود و ديگران شناخت داشته باشد؛ زيرا و معرفت نسبت به به انسان کمک می کند تا راه هاى و مهار و را نيز بياموزد و هيجانات خويش را در راستای به کار گيرد. 🔹در براساس اصل پيش گفته و انسان های کامل، همواره و عوامل و آثار آن مورد توجه بوده، و حتی دستورها و راه هايی برای مهار و و بهره وری از هيجانات بيان شده است؛ زيرا با ، و ما ارتباط دارند و زندگی و ما را تحت تأثير مستقيم و شديد خود قرار مى دهند. در آيات و ، راه های مقابله با هيجاناتی چون ناکامی، خشم، بی حوصلگی، ترس و اضطراب و مانند آن بيان شده است. 🔹خداوند در آياتی از به عنوان نمونه راه های مقابله با هيجان های شديد خود و ديگران مانند هيجان خشم را بيان مى کند و می فرمايد چگونه انسان مى تواند خويش را مهار کرده و آن را فرو خورد. آگاهی نسبت به و علل و عوامل آن و اينکه هر مصیبتی در زندگی انسان بر اساس حکمت و مشيت الهى است به آدمی کمک می کند تا آنها را مهار نماید. (حديد، آيات ۲۲ و ۲۳) ... برگرفته از روزنامه كيهان، شماره ۲۱۲۰۴ به تاريخ، ص ۸ (معارف) منبع؛ وبسایت پژوهه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا می توان «عصمت» حضرت زهرا (علیها السلام) را با کلام پیامبر (صلی الله علیه و آله) اثبات کرد؟ 🔹 (علیها السلام) دخت گرامى پيامبر (صلى الله عليه و آله) از مقام والايى برخوردار بود. سخنان (صلى الله عليه وآله) در حقّ دخترش حاكى از و او از گناه است، آنجا كه درباره او مى فرمايد: «فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنّي فَمَنْ أَغْضَبَها أَغْضَبَني»؛ [۱] ( پاره تن من است، هر كس او را به آورد، مرا خشمگين كرده است). 🔹ناگفته پيداست كه خشم رسول خدا (صلى الله عليه وآله) مايه و ناراحتى اوست، و سزاى چنان شخصى در چنين بيان شده است: «وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ»؛ [۲] (آنان كه را آزار دهند، براى آنان است). 🔹چه دليلى استوارتر بر و او كه در حديث ديگرى رضای وى در گفتار پيامبر (صلى الله عليه وآله) مايه رضای خدا، و خشم او مايه خشم خدا معرّفى گرديده است، مى فرمايد: «يا فاطِمَةُ إِنَّ اللهَ يَغْضِبُ لِغَضَبَكِ وَ يَرْضى لِرِضاكِ»؛ [۳] (دخترم ! با خشم تو خشمگين، و با خشنودى تو، خشنود مى شود). 🔹به سبب داشتن چنين ، او است، و در حق او چنين فرموده: «يا فاطِمَةُ! أَلا تَرْضينَ أنْ تَكُونَ سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمينَ، وَ سَيِّدَةَ نِساءِ هذِهِ الاُمَّةِ وَ سَيِّدَةَ نِساءِ الْمُوْمِنينَ»؛ [۴] (دخترم ! آيا به اين كرامتى كه خدا به تو داده راضى نمى شوى كه تو، و سرور زنان اين امّت و سرور زنان با ايمان باشى). پی نوشت‌ها؛ [۱] فتح الباری شرح صحيح البخاری، العسقلانی الشافعی، دار المعرفة، ۱۳۷۹ق، ج ۷، ص ۷۹؛ نيز بخارى اين حديث را در صحيح البخاری، دار ابن كثير، اليمامة، بيروت، ۱۴۰۷ق، چ۳، ج۳، ص۱۳۶۱، باب (مناقب قرابة رسول الله (ص) و منقبة فاطمة (س) بنت النبي (ص))؛ ج ۳، ص ۱۳۷۴، باب (مناقب فاطمه (س)) آورده است. [۲] سوره توبه، آيه ۶۱ [۳] المستدرك على الصحيحين، الحاكم النيشابوری، دار الكتب العلمية، ۱۴۱۱ق، چ۱، ج۳، ص۱۶۷؛ مجمع الزوائد و منبع الفوائد، الهيثمی، ۱۴۱۲ق، ج۹، ص۳۲۸؛ حاكم در كتاب مستدرك احاديثى مى آورد كه جامع شرايطى است كه بخارى و مسلم در صحت حديث، آنها را لازم دانسته اند. [۴] المستدرك على الصحيحين، همان، ص ۱۷۰ 📕پيام امام امير المومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۸، ص ۴۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بیان فضائل و شخصيت حضرت فاطمه (سلام الله عليها) در کلمات علمای اهل سنت 💠عبدالحميد ابن ابی الحدید 🔹 گويد: (صلى الله عليه و آله) (سلام الله علیها) را بيش از آنچه كه مردم گمان داشته و به دختران شان احترام مى گذاشتند، گرامى مى داشت، تا آن جا كه از مرز نسبت به گذشت، نه يكبار بلكه بارها و در جاهاى گوناگون، در حضور عام و خاص فرمود: 🔹«انها سيدة نساء العالمين، و انها عديلة مريم بنت عمران، و انها اذا مرت فى الموقف نادى مناد من جهة العرش: يا اهل الموقف غضوا ابصاركم بتعبر فاطمة بنت محمد (صلى الله عليه و آله)»؛ (او و همتاى مريم دختر عمران است، به هنگام عبور از منادى از سوى عرش فرياد مى زند: اى اهل محشر ديدگان تان را فرو بنديد تا (سلام الله علیها) دختر محمد (صلی الله علیه و آله) عبور كند). 🔹اين حديث از احاديث صحيحه است و از اخبار ضعيفه و بى اعتبار نيست، (صلی الله علیه و آله) هنگامى او را به همسرى (علیه السلام) درآورد كه او را در آسمان با گواهى ملائكه به همسرى على (علیه السلام) در آورد، و نه يكبار بلكه بارها فرمود: «يوذينى ما يوذيها و يغضبنى ما يغضبها، و انها بضعة منى يريبنى ما رابها»؛ [۱] ( مى دهد مرا آن چه كه او را مى دهد، و به درمى آورد مرا آن چه كه او را به درمى آورد، او است آن چه كه او را كند مرا مى كند). 💠ابن صباغ مالکی 🔹 گويد: ما بخشى از ويژگی هاى برجسته، شرافت نسبى و ارزش هاى شخصيتى حضرتش را يادآور مى شويم: او « (سلام الله علیها» كسى است كه درباره اش آيه شريفه: «سُبْحانَ الَّذی أَسْرى‏ بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذی بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّميعُ الْبَصيرُ»؛ [۲] (پاك و منزّه است خدايى كه بنده‏اش را در يك شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصى- كه گرداگردش را پربركت ساخته‏ ايم - برد، تا برخى از آيات خود را به او نشان دهيم چرا كه او شنوا و بيناست) [۳] نازل شد؛ او نور خورشيد و ماه، ، ، و به اجماع و اتفاق نظر انديشمندان، و مى باشد. [۴] پی نوشت‌ها؛ [۱] شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۹، ص ۱۹۳ [۲] سوره مبارکه اسراء، آيه شريفه ۱ [۳] ترجمه آيت الله العظمی مکارم (دامت برکاته) [۴] الفصول المهمه، چاپ بيروت، ص ۱۴۳ 📕فاطمه زهرا (س) شادمانی دل پیامبر (ص)، احمد رحمانی همدانی، ترجمه: سیّد حسن افتخار زاده، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، قم، ۱۳۷۶ش، چ سوّم، ص ۵۵ و ۵۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه انسان می تواند از تسلّط و «وسوسه شیطان» در امان باشد؟ 🔹پاسخ این سؤال در «آیه ۲۷ سوره اعراف» آمده است. خداوند مى فرماید: «إِنّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ». (ما را اولیاء و سرپرستان قرار دادیم). یعنى آنها هرگز اجازه ورود به منطقه روح و قلب افرادى که آمادگى خود را براى پذیرش آنان اعلام نداشته اند، ندارند؛ و به تعبیر دیگر گام هاى نخستین از طرف خود برداشته مى شود، و اجازه ورود به کشور تن از طرف او داده مى شود، و تنها پس از موافقت خود انسان است که مى تواند از مرزهاى روح او بگذرد. 🔹بنابراین، کسانى که دریچه هاى خود را به روى ببندند، آنها قدرت عبور از آن را نخواهند داشت. آیات دیگر نیز شاهد این حقیقت است. در «آیه ۱۰۰ سوره نحل» مى خوانیم: «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُون». ( بر آنها است که به او عشق می ورزند و او را خود انتخاب کرده اند و کسانى که او را مى کنند). 🔹همچنین در «آیه ۴۲ سوره حجر» مى خوانیم: «إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلاّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوینَ». (تو بر بندگان من تسلط نخواهى داشت، مگر بر که از تو پیروى مى کنند). به تعبیر دیگر: درست است که ما و همکارانش را نمى بینیم، ولى به اصطلاح ردّ پاى آنها را مى توانیم مشاهده کنیم. 🔹هر جا است، در هر نقطه اى ، آماده است، در هر موقع پاى زرق و برق دنیا و به میان مى آید، به هنگام ، و در موقع برافروخته شدن آتش و غضب، حضور قطعى است، و گویا در چنین مواردى، انسان صداى او را با گوش دل مى شنود و ردپاى او را با چشم خود مى بیند. 🔹در این زمینه حدیث جالبى از (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «هنگامى که (علیه السلام) به قوم خود نفرین کرد (و هلاکت آنها را از خدا خواست و طوفان همه را در هم کوبید) نزد او آمده گفت: تو حقى بر گردن من دارى که من مى خواهم آن را تلافى کنم! نوح نبی عليه السلام (در تعجب فرو رفت) گفت: بسیار بر من گران است که حقى بر تو داشته باشم، چه حقى؟! گفت: 🔹همان نفرینى که درباره قومت کردى و آنها را غرق نمودى، و احدى باقى نماند که من او را گمراه سازم، بنابراین من تا مدتى راحتم، تا زمانى که نسل دیگرى به پاخیزند و من به گمراه ساختن آنها مشغول شوم. علیه السلام [با این که حداکثر کوشش را براى هدایت قوم خود کرده بود، در عین حال ناراحت شد و] به گفت: حالا مى خواهى چه جبرانى بکنى؟ 🔹گفت: در «سه موقع» به یاد من باش! که من نزدیک ترین فاصله را به بندگان در این سه موقع دارم: هنگامى که ، تو را فرا مى گیرد به یاد من باش! هنگامى که میان دو نفر مى کنى به یاد من باش! و هنگامى که با تنها هستى و هیچ کس در آنجا نیست باز به یاد من باش»! [۱] پی نوشت: [۱] بحار الانوار، ج ۱۱، ص ۳۱۸؛ و جلد ۶۰، ص ۲۲۲؛ خصال صدوق، ج ۱، ص ۱۳۲، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق؛ درر الاخبار، ص ۱۲۲، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامى، طبع اول، ۱۴۱۹ق 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیه، چ ۳۲، ج ۶، ص ۱۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن در مورد خشم و فرو بردن آن چه فرموده است؟ 🔹 و از خطرناكترين حالات انسان است كه اگر جلو آن رها شود، گاه به شكل يك نوع و ديوانگى و از دست دادن هر نوع كنترل بر اعصاب خودنمايى ميكند، و بسيارى از و جناياتى كه انسان يك عمر بايد كفاره و جريمه آن را بپردازد، در چنين حالتى انجام میشود. و همانند آتشى سوزان است كه گاه يك جرقّه آن، تدريجاً مبدل به دريايى از آتش میشود، و خانه ها و شهرهايى را در كام خود فرو مى برد. 🔹اگر تاريخ را ورق بزنيم و مشكلات عظيمى را كه در جوامع انسانى بر اثر آتش سوزان غضب و به وجود آمده بررسى كنيم، مشاهده میکنیم كه سرچشمه بسيارى از ضايعات، ناملايمات و حوادث دردناك، همين و غضب میباشد و خساراتى كه دامن افراد و خانواده ها و اجتماعات را گرفته از بيشترين خسارات است. با اشاره به اوصاف گروهى از مؤمنان پاكدل و مشمول عنايات حق، بعد از ذكر ايمان و توكل بر خدا، میفرمايد: «آنها كسانى هستند كه از و اعمال زشت اجتناب می‌ورزند، و هنگامى كه شوند [خشم خود را فرو مى برند و] عفو میکنند». [ترجمه آيه۳۷ سوره شوری] 🔹به تعبير ديگر آنها هنگامى كه در درونشان شعله ور میشود، خود را ميكنند و دست به انواع و جنايت آلوده نمیسازند. ذكر اين صفت بعد از مسأله اجتناب از گناهان بزرگ و اعمال زشت، شايد به اين جهت است كه سرچشمه بسيارى از ، حالت است كه را از دست عقل بيرون برده و آزادانه به هر سو مى تازد. جالب اينكه نمیفرمايد: آنها غضب نمیكنند، چرا كه و غضب به هنگام بروز ناملايمات سخت، برای هر انسانى طبيعى است، 🔹مهم آن است كه آنها بر مسلّطند و هرگز زير سلطه غضب قرار نمیگيرند، بخصوص اينكه وجود غضب در انسان هميشه جنبه منفى و ويرانگرى ندارد، گاه میشود كه بسيار سازنده است كه پرداختن به آن مجال دیگری می طلبد. همچنین در آيه ۱۳۴ سوره آل عمران، بعد از آنكه به ، وعده بهشت جاويدان را میدهد، آنهم بهشتی كه به اندازه آسمانها و زمين وسعت دارد، در بيان اوصاف آنها نخست مسأله انفاق را مطرح کرده و میفرماید: «اَلَّذينَ يُنْفِقُونَ فى السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ؛ اين كسانى هستند كه در وسعت و پريشانى میكنند»، سپس مى افزايد: «وَ الْكاظِمينَ الْغَيظِ؛ و خود را فرو مى برند» و در نتيجه «وَالْعافِيْنَ عَنِ النّاسِ؛ از میگذرند»، و در مجموع آنها ، «وَ اللّهُ يُحِبُّ الْمحسِنينَ؛ چرا كه خداوند را دوست دارد». 🔹جالب اينكه در آيه بعد ازآن وعده آمرزش و مغفرت به آنها داده شده، كه اگر لغزشى براى آنها پيدا شود، و گناهى ازآنها سر زند و به ياد خدا بيفتند و كنند، خداوند آنها را مشمول عفو خود قرار میدهد. اشاره به اينكه همانگونه كه آنها ديگران را عفو ميكنند و از خطاهايشان میگذرند، هم آنها را ميكند و از خطاهايشان ميگذرد. به هرحال از «كظم غيظ»، یعنی فرو بردن ، در اين آيه بعنوان يكى از «صفات برجسته پرهيزكاران» یاد شده است. 🔹و درآیه دیگر، سخن از خشم و غضب يكى از پيامبران الهى، يعنى (ع) نسبت به امت خويش است. حضرت يونس (ع) از هدايت قوم خود نااميد و بر آنها خشمگين شد، اما خشمى كه در ظاهر مقدس بود، ولى در واقع از عجله و دستپاچگى نشأت میگرفت و به همين دليل خداوند به خاطر اين «ترك اولى» او را در تنگناى شديدى قرار داد و او از اين «ترك اولى» توبه كرد، میفرمايد: «و ذاالنُّون [يونس] را [به يادآور] در آن هنگام خشمگين [از ميان قوم خود] رفت، و چنين مى پنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت [اما هنگامى كه در كام نهنگ فرو رفت] در آن ظلمت هاى متراكم صدا زد خداوندا جز تو معبودى نيست، منزّهى تو، من از ستمكاران بودم». [ترجمه آيه ۸۷ سوره انبياء] 🔹سرانجام و بعد از تحمل سختیهاى فراوان، خداوند توبه او را پذيرفت و بى آنكه در شكم نهنگ هضم شود، او را بيرون فرستاد، با تنى بسيار رنجور، ضعيف و ناتوان. جايى كه چنين خشمى را [كه زياد هم بى دليل نبود] خداوند بر پيامبرانش نمى بخشد، چگونه شعله هاى خشمى را كه از كينه توزى، انتقام، حسد و خوى هاى زشت ديگر زبانه مى كشد خواهد بخشيد؟ بديهى است منظور از خشم در اينجا خشم بر قوم گنهكار است، و منظور از جمله «فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ» در خود آیه، اين است كه او گمان میكرد، هجرتش از ميان آن قوم گنهكار كار بدى نيست كه در خور سرزنش و كيفر باشد، و منظور از اعتراف يونس (ع) به ظلم و ستم، همان ظلم و ستم بر خويشتن است كه گرفتار مجازات «ترك اولى» شد. 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر چ۱ج۳ص۳۷۷ منبع:وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آداب گفتگو با ديگران 🔸، به عنوان يکی از کم هزينه ترين امور، گرچه در بدو نظر بسيار آسان و بی مؤونه تلقی ميگردد، اما بايد گفت به کارگیری اين نعمت بی‌بديل که از امتيازات انسان است، و دارد که بدون آن، نه تنها بهره لازم حاصل نمی‌گردد، بلکه گاه مشکلات غير قابل حل و ضايعات جبران ناپذيری نيز به بار خواهد آمد. بخشی از اين که زمينه تفاهم بهتر را فراهم و ما را از لغزش های احتمالی ايمن خواهد ساخت، به شرح زير عرضه ميگردد: 🔹۱) سخن بگوييد و با سخن خود حق را بر ملا سازيد. ۲) از روی و آگاهی سخن گفته و هيچ گاه بدون تأمل کافی حرف نزنيد؛ به آثار و پيامدهای حرف های خود توجه کنيد. ۳) ، بدون عجله و با حرف بزنيد. ۴) و بجا سخن گوييد (سنجيده گويی) و حرف بيهوده (لغو) نزنيد. ۵) سعی کنيد تنها به هنگام صحبت کنيد. (کم گويی) ۶) و سخن گوييد. (آفه الکلام الاطاله) ۷) در نقل سخنان، را رعايت کنيد. ۸) در مورد امورى که به شما مربوط نيست، حرفی نزنيد. 🔹۹) هرگز به تکلم نکنيد؛ (دروغ، غيبت، تهمت، تمسخر، شايعه، افشای سر، هتک حرمت، عيب جويی، دشنام، تحقير، سخنان نيش دار و اختلاف افکنی). ۱۰) در وقت و هيجان، در امور مهم سخن نگوييد. ۱۱) هرگز الفاظ و و ناپسند بر زبان جاری نکنيد. ۱۲) در سخن گفتن را رعايت کنيد. ۱۳) سطح درک مخاطبان را رعايت کنيد. ۱۴) در بين صحبت ديگران، حرف نزنيد؛ (شنونده خوبی باشيد). ۱۵) بکوشيد تا سخنان شما همراه با تشويق ديگران باشد. 🔹۱۶) با سخنان خود، خوبی ها را به اطرافيان تلقين کنيد. ۱۷) نکات مثبت شخصيت افراد را يادآوری کنيد. ۱۸) در نقل لطيفه ها و سخنان خنده دار افراط نکنيد، و اگر قصد شوخی داريد، مخاطب را از جدی نبودن سخن خود آگاه کنيد. ۱۹) بهتر است در وقت صحبت، داشته باشيد. ۲۰) بهتر است در بيان نقاط ضعف ديگران از کنايه استفاده کنيد. ۲۱) هيچ گاه بی دليل کسی را با حرفهايتان نترسانيد. ۲۲) در محاورات، فرهنگ مخاطبين خود را در نظر بگيريد. [۱] ۲۳) و از روی محبت صحبت کنيد. 🔹۲۴) در وقت سخن گفتن، به حرکات فک و لب خود دقت کنيد. [۲] ۲۵) حرکت دست و حالات چهره خود را با سخنانتان هماهنگ کنيد. ۲۶) وقتی با افراد بزرگتر از خود سخن می گوييد، صدای خود را از صدای آنان بالاتر نبريد. ۲۷) اشتياق و آمادگی شنوندگان را برای شنيدن سخنانتان در نظر بگيريد. ۲۸) شايسته است بدون آن که اظهار بزرگی کنيد، سخنانتان موجب هشدار و موعظه برای ديگران باشد. ۲۹) سعی کنيد سخنان شما، را در دل شنوندگان زنده کند و نيز سخنان خود را با نام خدا آغاز کنيد. ۳۰) از کلمات بهره بگيريد. (عرض می کنم، خواهش می کنم، اختيار داريد و ضميرهای جمع مانند شما، ايشان، و...) 🔹۳۱) حتی المقدور از سخنی که بار منفی دارد، خودداری کنيد. (جملات تنفرآميز، يأس آور، حاکی از شکايت و گله، انتقاد آميز و سرزنش زا). ۳۲) در غير موارد لازم، از تکرار اظهارات خود بپرهيزيد و در صورت نياز، حرفتان را با بيانی رساتر تکرار کنيد. ۳۳) سعی کنيد از جملات امری، کمتر استفاده کنيد و از زياد به کار بردن ضمير «من» بپرهيزيد. ۳۴) از آميختن سخنان خود با اغراق و قسم زياد خودداری کنيد. در صورت نياز، همراه با دليل و برهان سخن گوييد. ۳۵) از به کارگيری کلمات و عبارات غيرمأنوس و ثقيل بپرهيزيد. 🔹۳۶) سزاوار است سخنان شما، هميشه همراه با نقل کلام بزرگان دين و حکمت و حاوی نکات باشد، تا به رشد مخاطبان منجر شود. ۳۷) دستور زبان فارسی را به خوبی فرا گيريد و از به کار بردن الفاظ غربی بپرهيزيد. [۳] ۳۸) در استفاده از کلمات با معانی مشترک، را در نظر داشته باشيد. ۳۹) تکيه کلام های زائد را با تمرين از سخنانتان حذف کنيد. (بله ـ راستش ـ خوب ـ و...). ۴۰) از پرخاشگری بپرهيزيد و با سخن با ديگران گفتگو کنيد. و پيوسته در نظر داشته باشيد که سخنان شما، حاکی از و ميزان شماست. «اللسان ميزان الانسان». [۴] پی نوشت‌ها؛ [۱] فرهنگ عمومی جملات و عبارات خاصی برای بيان شادی، غم، تبريک، تسليت و... دارد که بهتر است اين موارد را آموخته و رعايت کنيم. [۲] می توانيد در مقابل آيينه تمرين و حرکات نامناسب را اصلاح کنيد. [۳] صاحب نظرات فرهنگی، برای بسيارى از الفاظ نامأنوس واراداتی، معادل‌های فارسی مناسب انتخاب کرده اند. شايسته است طالب محترم اين موارد را شناخته و در به کارگیری و ترويج آن بکوشند. [۴] غرر الحکم، ۱۲۸۲ 📕آيين گفتگو در فرهنگ دین، ص ۱ - ۵ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️صفت رذیله «خشم» 🔹روشن‌ترین مصداق افراط در قوه غضبیه، است که از بدترین و خطرناکترین است. کسی که شد، خواسته یا ناخواسته مرتکب دشنام، بدگویی، دروغ و تهمت، شماتت، افشای اسرار مردم و گناهانی دیگر خواهد شد، که هریک از آنها برای فرو انداختن فرد از درجه انسانیت و اسلامیت بس است. (علیه‌ السلام) می فرماید: «الغَضبُ مِفتاحُ كُلِّ شَرٍّ» ( کلید هر بدی است). 📕 (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)، ص ۱۸۹ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پس از نفرین كردن و غرق شدن قوم حضرت نوح (عليه السلام)، «شیطان» چه نصیحتی به او کرد؟ 🔹پس از آنكه «قوم‌ حضرت‌ نوح» (عليه السلام) غرق شدند خدمت (عليه السلام) رسيد و گفت: تو خدمت بزرگى به من كردى، من نيز مى خواهم به تو خدمتى كنم! حضرت نوح (عليه السلام) با تعجّب پرسيد: چه خدمتى به تو كرده ام؟ گفت: اين جمعيّتى كه نفرين كردى و نابود شدند و نسل آنها را، شب و روز مى بايست وسوسه مى كردم و تلاش و زحمت مى كشيدم تا هدايت نشوند، اكنون كه هلاك شده اند تا مدّتى آسوده ام؛ 🔹زيرا كسانى كه من بر آنها سلطه داشتم نابود شده اند و آنها كه مانده اند سلطه اى بر آنان ندارم! (عليه السلام) با شنيدن اين سخن ناراحت شد و گريست. سپس خطاب آمد كه نصايح شيطان را بشنو. از اين روايت معلوم مى شود كه هم در گوشه وجدانش نقطه اميدى هست هر چند بيدار نمى شود. به هر حال خطاب به نوح پيامبر گفت: در سه جا مراقب من باش كه حضور جدّى دارم و به وسوسه مى پردازم: 1⃣«اُذْكُرْنِى اِذَا غَضِبْتَ» (به هنگام و به ياد من باش [كه بسيار به تو نزديكم]). بسيارى از «قهرها»، «نزاعها»، «طلاقها»، «گناهان» و مانند آن به هنگام و رخ مى دهد، و لذا توصيه شده به هنگام تصميمى نگيريد و از آن محل خارج شويد. 2⃣«وَ اذْكُرْنِى اِذَا حَكَمْتَ بَيْنَ اِثْنَيْنِ» (به هنگام بين دو نفر [نيز] به ياد من باش)، كه در چنين حالتى به تو نزديكم و سعى مى كنم تو را از مرز خارج كنم. 3⃣«و اذْكُرْنِى اِذَا كُنْتَ مَعَ إِمْرَأَةٍ خَالِياً لَيْسَ مَعَكُمَا اَحَدٌ» [۱] (و به هنگامى كه با زن بى مانعى خلوت كرده اى و هيچ كس غير از شما دو نفر در آنجا نيست [نيز مراقب وسوسه هاى من باش]). در چنين مكانى نفر سوم است و لذا خلوت با اجنبيّه را حرام شمرده اند. پی نوشت: [۱] الخصال‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، انتشارات اسلامى، قم، ۱۳۶۲ش، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۱۳۲ 📕داستان ياران، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: عليان نژادى، ابوالقاسم، ‏مدرسه امام على بن ابى طالب (عليه السلام‏)، قم‏، ۱۳۹۰ش، ‏چ اول‏، ص ۱۷۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️پيامبر اکرم (صلی الله عليه و آله):  🔸«مَنْ كَظَمَ غَيْظا وَ هُوَ قادِرٌ عَلى اَنْ يُنْفِذَهُ مَلأََهُ اللهُ أَمْنا وَ ايمانا». 🔹«هر كس در حالى كه می‌تواند خود را عملى كند، آن را فرو برد، خداوند او را سرشار از و می‌كند».  📕نهج الفصاحه، ح ۲۷۷۸ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حضرت زهرا (سلام الله علیها) نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از چه جایگاه و منزلتى برخوردار بودند؟ 🔹 (سلام الله علیها) دختر (صلی الله علیه و آله) کوثر فیض بخشى است که به وجود او، شماتت دشمنان پیامبر را، که آن حضرت را بى نسل و فرزند توصیف مى کردند، پاسخ داده و را نازل فرموده است: «انّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ...». سرور زنان عالم، نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) داشت، تا آنجا که درباره او فرمود: «فاطمة بَضعةٌ مِنّى، فَمن اَغضبها فقد اَغْضَبنى» [۱] ( پاره تن من است، هر که او را به آورد، مرا به خشم آورده است). 🔹می‌دانیم که به خشم آوردن (صلی الله علیه و آله)، موجب آزار اوست و هر که او را بیازارد، عذابى دردناک در انتظارش است، چرا که خداوند در آیه ۶۱ سوره توبه فرموده است: «آنان که را آزار مى دهند، عذابى دردناک براى آنان است». در روایتى دیگر است که آن حضرت، خشم و رضاى او را موجب خشم و رضاى خداوند دانسته و فرموده است: «اى ! خداوند به خاطر خشم تو خشم مى گیرد و با رضاى تو راضى مى شود». [۲] 🔹این، مقام والایى براى (سلام الله علیها) است، که خشم و رضاى او، معیار خشم و رضاى خداوند به حساب آمده و این بر او دلالت مى کند؛ خداوند چون عادل است و حکیم، جز بر کافر و گنهکار غضب نمى کند و جز از مؤمن و مطیع، راضى نمى شود. (سلام الله علیها) در سایه این کرامت، در زبان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) «سرور زنان جهان» گشت و آن حضرت فرمود: اى ! آیا نمى خواهى سرور زنان جهان و سرور زنان مؤمن و سرور زنان این امت باشى؟» [۳] 🔹با آن که (سلام الله علیها) است و گناه نمى کند، لیکن پیامبر نیست، چون میان عصمت و نبوت تلازمى نیست. حضرت مریم (سلام الله علیها) نیز به تصریح قرآن کریم معصوم بود: «إِنَّ اللهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَاصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ» [۴]، اما پیامبر نبود. خبر دادن از پاکى حضرت مریم (سلام الله علیها) پس از برگزیدگى او، بر پاکى او از گناهان و مخالفت او با آیین شرک که در زمان او حاکم بود دلالت مى کند. اما این که پیامبر نبود، روشن است و نیازى به بیان نیست، پس «دختر خاتم انبیاء» نیز «سرور زنان جهان» است و همچون مریم پاک، است و پیامبر نیست. پی نوشت: [۱] فتح البارى (شرح صحیح بخارى)، ج ۷، ص ۸۴؛ صحیح بخارى، ج ۶، ص ۴۹۱، (باب علامات النبوه) و ج ۸، ص ۱۱۰، (باب المغازى) [۲] مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۱۵۵؛ مجمع الزواید، ج ۹، ص ۲۰۳ [۳] همان، ص ۱۵۶ [۴] سوره آل عمران، آيه ۴۲ 📕سیماى عقاید شیعه، آیت الله جعفر سبحانی، مترجم: جواد محدّثی، نشر مشعر، چاپ دارالحدیث، بهار ۱۳۸۶، ص ۲۴۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel