eitaa logo
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
2.1هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
160 فایل
🌸اگر کسی فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام را نقل کند خداوند گناهان زبان او را می بخشد🌸 💠تعجیل در فرج قطب عالم امکان صلوات💠 خادم : @Alisafaei72 🌷درمحضراستادشجاعی @jalasate_ostad
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🔰 🔴هماى بلند پروازِ انديشه‌ها به كُنه ذاتش نرسد! ♦️🍃از خطبه‌هاى آن حضرت كه در آن از آغاز آفرينش آسمان و زمين و آفرينش آدم سخن مى‌گويد و در آن اشاره‌اى به فريضۀ حج نيز شده است. 🔘🔻يك نگاه كوتاه به اين فراز از خطبه نشان مى‌دهد كه امير مؤمنان على (ع) دوازده وصف از اوصاف الهى را با انسجام زيبا و نظام جالبى بيان كرده است: 👇 🍀ستايش مخصوص خداوندى است كه ستايشگران هرگز به مدح و ثناى او نمى‌رسند 🍀و حسابگران (زبردست) هرگز نعمتهايش را شماره نمى‌كنند 🍀و تلاشگران هرگز قادر به اداى حقّ‌ او نيستند. 🍀همان خدايى كه افكار بلند و ژرف‌انديش، كنه ذاتش را درك نكند 🍀و غوّاصان هوشمند (درياى علوم و دانشها) دسترسى به كمال هستى‌اش پيدا ننمايند، 🍀همان كسى كه براى صفاتش حدّى نيست 🍀 و توصيفى براى بيان اوصافش وجود ندارد 🍀و نه وقت معيّنى و نه سرآمد مشخصى براى ذات پاك اوست. 🍀مخلوقات را با قدرتش آفريد 🍀و بادها را با رحمتش به حركت در آورد و گسترش داد 🍀و لرزش و اضطراب زمين را به وسيلۀ كوهها آرام ساخت. @mola_amiralmomenin_as
📣📣📣 ___________🍃♻️🍃_____________ ___________🍃♻️🍃_____________ @mola_amiralmomenin_as
🔰 🔘دو اصل اساسى در اسلام اين خطبه مانند بسيارى از خطبه‌هاى نهج البلاغه با حمد و ستايش پروردگار آغاز مى‌شود ولى در اين جا انگيزه‌هاى سه‌گانه‌اى براى حمد و ستايش الهى بيان شده است: ▪️نخست تقاضاى افزايش و تكميل نعمتهاى الهى ▪️و ديگر اظهار تسليم در مقابل قدرت و عزّت او ▪️و سوّم تقاضاى حفظ‍‌ و نگهدارى از معاصى به بركت الطاف او مى‌باشد؛ ✔️متن خطبه 🔷حمد و ستايش مى‌كنم او را براى جلب اتمام نعمتش و اظهار تسليم در برابر عزّتش و تقاضاى حفظ‍‌ و نگهدارى از معصيتش، چرا كه آن كس را كه او هدايت فرمايد هيچ گاه گمراه نمى‌شود و آن كس را كه او دشمن دارد هرگز رهايى نمى‌يابد، زيرا ستايش او در ترازوى سنجش، از همه چيز سنگين‌تر است و براى ذخيره كردن، از هر گنجى برتر و گواهى مى‌دهم كه جز خداوند معبودى نيست، يگانه و بى‌شريك است، همان گواهيى كه خلوص آن آزموده شده و عصاره و جوهرۀ آن را در عمق عقيدۀ خود جاى داده‌ام، شهادتى كه تا خدا ما را زنده دارد به آن پايبنديم و آن را براى صحنه‌هاى هولناكى كه در پيش داريم ذخيره كرده‌ايم زيرا اين (شهادت به توحيد) پايۀ اصلى ايمان و ريشه و قوام آن و سرآغاز همۀ نيكيها و سبب جلب خشنودى خداوند و موجب طرد و دورى شيطان است. و نيز گواهى مى‌دهم كه محمّد (ص) بنده و فرستادۀ اوست، او را با دين و آيين آشكار، و نشانۀ روشن، و كتاب نوشته شده، و نور درخشان و روشنايى تابنده، و امر و فرمان قاطع و بى‌پرده، فرستاد تا شبهات را از ميان بردارد و با دلايل و منطق روشن استدلال كند و به وسيلۀ آيات الهى مردم را از مخالفت خدا بر حذر دارد و از كيفرهايى كه به دنبال مخالفت، دامنگيرشان مى‌شود بترساند. @mola_amiralmomenin_as
🔰 ✔️متن خطبه 🔷به خدا سوگند! او پيراهن خلافت را بر تن كرد در حالى كه خوب مى‌دانست موقعيت من در مسألۀ خلافت همچون محور سنگ آسياب است (كه بدون آن هرگز گردش نمى‌كند)، سيل خروشان (علم و فضيلت) از دامنۀ كوهسار وجودم پيوسته جارى است و مرغ (دور پرواز انديشه) به قلّۀ (وجود) من نمى‌رسد (چون چنين ديدم)، در برابر آن پرده‌اى افكندم و پهلو از آن تهى نمودم و پيوسته در اين انديشه بودم كه آيا با دست بريده (و نداشتن يار و ياور، به مخالفان) حمله كنم يا بر اين تاريكى كور، صبر نمايم، همان ظلمت و فتنه‌اى كه بزرگسالان را فرسوده، كودكان خردسال را پير و مردم با ايمان را تا واپسين دم زندگى و لقاى پروردگار رنج مى‌دهد. سرانجام ديدم بردبارى و شكيبايى در برابر اين مشكل، به عقل و خرد نزديكتر است، به همين دليل شكيبايى پيشه كردم (نه شكيبايى آميخته با آرامش خاطر، بلكه) در حالى كه گويى در چشمم خاشاك بود و استخوان راه گلويم را گرفته بود، چرا كه با چشم خود مى‌ديدم ميراثم به غارت مى‌رود! ✔️نکته هایی مربوط به این فراز از خطبه شقشقیه مطرح می‌شود‌‌: 1_چرا امیرالمؤمنین (ع) بعد از واقعه سقیفه بنی‌ساعده صبر را ترجيح داد؟! 2_چرا در خطبه شقشقیّه از خلافت تعبير به «ارث» شده است‌؟ 3_امیرالمؤمنین علی (ع) در گوشۀ خانه 4_چرا امیرالمؤمنین علی (ع) مسألۀ خلافت را طرح مى‌كند؟ @mola_amiralmomenin_as
🔰 1_چرا امیرالمؤمنین (ع) بعد از واقعه سقیفه بنی‌ساعده صبر را ترجيح داد؟! 🔘تاريخ به خوبى گواهى مى‌دهد كه منافقان و دشمنان اسلام براى رحلت پيامبر (ص) دقيقه‌شمارى مى‌كردند و بسيارى از آنها معتقد بودند با رحلت آن حضرت يكپارچگى مسلمانان از ميان مى‌رود و شرايط‍‌ براى يك حركت ضدّ انقلابى فراهم مى‌آيد و قادر خواهند بود اسلام نوپا را در هم بشكنند، در چنين شرايطى اگر على (ع) براى گرفتن حق خويش يا به تعبير ديگر بازگرداندن مسلمانان به اسلام راستين عصر پيامبر (ص) قيام مى‌كرد با توجّه به تصميمهايى كه براى كنار زدن او از صحنۀ خلافت از پيش گرفته شده بود به يقين درگيرى، روى مى‌داد و صحنۀ جامعۀ اسلامى چنان آشفته مى‌شد كه راه براى منافقان و دشمنان، جهت رسيدن به نيّات سوءشان هموار مى‌گشت، گروههايى كه به نام «اهل ردّه» بعد از رحلت پيامبر (ص) بلافاصله در برابر حكومت اسلامى قيام كردند و بر اثر يكپارچگى مردم سركوب شدند، شاهد و گواه روشنى بر اين معنى است. در بعضى از تعبيرات كه در تواريخ معروف اسلام آمده، مى‌خوانيم: «هنگامى كه پيامبر وفات يافت عرب (جاهلى) بازگشت خود را شروع كرد و يهود و نصارا سر برداشتند و منافقان آشكار گشتند و وارد صحنه شدند و مسلمانان همانند رمۀ بى‌چوپانى بودند كه در يك شب سرد و بارانى زمستان، در بيابان، گرفتار شده‌اند». 🔘اينها همه از يك سو و از سوى ديگر قيام كردن با نداشتن يار و ياور، پيروزى را بر او مشكل مى‌كرد و شايد اگر قيام مى‌فرمود بسيارى از ناآگاهان، اين قيام را نه براى مسائل مهمّ‌ الهى، بلكه به خاطر مسائل شخصى تفسير مى‌كردند. 🔘 ولى ضايعات و مشكلات فراوانى كه از تغيير محور خلافت به وجود آمده بود روز به روز خود را بيشتر نشان مى‌داد و همين‌ها بود كه به صورت خار و خاشاكى به چشم مولا (ع) مى‌نشست و همچون استخوانى گلويش را آزار مى‌داد. 🔴 اين درسى است براى همۀ مسلمين در طول تاريخ كه هر گاه احقاق حقّ‌ خويش، موجب ضربه‌اى بر اساس و پايۀ دين شود بايد از آن چشم بپوشند و حفظ‍‌ اصول را بر همۀ چيز مقدّم بشمرند و بر درد و رنجهاى ناشى از تضييع حقوق، كنند و دندان بر جگر بفشارند. ☑️شبيه همين معنى در خطبۀ 26 نيز آمده است كه مى‌فرمايد: «من نگاه كردم و ديدم براى گرفتن اين حق ياورى به جز خاندان خويش ندارم... چشمهاى پر از خاشاك را فرو بستم و با گلويى كه گويى استخوان در آن گير كرده بود جرعۀ حوادث را نوشيدم». @mola_amiralmomenin_as
🔰 2_چرا در خطبه شقشقیّه از خلافت تعبير به «ارث» شده است‌؟ 🔘امیرالمؤمنین (ع) در این خطبه مى‌فرمايد: «من ديدم كه ميراثم به غارت مى‌رود.» ⁉️در اين جا سؤالى پيش مى‌آيد كه چرا از خلافت تعبير به «ميراث» شده است‌؟! 🔰پاسخ اين سؤال با توجّه به اين نكته روشن مى‌شود و آن اين كه خلافت يك ميراث الهى و معنوى است كه از پيامبر (ص) به جانشينان معصومش مى‌رسد نه يك ميراث شخصى و مادّى و حكومت ظاهرى. ✳️شبيه اين تعبير در آيات قرآن نيز ديده مى‌شود آنجا كه «زكريا» از خداوند تقاضاى فرزندى مى‌كند كه «وارث او» و «وارث آل يعقوب» باشد (و بتواند به خوبى از ميراث نبوّت و پيشوايى خلق پاسدارى كند) 🍃«فَهَبْ‌ لِي مِنْ‌ لَدُنْكَ‌ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَ يَرِثُ‌ مِنْ‌ آلِ‌ يَعْقُوبَ‌» (مریم: 5-6). 🔰در حقيقت اين ميراث متعلق به همۀ امّت است ولى در اختيار امام و جانشين پيامبر (ص) قرار داده شده است. ✔️در مورد كتب آسمانى مى‌خوانيم: 🍃«ثُمَّ‌ أَوْرَثْنَا الْكِتٰابَ‌ الَّذِينَ‌ اصْطَفَيْنٰا مِنْ‌ عِبٰادِنٰا» (فاطر: 32)، سپس كتاب (آسمانى) را به گروهى از بندگان برگزيدۀ خود به ميراث داديم.» ✔️ و از همين نظر در حديث مشهور نبوى آمده است: «العلماء ورثة الانبياء، دانشمندان وارثان پيامبرانند». (اصول كافى، جلد 1، صفحۀ 32 و 34.) 🔰شاهد اين سخن تاريخ گوياى زندگى امیرالمؤمنین على (ع) است، او عملا نشان داد كه هيچ گونه دلبستگى به مال و مقام ندارد و خلافت را - بدون انجام وظايف الهى - همانند كفش كهنۀ بى‌ارزش، يا آب بينى حيوانى مى‌دانست، چگونه ممكن است براى از دست رفتن آن چشمى پر خاشاك و گلويى گرفته، داشته باشد؟ @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
#خطبه‌هاى_اميرالمؤمنین_عليه_السلام #خطبه_سوم 🔰#فراز_اول ✔️متن خطبه 🔷به خدا سوگند! او پيراهن
🔰 3_امیرالمؤمنین علی (ع) در گوشۀ خانه 🔘هيچ كس نمى‌تواند ضايعۀ عظيمى را كه بر جهان اسلام از نشستن امیرالمؤمنین على (ع) در گوشۀ خانه وارد شد ارزيابى كند. تنها در بُعد علمى وقتى به نگاه كنيم كه بخشى از خطبه‌ها و نامه‌ها و كلمات قصار آن حضرت را در مدّت كوتاه خلافتش تشكيل مى‌دهد آن هم خلافتى كه مملوّ از حوادث و ماجراهاى دردناك و جنگهاى پى در پى بود، مى‌توانيم حدس بزنيم كه اگر آن 25 سال نيز حضرت على (ع) در ميان امّت بود و مردم از چشمۀ جوشان علم و دانش بى‌پايان او بهره مى‌بردند، چه آثار عظيمى براى مسلمانان جهان بلكه براى جامعۀ بشريّت به يادگار مى‌ماند. ولى چه مى‌توان كرد كه اين فيض عظيم را از مسلمانان و بشريّت گرفتند و ضايعۀ بزرگى كه هرگز قابل جبران نيست در تاريخ روى داد. @mola_amiralmomenin_as
🔰 4_چرا امیرالمؤمنین علی (ع) مسألۀ را طرح مى‌كند؟ 🔘بعضى چنين مى‌پندارند كه آيا بهتر نبود امام (ع) اصلا به سراغ مسألۀ خلافت كه مربوط‍‌ به گذشته بود نمى‌رفت و آن را به دست فراموشى مى‌سپرد مبادا منشأ اختلاف بيشترى در ميان مسلمانان گردد؟! ⁉️ ✔️نظير همين سخن، امروز هم از سوى گروهى مطرح است و به مجرد اين كه سخن از خلافت بلا فصل على (ع) به ميان آيد مى‌گويند براى حفظ‍‌ وحدت مسلمين سكوت كنيد و اين گونه مسائل را به فراموشى بسپاريد، ما امروز با دشمنان بزرگى رو به رو هستيم و پرداختن به اين مسائل ما را در مبارزه با دشمنان مشترك تضعيف مى‌كند، اصولا اين گونه بحثها چه فايده‌اى مى‌تواند داشته باشد در حالى كه پيروان هر يك از مذاهب تصميم خود را گرفته و به راه خويش مى‌روند و بسيار بعيد به نظر مى‌رسد كه ادامۀ اين گونه بحثها سرچشمۀ اتحاد تازه‌اى شود.⁉️ 💠در پاسخ اين سؤال لازم است دو نكته را يادآور شويم: 🔹الف - واقعيّتهاى موجود هرگز نمى‌تواند حقيقتها را به فراموشى بسپارد. اين يك حقيقت است كه علاوه بر تأكيد شخص پيامبر (ص) بر خلاف على (ع) شايستگى او از هر نظر براى اين امر بيشتر بود، حال چه حوادثى واقع شد كه اين مسأله دگرگون گشت مطلبى جداگانه است. 🔹بنا بر اين على (ع) كه همه جا طرفدار حقيقت بود و با واقعيتهاى موجود كه هماهنگ با حقيقت نبود ستيز داشت حق دارد كه حقايق مربوط‍‌ به خلافت را بعد از رسول خدا بازگو كند تا محققان بعد از قرنها يا هزاران سال بتوانند منصفانه قضاوت كنند و اگر كسانى بخواهند از وضع موجود صرف نظر كرده و به حقايق بينديشند قادر بر اين امر باشند و راه مستقيم را در پرتو تحقيق خود پيدا كنند. 🔹به هر حال هرگز نمى‌توان كسى را از بيان حقيقت باز داشت و به فرض كه بتوانيم، حقّ‌ چنين كارى را نداريم زيرا ضايعۀ بزرگى محسوب مى‌شود چرا كه هميشه واقعيتهاى موجود با حقايق تطبيق نمى‌كند و گاه فاصلۀ زيادى با آن دارد، آنچه هست هميشه به معنى آنچه بايد باشد نيست. 🔷 اسلام به ما مى‌گويد ما بايد به دنبال چيزى باشيم كه بايد باشد. شك نيست كه مسألۀ و بعد از پيامبر خدا (ص) يكى از اساسى‌ترين مباحث دينى ماست، خواه آن را جزء اصول دين بشماريم آن گونه كه پيروان مكتب اهل بيت (ع) مى‌گويند، يا جزء فروع دين، هر چه هست مسأله‌اى است كه از نظر دينى سرنوشت‌ساز مى‌باشد و به هيچ وجه جنبۀ شخصى ندارد و بر خلاف آنچه برخى ناآگاهان مى‌انديشند تنها يك بحث تاريخى مربوط‍‌ به گذشته نيست، بلكه آثار زيادى براى امروز و فردا و فرداها دارد و مى‌تواند در بسيارى از مسائل مربوط‍‌ به اصول و فروع اسلام اثر بگذارد و درست به همين دليل على (ع) در دوران خلافت ظاهريش به طور مكرّر متذكّر اين مسأله شده است. 🔷ب - آنچه مضر به وحدت و اتّحاد صفوف مسلمانان است بحثهاى جنجالى و تعصّب‌آلود و پرخاشگرانه است، ولى بحثهاى علمى و منطقى كه طرفين، حدود و موازين علمى و منطقى را در آن رعايت كنند نه تنها مزاحم وحدت صفوف مسلمانان نيست بلكه در بسيارى از مواقع به آن كمك مى‌كند. @mola_amiralmomenin_as