eitaa logo
مادرانه های مشترک
12.5هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
150 ویدیو
32 فایل
نکات تربیتی کاربردی انجام کارهای روزمره در کنار فرزندان تبدیل کارهای خانه به بازی مشارکت بچه ها و مسئولیت پذیری بازیهای خانگی قصه های کاربردی و ... شرافت هستم یک مادر *در حد توانم برخی از سوالات را پاسخ میدم* @Sherafat518
مشاهده در ایتا
دانلود
Niazha14.aac
حجم: 51.58M
به نام خدا صوت (قسمت چهاردهم) لطفا صوتها را از کانال خارج نفرمایید.متشکرم.🙏 لطفا دوستان قبل از ارسال سوال تمام صوتهای نیازها را به صورت کامل و دقیق گوش کنند.متشکرم 🔴 دوستان خود را برای شنیدن صوتها به کانال دعوت کنید. متشکرم.🙏 @madaranehayemoshtarak
1.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از دیشب این چند ثانیه را 👆👆👆چند صد بار نگاه کردم 😭😭😭 این پسر چه تربیتی دارد که می تواند در چنین شرایطی به فکر شهادتین گفتن برادرش باشد که احتمالا چند ثانیه بعد شهید می شود 😭😭😭 و می گوید: تنها کاری است که می توانم برایت انجام دهم 😭😭😭 خودم را در شرایط او تصور میکنم اصلا ممکن است چنین رفتاری داشته باشم!!! 😢😢😢 انشاالله بعدا در این مورد می نویسم. به زودی بعد از نابودی این رژیم اشغالگر سفّاک @madaranehayemoshtarak
1⃣ لیست اول: مسائل کلی تربیت فرزند #رنج #ایده_آل_گرایی #دغدغه_های_مادرانه #وابستگی #صبر #نیاز_ارتباط #نیاز_توجه #نیاز_کنجکاوی #نیاز_یادگیری #نیاز_کشف #نیاز_خلاقیت #نیاز_نوآوری #نیاز_احترام #نیاز_محبت #نیاز_عزت_نفس #نیاز_اعتماد_بنفس #نیاز_شخصیت #نیاز_امنیت #نیاز_به_تعلق_و_دوست_داشته_شدن #نیاز_به_احساس_تعلق_و_دوست_داشته_شدن #نیاز_امنیت #نیاز_پوشاک #حق_انتخاب #پذیرش #کمالگرایی #راهکارها #تعادل_در_نیازها #نحوه_تذکر_به_همسر_و_دیگران #تفاوت_رفتار_والدین #باج_دادن #حرف_دل_مادرانه #حرف_زشت #تجربه_های_بارداری #مستقل_شدن_در_طهارت #تفکر_و_شخصی_سازی #مواجهه_با_ترس_و_استرس #نصیحت_در_عمل #فرزندآوری #روز_ملی_جمعیت #روابط_فرزندان #نقش_مادر_در_تربیت_فرزند #صرفه_جویی #راهنمای_استفاده_از_هشتگها 🌺لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
به نام خدا تجربه های روزانه ۱۳۶ دیشب وقتی از مسجد اومدیم بچه ها تا خوابیدن حدود ساعت ۱۲ شب بود. ساعت ۵:۳۰ صبح هم بیدارشون کردم که ساعت ۶ تا ۸ صبح مراسم زیارت عاشورا و روضه صبح را شرکت کنیم. بعد از نهار بهشون گفتم بچه ها بهتره امروز بخوابید ، که برای مجلس شب خسته نباشید و در مسیر خوابتون نبره. از شوق مراسم شب که با دوستانشون بازی میکنند خوابیدند. پدرشون که صبح ها ساعت ۵:۱۵ میرن سر کار، ساعت ۷ شب رسیدن و بچه ها سریع آماده رفتن شدند، دیدیم که پدر از خستگی خوابشون برده. بچه ها حسابی ناراحت شدند. حتی یکی دو بار پدرشون را صدا زدند ولی پدر بیدار نشدند. یکیشون بغض کرد و نشست و دیگری شروع کرد گریه کردن : مامان تو قول دادی، تو به ما کلک زدی، تو گفتی بخوابید که شب بریم مسجد ما حرفت را گوش کردیم خوابیدیم ولی الان نرفتیم قدم اول درک احساس : می‌دونم که ناراحتید چون هر شب با دوستانتون کلی بازی میکنید قدم دوم : عذرخواهی، بله من یک خطا انجام دادم بدون اینکه با پدرتون هماهنگ کنم بر اساس پیش فرض ذهنی که هر شب میریم مسجد ، گفتم اگر بخوابید امشب میریم‌ . البته که پدر هم نظرشون بر رفتن بود ولی از شدت خستگی با لباس بیرون خوابشون برد. قدم سوم : پذیرش شرایط غالبا ما انتظار داریم بچه ها آنچه که ما میگیم خیلی منطقی و راحت بپذیرن و حتی احساس خودشون را بروز ندن، ( گریه نداره که، دنیا که به آخر نرسیده، ) این را بپذیریم که هر انسانی برای عبور از یک احساس ناخوشایند نیاز به زمان داره. آخ آخ که هر ده دقیقه یکبار تا بچه ها یکم آروم میشدن یکی از دوستان یا مادر همکلاسیهای پسرم زنگ میزدن که امشب کجا نشستی؟ بچه ها دنبال بچه هات میگردن 🤦‍♀و داغ دل بچه ها تازه میشد، سوگواری از اول شروع میشد که ای وااای دوستامون منتظرن 🤦‍♀ قدم چهارم : در احساس ناخوشایند بچه ها و افراد بزرگسال ممکنه هر حرفی را بیان کنند، نیازی به پاسخ دادن به حرفهایی که با احساس ناخوشایند بیان می شوند نیست. این حرفها بیشتر برای بروز و نشان دادن احساسات هستند و منطق و فکر و ثباتی در آنها نیست. نصیحت ها و آموزش ها را بگذاریم برای فرصت های دیگر. در این شرایط مچ گیری نکنیم. کاری نکنیم که بچه ها آنچه نباید بر زبان بیارن : مگه بابات را دوست نداری ؟ دلت میخواد بابا اذیت بشه ؟ ( به خصوص زیر هفت سال جواب این سوالات را خلاف آنچه ما می‌خواهیم می دهند)؛اصلا طرح اینگونه سوالات جایگاهی ندارد‌. به هر حال چنین مواردی باعث میشن بچه ها بیشتر با شرایط مختلف سازگار بشن و تاب آوری بیشتری داشته باشند در برابر آنچه که مخالف نظرشان است یا باب میل آنها نیست. مانند آنچه در صوت در نیاز رنج گفتیم. نکته مهم اینکه در احساس ناخوشایند بچه ها از خدا و پیغمبر و ائمه هزینه نکنیم؛ چطوری ؟ مثلا در این مثال چنین جملاتی: امام حسین هم راضی نیست پدرتون اذیت بشه خدا بچه ای را که به پدرش بی احترامی کنه دوست نداره و امثالهم چرا ؟ مگه این جملات اشتباه هستند ؟ نه اتفاقا اشتباه نیستند‌ ولی فردی که احساس ناخوشایند داره ، ناراحته، عصبیه، غمگینه، تنها چیزی که احتیاج داره درک احساسش هست نه آموزش. و وقتی ما از در آموزش وارد میشیم حتی حاضره حقیقت را نفی کنه ولی ثابت کنه که احساس خوبی نداره. این آموزش ها را بگذاریم برای زمانی بعد از عبور از احساسات ناخوشایند. مگر در مواردی که میدونیم فرزند ظرفیت و پذیرش این چنین تلنگرهایی را داره، ( این مورد در سنین نوجوانی با توجه به شناخت والد از ظرفیت فرزند می‌تونه استفاده بشه)، مثلا در این مثال یکی از بهترین زمانهای تلنگر زدن و آموزش در این زمینه، زمانی است که بچه ها با پدر بازی میکنند و خیلی خوشحالن و نوای بابا دوستت داریم سر میدن، اون زمان میشه تلنگر زد به اینکه بالاخره هر روزی ممکنه پدر شرایط خاصی داشته باشند. میشه زمانی که از قصص قرآنی و قصه های ائمه می‌خونیم در این مورد تلنگر زد و حتی میشه یکی دو ساعت بعد صحبت کرد و تلنگر زد فقط باید کمی صبور باشیم. و در لحظه بتونیم خودمون را کنترل کنیم. پس چکار کنیم ؟ حق را به بچه ها بدیم ؟ نه به هیچ وجه ، درک احساس به معنای تایید احساس نیست. به معنای رد و نفی احساس هم نیست. طبیعتا یکی دو ساعت بعد بچه ها مشغول کارهای همیشگی بودند و از ناراحتی عبور کرده بودند. و برای فردا شب برنامه می ریختند. ۱۳۶ ✅ نشر فقط با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak