eitaa logo
برش‌ ها
381 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
352 ویدیو
36 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج حسن انس عجیبی با داشت و این روحیه را به نیروهای تحت امرش تسری می داد. قرار بود تستی را در فضای باز تست کنیم. موقع تست باران گرفت. به حاج حسن گفتم: بگذاریمش برای بعد. او مخالفت کرد و گفت: این تست باید الان انجام بگیرد حتی اگر نتیجه اش منفی باشد. اتفاقا نتیجه تست مثبت شد. بچه ها از خوشحالی همدیگر را در آغوش می گرفتند. حاج حسن مثل عادت همیشگی اش شروع کرد به خواندن دو رکعت . بعد از نماز شروع کرد برای بچه ها سخنرانی کردن. توی ذهنم بود که حتما می خواهد از پاداش نیروها برای شان بگوید؛ اما مطلب دیگری گفت: «بچه ها حالا که این تست با موفقیت انجام شده یعنی خدا به ما نگاه کرده و به ما نظر دارد. پس بیاییم از این به بعد به همدیگر قول دهیم نمازمان را بخوانیم.». برای ما می گفت گرنه نماز او همیشه اول وقت بود. ؛ خاطراتی از شهید حسن طهرانی مقدم؛ نویسنده مهدی بختیاری؛ نشر یا زهرا (س)، چاپ سوم- پاییز ۱۳۹۵؛ صفحه ۹۳. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
محمدرضا سفت و سخت پای ایستاده بود و هزینه هایش را هم پرداخت کرد. برش اول: شب میلاد امام حسین (ع) بود. از هیئت برمی گشتیم. در مسیر برگشت را دیدیم که وضعیت پوشش نامناسبی داشتند. محمدرضا گفت: از کنار ماشین ها رد می شویم و فقط می دهیم. کنار هر ماشینی سرعت را کم می کردیم و تذکر می دادیم. از کاروان که گذشتیم به خاطر سرعت بالا تصادف کردیم. سرو صورت مان خونی شده بود. مردم کنار ما جمع شده بودند. آخرین ماشینی که کنار ما توقف کرد، یکی از همان ماشین هایی بود که به آنها تذکر داده بودیم. وقتی ما را شناختند بوق زنان ابراز شادی کرده و رفتند. با محمدرضا متحیرانه به همدیگر نگاه کردیم و از نتیجه امر به معروف مان خنده مان گرفت. برش دوم: محمد رضا همراه دوستانش راهی نانوایی بود. جلو نانوایی که می رسند می بینند چند نفر از اراذل و اوباش به نانوایی محله حمله کرده اند و دارند شاطر را کتک می زنند تا دخلش را خالی کنند. محمدرضا با آنکه در آن زمان ۱۴ سال بیشتر نداشت، سریع خودش را وارد معرکه کرده و به دفاع از نانوا می پردازد. یکی از اراذل با شیشه شکسته نوشابه، زخمی به گردن او زد که وقتی بردیمش بیمارستان ۱۸ بخیه خورد. راوی: دوست شهید. کتاب ابو صال؛ خاطرات شهید محمد رضا دهقان امیری،نوشته محدثه علی جان زاده روشن، نشر شهید کاظمی، چاپ چهارم-بهار ۹۶؛ صفحه ۳۱ و ۷۶. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه : اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(ع) است. هیچ کس نمی‌تواند پاسداری از اسلام کند در حالی که ایمان و یقین به اباعبدالله‌الحسین(ع) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه‌های پیکار می‌رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به (ع) است. من تکلیف می‌کنم شما رزمندگان را به وظیفه عمل کردن و حسین‌وار زندگی کردن. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
یک روز مانده بود به عملیات بیت المقدس. رفته بود حمام برای غسل شهادت. آمد گردان با هم، هم صحبت شدیم و آخر سر رساندمش. تا حرکت کردیم گفت: روضه حضرت زهرا (س) بخوان. تا شروع کردم حالش بارانی بارانی بود. خواست پیاده شود گفت: اگر من شهید شدم، روز قیامت شهادت بده که من برای حضرت زهرا (س) گریه کردم. راوی: غلام رضا رمضانی س ع کتاب خط عاشقی ۲ (خاطرات عشق شهدا به حضرت زهرا س)، گرد آوری: حسین کاجی، بازنویسی: مهدی قربانی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم- بهار ۱۳۹۵، خاطره ۶ . ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
🌹با نور تو راه مستقیمی داریم در صحن تو جنةالنعیمی داریم 🌹دلتنگ کریم اهل‌بیتیم ولی صد شکر که "سَیّدالکریمی" داریم یوسف رحیمی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹چرا حضرت ثواب زیارت علیه السلام را دارد؟ .
فرازی از وصیت نامه : در زمان غیبت کبری به کسی گفته می‌شود و کسی می‌تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور (عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت‌طلبی می‌خواهد. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
بنر اول شهدای شاخص آذر ماه
حمید خیلی به مستحبات پای بند بود. کافی بود روایتی درباره کار مستحبی ببیند، بهش عمل می کرد؛ حتی در بدترین شرایط بهش پایبند بود. برش اول: با موتورش تصادف کرده بود. رفتیم بیمارستان. دکتر ده روز براش استراحت مطلق نوشته بود. کمر درد شدیدی داشت. حتی در این حالت مقید بود که بعد از اذان مغرب موقع بنشیند. می گفت: «از امام صادق (ع) روایت داریم که اگر شب نشسته آب بخوریم، رزق مان بیشتر می شود». برش دوم: رفته بودیم فروشگاه محصولات فرهنگی امام زاده. تصمیم گرفتیم برای منزل جدید مان تابلویی از امام خامنه ای بگیریم. موقع حساب کردن، از فروشنده پرسید: «انگشتر درّ نجف دارید؟» نداشت. از فروشگاه که بیرون آمدیم، انگشتانش را تا جلوی صورتم بالا آورد و گفت: «این درّ نجف همیشه همراهمه. شنیده ام هر کسی انشگتر درّ نجف همراهش باشد، روز قیامت نمی خورد.باید بروم این نگین را دو تکه اش کنم تا تو هم داشته باشی. دوست ندارم روز قیامت حسرت بخوری».....
برش سوم: قرار بود روز جمعه حمید با یکی از دوستانش برود قم. داشتم توی آشپزخانه برایش کتلت درست می کردم. ساکش را که بستم از فرط خستگی کنار پذیرایی دراز کشیدم. حمید داشت قرآنش را می خواند. وقتی دید آنجا خوابم گرفته، آمد بالای سرم و گفت: «تنبل نشو. بلند شو بگیر راحت بخواب.» با خنده و شوخی می خواست بلندم کند. گفت: به نفع خودت است که بلند شوی و با وضو بخوابی وگرنه باید سر و صدای مرا تحمل کنی . شاید هم مجبور شوم پارچ آبی را روی سرت خالی کنم. حدیث داریم بستر کسی که بی وضو می خوابد مثل مردار و بستر آنکه با وضو بخوابد همچون است و تا صبح برایش ثواب می نویسند. آنقدر گفت و سرو صدا کرد که به وضو گرفتن رضایت دادم. ؛ شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت فرزانه سیاهکالی مرادی؛ همسر شهید، مصاحبه و باز نویسی: رقیه ملا حسینی، نویسنده: محمد رسول ملا حسینی، ناشر: شهید کاظمی، نوبت چاپ: چاپ بیست و نهم؛ ۱۳۹۷؛ صفحات ۲۳۰، ۸۳ و ۱۶۴. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
علی آقا بعد از ، رسم سرکشی به را راه انداخت. دیگر همه بچه ها می دانستند بیشتر و پیشتر از خانواده خود، باید از خانواده شهدا دلجویی کنند. خودش با عصا جلو می افتاد و بقیه بچه ها پشت سرش. کلامش در خانه هر شهید تکراری بود: «شهادت حق شهید شما بود. اگر می ماند از عدل و فضل خدا دور بود. دعا کنید ما هم به راه آنها وفادار بمانیم». این سرکشی ها به همدان محدود نشد و به شهرهای دیگر استان سرایت پیدا کرد. برش اول: بعد از آماده رفتن به خانه شهدا شدیم. علی آقا گفت: اول خانواده شهدای متأهل. رفتیم خانه شهید احمدی پور. قنداقه فرزند شهید را دست علی آقا دادند. سرش را گذاشت روی قنداقه و آرام آرام شروع کرد به گریه کردن. وقتی سرش را برداشت، پارچه سفید قنداقه خیس اشک هایش بود. برش دوم: رفته بودیم شهر رزن. دیدار پدر و مادر شهید. در بین صحبت ها پدر شهید گفت: ما که توفیق دیدار امام خیمنی (ره) را نداریم. تلویزیونی هم نداریم که گه گاه چهره امام را از ببینیم. بعد از صحبت هایی پدر شهید علی آقا غیبش زد. می خواستیم از رزن خوارج شویم که علی آقا با تلویزیونی در دست برگشت. رفته بود تلویزیون خانه خودشان را از همدان آورده بود برای پدر شهید. رویان: ، اکبر امیر پور و قاسم بابا نظر نویسنده: حمید حسام، ناشر: سوره مهر، تاریخ چاپ: ۱۳۹۶- چاپ دوم (اول ناشر)؛ صفحات ۹۴ و ۱۰۸-۱۰۹. @boreshha
🌟ویژه ولادت امام عسکری 🔰پوستر| برادران امام 🌺 آن کس که دنبال راه امام عسکری(ع) است، این همان ارتباط مستحکم تشکیلاتی است میان امام و پیروانش .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرازی از : از گروه بازي و خيانت به خون شهدا بايد دست برداريم. مسئولين شهر‌ها و ديگران به فكر كمك كردن به اين جنگ باشند نه به فكر مسئول بودن و غيره. در مسئوليتي كه به عهده ما مي‌گذارند به فكر كمك كردن به مستضعفان باشيم، نه به فکر كساني كه از زحمت و خون شهدا استفاده مي‌كنند و نفعي هم به انقلاب و جنگ نمي‌رسانند. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
🏴 آیت‌الله میرباقری: حقایق معصومین(ع) به اندازه ظرف وجود حضرت معصومه که فوق فهم ماست در ایشان تجلی پیدا کرده است. وفات عُلیامُخَدَره، بانوی مُکّرمه‌ی قم، حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها تسلیت باد. (س)
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴یا حضرت معصومه(س) 🌴مدد مدد مدد مدد 🎤 کریمی (س)
خواسته یا ناخواسته بین احمد و (س) پیوندی برقرار بود. مراسم عقد ازدواجش هم در حرم حضرت معصومه (س) برقرار شد. برش اول: هیئتی که می رفت مشکلات عقیدتی داشتند. روی فکر احمد هم تأثیرش را گذاشته بود. با آنکه هر شبهه ای که مطرح می کردند می آمد و جوابش را می گرفت، اما کم کم نسبت به رهبر انقلاب بی میل شده بود. وقتی که قرار بود مقام معظم رهبری قم بیایند، می خواستیم برویم مراسم استقبال، هر چه من و مادرش اصرار کردیم نیامد. خیلی ناراحت شدم. وقتی چشمم به گنبد حضرت معصومه (س) افتاد، گریه کردم و گفتم: «یا حضرت معصومه! من سلامت فکری و عقیدتی بچه ام را از شما می خواهم. کاری کنید که منحرف نشود». وقتی از مراسم برگشتیم. احمد خانه نبود. وقتی آمد خیلی شاد و سرحال بود. با دوستانش رفته بودند مراسم استقبال. به حدی نزدیک شده بوند که آقا به ایشان سلام کرده بود. بعد از آن مراسم بود که دیدگاهش نسبت به رهبری تغییر کرد و از حامیان سر سخت رهبری شدند. برش دوم: احمد دفتری داشت که همیشه همراهش بود. یک روز بازش کردم. بالای صفحه ای نوشته بود نذورات. داخل صفحه نوشته بود چهار گوسفند نذر می کنم. وقتی پرسیدم، گفت: وقتی دوستم زخمی شده بود برای سلامتی اش چهار گوسفند نذر کردم. کمی پائین تر نوشته بود: «هر سال وفات حضرت معصومه (س) ولیمه می دهم با یک گوسفند». گفت نذر کرده بودم اگر از شما جواب مثبت گرفتم به شکرانه اش هر سال ولیمه بدهم. س س راوی: پدر و همسر شهید ؛ صفحه ۳۴-۳۳ و 72. @boreshha
فرازی از : - خداوند را سعي كنيد با حركات قلبي خود راضي نگهداريد. 2- براي شهادت يا بهشت رفتن تلاش نكنيد براي رضاي او كار كنيد بگويد خداوندا، نه براي بهشت نه براي شهادت و نه براي ترس از جهنم، فقط براي رضاي تو كار مي‌‌‌‌كنم و اگر چه جهنم هم بروم و تو راضي باشي براي من كافي است. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از : اکنون که دست این بنده‌ی حقیر و عاصی از جمع دوستان و خویشاوندان کوتاه شده است چند تذکر و سفارش دارم که امیدوارم مورد عنایت و توجه بازماندگان قرار گیرد. از خدمت به بندگان خدا دریغ نورزید و از نیاز دیگران به شما به عنوان یکی از بزرگترین نعمت های الهی قدر دانی کنید و بدانید که خداوند متعال قدرت و ثروت و موقعیت اجتماعی و دیگر ظواهر دنیوی را جهت در اختیار بندگانش قرار داده و ساحت قدس او از هر نیازی مبراست. پس پیش از اینکه نعماتش را از شما بگیرد از آن ها استفاده کنید. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
بیانیه وزارت دفاع 🔴 شهادت رییس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع در جریان عملیات تروریستی 🔹بعدازظهر امروز جمعه عناصر تروریست مسلح خودرو حامل محسن فخری زاده رییس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع را مورد حمله قرار دادند. در جریان درگیری تیم حفاظت ایشان با تروریستها آقای محسن فخری زاده به شدت مجروح شد و بیمارستان منتقل گردید. 🔹متاسفانه تلاش تیم پزشکی برای احیاء ایشان موفق نبود و دقایقی قبل این مدیر خدوم و دانشمند پس از سالها تلاش و مجاهدت به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 🔹 وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح اقدام ناجوانمردانه ترور یکی از مدیران متعهد و متخصص خود را به محضر مبارک مقام معظم رهبری و ملت شهید پرور ایران اسلامی تبریک و تسلیت عرض می نماید. .
همیشه شهدا بار کم کاری ما را به دوش گرفته اند. در طول حیات انقلاب همین ها بودند که "مطهر حیات این ملت" بوده اند. این بار هم عزیزی که خیلی ها خواستند بزرگی اش را در پشت کلمات دو پهلو پنهان کنند، باری را به دوش گرفت. یادتان هست شهید سلیمانی را؛ وقتی که قرار بود شورش های عظیمی در کشور راه بیفتد خون این این شهید عزیز همه آن برنامه های پنج ساله را شست و باخود برد. من شهادت این رادمرد هسته ای را که دشمنان به عنوان پدر صنعت هسته ای ایران می دانستندش، سیلی می دانم که همه نقشه های خائنانه سازشکاران داخلی را با خود خواهد برد. آنهایی که به پشتوانه رفاقت با ، قصد داشتند منافع ملی و انقلابی را چوب حراج بزنند، ضربه سهمگینی از خون این شهید عزیز خواهند خورد. البته رسیدگی به کوتاهی های مسئولین اطلاعاتی و امنیتی مخصوصا در حفاظت از نخبگان و شخصیت هایی که سرشان به تنشان می ارزد، مطالبه امت حزب الله می باشد. آری ما از امام سجاد علیه السلام آموختیم؛ "انّ القتل لنا عادهًْ و کرامتنا من الله الشهادهًْ. نبرد و جان فشانی، پیشه ما و شهادت، نشان کرامت ما از جانب خداست". ؛ نیش نوشت های پراکنده.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از آن جمعه تا این جمعه از نیمه شب تا نیمه روز از ساعت یک و نیم تا ساعت دو و نیم از بغداد تا تهر ان مسئولان ! در این یازده ماه چه می کردید که دشمن این همه جلو آمده. من ترسم از جمعه بعدی است. ✍میگما ؛ نیش نوشت های پراکنده .