گرم بازآمدی محبوب سیم اندام سنگین #دل
گل از خارم برآوردی و خار از پا و پا از #گل
ایا باد سحرگاهی گر این شب روز میخواهی
از آن #خورشید خرگاهی برافکن دامن محمل
گر او سرپنجه بگشاید که عاشق میکشم شاید
هزارش صید پیش آید به #خون #خویش مستعجل
گروهی همنشین من خلاف عقل و دین من
بگیرند آستین من که دست از دامنش بگسل
ملامتگوی عاشق را چه گوید مردم دانا
که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل
به #خونم گر بیالاید دو دست #نازنین شاید
نه قتلم #خوش همیآید که دست و پنجه قاتل
اگر عاقل بود داند که مجنون صبر نتواند
شتر جایی بخواباند که لیلی را بود منزل
ز عقل اندیشهها زاید که مردم را بفرساید
گرت آسودگی باید برو عاشق شو ای عاقل
مرا تا پای میپوید طریق وصل میجوید
بهل تا عقل میگوید زهی سودای بیحاصل
عجایب نقشها بینی خلاف رومی و چینی
اگر با دوست بنشینی ز دنیا و آخرت غافل
در این معنی سخن باید که جز #سعدی نیاراید
که هرچ از جان برون آید نشیند #لاجرم بر #دل
#گرم_بازآمدی_محبوب_سیم_اندام_سنگین_دل #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/371
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
مرا رسد که برآرم هزار #ناله چو #بلبل
که احتمال ندارم ز دوستان ورقی #گل
خبر برید به #بلبل که عهد میشکند #گل
تو نیز اگر بتوانی ببند بار تحول
اَمَااُخالِصُ وُدّی؟ اَلَم اُراعِکَ جَهدی؟
فَکَیْفَتَنقُضُ عَهدی؟ وَ فیمَ تَهجُرُنی؟ قُل!
اگر چه مالک رقی و پادشاه به حقی
همت حلال نباشد ز #خون بنده تغافل
مَنِالمُبَلّغُ عَنّی اِلیٰ مُعَذِّب ِ قلبی
اِذا جَرَحْتَفُؤادی بِسَیْف ِ لَحْظُکَ فَاقْتُل
تو آن کمند نداری که من خلاص بیابم
اسیر ماندم و درمان تحمل است و تذلل
لَأوْضَحَنَّبِسِرّی و لَو تَهَتَّکَ سِتْری
اذَالْاَحِبَّةُتَرضیٰ دَعِ اللَّوائِمَ تَعذُل
وفا و عهد مودت میان اهل ارادت
نه چون بقای شکوفهست و #عشقبازی #بلبل
تَمِیلُبَینَ یَدَینا و #لا تَمِیلُ اِلَینا
لَقَدشَدَدتَ عَلَینا اِلامَ تَعقِدُ فَاحلُل
مرا که چشم ارادت به روی و موی تو باشد
دلیل صدق نباشد نظر به #لاله و سنبل
فُتاتُشَعرِکَ مِسکٌ اِنِ اتّخَذت عبیرا
وَ حَشوُثَوبِکَ وردٌ و طِیبُ فِیکَ قَرَنفُل
تو #خود تأمل #سعدی نمیکنی که ببینی
که هیچ بار ندیدت که سیر شد ز تأمل
#مرا_رسد_که_برآرم_هزار_ناله_چو_بلبل #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/370
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ساقی بده آن #شراب #گلرنگ
مطرب بزن آن نوای بر چنگ
کز زهد ندیدهام فتوحی
تا کی زنم آبگینه بر سنگ
خون شد #دل من ندیده کامی
الا که برفت #نام با ننگ
#عشق آمد و عقل همچو بادی
رفت از بر من هزار فرسنگ
ای زاهد خرقه پوش تا کی
با عاشق خسته #دل کنی جنگ
گرد دو جهان بگشته عاشق
زاهد بنگر نشسته #دلتنگ
من خرقه فکندهام ز #عشقت
باشد که به وصل تو زنم چنگ
#سعدی همه روز #عشق میباز
تا در دو جهان شوی به یک رنگ
#ساقی_بده_آن_شراب_گلرنگ #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/372
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
جزای آن که نگفتیم شکر روز وصال
شب فراق نخفتیم #لاجرم ز خیال
بدار یک #نفس ای قائد این زمام جمال
که دیده سیر نمیگردد از نظر به جمال
دگر به گوش فراموش عهد سنگین #دل
پیام ما که رساند مگر نسیم #شمال
به تیغ هندی دشمن قتال مینکند
چنان که دوست به #شمشیر غمزه قتال
جماعتی که نظر را حرام میگویند
نظر حرام بکردند و #خون خلق حلال
غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبود
عجب فتادن مرد است در کمند غزال
تو بر کنار فراتی ندانی این معنی
به راه بادیه دانند قدر آب زلال
اگر مراد نصیحت کنان ما این است
که ترک دوست بگویم تصوریست محال
به خاک پای تو داند که تا سرم نرود
ز سر به در نرود همچنان امید وصال
حدیث #عشق چه حاجت که بر زبان آری
به آب دیده #خونین نبشته صورت حال
سخن دراز کشیدیم و همچنان باقیست
که ذکر دوست نیارد به هیچ گونه ملال
به #ناله کار میسر نمیشود #سعدی
ولیک #ناله بیچارگان #خوش است بنال
#جزای_آن_که_نگفتیم_شکر_روز_وصال #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/369
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
چشم خدا بر تو ای بدیع #شمایل
یار من و #شمع جمع و شاه قبایل
جلوه کنان میروی و باز میآیی
سرو ندیدم بدین صفت متمایل
هر صفتی را #دلیل معرفتی هست
روی تو بر قدرت خدای #دلایل
قصه لیلی مخوان و غصه مجنون
عهد تو منسوخ کرد ذکر اوایل
نام تو میرفت و عارفان بشنیدند
هر دو به رقص آمدند سامع و قایل
پرده چه باشد میان عاشق و معشوق
سد سکندر نه مانع است و نه حایل
گو همه شهرم نگه کنند و ببینند
دست در آغوش یار کرده حمایل
دور به آخر رسید و عمر به پایان
شوق تو ساکن نگشت و مهر تو زایل
گر تو برانی کسم شفیع نباشد
ره به تو دانم دگر به هیچ وسایل
با که نگفتم حکایت غم #عشقت
این همه گفتیم و حل نگشت مسائل
#سعدی از این پس نه عاقلست نه هشیار
#عشق بچربید بر فنون فضایل
#چشم_خدا_بر_تو_ای_بدیع_شمایل #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/368
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
من ایستادهام اینک به خدمتت مشغول
مرا از آن چه که خدمت قبول یا نه قبول
نه دست با تو درآویختن نه پای گریز
نه احتمال فراق و نه اختیار وصول
کمند #عشق نه بس بود زلف مفتولت
که روی نیز بکردی ز دوستان مفتول
من آنم ار تو نه آنی که بودی اندر عهد
به دوستی که نکردم ز دوستیت عدول
ملامتت نکنم گر چه بیوفا یاری
هزار جان عزیزت فدای طبع ملول
مرا گناه #خود است ار ملامت تو برم
که #عشق بار گران بود و من ظلوم جهول
گر آن چه بر سر من میرود ز دست فراق
علی التمام فروخوانم الحدیث یطول
ز دست گریه کتابت نمیتوانم کرد
که مینویسم و در حال میشود مغسول
من از کجا و نصیحت کنان بیهده گوی
حکیم را نرسد کدخدایی بهلول
طریق #عشق به گفتن نمیتوان آموخت
مگر کسی که بود در طبیعتش مجبول
اسیر بند غمت را به لطف #خویش بخوان
که گر به قهر برانی کجا شود مغلول
نه زور بازوی #سعدی که دست قوت شیر
سپر بیفکند از تیغ غمزه مسلول
#من_ایستادهام_اینک_به_خدمتت_مشغول #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/365
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
#رفیق مهربان و یار همدم
همه کس دوست میدارند و من هم
نظر با نیکوان رسمیست معهود
نه این بدعت من آوردم به عالم
تو گر دعوی کنی پرهیزگاری
مصدق دارمت والله اعلم
و گر گویی که میل خاطرم نیست
من این دعوی نمیدارم مسلم
حدیث #عشق اگر گویی گناه است
گناه اول ز حوا بود و آدم
گرفتار کمند ماه رویان
نه از مدحش خبر باشد نه از ذم
چو دست مهربان بر سینهی ریش
به گیتی در ندارم هیچ مرهم
بگردان ساقیا جام لبالب
بیاموز از فلک دور دمادم
اگر دانی که دنیا غم نیرزد
به روی دوستان #خوش باش و خرم
غنیمت دان اگر دانی که هر روز
ز عمر مانده روزی میشود کم
منه #دل بر سرای عمر #سعدی
که بنیادش نه بنیادیست محکم
برو شادی کن ای یار #دل افروز
چو خاکت میخورد چندین مخور غم
#رفیق_مهربان_و_یار_همدم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/362
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دوست دارم که بپوشی رخ همچون #قمرت
تا چو #خورشید نبینند به هر بام و درت
جرم بیگانه نباشد که تو #خود صورت #خویش
گر در آیینه ببینی برود #دل ز برت
جای #خندهست سخن گفتن #شیرین پیشت
کآب #شیرین چو بخندی برود از شکرت
راه آه سحر از شوق نمییارم داد
تا نباید که بشوراند #خواب سحرت
هیچ پیرایه #زیادت نکند حسن تو را
هیچ مشاطه نیاراید از این #خوبترت
بارها گفتهام این روی به هر کس منمای
تا تأمل نکند دیده هر بیبصرت
باز گویم نه که این صورت و معنی که تو راست
نتواند که ببیند مگر اهل نظرت
راه صد دشمنم از بهر تو میباید داد
تا یکی دوست ببینم که بگوید خبرت
آن چنان سخت نیاید سر من گر برود
نازنینا که پریشانی مویی ز سرت
غم آن نیست که بر خاک نشیند #سعدی
زحمت #خویش نمیخواهد بر رهگذرت
#دوست_دارم_که_بپوشی_رخ_همچون_قمرت #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/366
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نشسته بودم و خاطر به #خویشتن مشغول
در سرای به هم کرده از خروج و دخول
شب دراز دو چشمم بر آستان امید
که بامداد در حجره میزند مأمول
خمار در سر و دستش به #خون هشیاران
خضیب و نرگس مستش به جادویی مکحول
بیار ساقی و همسایه گو دو چشم ببند
که من دو گوش بیاکندم از حدیث عذول
چنان تصور معشوق در خیال من است
که دیگرم متصور نمیشود معقول
حدیث عقل در ایام پادشاهی #عشق
چنان شدهست که فرمان عامل معزول
شکایت از تو ندارم که شکر باید کرد
گرفته خانه درویش پادشه به نزول
بر آن سماط که منظور میزبان باشد
شکم پرست کند التفات بر مأکول
به دوستی که ز دست تو ضربت #شمشیر
چنان موافق طبع آیدم که ضرب اصول
مرا به عاشقی و دوست را به معشوقی
چه نسبت است بگویید قاتل و مقتول
مرا به گوش تو باید حکایت از لب #خویش
دریغ باشد پیغام ما به دست رسول
درون خاطر #سعدی مجال غیر تو نیست
چو #خوش بود به تو از هر که در جهان مشغول
#نشسته_بودم_و_خاطر_به_خویشتن_مشغول #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/364
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بیدل گمان مبر که نصیحت کند قبول
من گوش استماع ندارم لمن یقول
تا عقل داشتم نگرفتم طریق #عشق
جایی #دلم برفت که حیران شود عقول
آخر نه #دل به #دل رود انصاف من بده
چون است من به وصل تو مشتاق و تو ملول
یک دم نمیرود که نه در خاطری ولیک
بسیار فرق باشد از اندیشه تا وصول
روزی سرت ببوسم و در پایت اوفتم
پروانه را چه حاجت پروانه دخول
گنجشک بین که صحبت شاهینش آرزوست
بیچاره در هلاک تن #خویشتن عجول
نفسی تزول عاقبة الامر فی الهوی
یا منیتی و ذکرک فی النفس #لایزول
ما را به جز تو در همه عالم عزیز نیست
گر رد کنی بضاعت مزجاة ور قبول
ای پیک #نامهبر که خبر میبری به دوست
یالیت اگر به جای تو من بودمی رسول
دوران دهر و تجربتم سر سپید کرد
وز سر به در نمیرودم همچنان فضول
#سعدی چو پایبند شدی بار غم ببر
عیار دست بسته نباشد مگر حمول
#بیدل_گمان_مبر_که_نصیحت_کند_قبول #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/367
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
جانا هزاران آفرین بر جانت از سر تا قدم
صانع خدایی کاین وجود آورد بیرون از عدم
خورشید بر سرو روان دیگر ندیدم در جهان
وصفت نگنجد در بیان #نامت نیاید در قلم
گفتم چو طاووسی مگر عضوی ز عضوی #خوبتر
میبینمت چون نیشکر #شیرینی از سر تا قدم
چندان که میبینم جفا امید میدارم وفا
چشمانت میگویند #لا ابروت میگوید نعم
آخر نگاهی بازکن وانگه عتاب آغاز کن
چندان که #خواهی #ناز کن چون پادشاهان بر خدم
چون #دل ببردی دین مبر هوش از من مسکین مبر
با مهربانان کین مبر #لاتقتلوا صید الحرم
خار است و #گل در بوستان هرچ او کند نیکوست آن
سهل است پیش دوستان از دوستان بردن ستم
او رفت و جان میپرورد این جامه بر #خود میدرد
سلطان که #خوابش میبرد از پاسبانانش چه غم
میزد به #شمشیر جفا میرفت و میگفت از قفا
#سعدی بنالیدی ز ما مردان ننالند از الم
#جانا_هزاران_آفرین_بر_جانت_از_سر_تا_قدم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/363
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
وقتها یک دم برآسودی تنم
قال مولائی لطرفی #لا تنم
اسقیانی و دعانی افتضح
#عشق و مستوری نیامیزد به هم
ما به مسکینی سلاح انداختیم
لا تحلوا قتل من القی السلم
یا غریب الحسن رفقا بالغریب
خون درویشان مریز ای محتشم
گر نکردستی به #خونم پنجه تیز
ما لذاک الکف مخضوبا بدم
قد ملکت القلب ملکا دائما
خواهی اکنون عدل کن #خواهی ستم
گر بخوانی ور برانی بندهایم
لا ابالی ان دعالی او شتم
یا قضیب البان ما هذا الوقوف
گر خلاف سرو میخواهی بچم
عمرها پرهیز میکردم ز #عشق
ما حسبت الان الا قد هجم
خلیانی نحو منظوری اقف
تا چو #شمع از سر بسوزم تا قدم
در ازل رفتهست ما را دوستی
لا تخونونی فعهدی ماانصرم
بذل روحی فیک امر هین
خود چه باشد در کف حاتم درم
بندهام تا زندهام بی #زینهار
لم ازل عبدا و اوصالی رمم
شنعة العذال عندی لم تفد
کز ازل بر من کشیدند این رقم
گر بنالم وقتی از زخمی قدیم
لا تلومونی فجرحی ما التحم
ان ترد محو البرایا فانکشف
تا وجود خلق ریزی در عدم
عقل و صبر از من چه میجویی که #عشق
کلما اسست بنیانا هدم
انت فی قلبی الم تعلم به
کز نصیحت کن نمیبیند الم
#سعدیا جان صرف کن در پای دوست
ان غایات الامانی تغتنم
#وقتها_یک_دم_برآسودی_تنم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/361
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈