eitaa logo
برش‌ ها
382 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
351 ویدیو
36 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
نشسته بود کنار ساحل. با خودش زمزمه می کرد و اشک می ریخت. پرسیدم: چه می خوانی؟ التماس دعا. گفت: روضه حضرت علی اصغر (ع) را می خوانم؛ چون مثل ایشان شهید خواهم شد. باورم نشد. چون اولین بارش بود که به منطقه اعزام شده بود و اصلا قرار نبود خط مقدم ببرندش و اینجا خط سوم بود و اثری از تیر و ترکش جنگ در آن نبود. جزئیات و نحوه شهادتش را هم تعریف کرد. من هم ناباورانه راهی عملیات شدم. از عملیات که برگشتم شهید شده بود. تیر هم خورده بود به گلویش مثل علی اصغر (ع). ع ع راوی: برادر خرسند ، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم 1395، ص 141 . ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
محسن به یکی از دوستانش گفته بود: «دلم می خواهد طوری شهید شوم که نتوانند تکه های بدنم را جمع کنند». به مراد دلش هم رسید. گلوله توپ به ماشینش خورده بود. همراه دو نفر دیگر سوخته بودند. باقی مانده پیکرش را در پلاستیکی جمع کرده و پشت آمبولانس آوردند. آخر هم نتوانستند همه بدنش را جمع کنند. یک تکه از بدنش در سر پل ذهاب ماند . الان هم دو مزار دارد یکی در تهران و یکی در محل شهادتش. تا تکه های بدن فرمانده جبهه سر پل ذهاب را پشت آمبولانس دیدم، بی خجالت بلند بلند گریه کردم مثل همه. راوی: حاج حسین یکتا ؛ خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا، نوشته زینب عرفانیان، ناشر: نشر شهید کاظمی، نوبت چاپ: دوم بهار ۱۳۹۷؛ صفحه ۱۱۲. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
سال نمای زندگی شهید تورجی زاده 👇👇👇
سال نمای زندگی شهید محمد رضا تورجی زاده ۱۳۴۳؛ (۲۳ تیر) ولادت در اصفهان ۱۳۴۷؛ سال بلاها و بیماری های محمد رضا ۱۳۵۰؛ شروع تحصیلات ابتدائی در دبستان فردوسی ۱۳۵۳؛ شروع کلاس چهارم ابتدائی در دبستان مذهبی حسینی ۱۳۵۷؛ شروع فعالیت سیاسی با پخش نوارها و اعلامیه های امام خمینی (ره) ۱۳۵۸؛ اتمام دوره تحصیلات راهنمایی در مدرسه احمدیه تحت اشراف حجت الاسلام بدری ۱۳۵۸؛ (پائیز) شروع تحصیلات دوره دبیرستان ۱۳۵۹؛(بهار) انتخاب به عنوان مسئول فرهنگی دانش آموزان راهنمایی مسجد ذکر الله ۱۳۶۰؛ (نیمه دوم) تحصیل در سال آخر دبیرستان درخواست اجازه اعزام به جبهه از پدر و عدم موافقت ۱۳۶۱؛ (خرداد) اعزام به دوره آموزشی (پادگان غدیر اصفهان به مدت دو مکاه) برای اعزام به جبهه با نیمه کاره گذاشتن امتحانات دیپلم ۱۳۶۱؛ (مرداد ماه) پیوستن به لشکر ۸ نجف اشرف به فرماندهی شهید احمد کاظمی ۱۳۶۱؛ (اواخر تابستان) شرکت دوره فشرده یک ماه گردان ضربت و شرکت در عملیات محرم ۱۳۶۱؛ (دی) انتقال به قرارگاه لشکر ۱۴ امام حسین در شهرک دار خوین ۱۳۶۱؛ (بهمن) الحاق به گردان حضرت رسول (ص) و گروهان ابوذر و آشنایی با عارف شهید محمد حسن هدایت و شرکت در عملیات والفجر مقدماتی در فکه ۱۳۶۲؛ (۲۰ فروردین) شرکت در عملیات والفجر یک و شهادت سید حسن هدایت ۱۳۶۲؛ (اوایل تابستان) اعزام به پادگان حضرت رسول (ص) سنندج ۱۳۶۲؛ (مرداد) اعزام به ارومیه برای شرکت در عملیات والفجر ۲ در پیرانشهرمجروحیت و توقف یک ماهه در بیمارستان ۱۳۶۲؛ (شهریور) بازگشت به جبهه دارخوین یک روز پس از مرخصی از بیمارستان ۱۳۶۲؛ (مهر) آمادگی و انتقال به غرب کشور برای عملیات ۱۳۶۲؛ (اسفند) شرکت در عملیات خیبر و مجروحیت و بستری در بیمارستان ۱۳۶۳(فروردین) مرخصی از بیمارستان و برگشت به جبهه دارخوین ۱۳۶۳(فروردین) انتقال از گردان امیر المؤمنین (ع) به گردان امام حسن (ع) به علت خط و خطوط سیاسی ۱۳۶۳؛ بروز اختلافات سیاسی در لشکر ۱۴ امام حسین (ع) و عزل سردار مسجدیان از فرماندهی گردان امام حسن (ع)(این مسائل له و علیه شهید بهشتی و آیت الله خامنه ای بود) ۱۳۶۳؛ اوج اختلافات سیاسی در لشکر و تصمیم شهید تورجی برای ترک مداحی و حمایت شهید خرازی از ایشان ۱۳۶۳؛ (بهمن) انتقال به گردان یا زهرا (س) به اصرار برادر شفیعیون و قبول معاونت گروهان ذوالفقار ۱۳۶۴؛ (بهمن) انتقال گردان یا زهرا (س) به محله ذوالفقاری آبادان و آمادگی برای عملیات والفجر ۸ ۱۳۶۴(بهمن) جراحت و مصدومیت شیمیایی در منطقه فاو و مزخصی یک ماهه ۱۳۶۵؛ (پائیز) شرکت در دوره آموزشی شنا در پادگان غدیر اصفهان و راه اندازی هیئت گردان در شهر اصفهان ۱۳۶۵؛ (۱۹ دی) شرکت در عملیات کربلای ۴ به عنوان فرمانده گروهان ذوالفقار و معاون گردان یا زهرا (س) ۱۳۶۵؛ (بهمن) شرکت در عملیات کربلای ۵ به عنوان معاون گردان و انتخاب به عنوان فرمانده گردان بعد از عملیات ۱۳۶۵؛ (اسفند) آخرین مرخصی برای دهمین مجروحیت و زیارت امام رضا (ع) و گرفتن برات شهادت از امام (ع) ۱۳۶۶؛ (فروردین) رزرو قبر کنار شهید سید رحمان هاشمی برای یک ماه از مسئول گلزار شهدا ۱۳۶۶؛ (فروردین) بازگشت به جبهه و انجام مقدمات عملیات کربلای ۱۰ ۱۳۶۶؛ (سوم اردی بهشت) وارد عمل شدن گردان یا زهرا (س) به فرماندهی شهید تورجی در عملیات کربلای ۱۰ برای تصرف ارتفاعات گلان و اسپیدار مشرف به شهر ماووت عراق ۱۳۶۶؛ (۵ اردیبهشت) شهادت شهید تورجی در ارتفاعات پاسگاه پلیس ساعت ۷:۳۰ صبح ۱۳۶۶؛ (۱۲ اردیبهشت) مصادف با اول رمضان ورود پیکر شهید تورجی به اصفهان و سخنرانی غرای مادر ایشان بر سر جنازه و سپس تشییع مزار: گلزار شهدای اصفهان در کنار دوست شهیدش شهید سید رحمان هاشمی ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
محمد رضا بعد از شهادت شهید بهشتی به همراه بچه های مسجد به زیارت مزار ایشان آمدند و مراسمی گرفتند. بعد با اشاره به عکس آیت الله ، می گفت: کسی که می تواند راه بهشتی را ادامه دهد این سید است. با وجود روحانی بودن در خطوط مقدم نبرد حضور دارد و مورد علاقه امام و انسان وارسته و پاکی است. -شهدا سلام الله علیها؛ زندگی نامه و خاطرات شهید محمد رضا تورجی زاده، نویسنده: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، ناشر: امینیان، نوبت چاپ: ششم- آذر ۱۳۸۹؛ صفحه ۳۵. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
کتاب گویای راز درخت کاج در قالب کتاب «راز درخت کاج: خاطرات مادر شهید زینب کمایی» نوشته ی معصومه رامهرمزی، برگرفته از داستانی واقعی است. منافقان در اول فروردین سال ۱۳۶۱ هنگام برگشت از مسجد، زینب را ربودند و ... پیکر زینب همراه با پیکر ۱۶۰ شهید عملیات فتح‌المبین تشییع شد و در گلستان شهدای اصفهان، زیر درخت کاج، به خاک سپردند. این خاطرات از عملیات فتح‌المبین است که در فروردین ماه ۱۳۶۱ اتفاق افتاد. این کتاب را انتشارات شاهد چاپ و منتشر کرده است. 📺مرجع صوت و تصویر فرهنگ جهاد و شهادت 👇 @khateshahadat
سید نسبت به پیکر شهدا اهمیت زیادی قائل بود. در بیابان های اطراف ماهشهر هلی کوپتری سقوط کرده بود. معلوم نبود که برای خودی است یا دشمن. من بع قصد تعمیر و راه اندازی بهش نزدیک شدم. در هیچ کجای بالگرد علامتی ک نشان بدهد ایرانی است یا عراقی نیافتم. در همان محوطه یک دست و پای قطع شده که باد هم کرده بود، پیدا کردم. با توجه به یک ساعت مچی و بلیط پنج ریالی که همراهش بود فهمیدم ایرانی است. اعضا را داخل یک گونی گذاشتم و آوردم پیش بچه ها. شهید شاهرخ ضرغام تا دید خوشش نیامد و گفت: «اینها چیه که آوری؟ زود برش دار و ببر». در همین حین آقا از راه رسید. تا قضیه را فهمید، خیلی خوشحال شد. گفت: «اینها را می بریم تحویل خانواده های شان می دهیم». دست و پای را بوسید و شیشه عطر همراهش را در آورد و آنها را معطر کرد و شروع کرد به گریه کردن. راوی: محمد تهرانی ؛ خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی، نویسنده: محمد عامری، ناشر: تقدیر، نوبت چاپ: دوم- تابستان ۱۳۹۶؛ صفحه ۵۶. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
مرا با بهترین عبارات صدا می زد. یک بار از او پرسیدم: چرا با من ازدواج کردی؟ گفت: ازحجب و حیای تو و اینکه با مرد حرف نمی زدی خیلی خوشم آمد. راوی: خانم شاطر آبادی؛ همسر شهید برفراز آسمان صفحه 39. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منطقه عملیاتی طلائیه در سالهای قبل: تفأل سردار باقر زاده به دیوان حافظِ کشف شده همراه پیکر مطهر شهید در سه راهی شهادت. .
کتاب گویای یادت باشد در قالب 💞بر اساس زندگی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر 📺مرجع صوت و تصویر فرهنگ جهاد و شهادت 👇 @khateshahadat
شهید مطهری: قویترین حربه دفاعی این انقلاب و موثرترین اسلحه پیشرفت آن، ایمان ملت به نیروی خویش و بازگشت به ارزش‌های اصیل اسلام است. ؛نگاهی به زندگی و مبارزات استاد شهید مطهری، نوسنده: میثم محسنی، ناشر: میراث اهل قلم، نوبت چاپ: هفتم؛ بهار ۱۳۹۱؛ صفحه 20. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
استاد هم انس خاصی با داشتند و هم تبحر خاصی در آن دارا بودند. برش اول: در آن ایامی که در مدرسه فیضیه قم ساکن بودند، شب عاشورایی به همراه دایی ام به حرم مطهر شرفیاب شدیم. وقتی ایشان را ملاقات کردیم، ما را به حجره اش دعوت کرد. شامی ساده هم بار گذاشته بودند؛ آبگوشت عدس. چیزی که آن شب برایم جالب بود این بود که ایشان با اینکه دو مانع برای مطالعه داشتند؛ اما از آن صرف نظر نکردند؛ یکی حضور ما و هم حجره ای هایش که یکی برادرشان و دیگری آیت الله منتظری بودند و دیگری شب عاشورا. ایشان همان طوری که کتاب دستشان بود، صفحاتی مطالعه می کردند، سپس انگشت شان را لای صفحه می گذاشتند و با ما صحبت می کردند. برش دوم: ایشان آن قدر در مطالعه قوی بودند که در عرض چند ساعت یک کتاب دویست صفحه ای را مطالعه و می کردند. گاهی وقت ها که ظهرها منزل ما می آمدند، بعد از ناهار کتابی برای مطالعه می خواستند. یک بار کتابی که خودم نوشته بودم را به ایشان دادم تا هم مطالعه کنند و هم راهنمایی. ایشان در همان روز تمام کتاب را مطالعه کردند و نکاتی را هم برایم نوشتند. راوی: محمد محدثی و دیگران کتاب پاره ای از خورشید؛ گفته ها و ناگفته از زندگی شهید مطهری. نویسنده: حمید رضا سید ناصری و امیر رضا ستوده. ناشر: مرسسه نشر و تحقیقلت ذاکر. نوبت چاپ: سوم-۱۳۸۸٫ صفحه ۳۸۷-۳۸۸٫ کتاب مرتضی مطهری؛ نگاهی به زندگی و مبارزات استاد شهید مطهری، نوسنده: میثم محسنی، ناشر: میراث اهل قلم، نوبت چاپ: هفتم؛ بهار ۱۳۹۱؛ صفحه 51. .
شهید مطهری: اگر خیال می کنی که پای موعظه دیگران بنشینی و بهره ببری، اشتباه می کنی. اول باید در درون خودت واعظی ایجاد کنی، وجدان خودت را زنده کنی، آن وقت از موعظه واعظ بیرونی هم استفاده کنی. ؛نگاهی به زندگی و مبارزات استاد شهید مطهری، نوسنده: میثم محسنی، ناشر: میراث اهل قلم، نوبت چاپ: هفتم؛ بهار ۱۳۹۱؛ صفحه 16. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
کتاب گویای زندگی نامه شهید مطهری در قالب کتاب «زندگی نامه و اندیشه های استاد شهید مرتضی مطهری» در سه فصل تهیه و تنظیم شده است: فصل اول: زندگینامه استاد مطهری؛ فصل دوم: جلوه هایی از شخصیت استاد؛ فصل سوم: شهادت استاد. 📺مرجع صوت و تصویر فرهنگ جهاد و شهادت 👇 @khateshahadat
محال است که انسان نماز درست و مقبول بخواند و دروغگو باشد. محال است که نماز صحیح و درست بخواند و دلش به طرف غیبت کردن برود. ؛نگاهی به زندگی و مبارزات استاد شهید مطهری، نوسنده: میثم محسنی، ناشر: میراث اهل قلم، نوبت چاپ: هفتم؛ بهار ۱۳۹۱؛ صفحه 14. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
حاجی دنیای نیروهایش بود. دعاهای کمیل و ندبه رااز حفظ بود. آنقدر تکرار می کرد که همه فهمیده بودند حفظ است. فرمانده بود؛ ولی هیچ کس ندید جلوی تویوتا بنشیند. یک تکه ابر داشت عقب تویوتا. هر کجا می خواست برود، اگر راننده نبود می دوید می نشست پیش تویوتا روی همان تکه ابر. کسی هم اصرار نمی کرد جلو بنشاندش. چون می دانستند فایده ندارد. راوی: حاج حسین یکتا ؛ خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا، نوشته زینب عرفانیان، ناشر: نشر شهید کاظمی، نوبت چاپ: دوم بهار ۱۳۹۷؛ صفحه 113. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
نزدیک اذان صبح در خواب، از (ع) یک پیام شفاهی دریافت کرده بود و یک پیام کتبی. پیام شفاهی وعده ملاقات امام حسین (ع) بود و در نامه حضرت نوشته بود: چرا این روزها کمتر می خوانی. وقتی بیدار شد حال بارانی داشت. چند شب بعد شهید شد. امام حسین (ع) آمده بود دنبالش. ع ع راوی: حاج علی سیفی ۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۴۷ . ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
کتاب گویای دخترم ناهید در قالب رمان «دخترم ناهید» با اشاره کوتاهی به گذشته، روز روبوده شدن شهید ناهید فاتحی کرجو آغاز می شود و تا شهادت و زنده به گور کردن این شهید ادامه دارد. ناهید فاتحی کرجو، چهارم تیر ماه سال 1344 در سنندج متولد شد. وی از نوجوانی با گروه های مبارز مسلمان همکاری نزدیک داشت و دیگر همسالانش را نسبت به ظلم و ستم رژیم پهلوی آگاه می کرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت های دینی و انقلابی اش ادامه داد و تا آن جا پیش رفت که گروهک کومله در کردستان تاب نیاورد و او را در حمله ناجوانمردانه ای به اسارت گرفت. وی پس از تحمل ماه ها شکنجه و رنج اسارت در تاریخ دهم تیر 1361 و در هفده سالگی به شهادت رسید. 📚کتابخانه گویای فرهنگ ایثار و شهادت https://eitaa.com/joinchat/1721434161C5242eca633
🏴🏴🏴 مـثل فدڪ نـام تورا هـم غصب ڪـردند تــو بهتــرین مصـداق امّ المـــــومنـــینے 🏴🏴🏴 ▪️سالروز وفات ام المومنین کبری سلام الله علیها بر قلب نبی مکرم اسلام (ص) و شما مومنین عزیز تسلیت و تعذیت باد.
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ گرامی داشت مقام حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
سال نمای زندگی شهید حسین قجه ای سال نمای زندگی شهید حسین قجه ای فرمانده گردان سلمان فارسی تیپ محمد رسول‌الله (ص) تهران ۱۳۳۷؛ (۶ مرداد) ولادت در زرین شهر اصفهان ۱۳۴۴؛ شروع تحصیلات ابتدایی در مدرسه ابتدایی مهرگان زرین شهر ۱۳۵۳؛ ورود به عرصه مبارزات سیاسی ۱۳۵۵؛ کسب مقام اول در مسابقات کشتی قهرمانی اصفهان ۱۳۵۶؛ کسب مقام اول در مسابقات کشتی قهرمانی اصفهان ۱۳۵۶؛ مهاجرت به قم و دستگیری توسط ساواک ۱۳۵۷؛ عضویت در کمیته انقلاب ۱۳۵۸؛ نقش مؤثر در راه اندازی سپاه زرین شهر ۱۳۵۸؛ فرماندهی سرکوب گروه‌های آشوبگر کردستان و قلع و قمع ۶۰۰ نفر از آنان در تپه‌های اطراف سنندج ۱۳۵۸؛ (پاییز) انتصاب به مسئولیت عملیات سپاه پاسداران زرین شهر پس از بازگشت از سنندج ۱۳۵۹؛ (پاییز) اعزام به مریوان جهت مبارزه با ضد انقلاب ۱۳۵۹؛ (پاییز)انتصاب به سمت فرماندهی محور دزلی ۱۳۶۰؛ شرکت در عملیات محمد رسول الله (ص) با سمت فرمانده محور عملیات ۱۳۶۱؛ (اردیبهشت) فرماندهی گردان سلمان در عملیات بیت‌المقدس ۱۳۶۱؛ (۱۵ اردیبهشت) شهادت در عملیات بیت المقدس در جاده اهواز خرمشهر مزار: گلستان شهدای زرین شهر ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
حاج‌ احمد متوسلیان برای چهلم حسین به زرین‌شهر آمد و با همرزمان حسین به مزار فرزندم رفتند، حاج احمد خودش را روی قبر انداخت و بعد از اینکه که خوب گریه کرد، گفت: چرا قبر حسین این قدر غریب است؟ چند نفر از مسئولان شهر هم که آنجا بودند توجیه کردند که به زودی قبر حسین را ساماندهی می‌کنیم و... حاج احمد گفت: لازم نکرده! و بعد هم دست توی جیبش کرد و مقداری پول درآورد و به یک نفر گفت: تا دو ساعت دیگر که من توی این شهرم، باید این قبر درست بشه. حجله حسین را با دست خودش بالای سرقبر حسین نصب کرد، وقتی کار تمام شد، نگاهی به عکس داخل حجله انداخت و گفت: حسینم چرا تو در شهر خودت این قدر غریب و مظلومی؟ راوی: حاجیه خانم فاطمه صادق‌زاده مادر شهید کتاب_الان_وقت_خستگی_نیست ؛ خاطرات شهید حسین قجه ای. نوشته احمد مدحی. ناشر: نشر ستارگان درخشان. نوبت چاپ: سوم-1392. صفحه 110. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید: ان الله بامرکم ان تودالامانات الی اهلها . خداوند به شما امر می کند که امانتها را به صاحبان آن بسپارید. ای خمینی عزیز! مطمئن باش که به آیه قرآن وفادار خواهیم ماند و همیشه از حرکت در خط پیامبر گونه ات تا حضرت مهدی ضعف از خود نشان نخواهیم داد. .