بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#مادر امام رضا(ع )
#هشام€بن_احمر مى گويد:
امام كاظم (ع ) به من فرمود:
آيا مى دانى كه از اهل مغرب ، كسى به مدينه آمده باشد؟
گفتم : نه .
فرمود: چرا،
مردى آمده ،
بيا باهم نزد او برويم ،
پس سوار بر مركب شد،
و من نيز سوار شدم و رفتيم نزد آن مرد مغربى ،
در آنجا ديدم يك نفر از اهالى مدينه ، بردگانى دارد و آنها را مى فروشد،
من به او گفتم :
(بردگانت را به ما نشان بده ).
او هفت كنيز را آورد و نشان داد،
امام كاظم (ع ) درباره همه آنها فرمود: (آنها را نمى خواهم )
سپس فرمود: (باز بياور)
#برده_فروش : من جز يك دختر برده بيمار، برده ديگرى ندارم .
امام كاظم :
چرا او را به ما نشان نمى دهى ؟
برده فروش از نشان دادن او امتنا نمود، و امام كاظم (ع ) منصرف گرديد و با هم باز گشتيم .
هشام بن احمر مى گويد:
فرداى آن روز، امام كاظم (ع ) مرا نزد برده فروش فرستاد و فرمود:
(به او بگو:
بهاى آن دختر چقدر است ،
هر چه گفت ، بگو از آن من باشد).
من نزد برده فروش رفتم و تقاضاى خريد آن دختر را كردم ،
گفت :
(قيمت آن فلان مقدار است )
گفتم :قبول است ، او از آن من باشد.
برده فروش : آن دختر را به تو فروختم ، ولى بگو بدانم ديروز آن شخص كه با تو بود چه كسى بود؟
گفتم : مردى از #بنى_هاشم بود.
گفت : از كدام بنى هاشم ؟
گفتم : بيش از اين نمى دانم .
برده فروش گفت :
ولى من او را مى شناسم .
گفتم : چطور؟
گفت : اين دختر، داستانى دارد
و آن اينكه :
او را از دورترين نقطه مغرب خريدم ، بانوئى از #اهل_كتاب با من ملاقات كرد و گفت :
(اين دختر همراه تو چكار مى كند؟)
گفتم : او را براى خود خريده ام .
بانوى اهل كتاب گفت :
(سزاوار نيست كه او همراه فردى مانند تو باشد،
او داراى پسرى شود كه مانند او در مشرق و مغرب ، به دنيا نيامده است .)
#هشام مى گويد:
من آن دختر را نزد امام كاظم (ع ) بردم ، و او همسر امام كاظم گرديد،
و طولى نكشيد كه از او حضرت #رضا(ع ) متولد شد (297)
(نام مادر امام رضا(ع ) #نجمه بود
و به او #ام_البنين مى گفتند)
کافی باب مولد ابى الحسن الرضا(ع )، حديث 1 ص 486 - ج 1
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
تصريح به #امامت خود
#صفوان_بن_يحيى مى گويد:
پس از شهادت امام كاظم (ع )، حضرت #رضا(ع ) درباره امامت خود صريحا سخن گفت ،
ما از آشكار شدن اين امر، بر جان حضرت ترسيديم (كه مبادا #هارون به او آسيب برساند)
شخصى به #امام_رضا(ع ) عرض كرد: (شما امر بسيار مهمى را آشكار نموديد، و ما ترس آن داريم كه از ناحيه اين #طاغوت (هارون ) به شما گزندى برسد)
امام رضا(ع ) فرمود:
(او (هارون ) هرچه مى خواهد تلاش كند، ولى براى من راهى ندارد)
کافی باب مولد ابى الحسن الرضا(ع )
ج 1 حديث 2، ص 487
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
كرم امام رضا(ع ) به مؤ من درمانده :
#غفارى مى گويد:
مردى از خاندان ابورافع #غلام پيامبر(ص )، كه نامش ( #طيس ) بود، از من طلبى داشت ، و آن را مطالبه مى كرد، و اصرار مى ورزيد، مردم نيز او را كمك مى كردند،
چون خود را درمانده يافتم و ديدم او دست بردار نيست (و دست من نيز خالى است و نمى توانم طلب او را بپردازم ) نماز صبح را در مسجد مدينه خواندم و تصميم گرفتم به #امام_رضا(ع ) كه در آن وقت در #عريض (روستايى نزديك مدينه ) بود، پناه ببرم ،
به عريض رفتم ،
وقتى كه به نزديك خانه آن حضرت رسيدم ، ديدم آن حضرت بر الاغى سوار است ، و خجالت كشيدم به محضرش بروم ،
حضرت به طرف من آمد
وقتى كه به من رسيد ايستاد و نگاه كرد،
سلام كردم ،
ماه رمضان بود،
عرض كردم :
(قربانت گردم
غلام شما طيس از من طلبى دارد
و در دريافت آن پافشارى مى كند
و مرا رسوا كرده است ).
من پيش خود گفتم ، حضرت رضا(ع ) به طيس مى گويد، :
به غفارى مهلت بده ،
و اصلا نگفتم كه طيس چقدر پول از من مى خواهد.
امام رضا(ع ) به من فرمود:
بنشين تا برگردم ،
نماز مغرب را خواندم
و روزه هم بودم كه هنوز افطار هم نكرده بودم ،
سينه ام تنگ شده بود،
خواستم برگردم كه ديدم امام رضا(ع ) در حالى كه مردم در گردش بودند و گداها سر راهش نشسته بودند آمد،
او به آنها #انفاق مى كرد،
تا اينكه از آنها گذشت
و وارد خانه شد
و سپس بيرون آمد،
مرا طلبيد،
به حضورش رفتم ،
با هم وارد خانه شديم ،
و كنار هم نشستيم
و درباره اين #مسيب امير مدينه كه بسيارى اوقات درباره او با آن حضرت سخن مى گفتم گفتگو كرديم ،
سپس فرمود:
(گمان ندارم كه هنوز افطار كرده باشى ؟)
گفتم ،
نه ،
افطار نكرده ام ،
برايم غذا طلبيد و نزدم گذارد و همراه غلامش از آن غذا خورديم ،
بعد از غذا، به من فرمود:
تشك را بلند كن
و زير تشك هر چه هست براى خود بردار.
تشك را بلند كردم ،
دينارهائى در آنجا بود،
همه آنها را برداشتم و در آستينم نهادم .
آنگاه امام رضا(ع ) دستور داد :
تا چهار نفر از غلامانش بيايند و مرا تا خانه ام برسانند،
عرض كردم :
نيازى به آمده غلامان نيست ، شبگردهاى اين مسيب ، در گردش هستند و من تنها به خانه ام مى روم ، و دوست ندارم شبگردها مرا همراه غلامان شما بنگرند.
فرمود:
راست گفتى ،
خدا تو را هدايت كند،
به غلامان دستور داد، هرگاه من گفتم برگردند.
غلامان تا نزديك خانه ام آمدند،
در آنجا دلم آرام گرفت و به آنها گفتم برگرديد،
آنها برگشتند،
من به خانه ام رفتم و چراغ را روشن كردم ،
ديدم پولى كه از زير تشك برداشته ام 48 دينار است ،
و طلب طيس 28 دينار بود،
در ميان آن دينارها يكى از آنها نظرم را جلب كرد،
ديدم بسيار زبيا و خوشرنگ است ،
آن را برداشتم و كنار نور چراغ بردم ، ديدم به طور آشكار روى آن نوشته شده :
(28 دينار طلب آن مرد است و بقيه مال خودت باشد).
سوگند به خدا، به امام رضا(ع ) نگفته بودم كه طلب طيس چقدر است ،
حمد و سپاس مخصوص خداوندى است كه به ولى خود عزت بخشد.
آرى
حضرت رضا(ع ) اين گونه نسبت به من مهربانى كرد و 20 دينار بيش از بدهكاريم به من داد،
علاوه بر اينكه بدهكاريم را ادا كرد.
کافی باب مولد ابى الحسن الرضا(ع )، حديث 4، ص 487 - 488 - ج 1
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
خبر از #حوادث آينده :
در سالى كه #هارون به مكه رفت ، حضرت رضا(ع ) نيز به قصد حج از مدينه خارج شد،
در مسير راه در جانب چپ جاده ، به كوهى رسيد، كه نام آن #كوه ( فارع ) بود،
حضرت رضا(ع ) فرمود:
(بنا كننده ساختمان در اين كوه و ويران كننده آن كشته مى شود و قطعه قطعه مى گردد).
ما نفهميديم كه منظور حضرت رضا(ع ) چيست ،
هنگامى كه حضرت رضا(ع ) از آنجا به سوى مكه رفت ، كاروان هارون به آنجا رسيد، و در آنجا بار انداخت ، ( #جعفر_برمكى ) (شخصيت برجسته دربار هارون ) كه در آن كاروان بود، بالاى كوه رفت و دستور داد در آنجا ساختمانى بنا كنند.
سپس كاروان به سوى مكه رهسپار شدند،
پس از مراسم حج هنگام مراجعت ، وقتى كه كاروان هارون به پاى كوه (فارع ) رسيدند، جعفر برمكى بالاى آن كوه رفت و ديد طبق دستور قبلى ، ساختمان ساخته شده است ، دستور داد آن را ويران نمودند.
هنگامى كه كاروان هارون به بغداد بازگشت (بر اثر خشم هارون بر برمكيان ، زندگى برمكيان تارومار شد، عده اى از آنها كشته و عده اى دربدر شدند) جعفر #برمكى كشته شد
و بدنش را قطعه قطعه نمودند
و خبر امام رضا(ع ) از حوادث آينده تحقق يافت .
کافی باب مولد ابى الحسن الرضا(ع ) حديث 5، ص 488 - ج 1
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#خواب_ديدن امام كاظم (ع )
#يزيد_بن_سليط، هنگامى كه از امام كاظم (ع ) در مورد جانشينش سؤ ال كرد، #امام_كاظم (ع ) فرمود:
رسول خدا(ص ) را در عالم #خواب ديدم ،
پيامبر(ص ) #امامت جانشين مرا به من معرفى كرد، و خود او و افراد هم عصرش را به من نشان داد...
من در عالم خواب ديدم كه در حضور #پيامبر(ص ) هستم ،
در نزد آن حضرت ، انگشتر، شمشير، عصا، كتاب و #عمامه وجود داشت ، عرض كردم :
(اى رسول خدا! اينها چيست ؟)
رسول خدا(ص ) فرمود:
(عمامه ، رمز #سلطنت خداوند است ،
شمشير رمز #عزت خداوند است ، #كتاب رمز نور الهى است ،
#عصا ،رمز نيروى خدا است ،
و #انگشتر، #رمز در برگيرنده همه اين امور است )
سپس به من فرمود:
امر امامت از تو بيرون رفته و به ديگرى رسيده است
(نزديك است اين كار تحقق يابد).
به رسول خدا(ص ) عرض كردم :
(اى رسول خدا! به من نشان بده كه او (جانشين من ) كيست ؟)
فرمود:
من هيچكدام از امامان را نديدم كه در مورد امامت ، اين گونه آشفته و بى تاب باشد،
اگر مقام امامت ، از روى #محبت و دوستى مى بود، برادرت #اسماعيل ، در نزد پدرت (امام صادق ) از تو محبوبتر بود، ولى شخص امام از طرف خداوند #تعيين مى گردد.
آنگاه امام كاظم (ع ) فرمود:
من همه فرزندانم را، چه آنها كه از دنيا رفته اند و چه آنها كه زنده اند به نظر آوردم ،
آنگاه #امير_المؤ منين على (ع ) به پسرم على (بن موسى الرضا) اشاره كرد و فرمود:
(هذا سيدهم
فهو منى و انا منه
و الله مع المحسنين
اين ، سرور آنها است ، او از من است و من از او هستم ، خداوند با نيكوكاران مى باشد).
#يزيد بن سليط مى گويد:
در اين هنگام امام كاظم (ع ) به من فرمود:
(اين مطلب در نزد تو مانند امامت ، محفوظ باشد،
آن را جز به آدم عاقل يا بنده خدائى كه او را راستگو تشخيص داده اى نگو، و اگر از تو گواهى خواست ، گواهى بده ، اين است سخن خدا، آنجا كه
(در آيه 59 نساء) مى فرمايد:
(ان الله يامركم ان تودوا الامانات الى اهلها:
خداوند به شما فرمان مى دهد كه #امانت ها را به صاحبانش بپردازيد).
و نيز خداوند به ما فرموده است :
(و من اظلم ممن كتم شهادة عنده من الله
كيست ستمگرتر از آنكه گواهى خدا را نزد خود مخفى كند). (بقره - 150)
آنگاه امام كاظم (ع ) افزود:
من (در عالم خواب ) به رسول خدا(ص ) عرض كردم (شما يكجا همه فرزندانم را ذكر كرديد،
بفرمائيد كداميك از آنها #امام است ؟).
فرمود:
آنكه با نور خدا ببيند،
و با #فهم خود بشنود،
و بر اساس #حكمت خود، سخن بگويد،
از اين رو، راه درست مى رود، و اشتباه نمى كند و در راه علم #حركت مى كند نه در راه جهل ،
سپس دست پسرم على (حضرت رضا عليه السلام ) را گرفت و فرمود:
(او، همين است ).
آنگاه به من فرمود:
چقدر اندك ، همراه او (حضرت رضا) هستى ،
وقتى كه از سفر (مكه ) بازگشتى ، كارهايت را سامان بده ، و آماده باش كه از فرزندانت جدا مى شوى و همسايه ديگران مى شوى ...
يزيدبن سليط مى گويد:
سپس امام كاظم (ع ) به من فرمود:
مرا امسال دستگير مى كنند،
و امر امامت پسرم على (ع ) است كه همنام دو على (از امامان ) است :
1 - على بن ابيطالب (ع )
2 - على بن الحسين (ع )،
خداوند به او فهم و خويشتن دارى و نصرت و دين و محنت على اول (ع )، و محنت و صبر در برابر ناگواريها و استقامت على دوم (ع ) را داده است ، و تا چهار سال بعد از مرگ #هارون ، در بيان حقايق آزاد نيست .
سپس به من فرمود:
(با او در همين جا ملاقات خواهى كرد، به او مژده بده كه خداوند پسرى امين ، مورد اعتماد و مبارك به تو خواهد داد، و او به تو خبر دهد كه تو بامن در همين جا ملاقات نموده اى ...)،
همانگونه كه امام كاظم (ع ) خبر داده بود، تحقق يافت .
کافی باب الاشارة و النص على ابى الحسن موسى (ع )،
قسمت آخر، حديث 14
(با تلخيص ) ص 315 - ج 1
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#سفره امام #مجتبى عليه السلام
عربى كه صورتش خيلى زشت و قبيح منظر بود سر سفره #امام_حسن مجتبى عليه السلام آمد و از روى حرص تمام غذا را خورد و تمام كرد.
امام #حسن عليه السلام كه كرامتش براى همه معلوم بوده از غذا خوردن عرب خوشش آمد و شاد شد و در وسط غذا از او پرسيد:
تو عيال دارى يا مجردى ؟
گفت : عيالمندم ،
فرمود: چند فرزند دارى ؟
گفت : هشت دختر دارم كه من به شكل از همه زيباترم ، اما ايشان از من پرخورترند.
امام تبسم فرمود و او را ده هزار درهم انعام دادند و فرمودند:
اين قسمت تو و زوجه ات و هشت دخترت باشد
لطائف الطوائف ص 139
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
امام مجتبى عليه السلام
هنگام وفات #امام_حسن عليه السلام آنهائيكه حضور داشتند مشاهده كردند كه آنجناب گريه مى كند.
عرض كردند:
يا بن رسول الله
چرا گريه مى كنيد؟
با اين نسبتى كه با پيغمبر دارى ؟
و مقاماتى كه پيامبر درباره ات فرموده است ؛
با اينكه بيست مرتبه پياده حج گذارى و مال خويش را سه بار در راه خدا قسمت نموده اى ،
بطورى كه از يك جفت كفش و نعلين نيمى براى خود و نيم ديگر را در راه خدا داده اى ؟
فرمود:
از هراس و ترس #قيامت
و دورى از دوستانم مى گرديم .
ابكى لهول المطع و فراق الاحبة
پند تاريخ 4/208
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
روزى ( #امام_حسن ) عليه السلام سواره بودند و مردى از اهل شام امام را ملاقات كرد و پى در پى او را لعن و ناسزا گفت .
امام هيچ نفرمود تا مرد شامى از دشنام دادن فارغ شد.
آنگاه امام رو به مرد شامى كرد و سلام نمود و خنده كرد و فرمود:
اى آقا
گمان مى كنم غريب باشى
و گويا بر تو مشتبه شده ؛
اگر از ما طلب رضايت مى جوئى از تو راضى مى شويم ،
اگر چيزى سؤ ال كنى عطاء مى كنيم ، اگر طلب ارشاد كنى ترا ارشاد مى كنيم ،
اگر گرسنه باشى ترا سير مى كنيم ، اگر برهنه باشى تو را مى پوشانيم ، اگر محتاج باشى بى نيازت مى كنيم .
اگر رانده شده اى ترا پناه مى دهيم ، اگر حاجت دارى حاجتت را برمى آوريم ،
اگر بار خود را بر خانه ما فرود آورى و ميهمان ما باشى تا وقت رفتن براى تو بهتر خواهد بود؛ زيرا خانه ما وسيع و از امكانات برخوردار است .
چون مرد شامى اين سخنان را از آن حضرت شنيد، گريست و گفت : شهادت مى دهم كه توئى خليفه الله در روى زمين ،
و خدا بهتر مى داند كه خلافت و رسالت را در كجا قرار دهد.
پيش از آن كه تو را ملاقات كنم تو و پدرت دشمن ترين خلق نزد من بوديد، و الان محبوبترين خلق نزد من هستيد.
پس بار خود را به خانه حضرت فرود آورد، و تا در مدينه بود مهمان امام بود و از محبان و معتقدان اهل بيت گرديد.
منتهى الامال 1/222.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
يا على بن موسى الرضا عليه السلام
من در اين بارگه شه بهرجا آمده ام
از وطن با گنه و نامه سياه آمده ام
بهر ديدار تو اى مظهر اميد و وصال
با دو صد شوق و شعف اين همه راه آمده ام
ساقيا از كرم و لطف بر اين بنده
جرعه عفو كه با بار گناه آمده ام
كن نظر بر من مسكين سراپا تقصير
كه به در گاه تو با حال تباه آمده ام
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
#شعر
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#مرثيه حضرت #امام_حسن مجتبى عليه السلام
طشت پر خون جكر ديدن مرا باور نبود
دست گلچين بشكند گل اين چنين پرپر نبود
پيش خواهر از دهانت خون دل آمد برون
بعد مادر كاش ديگر زنده اين خواهر نبود
مى نشستى پاى منبر مى شنيدى ناسزا
خون دل خوردن زغلطيدن به خون كمتر نبود
بارها زهر جفا مسموم بنمودت ولى
هيچ زهرى كارگر چون دفعه آخر نبود
كى روا بودت كه همسر دشمن جانت شود
كين جفا در حق تو اى كاش از همسر نبود
بعد كشتن تير باران پيكرت گرديد و كاش
اين جنايت در كنار قبر پيغمبر نبود
چشمها را هر چه بستم در گلستان بقيع
آنچه گل ديدم به غير از لاله پرپر نبود
مرثيه سينه زنى امام حسن مجتبى عليه السلام
بى برادر شدم
كشته شد مجتبى
زينبا زينبا زينبا زينبا
خواهر مهربان
گريه كن زين عزا
زينبا زينبا زينبا زينبا
خواهر غمزده موسم غم شده
موسم ناله و اشك و ماتم شده
چهره عالم از غصه در هم شده
عرشيان از غمت كرده ماتم بپا
زينبا زينبا زينبا زينبا
آتش زهر كين شعله زد بر دلش
آنكه عمرى غم و غصه شد حاصلش
عاقبت همسر او شده قاتلش
خواهر مهربان گريه كن زين عزا
زينبا زينبا زينبا زينبا
زينبا زينبا زينبا زينبا
#شعر
آقاى #آهنگران اين اشعار راخوانده بود كه از تلويزيون در 28 صفر پخش شد
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
على بن موسى الرضا عليهماالسلام
روز پنجشنبه يازدهم ذيقعده سال 148 هجرى در مدينه ، قدم به عرصه حيات گذارد.
نام مباركش : على
كنيه اش : ابوالحسن
مشهورترين القابش : #رضا است .
پدرش : ، امام موسى بن جعفر عليهماالسلام
مادرش : تكتم و ملقّب به نجمه .
پدرش او را #عالم آل محمّد نام داده است .
شيخ صدوق عليه الرحمه از #ابراهيم_بن_عباس نقل مى كند كه گفت :
هرگز نديدم كه امام على بن موسى الرضاعليهماالسلام كسى را با كلام خود رنج دهد
و نديدم كه #گفتار كسى را قطع كند
و در ميان سخنش ، #سخن گويد.
در مقابل كسى كه با او سخن مى گفت تكيه به جايى نمى داد
و در حضور كسى كه با او نشسته بود، پا دراز نمى كرد،
به خدمه خود ناسزا نمى گفت
و هيچگاه نديدم كه آب دهان خود را دور افكند
و نديدم كه در خنده خود قهقهه كند، بلكه خنده او تبسّم بود.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
گفتار #شيعه با عملش يكى است
(( عن #موسى_بن_بكر الواسطى قال : قال لى ابوالحسن عليه السلام :
لو ميزت شيعتى لم اجدهم الا و اصفة
و لو امتحنتهم لما وجدتهم الا مرتدين
و لو تمحصتهم لما خلص من الالف واحد،
و لو غربلتهم غربلة لم يبق منهم الا ما كان لى ،
انهم طال ما اتكوا على الارائك ،
فقالوا نحن شيعة على
انما شيعة على من صدق قوله فعله .
موسى بن بكر #واسطى گفت : حضرت ابوالحسن #موسى_بن_جعفر به من فرمود:
اگر شيعيانم را جدا كنم نمى بينم و نمى يابم آنها را جز وصف كننده (و اينكه تعريف و مدح خود را بنمايند)
و اگر آنان را #امتحان كنم نمى يابم آنان را جز #مرتد و از دين برگشته ،
و اگر آنان را آزمايش كنم از هزار نفر يكى (در #شيعه بودنش ) خالص نباشد،
و اگر آنان را غربال كنم (و حركت دهم ) باقى نماند براى من جز آنچه كه مال من است (يعنى خود غربال )،
آنها چه بسيار از وقتها است كه تكيه داده اند بر صندلى ها، و مى گويند:
ما شيعه على هستيم ،
(اين را بدانند كه ) فقط #شيعه_على عليه السلام كسى است كه :
عمل او گفتارش را تصديق كند (يعنى هر حرفى مى زند طبق آن #عمل كند نه اينكه #دروغ بگويد).
روضه كافى ، ص 288
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
به سوى #مدينه
يا رسول الله #مهمان توايم
ميهمان تو ز ايران توئيم
سيد عالم تو صاحب خانه اى
ما گرسنه بر سر خوان توئيم
در هوايت بال و پر بگشاده ايم
ما كبوترهاى ايوان توئيم
از طف سوزان هجران سوختيم
تشته آبى زباران توئيم
دور نزديكيم نى نزديك دور
در حريم عشق ، جيران توئيم
خسته خار مغيلان طريق
خرم از عطر گلستان توئيم
جان و دل قربان جانان كرده ايم
تشنگان عيد قربان توئيم
خنده مان با اشك و آه آميخته
شمع سوزان شبستان توئيم
قبله ما سوى شرق و غرب نيست
ما به اين و آن نه ايم آن توئيم
گفته اى سلمان زاهل بيت ماست
ما زاهل بيت سلمان توئيم
با تو پيمان ارادت بسته ايم
همچنان بر عهد و پيمان توئيم
روز شهادت #پيامبر(ص ) از تلويزيون از جناب حجة الاسلام آقاى حسينى شنيدم و يادداشت نمودم
1378 شمسى
#شعر
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
در روايات صحيحه آمده ، كه :
حضرت رسول (ص ) با #امام_حسن مجتبى عليه السلام در وقتي كه كودك بود بازى مى نمود و آن حضرت زبان خود را از دهان بيرون مى آورد و به امام حسن نشان مى داد و آن حضرت چون سرخى زبان پيامبر صلى الله عليه و آله را مى ديد شاد مى شد.
از ابن عباس نقل شده ، كه :
روزى حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله #امام_حسن (ع ) را بر دوش مبارك خود سوار فرموده و راه مى رفت ،
مردى امام حسن را در اين حال ديده گفت :
(( ركبت نعم المركوب ، ))
چه مركب خوبى را سوار شده اى ،
حضرت رسول (ص ) فرمود:
(( نعم الراكب هو،))
او نيز خوب سوارى است .
#مولانا جلاالدين رومى در اين معنى گفته است :
باز نگار مى كشد چون شتران مهار من
يار كشى است كار او بار كشى است كار من
اشتر مست او منم خار پرست او منم
گاه كشد مهار من گاه شود سوار من
اشتر من چو عف كند وز سر ذوق كف كند
هر دو جهان تلف كند در كف شهسوار من
لطائف الطوائف
مولانا فخر الدين على صفى ، ص 13
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
از ابن شهر آشوب نقل شده كه :
حضرت رضا علیه السلام روز عرفه در خراسان ، تمام اموال خود را بخشيد.
كلينى در كافى و ابن شهر آشوب از اليسع بن حمزه قمى روايت نموده اند كه گويد:
من نزد حضرت #رضا عليه السلام بودم ، جمعى هم در خدمتش حضور داشتند و مسايل حلال و حرام مى پرسيدند،
ناگاه مردى وارد شد و سلام كرد و عرض كرد:
من از دوستان تو و پدران تو و نياكان تو مى باشم ،
از حجّ برگشته ام
و هزينه سفرم كم آمده ، اكنون چيزى كه مرا به منزلم برساند ندارم ، استدعا دارم خرجى راه مرا فراهم فرماييد و مرا به ميهن خود برسانيد و من در آنجا سرمايه و مكنت دارم
و چون به وطن خود رسيدم آنچه را كه به من عطا فرماييد از جانب شما صدقه مى دهم .
حضرت به او اجازه جلوس داده فرمود:
خدا تو را رحمت كند.
پس از آن با آن مرد قدرى صحبت نمود
و بعد حضرت برخاسته به اندرون رفت ،
قدرى درنگ نموده بيرون آمد در را بست ،
پس از آن دست مباركش را از بالاى در بيرون آورده فرمود:
#خراسانى كجا است ؟
خراسانى عرضه كرد: در اينجا حاضرم .
فرمود:
اين دويست دينار را بگير و آن را در مخارج اهل و عيالت مصرف كن و بدان تبرك بجوى و بيرون شو كه من تو را نبينم و تو مرا نبينى .
#سليمان گويد:
آن مرد رفت ،
من به حضرت عرض كردم :
فدايت شوم !
عطاى زياد دادى و مرحمت فرمودى ، پس چرا روى از او برگرفتى ؟
حضرت فرمود:
براى اينكه #ذلّت سؤ ال را جهت برآوردن حاجت در او نبينم .
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
امام على بن موسى الرضا عليهما السلام
از نظر #تقوى و عبادت آنچنان بود كه تمام اوقات خود را به #عبادت و ذكر خدا مى گذرانيد
و از نظر #علم و دانش آنچنان بود كه او را عالم آل محمّد لقب دادند.
از امام موسى بن جعفر عليهما السلام نقل شده كه مى فرمود:
شنيدم از پدرم #جعفر بن محمّد عليهما السلام كه مكرر به من مى فرمود كه :
#عالم آل محمّد در صلب تو است
و اى كاش كه من او را مى ديدم .
او همنام #اميرالمؤ منين على عليه السلام است .
تجليّات علمى امام ، آنچنان برجستگى و درخشش داشت كه چشمها را خيره كرد و قلبها و دلها را بسوى او متوجّه ساخت .
و اين درخشش علمى جهتى خاص داشت .
امام على بن موسى الرضا عليهما السلام معاصر با #مأمون خليفه عباسى بود.
و #مامون مردى فوق العاده باهوش و زيرك بود.
يكى از هدفهاى اصلى مامون درهم كوبيدن خاندان على عليه السلام بوده است و امام هشتم عليه السلام شخصيّت بارز و برجسته علويين بود.
خاندان علوى چه در دوران امويان و چه در دوران عباسيان ، هميشه مورد آزار و اذيّت بودند.
امويان از عقل و درايت كافى برخوردار نبودند، به اين جهت مى بينيم كه دومين خليفه اموى ، #يزيد بن معاويه ، براى درهم كوبيدن #حسين بن على عليهماالسلام حادثه #عاشورا را مى آفريند.
بازده اجتماعى اين حادثه تأ ثرانگيز چيزى جز نفرت و انزجار نبوده است و سرانجام هم حكومت هزار ماهه اموى در برابر نفرت افكار عمومى تاب مقاومت نياورد و بالاخره با دست عباسيان واژگون شده و در مقبره تاريخ مدفون شدند.
عباسيان بر سر كار آمدند و آنان از برنامه هاى ضدّ #علوى امويها پند گرفته بودند، در هدف با آنها شريك بودند.
#هدف عباسيان نيز ايجاد محدوديّت بود،
بايد هرچه بيشتر زندگى ائمه دين عليهم السلام در سختى باشد،
بايد در فشار و شكنجه باشند تا از قيامهاى احتمالى آنان جلوگيرى شود.
#ائمه دين عليهم السلام به موجب #علم و تقوى و پرهيزكارى در بين مردم از محبوبيّتى عظيم برخوردار بودند و اين خطرى بزرگ و عظيم براى حكومت آنان محسوب مى شد.
به اين جهت بايد هرچه بيشتر از #قدرت_معنوى و نفوذ روحانى آنان كاسته شود
و در عين حال فعاليّتهاى ضدّ علوى بايد بصورتى باشد كه خشم و نفرت مردم را برنيانگيزد؛
چه بهتر كه :
عوامل محبوبيّت آنان درهم كوبيده شود
و از همه مهمتر آنكه سطوت و هيبت علمى آنان درهم خرد گردد.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#رحمت اهل بيت (عليهم السلام)
#سليمان_اعمش گفته است :
من مقيم كوفه بودم .
همسايه اى داشتم كه با او رفت و آمد و نشست و برخاست مى كردم .
شب جمعه اى نزد او آمده ، گفتم :
در مورد زيارت حضرت #امام_حسين (عليه السلام) چه رأى و نظرى دارى ؟
گفت : #زيارت #بدعت و خلاف مقرارت شرع ، و هر بدعتى گمراهى است و هر آلوده به گمراهى و ضلالتى در آتش است ! !
سليمان مى گويد :
در حالى كه همه وجودم پر از خشم بود از نزد او برخاستم و پيش خود گفتم :
هنگام سحر نزد او مى روم و حقايقى از #فضايل و مناقب حضرت امام حسين (عليه السلام) را براى او مى گويم ،
اگر بر عناد و تعصب جاهلى اش اصرار و پافشارى ورزيد او را به #قتل مى رسانم .
چون وقت سحر شد به سوى او شتافته ، درِ خانه اش را كوبيدم و او را به نام صدا زدم كه ناگهان همسرش به من گفت :
او ابتداى شب به قصد زيارت حضرت حسين (عليه السلام) به سوى #كربلا رفت ،
من هم از پى او به زيارت حضرت امام حسين (عليه السلام) شتافتم .
هنگامى كه وارد حرم شدم همسايه خود را ديدم كه در حال سجده براى خدا ، مشغول مناجات و گريه و درخواست #توبه و آمرزش است .
پس از مدتى طولانى سر از سجده برداشت و مرا نزديك خود ديد ،
به او گفتم :
تو ديشب مى گفتى زيارت حضرت حسين (عليه السلام) #بدعت است و هر بدعتى گمراهى است و هر گمراهى در آتش است ولى امروز به حرم #حسين آمدى ، او را زيارت مى كنى ؟
گفت : سليمان !
سرزنشم مكن !
من كسى بودم كه براى #اهل_بيت (عليهم السلام)قائل به پيشوايى و #امامت و #ولايت نبودم تا ديشبم فرا رسيد كه #خواب ديدم كه :
مرا در حيرت و بهت فرو برد و دچار ترس و وحشت نمود .
به او گفتم : چه ديدى ؟
گفت : انسانى بلند مرتبه و با عظمت را ديدم كه قامتى معتدل داشت
نه بسيار بلند بود و نه بسيار كوتاه .
از توصيف جمال و جلالش ناتوانم و از بيان ارزش و كمالش عاجزم .
با گروه هايى كه گرداگردش بودند به سرعت در حركت بود و پيش رويش سوارى بود كه بر سرش تاجى قرار داشت ،
#تاج داراى چهار ركن بود و بر هر ركنى گوهرى كه از مسير سه روزه راه مى درخشيد .
از برخى از خادمان آن بزرگوار پرسيدم : اين كيست ؟
گفتند : #محمّد مصطفى !
گفتم : اين ديگرى كيست ؟
گفتند : #على مرتضى جانشين رسول اللّه !
سپس چشم به آن فضاى ملكوتى انداختم ، كه ناگهان #ناقه اى از نور ديدم كه هودجى از #نور بر آن بود و در آن دو #زن قرار داشتند و ناقه ميان آسمان و زمين در پرواز بود !
گفتم : اين ناقه از كيست ؟
گفتند : از #خديجه كبرى و #فاطمه زهرا (عليهما السلام) ;
گفتم : اين جوان كيست ؟
گفتند : #حسن بن على ;
گفتم : اين گروه كجا مى روند ؟
همه گفتند : زيارت مقتول به ستم ، شهيد كربلا #حسين بن على المرتضى .
من به سوى هودجى كه حضرت فاطمه زهرا در آن بود رفتم كه ناگهان ورقه هاى مكتوب را ديدم كه از آسمان به زمين مى آيد !
پرسيدم اين اوراق چيست ؟
گفتند : اوراقى است كه در آن ايمنى از آتش #دوزخ براى زائران حسين در #شب_جمعه نوشته شده است .
من امان نامه اى را درخواست كردم ;
به من گفت :
مگر تو نمى گويى زيارت حسين بدعت است ؟ !
اين امان نامه به تو نمى رسد ،
مگر آنكه حسين را زيارت كنى
و به فضل و شرفش اعتقاد ورزى !
با ترس و هول از خواب بيدار شدم و همان وقت و ساعت قصد زيارت آقايم حسين (عليه السلام) را نمودم و اكنون به پيشگاه خدا توبه و #انابه آورده ام و به خدا سوگند اى سليمان ! از قبر او جدا نمى شوم تا روح از بدنم جدا گردد ! !
حاج #على_بغدادى بر پايه نقل محدث قمى درمفاتيح الجنان صفحه 801 در #ملاقات با #امام_زمان به حضرت عرضه داشت حديث #اعمش صحيح است ؟
حضرت فرمود : آرى ،
درست و کامل است
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#محمّد_بن_سليمان از حضرت #امام_جواد (عليه السلام)پرسيد : شخصى حج واجبش را به عنوان #حج تمتع انجام داده است ،
پس به مدينه رفته و رسول خدا (صلى الله عليه وآله) را زيارت نموده ،
آنگاه در نجف به زيارت اميرمؤمنان (عليه السلام)مشرّف شده و حق آن حضرت را مى شناخته و مى دانسته كه او حجّت خدا بر خلق خداست و او باب اللّه است كه از آن بايد به خدا رسيد ،
سپس به #كربلا رفته و حضرت #امام_حسين (عليه السلام) را #زيارت كرده است
و بعد از آن به بغداد رفته و حضرت امام #كاظم (عليه السلام) را زيارت نموده و به شهر خود باز گشته ،
در اين زمان خدا به اندازه اى ثروت روزى او كرده كه مى تواند دوباره به حج برود ;
به حج برود بهتر است يا به #خراسان برود و پدرت حضرت #امام_رضا (عليه السلام) را زيارت كند ؟
حضرت امام جواد علیه السلام فرمود :
بلكه برود و بر پدرم سلام دهد #افضل است و بايد كه در ماه #رجب باشد !
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
حضرت #رضا عليه السلام
عده اى كه شيوه عادلانه و عالمانه حضرت رضا (ع ) را در جهت زيان مادى خود مى ديدند، دست به كار توطئه شدند تا هم حضرت رضا (ع ) و هم #مامون و هم #فضل بن سهل را از ميان بردارند.
ابتدا #فضل_بن_سهل را در حمام معروف سرخس قطعه قطعه كردند.
ماءمون براى اينكه خود را بى تقصير نشان دهد و تبرئه كند در صدد #قتل حضرت رضا (ع ) برآمد و آن امام بزرگوار را - كه خود به خراسان دعوت كرده بود، مسموم و شهيد كرد.
ماءمون و دستگاه خلافتش كوشش مى كرد شهادت حضرت رضا (ع ) را مرگ طبيعى جلوه دهد.
از اين پيشامد ناگوار اظهار تاءسف بسيار مى كرد
و اين امر هم بخاطر وحشتى بود كه از طرفداران آن حضرت و خاندان #علوى داشت .
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
محل دفن حضرت رضا عليه السلام
#هارون_الرشيد پدر #مامون در سفرى كه آخر عمرش براى دفع شورشى از سوى مردم ستمديده به خراسان آمد؛ بيمار شد و چندى بعد جان سپرد و در باغ #حميد بن قحطبه به خاك سپرده شد.
وقتى حضرت #رضا (ع ) با زهر جانگداز ماءمون شهيد گرديد، دستور داد آن حضرت را در كنار پدرش هارون دفن كنند.
در آن موقع باغ حميد در محلى بنام #سناباد واقع بود كه بعد از شهادت حضرت رضا عليه السلام به #مشهد الرضا و بعدها به مشهد شهرت يافت .
مدفن آن حضرت از همان آغاز دفن (در سال 203 هجرى ) محل ظهور فيوضات و بركات الهى و زيارتگاه شيعيان و مزار اهل اخلاص و ايمان گرديد،
و بتدريج به جايى رسيد كه جلال و شكوه آستان قدس ، همه مظاهر ديگر را تحت الشعاع خود قرار داد.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
حضرت #رضا (ع ) بارها با پيشوايان ساير اديان زردشتى ، كليمى ، مسيحى و حتى دهريها و ماديها بحث و مناظره مى فرمود
خوشبختانه آن مناظرات و مباحثات تحت عنوان (احتجاجات ) در كتابهاى معتبر ثبت شده و به دست ما رسيده است .
احاديث و اخبار و كلمات گرانمايه آن حضرت در كتابهاى :
(( (عيون اخبار الرضا) ))
بوسيله شيخ صدوق
در قرن چهارم هجرى و
(( (علل الشرايع ) )) و
(( (تحف العقول ) ))
و كتابهاى ديگر معتبر بر جاى مانده و روشنى بخش جهان اسلام و تشيع است .
از كلمات حضرت رضا عليه السلام :
1 - #دوست هر كس #عقل اوست و نادانى اش دشمن اوست .
2 - اظهار دوستى با مردم نصف عقل است .
3 - هر كسى كه از نعمتى برخوردار است بر او واجب است كه در زندگى افراد خانواده خود گشايشى فراهم كند.
4 - از حضرت رضا عليه السلام درباره توكل پرسيدند، فرمود:
#توكل اين است كه جز از خدا از ديگر كسى نترسى .
5 - كمك تو به ناتوان بهتر از #صدقه دادن است .
6 - سزاوار است مردم در مورد افراد عائله خود تسهيلات لازم را فراهم نمايند و رفتار آنان طورى نباشد كه اعضاى خانواده آرزومند مرگ سرپرست خود باشند.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
وقتى #مامون از پذيرفتن #خلافت بوسيله امام (ع ) نااميد شد، با مشاوران خود طرح ديگرى انداخت تا بتواند كارهاى خوب و بدش را با رضايت ضمنى امام رضا (ع ) جنبه اسلامى و بر حق بدهد و مردم را اغفال نمايد.
چه كند؟
خوب است از امام (ع ) بخواهد كه ولايت عهدى ماءمون را بپذيرند
و البته بعد از ماءمون زمامدار امور مسلمين شوند.
امّا امام (ع ) به اين پيشنهاد رضا نمى دهد.
چه بايد كرد؟
ناچار ماءمون با اصرار زياد حضرت رضا (ع ) را به قبول ولايت عهدى وادار مى كند.
حضرت رضا (ع ) با اين شرط كه در عزل و نصب و ديگر كارهاى حكومتى دخالتى نفرمايد و اين قبيل امور را به حاكمان و زمامداران حكومتى واگذار نمايد #ولايت_عهدى را مى پذيرند.
ماءمون (نوشته اى ) به خط و مهر خود در نهم رمضان سال 201 هجرى نوشت
و در آن حضرت رضا (ع ) را به عنوان مظهر پاكى ، تقوا، دانش وپاكدامنى معرفى كرد،
و بعد نوشت كه تمام مسلمانان بايد بيعت خود را ابتدا با اميرالمؤمنين ( ماءمون ) و سپس با على بن موسى (ع ) استوار سازند.
حضرت رضا (ع ) در پشت آن نوشته با خط خود مطالبى بدين شرح نوشت :
(ستايش خداى جهان را كه آنچه بخواهد مى كند و قضا و حكم او را رد كننده اى نيست .
او از #خيانت چشمها و اسرار پنهانى سينه ها آگاه است
و درود خدا بر محمّد (ص ) كه آخرين پيامبرش مى باشد، و بر آل او كه پاكان و نيكانند.)
سپس در روز دهم ماه رمضان سال 201 ه همه بزرگان كشورى و لكشرى دست #بيعت به آن حضرت دادند.
از اين موقع دستور داده شد كه لباس #سياه كه شعار عباسيان است به #لباس سبز و شعار سبز كه #شعار آل على (ع ) و سادات #علوى است مبدل شود.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
انتقال #خلافت :
حسودان و دنيا پرستانى كه در گوشه و كنار امپراطورى اسلامى بودند و دستهاشان تا مرفق به خود بى گناهان رنگين بود و زندگانى اشرافى و اعيانى داشتند از اين امر ناراضى شدند.
اينها بخوبى مى دانستند كه حضرت #رضا (ع ) نمى تواند #ظلم و ستم را يك لحظه تحمل كند.
اين على (ع ) فرزند همان على (ع ) است كه #دنيا و خلافت دنيا در نظرش ارزشى ندارد، و اگر #حكومت را مى پذيرد تنها به عنوان #وسيله اى براى اجراى #عدالت و احقاق حق و خدمت به اجتماع و مردم ستمديده است و بس .
بنابراين نمى توانستند عاشقان زرق و برق دنيا و خفاش صفتان متملق چرب زبان را راضى نگهدارند.
#مامون و وزيرش و اطرافيانش از همان آغاز، در صدد بر آمدند قبولى ولايت عهدى را از سوى حضرت رضا (ع ) نقطه ضعفى جلوه دهند و به مردم بقبولانند كه امام (ع ) شيفته دنيا و مقام ظاهرى دنيا شده است ،
هيهات !
چقدر اين شيوه تفكر از هدف عالى امام (ع ) بدور است ؟
بارى ،
آفتاب حقيقت زير ابر نمى ماند سادگى و بى آلايشى رفتار و كردار على بن موسى الرضا (ع )
و علم و دانش وسيع و تقواى راستين آن حضرت ، پرتو افشانى آغاز كرد، و بزودى همه و همه به حقانيت امام معصوم و وسعت دانش آن حضرت پى بردند.
جلسات بحث و #مناظره كه در حضور ماءمون و امثال #يحيى_بن_اكثم فقيه بزرگ دربار و كسان ديگرى كه دم از علم و اطلاع مى زدند؛ تشكيل مى شد؛ آفتاب حقيقت #ولايت و امامت را روشن كرد.
همگان ، حتى پيشوايان اديان ديگر، به درجه دانش و بصيرت امام (ع ) پى بردند و دانستند كه در مقابل عالم آل محمّد (ص ) قدرت سخن گفتن و اظهار نظر ندارند.
اين بود كه چاره اى جز تعظيم و تسليم در برابر امام (ع ) نداشتند.
بناچار تلاش دشمن در اين مورد نيز، نه تنها به نتيجه اى نرسيد؛
بلكه نتيجه معكوس داد.
#ماءمون كه خود درس خوانده و دانشمند بود كاملا به عظمت علمى و روحى امام (ع ) پى برده بود،
امّا بر افكار و اسرار پنهانى خود ظاهرا سر پوش مى نهاد، و #تظاهر به محبت و ارادت مى كرد.
در #عيد_فطر سال 202 هجرى ، ماءمون از امام رضا عليه السلام با اصرار خواست كه نماز عيد فطر را براى مسلمانان اقامه فرمايد.
در ابتدا امام (ع ) از اين كار هم سر باز زد تا ماءمون و اطرافيان و مردم بدانند كه امام (ع ) نمى تواند و نمى خواهد آلت اجراى مقاصد حكومت باشد.
علاوه بر اين ، امام (ع ) نمى خواست اجرا كننده تشريفات ظاهرى دين باشد در حالى كه خانه دين از پاى بست ويران است .
ماءمون و اطرافيان و مردم اصرار كردند،
عاقبت امام (ع ) اين پيشنهاد را قبول فرمود با اين شرط:
(من حاضرم نماز عيد فطر را برگزار كنم منتهى با همان سنتى كه جدم رسول خدا (ص ) آنرا در زمان خود اجرا مى فرموده است ).
مردم بسيار كنجكاو شدند تا شيوه پيامبر اكرم (ص ) بجاى تشريفات ظاهرى دربار اجرا گردد.
ماءمون دستور داد كه همه درباريان با كبكبه و جلال و شكوه لباسهاى فاخر خود را بپوشند و بر اسبهاى زرين لگام سوار شوند و در ركاب امام (ع ) در نماز عيد فطر شركت نمايند.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#مامون براى اينكه به دربار خود حشمت و موقعيت علمى بدهد، و از سوى ديگر نارضايتى طرفداران آل على (ع ) كم كند و جبران ستمگريهاى گذشته را بنمايد، به فكر افتاد حضرت رضا عليه السلام را از مدينه به مرو دعوت نمايد.
ماءمون پس از مشورت با اطرافيان خود، مخصوصا #فضل_بن_سهل كه امور كشورى و لشكرى را در دست داشت و مردى باهوش و استعداد بود، با اصرار و پافشارى از حضرت رضا عليه السلام خواست از مدينه به خراسان بيايند.
نظر ماءمون با اين دعوت استوارى پايگاه قدرت خود و شايد با كشاندن حضرت رضا (ع ) به دستگاه حكومت وقت تضعيف موقعيت امام عليه السلام بود.
ماءمون خود مردى دانشمند و زيرك بود و بيش از همه به دانش وسيع و تقوا و فضيلت #امام_رضا عليه السلام آگاهى داشت .
#فضل بن سهل نيز قدرت معنوى امام عليه السلام را مى دانست و آگاه بود كه آوازه دانش و پاكى و صفاى فرزند پيامبر (ص ) به سراسر جهان رسيده و زمينه روحى مردم براى قبول رهبرى امام (ع ) به حد كافى و مساعد فراهم شده است .
پس از تصميم بر دعوت از آن حضرت ، ماءمون ( #رجاء بن ابى #ضحاك ) را با برخى از درباريان مورد اعتماد خود به مدينه گسيل داشت ، تا حضرت رضا (ع ) را به سفر خراسان وادار نمايد.
ابتدا حضرت رضا (ع ) دعوت آنان را قبول نفرمود، تا به آنها و مردم بفهماند كه دستگاه حكومت در دعوت از آن حضرت ، چه مقاصد پنهان و آشكارى دارد.
عاقبت ، پس از اصرار فراوان ؛ حضرت رضا (ع ) قبول فرمود كه از طريق مكه و عراق به سوى خراسان روان گردد.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
حضرت #رضا (ع ) در مدينه با قبر منوّر جدّ بزرگوارش رسول اكرم (ص ) و همه اعضاى خانواده و حتى تنها فرزند عزيز و جانشين گرامى اش حضرت امام محمّد تقى #جواد عليه السلام وداع فرمود،
وداعى سوزناك و شكيب سوز.
موكب و محمل و هودجهاى مجلل كه به دستور دستگاه خلافت فراهم شده و همراهان آن حضرت كه والى مدينه و بزرگان قوم بودند تا بصره با شكوه و عظمت چشمگيرى براه افتادند.
#مامون كه كشتن #امين و آوردن سر برادرش را به پايتخت و بر پا كردن جشن و سرور جايزه دادن را مقصد و مقصود خود قرار داده بود، چگونه مى توانست از خلافت چشم بپوشد و آنرا به آل على (ع ) واگذار نمايد؟
اين امر باور كردنى نبود.
امّا آنچه در تجليل و بزرگداشت حضرت رضا عليه السلام ظاهرا انجام مى داد، وسيله اى براى قدرت و شوكت بخشيدن به خلافتش و كارها و نقشه هايى بود كه به دستور ( #فضل_بن_سهل ) وزير با سياستش انجام مى داد.
بارى ،
امام هشتم (ع ) از طريق بصره ، خرمشهر و اهواز و اراك و قم و رى و نيشابور در دهم شوال سال 201 هجرى به مرو ورود فرمود.
مردم اين شهرها مقدم يگانه يادگار رسول خدا (ص ) را از هر جهت گرامى و مغتنم مى دانستند و از فرصت با ارزشى كه پيش آمده بود براى حل مشكلات دينى و دنيايى خود از آن حضرت كمك مى خواستند.
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b