eitaa logo
برش‌ ها
408 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
454 ویدیو
38 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
خرداد سال ۶۱ بود. امتحانات سال آخر دبیرستان شروع شده بود. محمد رضا قبل از آن چند بار با پدر درباره اعزام به جبهه صحبت کرده بود. پدر اجازه را مشروط به اتمام دوره دبیرستان کرده بود. یک روز قبل از ظهر آمد خانه. مشغول جمع کردن وسایلش شد. گفتم: محمد! جایی می خواهی بروی؟ عازم جبهه بود. گقت: اگر تا امروز صبر کردم، به خاطر احترام و رضایت شما بود؛ اما امام پیام دادند جبهه رفتن نیازی به اجازه پدر ندارد. ظهر با پدرش خداحافظی کرد و آن قدر برای ما دلیل آورد تا رضایت ما را هم کسب کند. او امتحان دنیایی را رها کرد تا به امتحان الهی برسد. راوی: مادر شهید سلام الله علیها؛ زندگی نامه و خاطرات شهید محمد رضا تورجی زاده، نویسنده: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، ناشر: امینیان، نوبت چاپ: ششم- آذر ۱۳۸۹؛ صفحه ۴۳ و ۴۲. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید احمد بابایی: شهدا با شهادت خود افشاگر چهره یزیدیان زمان خود می‌گردند تا ضمن ویرانی کاخ ستم و ظلم یزیدیان زمان برای نسل‌های آینده سر مشق و الگویی باشند، که اگر روزی طاغوتی و شیطانی و شیطان خصلتی کمر به نابودی حق و حق طلبان بست، نسل‌های آینده با بهره‎گیری از لطف و عنایت خداوند بزرگ، همانگونه عمل کنند که پدرانشان در پرتو مکتب انسان ساز اسلام عمل کردند. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
کتاب صوتی شماره: 1️⃣8️⃣ کتاب گویای مرد در قالب این اثر شرح زندگی سردار جاویدالاثر سپاه اسلام، حاج احمد متوسلیان است و انتشارات سوره مهر این اثر را منتشر کرده است. داوود امیریان در این اثر به روایت سه بخش از زندگی حاج احمد متوسلیان پرداخته است. در بخش نخست به دوران حضور حاج احمد در مریوان پرداخته‌شده، بخش دوم به تشکیل تیپ ۲۷ حضرت رسول (ص) و فرماندهی حاج احمد و رفتن او به جنوب تا اسارتش در لبنان محور قرار گرفته و در نهایت در بخش سوم، امیریان به دوران بعد از اسارت حاج احمد نگاهی کوتاه داشته است. 🎧با ما شهدا را بشنوید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1721434161C5242eca633
هر وقت که از جبهه می آمدم، سری هم بهش می زدم. یک بار که پیشش رفتم گفت: «سید مرتضی! دو سه نیر برایم بفرست کارشان دارم؟» وقتی از چند و چون کارش پرسیدم، گفت که مقداری مواد غذایی و مصرفی برای خانواده نیازمندان آماده کرده، می خواهد برای پخشش برود. خودم به همراه دو نفر دیگر آمدیم پیشش. از قبل گونی هایی را آماده کرده بود. آنها را پر از مواد غذایی و گوشت و حتی ذغال می کردیم. همه را پشت ماشین وانت لندرور گذاشتیم و شبانه به سمت یکی از محلات فقیر نشین شهر تهران حرکت کردیم. هر گونی را پشت یکی از خانه ها می گذاشت. کناری مخفی می شد. صاحب خانه در را باز می کرد، دور و اطراف را وارسی می کرد و با نگاهی به داخل گونی با خوشحالی آن را به درون خانه می برد. راوی: سید مرتضی امامی ؛ خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی، نویسنده: محمد عامری، ناشر: تقدیر، نوبت چاپ: دوم- تابستان ۱۳۹۶؛ صفحه 106. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی ا زوصیت نامه شهید حمید ایرانمنش: را جهت هدایت، را جهت مردم‌داری و طریقه حکومت، را جهت آمرزش و طلب مغفرت و دعا به درگاه خدا را از دست ندهید که همین سه رکن است که حافظ شما امت شهید پرور اسلامی می‌باشد. برای این‌که طناب‌های محکمی هستند جهت بالا رفتن از آن به طرف خداوند. .
هدایت شده از روی خط شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار سعید قاسمی: شهید محسن حاجی بابا روز قبل شهادت رو به دوستش حسین میگوید ؛ اینجور شهادت که یک تیر به آدم بخوره ؛ آدم کشته بشه ؛ من بهش میگم شهادت سوسولی ...شهادت سوسولی فایده نداره ... یک جوری آدم شهید بشود که هزار تکه بشود آدم رو آن دنیا خواستند به حضرت ابوالفضل معرفی کنند خودت یک تیکه بدنت دستت باشه بگویی آقا من اینم ... 📺مرجع صوت و تصویر فرهنگ جهاد و شهادت @khateshahadat
سال نمای زندگی شهید محسن حاج بابایی فرمانده عملیات سپاه غرب کشور ۱۳۳۶؛ ولادت در محله نیروی هوایی تهران ۱۳۵۷؛ فرار از خدمت سربازی به دستور حضرت امام (ره) ۱۳۵۷؛ نقش فعال در شکستن درب اسلحه خانه نیروی هوایی و تخلیه آن ۱۳۵۷؛ نقش فعال در تشکیل کمیته انقلاب محل ۱۳۵۸؛ شرکت در کنکو رو کسب رتبه چهارم رشته پزشکی ۱۳۵۸؛ انصراف از ورود به دانشگاه و عضویت در سپاه پاسداران ۱۳۵۹؛ انتصاب به سمت فرمانده گردان در پادگان امام حسین (ع) و سفر به غرب کشور برای بازید از خط مقدم و ماندگار شدن ایشان در غرب ۱۳۵۹؛ انتصاب به سمت فرماندهی محور جبهه سر آب گرم از ارتفاع ۱۰۵۰ بازی دراز تا رودخانه الوند. ۱۳۶۱؛ (۲۲ اردیبهشت) شهادت در روستای تپه عظیمیه در ۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر سرپل ذهاب بر اثر اصابت گلوله تانک به جیپ حامل ایشان مزار: گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران و مزاری از بقایای پیکر در روستای عظیمیه سر پل ذهاب قطعه ۲۶، ردیف ۲۹، شماره ۵۲. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
از همان روزهای اول جنگ در منطقه سرپل ذهاب از اهداف اصلی ارتش بعث بود و برای اشغال آن تلاش می کرد. اما خلبانان هوانیروز با همان امکانات موجود خواب های دشمتن را اشفته ساختند. خبر انهدام ۱۵۰ تانک عراقی توسط سه هواپیمای کبری مردم را به وجد آورده بود. این خبر از رسانه ملی پخش شد و رئیس مجلس در نطق خود شیرودی را زمان معرفی کرد. بنی صدر که تا پیش از این قصد برکناری و دادگاهی کردن شیرودی را داشت، در یک عقب نشینی آشکار درجه او را از ستوانیار سومی و سروانی ارتقا داد. شیرودی اما از پذیرفتن این درجه ها ابا کرد و در نامه ای به فرماندهی پایگاه هوانیروز کرمانشاه درخواست پس گرفتن درجه ها را مطرح کرد. تنها خواسته او این بود که حضرت امام (ره) درجریان کارشنکنی های بنی صدر و بی تفاوتی برخی فرماندهان قرار بگیرد. اینجانب خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه می باشم و تا کنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگ ها شرکت نموده ام، منظوری جز پیروزی اسلام نداشته ام و به دستور رهبرعزیزم به جنگ رفته ام. لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب داده اند، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که قبلا بوده ام، برگردانید. او سرباز مخلص اسلام بود و از جلوه های مادی زندگی روی برگردانده بود. او که همیشه لباس بدون درجه می پوشید؛ برایش چه فرقی می کرد درجه لباسش چند ستاره داشته باشد. ؛ زندگی نامه و خاطرات شهید علی اکبر شیرودی، صفحه ۱۱۳-۱۱۲. @boreshha
فرازی از وصیت نامه شهید سید عبدالرضا موسوی: ما باید پیش از آنكه برای یك وجب خاك بیش یا كم بجنگیم، باید برای دفاع از آرمانهای انقلاب مبارزه كنیم و این است كه همه باید از دیدگاه انقلاب و مكتب در جنگ وارد شویم. زیرا اگر شركت در جبهه جنگ با آگاهی سیاسی و مكتبی همراه نباشد، وظیفه‌ای انقلابی نخواهد بود. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
صلی الله علیک یا امیر المؤمنین دوستان عزیز و برادران گرامی ام! همان طور که مستضرید 28 اردیبهشت سالروز شهادت است. شهیدی است که هم در حیات و هم بعد از شهادتش دست به خیر بود. ✅همو که خانه هزار متری و چند واحدهای مسکونی دیگرش را در راه کمک مؤمنانه خرج کرد و هنگام شهادت چند میلیون بدهی داشت. ✅همو که برای کمک به مردم اجناس را زیر قیمت خرید به دست محرومان می رساند. ✅همو که روزانه صدها کیلو میوه را به مستندان می داد ✅همو که را شبانه به در خانه نیازمندان می رساند. قصد داریم در سالگرد شهادت شان چند بسته غذایی را به دست محرمانی که با سیلی صورت شان را سرخ نگه داشته اند برسانیم. دوستانی که قصد مشارکت؛ به هر میزانی که توانایی دارند حتما اطلاع دهند. دوستانی هم که خود مشکل اقتصادی دارند، با نیت کمک کنند که آقا سید در رفع مشکلات اقتصادی ید طولایی دارد. در این شب هایی که امید است اعمال خیر هزار برابر سایر ایام ارزش داشته باشند، منتظر همت مخلصانه دوستان هستم. @boreshha_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توصیف امام علی (ع) توسط شهید محمود شهبازی: امروز پنج شنبه است یعنی هجدهم ماه مبارک رمضان. ماه خودسازی هر انسان مسلمان. ماه نور؛ ماه هدایت؛ ماه آدم شدن. امروز هم ... که چه بگویم؟! روزی است که در آن (ع)؛ آن یکتا نسخه انسان، که مثل او را به قول شبلی شمیل؛ نمی توان در غرب و شرق؛ چه در گذشته و چه در آینده پیدا کرد، در محراب ضربت می خورد. امامی که هم جنگیدن او در میدان، هم سکوت او در مدت 25 سال خانه نشینی و هم پنج سال خلافت او در اجتماع و هم در اخرین لحظه های عمر؛ یعنی ضربت خوردن او در محراب، به ما درس می دهد . و آن درس این است که در راه خدا، ممکن است تو را در شریف ترین و خدایی ترین حالت ها، نه حتی در میدان جنگ و نبرد با دشمن؛ بلکه در میدان راز و نیاز با خدا شهید کنند و اگر همه اینها در جهت الله بوده باشد، هیچ اشکالی ندارد. برادر! باید در راه خدا بود و در راه خدا کوشش کرد. در راه خدا رفت تا بتوان خدایی شد. زیرا راز خلقت انسان، نیل به مقام خداگونه گی بوده و بس و رفتن به هر راه دیگری، جز ضلالت نتیجه ای ندارد. ع ع ؛ سرگذشت نامه شهید مهندس محمود شهبازی؛ نویسنده: گل علی بابایی؛ نشر صاعقه، نوبت چاپ: سوم-1393. صفحه 28. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
خاطرات رمضانی https://b2n.ir/161712
برش‌ ها
صلی الله علیک یا امیر المؤمنین دوستان عزیز و برادران گرامی ام! همان طور که مستضرید 28 اردیبهشت سالرو
برخی بزرگواران بسم الله گفتند. منتظر همت بقیه دوستان هستیم. دوستانی که می خواهند به نیابت از شهید سید مهدی هاشمی قدمی بردارند، تا روز شنبه اقدام کنند که روز شهادت به دست نیازمندان برسد.
سرلشکر ناجی فرمانده پادگان بود. وقتی فهمید که سیصد نفر از بچه ها سحری خورده اند که روزه بگیرند، کفری شده بود. صبح همه را در حیاط پادگان جمع کرد و دستور داد همه آب بخورند. می خواست روزه همه را بشکند. ابراهیم آرام و قرار نداشت. می دانست که ناجی آن شب برای اینکه مطمئن شود که پخت و پزی صورت نمی گیرد، حتما به آشپزخانه سرکشی می کند. دستور داد کف آشپزخانه را شستند و سپس روغن ریختند. ناجی آمد. موقع برگشت پایش لیز خورد و چنان زمین خورد که پایش شسکت و تا پایان ماه_رمضان در بیمارستان بستری بود و همه سربازها یک ماه رمضان بدون ناجی را تجربه کردند. راوی: پدر شهید. کتاب_برای_خدا_مخلص_بود ؛ خاطراتی از شهید محمد ابراهیم همت، نویسنده: علی اکبری، ناشر: یاز رهرا (س)، نوبت چاپ: یازدهم- زمستان ۹۵ ، صفحه ۱۷. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
دوستان عزیز دو شب دیگر تا شهادت شهید سید مجتبی هاشمی و اتمام جمع آوری کمکها برای رسوندن به محرومان مونده. دوستانی که می تونند دستی برسونند.🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شبی موقع خواب گفتم : «خدایا ، علی من کجاست؟» خیلی دلم شکسته بود. داغ سه جوان بر دلم بود. شب خواب دیدم کنار نهر آب زلالی نشسته و کبوتری را به دست گرفته . گفتم : «مادرجان ، علی ، اینجا چه کار می کنی . » خندید و با خوشحالی گفت : «مادر! من منشی شده ام . » من هم همیشه با او که در ذهن و قلب من است می گویم : علی جان، اسم مرا هم بنویس . شاید به آبروی و بزرگی مقام تو ، آن امام همام شفاعتم کند. ع ع راوی: مادر شهید برشی از ؛ خاطرات شهید علی ماهانی ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
با سلام خدمت اعضای محترم کانال؛ خواهران و برادران گرامی و تشکر صمیمانه از دوستانی که همیاری فرمودند. تا روز یکشنبه فرصتی نمانده، بزرگوارانی که قصد همکاری و دستگیری از محرومان را دارند، دست بجنبانند. منتظر همت دوستان هستیم. 🙏
شب ۲۱ بود. شهید مدنی سخنران جلسه بود. جلسات ایشان که با همراه بود. اما این جلسه سراسر ناله و زاری بود. وقتی که چراغ ها خاموش شد. فرمودند: در این شب اگر همه شما از گناهان تان می کنید، من آمده ام از عبادت هایم توبه کنم. قبلا خیال می کردم این عبادت ها برای خدا بوده اما الان می بینم که توهین به محضر خداوند بوده. خدایا از من د رگذر. الهی العفو. آن شب آقا با صدایی لرزان زار می زد و همه را منقلب کرده بود. راوی: حجة الاسلام بروجردی ؛ خاطراتی از شهید سید اسد الله مدنی، نویسنده: علی اکبری مزد آبادی، ناشر: یا زهرا (س)، نوبت چاپ: اول – ۱۳۹۳؛ صفحه ۲۳. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
اگر به خون شهیدان وفادارید، در مطالبه ملی لزوم تشکیل بانک اطلاعاتی تاریخ تولد و تاریخ شهادت شهدا در خبرگزاری فارس شرکت کنید. با ایجاد بانک اطلاعاتی تاریخ تولد و تاریخ شهادت شهدایمان و بارگذاری در اینترنت براحتی می‌توانیم بدانیم هر روز کدام شهیدمان بدنیا آمده یا شهادت رسیده است که در کنار بانک اطلاعات شرح زندگی‌نامه رشادت‌ها وصایای این عزیزان هم قابل دسترسی گردد تا بتوانیم هر چه بیشتر بهتر و راحت‌تر ارتباط بگیریم با معنویات و اثرات دایمی ارواح طیبه عظیم الشان‌شان. 🌻اقدام از طریق لینک زیر در خبرگزاری فارس:👇 https://www.farsnews.ir/my/c/24995 👈دقت کنید که باید روی گزینه حمایت میکنم بزنید ✅ شماره موبایل را وارد کنید، کد تایید را نیز وارد کنید تا حمایت شما ثبت شود
با سلام خدمت برادران و خواهران و ابراز تشکر مخلصانه نسبت به کسانی که در این طرح همیاری فرمودند، به عرض می رساند تا تکمیل بسته ها کم داریم. دوستان اگر عنایتی بفرمایند تا یه بسته غذایی پر و پیمون خدمت نیازمندان بدیم ممنون همه بزرگواران خواهم بود. امیدوارم تحت عنایات روح شهید هاشمی قرار بگیرید.
سال ۶۲ بود، بعد از عملیات والفجر یک. ماه رمضان آمدیم مرخصی. با مصطفی تمام سی شب ماه رمضان را می رفتیم مراسم . در سراسر دعا، مشغول استغفار و گریه و «الهی العفو» بود. از مراسم که بر می گشتیم، تازه می رفت گوشه حیاط برای ، با آن دست مجروح گچ گرفته اش. دیگر از آن شوخ طبعی ها خبری نبود. یک بار غریبانه می گفت: ماه رمضان که تمام شود، من هم تمام خواهم شد. در طول ماه مبارک، یک دعا را خیلی تکرار می کرد. «خدایا از تو احدی الحُسنَیَین می خواهم یا زیارت یا شهادت». هنوز یک ماه از ماه رمضان نگذشته بود که تمام شد. ، نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، چاپ ششم- ۱۳۹۴؛ ص ۱۵۱٫ کتاب یادگاران، جلد هشت؛ کتاب ردانی پور، نویسنده: نفیسه ثبات، ناشر: روایت فتح، تاریخ چاپ: چهارم- ۱۳۸۹؛ صفحه 75. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/