eitaa logo
مادرانه های مشترک
12.6هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
109 ویدیو
27 فایل
نکات تربیتی کاربردی انجام کارهای روزمره در کنار فرزندان تبدیل کارهای خانه به بازی مشارکت بچه ها و مسئولیت پذیری بازیهای خانگی قصه های کاربردی و ... شرافت هستم یک مادر *در حد توانم برخی از سوالات را پاسخ میدم* @Sherafat518
مشاهده در ایتا
دانلود
👇👇👇👇👇 سلام خانم شرافت جان. خوبین؟ برای این فراخوانی که دادین، من امسال یه دختر کلاس چهارمی دارم یه دختر کلاس اولی. سر کلاس اول دختر بزرگه م خیلی اذیت شدم. به نوزاد داشتم اون موقع و اینکه کرونا اومده بود و همه چی مجازی بود. درسها هم با اونی که ما آموزش دیده بودیم خیلی متفاوت بود. سر نوشتن مشق هاش خودم و اون رو خیلی اذیت کردم😢😫 مثلا اگه بزرگ می‌نوشت که زود تموم بشه هی بهش تذکر میدادم چندتا همکلاس خیلییییییییی خوش خط داشت که با اونا مقایسه ش میکردم چون معلم هم از خط و مشق‌های دخترم ایراد می‌گرفت من فکر میکردم این وظیفه منه که با تذکر های پی در پی این موضوع رو درست کنم. و اینکه بهش میگفتم مثلا تا ساعت پنج باید مشق هات رو بنویسی درحالی که اصلا دخترم تصوری از ساعت نداشت😒🤕☹️ یه مرور زمان دیدم به خاطر دو دو تا چهارتا و یه الفبا دارم رابطه مادر فرزندی خودم رو خراب میکنم. گفتم الفبا و خط اینا چیزی نیست دخترم تو زندگیش یاد نگیره. ولش کنم. مشق اونه، اگه خطش بده معلم باید بهش بگه، نه من. اگه درشت نوشته، اگه همکلاسیش خوش خطه، اگه نقاشی دوستش بهتره اینا به من مربوط نیست. به من فقط روحیه دخترم مربوطه. دیگه جنگ و دعوا رو تموم کردم. برای نوشتن مشق گاهی بهش تذکر میدادم یا میگفتم حالا این بازی رو کردی این بخش از مشقت رو بنویس کم کم شب میشه. تا آخر سال به نوشتن مشق عادت کرد، خطش خیلی بهتر شد، درشت نویسی ش کم شد، دعوا درگیری مون به حداقل رسید، منم همه این دغدغه ها رو گذاشتم گردن مدرسه. از سال بعدشم هرچی معلم و مدیر بهم میگفتن چرا فلان کار رو انجام نداده میگفتم خودتون بهش بگین وظیفه من مادریه وظیفه شما درخواست برای درسه. ✅ لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
👇👇👇👇👇 سلام عزیزدلم،احوال شما؟ بابت فراخوان میخواستم بهتون بگم که..... پارسال باتوجه به شرایط بیماری که داشتم وپسرم کلاس اولی بودو اضطراب جدایی داشت که عمده دلیلش بیماری من بود خیلی پسر کوچیکم اذیت شد و من از راهنمایی شما استفاده کردم و فقط درک احساس کردم. باورتون نمیشه چهارماه تمام رو بااسترس واضطراب میرفت مدرسه،دستاش دم در خونه یخ می‌کرد، همه بدنش میلرزید، صبحها حالت تهوع می‌گرفت ومیگفت مامان دلم برات تنگ میشه، نکنه بری دکتر،نکنه من میام نباشی خونه😭،ومن طبق راهنمایی شما که صبرکنم،درک احساس کنم،پیش رفتم.الان که دارم براتون مینویسم دائم میگم خدایا شکرت چه جور تو کمک کردی و گذشت.نمیدونید چقدر سخت بود.تا اینکه بعد چهارماه خودش یه روز دم در خونه بهم گفت:مامان برو تو خونه،دیگه نمیخواد اینجا وایسی تا من برم. و اینکه تو هر امتحانی که خدا ازمون میگیره قطعا یه حکمتی هست.چقدر این شرایط من باعث شد پسرم که کلاس اول بود خودش روی پای خودش وایسه،مستقل،مسئولیت پذیر....اگه بخوام کلی نگاه کنم،خودش همه کاراشو انجام میداد،اصلا من حالِ اینکه بخوام ببینم الان چه کارداره رو نداشتم یا خیلی خیلی کم میتونستم پیگیر باشم.ولی الحمدلله خيلي خيلي خوب خودش از پس همه کاراش براومد،ولی سر پسرم بزرگم که کلاس اول بوداینجور نبود،بیشتر وسواس داشتم....کرونا هم اومد و فشار بیشترروی فرزندم بود. ولی شرایط پارسالم خيلي بچه ها رو مستقل کرد.و من به عینه دیدم و فهمیدم که میشه فقط مادری کرد و خود بچه مسئولیت کاراشو به عهده بگیره و باانگیزه درونی بره سراغ درس ومشقش. خداروشاکرم بابت همه نعمتهاش.... و خداروشاکرم که چنین عزیز نازنینی رو سرراهم گذاشت که بتونم تو مواقع سخت ازش کمک بخوام.و بدون منت منو راهنمایی کنه.الهی خدا برتوفیقاتتون بیفزاید و بهتون در دودنیا اجربده. ✅ لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
👇👇👇👇👇 .سلام خانم شرافت عزیز بابت فراخوان تجربه های مدرسه بچه ها .. دخترم امسال کلاس سوم میره کلاس اول که رفت من میدونستم که نباید خودمو درگیر تکالیفش کنم با معلمش صحبت کردم که من کاری با تکالیفش ندارم اگه کم و کاستی بود خودتون باهاش صحبت کنید ایشون با این که سال سوم تجربه معلمی رو داشتن فوق العاده بودن به اصرار مادرا تکلیف میداد میگفت من خودم توی کلاس با بچه ها کار میکنم شما تو خونه اذیتشون نکنید دوران کرونا بود ولی مدرسه دخترم تا چند ماه روزی دو ساعت مدرسه با تقسیم بچه ها به تعداد کم براشون کلاس میذاشت بعدشم که خدا رو شکر مدارس باز شد ووقتی دخترم درشت نویسی داشت بهم گفتن که براش کادر بکشم و بهش بگم کلمه رو داخل کادر بنویسه تا مشکلش حل بشه من خط فاصله میذاشتم برا کلمات و اینطوری مشکلش حل شد البته با اینکه دخترم سالای قبل مدرسه کار بادست زیاد داشت خمیر بازی و دست قیچی و..ولی بازم انگشتاش ضعیف بود و اینکه کلا دخترم همه کاراش رو به آهستگی انجام میده از نوشتن فراری بود و به سختی مشق مینوشت من دیگه بعضی وقتا کم میاوردم و باهاش کَل کَل و دعوا خودمو دخالت میدادم 😔 ولی هیچ وقت توی نقاشی کشیدن دفتر مشقش دخالتی نکردم توی تمیز نوشتن و مرتب نوشتنش دخالتی نکردم یکی از دوستانم دفتر دخترش رو نشون داد که تمام نقاشیا رو براش کشیده بود و چقد سختی داشته تا دفترمشق دخترش بسیار بسیار تمیز ومرتب و قشنگ بشه ولی خودش میگفت پوستم کنده شد و چقدر دخترم رو اذیت کردم ولی از کارش پشیمون نبود دفتر مشق دختر من افتضاح بود ولی اصلا برام مهم نبود مطمئن بودم بالاخره درست میشه و کلاس دوم هم خطش خوب شد هم‌ مرتب می نوشت البته نه به اندازه اون دختر دوستم که بازم برام مهم نبود یه بار قبلا رفته بودم مشاوره گفت خیلی خوبه آدم خوش خط باشه اما فشار نیار گفت من باهمین دست خط بدم دکترا گرفتم یه خوبی که معلم کلاس اولش داشت اینکه معلمش اصلا تاریخ امتحان به ما نمی گفت خودش بدون اینکه برنامه و تار یخ تعیین کنه از بچه ها امتحان میگرفت کلاس دوم که رفت چند بار پیش اومد تکلیفشو نمی نوشت منم پیش خودم میگفتم خودش میدونه با معلمش که میرفت مدرسه میومد میگفت معلمم گفته اشکال نداره ولی فردا حتما نوشته باشی که خودش مینشست مینوشت یا اینکه میگفت مامان زنگ تفریح نوشتم یا تا نوبتم برسه که جواب معلم رو بدم درسمو خوندم یه بارم گفت تا نوبتم برسه انقد معلم از بقیه پرسید که من همه جوابارو حفظ شدم و خودم جواب درست دادم😅 امسال که خدا خواست و بچه هام چهار تا شدن تمام تلاشو میکنم که مستقل تر و با مسئولیت تر باشه با دخالت کمتر خودم و خراب نکردن رابطه فرزند مادری🌺🌺 از شما هم ممنونم خدا به عمرتون برکت بده و عاقبت خودتون و فرزندانتون به به خیر کنه ☺️☺️☺️ ✅ لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
👇👇👇👇👇👇 سلام دوست خوبم خدارو شاکرم بابت وجودت ابتدایی که کرونا اومد پسر من کلاس اولی شد و شرایط بسیار سخت من برای انجام تکالیف پسرم خونه یکی از دوستام می‌رفتم و هر کاری اون می‌کرد منم انجام می‌دادم چون فکر می‌کردم اون تجربه داره و بهتر از من می‌فهمه. مثل دوستم تا هر نشانه ای رو پسرم کج می‌نوشت پاک می‌کردم آخر هفته‌ها تعداد زیادی کاربرگ رو باید به اجبار حل می‌کرد و کارهای اشتباه بسیار دیگه .... که از گفتنش شرمگینم از طرفی معلم بسیار سختگیر و نامهربانی داشت مدام ما والدین رو تهدید می‌کرد که اگه تکالیف رو تا ساعت ۷ نفرستید نمره پایان سال رو خیلی کم رد می‌کنم و... روزهای پر از استرس و اضطراب همراه با پر از خشم و عصبانیت رو سر کردم و خیلی فرزندم رو اذیت کردم. کلاس دوم که رفت باز هم کرونا بود فقط سه روز در هفته رو مدرسه می‌رفت این بار معلم خوبی داشت همیشه به من می‌گفت من مسئول تکالیف فرزندت هستم نه تو تو باید مادری کنی اما من نتونستم با معلم همکاری کنم و همچنان تحت فشار مقایسه کردن فرزندم و کنترل گری زیاد داشتم. و همچنان فرزندم رو تحت امر و نهی و فشار می‌گذاشتم. برای کلاس سوم پیش یک مشاور رفتم و بهم گفت هر روز نیم ساعت وقت اختصاصی به فرزندت اختصاص بده با رعایت تمام نکاتش تقریبا دو ماهی که این تکنیک رو انجام می‌دادم فرزندم تکالیفش را به موقع می‌نوشت ، فوق العاده خوش خط شده بود، حرف گوش کن و... همه چی عالی شده بود کم کم حس من برای انجام وقت اختصاصی رفت و از طرفی هم معلم کلاس سومش هیچ کمکی به من نکرد و باز هم مسئولیت تکالیف رو روی دوش من گذاشت . تمام سعیم رو کردم که دخالتم رو در تکالیف پسرم به حداقل برسانم اما همچنان گاهی امر و نهی و تذکر رو داشتم. برای سال جدید تصمیمات خیلی خوبی گرفتم ان شاالله بتونم اجراشون کنم توی دفترم تمام نکات # تکالیف مدرسه شما رو یادداشت کردم و دارم روی خودم کار میکنم که به هیچ وجه امر و نهی در مورد تکالیف نداشته باشم (از پیک تابستونی شروع کردم و با اینکه هنوز خیلی از صفحاتش رو حل نکرده ولی من دو هفته هست دیگه اصلا یاداوری نکردم) و دوباره وقت اختصاصی رو وارد برنامم خواهم کرد و... در مورد موفقیتم در مورد رها کردن هم چند صفحه تو دفترم نوشتم: اول در مورد فکر و احساساتم در مورد اینکه دلم میخواد فرزندم مشق هاش رو به وقت و خوب بنویسه و... دوم در مورد توکل کردن به خدا نوشتم و فرزندم رو دست خدا سپردم و گفتم اگه صلاح و عاقبت بخیری فرزندم در درس خواندن و مشق نوشتنه خودش درستش کنه و من اونو تو دستای خدا سپردم. سوم هم نوشتم خدایا رشد من و راه رسیدن به هدف خلقتم ، در این کنترل خشم و کنترل امر و نهی هست و من در این لحظه که دلم میخواد امر و نهی کنم، میتونم صفت صبور بودن خدا رو کسب کنم و به هدف خلقتم نزدیک بشم و هر گونه رفتار فرزندم میتونه امتحان و ازمایشی باشه برای من. و در مرحله بعد هم گفتم خدایا من به نیت نزدیک شدن به تو فرزندم را در مورد امر و نهی مشق نوشتن رها میکنم و دست از کنترل کردن بر میدارم و حتی اگه اوضاع تکلیف نوشتن پسرم تغییر نکنه مهم نیست مهم اینه که تو تلاش منو میبینی و من مادر مهربان تر و دوست داشتنی تری خواهم شد. در پایان هم لیستی از کارهای محبت امیزی که میتونم جایگزین امر و نهی تکلیف نوشتن کنم و بیشتر به فرزندم عشق بدم رو نوشتم. و همچنین لیستی از کارهایی که انجامشون جز علایق شخصی من هستن رو نوشتم تا هر موقع دچار نگرانی در مورد تکالیف فرزندم شدم سراغشون برم و حال خودم رو خوب کنم ان شاالله. امیدوارم بتونم یه روزی به جایگاه شما برسم. من همیشه کانال شما رو به همه معرفی کردم و خواهم کرد ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️😘😍🙏 ✅ لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
👇👇👇👇👇👇 سلام خانم شرافت چند سؤال پرسیدم که وقت نکردی جواب بدید در مورد تجربیات مدرسه میگم حالاااااااا اگه وقت کردیددیدید که خوب اگه هم نه اشکالی نداره من نوشتم، من خودم مثل خیلی از مادرا پسرم کلاس اول بود واسترس واضطراب زیاد کلاس مجازی خودمون ناآشنا بچه تحت فشار بچه ای که جنبشی زیاد بود دارای روحیات خاص ومن رفتار با ابن بچه رابلد نبودم اخخخخخخخخ که چی کشیدیم انشالله که خدا از تقصیرات وگناهمون بگذره از بچم حلالیت طلب می کنم حالا که مینویسم دارم با گریه افسوس می نویسم باتنش وناراحتی و شرمندگی،( من خودم فرد مهربونی نیستم خود را زورکی به مهربونی وا می دارم) خلاصه خیلی اذیت بچم کردم از هرطرف روخودم وبچه فشار بود وبلد نبودم که چه کنم گذشت سال دوم هم با تنشی یه ذره کمتر گذ شت، شدسال سوم اولش پیگیر تکالیف بودم ولی کمکم گفتم تا کی این همه تنش عصبانیت به حال خود گذاشتمش فقط بعداز حدود و، سه ماه گفتم آقا مهدی اگه دوست داری که شب راحت تلویزیون ببینی، شاید مهمون اومد تو راحت باشی تکالیف را نوشته باشی سعی کن بعداز استراحت تکالیف را انجام بدی که بعدشاسوده باشی یه چندباری کمکش کردم وتجربه کرد که خوبه همین کار را تااخرسال انجام می داد شای من چندباری تذکر می دادم حتی بعضی وقتا هم خودش می گفت تکلیف دارم، البته کلاس سوم باتمام احترام می که برا معلما دارم معلمشون خیلی خیلی خوب بود خدا خیرش بده. بچه ی من املا را به زور می نوشت بعضی وقتا نمی نوشت از بع تعطیلات نوروز خودش دفتر وکتاب می‌آورد میگفت املا بگو. ازپارسال که خیلی راضی بدوم انشالله که امسال هم همینطور باشه مسئولیت تکالیفش را برعهده ی خودش می ذارم انشالله با امید مؤفقیت ومهربانی با بچه‌هام. باتشکر ✅ لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
👇👇👇👇👇👇 سلام خانم شرافت عزیز دلم با اینکه هیچ وقت ندیدمتون اما انگار سالهاست میشناسمتون و شما رو مثل مادر خودم می دونم 😅☺️😍😘 سه سالگی کانال رو به خودم به شما و به تمام مادران حاضر در کانال و تمام بچه هامون 😅😂 که همه بچه های شما هم حساب میشن تبریک میگم 😂 هر کدوم از این بچه هایی که مادرانشان تو کانال حاضر هستند قطعا در ثواب هر لبخندی که الان به لبشون میشینه و آرامشی که بچه ها و مادرانشون دارند تا ان شاالله رسیدن به جایگاه های بالای دنیایی و معنوی شون شریک هستید فراخوان اول مهری داده بودین و من هم یکی از مادرانی هستم که با راهنمایی های شما امسال دغدغه ها و استرس هام به نسبت سال‌های قبل خییییلییی کمتره .. در حالیکه تا پارسال یک بچه مدرسه ای داشتم و امسال سه تا ☺️😉🌸🌿 دختر من امسال کلاس ششم هست و یکی از پسران اول و یکی پیش دبستانی اول از همه اینکه با راهنمایی های شما ما تونستیم ساعات خواب و بیداری بچه ها رو تنظیم کنیم و شب ها زودتر می خوابند. و صبح ها اول وقت و سالم و سرحال بیدار میشن و من نگران بیداری شون از اول مهر نیستم!!!! البته با بازی هم روزمون رو شروع می کنیم که خیلی پر انرژی میشن و اشتهاشون هم خوب میشه و خوب صبحانه می‌خورند و نگران صبحانه نخوردنشون هم نیستم ☺️ در حالیکه هیچ کدوم تا یک .. یک و نیم صبحونه نمی خوردند و دخترم همیشه بدون صبحانه مدرسه میرفت چون به سختی بیدار میشد و اصلا تمایل به صبحانه نداشت! 🌸🌱 در ادامه 😅 من سال‌های قبل خیلی برای درسهای دخترم نگران بودم و سر ریاضی دعوامون میشد که با راهنمایی شما استعدادش رو که نویسندگی هست شروع کردیم و اهمیت نمره ریاضی کم شده برام و وقتی مثلا (خوب) میگیره دیگه دعواش هم نمیکنم و بهش هم گفتم که این فقط یک امتحان بوده و خوشحالم که تلاشش رو کرده و من در هر حال دوسش دارم ( خیلی صمیمی شدیم و باهم میخندیم و کیف میکنه ☺️🌿) به پسرها هم مسئولیت دادم قبلا و می دونم که ان شاالله خودشون از پس جمع آوری کیفشان برمیان .. دخترم که خیلی تلوزیون و گوشی میدید قبلا ، الان کمش کرده و بچه ها باهم بازی می کنند کلاس اول که بود نمی تونست مشق بنویسه نمی تونست تو کلاس تمرکز کنه مداد دست بگیره ... خیلی دعوامون میشد هنوز هم خیلی براش عذاب وجدان دارم ولی می دونم که برای پسرهایم این اتفاق نخواهد افتاد ☺️ خیلی آرامش های دیگری از خیلی مسائل پیدا کردم .. برای دیگران هم این آرامش خودم و فرزندانم کاملا محسوس هست و این رو بهم گفتند که تو خیلی بهتر شدی با بچه ها .. خیلی آرامش داری .. کار بلد شدی .. بچه هات خیلی خوشحال ترند و آرامش دارن و خیلی نکات دیگه من خییییلیییی از شما آموختم در این چند سال و از ته دلم دوستتون دارم و براتون دعا می کنم حتی اگر در دنیا هم هیچ وقت نبینمتون ان شاالله در بهشت کنار هم و همه باهم در کنار مادر آسمانی مون باشیم .. اونجا قطعا بهتون نشون میدن که شما مادر همه این فرزندانی هستید که سربازان صاحب الزمان هستند و با تربیت شما به بهترین و والاترین جایگاه ها رسیدند ان شاالله ☺️🌿 شفاعت حضرت زهرا سلام الله در قیامت و لبخند آقا صاحب الزمان در دنیا رزق تون عزیز دلم ❤️ ✅ لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
1⃣ لیست اول: مسائل کلی تربیت فرزند #رنج #ایده_آل_گرایی #دغدغه_های_مادرانه #وابستگی #صبر #نیاز_ارتباط #نیاز_توجه #نیاز_کنجکاوی #نیاز_یادگیری #نیاز_کشف #نیاز_خلاقیت #نیاز_نوآوری #نیاز_احترام #نیاز_محبت #نیاز_عزت_نفس #نیاز_اعتماد_بنفس #نیاز_شخصیت #نیاز_امنیت #نیاز_به_تعلق_و_دوست_داشته_شدن #نیاز_به_احساس_تعلق_و_دوست_داشته_شدن #نیاز_امنیت #نیاز_پوشاک #حق_انتخاب #پذیرش #کمالگرایی #راهکارها #تعادل_در_نیازها #نحوه_تذکر_به_همسر_و_دیگران #تفاوت_رفتار_والدین #باج_دادن #حرف_دل_مادرانه #حرف_زشت #تجربه_های_بارداری #مستقل_شدن_در_طهارت #تفکر_و_شخصی_سازی #مواجهه_با_ترس_و_استرس #نصیحت_در_عمل #فرزندآوری #روز_ملی_جمعیت #روابط_فرزندان #نقش_مادر_در_تربیت_فرزند #صرفه_جویی #راهنمای_استفاده_از_هشتگها 🌺لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak