eitaa logo
یادداشتها
543 دنبال‌کننده
52 عکس
48 ویدیو
0 فایل
یادداشتهایی پیرامون‌ مسائل اعتقادی فرهنگی اجتماعی و بازنشر یادداشتهای برگزیده. سید مهدی مرتضوی، عضو هیات علمی دانشگاه و علاقمند به پژوهشهای اعتقادی در قرآن و حدیث. لطفا نظر خود را درباره مطالب کانال به این آدرس ارسال فرمایید: @s_m_mortazavi
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم رحمت خدا بر شهید . به خانواده گرامی این عزیز تسلیت عرض می کنم. روایتهای مختلفی از شهید الداغی در این روزها صورت گرفته است. برخی از روایتها می تواند گسل اجتماعی پیرامون حجاب و امر به معروف را تشدید کند. برخی از آنها می تواند به همدلی بیشتر ایرانیان بینجامد. روایت حجه الاسلام را درستتر از سایر روایتها می دانم. ✍️ محسن قنبریان ؟! • به کرات گفته ام خاستگاه اصلی تحقق امر به معروف در جامعه، زن و مرد جامعه است. - هر طرحی که از آن ارتزاق نکند یا بدان نیانجامد، نه خودی است و نه شدنی! • ولاء متقابل اجتماعی در اسلام دو رو دارد: ۱. پناه دادن و حمایت از هم کردن (۷۲انفال) ۲. امر به معروف و نهی از منکر کردن همگانی و متقابل (۷۱توبه) ⬅️ اگر برای بخشی از جامعه (مثلا بی حجابها) به هرعلت (ساخت سیاسی یا برساخت رسانه ای) این ذهنیت ساخته شد که: تو فقط امر و نهی میشوی! اما نه حمایت میشوی! و نه حق امر و نهی متشرعان و حاکمان داری! گسست و گسل اجتماعی شکل می گیرد. ولاء طرفینی از کار می افتد و نهی از بی حجابی هم به مقاومت مدنی آنها اصابت می کند! • تمثال زیبای روی دیگر سکه ولاء متقابل است. - مصداق روشن "وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَٰئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ" است. او دختر کم حجاب را نهی از منکر نکرد، اورا یاری داد و مأوای او شد. چاقو خورد اما دختر ایران را تنها نگذاشت! جامعه آسیب دیده از بی حجابی، به این روی سکه ولاء مومنانه نیازمند است؛ تا گاردش بشکند و نصحیت برادرانه و خواهرانه بپذیرد. • این شهید عزیز را اگر همین گونه -که بود- روایت کنیم، به امر به معروف هم کمک می کنیم. اما اگر بعکس، مسبب خونش را بی حجابی و کم حجابی خواندیم (که بی سبب هم نیست!) و مایه شعار مرگ بر بی حجابش ساختیم؛ باز بجای التیامِ گسل و موثر کردن روی دیگر سکه ولاء اجتماعی (امر و نهی)، بر شکاف و گسست افزوده، امر و نهی ها را بی اثرتر می کنیم. ☑️ @m_ghanbarianhttps://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم ✍️ سید مهدی مرتضوی هر چه گشتم و فکر کردم تا آن چنان که شایسته است درباره معلم بنویسم چیزی در خور پیدا نکردم. از صمیم قلب در برابر همه معلمان عزیز خصوصا بزرگوارانی که از کودکی از آنها درس مهربانی آموخته ام و با قلب مهربان شان قلب مرا با مهربانی خداوند پیوند زدند خضوع می کنم. یکی از معلمان دوست داشتنی سرزمین ما استاد است. لحظات شیرین و دوست داشتنی حلقه درس استاد شفیعی کدکنی در شعر مرحوم هویداست. او در این شعر، سه شنبه‌ها را می‌نامد از این جهت که می‌توانسته در کلاس دکتر شفیعی کدکنی حضور داشته باشد. از این دست معلمان عاشق در سرزمین ما بسیارند. دست همه آنها را می بوسم و شعر قیصر عزیز را به آنها تقدیم می کنم. مشتاق شنیدن و خواندن خاطرات زیبای شما از معلمان دوست داشتنی هستم. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم 11 اردیبهشت 83 سالگرد رحلت پدر و راهبر طنز و طنازان ایران زمین در دهه شصت و هفتاد است. آشنایی با شخصیت صابری و طنز او برای جوانان ما لازم و واجب است. هم جوانان متدین و هم جوانان منتقد نظام. او معلم نقد خیرخواهانه یا است. متن زیر بخشی از سخنان ابوالفضل زرویی نصرآباد درباره صابری و مجله گل آقا است. زرویی از طنزپردازان و برجسته ترین نویسندگان گل آقا بود. زنده یاد صابری همواره او را فرزند خود خطاب می کرد. ✍️ ابوالفضل زرویی نصرآباد یکی از مؤلفه‌ها‌ی طنز گل آقایی پای‌بندی به عفت کلام است؛ چیزی که تا پیش از آن یا کمتر رعایت می‌شد یا اساسأ جزء خصایص طنز شمرده نمی‌شد. شخصیتش به گونه‌ای بود که بی‌ادبی را در طنز بر نمی‌تافت. یادم هست حتی به کلمه «خر» در طنز آلرژی داشت. دومین ویژگی این‌که طنز صابری، «طنز برانداز» نبود. طنز دهخدا از سر عناد با حکومت نوشته شده است. یعنی دهخدا دارد می‌نویسد که حکومت سلطنتی که به هیچ وجه تن به مشروطه نمی‌دهد؛ بر افتد و یک حکومت مشروطه روی کار بیاید. آقای صابری نمی‌خواست حکومت عوض کند. خودش هم بارها می‌گفت من نه‌تنها هیچ عنادی با جمهوری اسلامی ندارم، بلکه شدیدأ‌ آن را دوست دارم. نظام را دوست دارم، رهبر را دوست دارم و این‌ها باور قلبی من است. یک‌بار در دفتر آقای صابری صحبت می‌کردیم. با همان لحن همیشگی‌اش گفت: «ملا! تو فکر می‌کنی من شوخی می‌کنم که می‌گویم آقا را دوست دارم؟ می‌خواهی بروم وسط میدان آرژانتین بایستم و داد بزنم من آقای خامنه‌ای را از ته دلم دوست دارم؟ با کسی هم تعارف ندارم که کسی بخواهد به شوخی کنایه‌ای به ایشان بیاندازد.» این جزو‌ باورهای قلبی‌اش بود. دودوزه هم بازی نمی‌کرد. و ویژگی دیگرش هم پای‌بندی به انصاف بود. چیزی که شاید در کار خیلی‌ها کمرنگ باشد. اصولأ طنز موقفی است برای اغراق یا به قول فرنگی‌ها، اگزجره کردن. این اغراق زاییده شرایط طنز است. ولی صابری معتقد بود که نباید اغراق، چه در این متن و چه در کاریکاتور، به حدی بشود که باعث شکستن دل کسی شود که درباره‌اش حرف می‌زنیم. یعنی وقتی خود او کار را می‌بیند ناراحت نشود، یا وقتی فرزندش جلوی هم‌کلاسی‌هایش آن را می‌بیند یا زن و بچه‌اش آن را می‌خوانند، از داشتن چنین پدر و همسری خجالت نکشند. یعنی با این که از او انتقاد شده، رویش بشود که مجله را خانه ببرد و بگوید گل‌آقا این را در مورد من نوشته است و دیگران حظ کنند. https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم ✍️ سید مهدی مرتضوی حدود دو سال پیش مسوول محترم سازمان تبلیغات اسلامی استان اصفهان در دانشگاه معارف قرآن و عترت درباره ضرورت سخنرانی کردند. شخصیتی دوست داشتنی و قابل احترام داشتند و مطالب ایشان نیز بسیار مفید بود. پس از سخنرانی خدمت ایشان عرض کردم: همه مومنان خود را موظف می دانند نهی از منکر و امر به معروف انجام دهند. اما مشکل اساسی آن است که شیوه صحیح و تأثیرگذار آن را نمی دانند و‌ بعضی وقتها با واکنش تند مواجه می‌شوند. اگر نهی از منکر نکنند، دچار خواهند شد و اگر نهی از منکر کنند در برخی مواقع اقدام خود را منکری بزرگتر خواهند یافت که نتیجه معکوس دارد. کاش نهادهای فرهنگی و روحانیت در کنار تحریض و تشویق مومنان به امر به معروف و نهی از منکر، آن را هم آموزش می دادند و اجرای آن را در جامعه فراهم می‌کردند. تأکید صرف بر ضرورت و وجوب امر به معروف و نشان ندادن روش صحیح و موثر آن، جز خاطر و مومنان نتیجه دیگری ندارد. اطمینان دارم اکثر مومنان اگر روش صحیح امر به معروف را بدانند تردیدی در انجام آن نخواهند داشت. آشنایی فعالان و سیاستگذاران فرهنگی با از منظر قرآن و اهلبیت ع کمک می کند تا زمینه مناسب برای فعالیت و اقدام و حتی در زمینه عفاف و حجاب فراهم گردد بدون آنکه چنین اقدامانی به تنش و ایجاد اجتماعی بینجامد. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم ✍️ دکتر حبیب الله بابایی «خوارج نو» در ایران امروز پیش از این در مقالۀ «تفکر اجتماعی خوارج» بر اصل «گسست میانِ من و دیگری» به مثابه نخستین اصل در اندیشه خوارج پرداخته‌ام، اینکه هرکسی از من نیست در دارالکفر هست. این اصل، پایه‌ای موثر در اخلاق دینداری خوارج و خودشیفتگی و خودارضاییِ دینی و سیاسی آنها در برخوردهای اجتماعی¬ با دیگران بوده و همین نیز موجب انسداد گفتگوی خوارج با اغیار بوده است. آنگاه که این مقاله را می‌نوشتم فکر می‌کردم مصادیق مهم از این جریان را می‌توان در برخی از خطبا و گاه روحانیان لج‌باز در ایران مشاهده کرد، لیکن تجربه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی در ایران نشان داد که روحیۀ خوارجی صرفا یک روحیۀ دینی و مذهبی نبوده، بلکه قالب‌های روشنفکری و گاه ریشه‌های دانشگاهی عمیقی دارد، قالب‌هایی که دارالکفرش را از خودی‌ها شروع می‌کند، «دیگری»هایش را از خودی‌ها و «خودی»هایش را از بیگانگان برمی‌گزیند، و به رغم ادعای گفتگوی تمدن‌ها، نمی‌تواند همین گفتگو را در وطن بوجود آورد و بلکه در دام تئوری های جدید خشونت می‌افتد. اصل دیگر در عقاید اجتماعی خوارج، اصل «عدم تبعیض ایمان» است، اینکه ایمان یک امر به هم پیوسته است و قابل تجزیه (بعض بعض کردن) نیست. از این رو کسی یا ایمان دارد و یا ندارد و کافر است. کسانی که گناهکاراند، نمی¬توانند ایمان داشته باشند و کسی هم که ایمان ندارد کافر و مهدور الدم است. دوباره زمانی که این مقاله را می‌نوشتم تصورم این بود که مصادیق این اصل را باید در میان برخی از روحانیون انحصارطلب جستجو کرد، لیکن بعدها دیدم این سخت‌گیری و گاه ساده‌لوحی را می‌توان در میان برخی جریان‌های روشنفکری در ایران نیز پی گرفت. بر اساس چنین اصلی همه باید نابِ ناب باشند و جامعه نیز باید مبرای از خطا باشد (برای همین، این طیف یا سفید سفید می بینند و یا سیاه سیاه). دشوارتر اینکه، نه تنها افراد جامعه باید مصون از خطا باشند، بلکه دولت اسلامی نیز باید خالی از ضعف و اشتباه باشد. از این نظر، اگر دولت جایی مرتکب خطا شود گناه کبیره کرده و «کافر» و «مرتد» می¬شود و در این صورت نه تنها باید از آن سرپیچی کرد بلکه باید با ایشان «جهاد» نمود. (اصل «استعراض» یا «اعدام مرتدان»). قاعدۀ دیگر در رفتار اجتماعی خوارج تقدم «شور» بر «عقلانیت» است. شور و هیجانات نفسانی (passion) همواره یکی از محوری¬ترین پرسش¬ها در اندیشه سیاسی بوده و هست. اندیشمندان بسیاری مانند اسمیت و پاسکال و دیگران در مورد امکان مهار (harnessing) و یا سرکوب (repressing) هیجانات نفسانی و غریزی سخن گفته¬اند و کسانی نیز با عنوان کردن "کنترل آتش با آتش"، شورهای نفسانیِ خطرناک را قابل کنترل با شورهای و هیجانات دیگر تلقی کرده اند. در این باره برخی نیز تأکید کرده‌اند که تا زمانی که شورهای نفسانی از رهگذر عقل و اندیشه تعدیل نشود (تبدیل به interest نشود) نظم اجتماعی بوجود نمی‌آید. آنگاه که این مقاله را می‌نوشتم دوباره مصادیق آن را در میان برخی از جریانات مذهبی و گروه‌های به اصطلاح فشار انقلابی می‌دیدم، لیکن الان که تحولات پیرامونی‌ام را می‌بینم تقدم هیجانات و شورهای کور نفسانی بر عقل و اندیشه، و تقدمِ تعصب‌های کور بر قانون و اخلاق را در جریان‌های مدعی مدرنیته درایران بوضوح می‌بینم. به نظرم آنچه در دو سویۀ به اصطلاح نخبگانی ایران می‌توان مشاهده کرد، دو گونه از خوارج‌بودگی است که مسیرهای گفتگو را از هر دو سویۀ عرفی و مذهبی در ایران به انسداد می‌برد و تراکمی از نفرت و خشونت را در جامعه بوجود می‌آورد. جنس این خوارج‌بودگی در ایران، جنس اخلاقی است و نه اندیشه‌ای، و باید آن را در نظام آموزش و پرورش‌مان چاره کنیم. لیکن عجالتا امروزه لازم است دلسوزان نظام از هر دو طرف برای شنیدن از یکدیگر (حسن الاستماع به مثابه اساس در صورتبندی گفتگوهای سازنده) اندیشه کنند و زمینه‌های لازم را برای ایجاد ارتباطی موثر با یکدیگر و گفتگو با نسل منتقد و گاه معترض (که بسیاری از آنها در خانه هستند و نه در خیابان) فراهم آورند. یکی از نقطه‌های مهم گفتگو که باید در مورد آن فکر کرد و به توافقی در سطح ملی رسید، «فرایند مسالمت‌آمیز نقد و مکانیسم‌های قانونی آن» است تا بتوان انتقادات دلسوزان انقلاب و نخبگان جامعه برای اصلاح رویه‌ها و اقدامات به موقع را شنید. @Habibollah_Babaihttps://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم یادداشت جناب مهدیان را امشب دیدم. لحن آن ممکن است موجب رنجش برخی دوستان عزیز گردد. اما حاوی نکاتی جالبی است که خواندنش را ضرورت می بخشد. ✍️ علی مهدیان نگاه درست شیخ حسین 🔹ترمیم دو قطبی های اجتماعی و دردهای کهنه آن فقط به سخن نیست نیاز به رشد نگرشها و تغییر اخلاقمان دارد. شما هم دیده اید، من هم دیده ام کسانی که عادت کرده اند از موضع قدرت حرف بزنند، تهمت بزنند، بترسانند، توهین کنند، چون فکر میکنند طرف حق ایستاده اند. حالا چه کسی و چه زمانی باید یقه این جماعت را بگیرد و بگوید تو هم ظلم میکنی، ظلم به کسی که چون خطاکار است جز خدا کسی را ندارد که این مظلومیتش را پیش او ببرد. 🔹 ظلم های کوچکی که چه بسیار آدمها را از جبهه حق بیرون انداخته و قیامت معلوم میشود چقدر از این جهت همگی مسوولیم. طرف مجرم است چرا به او توهین کنیم؟ چرا بترسانیمش؟ به چه حقی با بی قانونی سراغش برویم، خانواده اش را بترسانیم؟ بله اینها کم است میدانم. ولی آن مقدارش که هست، چه کسی و چه زمانی باید این اخلاق زشت رخنه کرده در برخی را بر ملا کند؟ 🔹 در جلسه ای که قرار بود در حضور رهبری برگزار شود قبل از حضور ایشان دیدم یکی از مسوولین انتظامات بیت، جلوی همه جمعیت با بی ادبی و بی احترامی با مداح جلسه سخن گفت و او را جلوی همه جمعیت خرد کرد. از این خطا ها کم ندیده ایم و ندیده اید در بخشهای مختلف. راهش این است که نگاهمان رشد پیدا کند و اخلاقمان را رشد دهیم. همه مان. همه مان به فکر خودمان باشیم. بسیاری از آدمهای دل زده دلیل دل خوریشان اخلاق امثال من بوده در تعاملاتمان. پناه بر خدا. خدا رحمت کند سردار شهید قدس را میگفت دفاع از حرم، دفاع از حرمت قلب این مردم است که از کعبه بیشتر احترام دارد. 🔹مثل آب خوردن آدمها را بیرون جبهه انقلاب قرار میدهیم. منافق مینامیم. سالها قبل در مباحثاتی چقدر تلاش کردم به عده ای بفهمانم حق ندارند به کسی مثل مرحوم هاشمی تهمت نفاق بزنند ولو هزار جور نقد به افکار و رفتارش داشته باشیم، به فلان مسوول و سیاستمدار علنا تهمت نفاق و در جبهه دشمن بودن نزنند. 🔹عادت کرده ایم این و آن را از قطار انقلاب پیاده کنیم و غیر خودی بنامیم. خدای متعال در قرآن بین «ضعیف الایمان» و «منافق» فرق میگذارد. جریان ضعیف الایمانها در درون جبهه حقند و در تعامل با کل بدنه جبهه حق، پیامبر ص با دیگران( که فاصله ایمانیشان با او قابل تصور نیست) پر از مهر و محبت و صمیمیت بود، ما چه مان شده؟ 🔹آیا نمیشود مثل سردار شهید هم جلودار بود و پیشران و هم کرامت آدمها را در مرزهای جبهه حق حفظ کرد و به آنها احترام گذاشت؟ به جای گیر دادن به شیخ حسین، مقابل او شاگردی کنیم، وعظ بشنویم، ما باید تغییر کنیم. باید رشد کنیم. انقلاب البته تقریری تنزیهی و سختگیرانه دارد شاید به آن معنا انقلابی فقط پیامبر اکرم ص باشد و معصومینش، اما انقلاب تقریری تشبیهی و گسترده هم دارد که خیلی ها را شامل میشود، حتی به تعبیر امام روح الله، اکثر مردم دنیا بهشتی اند، ولو در بالاترین مراتب بهشت نباشند، اکثر خطاکاران عالم حتی اهل علمشان ، جاهل قاصرند. بیایید توبه کنیم از این همه تنگ نظریهایمان، تهمت زنی هایمان، حرمت شکنی هایمان که زیر پوست قداست و حرف حق پنهانش کرده ایم. این ها به معنای ندیدن قله ها و رشد یافته ها و کنار گذاشتن حرف حق و یا امر به معروف و نهی از منکر نیست. شب قدر باید هویت رحمه الله الواسعه بودن را در جان ما بنشاند. 🔹از یکی از همرزمان شهید مظلوم قدس که آزاده هم بود شنیدم، حاجی از او خواسته بود رزمنده ای را که در دوران اسارت او را لو داده بود و با دشمن همکاری کرده بود ببخشد. وقتی رفیقش تعجب میکند که چرا؟ به او میگوید اگر یکی از تهران تا اهواز میآمد برای جنگ و پشیمان میشد و بر میگشت باید خادمش میبودیم تا چه رسد به این رفیق خطاکارت. 🔹شیخ حسین خوب گفت. درست گفت. مثل همیشه به جا گفت. سایه اش مستدام. ما باید فکری به حال خود کنیم .... @ali_mahdiyanhttps://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم ✍ سید مهدی مرتضوی روز گذشته سخنان محترم در فضای مجازی بازتاب گسترده پیدا کرد. ایشان در تئاتر عروسکی ایثار خطاب به بانوانی که پوشش نامناسب داشتند مطالب زیر را بیان کرده و جلسه را ترک کردند: من اگر می دانستم این جلسه این جوریه اینجا نمی آمدم .... سایتها فردا می زنند نماینده ولایت فقیه در یک جلسه ای شرکت کرد که یک عده دختران در آنجا کشف حجاب کردند بنده از همه کسانی که اینجا کشف حجاب کردند بیزارم ... من از همه کسانی که اینجا حجاب رو رعایت نکردند و توصیه می‌کنم مثل دختران ما که محجبه در اینجا شرکت کرده اند این جور زندگی بکنید. 🔸 نسبت به همه روحانیت و ائمه جمعه بزرگوار از جمله امام جمعه محترم رشت، ادای احترام می کنم. حفظ احترام همه بندگان خدا واجب است. حفظ احترام مومنان و روحانیت محترم برای ما واجب است. با کمال خضوع و تواضع نسبت به امام جمعه محترم رشت و همه کسانی که با سخنان ایشان موافقند عرض می کنم: 🔸 به نظر می رسد فرمایش شما درباره ابراز بیزاری از همه کسانی که کشف حجاب کرده اند با ع سازگار نمی باشد. فرمایش حضرتعالی با سخنان اخیر درباره بانوانی که کشف حجاب کرده اند نیز تعارض دارد. 🔸 ناراحتی شما و متدینان از مواجه شدن با بانوانی که در یک جشنواره رسمی بدون پوشش مناسب حاضر شده اند، قابل درک و قابل احترام است. شاید اگر ما هم به جای شما بودیم واکنشی مثل شما می داشتیم. همه ما در شرایطی که تحت فشار روانی شدید قرار می گیریم ممکن است واکنشی ناصحیح نشان دهیم. 🔸 حضور شما در چنان جمعی بدون هیچ واکنشی نسبت به کشف حجاب بانوان و و در برابر این رفتار نامطلوب قابل پذیرش نبود. قطعا شما باید واکنش نشان می دادید. اما چگونه؟ پاسخ بسیار ساده و از جهتی دشوار است. 🔸 می شد برای این دختران و بانوان پدری کنید و بین آنها و فعل نامطلوبشان تمایز قائل شوید و ضمن احترام و نسبت به آنها از ایشان بخواهید به احترام مومنانی که در آن جمع حاضرند حجاب را رعایت کنند. در این صورت عقل و قلب سایر حاضران و وجدان خود بانوانی که کشف حجاب کرده اند نیز با شما همراه می شد. 🔸 برای مومنان در هر اتفاق تلخ و شیرینی، خیری نهفته است. شاید این اتفاقات به ظاهر ناخوشایند سبب خیر شود و ما را وادارد با جدیت و دقت بیشتری به ع مراجعه کنیم و با زبان و رفتارمان محاسن کلام اهلبیت را در عالم منتشر کرده و امر ایشان را زنده کنیم. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم متن زیر نوشته یکی از فعالان فضای مجازی است. درستی است. کاش همه ما با هر سلیقه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بر اساس این قاعده عمل می کردیم: به جای یکدیگر، اعتقاد یا رفتار غلط یکدیگر را نقد می کردیم. در این صورت نقدمان و می شد. به جای از اشخاص از رفتار غلطشان تبری می جستیم و به خودشان احترام می گذاشتیم. در این صورت، به خصومتها دامن نمی زدیم و های بهتری برای یکدیگر می شدیم. ✍️ میلاد خرسندی عده ای می گویند رشت باید می گفت من از دختران بیزاری می جویم نه از خودشان. احتمالا منظور امام جمعه رشت هم همین بوده و نتوانسته به خاطر جو سنگین جلسه آن را منتقل کند. اما بعضی از همین افراد، خود امام جمعه را مورد هجوم قرار می دهند نه فعل او را. چرا به حرف خودتان پایبند نیستید؟! ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم ✍️ سید مهدی مرتضوی روز پنجشنبه ۱۴ اردیبهشت ۴۰۲ نشستی برای بزرگداشت در دانشگاه معارف قرآن و عترت برگزار شد. روحانی بزرگواری که سخنران مراسم بودند به داستان مواجهه خود با بانوان کرده در حرم اشاره کردند. 🔹 ایشان هنگام ورود به حرم با تعدادی بانوی کشف حجاب کرده مواجه می شوند. قصد می کنند به طرف آنها بروند و با ایشان صحبت کنند. اطرافیان می گویند، پیش از این بانویی که خودش چادری نبوده با آنها سخن گفته اما کار به دعوا و بی احترامی کشیده و صلاح نیست که یک روحانی با آنان سخن بگوید. 🔸 این روحانی به سمت بانوان کشف حجاب کرده می رود و دقایقی با آنها سخن می گوید. پس از اتمام سخنان وی آن بانوان خود را می پوشانند. حتی دختر نوجوان همراه آنان که کمتر از ده سال داشته با پارچه ای کوچک سر خود را می پوشاند. پس از دور شدن آن روحانی از جمع مذکور، مردم حاضر در حرم به سمت ایشان می آیند و از ایشان استقبال می کنند. 🔸 پس از پایان جلسه از این روحانی بزرگوار درخواست کردم داستان گفتگوی خود با بانوان کشف حجاب کرده در حرم را بیان کنند. ایشان گفتند: به جمع بانوان نزدیک شدم. دیدم در میان آن جمع دو نفر مسن تر هستند. به آنها سلام کردم و گفتم احسنت بر شما که این جوانان را برای زیارت به حرم آورده اید. یکی از آنها باافتخار گفت من از این جوانان خواستم که برای زیارت بیایند و از سخن من ابراز خشنودی کرد. سپس درباره فضائل امامزاده و اهمیت زیارت او چند دقیقه سخن گفتم. ضمن صحبتهایم آن جمع از من پذیرایی می کردند. در نهایت گفتم دو نکته می خواهم خدمت شما عرض کنم. اول اینکه هر مکان و موقعیتی اقتضائات خود را دارد و ما برای حضور در آن موقعیت آن اقتضائات را رعایت می کنیم. مثلا وضع ما برای حضور در جشن متفاوت از وضع ما برای حضور در مراسم عزاست. در مراسم عزا لباس سرخ نمی پوشیم. اینجا هم حرم حضرت سلطان علی است و مناسب است به احترام ایشان با وضعیتی حضور پیدا کنیم که با شأن این امامزاده محترم تناسب داشته باشد. نکته دوم آنکه در این حرم معمولا کسانی حضور پیدا می کنند که محجبه هستند. شما اهل محبت هستید. چنانکه در این چند دقیقه با محبت از بنده پذیرایی کردید. برای ابراز محبت به زائران امامزاده مناسب است هنگام حضور در حرم، موجبات خوشحالی آنها را فراهم کنید و کاری نکنید که موجب رنجش خاطر آنها شود. پس از شنیدن سخنان این روحانی بزرگوار صورت ایشان را بوسیدم. 🔸 نحوه سخن گفتن این روحانی بزرگوار با آن بانوان، نشان دهنده ایشان است. یعنی عواطف و احساسات آنها را درک کرده و در نظر گرفته اند و متناسب با احوال آنها با ایشان سخن گفته اند. علاوه بر آن توانسته اند با سخنان خود، هوش عاطفی مخاطبان را بیدار کنند به گونه ای که عواطف سائر زائران را درک کرده و به خواست ایشان احترام بگذارند. 🔸 ریشه این برخورد مناسب صرفا نیست. اگر ایشان بانوان کشف حجاب کرده را کافر و بی دین و معاند تلقی می کردند، نمی توانستند با ملایمت و احترام با آنها سخن بگویند و ارتباط انسانی صحیحی بین آنها برقرار نمی شد و کار به جدال و بی ادبی می کشید. شناخت صحیح مرز ایمان و کفر، زمینه را برای ارتباط فعال ایشان با بانوان کشف حجاب کرده و تأثیر مثبت بر آنها فراهم کرده است. راه بهبود وضعیت حجاب در جامعه نیز آن است که همگان شناختی صحیح از نسبت اعتقاد باطل و رفتار غلط با ایمان و کفر پیدا کنند. بدین ترتیب یکی از مهمترین موانع رشد هوش عاطفی ایرانیان برطرف خواهد شد. اگر امر به معروف و فعالیت فرهنگی در زمینه عفاف و حجاب را بدانیم، گره ها گشوده خواهد شد. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
💠 امر به معروف متفاوت مشهور است که آیت الله با شاگردانش وارد قیصریه شد که صدای مجلس طرب به گوششان خورد، یکی از شاگردان خواست آن مجلس را به هم بزند که جهانگیرخان مانع شد و گفت این شیوه امر به معروف و نیست و با شاگردان به آن مجلس وارد شد؛ با ورود وی صاحبان مجلس دستپاچه شدند. جهانگیرخان از هرکدام خواست بنوازند و تک تک ایرادات فنی آن ها را گرفت. جمع را شگفت زده کرد و آخر سرگفت من هم عمری در این فضا بودم ولی توبه کردم و بعد شروع به خواندن حدیث و آیه و نصیحت کرد تا آنجا که مجلس به مجلس گریه تبدیل شد و همه توبه کردند. 🔗https://eitaa.com/takhtefoulad_irhttps://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم احتمالا درباره مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه عفاف و حجاب چیزهایی شنیده اید و اینکه نهادهای متعدد فرهنگی موظف شده اند در این زمینه کار فرهنگی انجام دهند اما اقدام جدی ای انجام نشده است. در یادداشت بعدی، درباره مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و چرایی اجرا نشدن آن توضیح خواهم داد. فعلا یادداشت آقای فتحی را بخوانید. ✍️ شیخ فرهاد فتحی میگه چرا وضع حجاب اینجوری شد؟ میگم چون ۲۶ نهاد متولی امر عفاف و حجاب هستند ولی ظاهرا پاکار نبوده و نیستند. میگه عجب نمیدونستم! حداقل بگو اسم هاشونو بدونیم. میگم بله خیلی ها مثل شما اطلاع ندارند، به نظرم خودشون هم اطلاع ندارد! وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ۲۱ وظیفه، وزارت بازرگانی با ۱۳ وظیفه، سازمان صداوسیما با ۳۱ وظیفه، نیروی انتظامی با ۲۱ وظیفه، سازمان جوانان با ۱۴ وظیفه، سازمان تبلیغات اسلامی با ۱۲ وظیفه، وزارت آموزش‌و‌پرورش با ۲۱ وظیفه، وزارت علوم با ۱۷ وظیفه، مرکز زنان و خانواده با شش وظیفه، وزارت ارتباطات با هشت وظیفه، سازمان تربیت بدنی با ۱۸ وظیفه، شهرداری با ۱۰ وظیفه، وزارت بهداشت با ۱۷ وظیفه، ستاد امر به معروف و نهی از منکر با ۱۱ وظیفه، سازمان بهزیستی با پنج وظیفه، وزارت امورخارجه با ۱۰ وظیفه، وزارت کار با پنج وظیفه، مجلس شورای اسلامی با هفت وظیفه، وزارت کشور با ۱۱ وظیفه، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی با ۹ وظیفه، قوه‌قضائیه با پنج وظیفه، وزارت مسکن راه و شهرسازی با ۹ وظیفه، سازمان میراث فرهنگی با ۱۱ وظیفه، بسیج با شش وظیفه، وزارت راه با هفت وظیفه و سازمان تبلیغات اسلامی با ۱۲ وظیفه، سازمان‌ها و نهاد‌هایی هستند که در مصوبه ۴۲۷ شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۷۶ تصویب شد و برای گسترش عفاف و حجاب نوع وظایفشان هم ذکر شده است. میگه حاجی عجب، من فکر میکردم فقط پلیس باید یه کاری بکنه پس باید همه بیان وسط میدون و کم کاری گذشته را هم جبران کنند. میگم بله ولی برخی از این عزیزان فقط جمله کارفرهنگی باید بشود را یاد گرفتند ولی نمیدونند خود اینا مخاطب این جمله خودشون هستند و سالها بودجه گرفتند تا کار فرهنگی انجام بدهند ولی نهایتا با این وضعیت روبرو هستیم، اول باید این عزیزان را توجیه کرد بعد ببینیم چی میشه.... eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1https://eitaa.com/yad_dashtha
یادداشتها
بسم الله الرحمن الرحیم احتمالا درباره مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه عفاف و حجاب چیزهایی ش
بسم الله الرحمن الرحیم ✍️ سید مهدی مرتضوی بارها شنیده ایم که بر اساس مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی بیش از بیست نهاد فرهنگی باید در زمینه عفاف و حجاب فعالیت کنند. در کنار این نهادها، نیروی انتظامی و قوه قضائیه نیز باید از این فعالیتهای فرهنگی پشتیبانی انتظامی و قضائی نمایند. و بارها شنیده ایم که از بین تمام نهادهای موظف در این زمینه، فقط نیروی انتظامی وظیفه خود را انجام داده است و سایر نهادهای فرهنگی به وظایف خود عمل نکرده اند. اواسط تابستان ۴۰۱ یک جلسه در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، با حضور تعدادی از مسوولان دغدغه مند در زمینه برگزار شد. ناخواسته در این جلسه غیر رسمی حضور داشتم. یکی از محورهای مورد بحث آن بود که نهادهای مسوول در موضوع عفاف و حجاب، احضار شوند و مورد پرسش قرار گیرند که چرا در این زمینه اقدام نکرده اند. اجازه خواستم تا نکات زیر را خدمت اعضای محترم جلسه عرض کنم: 🔸 اکثریت مومنان بر اساس دینی شان می خواهند در زمینه عفاف و حجاب فعالیت کنند اما روش صحیح آن را نمی دانند. بسیاری از نیز وضعیتی مشابه دارند. مسوولان فرهنگی بر اساس عرق دینی خود می خواهند فعالیت فرهنگی انجام دهند و مصوبات شورای عالی را اجرا کنند اما نمی دانند چگونه و با چه روشی باید اقدام کنند. 🔸 نهادهای مزبور را مکلف کرده در این زمینه اقدام کنند اما درباره و و فعالیت فرهنگی صحیح و موثر، سکوت کرده است. گویا از نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی، مبانی و روشهای صحیح فعالیت فرهنگی بسیار واضح بوده و نیازی به تبیین آنها از جانب شورا احساس نشده است. یا آنکه شورای محترم، وظیفه شناسایی مبانی و روش صحیح فعالیت را بر عهده نهادهای مذکور گذاشته و کار خود را در حد یک نهاد قانون گذار داده و از خود رفع تکلیف کرده است. 🔸 در صورت اصرار شورای عالی برای مطالبه و مواخذه این نهادها، آنها پاسخ خواهند داد اگر ما فلان اقدام یا فعالیت را انجام می دادیم، اجتماعی تقویت شده و و انسجام ملی تضعیف گشته و زمینه در جامعه فراهم می شد. در آن صورت آیا شورای عالی، این نهادها را مواخذه نمی کرد که چرا چنین کردید؟ 🔸 وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی آن است که این نهادها را فرا بخواند و مشکلات و چالشهایی که هر کدام از این نهادها با آنها مواجه بوده اند را بشنود و به آنها مشورت داده یا آنها را راهنمایی کند و برای رفع موانعی که بر سر راه انجام فعالیتشان قرار دارد راهکاری بیابد. 🔸 لازم نیست مومنان را فرا بخوانیم تا امر به معروف کنند یا نهادهای فرهنگی را مکلف کنیم تا اقدام فرهنگی مناسب انجام دهند. نیاز اساسی آن است که به مومنان و نهادهای فرهنگی نشان داده شود که امر به معروف یا فعالیت فرهنگی چگونه است. در آن صورت مومنان و نهادهای فرهنگی به وظیفه خودشان عمل خواهند کرد. 🔸 بهترین نخبگان کشور به عنوان شورای عالی انقلاب فرهنگی یا شورا انتخاب می شوند تا همین گره ها را بگشایند و برای ، پاسخ بیابند اما متاسفانه این عزیزان در خدمت برای در آمده اند و از در زمینه مبانی و روشها و چگونگی فعالیت فرهنگی در زمینه عفاف و حجاب غفلت ورزیده اند. کاش اعضای حقیقی شورا و دبیرخانه آن با دعوت از نخبگان صاحبنظر و نهادهای مسوول، در زمینه شیوه های صحیح فعالیت فرهنگی و اجرا کردن قانون مصوب خود تشکیل می دادند. 🔸 مطالبه صرف از نهادهای فرهنگی و مسوولان آنها به آنها تبدیل خواهد شد و در نهایت این مطالبه به سمت شورای عالی انقلاب فرهنگی باز خواهد گشت و این شورا خواهد شد. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم ✍️ حمید رفیعی هنر 🔹شخصیت؛ ساختمان وجودی افراد است؛ شاکله وجودی است؛ درخت تنومند روان آدمی است. امّا بنای این ساختمان چگونه شکل می‌گیرد و پایه‌های آن بر چه استوار است؟ در روان‌شناسی شخصیت نظریه‌های مختلفی وجود دارد. 🔸از نظر برخی، پایه های این شخصیت را تشکیل داده‌اند؛ از نظر برخی ، از نظر برخی ؛ و از نظر برخی . آنهایی که قائل‌اند شخصیت ما از مجموعه صفت‌ها تشکیل شده‌اند به رویکرد صفات معروف‌اند. 🔸 آموزه‌های اسلامی هرچند نقش نیازها، شناخت‌ها، و عادات را انکار نمی‌کند؛ امّا گو اینکه به صفات اهمیت ویژه‌ای می‌دهد. در برخی آموزه‌های اسلامی صفات شخصیتی به دو دسته کلی سرشتی و انسانی تقسیم شده است: 1️⃣ صفات سرشتی که نام آن را می‌گذارم ویژگی‌های فطری و باخودآورده فرد است 2️⃣ امّا صفات انسانی؛ که نام بر آن می‌گذارم حاصل تصمیم، تلاش و تمرین فرد است. این برخلاف نظر برخی روان‌شناسان معروف شخصیت، همچون ریموند کتل است که صفات را به سرشتی و تقسیم کرده؛ و عملاً را کمرنگ کرده‌اند. در آموزه‌های اسلامی صفاتی که با تلاش خود فرد ساخته می‌شود و فرد را در مسیر اهداف متعالی قرار می‌دهد بسیار ارزشگذاری شده است. 🔸 یکی از مستندات سخنان بالا؛ این روایت امام صادق علیه السلام است: 🔸 الْخُلُقُ مِنْحَةٌ يَمْنَحُهَا اَللَّهُ مَنْ شَاءَ مِنْ خَلْقِهِ فَمِنْهُ وَ مِنْهُ قُلْتُ فَأَيُّهُمَا أَفْضَلُ؟ قَالَ صَاحِبُ اَلنِّيَّةِ أَفْضَلُ فَإِنَّ صَاحِبَ اَلسَّجِيَّةِ هُوَ اَلْمَجْبُولُ عَلَى اَلْأَمْرِ اَلَّذِي لاَ يَسْتَطِيعُ غَيْرَهُ وَ صَاحِبَ اَلنِّيَّةِ هُوَ اَلَّذِي يَتَصَبَّرُ عَلَى اَلطَّاعَةِ فَيَصْبِر فَهَذَا أَفْضَلُ (بحار الأنوار ج۶۸ ص۳۹۵): ویژگی‌های خٌلقی بخششى است از جانب خدا كه او را به‌كسى كه مي‌خواهد مي‌دهد. بعضى از خوى‌ها طبيعى و جزء سرشت، و بعضى از آن مربوط‍‌ به تصميم و تمرين است.(سوال کننده می‌گوید) عرض كردم كدام يك از اين دو نوع با ارزش‌تر است‌؟ (امام) فرمود آن كس كه با تصميم و ارادۀ خود ویژگی را كسب مي‌كند برتر است چون كسى كه خوى و اخلاقى در سرشت و طبيعت او است غير آن روش را نمي‌تواند داشته باشد، ولى آن كس كه با ارادۀ خود روش نيكى را اتخاذ مي‌نمايد بر خلاف طبع خود مشكلات اطاعت را تحمل مي‌كند و صبر در او نهادینه میشود، پس او برتر است. eitaa.com/Mohyieehttps://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم ✍️ عباس حیدری پور در تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب خواندنی که روایت زندگی مشترک فرمانده شهید فاطمیون است، می‌خوانیم: 📌«حوادث مربوط به مهاجران افغان را که در این کتاب آمده است از هیچ منبع دیگری که به این اندازه بتوان به آن اطمینان داشت دریافت نکرده‌ام. برخی از آن‌ها جداً است»، ❓پرسشی که در ذهن شکل می‌گیرد این است که رهبر انقلاب به کدام حوادث جداً تأثرانگیز اشاره نموده‌اند؟ قطعاً رد این حوادث را باید در همان منبع مطمئن جست‌وجو کرد، به نظرم برجسته‌ترین این حوادث این است: «سال ۷۱ تا ۷۶ در افغانستان جنگ بود...این سال‌ها، سال‌های عمر ما مهاجرین بود. دولت ایران تصمیم به بازگرداندن مهاجرین گرفته بود. اصطلاحِ افغانی‌بگیر مال همین سال‌هاست. سال‌هایی که افغان‌ها را به وطن جنگ‌زده و پر از بلا و مصیبت می‌فرستادند. کامیون‌هایی می‌آمدند و همۀ دار و ندار خانواده را با هر که در خانه بود بار می‌کردند و مستقیم به مرز می‌بردند. کاری نداشتند که پدر این خانواده سر کار است یا مادر این خانواده رفته نانوایی یا بچه‌شان مدرسه است. هر کس بود و نبود را می‌فرستادند مرز. بارها پیش می‌آمد که بچه از مدرسه برمی‌گشت و می‌دید خانه‌شان خالی است و کسی نیست؛ یا مردی از کارگری برمی‌گشت و با خانۀ خالی و به‌هم‌ریخته مواجه می‌شد و همان دم سکته می‌کرد؛ یا مادری خسته و خاکی از سرِ زمین‌های سبزی می‌رسید و می‌دید اثری از زندگی و بچگک‌هایش نیست! شرایط برای افرادی که مدارک داشتند کمی بهتر بود؛ اما همان‌ها هم در تشویش، شب را صبح می‌کردند. مردها از ترس اینکه دستگیر نشوند سر کار نمی‌رفتند....ولی بعضی مدارک نداشتند؛ حالا یا بی‌تفاوت بودند یا پول نداشتند که برای تمدید بدهند. آن سال‌ها طوری بود که مردها جرأت نداشتند بیرون باشند. زن‌ها می‌رفتند بیرون و نانی می‌خریدند و برمی‌گشتند که مبادا به تور افغانی‌بگیرها بیفتند. هرآن، امکان داشت گزارش بدهند و بیایند درِ خانه و بدون بُروبَرگرد اثاث رنگ‌ورورفته‌ات را بار ماشین کنند و بفرستند مرز.» این توصیفات واقعاً و تأثرانگیز و منزجرکننده است و بدترینش جایی است که می‌خوانیم: «بارها پیش می‌آمد که بچه از مدرسه برمی‌گشت و می‌دید خانه‌شان خالی است و کسی نیست؛ یا مردی از کارگری برمی‌گشت و با خانۀ خالی و به‌هم‌ریخته مواجه می‌شد و همان دم سکته می‌کرد؛ یا مادری خسته و خاکی از سرِ زمین‌های سبزی می‌رسید و می‌دید اثری از زندگی و بچگک‌هایش نیست!» 😔حال باید پرسید این کنش‌های که ناشی از سیاست‌های نفرت‌انگیزتر است (سیاست‌هایی که یا خودشان مشکل داشته‌اند یا ندیدن پیوست‌های_فرهنگی ضروری‌شان چنین چهره کریهی از آن‌ها ساخته است) از چه آبشخور و فهمی منشعب شده است؟ چه کسانی سیاست‌گذار و دست‌اندرکار پدیدآمدن این صحنه‌ها و حوادث بوده‌اند؟ اکنون آیا شهامت لازم را برای آن زمان و تصمیمات مرتبط با این حوادث داریم؟ 🔸 فاصله دهشتناک این حوادث تأثرانگیز با معیارهای اخلاق سیاسی بلکه اخلاق انسانی هشدار و تلنگری جدی است که بپرسیم از ایرانیان مسلمان چنین اموری سر بزند؟ 🔸 این حوادث را باید با اخلاق و کنش‌های عزیز مقایسه کرد و متوجه شد که چگونه اشراب روح معنویت و عرفان، می‌تواند حتی در تیزترین نقاط درگیری و مبارزه، ظریف‌ترین و کنش‌های اخلاقی و بلکه معنوی را رقم بزند. 🔸 اگر از برخی رفتارها و ساختارهای ناپخته و ناصواب دیده‌اند و به همین خاطر با همه چیز این نظام و ساختارش مشکل پیدا کرده اند، جا دارد سؤالی را از خود بپرسند: تفاوت ایشان با در چیست؛ مهاجرانی که حوادثی این‌چنین تأثیرانگیز را از سر گذرانده‌اند، اما قهرمانانی چون «ابوحامد» را در تعامل با ایرانیان به جهان بشریت عرضه کرده‌اند؟ ابوحامد و همسرش با چه نگاهی می‌توانند بین و این نظام، بین این حوادث تأثرانگیز و کلی این نظام کنند و ایثارگر و جانفشان دست در دست آن و دل در گرو آن، به پیش روند؟ @abbas_heidaripourhttps://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم روز دختر را به دختر نازنینم و همه دختران این سرزمین تبریک می گویم. از خداوند مهربان برای همه آنها لذت بردن از خوبیها و قلبی سرشار از محبت و شادی آرزو می کنم. آرزو می کنم همه دختران سرزمین من، مادران و مربیانی شوند که محبت و مهربانی را در عالم می پراکنند. شعر زیبای مرحوم در وصف دخترش را به همه پدرهایی که موهبت دخترانه خداوند در خانه دارند تقدیم می کنم. ای بوی هر چه گل بوی بهار می شنوم از صدای تو نازکتر از گل است گل ِ گونه های تو ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من ای بوی هر چه گل نفس آشنای تو ای صورت تو آیه و آیینه خدا حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر آورده ام که فرش کنم زیر پای تو رنگین کمانی از نخ باران تنیده ام تا تاب هفت رنگ ببندم برای تو چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود ای پاره ی دلم، که بریزم به پای تو امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من فردا عصای خستگی ام شانه های تو در خاک هم دلم به هوای تو می تپد چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو همبازیان خواب تو خیل فرشتگان آواز آسمانیشان لای لای تو بگذار با تو عالم خود را عوض کنم: یک لحظه تو به جای من و من به جای تو این حال و عالمی که تو داری، برای من دار و ندار و جان و دل من برای تو ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
سلام و رحمت خدا بر روح خدا هنر ، تربیت جوانانی بود که هم به یاد علیه السلام بر سر و سینه زدند هم به عشق او از سر و جان شان گذشتند. خدایا ما را شرمنده جوانانی که پروانه وار گرد سید شهیدان گشتند و سوختند مگردان. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
سلام بر زائران خانه خدا هر یک از شما اجابت دعای هزار نفر هستید که در خدا، خانه‌اش و زیارت حبیبش را طلب کردند. هنوز از حضور در حج نا امید نشده‌ایم و در قنوتها و سجده‌هایمان التماس می‌کنیم: اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام فی عامی هذا و ... و زیاره قبر نبیک و الائمه علیهم السلام. کاروان دلهای ما را همراه خود ببرید. شما برای نمازهای ما دعا کنید تا مان عطر حج و زیارت بگیرد 🤲 و ما برای شما دعا می‌کنیم که طعم شیرین حج و زیارت حقیقی را بچشید 🤲 ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
سلام بر دلهایی که مشتاق زیارت خانه خدا و حرم حبیبش و حرم مخفی حضرت ام ابیها و حرم ائمه بقیع علیهم السلام هستند. در حدیثی فرمودند اگر می خواهید در حج زائران خانه خداوند شریک شوید، پول قربانی را به یک زائر بدهید تا در عید قربان به نیابت شما قربانی کند و در زمانی که حاجیان در عرفات مشغول مناجات هستند شما هم در سرزمین خود مشغول مناجات باشید. امروز روز عرفه در عربستان است و حجاج مشغول مناجات روز عرفه هستند. این لحظات را با آنها همراه می شویم. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
در صحیفه جامعه سجادیه سه دعا برای روز عرفه و موقف عرفه از حضرت امام سجاد علیه السلام نقل شده است. مضمون این سه دعا فوق العاده است. امروز و امشب و فردا حتما این سه دعا را با تأمل و تفکر در مضامین آنها زمزمه کنید. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
هدایت شده از یادداشتها
بسم الله الرحمن الرحيم آیت الله جوادی آملی: 🔸از غريب ترين ايام زندگی ما ايام است. خيلی از ما عالمانه حرف می‌زنيم و عوامانه فكر می‌كنيم. در نتیجه آن، را تقريباً از دست می‌دهيم، در حالی که آن اجزای غير ركنی را خيلی محترم می‌شمريم مانند اول ذيحجه که سالروز ازدواج وجود مبارك حضرت امير با فاطمه زهرا سلام الله عليهما است. اينها جزء واجبات غير ركنی است. 🔸غدير جزء واجبات ركنی امامت است، مباهله جزء است. با سالروز ازدواج فرق می‌كند. در حالی که نه رسانه‌ها از او نام می‌برند و نه در حوزه‌ها خبری هست! آن وقت آن مسائل را خيلی دامن می‌زنيم، آنها هم واجب هست اما مثل اجزای نماز است، لکن حمد و سوره كجا، ركوع و سجود كجا؟! حمد و سوره واجب غير ركنی است اما ركوع و سجود واجب ركنی است. 🔸وقتي مأمون علیه من الرحمن ما یستحق، به وجود مبارك امام رضا سلام الله علیه عرض می‌كند به چه دليل علي بن ابيطالب سلام الله عليه افضل است؟ ایشان ديگر نفرمود غدير، فرمود با آیه . خدا وقتی وجود مبارك حضرت امير علیه السلام را می‌داند از اين بالاتر فضيلت فرض می‌شود؟! 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 🔹 از مهمترین رسالتهای عالمان وارسته همچون آیه الله جوادی آملی آن است که دین خدا را از تحریف و دستبرد دوستان نادان و دشمنان دانا پاسداری می‌کنند. خدا ما را قدردان وجود شریف چنین عالمانی قرار دهد.🙏 🔹 ساده‌ترین نوع ، بر هم زدن تناسبها بین معارف و تعالیم و مناسک دینی است. دینی که اجزای آن بدون تناسب هستند را می‌توان نامید. 🔹 مستحبات را بالاتر از واجبات نشاندن؛ قربانی کردن ظوار شریعت به پای معنویت باطنی یا بالعکس؛ اهتمام به امور فرعی و حاشیه‌ای و غفلت از امور اساسی؛ و نشاندن امور غیر محکم در کنار امور محکم و قطعی از جمله این خطاهاست. 🔹 بزرگداشت مستحبی مانند لیله الرغایب بسیار پسندیده است اما به هیچ وجه نباید آن را هم‌رتبه با شب قدر که از محکمات قرآنی و روایی است معرفی کرد. 🔹 احترام و محبت به والدین بعد از توحید و بندگی خداوند، بزرگترین واجب و جزء محکمات دینی است. آنها که ظواهر و مناسک دینی را بیش از دیگران مراعات می‌کنند، اما حکم خداوند درباره والدین را پاس نمی‌دارند، چهره‌ای کاریکاتوری از دین ارائه می‌کنند. https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم 🌀امام رضا ع: "بزرگترین فضیلت امیرالمومنین در است " 💠 روزى مأمون به حضرت رضا (ع) گفت: بزرگترين فضيلت امير المؤمنين عليه السّلام را برايم نقل كن كه شاهدى از قرآن داشته باشد. 💠 حضرت رضا ع فرمود: فضيلتى كه در آيه مباهله است كه خداوند ميفرمايد: فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ تا آخر آيه. 💠 پيغمبر اكرم امام حسن و امام حسين كه دو فرزندش بودند آورد با فاطمه عليهما السّلام كه در آيه تعبير به زنان شده. 💠 امير المؤمنين عليه السّلام را نيز آورد كه او است به تصريح آيه. و بدیهی است كه هيچ كس از پيامبر اكرم بالاتر و برتر نيست، در نتيجه كسى نيز از نفس پيامبر بالاتر نخواهد بود بنا به حكم خدا. «قَالَ الْمَأْمُونُ يَوْماً لِلرِّضَا ع أَخْبِرْنِي بِأَكْبَرِ فَضِيلَةٍ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع يَدُلُّ عَلَيْهَا الْقُرْآنُ؟ قَالَ فَقَالَ لَهُ الرِّضَا ع فَضِيلَتُهُ فِي الْمُبَاهَلَةِ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ»(آل عمران/61) فَدَعَا رَسُولُ اللَّهِ ص الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ ع فَكَانَا ابْنَيْهِ وَ دَعَا فَاطِمَةَ ع فَكَانَتْ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ نِسَاءَهُ وَ دَعَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع فَكَانَ نَفْسَهُ بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَدْ ثَبَتَ أَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ أَجَلَّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَفْضَلَ فَوَجَبَ أَنْ لَا يَكُونَ أَحَدٌ أَفْضَلَ مِنْ نَفْسِ رَسُولِ اللَّهِ ص بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» 📚الفصول المختاره، ص38 @sheikh_farhad_fathihttps://eitaa.com/yad_dashtha
🔹 هر چند وقت یکبار در یکی از کشورهای اروپایی و با مجوز دولتهای غربی به مقدسات مسلمانان از جمله پیامبر خدا و حبیب او حضرت محمد صلی الله علیه و آله یا قرآن کریم یا شخصیتهای محترم نزد مسلمانان توهین می شود. 🔹 این قبیل توهینها از مصادیق آشکار می باشد. کاش می توانستیم کاری کنیم که بشر در شرق و غرب کره زمین چنان رشد کند که بفهمد خراش و آزاری که خشونت عاطفی بر جان و روان انسانها وارد می کند از تأثیر خشونتهای فیزیکی عمیقتر و ماندگارتر است. 🔹 شهریور 1399 مقارن با انتشار کاریکاتورهای توهین آمیز به پیامبر عزیز خداوند در مجله ، دو یادداشت با عنوان ؟ نوشتم. 🔹 این روزها یعنی تیرماه 1402 دولت سوئد دو بار به تبعه سوئدی عراقی خود اجازه توهین علنی به قرآن کریم را صادر کرده است. مجددا این دو یادداشت را منتشر می‌کنم بدان امید که به دست کسانی برسد که توان تاثیرگذاری بر یا در غرب را دارند. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
هدایت شده از یادداشتها
؟ ✍️ سید مهدی مرتضوی بسم الله الرحمن الرحيم 🔹 قلب ما از خبر شنيدن بي‌احترامي به وجود نازنين مهربان‌ترين و عزيزترين موجود هستي، جريحه‌دار مي‌شود. مولايمان فرمود مرد با شرف حق دارد از شنيدن خبر بي‌احترامي به زني غير مسلمان در حكومت و جامعه اسلامي از غصه دق كند. ما نيز حاضريم بميريم اما نبينيم كه به انسان‌ترين انسان بي‌احترامي شود. 🔹 اين یادداشت در صدد بيان چرايي توهين به پيامبر عزيز خدا و اهداف برنامه‌ریزان آن و نحوه مواجهه با آن نيست. پرسش اين نوشته آن است كه چرا افکار عمومی غرب در برابر پيروان اديان الهي سكوت مي‌كند؟ يا حتي از كساني كه توهين مي‌كنند، حمايت مي‌كند؟ 🔹 غرب به پشتوانه قدرت اقتصادي و نظامي‌اش كه در حوزه‌هاي سياسي و فرهنگي و رسانه‌اي امتداد يافته، نگاهي تحقيرآميز به ساير تمدنها و فرهنگها دارد. طبيعي است كه سياستمداران و انديشمندان غربي كه تحت تأثير اين فضا هستند، دركي از جريحه‌دار شدن احساسات و عواطف ميلياردها انسان بخاطر توهين به مقدسات‌شان نداشته يا آن را جدي نگيرند. البته انسانهاي منصف و اخلاق‌مدار در بين انديشمندان و عموم مردم در غرب كم نيستند. در اين نوشته، ما به دنبال يافتن آنها و گفتگو با ايشان هستيم. 🔹 بر اساس فرهنگ ليبرالی پذيرفته شده در جوامع غربي، دامنه آزادي هر انساني تا آنجاست كه حق كسي ديگر ضايع نشود. انسان غربي به خوبي درك مي‌كند كه حقوقي مانند حق حيات، آزادي انتخاب عقيده، آزادي بيان و امنيت جزء‌ انسانها هستند و آزادي رفتار و بيان او نبايد موجب سلب چنين حقوقي از ديگران شود. 🔹 متأسفانه براي انسان استاندارد غربي امر ديني مقدسي وجود ندارد و به همين دليل دركي از توهين به مقدسات و آزار و رنجي كه از اين ناحيه بر يك انسان مومن وارد مي‌شود ندارد. به همين دليل در فرهنگ مسلط بر غرب، حفظ حرمت عقايد يا مقدسات انسانهاي ديگر جزء حقوق آنها محسوب نمي‌شود. 🔹 چرا انسان غربي هيچ امر ديني مقدسي ندارد؟ پاسخ را مي‌توان در انديشه‌هايي همچون و جستجو كرد. 🔹 از نظر برخي انديشمندان غربي،‌ تقدس قائل شدن براي يك اعتقاد ديني، منشأ جزم‌انديشي و تعصب و تحميل و رفتارهاي افراطی انگاشته مي‌شود و چاره آن در سكولاريسم و زدودن مقدسات و پاك كردن عرصه عمومي از دين و نمادهاي آن مي‌باشد. بر اين اساس، مقدس انگاري برخي عقايد يا اشخاص يا نمادهاي ديني از سوي مومنان، امري مذموم است كه بايد با آن مبارزه شود. 🔹 بر اساس پلوراليسم، مومنان نبايد خود و اعتقاداتشان را حق مطلق بپندارند و بر سر آن از خود تعصب نشان دهند. بديهي است در چنين فضايي، ريشه مقدسات خشك مي‌شود و براي انسان غربي امر مقدسي باقي نمي‌ماند. 🔹 بر اساس آنچه بيان شد اعتراض و خشم مسلمانان بخاطر توهين به پيامبر عزيز اسلام براي افكار عمومي غرب، نامفهوم است. حتي ممكن است چنين اعتراضاتي به معناي خشونت مذهبي كور و بي‌منطق و مخالفت با آزادي بيان، تفسير و تلقي گردد. البته نقش شيطنت رسانه‌هاي صهيونيستي و خباثت دشمنان اخلاق و انسانيت و اسلام را در تشديد اين سوءتفاهم نبايد ناديده گرفت. 🔹 مخاطب اصلي فتوا و بيانيه و راهپيمايي و اعتراض، برنامه‌ريزان پشت پرده و عاملان چنين توهين‌هايي هستند. اما آيا اين اقدامات براي گفتگو با افكار عمومي غرب و توجيه آن كفايت مي‌كند؟ 🔹 امروز و و كه با فرهنگ و تمدن و فلسفه غرب آشنا بوده و با محافل آكادميك يا فرهنگي و رسانه‌اي و هنري آنها ارتباط دارند رسالتي بزرگ دارند. غرب بايد بفهمد همانگونه كه حقوقي مانند حق حيات از حقوق اساسي انسانهاست، حفظ حرمت عقايد و مقدسات يك انسان نيز بايد از جمله حقوق اساسي او تلقي شود. گاهي توهين به مقدسات يك انسان به معناي سلب كرامت او بوده و سنگين‌تر و آزاردهنده‌تر از سلب ساير حقوقش مي‌باشد. 🔹 اكنون وقت آن است كه سياستمداران و ديپلماتهاي ما كه از هنر گفتگو و مهارت بهره دارند سياستمداران منصف غرب را شناسايي كرده و براي آنها تفاوت با را بيان كنند. 🔹 لازم نيست مسلمان يا ديندار باشيم تا از اين حق مومنان دفاع كنيم. انسانهاي آزاده و اخلاق مداري كه زبان گويا دارند نيز اخلاقا مكلفند از اين حق انساني دفاع كنند. اين مطالبه انسانيت و اخلاق از ماست. چه مي‌كنيم؟ اگر مي‌پسنديد به اشتراك بگذاريد از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
هدایت شده از یادداشتها
؟ بسم الله الرحمن الرحيم دوستاني عزيز در تكميل و اصلاح یادداشت ؟ مطالبي را ارسال فرمودند كه صميمانه از آنها تشكر مي‌كنم. در ادامه برخي از اين پيامها و سپس توضيح بنده در تكميل يادداشت مزبور را بخوانيد: 🔸 آقای دكتر موحديان: چرا در غرب آزادي بيان درباره هولوکاست وجود ندارد؟ چرا درباره زن با حجاب مصري كه در آلمان مورد تعرض قرار گرفته و شكايت كرده و در دادگاه توسط متهم جلوي چشم همه با چاقو كشته مي‌شود، حقوق بشر رعايت نمي‌شود؟ چرا مبلغ شيعه در اتريش با تبر تكه تكه مي‌شود؟ چرا در غرب چندين نفر در مسجد سوراخ سوراخ مي‌شوند در حالي كه تصوير آن مثل بازي رايانه‌اي بصورت آنلاين منتشر مي‌شود؟ از خاورميانه بگذريم كه معلوم نيست چند ميليون نفر را كشتند. اگر فكر مي‌كنيد اوضاع با دوران جنگهاي صليبي فرق كرده در اشتباهيم. 🔸 آقای دكتر ارشدي: ضمن پذیرش این ایده، پرسشی دارم: رفتار امام (ره) با سلمان رشدی هم می توانست از مسیر دیگری غیر از مسیر منتخب ایشان باشد؟ 🔸 دوستي ديگر: این قبیل توهينها با هماهنگی قدرتها سازماندهي مي‌شوند. هيچ منطقي پشت اين توهینها نيست كه بخواهيم پاسخ منطقي به آن بدهيم. برنامه ريزان چنين توهينهايي خود را براي خنثي كردن پاسخهاي منطقي ما آماده كرده‌اند، لذا اثر چنداني ندارد. استراتژي پاسخ نامتقارن، بهترين روش پاسخگويي به چنين توهين‌هايي است به گونه‌اي كه اقدام ويرانگر غيرقابل پيش بيني، بر اندام برنامه‌ريزان اين توهين‌ها ترس بيندازد و موجب اجتناب از چنين اقدامهايي شود. 🔸 بزرگوارانی ديگر: چرا در غرب، انکار هولوکاست جرم است اما توهین به مقدسات جرم نیست؟ 🔴 🔴 🔴 🔴 🔴 ✍ سید مهدی مرتضوی 🔹 هرچند غرب، امر مقدس ديني را به رسميت نمي‌شناسد، اما در فرهنگ غربي، خطوط قرمزي وجود دارد كه جايگاهي همچون امر مقدس داشته و با تعصب از آنها حفاظت مي‌شود. آزادي بيان و سكولاريسم را مي‌توان مقدسات تمدن غرب دانست كه هیج كسي اجازه تعرض به آنها را ندارد. 🔹 جنايات غرب منحصر به آنچه دوستان ما تذكر داده‌اند نيست. در كنار همه اينها، بايد به عميق و خشن نسبت به سرخپوستان و سياهپوستان نيز اشاره كرد. آخرين نمونه آن قتل فجيع بدست پليس آمريكا بود. 🔹 با طرح چنين مسائلي مي‌توان ساختار مذاكرات با دولتها و ديپلماتهاي غربي را به از غرب تبديل كرد و آنها را از موضع طلبكاري خارج كرده و بر صندلي پاسخگويي نشاند. این همه ما از دوستان دیپلمات‌مان است. 🔹 اگر مخاطب ما سردمداران غرب باشند طبيعتا در چنين مسائلي با لحني طلبكارانه و سرزنشگر حق را از آنان مطالبه خواهيم كرد. 🔹 بر اساس پیشنهاد طرح شده در يادداشت ؟ مي‌توان چنين حقایقی را در برابر اندیشمندان و افکار عمومی غرب نيز قرار داد. قطعا لحن ما در گفتگو با چنين مخاطباني بايد متفاوت باشد. 🔹 در چنین قضایایی حداقل با دو گروه مواجهیم: يك. برنامه ریزان پشت صحنه که قصد ضربه زدن به اسلام و مسلمانان را دارند دو. اهالی مغرب‌زمین و افكار عمومي غرب 🔹 فتوای امام خميني، پاسخ به برنامه ریزان و دشمنان پشت صحنه بود. 🔹 نامه رهبر انقلاب به جوانان غرب، تلاشي براي گشودن باب گفتگو و تعامل فكري و عاطفي با افكار عمومي غرب بود كه بايد توسط گروه‌هاي مرجع و تأثيرگذار ادامه پيدا مي‌كرد. يادداشت ؟ نيز ناظر به افکار عمومی غرب و جدا کردن آنها از برنامه‌ریزان پشت صحنه بود. 🔹 بيان امام خميني در منشور روحانيت را فراموش نمی‌کنیم: ترس من این است که تحلیلگران امروز، ده سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتوای اسلامی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی بوده است یا خیر؟ و نتیجه گیری کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتی داشته است و بازار مشترک و کشورهای غربی علیه ما موضع گرفته‌اند، پس باید خامی نکنیم و از کنار اهانت کنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مکتب بگذریم! 🔹 از گوشه و كنار زمزمه آنچه روح خدا پيش بيني كرده بود، به گوش مي‌رسد. يادداشت ؟ در صدد آن است كه روشنفكران و هنرمندان عرصه مذاكره را دعوت كند تا بجاي آنكه جامعه دينداران را از واكنش خشم‌آلود نسبت به توهين به مقدساتشان بازدارند، به رسالت خود در توجيه افكار عمومي غرب بپردازند. 🔹 در اين مسير جا دارد درباره پرسش زير نيز تأمل كنيم: روش صحيح گفتگو و تعامل با افكار عمومي غرب چيست و در اين گفتگو چه ملاحظاتي را بايد در نظر داشت؟ اگر مي‌پسنديد به اشتراك بگذاريد از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸 هر از گاهی با مجوز رسمی دولتهای اروپایی به شکل علنی، مقدسات مسلمانان از جمله پیامبر خدا (ص) یا قرآن کریم مورد توهین قرار می گیرند. تیرماه 1402 بخاطر جسارت به کتاب خداوند در کشورهای سوئد و دانمارک به ایامی تلخ برای انسانهای با وجدان تبدیل شده است. 🔸 بی احترامی به مقدسات انسانها از مصادیق است. کسانی که از بهرمند هستند درک میکنند که خراشی که خشونت عاطفی بر روان انسانها وارد میکند آزاردهنده تر و ماندگارتر از تأثیر خشونتهای جسمی است. 🔸 در چنین قضایایی حداقل با چند گروه مواجهیم: ۱. برنامه ریزان پشت صحنه که قصد ضربه زدن به اسلام و مسلمانان را دارند. ۲. مردم عادی مغرب‌زمین و افكار عمومي غرب. ۳. رسانه های شکل دهنده افکار عمومی در غرب یا بازتاب دهنده آن. ۴. ساختار حقوقی در کشورهای اروپایی و نهادهای قانون گذار و قضائی و وکلای تأثیرگذار در روندهای حقوقی. ۵. نخبگان و شخصیتهای تأثیرگذار و مشهور علمی اجتماعی هنری و ورزشی که میتوانند بر گروه های بالا تأثیرگذار باشند. 🔸 همه انسانهای آزاده و شرافتمند، اخلاقا موظفند اقداماتی انجام دهند که باب چنین حرکاتی برای همیشه بسته شود. هر کدام از گروههای بالا نیازمند اقدامی متفاوت هستند. 🔸 از نمایندگان مجلس و حقوقدانانی که دارای تخصص و شرافت انسانی هستند توقع می رود با ارتباط با نهادهای قانون گذار و قضائی و حقوقدان های سالم در کشورهای اروپایی زمینه استفاده از قوانین موجود یا تصویب قوانین جدید برای جلوگیری از تکرار چنین اقداماتی را فراهم کنند. 🔸دستگاه دیپلماسی کشور باید زمینه گفتگوهای انتقادی مستمر با کشورهای غربی در زمینه حقوق فرهنگی ملتها و نسبت آن با آزادی بیان قاعده مند را فراهم کند. همچنین با بسیج نخبگان فرهنگی و شخصیتهای شاخته شده بین المللی ایران و سایر کشورهای جهان، سازمانهای فرهنگی بین المللی را وادار به پیگیری حقوق فرهنگی ملتها خصوصا در زمینه ممنوعیت تهاجم به مقدسات مذهبی نماید. در گفتگوهای دیپلماتیک با نماینده عالی اروپا، باید خواسته رهبر انقلاب در زمینه تحویل دادن عامل جنایت مذکور به دستگاه قضائی کشورهای اسلامی مطالبه شود. و در نهایت در صورت استنکاف دولتهای سوئد و دانمارک از انجام خواست مذکور، زمینه را برای همراهی و اقدام مشترک کشورهای مسلمان در زمینه قطع روابط دیپلماتیک و تحریم اقتصادی این دو کشور فراهم کند. دستگاه دیپلماسی باید از تمام ظرفیتهای خود برای جلوگیری از تکرار چنین اقدامات خشنی استفاده کرده و به صدور بیانیه و اعلام موضع اکتفا نکند. 🔸 نهادهای علمی و هنری و ورزشی از جمله دانشگاه ها و حوزه های علمیه باید از شخصیتهای شناخته شده بین المللی ایرانی برای گفتگو با شخصیتهای مشهور یا تأثیرگذار بین المللی خصوصا اروپایی دعوت کنند و زمینه ارتباط و گفتگوی مستمر تا حصول نتیجه را فراهم کنند. در این زمینه باید از ظرفیت نهادها و شخصیتهای دینی و مذهبی داخلی و خارجی نیز استفاده شود. 🔸 نهادهای فرهنگی کشور مانند سازمان تبلیغات باید با ارتباط موثر با مسوولان و فعالان و کارشناسان رسانه های بین المللی زمینه تغییر رویکرد رسانه های مرتبط با افکار عمومی غرب و جهان را فراهم کنند. 🔸 دانشمندان و علمای دین باید تعالیم حیاتبخش قرآن در زمینه تعاملات انسانی را استخراج و در اختیار مسلمانان قرار دهند و رفتارهای مخالف این تعالیم در جوامع اسلامی را با ادب و احترام نقد کرده و تبری قرآن از رفتارهای تکفیری آشکار و پنهان برخی مسلمانان را اعلام کنند تا در هیچ بخشی از جهان اسلام، رفتاری خلاف منطق قرآن نسبت به سایر ادیان و مذاهب و فرهنگها صورت نگیرد. قرآن مومنان را دعوت می کند تا با قول و قول با مخالفان فکری خود گفتگو کرده و از حق دفاع کنند و باطل را نقد کنند. قرآن به انسانها می آموزد نه ظلم کنند و نه زیر بار ظلم روند و تحت هیچ شرایطی به ظلم راضی نشوند. قرآن به مومنان می آموزد نسبت به حرمت حق و دین خدا غیرت داشته باشند و به همان اندازه برای انسانهای عادی کرامت و احترام قائل شده و با نرمی و عطوفت نسبت به ایشان حق را به دست همین انسانهای عادی در عالم جاری کنند. خلاصه آنکه همچون حاج قاسم عزیز، با سران کفر بجنگند و پدر و برادری مهربان باشند برای بندگان خدا در هر گوشه زمین. 🔸 مسلمانان جهان و هم وطنان غیور ما نیز باید بدانند بهترین راه دفاع از قرآن فراگرفتن معارف آن و عمل به آن می باشد. همان گونه که امام ما فرمود: کونوا لنا زینا و لا تکونوا علینا شینا. ما مردم عادی مسلمان نیز باید تلاش کنیم زینت قرآن باشیم. تلاش کنیم بیش از پیش قرآن را تلاوت و حفظ کنیم. برنامه ای مستمر برای آشنایی جدی با معارف قرآن و اهلبیت علیهم السلام تدارک ببینیم و اخلاق خود را در خانواده و جامعه به خلق خوش آورنده آن نزدیکتر کنیم. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha