نصیحتی کُنَمَت بشنو و بهانه مَگیر
هر آنچه ناصِحِ مُشْفِق بگویَدَت بپذیر
#ز_وصلِ_رویِ_جوانان_تَمَتُّعی_بردار
که در کمینگهِ عمر است مَکرِ عالَمِ پیر
نَعیم هر دو جهان پیش عاشقان به جوی
که این متاعِ قلیل است و آن عَطایِ کثیر
معاشری خوش و رودی بساز میخواهم
که دردِ خویش بگویم به نالهٔ بَم و زیر
بر آن سَرَم که نَنوشَم مِی و گُنَه نکنم
اگر موافقِ تدبیرِ من شَوَد تقدیر
#چو_قسمتِ_ازلی_بیحضورِ_ما_کردند
گر اندکی نه به وِفقِ رضاست خرده مگیر
چو لاله در قَدَحم ریز ساقیا مِی و مُشک
که نقشِ خالِ نگارم نمیرود ز ضمیر
بیار ساغرِ دُرِّ خوشاب ای ساقی
حسود گو کَرَمِ آصفی ببین و بمیر
به عزمِ توبه نهادم قدح ز کف صد بار
ولی کرشمهٔ ساقی نمیکُنَد تقصیر
مِی دوساله و محبوبِ چارده ساله
همین بس است مرا صُحبتِ صَغیر و کَبیر
دل رمیدهٔ ما را که پیش میگیرد؟
خبر دهید به مجنونِ خسته از زنجیر
حدیثِ توبه در این بزمگه مگو #حافظ
که ساقیان کمان ابرویَت زَنَند به تیر
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/977
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نشنیدهام که ماهی، بر سر نَهَد کُلاهی
یا سرو با جوانان، هرگز رَوَد به راهی
سروِ بلندِ بُستان، با این همه لطافت
هر روزش از گریبان، سر بَرنَکرد ماهی
گر من سخن نگویم در حسنِ اعتدالت
بالات #خود بگوید، #زین راستتر گواهی
روزی چو پادشاهان، #خواهم که برنشینی
تا بشنوی ز هر سو فریادِ دادخواهی
با لشکرت چه حاجت؟ رفتن به جنگِ دشمن
تو #خود به چشم و ابرو، بر هم زنی سپاهی
خیلی نیازمندان بر راهت ایستاده
گر میکنی به رحمت در کشتگان نگاهی
ایمن مَشو که رویت آیینهایست روشن
تا کی چُنین بماند وز هر کناره آهی
گویی چه جرم دیدی تا دشمنم گرفتی؟
خود را نمیشناسم جز دوستی گناهی
ای ماهِ سرو قامت، شکرانهٔ سلامت
از حالِ #زیردستان میپرس گاه گاهی
شیری در این قَضیَّت کهتر شده ز موری
کوهی در این ترازو کمتر شده ز کاهی
ترسم چو بازگردی از دست رفته باشم
وز رُستَنی نبینی بر گورِ من گیاهی
#سعدی به هر چه آید گردن بنه که شاید
پیشِ که داد #خواهی؟ از دستِ پادشاهی؟
#نشنیدهام_که_ماهی،_بر_سر_نَهَد_کُلاهی #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/48
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نشسته بودم و خاطر به #خویشتن مشغول
در سرای به هم کرده از خروج و دخول
شب دراز دو چشمم بر آستان امید
که بامداد در حجره میزند مأمول
خمار در سر و دستش به #خون هشیاران
خضیب و نرگس مستش به جادویی مکحول
بیار ساقی و همسایه گو دو چشم ببند
که من دو گوش بیاکندم از حدیث عذول
چنان تصور معشوق در خیال من است
که دیگرم متصور نمیشود معقول
حدیث عقل در ایام پادشاهی #عشق
چنان شدهست که فرمان عامل معزول
شکایت از تو ندارم که شکر باید کرد
گرفته خانه درویش پادشه به نزول
بر آن سماط که منظور میزبان باشد
شکم پرست کند التفات بر مأکول
به دوستی که ز دست تو ضربت #شمشیر
چنان موافق طبع آیدم که ضرب اصول
مرا به عاشقی و دوست را به معشوقی
چه نسبت است بگویید قاتل و مقتول
مرا به گوش تو باید حکایت از لب #خویش
دریغ باشد پیغام ما به دست رسول
درون خاطر #سعدی مجال غیر تو نیست
چو #خوش بود به تو از هر که در جهان مشغول
#نشسته_بودم_و_خاطر_به_خویشتن_مشغول #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/364
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نشاید گفتن آنکس را #دلی هست
که ندهد بر چنین صورت #دل از دست
نه منظوری که با او میتوان گفت
نه خصمی کز کمندش میتوان رست
به #دل گفتم ز چشمانش بپرهیز
که هشیاران نیاویزند با مست
سرانگشتان مخضوبش نبینی
که دست صبر برپیچید و بشکست
نه آزاد از سرش بر میتوان خاست
نه با او میتوان آسوده بنشست
اگر دودی رود بیآتشی نیست
و گر #خونی بیاید کشتهای هست
خیالش در نظر، چون آیدم #خواب؟
نشاید در به روی دوستان بست
نشاید خرمن بیچارگان سوخت
نمیباید #دل درمندگان خست
به آخر دوستی نتوان بریدن
به اول #خود نمیبایست پیوست
دلی از دست بیرون رفته #سعدی
نیاید باز تیر رفته از شست
#نشاید_گفتن_آنکس_را_دلی_هست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/288
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نشاید که #خوبان به صحرا روند
همه کس شناسند و هر جا روند
حلالست رفتن به صحرا ولیک
نه انصاف باشد که بی ما روند
نباید #دل از دست مردم ربود
چو #خواهند جایی که تنها روند
که بپسندد از باغبانان #گل
که از بانگ #بلبل به سودا روند
برآرند فریاد #عشق از ختا
گر این شوخ چشمان به یغما روند
همه سروها را بباید خمید
که در پای آن سروبالا روند
بسا هوشمندا که در کوی #عشق
چو من عاقل آیند و شیدا روند
بسازیم بر آسمان سلمی
اگر شاهدان بر ثریا روند
نه #سعدی در این #گل فرورفت و بس
که آنان که بر روی دریا روند
#نشاید_که_خوبان_به_صحرا_روند #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/474
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانی
گذر به کوی فلان کن در آن زمان که تو دانی
#تو_پیک_خلوت_رازی_و_دیده_بر_سر_راهت
به مردمی نه به فرمان چنان بران که تو دانی
بگو که جان عزیزم ز دست رفت خدا را
ز لعل روح فزایش ببخش آن که تو دانی
من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی
خیال تیغ تو با ما حدیث تشنه و آب است
اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی
#امید_در_کمر_زرکشت_چگونه_ببندم
دقیقهایست نگارا در آن میان که تو دانی
یکیست ترکی و تازی در این معامله #حافظ
حدیث #عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/733
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نسیمِ بادِ صبا دوشم آگهی آورد
که روزِ محنت و غم رو به کوتهی آورد
#به_مُطربانِ_صَبوحی_دهیم_جامهٔ_چاک
بدین نوید که بادِ سحرگهی آورد
بیا بیا که تو حورِ بهشت را رضوان
در این جهان ز برایِ #دلِ رهی آورد
همیرویم به #شیراز با عنایتِ بخت
زهی رفیق که بختم به همرهی آورد
به جبرِ خاطرِ ما کوش کاین کلاهِ نمد
بسا شکست که با افسرِ شهی آورد
#چه_نالهها_که_رسید_از_دلم_به_خرمنِ_ماه
چو یادِ عارضِ آن ماهِ خرگهی آورد
رساند رایتِ منصور بر فلک #حافظ
که اِلتِجا به جنابِ شهنشهی آورد
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1098
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نشان بخت بلند است و طالع میمون
علی الصباح نظر بر جمال روزافزون
علی الخصوص کسی را که طبع موزون است
چگونه دوست ندارد #شمایل موزون
گر آبروی بریزد میان انجمنت
به دست دوست حلال است اگر بریزد #خون
مثال عاشق و معشوق #شمع و پروانهست
سر هلاک نداری مگرد پیرامون
بسوخت مجنون در #عشق صورت لیلی
عجب که لیلی را #دل نسوخت بر مجنون
چگونه وصف جمالش کنم که حیران را
مجال نطق نباشد که بازگوید چون
همین تغیر بیرون #دلیل #عشق بس است
که در حدیث نمیگنجد اشتیاق درون
اگر کسی #نفسی از زمان صحبت دوست
به ملک روی زمین میدهد زهی مغبون
سخن دراز کشیدیم و همچنان باقیست
حدیث #دلبر فتان و عاشق مفتون
جفای #عشق تو چندان که میبرد #سعدی
خیال وصل تو از سر نمیکند بیرون
#نشان_بخت_بلند_است_و_طالع_میمون #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/228
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نرفت تا تو برفتی خیالت از نظرم
برفت در همه عالم به بی #دلی خبرم
نه بخت و دولت آنم که با تو بنشینم
نه صبر و طاقت آنم که از تو درگذرم
من از تو روی نخواهم به دیگری آورد
که زشت باشد هر روز قبله دگرم
بلای #عشق تو بر من چنان اثر کردهست
که پند عالم و عابد نمیکند اثرم
قیامتم که به دیوان حشر پیش آرند
میان آن همه تشویش در تو مینگرم
به جان دوست که چون دوست در برم باشد
هزار دشمن اگر بر سرند غم نخورم
نشان پیکر #خوبت نمیتوانم داد
که در تأمل او خیره میشود بصرم
تو نیز اگر نشناسی مرا عجب نبود
که هر چه در نظر آید از آن ضعیفترم
به جان و سر که نگردانم از وصال تو روی
و گر هزار ملامت رسد به جان و سرم
مرا مگوی که #سعدی چرا پریشانی
خیال روی تو بر میکند به یک دگرم
#نرفت_تا_تو_برفتی_خیالت_از_نظرم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/328
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نرسد به هر زبانی سخن دهان تنگش
نه به هر کسی نماید رخ خوب لاله رنگش
#لب_لعل_او_نبوسد،_به_مراد،_جز_لب_او
رخ خوب او نبیند به جز از دو چشم شنگش
لب من رسیدی آخر ز لبش به کام روزی
شدی ار پدید وقتی اثر از دهان تنگش
#به_من_ار_خدنگ_غمزه_فگند_چه_باک؟_لیکن
سپرش تن است، ترسم که بدو رسد خدنگش
چو مرا نماند رنگی همه رنگ او گرفتم
که جهان مسخرم شد چو برآمدم به رنگش
منم آفتاب از #دل، که ز سنگ لعل سازم
منم آبگینه آخر، که کند خراب سنگش
#ز_میان_ما_عراقی_چو_برون_فتاد،_حالی
پس ازین نمانده ما را سرآشتی و جنگش
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1104
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ندیدمت که بکردی وفا بدان چه بگفتی
طریق وصل گشادی من آمدم تو برفتی
وفای عهد نمودی #دل سلیم ربودی
چو #خویشتن به تو دادم تو میل باز گرفتی
نه دست عهد گرفتی که پای وصل بدارم
به چشم #خویش بدیدم خلاف هر چه بگفتی
هزار چاره بکردم که همعنان تو گردم
تو پهلوانتر از آنی که در کمند من افتی
نه عدل بود نمودن خیال وصل و ربودن
چرا ز عاشق مسکین هم اولش ننهفتی
تو قدر صحبت یاران و دوستان نشناسی
مگر شبی که چو #سعدی به داغ #عشق بخفتی
#ندیدمت_که_بکردی_وفا_بدان_چه_بگفتی #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/165
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ندیدهام رخ خوب تو، روزکی چند است
بیا، که دیده به دیدارت آرزومند است
#به_یک_نظاره_به_روی_تو_دیده_خشنود_است
به یک کرشمه #دل از غمزهٔ تو خرسند است
فتور غمزهٔ تو خون من بخواهد ریخت
بدین صفت که در ابرو گره درافکند است
#یکی_گره_بگشای_از_دو_زلف_و_رخ_بنمای
که صدهزار چو من #دلشده در آن بند است
مبر ز من، که رگ جان من بریده شود
بیا، که با تو مرا صدهزار پیوند است
مرا چو از لب شیرین تو نصیبی نیست
از آن چه سود که لعل تو سر به سرقند است؟
#کسی_که_همچو_عراقی_اسیر_عشق_تو_نیست
شب فراق چه داند که تا سحر چند است؟
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1006
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی
جهان و هر چه در او هست صورتند و تو جانی
به پای #خویشتن آیند عاشقان به کمندت
که هر که را تو بگیری ز #خویشتن برهانی
مرا مپرس که چونی به هر صفت که تو #خواهی
مرا مگو که چه #نامی به هر لقب که تو #خوانی
چنان به نظره اول ز شخص میببری #دل
که باز مینتواند گرفت نظره ثانی
تو پرده پیش گرفتی و ز اشتیاق جمالت
ز پردهها به درافتاد رازهای نهانی
بر آتش تو نشستیم و دود شوق برآمد
تو ساعتی ننشستی که آتشی بنشانی
چو پیش خاطرم آید خیال صورت #خوبت
ندانمت که چه گویم ز اختلاف معانی
مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان
که پیر داند مقدار روزگار جوانی
تو را که دیده ز #خواب و خمار باز نباشد
ریاضت من شب تا سحر نشسته چه دانی
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
تو میروی به سلامت سلام من برسانی
سر از کمند تو #سعدی به هیچ روی نتابد
اسیر #خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی
#ندانمت_به_حقیقت_که_در_جهان_به_که_مانی #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/71
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ندیدم در جهان کامی دریغا
بماندم بیسرانجامی دریغا
#گوارنده_نشد_از_خوان_گیتی
مرا جز غصهآشامی دریغا
نشد از بزم وصل خوبرویان
نصیب بخت من جامی دریغا
#مرا_دور_از_رخ_دلدار_دردی_است
که آن را نیست آرامی دریغا
فرو شد روز عمر و بر نیامد
از آن شیرین لبش کامی دریغا
درین امید عمرم رفت کاخر:
کند یادم به پیغامی دریغا
#چو_وادیدم_عراقی_نزد_آن_دوست
نمیارزد به دشنامی دریغا
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/902
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ندانم از من خسته جگر چه میخواهی
دلم به غمزه ربودی دگر چه میخواهی
اگر تو بر #دل آشفتگان ببخشایی
ز روزگار من آشفتهتر چه میخواهی
به هرزه عمر من اندر سر هوای تو شد
جفا ز حد بگذشت ای پسر چه میخواهی
ز دیده و سر من آن چه اختیار تو است
به دیده هر چه تو گویی به سر چه میخواهی
شنیدهام که تو را التماس شعر رهیست
تو کان شهد و نباتی شکر چه میخواهی
به عمری از رخ #خوب تو بردهام نظری
کنون غرامت آن یک نظر چه میخواهی
دریغ نیست ز تو هر چه هست #سعدی را
وی آن کند که تو گویی دگر چه میخواهی
#ندانم_از_من_خسته_جگر_چه_میخواهی #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/47
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نخستین باده کاندر جام کردند
ز چشم مست ساقی وام کردند
#چو_باخود_یافتند_اهل_طرب_را
شراب بیخودی در جام کردند
لب میگون جانان جام در داد
شراب عاشقانش نام کردند
#ز_بهر_صید_دلهای_جهانی
کمند زلف خوبان دام کردند
به گیتی هر کجا درد #دلی بود
به هم کردند و #عشقش نام کردند
سر زلف بتان آرام نگرفت
ز بس #دلها که بیآرام کردند
#چو_گوی_حسن_در_میدان_فکندند
به یک جولان دو عالم رام کردند
ز بهر نقل مستان از لب و چشم
مهیا پسته و بادام کردند
از آن لب، کز در صد آفرین است
نصیب بیدلان دشنام کردند
به مجلس نیک و بد را جای دادند
به جامی کار خاص و عام کردند
به غمزه صد سخن با جان بگفتند
به #دل ز ابرو دو صد پیغام کردند
جمال خویشتن را جلوه دادند
به یک جلوه دو عالم رام کردند
دلی را تا به دست آرند، هر دم
سر زلفین خود را دام کردند
نهان با محرمی رازی بگفتند
جهانی را از آن اعلام کردند
چو خود کردند راز خویشتن فاش
عراقی را چرا بدنام کردند؟
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/849
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نتوان #دل شاد را به #غم فرسودن
وقت خوش خود بسنگ محنت سودن
#کس_غیب_چه_داند_که_چه_خواهد_بودن
می باید و معشوق و به کام آسودن
#اشعار_خیام_در_مورد_مرگ #اشعار_خیام
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1657
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ناگهان پرده برانداختهای یعنی چه
مست از خانه برون تاختهای یعنی چه
#زلف_در_دست_صبا_گوش_به_فرمان_رقیب
این چنین با همه درساختهای یعنی چه
شاه خوبانی و منظور گدایان شدهای
قدر این مرتبه نشناختهای یعنی چه
نه سر زلف خود اول تو به دستم دادی
بازم از پای درانداختهای یعنی چه
سخنت رمز دهان گفت و کمر سر میان
و از میان تیغ به ما آختهای یعنی چه
#هر_کس_از_مهره_مهر_تو_به_نقشی_مشغول
عاقبت با همه کج باختهای یعنی چه
حافظا در #دل تنگت چو فرود آمد #یار
خانه از غیر نپرداختهای یعنی چه
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/794
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نبایستی هم اول مهر بستن
چو در #دل داشتی پیمان شکستن
به #ناز وصل پروردن یکی را
خطا کردی به تیغ هجر خستن
دگربار از پری رویان جماش
نمیباید وفای عهد جستن
اگر کنجی به دست آرم دگر بار
منم #زین نوبت و تنها نشستن
ولیکن صبر تنهایی محال است
که نتوان در به روی دوست بستن
همیگویم بگریم در غمت زار
دگر گویم بخندی بر گرستن
گر آزادم کنی ور بنده #خوانی
مرا #زین قید ممکن نیست جستن
گرم دشمن شوی ور دوست گیری
نخواهم دستت از دامن گسستن
قیاس آن است #سعدی کز کمندش
به جان دادن توانی باز رستن
#نبایستی_هم_اول_مهر_بستن #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/245
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ناگه بت من مست به بازار برآمد
شور از سر بازار به یکبار برآمد
#بس_دل_که_به_کوی_غم_او_شاد_فروشد
بس جان که ز #عشق رخ او زار برآمد
در صومعه و بتکده #عشقش گذری کرد
مؤمن ز #دل و گبر، ز زنار برآمد
#در_کوی_خرابات_جمالش_نظر_افگند
شور و شغبی از در خمار برآمد
در وقت مناجات خیال رخش افروخت
فریاد و فغان از #دل ابرار برآمد
یک جرعه ز جام لب او میزدهای یافت
سرمست و خرامان به سر دار برآمد
#در_سوختهای_آتش_شمع_رخش_افتاد
از سوز #دلش شعلهٔ انوار برآمد
باد در او بر سر آتش گذری کرد
از آتش سوزان گل بی خار برآمد
ناگاه ز رخسار شبی پرده برانداخت
صد مهر ز هر سو به شب تار برآمد
باد سحر از خاک درش کرد حکایت
صد نالهٔ زار از #دل بیمار برآمد
کی بو که فروشد لب او بوسه به جانی؟
کز بوک و مگر جان خریدار برآمد
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/860
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ناگه از میکده فغان برخاست
ناله از جان عاشقان برخاست
#شر_و_شوری_فتاد_در_عالم
های و هویی از این و آن برخاست
جامی از میکده روان کردند
در پیش صد روان، روان برخاست
#جرعهای_ریختند_بر_سر_خاک
شور و غوغا ز جرعهدان برخاست
جرعه با خاک در حدیث آمد
گفت و گویی از این میان برخاست
سخن جرعه عاشقی بشنید
نعره زد و ز سر جهان برخاست
#بخت_من،_چون_شنید_آن_نعره
سبک از خواب، سر گران برخاست
گشت بیدار چشم #دل، چو مرا
عالم از پیش جسم و جان برخاست
خواستم تا ز خواب برخیزم
بنگرم کز چه این فغان برخاست؟
بود بر پای من، #عراقی، بند
بند بر پای چون توان برخاست؟
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1039
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ناگه بت من مست به بازار برآمد
شور از سر بازار به یکبار برآمد
#مانا_به_کرشمه_سوی_او_باز_نظر_کرد
کین شور و شغب از سر بازار برآمد
با اهل خرابات ندانم چه سخن گفت؟
کاشوب و غریو از در خمار برآمد
#در_صومعه_ناگاه_رخش_پرده_برانداخت
فریاد و فغان از #دل ابرار برآمد
آورد چو در کار لب و غمزه و رخسار
جان و #دل و چشم همه از کار برآمد
تا جز رخ او هیچ کسی هیچ نبیند
در #جمله صور آن بت عیار برآمد
#هر_بار_به_رنگی_بت_من_روی_نمودی
آن بار به رنگ همه اطوار برآمد
و آن شیفته کز زلف و قدش دار و رسن یافت
بگرفت رسن، خوش به سر دار برآمد
فیالجمله برآورد سر از جیب بزودی
هر دم به لباسی دگر آن یار برآمد
و آن سوخته کاتش همه تاب رخ او دید
زو دعوی «النار ولاالعار» برآمد
المنةلله که پس از منت بسیار
مقصود و مرادم ز لب یار برآمد
دور از لب و دندان #عراقی همه کامم
زان دو لب شیرین شکر بار برآمد
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/859
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ناخورده #شراب میخروشیم
خود تا چه کنیم؟ اگر بنوشیم
#آنگاه_شنو_خروش_مستان
این لحظه هنوز ما خموشیم
کو تابش می که پخته گردیم؟
از خامی خویش چند جوشیم؟
#چون_می_نخرند_زهد_و_تقوی
پس بیهده ما چه میفروشیم؟
از جام طربفزای ساقی
یاران همه مست و ما به هوشیم
گر غمزهٔ مست او ببینیم
هیهات! که باز چون خروشیم؟
#هر_چند_بدو_رسید_نتوان
لیکن چه کنیم؟ هم بکوشیم
شب خوش بودیم بیعراقی
امروز در آرزوی دوشیم
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1043
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ناخورده #شراب میخروشیم
بنگر چه کنیم؟ اگر بنوشیم
#از_بیخبری_خبر_نداریم
پس بیهده ما چه میخروشیم؟
تا چند پزیم دیگ سودا؟
کز خامی خویشتن بجوشیم
#دل_مرده،_برون_کشیم_خرقه
وز ماتم #دل پلاس پوشیم
این زهد مزوری که ما راست
کس می نخرد، چه میفروشیم؟
با آنکه به ما نمیشود راست
این کار، ولیک هم بکوشیم
#باشد_که_ز_جام_وصل_جانان
یک جرعه به کام #دل بنوشیم
شب خوش بودیم بیعراقی
امروز در آرزوی دوشیم
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1044
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ناچار هر که #صاحب روی نکو بود
هر جا که بگذرد همه چشمی در او بود
ای #گل تو نیز شوخی #بلبل معاف دار
کان جا که رنگ و بوی بود گفت و گو بود
نفس آرزو کند که تو لب بر لبش نهی
بعد از هزار سال که خاکش سبو بود
پاکیزه روی در همه شهری بود ولیک
نه چون تو پاکدامن و پاکیزه #خو بود
ای گوی حسن برده ز #خوبان روزگار
مسکین کسی که در خم چوگان چو گو بود
مویی چنین دریغ نباشد گره زدن
بگذار تا کنار و برت مشک بو بود
پندارم آن که با تو ندارد تعلقی
نه آدمی که صورتی از سنگ و رو بود
من باری از تو بر نتوانم گرفت چشم
گم کرده #دل هرآینه در جست و جو بود
بر مینیاید از #دل تنگم #نفس تمام
چون #ناله کسی که به چاهی فرو بود
#سعدی سپاس دار و جفا بین و دم مزن
کز دست نیکوان همه چیزی نکو بود
#ناچار_هر_که_صاحب_روی_نکو_بود #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/467
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈