eitaa logo
بهترین انیمیشن های جدید دوبله فارسی دخترانه پسرانه
88 دنبال‌کننده
17 عکس
289 ویدیو
1 فایل
بهترین انیمیشن های جدید دوبله فارسی دخترانه کارتون جدید دوبله فارسی کامل پسرانه خنده دار فیلم سینمایی کودکانه خنده دار خارجی دوبله فارسی انیمیشن سینمایی خنده دار دوبله فارسی لیست بهترین انیمیشن های دنیا دوبله فارسی
مشاهده در ایتا
دانلود
گر یک نفست ز زندگانی گذرد مگذار که جز به شادمانی گذرد عمر است چنان کش گذرانی گذرد ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1548 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر نظر کردم به روی ماه رخساری چه شد؟ ور شدم مست از یکباری چه شد؟ ؟ گر نبیند بلبل شوریده، گلزاری چه شد؟ چشم او با جان من گر گفته رازی، گو، بگوی حال بیماری اگر پرسید بیماری چه شد؟ :_فلانی_عاشق_است عاشقم بر روی خوبان، عاشقم، آری چه شد؟ در سر سودای خوبرویان شد وز چنان زلف ار ببستم نیز زناری چه شد؟ گر گذشتم بر در میخانه ناگاهی چه باک؟ گر به پیران سر شکستم توبه یکباری چه شد؟ ،_عقلم_گو:_برو گر فرو شست آب حیوان نقش دیواری چه شد؟ گر میان عاشق و معشوق جرمی رفت رفت تو نه معشوقی نه عاشق، مر تو را باری چه شد؟ زاهدی را کز می و معشوق رنگی نیست نیست گر کند بر عاشقان هر لحظه انکاری چه شد؟ های و هوی عاشقان شد از زمین بر آسمان نعرهٔ مستان اگر نشنید هشیاری چه شد؟ از خمستان نعرهٔ مستان به گوش من رسید رفتم آنجا تا ببینم حال میخواری چه شد؟ دیدم اندر کنج میخانه را خراب گفتم: ای مسکین، نگویی تا تو را باری چه شد؟ ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/861 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر می نخوری طعنه مزن را بنیاد مکن تو حیله و دستان را صد لقمه خوری که می غلام است آن را ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1599 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر مِی فروش رندان روا کند ایزد گنه ببخشد و دفعِ بلا کند غیرت نیاوَرَد که جهان پُر بلا کند حقّا کز این غَمان برسد مژدهٔ امان گر سالِکی به عهدِ امانت وفا کند گر رنج پیش آید و گر راحت ای حکیم نسبت مَکُن به غیر که این‌ها خدا کند در کارخانه‌ای که رَهِ عقل و فضل نیست فهمِ ضعیفْ رایْ فضولی چرا کند؟ وان کو نه این ترانه سُراید خطا کند ما را که دردِ و بلای خُمار کُشت یا وصلِ دوست یا میِ صافی دوا کند جان رفت در سرِ می و به سوخت عیسی دَمی کجاست که احیایِ ما کند؟ ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1055 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر من ز محبتت بمیرم دامن به قیامتت بگیرم از دنیی و آخرت گزیر است وز صحبت دوست ای مرهم ریش دردمندان درمان دگر نمی‌پذیرم آن کس که به جز تو کس ندارد در هر دو جهان من آن فقیرم ای محتسب از جوان چه من توبه نمی‌کنم که پیرم یک روز کمان ابروانش می‌بوسم و گو بزن به تیرم ای باد عنبرین بوی در پای لطافت تو میرم چون می‌گذری به خاک گو من به فلان زمین اسیرم در نمی‌روم که بی دوست پهلو نه است بر حریرم ای مونس روزگار رفتی و نرفتی از ضمیرم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/316 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر من از سرزنشِ مدَّعیان اندیشم شیوهٔ مستی و رندی نَرَوَد از پیشم من که بدنامِ جهانم چه صلاح اندیشم؟ شاهِ شوریده‌سران خوان منِ بی‌سامان را زان که در کم‌خِرَدی از همه عالم بیشم بر جَبین نقش کُن از خونِ من خالی تا بدانند که قربانِ تو کافِرکیشم اعتقادی بِنُما و بِگُذَر بهرِ خدا تا در این خرقه ندانی که چه نادَرویشم ،_بِدان_یار_رسان که ز مژگانِ سیَه، بر رگِ جان زد نیشم من اگر باده خورم ور نه چه کارم با کس؟ حافظِ رازِ خود و عارفِ وقتِ خویشم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/882 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر من از باغِ تو یک میوه بچینم چه شود؟ پیش پایی به چراغِ تو ببینم چه شود؟ گر منِ سوخته یک دَم بنشینم چه شود؟ آخِر ای خاتَمِ جمشیدِ همایون آثار گر فِتَد عکسِ تو بر نقشِ نگینم چه شود؟ واعظِ شهر چو مِهرِ مَلِک و شَحنه گُزید من اگر مِهرِ نگاری بِگُزینم چه شود؟ عقلم از خانه به در رفت، وَگَر مِی این است دیدم از پیش که در خانهٔ دینم چه شود تا از آنم چه به پیش آید، از اینم چه شود؟ خواجه دانست که من عاشقم و هیچ نگفت حافظ ار نیز بداند که چُنینم چه شود؟ ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1008 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر متصور شدی با تو در آمیختن حیف نبودی وجود در قدمت ریختن فکرت من در تو نیست در قلم قدرتیست کاو بتواند چنین صورتی انگیختن کیست که مرهم نهد بر مجروح که‌ش نه مجال وقوف نه ره بگریختن داعیه شوق نیست رفتن و باز آمدن قاعده مهر نیست بستن و بگسیختن آب روان سرشک و آتش سوزان آه پیش تو باد است و خاک بر سر بیختن هر که به شب وار در نظر شاهدیست باک ندارد به روز کشتن و آویختن خوی تو با دوستان تلخ سخن گفتن است چاره حدیث با شکر آمیختن ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/246 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر ماه من برافکند از رخ نقاب را برقع فروهلد به جمال آفتاب را گویی دو چشم جادوی عابدفریب او بر چشم من به سحر ببستند را اول نظر ز دست برفتم عنان عقل وان را که عقل رفت چه داند صواب را گفتم مگر به وصل رهایی بود ز بی‌حاصل است مستسقی آب را دعوی درست نیست گر از دست چون شکر نخوری زهر را آدمیت است گر این ذوق در تو نیست همشرکتی به و خفتن دواب را آتش بیار و خرمن آزادگان بسوز تا پادشه خراج نخواهد خراب را قوم از مست و ز منظور بی‌نصیب من مست از او چنان که نخواهم را نگفتمت که مرو در کمند تیر نظر بیفکند افراسیاب را ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/18 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر گویمت که سروی سرو این چنین نباشد ور گویمت که ماهی مه بر زمین نباشد گر در جهان بگردی و آفاق درنوردی صورت بدین شگرفی در کفر و دین نباشد لعل است یا لبانت، قند است یا دهانت تا در برت نگیرم، نیکم یقین نباشد صورت کنند بر پرنیان و دیبا لیکن بر ابروانش سحر مبین نباشد زنبور اگر میانش باشد بدین لطیفی حقا که در دهانش این انگبین نباشد گر هر که در جهان را شاید که بریزی با یار مهربانت باید که کین نباشد گر جان در پای ریزی ای در کار جان نباشد ور زان که دیگری را بر ما همی‌گزیند گو برگزین که ما را بر تو گزین نباشد حرام بادا بر یار سروبالا تردامنی که جانش در آستین نباشد به هیچ علت روی از تو برنپیچد الا گرش برانی علت جز این نباشد ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/527 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر کنم در سر وفات سری سهل باشد مختصری ای که قصد هلاک من داری صبر کن تا ببینمت نظری نه حرام است در رخ تو نظر که حرام است چشم بر دگری دوست دارم که خاک پات شوم تا مگر بر سرم کنی گذری متحیر نه در جمال توام عقل دارم به قدر قدری حیرتم در صفات بی چون است کاین کمال آفرید در بشری ببری هوش و طاقت زن و مرد گر تردد کنی به بام و دری حق به دست رقیب پیش خصم ایستاده چون سپری زان که آیینه‌ای بدین حیف باشد به دست بی بصری آه اثر کند در کوه نکند در تو سنگدل اثری سنگ را سخت گفتمی همه عمر تا بدیدم ز سنگ سختتری ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/200 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر کسی سرو شنیده‌ست که رفته‌ست این است یا صنوبر که بناگوش و برش سیمین است نه بلندیست به صورت که تو معلوم کنی که بلند از نظر مردم کوته‌بین است خواب در عهد تو در چشم من آید هیهات عاشقی کار سری نیست که بر بالین است همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت وآنچه در نشد چشم من و پروین است خود گرفتم که نظر بر رخ کفر است من از این بازنگردم که مرا این دین است وقت آن است که مردم ره صحرا گیرند خاصه اکنون که آمد و فروردین است چمن امروز بهشت است و تو در می‌بایی تا خلایق همه گویند که حورالعین است هر چه گفتیم در اوصاف کمالیت او همچنان هیچ نگفتیم که صد چندین است آنچه سرپنجهٔ سیمین تو با کرد با کبوتر نکند پنجه که با شاهین است من دگر شعر نخواهم که نویسم که مگس زحمتم می‌دهد از بس که سخن است ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/21 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر کار فلک به عدل سنجیده بدی احوال فلک جمله پسندیده بدی کی خاطر اهل فضل رنجیده بدی ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1626 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر غصه روزگار گویم بس قصه بی گویم یک عمر هزارسال باید تا من یکی از هزار گویم چشمم به زبان حال گوید نی آن که به اختیار گویم بر من انجمن بسوزد گر درد فراق یار گویم مرغان چمن فغان برآرند گر فرقت نوبهار گویم یاران صبوحیم کجایند تا درد خمار گویم کس نیست که سوی من آرد تا غصه روزگار گویم درد بی‌قرار هم با بی‌قرار گویم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/263 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر دست رَسَد در سرِ زُلفینِ تو بازم چون گوی چه سرها که به چوگانِ تو بازم در دست، سرِ مویی از آن عمرِ درازم پروانهٔ راحت بده ای شمع که امشب از آتشِ پیش تو چون شمع گُدازم آن دَم که به یک خنده دَهَم جان چو صُراحی مستانِ تو خواهم که گُزارَند نمازم چون نیست نمازِ منِ آلوده نمازی در میکده زان کم نَشَوَد سوز و گُدازم محراب و کمانچه ز دو ابرویِ تو سازم گر خلوتِ ما را شبی از رخ بِفُروزی چون صبح بر آفاقِ جهان سر بِفَرازم محمود بُوَد عاقبتِ کار در این راه گر سر بِرَوَد در سرِ سودایِ اَیازم حافظ غمِ با که بگویم؟ که در این دور جز جام نشاید که بُوَد محرمِ رازم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/890 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر ز شمعت چراغی افروزیم خرمن خویش را بدان سوزیم آتشی، کز درون برافروزیم آفتاب بر ما تاب زانکه ما بی‌رخت سیه روزیم از دو عالم دو دیده بردوزیم مایهٔ جان و براندازیم به ز چه مایه اندوزیم؟ همچو طفلان به مکتب حسنت ابجد را بیاموزیم ای ، برو، که بهروزیم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1046 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر صبر از تو هست و گر نیست هم صبر که چاره دگر نیست ای به کوی زنهار مرو که ره به در نیست دانند جهانیان که در اندیشه عقل معتبر نیست گویند به جانبی دگر رو وز جانب او عزیزتر نیست گرد همه بوستان بگشتیم بر هیچ درخت از این ثمر نیست من درخور تو چه تحفه آرم جانست و بهای یک نظر نیست دانی که خبر ز دارد آن کز همه عالمش خبر نیست چو امید وصل باقیست اندیشه جان و بیم سر نیست پروانه ز بر خطر بود اکنون که بسوختش خطر نیست ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/625 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر شاخ بقا ز بیخ بختت رستست ور بر تن تو عمر لباسی چستست هان تکیه مکن که چارمیخش سستست ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1598 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر دست دهد هزار جانم در پای مبارکت فشانم آخر به سرم گذر کن ای دوست انگار که خاک آستانم هر حکم که بر سرم برانی سهل است ز مرانم تو سر وصل ما نداری من عادت بخت دانم هیهات که چون تو شاهبازی تشریف دهد به آشیانم گر خانه محقر است و تاریک بر دیده روشنت نشانم گر تو بر سرم بگویند فریاد برآید از روانم شب نیست که در فراق رویت زاری به فلک نمی‌رسانم آخر نه من و تو دوست بودیم عهد تو شکست و من همانم من مهره مهر تو نریزم الا که بریزد استخوانم من ترک وصال تو نگویم الا به فراق جسم و جانم مجنونم اگر بهای لیلی ملک عرب و عجم ستانم زمان تویی به تحقیق من بنده خسرو زمانم شاهی که ورا رسد که گوید مولای اکابر جهانم ایوان رفیعش آسمان را گوید تو زمین من آسمانم دانی که ستم روا ندارد مگذار که بشنود فغانم هر کس به زمان بود من آخرالزمانم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/290 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر ز دستِ زلفِ مُشکینت خطایی رفت رفت ور ز هندویِ شما بر ما جفایی رفت رفت جورِ شاه کامران گر بر گدایی رفت رفت در طریقت رنجشِ خاطر نباشد می بیار هر کدورت را که بینی چون صفایی رفت رفت عشقبازی را تحمل باید ای ، پای دار گر ملالی بود بود و گر خطایی رفت رفت گر از غمزهٔ باری برد برد ور میان جان و جانان ماجرایی رفت رفت گر میانِ همنشینان ناسزایی رفت رفت عیبِ گو مکن واعظ که رفت از خانقاه پای آزادی چه بندی؟ گر به جایی رفت رفت ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/674 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر دست دهد ز مغز گندم نانی وز می دو منی ز گوسفندی رانی عیشی بود آن نه حد هر سلطانی ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1627 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر دست دهد خاکِ کفِ پایِ نگارم بر لوحِ بَصَر خطِّ غباری بنگارم از موجِ سرشکم که رسانَد به کنارم پروانهٔ او گر رسدم در طلبِ جان چون شمع همان دَم به دَمی جان بِسِپارَم امروز مَکَش سر ز وفایِ من و اندیش زان شب که من از غم به دعا دست برآرم زلفین سیاهِ تو به عُشّاق دادند قراری و بِبُردَند قرارم کان بویِ شفابخش بُوَد دفعِ خُمارم گر قلبِ را نَنَهد دوست عیاری من نقدِ روان در دَمَش از دیده شمارم دامن مَفِشان از منِ خاکی که پس از من زین در نتواند که بَرَد باد غبارم حافظ لبِ لَعلَش چو مرا جانِ عزیز است عمری بُوَد آن لحظه که جان را به لب آرم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/900 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر چه ما بندگان پادشهیم پادشاهان ملک صبحگهیم جام گیتی نما و خاک رهیم هوشیار حضور و مست غرور بحر توحید و غرقه گنهیم شاهد بخت چون کرشمه کند ماش آیینه رخ چو مهیم شاه بیدار بخت را هر شب ما نگهبان افسر و کلهیم که تو در خواب و ما به دیده گهیم شاه منصور واقف است که ما روی همت به هر کجا که نهیم دشمنان را ز خون کفن سازیم دوستان را قبای فتح دهیم رنگ تزویر پیش ما نبود شیر سرخیم و افعی سیهیم وام بگو که بازدهند کرده‌ای اعتراف و ما گوهیم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/838 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر چه ز جهان جوی نداریم هم سر به جهان فرو نیاریم عالم همه حبه‌ای شماریم خود با دو جهان چکار ما را؟ ما شیفتهٔ یکی نگاریم ؟_چون_ما در بند کمند زلف یاریم در همه مهر او نویسیم بر جان همه او نگاریم این خود همه هست، بر در او از خاک بتر هزار باریم با آنکه ز زار زاریم از کردهٔ خود سیاه‌روییم وز گفتهٔ خویش شرمساریم رویش به کدام چشم بینیم؟ وصلش به چه روی چشم داریم؟ ما در خور او نه‌ایم، لیکن با این همه هم امیدواریم ای دوست، گناه ما همین است کز دیده و جانت دوست داریم باری، به نظاره‌ای برون آی بنگر که: چگونه جان سپاریم بر بوی نظارهٔ دیری است که ما در انتظاریم یک ره بنگر سوی بنگر که: چگونه جان سپاریم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1049 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر درون سوخته‌ای با تو برآرد چه تفاوت کند اندر شکرستان مگسی ای که انصاف سوختگان می‌ندهی خود چنین روی نبایست نمودن به کسی روزی اندر قدمت افتم و گر سر برود به ز من در سر این واقعه رفتند بسی دامن دوست به دنیا نتوان داد از دست حیف باشد که دهی دامن گوهر به خسی تا به امروز مرا در سخن این سوز نبود که گرفتار نبودم به کمند چون سراییدن که آید بر شاخ لیکن آن سوز ندارد که بود در قفسی گر ز آتش به قلم در نزدی پس چرا دود به سر می‌رودش هر ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/110 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈