eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
220 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
خلق گوساله سامری از خاک پای جبرئیل !!!! 🤔 : ❓این که برخی از سخنرانان می گویند که سامری خاک پای جبرئیل رو گرفت و در گوساله ریخت و گوساله جان گرفت و بنی اسرائیل گوساله پرست شدند چقدر سندیت دارد ?!!!! 💠💠 👌خداوند می فرماید : " (موسى رو به سامرى كرد و) گفت، تو چرا اين كار كردى، اى سامرى؟ - گفت: من چيزى ديدم كه آنها نديدند، من قسمتى از آثار رسول (و فرستاده خدا) را گرفتم، سپس آن را افكندم، و اينچنين نفس من مطلب را در نظرم جلوه داد! " " ...قالَ بَصُرْتُ بِما لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُها وَ كَذلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي‏ " ( طه ٩٥ _ ٩٦ ) 👌در تفسیر نمونه در این رابطه می خوانیم : " در اينكه: منظور سامرى از اين سخن چه بوده؟ در ميان مفسران دو تفسير معروف است: 🔸١ _ نخست اينكه: مقصودش آن است كه به هنگام آمدن لشكر فرعون به كنار درياى نيل، من جبرئيل را بر مركبى ديدم كه براى تشويق آن لشكر به ورود در جاده‏هاى خشك شده دريا در پيشاپيش آنها حركت مى‏كرد، قسمتى از خاك زير پاى او يا مركبش را بر گرفتم، و براى امروز ذخيره كردم، و آن را در درون گوساله طلايى افكندم و اين سر و صدا از بركت آن است! 🔸٢ _ تفسير ديگر اينكه: من در آغاز به قسمتى از آثار اين رسول پروردگار (موسى) مؤمن شدم، و سپس در آن ترديد كردم و آن را بدور افكندم، و به سوى آئين بت‏پرستى گرايش نمودم، و اين در نظر من جالبتر و زيباتر بود! ❕طبق تفسير اول،" رسول" به معنى" جبرئيل" است، در حالى كه در تفسير دوم" رسول" به معنى موسى است. " اثر" در تفسير اول به معنى" خاك زير پا" است، و در تفسير دوم به معنى" بخشى از تعليمات است"،" نبذتها" در تفسير اول به معنى افكندن خاك در درون گوساله است، و در تفسير دوم به معنى رها كردن تعليمات موسى ع است و بالآخره" بَصُرْتُ بِما لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ" در تفسير اول اشاره به مجاهده جبرئيل است كه به صورت اسب سوارى آشكار شده بود (شايد بعضى ديگر هم او را ديدند، ولى نشناختند) ولى در تفسير دوم اشاره به اطلاعات خاصى در باره آئين موسى ع است. ▫️به هر حال هر يك از اين دو تفسير، طرفدارانى دارد و داراى نقاط روشن و يا مبهم است، ولى روي هم رفته تفسير دوم از جهاتى بهتر به نظر مى‏رسد، بخصوص اينكه در حديثى در كتاب" احتجاج طبرسى" مى‏خوانيم : 👌 هنگامى كه امير مؤمنان على ع بصره را فتح كرد، مردم اطراف او را گرفتند و در ميان آنها" حسن بصرى" بود، و الواحى با خود آورده بود كه هر سخنى را امير مؤمنان على ع مى‏فرمود: فورا يادداشت مى‏كرد، امام با صداى بلند او را در ميان جمعيت مخاطب قرار داد و فرمود: چه مى‏كنى؟! عرض كرد آثار و سخنان شما را مى‏نويسم تا براى آيندگان بازگو كنم، امير مؤمنان فرمود: اما ان لكل قوم سامريا و هذا سامرى هذه الامة! انه لا يقول لا مساس و لكنه يقول لا قتال: " بدانيد هر قوم و جمعيتى سامرى دارد، و اين مرد (حسن بصرى) سامرى اين امت است! تنها تفاوتش با سامرى زمان موسى ع اين است كه هر كس به سامرى نزديك مى‏شد مى‏گفت لا مساس (هيچ كس با من تماس نگيرد) ولى اين به مردم مى‏گويد لا قتال (يعنى نبايد جنگ كرد حتى با منحرفان، اشاره به تبليغاتى است كه حسن بصرى بر ضد جنگ جمل داشت) " 📚الاحتجاج ١ ص ١٧٢ 👈از اين حديث چنين استفاده مى‏شود كه سامرى نيز مرد منافقى بوده است كه با استفاده از پاره‏اى مطالب حق بجانب، كوشش براى منحرف ساختن مردم داشته است و اين معنى با تفسير دوم مناسبتر مى‏باشد👉 📚تفسير نمونه، ج‏ ١٣ ص ٢٨٥ 👌به نظر ما نیز تفسیر دوم بهتر است , خصوصا آنکه تفسیر اول ریشه در روایات اهلسنت دارد و اگر در تفسیر قمی نیز , سخنی موافق تفسیر اول بیان شده است , نقل مذکور موافق روایات اهلسنت است و ممکن است از روی تقیه صادر شده باشد : 📚تفسیر قمی ج ٢ ص ٦١ _ الدر المنثور في تفسير المأثور، ج‏ ٤ ص: ٣٠٥ 👌علامه طباطبایی نیز یک اشکال مهم در مورد تفسیر اول بیان می دارد و می گوید : " بزرگترين اشكالى كه به اين روايات وارد مى‏شود اين است كه به طورى كه در بحث روايتى خواهيد ديد مخالف با ظاهر كتاب است، براى اينكه كلام خداى تعالى تصريح دارد بر اينكه گوساله مذكور جسدى بوده كه صداى گوساله داشته و كلمه جسد به معناى جثه‏اى است كه روح نداشته باشد. و بر جسم جاندار و زنده اطلاق نمى‏شود ( در حالی که روایات قول تفسیر اول از حیات گوساله سخن به میان آورده اند ) " 📚ترجمه تفسير الميزان، ج‏ ١٤ ، ص: ٢٧٣ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
توضیحی در مورد شعار مرگ بر آمریکا !!!! 🤔 : ❓این که ما در راهپیمایی ها برای مردمان آمریکا و انگلیس و اسرائیل طلب مرگ می کنیم به نظرتان کار قرآنی و مورد تایید خداوند است ? آیا خدا به این کار راضی است !!!! 💠💠 👌مقصود ما از شعارهایی به مانند " مرگ بر آمریکا " , تقاضای مرگ برای مردم آمریکا مثلا نیست , بلکه مخاطب شعار ما دولتهای مستکبر و ظالمی هستند که در کشورهای مذکور حکمرانی می کنند و سیاستهای شیطانی خود را در قبال مظلومین طرح ریزی و اجرا می کنند . ❕رهبری انقلاب به زیبایی متذکر این نکته شده و می گوید : "گله ميكنند كه چرا ملّت ايران ميگويند «مرگ بر آمريكا»؛ ▫️اوّلاً بنده اين را براى حضراتِ بزرگان آمريكايى روشن كنم؛ مرگ بر آمريكا يعنى مرگ بر ترامپ و جان بولتون و پمپئو! مرگ بر اينها يعنى مرگ بر سردمداران؛ ما به مردم آمريكا كارى نداريم؛ مرگ بر آمريكا يعنى مرگ بر شما چند نفر و آن گروهى كه داريد اداره ميكنيد كشورتان را؛ مراد اين است؛ حالا در اين دوره اينها هستند، در دوره‌ى ديگر هم ديگران؛ بحث ملّت آمريكا نيست. ▫️ ثانياً تا وقتى‌كه دولت آمريكا و رژيم آمريكا همين شرارت، همين دخالت، همين خباثت، همين رذالت را در اعمال خودش دارد، اين مرگ بر آمريكا از دهان ملّت ايران نخواهد افتاد. " 📚بيانات، جلد: ۴۰، صفحه: ۴۶ ❕" معلوم هم هست كه مراد از «مرگ بر آمريكا»، مرگ بر ملّت آمريكا نيست، ملّت آمريكا هم مثل بقيّه‌ى ملّتها [هستند]، يعنى مرگ بر سياستهاى آمريكا، مرگ بر استكبار؛ معنايش اين است، اين داراى پشتوانه‌ى عقلانى است؛ قانون اساسى ما به اين ناطق است، تفكّرات اصولى و عميق و منطقى بر اين ناطق است و اين را براى هر ملّتى كه تشريح بكنيم، آن را ميپسندند و ميپذيرند و قبول ميكنند. " 📚بيانات، ج ۳۷، ص ۲۷۶ ❕"اينكه ميبينيد ملّت ما بعد از بيست‌وشش سال «مرگ بر آمريكا» را فراموش نميكند، بخاطر اين است كه غفلت از توطئه‌ى استكبار جهانى همان، و اسير توطئه شدن همان. در واقع «مرگ بر آمريكا» يى كه مردم ما ميگويند، مثل همان «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» است كه اوّل هر سوره‌ى قرآن قبل از «بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ‌» * گفته ميشود. استعاذه‌ى به خدا از شيطان رجيم براى چيست‌؟ براى اين است كه انسان مؤمن يك لحظه حضور شيطان را فراموش نكند؛ يك لحظه از ياد نبرد كه شيطان آماده‌ى حمله به او و انهدام حصار معنوى و ايمانىِ اوست. 👈«مرگ بر آمريكا» هم براى اين است كه ملّت فراموش نكند سلطه‌گران جهانى منافع سرشارى كه در اين كشور داشته‌اند و دست آنها كوتاه شده، از ياد نبرده‌اند. آنها هميشه دنبال اين هستند كه همان منافع را باز در داخل اين كشور براى خودشان تأمين كنند و به قيمت نابودى استعداد جوانان و آينده‌ى اين كشور، بر ثروت و علم و فناورى خود بيفزايند. 👉 📚بيانات، جلد: ۲۶، صفحه: ۵۴ ❕از سوی دیگر در قرآن کریم شاهدیم که خداوند در موارد متعددی بر مفسدین و دشمنان دین و آیین حق مرگ می فرستد و از این طریق انزجار خود را نسبت به عملکرد آنان به صورت کنایه ای بیان می دارد , چنان که در تفسیر نمونه در مورد نفرین مرگ توسط خداوند می خوانیم : " به هر حال منظور از تعبير" مرگ بر اين افراد" معنى كنايى آن يعنى اظهار شدت غضب و تنفر نسبت به اينگونه افراد كافر و ناسپاس است. "طبرسى در مجمع البيان از  ابن عباس نقل كرده اين جمله ( مرگ بر آنها ) كنايه از لعنت است، يعنى خداوند آنها را از رحمت خود به دور دارد. " 📚تفسير نمونه، ج‏ ٢٦ ص ١٣٧ _ ج ٧ ص ٣٦٤ ❕خداوند در مورد ولید بن مغیره فرمود : "  او (براى مبارزه با قرآن) انديشه كرد و مطلب را آماده ساخت - مرگ بر او باد چگونه (براى مبارزه با حق) مطلب را آماده كرد - باز هم مرگ بر او چگونه مطلب (و نقشه شيطانى خود را) آماده نمود. " " إِنَّهُ فَكَّرَ وَ قَدَّرَ_ فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ _ ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ " ( مدثر ١٨ _ ٢٠ ) 👌در مورد یهودیان و منافقان فرمود : " خداوند آنها را بکشد , چگونه دروغ مى‏گويند و از حق منحرف می شوند ؟ " " قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُون‏ " ( توبه ٣٠ _ منافقون ٤ ) ❕و فرمود : " كشته شوند دروغگويان (و مرگ بر آنها!). " " قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ " ( ذاریات ١٠ ) ❕و فرمود : " و كسانى كه كافر شدند مرگ بر آنها و اعمالشان نابود باد. " "وَ الَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمالَهُم‏ " ( محمد ٨ ) ❕و فرمود : " مرگ بر اين انسان، چقدر كافر و ناسپاس است؟ " " قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَه‏ " ( عبس ١٧ ) ❕و فرمود : " مرگ بر شكنجه‏گران صاحب گودال (آتش) باد. " " قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ " ( بروج ٤ ) ❕بنابراین طلب مرگ کردن برای ظالمین و مفسدین و دشمنان دین خداوند ریشه در آیات قرآن و فعل الهی دارید و عملکردی ضد قرآنی محسوب نمی شود . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺فلسفه تقلید از مراجع !!!! ▫️در کلیپ فوق به شبهه ذیل پاسخ گفته ایم : "چرا باید از مراجع تقلید کنیم و چشم و گوش بسته هر چه گفتند عمل کنیم چرا با وجود داشتن عقل برده فکری دیگران باشیم " !!! @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
مشروعیت تبرک در آیات و روایات و گره زدن پارچه به ضریح امامان علیهم السلام !!! 🤔 : ❓این که برخی از مردم پارچه به ضریح امامان و امامزادگان گره میزنند , آیا برای این کار دلیلی هم از ادله اسلامی وجود دارد ?!!!! 💠💠 👌تبرک جستن به آثار اولیاء الهی , مساله ای است که مورد تایید آیات قرآن و روایات شیعه و اهلسنت است . ❕برخی از محققین در مورد مشروعیت تبرک در قرآن می نویسند : "1 _ تبرّك به مقام ابراهيم عليه السلام‏ : 👌خداوند، بعضى از سرزمين‏هايى را كه بدن دعوتگران توحيد را لمس كرده، عبادتگاه به شمار آورده است، مثل آنكه «مقام ابراهيم» را نمازخانه قرار داده و فرموده است: «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِيمَ مُصَلًّى»  «خانه كعبه را محل بازگشت مردم و مركز امن قرار داديم و از مقام ابراهيم، عبادتگاهى براى خود انتخاب كنيد.» ( بقره ١٢٥ ) ❕بى‏شك، نماز از بعد ذاتى فرقى نمى‏كند كه در اين جايگاه خوانده شود، يا نقاط ديگر مسجد. ولى «مقام ابراهيم» به سبب وجود ابراهيم پيامبر، امتياز ديگرى يافته و جاى متبرّكى شده است. از اين رو نمازگزار به خاطر تبرك به آن مكان پاك، نمازش را آنجا برگزار مى‏كند. 👌در جاى ديگرى از قرآن، خداوند متعال «مسعى‏»- مسافت ميان صفا و مروه- را محلّ عبادت مى‏شمارد و اين نيست مگر به سبب آنكه بانوى پاك و يكتا پرستى همچون «هاجر»، با قدم‏هاى مبارك خود هفت بار اين زمين را در جستجوى آب، لمس كرده است و اين مسأله علتى جز اين ندارد كه به اين سرزمين مقدس كه جزئى از بدن مادر حضرت اسماعيل را لمس كرده است، تبرك جويند. 2. پيراهن يوسف عليه السلام و بينايى يعقوب عليه السلام‏ يعقوب پيامبر، مدتى طولانى در رنج هجران فرزند عزيزش يوسف عليه السلام بود و در آن مدّت آن‏قدر گريست كه به تعبير قرآن كريم، چشمانش سفيد (و نابينا) شد: «وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ» ( يوسف ٨٤ ) 👌اراده الهى بر آن شد كه به واسطه پيراهن فرزندش يوسف، بينايى يعقوب را به او برگرداند. خداوند از زبان يوسف عليه السلام چنين نقل مى‏فرمايد:  «اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هذا فَأَلْقُوهُ عَلى‏ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيراً».  «اين پيراهن مرا ببريد و به صورت پدرم بيندازيد، بينا مى‏شود.» ( یوسف ٩٣ ) ❗️شكى نيست كه پيراهن يوسف، از جهت موّاد و شكل، با پيراهن‏هاى ديگر فرقى ندارد، ولى خواست خدا آن بود كه فيض الهى از اين راه به بنده‏اش يعقوب برسد. قرآن با صراحت اين حقيقت را چنين بيان مى‏كند:  «فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشِيرُ أَلْقاهُ عَلى‏ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيراً» «چون مژده دهنده  آمد، آن پيراهن را به صورت او افكند، پس او بينا شد.» ( یوسف ٩٦ ) 3. تابوت سكينه بنى‏اسرائيل‏ : 👌حضرت موسى عليه السلام در اواخر عمر شريفش، الواح مقدّس را كه در بردارنده شريعت او بود، همچنين زره، سلاح و آثار ديگرش را در صندوقى گذاشت و صندوق را به وصىّ خود «يوشع بن نون» سپرد. از همين‏جا آن صندوق نزد بنى‏اسرائيل اهميت ويژه‏اى يافت. ❕در جنگ‏هايى كه ميان آنان و دشمنانشان پيش مى‏آمد، آن صندوق را به عنوان تبرك با خود مى‏بردند و به سبب آن از خداوند نصرت مى‏طلبيدند و تا وقتى كه آن صندوق ميان آنان بود، با عزّت مى‏زيستند. امّا وقتى كه در دين سست شدند و تأثير عامل بازدارنده اخلاقى در ميان ايشان كم شد، دشمنانشان توانستند آنان را شكست دهند و آن صندوق مقدس را هم به غارت ببرند. چون خداى‏سبحان پس از مدتى طالوت را به عنوان پادشاه و فرمانده بنى اسرائيل برگزيد، پيامبرشان به ايشان گفت: نشانه صدق او و اينكه طالوت از سوى خداوند به‏ فرماندهى تعيين شده است، آن است كه صندوق را نزد شما مى‏آورد. قرآن در اشاره به اين داستان مى‏فرمايد:  «وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى‏ وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» «پيامبرشان به آنان گفت: نشانه فرمانروايى او آنست كه تابوت را براى شما مى‏آورد، در آن مايه آرامشى از سوى خداست و بازمانده‏اى از آنچه خاندان موسى و خاندان هارون برجا گذاشته‏اند. آن صندوق را فرشتگان حمل مى‏كنند به يقين در اين موضوع، نشانه‏اى است، اگر اهل ايمان باشيد.» ( بقره ٢٤٨ ) ❕دقت در آيه مى‏رساند كه قرآن كريم، از زبان پيامبر نقل مى‏كند كه بنى‏اسرائيل به آن صندوق تبرك مى‏جستند و آن قدر ارزش و شرافت داشته كه فرشتگان آن را حمل مى‏كردند. اينك مى‏پرسيم: اگر اين كار، با اصول توحيد، ناسازگار است، چگونه آن پيامبر، اين خبر را به صورت يك مژده به آنان نقل مى‏كند؟ ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 4. تبرك به جايگاه اصحاب كهف‏ : 👌وقتى مؤمنان و يكتاپرستان، مخفى‏گاه جوانمردانِ «اصحاب كهف» را يافتند، با خود مى‏انديشيدند كه چه كنند؟ همه اتفاق نظر داشتند كه بر قبور آنان مسجدى بسازند تا محلّ عبادت باشد و وسيله‏اى براى تبرك‏جستن به عبادت در كنار آن پيكرهاى مطهّر گردد. قرآن كريم چنين نقل مى‏كند: «قالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلى‏ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِداً»  «آنان كه از راز آنان آگاه شدند، گفتند: برمدفن آنان مسجدى مى‏سازيم.» ( کهف ٢١ ) ❕مفسران مى‏گويند هدف از ساختن مسجد، برپايى نماز و تبرك به اجساد مطهّر آنان بوده است. " 📚سیمای عقاید شیعه ص ١٠٨ ❕برخی دیگر ادامه می دهند : 👌در اين زمينه روايات فراوانى است كه به برخى از آنها اشاره مى‏كنيم: 1- عايشه نقل مى‏كند: صحابه دائماً فرزندان خود را نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‏آوردند تا آنان را تحنيك كرده و مبارك گرداند. 📚مسند احمد ج ٧ ص ٣٠٣ ح ٢٥٢٤٣ 2- امّ قيس فرزندش را- كه هنوز غذا نخورده بود- نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آورد و او را در دامن آن حضرت صلى الله عليه و آله قرار داد .... " 📚صحیح بخاری ج ١ ص٦٢ کتاب الغسل 👌ابن حجر در شرح اين حديث مى‏گويد: «از اين حديث استفاده مى‏شود كه تحنيك طفل و تبرك به اهل فضل مستحب است». 📚فتح الباری ج ١ ص ٣٢٦ 3- انس مى‏گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله را ديدم كه حلّاق سر مباركش را مى‏تراشيد و اصحاب دور وجودش طواف مى‏كردند تا اگر دانه مويى از سر حضرت صلى الله عليه و آله جدا شود بر دستان آنها قرار گيرد. " 📚صحیح مسلم با شرح نووی ج ١٥ ص ٨٣ _ مسند احمد ج ٣ ص ٥٩١ 4- ابى حجيفه مى‏گويد: خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيدم، در حالى كه وضو مى‏گرفت و مردم بر هم سبقت مى‏گرفتند تا از آب وضوى پيامبر صلى الله عليه و آله بهره ببرند. هر كس از آن آب بر مى‏داشت، براى تبرك به خود مى‏ماليد و كسى هم كه به آن دسترسى پيدا نمى‏كرد از رطوبت ديگرى استفاده مى‏برد. " 📚صحیح بخاری ج ١ ص ٥٥ کتاب الوضوء باب استعمال فضل وضوء الناس 👌عروه از مسور و ديگران نقل مى‏كند: هنگام وضوى رسول خدا صلى الله عليه و آله، نزديك بود كه مردم به دليل هجوم آوردن براى تبرك از آب وضوى پيامبر صلى الله عليه و آله خودشان راهلاك كنند. 📚همان منبع 5- سعد مى‏گويد: از اصحاب رسول خدا شنيدم كه مى‏گفتند: رسول خدا صلى الله عليه و آله كنار چاه بضاعه آمد و با دلوى از چاه آب كشيد و با آن وضو گرفت و بقيه آن را داخل چاه ريخت. بعد از اين جريان هرگاه شخصى مريض مى‏شد، از آن چاه آب مى‏كشيدند و او را مى‏شستند؛ و فوراً شفا مى‏يافت. 📚همان منبع 6- ابو ايوب انصارى مى‏گويد: بعد از آن كه رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد خانه ما شد؛ من براى حضرتش غذا مى‏آوردم، هنگامى كه ظرف غذا را بر مى‏گرداندم، من و همسرم از محل دست‏هاى پيامبر صلى الله عليه و آله در غذا به نيت تبرك برداشته و استفاده مى‏كرديم." 📚طبقات ابن سعد ج ٥ ص ٤٠٦ ( به نقل از کتاب شیعه شناسی ج ١ ص ١٧٧ ) 👌در مورد مشروعیت تبرک در تاریخ و روایات اهلسنت ,  عالم مكّى شيخ محمّد طاهر، كتاب مستقلى به نام تبرك الصحابة دارد و دانشمند ارجمند، جناب احمدى كتاب ديگرى بنام التبرك منتشر نموده‌اند و همگى به گردآورى روايت دراين‌باره پرداخته‌اند. ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❕در مورد فلسفه تبرک نیز برخی می نویسند : "انگيزه تبرك يكى از دو چيز است: 1 - ترقب آثار معنوى و فيض الهى كه از مجراى علل غير طبيعى به انسانها مى‌رسد و نمونه هاى‌آن را يادآور شديم: 2 - مهر و مودّت به پيامبر و فرزندان و ياران او يكى از دستورات قرآنى است و طبعا مهر و علاقه براى خود مظهرى لازم دارد و اين مظهر، در حال حيات، به آن گونه صورت مى‌گيرد كه صحابه انجام مى‌دادند، ولى در حال ممات، ابراز چنين مهرى براى خود مظاهرى دارد كه مهمترين آنها، ابراز شادى در سالگرد ولادت، و ابراز اندوه در ايام وفات آنها و به هنگام حضور در مشاهد آنان بوسيدن در و ديوار مرقد و ضريح مطهر است و همۀ اينها برخاسته از مهر ريشه‌دار و ديرينه است كه در قلوب مسلمين جاى گرفته و در حقيقت اين گروه كه در و ديوار و ضريح پيامبر رامى بوسند به تخته و آهن عشق نمى‌ورزند بلكه به خود پيامبر عشق مى‌ورزند ولى چون دستشان به معشوق نمى‌رسد به آثار منتسب به وى ابراز علاقه مى‌كنند " 📚فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی ج ٣ ص ٣١٣ ❕همینطور در روایات ما به تبرک جستن از قبور امامان علیهم السلام تاکید شده است : " بَابُ اسْتِحْبَابِ التَّبَرُّكِ بِمَشْهَدِ الرِّضَا وَ مَشَاهِدِ الْأَئِمَّةِ ع‏ " 📚وسائل الشیعه ج ١٤ ص ٥٦١ باب ٨٣ _ مستدرک الوسائل ج ١٠ ص ٣٥٧ باب ٦٥ 👌در مورد گره زدن پارچه به ضریح اولیاء الهی نیز گفتنی است : ❕اگر غرض آن است که پارچه گره زده شده متبرک شود و بعد باز شود و  مورد استفاده و تبرک قرار گیرد , این عملکرد صحیح است اما اگر غرض آن است که پارچه گره زده تا مدت زمان طولانی به ضریح بماند و وقتی به مرور زمان خود به خود گره پارچه باز شد , این با ز شدن نشان از برآورده شدن حاجت تلقی شود , چنین عملکردی مستند و مورد تایید نیست و از خرافات تلقی می شود , چنان که آیت الله مکارم شیرازی در این رابطه می گوید : "سجده كردن بعضى از عوام در برابر اين قبور مقدّس، تعبيراتى كه بوى الوهيّت نسبت به آنان مى‏دهد، گره زدن چيزى به ضريح آنان و مانند اين‏ها، همه از امور ناشايست و مشكل آفرين است و چهره يك كار مثبت و بسيار سازنده (زيارت) را دگرگون مى‏سازد، و بهانه به دست اين و آن مى‏دهد تا مردم را از بركات زيارت محروم سازند. " 📚شیعه پاسخ می گوید ص ١١٢ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
انتقاد ابوحنیفه به نماز امام کاظم علیه السلام !!!! 🤔 : ❓آیا این جریان صحیح است که امام کاظم در مکانی نماز خواندند که مردم رفت و آمد می کردند و ابوحنیفه به امام کاظم در این رابطه اعتراض کرد ?!!!! 💠💠 👌فقهای شیعه با استناد به روایات فتوا می دهند که انسان می تواند در مقابل رفت و آمد مردم نماز بخواند , اما بهتر است که در این هنگام چیزی جلوی خود بگذارد که حایل میان انسان و مردم گردد , چنان که در رساله توضیح المسائل آمده است : " مسأله 822 : هرگاه انسان در جايى نماز مى‏خواند كه مردم از جلو او عبور مى‏كنند مستحبّ است جلو خود چيزى بگذارد كه ميان او و آنها حايل گردد، حتّى اگر عصا و تسبيح و ريسمانى هم باشد كافى است. " 📚رسالة توضيح المسائل , آیت الله مکارم شیرازی  ص: 157 👌از برخی روایات استفاده می شود که در صورتی که انسان در مسجد الحرام و در برابر ازدحام مردم نماز بخواند , این نماز خواندن اشکالی ندارد و نیازی هم نیست که انسان چیزی حائل بگذارد , حائل گزاردن در صورتی است که انسان در مسجد الحرام نماز نخواند . ❕معاویه بن عمار می گوید : "به امام صادق علیه السلام گفتم: [در مکّه] هر جا برای نماز خواندن می‌ایستم یا زنی مقابلم نشسته یا عبور می‌کند؛ فرمود: اشکال ندارد، مکّه را بَکّه گفته اند که زن و مرد با ازدحام در آن حرکت می‌کنند. " قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَقُومُ أُصَلِّي وَ الْمَرْأَةُ جَالِسَةٌ بَيْنَ يَدَيَّ أَوْ مَارَّةٌ فَقَالَ لَا بَأْسَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ بَكَّةَ لِأَنَّهُ يَبُكُّ فِيهَا الرِّجَالُ وَ النِّسَاء " 📚المحاسن ج ٢ ص ٣٣٧ ❕حال در مورد سوال مطرح شده گفتنی است که شیخ کلینی روایت می کند : " ابوحنیفه نزد امام صادق علیه السلام رفت و به ایشان گفت: فرزند شما - یعنی امام کاظم - را دیدم که نماز می‌خواند و مردم از مقابلش عبور می‌کردند و او آنها را نهی نمی کرد، و این کار اشکال دارد! امام صادق علیه السلام فرمود: موسی را صدا کنید نزد من بیاید. ایشان را صدا کردند، پس فرمود: پسرم؛ ابوحنیفه می‌گوید تو نماز می‌خواندی در حالی که مردم از مقابلت رد می‌شدند و تو آنها را نهی نمی کردی! گفت: بله ای پدرجان؛ آن کسی که برایش نماز می‌خواندم، از مردم به من نزدیک تر بود، خداوند عزوجل می‌فرماید: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ»  {و ما از شاهرگ [او] به او نزدیکتریم}. " راوی گوید: پس امام صادق علیه السلام او را در آغوش گرفت و فرمود: پدر و مادرم به فدایت ای محلِّ اَمنِ اسرار! " "دَخَلَ أَبُو حَنِيفَةَ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ رَأَيْتُ ابْنَكَ مُوسَى ع يُصَلِّي وَ النَّاسُ يَمُرُّونَ بَيْنَ يَدَيْهِ فَلَا يَنْهَاهُمْ وَ فِيهِ مَا فِيهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ادْعُوا لِي مُوسَى فَدُعِيَ فَقَالَ لَهُ يَا بُنَيَّ إِنَّ أَبَا حَنِيفَةَ يَذْكُرُ أَنَّكَ كُنْتَ تُصَلِّي وَ النَّاسُ يَمُرُّونَ بَيْنَ يَدَيْكَ فَلَمْ تَنْهَهُمْ فَقَالَ نَعَمْ يَا أَبَةِ إِنَّ الَّذِي كُنْتُ أُصَلِّي لَهُ كَانَ أَقْرَبَ إِلَيَّ مِنْهُمْ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ قَالَ فَضَمَّهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَى نَفْسِهِ ثُمَّ قَالَ يَا بُنَيَّ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا مُودَعَ الْأَسْرَارِ. " 📚الکافی ج ٢ ص ٢٩٧ ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❕در مورد این روایت دو توضیح بیان شده است : 🔸١ _ این روایت و نمازی که امام کاظم علیه السلام در مقابل مردم خوانده است , در مکه و مسجد الحرام بوده است که در این مکان نیازی نبوده که امام کاظم علیه السلام حائلی بین خود و مردم بگذارد و با توجه به حضور قلب وافر امام کاظم علیه السلام در نماز , ایشان تماما غرق توجه به خداوند بوده است , چنان که در روایت دیگری تصریح شده است که مشابه این جریان در مکه و مسجد الحرام برای امام کاظم ع اتفاق افتاده است . ❕ابن ابی عُمَیر گفت: " سفیان ثوری حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را که نوجوان بود دید در حالی که ایشان نماز می‌خواند و مردم از مقابلش عبور می‌کردند. به ایشان گفت: مردم در حال طوافند و از مقابلت عبور می‌کنند! فرمود: آن کس که برایش نماز می‌خوانم، از اینها به من نزدیک تر است. " "...ُ إِنَّ النَّاسَ يَمُرُّونَ بِكَ وَ هُمْ فِي الطَّوَافِ فَقَالَ ع الَّذِي أُصَلِّي لَهُ أَقْرَبُ إِلَيَّ مِنْ هَؤُلَاءِ. " 📚توحید صدوق ص ١٨٠ 👌توضیح اول که مورد بیان ما قرار گرفت , توسط محدث بزرگوار , شیخ حر عاملی بیان شده است : "  بَابُ عَدَمِ بُطْلَانِ الصَّلَاةِ بِمُرُورِ شَيْ‏ءٍ قُدَّامَ الْمُصَلِّي مِنْ كَلْبٍ أَوِ امْرَأَةٍ أَوْ غَيْرِهِمَا وَ👈 يُسْتَحَبُّ لَهُ أَنْ يَدْفَعَ مَا اسْتَطَاعَ إِلَّا بِمَكَّة👉" 📚وسائل الشیعه ج ٥ ص ١٣٢ باب ١١ 🔸٢ _ توضیح دوم , توضیحی است که شیخ کلینی می دهد و مرحوم فیض کاشانی , این توضیح را تکمیل می کند . ❕شیخ کلینی در مورد روایت مورد بحث و عملکرد امام کاظم علیه السلام می گوید : " این کار از سوی آن حضرت، به هدف تأدیب بوده نه اینکه او فضیلت را ترک کرده است. " "وَ هَذَا تَأْدِيبٌ مِنْهُ ع لَا أَنَّهُ تَرَكَ الْفَضْل‏ " 📚الکافی ج ٣ ص ٢٩٧ ❕مرحوم فیض در توضیح این عبارت می گوید : "این بیان شیخ کلینی به این معناست که امام کاظم علیه السلام , وقتی که در مقابل رفت و آمد مردم نماز خوانده است , ایجاد حائل را ترک نکرده است و حائل گزارده است , اما پس از گزاردن حائل دیگر نیازی به منع مردم از عبور و مرور نیست و امام کاظم ع مردم را از عبور و مرور نهی نکردند , در این هنگام آنچه لازم بوده است همان حضور قلب در نماز بوده که امام کاظم ع این حضور قلب را داشته است , بنابراین امام کاظم ع هم حائل گزارده و شان ظاهری نماز را حفظ کرده و همان حضور قلب داشته و شان باطنی نماز را حفظ کرده و از این طریق ابوحنیفه را ادب کرده است که گمان می کرده که باید مردم را از رفت و آمد منع کرد , امام کاظم ع به او آموزش داد که وقتی حائل گزارده می شود , دیگر نیازی به منع مردم از رفت و آمد نیست , زیرا خداوند نزدیکتر از آنان به انسان است و انسان می تواند متوجه خداوند گردد " " أقول ليس في الحديث أنه ع ترك السترة و إنما فيه أنه لم ينه الناس عن المرور فلعله لا يلزم نهي الناس بعد وضع السترة و إنما اللازم حينئذ حضور القلب مع اللَّه حتى يكون جامعا بين التوقير الظاهر للصلاة و التوقير الباطن لها و لهذا أدب ع أبا حنيفة بذلك و كان هذا هو المراد من كلام صاحب الكافي‏ " 📚الوافی ج ٧ ص ٤٨٥ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
⚫️فرا رسیدن سالروز شهادت امام کاظم علیه السلام را تسلیت می گوییم ؛ 👌برخی از پرسش و پاسخهای کانال پیرامون امام کاظم علیه السلام ؛ 1⃣می گویند امام کاظم در 37 سالگی از دنیا رفت و 24 سال از عمرش را در زندان بود و از او 18 پسر و 19 دختر باقی ماند که امامزادگان ایران نیز به امام کاظم بر می گردند چگونه امام این قدر فرزند تولید کند با این که بیشتر عمرش را در زندان بود ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1771 2⃣این که به امام کاظم باب الحوائج می گویند از می آید ❕چرا ایشان را به این لقب نامیده اند ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1772 3⃣جایگاه امام کاظم علیه السلام و فضائل و مناقب ایشان در نزد بزرگان اهل سنت ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1773 4⃣آیا حقیقت دارد که امام کاظم دخترش را به نام نامگذاری کرده اند ❗️❗️مگر عایشه دشمن اهل بیت نبوده است ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1774 5⃣آیا حقیقت دارد که مادر امام کاظم کنیز بوده است ❗️این که مادران برخی امامان کنیز بودند این واسه امامان بد نبود که مادرانشان کنیز هستند ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1776 6⃣شیعه همان عقائد مسیحیت مانند عقیده به فداء و فدا شدن عیسی جهت آمرزش گناهان مسیحیان را دارند.در روایتی از امام کاظم در کتب شیعه آمده است که من با دادن جان خودم شیعیان را حفظ کردم زمانی که خدا بر شیعیان غضب کرده بود ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1777 7⃣ترس و وحشت امام موسى كاظم از احضارش توسط هارون الرشيد "عجب امامى كه براى جانش اينقدر ميترسد و به گريه مى افتد مگر نه اينكه اينها عاشق شهادت بودند؟ تا كى بايد دروغ اخوندها را باور كرد؟ ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1542 8⃣به چه دلیل می گویید میلاد امام کاظم علیه السلام هفتم صفر است و در ماه ذی الحجه نمی باشد ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1455 9⃣توهين و بى ادبى امام هفتم شيعيان به پدر يكى از يارانش معمر بن خلاد روايت مى‌كند كه: ابا الحسن(امام كاظم) خانه‌اى خريدارى كرده و به يكى از دوستان خود امر فرمودند تا بدانجا منتقل شود و فرمودند: «خانه‌ات تنگ است.» پس آن دوست گفت: اين خانه را پدرم ساخته است، امام كاظم فرمودند:«اگر پدرت احمق بود تو نيز مى‌بايست مانند او باشى؟» : بحارالانوار ج ٧٣، ص ١٥٢ لينك صفحه كتاب وضعيت حديث: الحديث الثاني : صحيح. : مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول نویسنده : العلامة المجلسي ج: ٢٢ ص ٤٣٦ ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3612 🔟توضیحی در مورد داروی امام کاظم ع در درمان کرونا ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2043 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3354 1⃣1⃣پاسخ به شبهه وهابی در مورد گنهکار بودن امام کاظم ع ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2926 2⃣1⃣امام كاظم: آيه غير المغضوب عليهم در سوره حمد در مورد شيعيان ميباشد ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2835 3⃣1⃣راوى و فقيه بزرگ شیعه جناب زراره از نام دوازده امام اطلاعى نداشت و قبل از وفات قرآن را روى سر گرفت و گفت امام من قرآن است يا دروايتى : امام من همان امامى است كه در قران به آن اشاره شده و ایشان امامت امام کاظم را قبول نداشت ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2617 4⃣1⃣طبق گفته علماى شيعه ائمه شيعه در خوشگذرانى و برده دارى بوده و تنها شغلشان گرفتن پول از خلفا و توليد فرزند از زنان و كنيزانشان بوده است - تاكى بايد دروغ آخوندهاى فاسد را در مورد ائمه قبول كرد؟ ❕امام کاظم ۵۰۰ غلام و خدمتکار داشت ❕امام کاظم ۳۰ فرزند داشت ❕هارون الرشید امام کاظم را عموزاده خطاب می کرد ❕هارون الرشید مال فراوانی به امام کاظم بخشید ❕امام کاظم هارون الرشید را امیر المومنین خطاب می کند ( ترجمه عیون الاخبار ج 1 ص 180) 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2086 5⃣1⃣بنابر منابع اسلامى، امام کاظم، برای درمان بیماری پیسی یا برص(بیماری لک و پیس)و از بین بردن آن، آبگوشت گوشت گاو را پیشنهاد داده اند و این درحالی‌ست که هیچ تاثیری در از بین بردن "بیماری پیسی" ندارد. ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/452 6⃣1⃣اخیرا یکی از مراجع تقلید اعلام کردند که اگر حکومت گمراه ایران روز شهادت امام کاظم را تعطیل نکند ما دیگر مالیات نمی دهیم ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3384 7⃣1⃣مگر نه اينكه پيامبر اسلام به ازدواج توصيه اكيد كرده است؟ مگر نه اينكه معصوم بود و بايد به توصيه هاى پيامبر اسلام گوش جان ميسپرد؟ پس چرا دخترانش را از ازدواج محروم كرد؟ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1438
١٨ _ گاف علمی امام کاظم در مورد منشاء بیماری جذام !!! امام کاظم که بنا به ادعای شیعیان به خزانه‌ی علوم الهی وصل است می‌گوید خلال کردن دندان با ساقه گل و شاخه درخت انار موجب تحریک جذام می‌شود! در حالی که جذام یک بیماری باکتریایی است که کوچکترین ارتباطی با خلال کردن دندان با ساقه گل و شاخه درخت انار ندارد! ————————————————— ▪️[الکافي- ج۶- ص۳۷۷] ← عن أبي الحسن عليه السلام قال: لا تخللوا بعود الريحان ولا بقضيب الرمان فإنهما يهيجان عرق الجذام ◾️: امام كاظم فرمود: با ساقۀ گل و شاخه درخت انار خلال نكنيد؛ زيرا كه آن دو رگ جذام را تحريك مى‌كنند. ◼️: حسن أو موثق [مرآة العقول- ج۲۲- ص۲۲۴ ) ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4838 ١٩ _ امام رضا : پدرم امام کاظم، شهید نشده است. ⚠️ أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي جَرِيرٍ الْقُمِّيِّ قَالَ : قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ.. وَ سَأَلْتُهُ عَنْ أَبِيهِ أَ حَيٌّ هُوَ أَوْ مَيِّتٌ؟ فَقَالَ قَدْ وَاللَّهِ مَاتَ. ✍🏻 ابوجریر قمي می‌گوید : از امام رضا درباره پدرش امام کاظم پرسیدم که آیا ایشان زنده است یا میّت [مُرده]؟ امام فرمود : بخدا او مُرده است. 📚 اصول کافی ٣٨٠/١ خداوند می‌فرماید : ﴿وَلَا تَقُولُوا۟ لِمَن یُقۡتَلُ فِي سَبِیلِ ٱللَّهِ أَمۡوَ ٰ⁠تُۢۚ بَلۡ أَحۡیَاۤءࣱ وَلَـٰكِن لَّا تَشۡعُرُونَ﴾ 📖 هرگز به کسی‌که در راه خدا کشته می‌شود، نگویید «اموات : مُردگان»! بلکه آنان زنده هستند، اما شما متوجه نمی‌شوید. [بقره/١٥٤] امام رضا، پدرش را «میّت:مُرده» می‌خوانَد. اگر بگوییم که امام، این آیه‌ی قرآنی را بلد بوده است، دلالت بر این دارد که پدرش را شهید و مقتول نمی‌دانست. 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4727 ٢٠ _ رابطه‌ی حسنه میان امام موسی کاظم {رحمه‌الله} و امیرالمؤمنین هارون الرشید {رحمه‌الله} ▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬ 🕌 امام کاظم، امیرالمؤمنین هارون را «جانشین پیغمبر» می‌دانست و مردم را تشویق می‌نمود که مطیع فرامین امیرالمؤمنین هارون‌الرشید باشند. و نافرمانی ایشان را موجب عذاب دردناک الهی می‌شمارد. 🔷🔹 امام کاظم، هارون را فردی بسیار مهربان و دلسوز برای مؤمنان می‌دانست، و به درگاه پروردگار دعا می‌کرد که هارون را پایدار و زنده بدارد و سایه‌اش را مستدام گردانَد. 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4559 ٢١ _ شیخ کلینی : امام کاظم از همسرِ پدرش، صاحب فرزند بود ‼️ [والعياذ بالله] 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4493 ٢٢ _ آیا می‌توان افراد عادی را بیش از امامان معصوم، دوست داشت؟ 👈🏻 بله. امام صادق، سایر فرزندانش را بیش از امام کاظم دوست می‌داشت !!! 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4432 ٢٣ _ آگاهی امام کاظم ع از علم جفر !!! 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4419 ٢٤ _ امام کاظم ع و گناهکار دانستن ائمه ع !!!! 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4073 ٢٥_ تمام مادرانِ فرزندان امام موسی کاظم جزو کنیزان وی بودند و معاف از پوشیدن روسری! https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/5409 ٢٦ _ كليني در ص ١٢ از جلد ٧ كتاب كافى  در مورد قضاوت كردن امام كاظم چنين مينويسد: محمّد بن نعيم صحّاف گويد: محمّد بن ابى عميره، پارچه فروش، از دنيا رفت و مرا وصى خود ساخته بود، وارث او فقط‍‌ همسرش بود، وارث ديگرى نداشت، من به امام كاظم نوشتم و كسب تكليف نمودم. امام در پاسخ من نوشت: يك چهارم ميراث را به همسرش بده و سه چهارم باقى را برای ما بفرست !!!!چرا بايد ارث شخصى به جاى رسيدن به همسرش به امام کاظم برسد !!!! https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4978 ٢٧ _ انتقاد ابوحنیفه به نماز امام کاظم علیه السلام !!!! https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/5527 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
توضیحاتی در مورد پیدایش شیعه و مذهب جعلی اهلسنت !!!! 🤔 : ❓چیزی بنام (مذهب رافضی و شیعه وجود ندارد) بلکه طبقه گفته ی علماشون همانطور که استعمال کرده اند باید بگوییم دین روافض یا دین شیعه و یا همون دین امامیه چیزی بنام مذهب نیست بلکه دین است یک دین جداگانه قال المجلسي : " ومما عُدَّ من ضروريات دين الامامية استحلال المتعة " العقائد ص58 !!!! 💠💠 👌اگر در سخنان علمای شیعه یا برخی از روایات شیعه از عنوان : " دین امامیه " استفاده شده است , این استعمال به این معنا نیست که امامیه و شیعه آیینی جدا از اسلام است , متاسفانه اشکال کننده وهابی به معنای لغوی " دین " توجه نداشته است . ❕لغت شناسان در معنای واژه " دین " می گویند : "دین به معنای هر چیزی است که خدا را با آن عبادت کنند , راه , روش ,  سیره " 📚ترجمه معجم الوسیط ج ١ ص ٦٥٧ ماده دین 👌بر همین اساس برخی می نویسند : " «دِين» در لغت در اصل، به معناى جزا و پاداش است، و به معناى اطاعت و پيروى از فرمان نيز آمده است، و در اصطلاح مذهبى، عبارت از مجموعه قواعد و قوانين و آدابى است كه انسان در سايه آنها مى‏تواند به خدا نزديك شود و به سعادت دو جهان برسد و از نظر اخلاقى و تربيتى در مسير صحيح گام بردارد." 📚لغات در تفسير نمونه، ص: 229 ❕بنابراین مقصود از دین در اصطلاح , طریق و روش عبادت و بندگی خداوند است و مقصود علمای شیعه از دین امامیه آن است که شیعه معتقد است که بندگی خداوند از طریق و روش امامان علیهم السلام است , زیرا امامان ع جانشینان پیامبر اسلام هستند و هر چه می گویند , تفسیر سنت پیامبر اسلام است , چنانکه در روايتى به نقل از جابر آمده است ؛ « به ابوجعفر امام باقر عليه السلام گفتم: هر گاه برايم حديثى مى‏ فرمايى، سند آن را نيز برايم ذكر نما. فرمود: «پدرم، از جدّم، از پيامبر خدا، از جبرئيل عليه السلام، از خداوند عز و جل، مرا حديث كرده است، و هر حديثى كه براى تو مى‏ گويم، با همين سند است». 📚امالی مفید ، ص 42 ❕در روایت دیگر ، از امام صادق عليه السلام نقل شده است که فرمود ؛ «حديث من، حديث پدرم است، و حديث پدرم، حديث جدّم، و حديث جدّم، حديث حسين، و حديث حسين، حديث حسن، و حديث حسن، حديث امير مؤمنان عليه السلام، و حديث امير مؤمنان عليه السلام، حديث پيامبر خدا، و حديث پيامبر خدا، سخن خداوند عز و جل است». 📚الکافی ج 1 ص 53 👌 امام رضا عليه السلام فرمود ؛ «إنّا عَنِ اللَّهِ و عَن رَسولِهِ نُحَدِّثُ. » « ما از طرف خدا و پيامبر او سخن مى‏ گوييم. » 📚رجال کشی ، ج 2 ص 490 👌امام صادق ع فرمود ؛ « هر زمانی که از چیزی به تو جواب می دهم ، آن قول رسول الله است و ما به رای و نظر خویش ، هیچ چیز نمی گوییم » «مَهْمَا أَجَبْتُكَ فِيهِ بِشَيْ‏ءٍ فَهُوَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص لَسْنَا نَقُولُ بِرَأْيِنَا مِنْ شَيْ‏ءٍ » 📚بصائر الدرجات ، ج 1 ص 301 ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❕طبق آنچه که در تفسیر و حدیث و تاریخ اهلسنت آمده است , مذهب شیعه در زمان پیامبر اسلام و توسط خود ایشان پایه گذاری شد , چنان که برخی می نویسند : "شیعه به معنای کسانی که معتقد به امامت و ولایت علی علیه السلام و یازده فرزند معصومش هستند در زمان پیامبر گرامی وجود داشتند و خود پیامبر گرامی واژه « شیعه » را بر این گروه اطلاق کردند . ❕در تفسير «الدر المنثور» كه از منابع معروف اهل سنت است در ذيل آيه شريفه « اوْلئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَريَّة » ( بینه 7)  از جابربن عبداللَّه انصارى چنين نقل شده است كه مى‏ گويد ؛ «ما نزد پيامبر بوديم كه على عليه السلام به سوى ما آمد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اين و شيعيانش در روز قيامت رستگارانند، و در اين هنگام آيه شريفه إِنَّ الَّذينَ آَمَنُوا وَ عَمِلُو الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترين خلق مخلوقات خدا هستند ، نازل گرديد». 📚الدر المنثور ج 6 ص 379 👌حاكم حسکانی كه او نيز از دانشمندان معروف اهل سنت در قرن پنجم هجرى است اين مضمون را در كتاب معروفش «شواهد التنزيل» از طرق مختلف از پيغمبر اكرم نقل مى ‏كند و تعداد رواياتش از بيست روايت تجاوز مى‏ كند. 🔹از جمله از ابن عباس نقل مى‏ كند هنگامى كه آيه إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ نازل شد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود: «هُو انْتَ وَ شِيْعَتُكَ ...»: «منظور از اين آيه تو و شيعيانت هستيد» 📚شواهد التنزیل ج 2 ص 357 ❕بسيارى ديگر از علماى اسلام و دانشمندان اهل سنت مانند ابن حجر در كتاب صواعق و محمد شبلنجى در نور الابصار، اين حديث را ذكر كرده‏ اند. 📚الصواعق ص 96_ نور الابصار ص 70 👌بنابراين به شهادت اين روايات نام و عنوان شيعه را پيامبر اسلام براى پيروان راه على عليه السلام و طرفداران او برگزيده است، و تاريخچه پيدايش شيعه نه بعد از رحلت و شهادت  پيامبر اسلام بلكه به يك معنى در حيات خود آن حضرت  بوده است، و اين واژه را به ياران و پيروان على عليه السلام اطلاق فرموده، و تمام كسانى كه پيامبر اسلام را به عنوان رسول خدا مى‏ شناسند، مى دانند كه او سخنى از روى هوى و هوس نمى ‏گفت ؛  «و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گويد.- آنچه مى گويد چيزى جز وحى (الهى) كه بر او القا شده نيست.» ( نجم 3_4) و اگر فرموده است تو و پيروانت فائزان و رستگاران در قيامت هستيد. يك واقعيت است‏. 📚پیام قرآن ج 9 ص 24 ❕و بزرگان اصحاب در زمان رسول الله به عنوان شیعه علی علیهما السلام شناخته می شدند , چنان که برخی می نویسند : " گروهى از صحابه در زمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله با شنيدن آيات و روايات در امر امامت و ولايت و خلافت امام على عليه السلام، بعد از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، به او اعتقاد پيدا كرده زعامت و امامت او را پذيرفتند و از ارادتمندان آن حضرت قرار گرفتند. اين گروه از همان زمان به «شيعه على عليه السلام» معروف شدند: 1- ابوحاتم رازى مى‏گويد: «اوّلين لقب و كلمه‏اى كه در عهد رسول خدا صلى الله عليه و آله ظهور كرد كلمه «شيعه» بود. اين كلمه، لقب چهار نفر از صحابه بوده است كه عبارتند از: ابوذر، سلمان، مقداد و عمّار.» 📚حاضر العالم اسلامی ج ١ ص ١٨٨ 2- ابن‏خلدون مى‏نويسد: «جماعتى از صحابه، شيعه على بودند و او را سزاوارتر از ديگران به خلافت مى‏دانستند.» 📚تاریخ ابن خلدون ج ٣ ص ٣٦٤ ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 3- استاد محمّد كردعلى مى‏گويد: «گروهى از بزرگانِ صحابه، معروف به مواليان على عليه السلام در عصر رسول خدا صلى الله عليه و آله بودند از آن جمله سلمان فارسى است كه مى‏گفت: ما با رسول خدا صلى الله عليه و آله بيعت كرديم بر خيرخواهى مسلمانان و اقتدا به على بن ابى‏طالب عليه السلام و مواليان او. و ابى سعيد خدرى است كه گفت: مردم به پنج كار امر شدند؛ چهار تا را انجام دادند و يكى را ترك نمودند. از او سؤال شد آنچه را كه ترك نمودند چه بود؟ او در جواب گفت: ولايت على بن ابى‏طالب عليه السلام. از او سؤال شد آيا ولايت با چهار عمل ديگر واجب است؟ پاسخ داد: آرى. و ابوذر غفارى، عمار بن ياسر، حذيفة بن يمان، ذى‏الشهادتين خزيمة بن ثابت، ابى‏ايوب انصارى، خالد بن سعيد بن عاص و قيس بن سعد بن عباد.» 📚خطط الشام ج ٥ ص ٢٥١ 4- دكتر صبحى صالح مى‏نويسد: «در ميان صحابه حتى در عصر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله براى على عليه السلام پيروان و شيعيانى بوده است؛ از آن جمله مى‏توان ابوذر غفارى، مقداد بن اسود، جابر بن عبداللَّه، ابى بن كعب، ابوالطفيل عامر بن واثله، عباس بن عبدالمطلب و تمام فرزندان او، عمار ياسر و ابوايوب انصارى را نام برد.» 📚النظم الاسلامیه ص ٩٦ 5- استاد محمّد عبداللَّه عنّان مى‏گويد: «اين اشتباه است كه بگوييم شيعه براى اولين بار هنگام جدايى خوارج ظهور پيدا كرده است بلكه ظهور شيعه در عصر رسول خدا صلى الله عليه و آله بوده است.» 📚روح التشیع ص ٢٠ (به نقل از کتاب شيعه شناسى و پاسخ به شبهات، ج ١ ، ص: ٥٧ ) ❕از سوی دیگر اساسا مذهب اهلسنت است که مذهبی جعلی و ساختگی بوده و در زمان پیامبر گرامی اسلام خبری از این مذهب ساختگی نبود تا قرنها بعد از پیامبر اسلام و در زمان عمر بن عبدالعزیز و سالها بعد از او توسط احمد بن حنبل این واژه و اصطلاح پایه گذاری شد , چنان که برخی می نویسند : " تا آنجا كه به دست آمده اصطلاح اهل سنت بدون كلمه جماعت، در اوايل قرن دوم، رواج پيدا كرده و عمر بن عبدالعزيز در رساله‌اى كه در ردّ قدريه نوشته، آن را به كار برده است، و ى در خطاب خود به «قدريه» (طرفداران حريت انسان در گفتار و رفتار) مى‌نويسد: «وقد علمتُم انّ أهلَ السنة كانُوا يقولون: الاعتصامُ بالسنةِ نجاةُ وسيُقبَض العلمُ قبضاً سَريعاً»: مى‌دانيد اهل سنت گفتند تمسك به سنت راه نجات است و علم و دانش به زودى جمع مى‌شود.... پيدايش مسائل نوظهور در جوامع اسلامى، گروهى را بر آن داشت كه براى اين مسائل پاسخ مناسبى تهيه كرده و اين نقيصه را از فقه اسلامى برطرف كنند و چون پاسخ روشنى در كتاب و سنت نيافتند به قياس و استحسان پناه بردند، و اين كار سبب پيدايش «مدرسه رأى» گرديد، و در اواسط قرن  دوم، كه در رأس اين گروه ابوحنيفه بود، سرعت بيشترى گرفت. 👈 در مقابل، اهل حديث كه خود را «اهل سنت» مى‌ناميدند از حديث كنار نرفته، و در برابر اين مسائل نوظهور بى‌تفاوت بودند. اهل حديث پيش از ظهور احمد بن حنبل از اصول خاصى پيروى نمى‌كردند بلكه افرادى با گرايش‌هاى گوناگون تحت چتر «اهل الحديث» گرد آمده بودند و در ميان آنها، افراد مرجئى، ناصبى، قدرى، جُهَنى، واقفى، و متشيع زياد ديده مى‌شد و سيوطى اسامى آنان را در اثر خود آورده است (تدريب الحديث، ج 1، ص 328) ولى آن‌گاه كه احمد بن حنبل در رأس اهل حديث قرار گرفت، همگان را تحت عقيده واحدى كه عقيده «اهل سنت» ناميد درآورد و رساله‌اى در عقايد اهل سنت تنظيم كرد كه بسيارى از بندهاى آن، ردّ فرق ديگرى است كه در صحنه ظاهر بودند (رسالة السنة، ص 44-50) 👉" 📚دانشنامه کلام اسلامی، ج : ۱، ص ۵۶۷ _ ٥٦٨ ❕در ذیل نیز مفصل توضیح داده ایم که مذهب جعلی اهلسنت ارتباطی با سنت پیامبر اسلام ندارد بلکه پیرو بدعتهایی هستند که توسط خلفا پس از پیامبر بنا نهاده شد و اهلسنت واقعی شیعه است که سنت پیامبر را از طریق امامان علیهم السلام به دست آورده و به آن عمل می کند : https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3822 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
⚫️فرا رسیدن سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام را تسلیت می گوییم . ✔️چند پرسش و پاسخ پیرامون ایشان ؛ 1⃣مقام ایشان در روایات شیعه و اینکه ایشان از اوصیاء حضرت عیسی علیهما السلام بوده اند ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1058 2⃣ادله ای که برای ایمان ابوطالب از کتب اهل سنت ارائه دادید قانع کننده نیست ❗️برای دوستان ام ارائه دادم اما قبول نکردند ❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1059 3⃣همانطور که می دانید ابوطالب اسم اصلی خودش نیست بلکه کینه است. در واقع اسم اصلی ابوطالب عبد مناف است. عبد مناف یعنی بنده ی مناف و مناف یکی از بزرگ ترین بت های مشرکین بوده. حالا سوال اینجاست اگر ابوطالب ایمان اورده بود چرا نام خودش را عوض نکرد؟ حتی چرا‌ مخفیانه نام خودش را عوض نکرد؟ چنانکه‌ می دانید این اسم درست نیست و جایز نیست! چرا اسمش را حتی مخفیانه عوض نکرد ‼️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1069 4⃣آيا ابوطالب، پدر امام على و عموى محمد، به اسلام ايمان آورد ؟ در یکی از معتبر‌ترین کتاب‌های تفسیری شیعه در این خصوص آمده ... امام‌باقر گفت: اسلام جز به عزت ما نمى‌افزايد، از اين رو ما از غيرمسلمانان ارث مى‌بريم و آنان از ما ارث نمى‌برند، ميراث ابوطالب در دست ماست(چون او کافر بود و ما مسلمانیم). ما معتقد به ارث بردن مسلمان از كافر فقط ميان فرزند و پدر هستيم نه ميان زن و شوهر ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2026 5⃣اسلامگرایان که به اعتراف خودشان نُه دهم دینشان تقیه است در توجیه این مسئله می‌گویند ابوطالب تظاهر به کفر می‌کرد تا بتواند از محمد حمایت و محافظت کند! سوال اینجاست: چگونه حمزه عموی پیامبر، علی‌رغم اینکه اظهار اسلام می‌کرد باز هم می‌توانست از محمد حمایت کند؟! از طرفی می‌دانیم خود ابولهب (عموی دیگر محمد) نیز علی‌رغم اینکه از سران کفر در مکه بود، باز هم حامی محمد بوده و حتی یک‌بار جان محمد را از مرگ حتمی نجات داده بود . بنابراین این ماله‌کشی شیعیان وجهی ندارد ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3648 7⃣یکی از دلایل ایمان حضرت عدم طلاق همسرش ( فاطمه بنت اسد) است که در روایات هم اشاره شده است اما رحلت حضرت ابو طالب ٣ سال قبل هجرت بود ونزول این حکم كه باید مومن از مشرک جدا شود آیه 10 سوره‌ی ممتحنه در صلح حدیبیه که ششم هجری بوده نازل شده پس این نیتواند دلیل باشد چون این آ یه در زمان حضرت ابوطالب نازل نشده ❗️❗️❗️ https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4855 ipasookh.ir
ایستاده بول کردن پیامبر اسلام در روایات اهلسنت  !!!! 🤔 : ❓بول واقفا (ایستاده) در نزد شیعه ( ایستاده بول کردن در نزد شیعه اشکالی ندارد ) وعنه، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن رجل، عن أبي عبد الله عليه السلام قال سألته عن الرجل يطلي فيبول وهو قائم؟ قال: لا بأس به ( وسائل الشيعة (آل البيت) - الحر العاملي - ج ١ - الصفحة ٣٥٢ )!!! 💠💠 👌مطابق با فقه شیعه , ایستاده بول کردن اگرچه حرام نیست اما به خاطر عوارضی که دارد , مکروه و ناپسند است و شایسته است که انسان ایستاده بول نکند . ❕در توضیح المسائل مراجع آمده است : " مسأله 80 :  ايستاده بول كردن و بول كردن در زمين سخت و سوراخ جانوران و در آب ، خصوصاً آب ايستاده ، مكروه است " 📚توضیح المسائل مراجع , بنی هاشم , ج ١ ص ٦٥ ❕بنابراین اگرچه در برخی از روایات ایستاده بول کردن اجازه داده شده اما در ادامه همان روایات بیان شده است که این عمل بهتر است صورت نگیرد و اصطلاحا این عمل مکروه است , زیرا سبب نفوذ شیطان به انسان می گردد : "  عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَ يَبُولُ الرَّجُلُ وَ هُوَ قَائِمٌ قَالَ نَعَمْ وَ لَكِنَّهُ يُتَخَوَّفُ أَنْ يَلْتَبِسَ بِهِ الشَّيْطَانُ أَيْ يُخَبِّلَهُ فَقُلْتُ يَبُولُ الرَّجُلُ فِي الْمَاءِ قَالَ نَعَمْ وَ لَكِنْ يُتَخَوَّفُ عَلَيْهِ مِنَ الشَّيْطَانِ. " 📚تهذيب الأحكام ، ج‏ ١ ص ٣٥٢ 👌و در روایت دیگری تصریح شده است که ایستاده بول کردن سبب ایجاد مشکلاتی برای انسان می شود و انسان در این صورت جز خودش فرد دیگری را نمی تواند ملامت کند : " لَا یَبُولَنَّ الرَّجُلُ مِنْ سَطْحٍ فِی الْهَوَاءِ وَ لَا یَبُولَنَّ فِی مَاءٍ جَارٍ فَإِنْ فَعَلَ ذَلِکَ فَأَصَابَهُ شَیْءٌ فَلَا یَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَهُ " 📚الخصال ج ٢ ص ٦١٣ 👌کارشناسان در مورد برخی از عوارض ایستاده بول کردن می گویند : " عوارض ایستاده ادرار کردن در مردان می توان به تخلیه نشدن کامل املاح و مواد موجود در ادرار از بدن، باقی ماندن رسوبات،  ایجاد التهاباتی در بافت مخاطی مثانه و افزایش احتمال ابتلا به سنگ مثانه اشاره کرد. همچنین فشار وارده به عضلات کف لگن بر روی جریان خروجی ادرار و کنترل کردن آن متعاقبا مضرات بیشتری را در پی خواهد داشت. " 🌐https://b2n.ir/e35014 ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❕حال از وهابی شبهه افکن سوال می کنیم : 👌اگر ایستاده بول کردن به نظرت ناپسند است , پس چرا به پیامبر اسلام نسبت می دهید که ایستاده بول می کرد !!!! ▫️بخاری صاحب صحیح ترین کتاب اهل سنت روایت می کند : « پیامبر به زباله دان فلان قبیله رفت و در آنجا ایستاده بول کرد » " «أَتَى النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ سُبَاطَةَ قَوْمٍ، فَبَالَ قَائِمًا " 📚صحیح بخاری ج ١ ص ١٦٦ طبع مصر ❗️و در روایت دیگر نقل می کند که راوی می گوید : « من و پیامبر پیاده حرکت می کردیم  . آن حضرت به زباله دانی که کنار دیوار قرار داشت رفت آنگاه همان گونه که مردم می ایستند ایستاد و بول کرد من از حضرت دوری کردم اما وی به من اشاره کرد تا به او نزدیک شوم من هم به او نزدیک شده و پشت سر او ایستادم تا از کارش فارغ شد» " «رَأَيْتُنِي أَنَا وَ النَّبِيُّ  صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ نَتَمَاشَى، فَأَتَى سُبَاطَةَ قَوْمٍ خَلْفَ حَائِطٍ، فَقَامَ كَمَا يَقُومُ أَحَدُكُمْ، فَبَالَ، فَانْتَبَذْتُ مِنْهُ، فَأَشَارَ إِلَيَّ، فَجِئْتُهُ، فَقُمْتُ عِنْدَ عَقِبِهِ  حَتَّى فَرَغَ». 📚همان منبع حدیث ٢١٢ ❕ما این روایات را جعلی و ساختگی می دانیم و معتقدیم که شخصیت برجسته پیامبر اسلام هیچگاه چنین کار ناپسندی را انجام نمی داد زیرا خداوند با صراحت در توصیف پیامبر اسلام می فرماید : "« تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری» ( قلم 4 ) « وَ إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظِيمٍ » و  می فرماید ؛ « برای شما در زندگی رسول خدا سر مشقی نیکویی است» (احزاب21 ) « لَقَد كَانَ لَكُم فِى رَسُولِ اللَّهِ اسْوَةٌ حَسَنَة » 👌اساسا چگونه ممکن است پیامبری که مستقیما تربیت شده خداوند بوده است , چنین عمل ناپسندی را انجام دهد , چنان که علمای اهلسنت نقل می کنند که پیامبر اسلام می فرمود : " أدّبني ربّي فأحسن تأديبي " " خداوند مرا ادب آموخت و نيكو نیز ادب آموخت. " 📚الجامع الصغیر , سیوطی , ج ١ ص ٥١ _ کنزالعمال ج ١١ ص ٤٠٦ _٤١٤ _ ٤٣١ _ فیض القدیر ج ١ ص ٢٩٠ _ تفسیر رازی ج ٢٨ ص ٢٨٥ و .... ❕بر همین اساس آیت الله مکارم شیرازی در مورد روایات اهلسنت مبنی بر ایستاده بول کردن پیامبر اسلام می نویسد : " ما اطمينان داريم كه اين حديث مجعول است و از سوى بعضى از منافقان براى ضربه زدن به قداست رسول خدا (صلى الله عليه و آله) جعل شده و سپس به كتاب‏هايى مانند صحيح بخارى و صحيح مسلم (بر اثر سادگى نويسندگان آنها) راه يافته است. آيا كسى كه كمترين شخصيّتى داشته باشد، دست به چنين كارى مى‏زند كه لوازم عديده بسيار نامطلوبى دارد كه قلم از شرح آن شرم‏ دارد؟ چقدر جاى تأسّف است كه در كتاب صحاح اين قبيل روايات آمده و هنوز هم به آن استدلال مى‏كنند. " 📚شیعه پاسخ می گوید ص ٢٠٣ ❕به نظر می رسد جاعلان حدیث , روایت مذکور را جعل کرده اند تا با ضربه زدن به شخصیت پیامبر اسلام , به نفع عمر بن خطاب اقدامی انجام داده باشند و از قبح کار خلیفه دوم بکاهند زیرا مطابق روایات اهلسنت , خلیفه دوم ایستاده بول می کرد !!!! 👌علمای اهلسنت نقل می کنند که عمر می گفت : « در حالی که من ایستاده بول می کردم پیامبر مرا مشاهده کرد و به من فرمود ایستاده بول نکن " " رَآنِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ وَ أَنَا أَبُولُ قَائِمًا. فقَالَ: «يَا عُمَرُ! لَا تَبُلْ قَائِمًا " 📚سنن ابن ماجه ج ١ ص ٢٧٥ _ سنن ترمذی ج ١ ص ٩٨ 👌جالب آن است که طبق نقل علمای اهلسنت ,  خلیفه دوم برای ایستاده بول کردنش توجیه هم می آورد و می گفت ایستاده بول کردن برای حفظ مقعد و جمع و جور نگه داشتن آن بهتر است : " البول قائما احصن للدبر " 📚شرح صحیح مسلم , نووی , ج ٣ ص ١٦٦ _ فتح الباری ج ١ ص ٢٨٤ _ عمده القاری ج ٣ ص ١٣٦ _ السنن الکبری , بیهقی , ج ١ ص ١٠٢ _نیل الاوطار ج ١ ص ١٠٨ _کنزالعمال ج ٩ ص ٥٢٠ 👌به هر حال عایشه نیز فهمیده بود که منافقان برای قبح زدایی از عمل خلیفه دوم , حدیث جعل کرده اند که پیامبر هم ایستاده بول می کرد , لذا در پاسخ آنان می گفت : " هر کس بگوید پیامبر ایستاده بول کرده او را تصدیق نکنید , آن حضرت بول نمی کرد مگر نشسته " " أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى الله عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ كَانَ يَبُولُ قَائِمًا فَلَا تُصَدِّقُوهُ، مَا كَانَ يَبُولُ إِلَّا قَاعِدًا " 📚سنن ترمذی ج ١ ص ٩٧ _ سنن نسائی ج ١ ص ٢٦ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
بعثت پیامبر اسلام در غار حراء یا ابطح...؟! 🤔 : ❓بعثت پیامبر در غار حراء یا ابطح..؟! در اینکه رسول خدا صلی الله علیه و آله در غار حراء خلوت می‌کرده شکی نیست، اما اینکه آغاز اعلام رسالتشان در غار حراء باشد نادرست است، بلکه ایشان در ابطح بوده و همچنین تنها هم نبوده بلکه امیرالمؤمنین، و جناب جعفر و جناب حمزه علیهم السلام هم به همراه ایشان بوده‌اند و حضرت جبرائیل علیه السلام در همان دیدار نخست شهادت به نبوت پیامبر و وصایت امیرالمؤمنین علیهما السلام داده است. و این خیلی تفاوت دارد در اینکه نقل کرده‌اند پیامبر در غار تنها بود و جبرئیل نازل شد ... !!! 💠💠 ❕علمای اهلسنت نقل می کنند که پیامبر گرامی اسلامی , وقتی که در غار حراء بودند , وحی بر ایشان نازل شد و مبعوث به رسالت شدند : " هو فی غار حراء فجاءه الملک ..." 📚اسد الغابه ج ١ ص ٢٥ _ انساب الاشراف ج ١ ص ١٠٥ _ امتاع الاسماع ج ١ ص ٣٠ _ البدایه و النهایه ج ٣ ص ٢ _تاریخ ابن خلدون ج ٢ ص ٤١٠ _ تاریخ الاسلام ج ١ ص ١١٧ _ تاریخ طبری ج ٢ ص ٣٠٠ 👌در برخی از نقلهای شیعه نیز آمده است که مبعث پیامبر گرامی اسلام در غار حراء بوده است . ❕در تفسیر امام عسکری علیه السلام آمده است : " هنگامی که رسول خدا تجارت به شام را ترک کرد و هر آنچه خداوند از راه این تجارت‌ها به او ارزانی فرموده بود، بخشید، 👈هر روز صبح به غار حراء می‌رفت و بر بلندای غار می‌رفت و از آنجا به آثار و نشانه‌های رحمت الهی، و به انواع شگفتی‌های رحمت و حکمت خداوند می‌نگریست👉 و به کرانه‌های آسمان و زمین و دریاها و بیابان‌ها نگاه می‌کرد و از این نشانه‌ها عبرت می‌گرفت و از آن‌ها متذکّر می‌شد و خداوند را به گونه ای شایسته عبادت می‌کرد. هنگامی که سن چهل سالگی را کامل کرد و خداوند به قلب ایشان نگریست و آن را بهترین و برترین و خاشع ترین و خاضع ترین قلب یافت، به درهای آسمان اجازه داد و باز شدند و محمد بدان نگریست. و به فرشتگان اذن داد و آنان فرود آمدند و محمد بدان‌ها نگریست. و به رحمت امر فرمود و رحمت الهی از بطن عرش بر سر و پیشانی محمد فرود آمد و به جبرئیل روح امین احاطه شده به نور و طاووس فرشتگان نگاه کرد، و جبرئیل فرود آمد و بازوی پیامبر را گرفت و تکان داد و گفت: ای محمد بخوان. فرمود: چه چیز بخوانم؟ گفت: ای محمد بخوان اقرأ باسم ربک الذی خلق .... 👈سپس آنچه را که خداوند عزّ و جلّ به او وحی کرده بود به پیامبر وحی نمود سپس به بالا رفت و محمد از کوه پایین آمد ... 👉" كَانَ يَغْدُو كُلَّ يَوْمٍ إِلَى حِرَاءَ يَصْعَدُهُ، وَ يَنْظُرُ مِنْ قُلَلِهِ إِلَى آثَارِ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ أَنْوَاعِ عَجَائِبِ رَحْمَتِه‏ ... َ نَزَلَ مُحَمَّدٌ ص مِنَ الْجَبَلِ- وَ قَدْ غَشِيَهُ مِنْ تَعْظِيمِ جَلَالِ اللَّهِ، وَ وَرَدَ عَلَيْهِ مِنْ كَبِيرِ شَأْنِهِ مَا رَكِبَهُ بِهِ الْحُمَّى وَ النَّافِضُ. " 📚تفسیر امام عسکری ص ١٥٧ _ حلیه الابرار ج ١ ص ٦٦ _ مدینه معاجز ج ١ ص ٤٤٥ _ بحار الانوار ج ١٨ ص ٢٠٦ ❕در نقل دیگری از ابن عباس آمده است : " چون پیامبر با حضرت خدیجه ازدواج کرد و سنّ ایشان چهل سال تمام شد، روزی به سوی کوه حراء بیرون رفت. در آن جا جبرئیل علیه السلام برای آن حضرت  ندا سر داد و بر ایشان پدیدار نشد. ...خدیجه از این خبر شادمان شد و عرض کرد: چون صبح فردا رسید، به همان جایگاهی که روز پیش او را در آن جا دیدی بازگرد. پیامبر فرمود: بله، چنین می‌کنم. ایشان خارج شد و ناگاه جبرئیل علیه السلام را با زیباترین چهره و خوش ترین بو مشاهده کرد. جبرئیل علیه السلام عرض کرد: ای محمّد! پروردگارت تو را سلام می‌رساند و از برایت درود و بزرگداشتی ویژه می‌فرستد و می‌فرماید: تو فرستاده من به سوی انس و جنّ هستی، پس ایشان را دعوت کن تا مرا بپرستند و بگویند: هیچ خدایی جز الله نیست و محمّد رسول اوست و علی ولیّ اوست..." "قال ابن عباس: إن أول ما ابتدئ به رسول الله  من الوحي الرؤيا الصالحة في النوم، و كان لا يرى رؤيا إلا جاءت كفلق الصبح؛ و لما تزوج بخديجة و كمل له من العمر أربعون سنة، قال: فخرج ذات يوم إلى جبل حراء، فهتف به جبرئيل‏... " 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج ٥ ص ٦٩٦ _ حلیه الابرار ج ١ ص ٦٧ ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❕همینطور روایاتی که می گوید وحی بر پیامبر زمانی نازل شد که ایشان بین کوهها بودند : " كَانَ بَيْنَ الْجِبَال‏ " ( اعلام الوری ص ٣٦ _ قصص الانبیاء راوندی ص ٣١٧ _ کشف الغمه ج ١ ص ٨٧ ) , تایید کننده نزول وحی بر پیامبر در غار حراء است , زیرا این غار در بین کوهها قرار دارد , چنان که در مورد غار حراء می نویسند : "غار حرا بر فراز كوهى قرار دارد كه امروز جبل النور ناميده مى‏شود. سابقا اين كوه در خارج مكه بود؛ ولى امروز به سبب گسترش شهر مكّه جبل النور و غار حرا در داخل مكّه قرار دارد و پيمون آن از پاى كوه تا فراز آن حدود يك ساعت به طول مى‏انجامد. غار مزبور غار كوچكى است كه گنجايش يك نفر ايستاده در حال عبادت و دو سه نفر نشسته را دارد؛ ولى در كنار آن محل نسبتا وسيعى است كه جاى نشستن گروهى است. جالب اينكه دو طرف غار باز است و هواى لطيفى در غار جريان دارد و در گرم‏ترين اوقات سال، انسان احساس گرما نمى‏كند و از همه گذشته، جاى خلوت و مملوّ از روحانيت است. پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله قبل از بعثت و حتى گاه بعد از بعثت براى دور ماندن از غوغاى بت‏پرستان جاهل و جامعه مملوّ از خرافات آن عصر، به غار حرا مى‏رفت و ساعتها و روزها به راز و نياز با خدا مى‏پرداخت و در اسرار آسمان و زمين مى‏انديشيد. قابل توجه است كه داخل غار اگر كسى رو به دهانه شمالى غار بايستد هم رو به كعبه ايستاده و هم رو به بيت المقدس. از پاره ای روایات استفاده می شود که پیامبر اکرم حتی بعد از نبوت گاهی به غار حراء می رفت و دور از اذیت و آزار مشرکان متعصب به عبادت و راز و نیاز با خدا می پرداخت و علی و خدیجه با آن حضرت بودند و می دانیم نخستین شعاع وحی در همانجا درخشید " 📚پیام امام امیر المومنین , مکارم شیرازی ,  ج ٧ ص ٥٠٥ ❕همینطور در نهج البلاغه آمده است که امیر مومنان علیه السلام مساله نزول وحی بر پیامبر را مرتبط با غار حراء دانسته و می فرماید : " از همان زمان كه رسول خدا  از شير بازگرفته شد، خداوند بزرگ‏ترين فرشته از فرشتگان خود را مأمور ساخت تا در طول شب و روز وى را به راههاى فضيلت و محاسن اخلاق جهانيان وادارد و من هم مانند كودكى كه به دنبال مادرش حركت مى‏كند از او پيروى مى‏كردم. هرروز نكته تازه‏اى از اخلاق برجسته خود براى من آشكار مى‏ساخت و مرا فرمان مى‏داد كه به او اقتدا كنم. 👈او در هرسال مدتى را در مجاورت غار حرا به سر مى‏برد (و به عبادت خدا مى‏پرداخت) من او را مى‏ديدم و كسى ديگر او را نمى‏ديد (و از برنامه عبادت او خبر نداشت و هنگامى كه آن حضرت به نبوت مبعوث شد) در آن روز خانه‏اى كه اسلام در آن راه يافته باشد، جز خانه پيامبر نبود تنها او و خديجه در آن بودند و من نفر سوم بودم. من نور وحى و رسالت را مى‏ديدم و بوى نبوّت را استشمام مى‏كردم. من صداى ناله شيطان را در آغاز نزول وحى بر آن حضرت شنيدم و گفتم اى رسول خدا اين ناله (از كيست و براى) چيست؟ فرمود: اين ناله شيطان است، زيرا از اينكه پيرويش كنند مأيوس شده است.👉 (سپس پيامبر به من فرمود:) تو آنچه را من مى‏شنوم مى‏شنوى و آنچه من مى‏بينم مى‏بينى (و چشم و گوش تو حقايق عالم غيب را درك مى‏كند) جز اينكه تو پيامبر نيستى؛ ولى وزير منى و در مسير خير و سعادت قرار دارى! " "لقد كان يجاور في كلّ سنة بحراء فأراه، و لا يراه غيري. و لم يجمع بيت واحد يومئذ في الإسلام غير رسول اللّه- صلّى اللّه عليه و آله- و خديجة و أنا ثالثهما. أرى نور الوحي و الرّسالة، و أشمّ ريح النّبوّة. " 📚نهج البلاغه , خطبه ١٩٢ ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 👌در مورد ابطح هم گفتنی است که " ابطح مكانى بين مكّه و منى است . اين مكان امروزه جزء شهر مكّه است، ميدان فعلى معابده و خيابان آن به سمت منى، ابطح قديم است. از آن در باب حج سخن گفته شده است. " 📚فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏ ١، ص: ٢٢٠ ❕اشکال کننده با استناد به یک روایتی مدعی شده بود که اولین نزول وحی بر پیامبر در ابطح بوده است . روایت مذکور به نقل علامه مجلسی چنین است که پیامبر فرمود : " در ابطح بر دست خود تكيه كرده خوابيده بودم و على در جانب راست من و جعفر طيار در جانب چپ من و حمزه در پايين پاى من خوابيده بودند ناگاه صداى بال جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل را شنيدم و از صداى بال ايشان دهشتى مرا عارض شد پس شنيدم كه اسرافيل به جبرئيل مى‏گفت: بسوى كداميك از اين چهار نفر مبعوث شده‏ايم؟ پس جبرئيل اشاره كرد بسوى من و گفت: بسوى اين مبعوث شده‏ايم كه محمد نام دارد و بهترين پيغمبران است، و آن كه در جانب راست او خوابيده است برادر و وصىّ اوست و او بهترين اوصياى پيغمبران است، و آن كه در جانب چپ او خوابيده است جعفر پسر ابو طالب است كه با دو بال رنگين در بهشت پرواز خواهد كرد، آن ديگرى حمزه است كه سيّد شهيدان در روز قيامت‏ " 📚حياة القلوب، ج‏ ٣ ، ص: ٦٧٧ ❕این روایت در مقام بیان اولین وحی نازل شده بر پیامبر نیست , زیرا روشن شد که اولین وحی در غار حراء بوده است و امیر مومنان ع هم تنها همراه پیامبر بوده است و طبق نقل نهج البلاغه و نقلهای دیگر , در آغاز نزول وحی , جز علی و خدیجه علیهما السلام , فرد دیگری به پیامبر ایمان نیاورده بود : " أَبُو جَعْفَرٍ ع مَا أَجَابَ رَسُولَ اللَّهِ ص أَحَدٌ قَبْلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ خَدِيجَةَ ع " 📚كمال الدين و تمام النعمة، ج‏ ١ ، ص: ٣٢٨ ❕بنابراین در توضیح روایت مذکور که سخن از ایمان آوردن افراد دیگری هم به میان آورده گفتنی است : 👌 مطابق سایر روایات :  پس از نزول آغازین وحی و ایمان آوردن امام علی و حضرت خدیجه س و آغاز دعوت پنهانی پیامبر اسلام  به تدریج افراد دیگری نیز به پیامبر گرامی اسلام ایمان آوردند تا زمانی که سه سال دعوت پنهانی گذشت و پیامبر  مامور به دعوت آشکارا شدند : " ثُمَّ أَسْلَمَتْ خَدِيجَةُ بِنْتُ خُوَيْلِدٍ زَوْجَةُ النَّبِيِّ ص ثُمَّ دَخَلَ أَبُو طَالِبٍ إِلَى النَّبِيِّ ص وَ هُوَ يُصَلِّي وَ عَلِيٌّ ع بِجَنْبِهِ- وَ كَانَ مَعَ أَبِي طَالِبٍ ع جَعْفَرٌ فَقَالَ لَهُ أَبُو طَالِبٍ صِلْ جَنَاحَ ابْنِ عَمِّكَ- فَوَقَفَ جَعْفَرٌ عَلَى يَسَارِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَبَدَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ بَيْنِهِمَا- فَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يُصَلِّي- وَ عَلِيٌّ وَ جَعْفَرٌ وَ زَيْدُ بْنُ حَارِثَةَ وَ خَدِيجَةُ يَأْتَمُّونَ بِهِ- فَلَمَّا أَتَى لِذَلِكَ ثَلَاثَ سِنِينَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِين‏ ... " 📚تفسیر قمی ج ١ ص ٣٧٨ _ سعد السعود ص ٨٦ _ مراه العقول ج ٧ ص ١٧٧ ❕روایت مورد بحث در مورد ابطح می تواند ناظر به این نکته باشد که وقتی پیامبر اسلام در ابطح بودند و افرادی مسلمان شده بودند و سه سالی از دعوت گذشته بود , جبرئیل بر پیامبر مبعوث می شود و ماموریت اظهار و دعوت علنی را بر پیامبر عرضه می کند لذا  مطابق نقل یعقوبی , پیامبر اسلام از ابطح دعوت علنی و آشکار خود را آغاز کرد : " ثم امره الله عز و جل ان یصدع بما ارسله فاظهر امره و اقام بالابطح ... " 📚تاریخ یعقوبی ج ٢ ص ٢٤ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
نقدی بر سخنان مولوی عبدالحمید در نماز جمعه ٢٨ بهمن ١٤٠١ ▫️١ _ مولوی عبدالحمید می گوید که طبق دیدگاه ما , حاکم را مردم تعیین می کنند , ابوبکر و عمر و عثمان را مردم تعیین کردند !!!! 👌متاسفانه جملات فوق دروغی بیش نیست  , ابوبکر با بیعت اجباری چند نفره و عمر هم با وصیت ابوبکر و عثمان هم توسط شورای سفارشی شش نفره منصوب عمر روی کار آمدند و هیچ یک با رای مردم نبوده اند , در ذیل مفصل این موارد را طبق نصوص اهلسنت اثبات کرده ایم : https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4135 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4859 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3161 ❗️پس از خلفای نخستین هم حکومت موروثی بنی امیه و بنی العباس در جهان اسلام حاکم شد که هیچ یک جایگاهی برای رای مردم قائل نبودند !!! ❕اساسا طبق مبانی اهلسنت , هرکس که حاکم مسلمین شود حتی اگر ظالم باشد و به زور به قدرت برسد بازهم همه اهلسنت مامور به اطاعت او هستند , حتی اگر آن حاکم به اهلسنت ظلم کند !!! در ذیل توضیح داده ایم !!! https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/5393 ▫️٢ _ مولوی عبدالحمید مدعی می شود که امام علی علیه السلام نیز به شوری استناد کرده و گفته که مردم مرا انتخاب کرده اند !!!! 👌ما در دو نمایه ذیل توضیحات مفصلی در این رابطه داده ایم و پاسخ ادعای او را بیان داشته ایم : https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4857 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3012 ▫️٣ _ مولوی عبدالحمید در دروغی دیگر مدعی شده است که در زمان خلفا , انتقاد کردن آزاد بوده است !!!! 👌این سخن نیز خلاف است و ما در پاسخ مفصلی , به عنوان نمونه عصر پر خفقان عمر را طبق مدارک اهلسنت به تصویر کشیده ایم . عصری که کسی جرات انتقاد نداشت و همگان تحت شکنجه عمر بودند !!! https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4694 ▫️٤ _ او در ادامه مجددا می گوید که ایران باید همه پرسی و رفراندوم برگزار کند یعنی اکثر مردم این نظام را نمی خواهند !!!! ❕متاسفانه مولوی عبدالحمید خودش را به کوری زده است و جمعیت ٢١ تا ٣٠ میلیونی حاضر در ٢٢ بهمن امسال را نمی بیند که چگونه در حمایت از نظام در ساعت مشخصی در راهپیمایی حاضر شدند !!! آیا این حضور بزرگ نمونه عملی رفراندوم نبود : https://eitaa.com/farsna/181954 ❓آیا پیروان عبدالحمید متوجه دروغگویی او نمی شوند که این مولوی دروغگو چگونه جمعیت میلیونی مردم در حمایت از نظام را نمی بیند و مدعی می شود که  مردم نظام را نمی خواهند !!!! ❕رهبری در ماههای گذشته به زیبایی پاسخ امثال عبدالحمید را دادند و فرمودند : " میگوید صدای ملّت را بشنوید! صدای رعدآسای ملّت در سیزدهمِ آبانِ امسال بلند شد؛ شنیدید؟ شما صدای ملّت را بشنوید. مگر از تشییع جنازه‌ی شهید سلیمانی چقدر گذشته؟ آن جمعیّت عظیم صدای ملّت ایران بود، آن تشییع جنازه‌ی ده‌میلیونی یا شاید به یک معنا بیش از ده‌میلیونی صدای ملّت ایران بود. امروز تشییع جنازه‌ی شهدا صدای ملّت ایران است. تا یک نفر در اصفهان، در شیراز، در مشهد، در کرج، در هر جای دیگر شهید میشود، خیلِ جمعیّتِ مردم راه می‌افتند شعار میدهند علیه تروریست، علیه اغتشاشگر؛ صدای ملّت این است؛ شما چرا صدای ملّت را نمی‌شنوید؟ " https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51418 جناب مولوی !!!! ▪️آیا حکومت مورد حمایت تو یعنی طالبان در افغانستان تن به رفراندوم داد !!! چرا آنان را دعوت به رفراندوم نمی کنی !!!! ❕آیا عربستان که تو را عضو مجمع فقهی مکه کرده است , رفراندوم در مورد حکومت خود برگزار کرده است !!!! چرا این دولتهای مورد حمایت خود را دعوت به رفراندوم نمی کنی !!!!! ▫️ادامه دارد ..... @Rahnamye_Behesht
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
نقدی بر سخنان مولوی عبدالحمید در نماز جمعه ٢٨ بهمن ١٤٠١ ❕مولوی عبدالحمید می گوید که در برداشت ما از اسلام , اعدام وجود ندارد جز در مورد قصاص که مثلا فردی , فرد دیگر را کشته باشد که در این صورت می توان فرد قاتل را اعدام کرد , او در صحبتهایش چنین گفت : " در این برداشت ما به طور کلی اعدامی غیر از قصاص نداریم و موارد نادر دیگری که هستند اصلا اجرا نمی‌شوند و وجود ندارند. در برداشت ما از دین اسلام، اعدام نیست. ممکن است در کشورهای مسلمان و غیرمسلمان دیگر اعدام باشد ولی در این برداشت اعدام وجود ندارد. " https://t.me/molanaabdolhamid/5616 ❕متاسفانه این سخنان مولوی عبدالحمید نیز دروغی بیش نیست و روایات اهلسنت و علمای بزرگ اهلسنت تصریح دارند که در موارد متعددی اعدام وجود دارد , مواردی که مبتلاء به هم است و شاذ و نادر نیست . 👌یکی از موارد اعدام در نزد اهلسنت محاربه است که فردی سلاح بکشد و مردم را بترساند , حتی اگر با سلاحش فردی را نکشته باشد , به اعتقاد اهلسنت حاکم اسلامی می تواند محارب را به جرم محاربه اعدام کند . ❕سیوطی و ابن کثیر و طبری روایت می کنند که خداوند پیامبر را مخیر کرده بود که بتواند محارب را بکشد , حتی اگر محارب کسی را نکشته باشد : " كان قوم بينهم و بين النبي صلى الله عليه و سلم ميثاق فنقضوا العهد و قطعوا السبل و أفسدوا في الأرض فخير الله نبيه فيهم ان شاء قتل و ان شاء صلب و ان شاء قطع أيديهم و أرجلهم من خلاف أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ " _ "فخير اللّه رسوله إن شاء أن يقتل و إن شاء أن يقطع أيديهم و أرجلهم من خلاف، رواه ابن جرير " 📚الدر المنثور في تفسير المأثور، ج‏2، ص: 279 _تفسیر ابن کثیر ج 3 ص 86 ❕همینطور ابن کثیر نقل می کند که ابن عباس و جمعی از بزرگان اهلسنت مانند سعید بن المسیب و مجاهد و عطاء و حسن بصری و ابراهیم نخعی و مالک بن انس قائل بوده اند که حاکم در مجازات محارب مخیر است و می تواند محارب را اعدام کند , حتی اگر محارب کسی را نکشته باشد : " قوله تعالى أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ قال ابن أبي طلحة عن ابن عباس في الآية: من شهر السلاح في فئة الإسلام، و أخاف السبيل ثم ظفر به و قدر عليه فإمام المسلمين فيه بالخيار إن شاء قتله و إن شاء صلبه، و إن شاء قطع يده و رجله و كذا قال سعيد بن المسيب و مجاهد و عطاء و الحسن البصري و إبراهيم النخعي و الضحاك و روى ذلك كله أبو جعفر بن جرير و حكى مثله عن مالك بن أنس رحمه اللّه و مستند هذا القول أن ظاهر أو للتخيير كما في نظائر ذلك من القرآن " 📚تفسیر ابن کثیر ج 3 ص 90 ❕در کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه نیز تصریح شده است که فرقه فقهی مالکیه از پیروان مالک بن انس که بخش بزرگی از اهلسنت را تشکیل می دهند ,  قائل به تخییر حاکم در مجازات محارب هستند و این که حاکم می تواند محارب را بکشد , حتی اگر محارب کسی را نکشته باشد : "المالکیه قالوا ... إن لم يقتل المحارب أحدا و قدر عليه فيخير الإمام في أمور أربعة النوع الأول.القتل، و الثاني- الصلب و القتل، و هو مصلوب، الحد الثالث، قطع يمينه من الكوع، و رجله اليسرى من المفصل ... و الحد الرابع- نفي " 📚الفقه علی المذاهب الاربعه و مذهب اهل البیت ج 5 ص 609 ❕همینطور طبق فقه اهلسنت می توان شراب خوار را اعدام کرد , در صورتی که در مواردی حد شرابخواری بر فرد شرابخوار جاری شده باشد اما او دست از شرابخواری نکشیده باشد , در مرحله آخر باید این فرد اعدام شود . 🔸علمای اهلسنت از پیامبر گرامی روایت می کنند که فرمود ؛ « اگر شراب خوار ، شراب خورد ، او را تازیانه بزنید ، اگر تا چهار مرتبه چنین کرد ، در مرتبه چهارم او را بکشید » " عَنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: «إِذَا شَرِبَ الْخَمْرَ فَاجْلِدُوهُ، فَإِنْ عَادَ الرَّابِعَةَ فَاقْتُلُوهُ». " 📚سنن ابی داود ، ج 4 ص 1919 _ مسند احمد ج 38 ص 210 _ سنن دارمی ج 3 ص 1489 _ سنن نسائی ج 3 ص 256 _ مستدرک علی الصحیحین ، ج 4 ص 373 _ نیل الاوطار ج 7 ص 325 _ سنن الکبری ج 8 ص 313 _ مجمع الزوائد ج 6 ص 278 _ فتح الباری ج 12 ص 69 _ مسند طیالسی ص 307 _ معجم الکبیر ج 2 ص 335 _ الاستیعاب ج 2 ص 698 _ کنزالعمال ج 5 ص 355 ❕یا نقل می کنند که فرمود ؛ « گردن شرابخوار را در مرتبه چهارم بزنید » " فَإِذَا كَانَ عِنْدَ الرَّابِعَةِ فَاضْرِبُوا عُنُقَهُ" 📚مسند احمد ج 11 ص 557 _ سنن ابن ماجه ج 4 ص 181 _ سنن نسائی ج 3 ص 228 _ نیل الاوطار ج 7 ص 325 و ... 👌ابن حزم مطابق همین نقل ها ،  هم خود معتقد به اعدام شارب خمر در صورت تکرار شرب خمر است هم این قول را از علمای اهل سنت نقل می کند ؛ 📚المحلی ، ابن حزم ج 11 ص 368 ▫️ادامه 👇