eitaa logo
متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
5.3هزار دنبال‌کننده
29 عکس
24 ویدیو
95 فایل
فهرست های «روضه های مکتوب» به پیام های این کانال ارجاع داده می شود همچنین صوت روضه ها و ... راه ارتباط: @Yazahra1357 روضه های مکتوب: https://eitaa.com/rozehayemaktoub منبر: از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat تبادل و تبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتگوی امام حسین علیه السلام و زینب کبری در شب عاشورا (مقایسه نقل ارشاد شیخ مفید با نقل های دیگر): با توجه به تفاوت های اندک بین نقل ارشاد و برخی نقل های دیگر در این نوشته تلاش شده است این نقل ها در کنار هم قرار بگیرد تا ذاکر اهل بیت بتواند در حین مرثیه خوانی از همه این نقل ها استفاده کند. متن عربی روایات به صورت مزجی: قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع إِنِّي لَجَالِسٌ فِي تِلْكَ الْعَشِيَّةِ الَّتِي قُتِلَ أَبِي فِي صَبِيحَتِهَا وَ عِنْدِي عَمَّتِي زَيْنَبُ تُمَرِّضُنِي إِذِ اعْتَزَلَ أَبِي فِي خِبَاءٍ لَهُ وَ عِنْدَهُ جُوَيْنٌ مَوْلَى أَبِي ذَرٍّ الْغِفَارِيِّ وَ هُوَ يُعَالِجُ سَيْفَهُ وَ يُصْلِحُهُ وَ أَبِي يَقُولُ- يَا دَهْرُ أُفٍّ لَكَ مِنْ‏ خَلِيلِ‏ كَمْ لَكَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِيلِ‏ مِنْ صَاحِبٍ أَوْ طَالِبٍ قَتِيلِ‏ وَ الدَّهْرُ لَا يَقْنَعُ بِالْبَدِيلِ‏ وَ إِنَّمَا الْأَمْرُ إِلَى الْجَلِيلِ‏ وَ كُلُّ حَيٍّ سَالِكٌ سَبِيلِي‏ - فَأَعَادَهَا مَرَّتَيْنِ أَوْ ثَلَاثاً حَتَّى فَهِمْتُهَا وَ عَرَفْتُ مَا أَرَادَ فَخَنَقَتْنِي الْعَبْرَةُ فَرَدَدْتُهَا وَ لَزِمْتُ السُّكُوتَ وَ عَلِمْتُ أَنَّ الْبَلَاءَ قَدْ نَزَلَ وَ أَمَّا عَمَّتِي فَإِنَّهَا سَمِعَتْ مَا سَمِعْتُ وَ هِيَ امْرَأَةٌ وَ مِنْ شَأْنِ النِّسَاءِ الرِّقَّةُ وَ الْجَزَعُ فَلَمْ تَمْلِكْ نَفْسَهَا أَنْ وَثَبَتْ تَجُرُّ ثَوْبَهَا [و فی روایة: و كانت ضعيفة القلب‏- فأقبلت تجرّ اذيالها إلى الحسين. و فی روایة: و كانت في موضع آخر منفردة مع النّساء و البنات ] وَ إِنَّهَا لَحَاسِرَةٌ حَتَّى انْتَهَتْ إِلَيْهِ فَقَالَتْ : [فی روایة: و قالت: يا أخي! و يا قرّة عيني! ] وَا ثُكْلَاهْ لَيْتَ الْمَوْتَ أَعْدَمَنِي الْحَيَاةَ [فی بعض الروایات: الیوم مات جدی رسول الله] الْيَوْمَ مَاتَتْ أُمِّي فَاطِمَةُ وَ أَبِي عَلِيٌّ وَ أَخِي الْحَسَنُ يَا خَلِيفَةَ الْمَاضِي وَ ثِمَالَ الْبَاقِي [فی بعض الروایات: یا خلیفة الماضین و ثمال الباقین] [و فی روایة: و بقي ثمال أهل البيت، و اليوم ينعي إليّ نفسه] [و فی روایة: وَ بَكَى النِّسْوَةُ وَ لَطَمْنَ الْخُدُودَ وَ شَقَقْنَ الْجُيُوبَ وَ جَعَلَتْ أُمُّ كُلْثُومٍ تُنَادِي وَا مُحَمَّدَاهْ وَا عَلِيَّاهْ وَا أُمَّاهْ وَا أَخَاهْ وَا حُسَيْنَاهْ وَا ضَيْعَتَنَا بَعْدَكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّه‏ و فی روایة: يا حسيناه! يا سيّداه! يا بقيّة أهل بيتاه! استقلت و يئست من الحياة و فی روایة آخر: فقالت: بأبي و أمّي أستقتل نفسي لك الفداء. فردّت غصّته، و ترقرقت عيناه بالدّموع و فی روایة: و جعلت أخته تنادي: وا محمّداه! وا أبا القاسماه! اليوم مات جدّي محمّد[فی روایة: جدی رسول الله]، وا أبتاه! وا عليّاه! اليوم مات أبي عليّ، وا أمّاه! وا فاطماه! اليوم ماتت أمّي فاطمة، وا أخاه! وا حسناه! اليوم مات أخي الحسن، وا أخاه! وا حسيناه! وا ضيعتنا بعدك يا أبا عبد اللّه.] فَنَظَرَ إِلَيْهَا الْحُسَيْنُ ع فَقَالَ لَهَا يَا أُخَيَّةُ لَا يُذْهِبَنَّ حِلْمَكِ الشَّيْطَانُ وَ تَرَقْرَقَتْ عَيْنَاهُ بِالدُّمُوعِ وَ قَالَ لَوْ تُرِكَ الْقَطَاةُ لَنَامَ‏ فَقَالَتْ يَا وَيْلَتَاهْ‏ أَ فَتُغْتَصَبُ نَفْسُكَ اغْتِصَاباً فَذَاكَ أَقْرَحُ لِقَلْبِي وَ أَشَدُّ عَلَى نَفْسِي ثُمَّ لَطَمَتْ وَجْهَهَا وَ هَوَتْ إِلَى جَيْبِهَا فَشَقَّتْهُ وَ خَرَّتْ مَغْشِيّاً عَلَيْهَا فَقَامَ إِلَيْهَا الْحُسَيْنُ ع فَصَبَّ عَلَى وَجْهِهَا الْمَاءَ وَ قَالَ لَهَا يَا أُخْتَاهْ اتَّقِي اللَّهَ وَ تَعَزَّيْ بِعَزَاءِ اللَّهِ وَ اعْلَمِي أَنَّ أَهْلَ الْأَرْضِ يَمُوتُونَ وَ أَهْلَ السَّمَاءِ لَا يَبْقَوْنَ وَ أَنَّ كُلَّ شَيْ‏ءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَ اللَّهِ الَّذِي خَلَقَ الْخَلْقَ بِقُدْرَتِهِ وَ يَبْعَثُ الْخَلْقَ وَ يَعُودُونَ وَ هُوَ فَرْدٌ وَحْدَهُ أَبِي خَيْرٌ مِنِّي وَ أُمِّي خَيْرٌ مِنِّي وَ أَخِي خَيْرٌ مِنِّي وَ لِي وَ لِكُلِّ مُسْلِمٍ بِرَسُولِ اللَّهِ ص أُسْوَةٌ فَعَزَّاهَا بِهَذَا وَ نَحْوِهِ وَ قَالَ لَهَا يَا أُخَيَّةُ إِنِّي أَقْسَمْتُ فَأَبِرِّي قَسَمِي لَا تَشُقِّي عَلَيَّ جَيْباً وَ لَا تَخْمَشِي‏ عَلَيَّ وَجْهاً وَ لَا تَدْعِي عَلَيَّ بِالْوَيْلِ وَ الثُّبُورِ إِذَا أَنَا هَلَكْتُ ثُمَّ جَاءَ بِهَا حَتَّى أَجْلَسَهَا عِنْدِي ثُمَّ خَرَجَ إِلَى أَصْحَابِهِ و فی نقل الخوارزمی: ثمّ قال عليه السّلام: يا زينب! و يا أمّ كلثوم! و يا فاطمة! و يا رباب! انظرن إذا أنا قتلت، فلا تشقّقن عليّ جيبا، و لا تخمشن عليّ وجها، و لا تقلن في هجرا.
🔰تظلم حضرت زهرا سلام الله علیها در قیامت علیه السلام 🔸فرموده اند در روز قیامت وقتی مردم در عرصه محشر جمع می شوند ندا بلند می شود: «ای اهل محشر چشم های خود را به زیر اندازید که فاطمه وارد محشر می شود ناگهان بی بی دو عالم سوار بر مرکبی از نور و در حلقه فرشتگان وارد می شود.» نوشته اند:« وقتی حضرت در میان صحرای محشر می ایستد همه انتظار دارند بی بی سوار بر ناقه به بهشت برود اما می بینند حضرت از ناقه پیاده می شود و چند پیراهن خونی از جمله پیراهن خونی ابا عبدالله را به دست می گیرد و ناله بر می آورد که خدایا بین من و قاتلین فرزندانم حکم فرما» سپس عرضه می دارد:« خدایا حسنین را به من نشان بده!» و طبق نقلی عرضه می دارد:« خدایا وارد بهشت نمی شوم تا ببینم با فرزندان من چه کردند!» اینجاست که خدای متعال می فرماید:« فاطمه! به قلب قیامت نگاهی بینداز!» نگاه فاطمه بر پیکر بی سر ابا عبد الله و سر غرق به خون حسین می افتد در حالیکه از رگهای بریده خون جاری است. اینجاست که فاطمه ناله بر می آورد: «وا ولداه! وا ثمرة فواداه!» و فرشتگان از ناله فاطمه غش می کنند. کامل الزیارات نقل می کند: امام صادق علیه السلام فرمود: «اولین کسی که در روز قیامت به حساب او رسیدگی می شود قاتل محسن بن علی است و بعد از او قنفذ.» از این روایت معلوم می شود قاتل محسن غیر از قنقذ است زیرا قنفذ طبق روایت دیگر قاتل حضرت زهرا سلام الله علیها است. می گویند: وقتی مادر باردار است باید خیلی مراقب خودش باشد، زیرا اولین کسی که ضربه می بیند بچه است. لذا محسن آن لحظه ای به شهادت رسید که فاطمه زهرا به پشت در خانه آمد تا دیدند فاطمه پشت در است در را به سینه زهرا زدند، ناله زهرا بلند شد :«یا فضة خذینی» فضه به فریادم برس که محسنم را کشتند. عرضه می داریم: یا صاحب الزمان! اگر اینجا طفل شش ماهه زهرا را نمی کشتند کسی جرئت نمی کرد در کربلا گلوی طفل ابا عبدالله را هدف بگیرد. 🔸توجه داشته باشید که این روضه برداشتی از روایات متعدد این باب است که تجمیع و کنار هم قرار گرفتن الفاظ با دقت انجام شده و باید در مقام اجرا نیز همین دقت صورت بگیرد. @rozehayemaktoub
نکته پانزدهم: اصابت تیر به گلوی سید الشهدا قتلگاه بین روضه حضرت علی اصغر با گودال قتلگاه ایوب غنوی نوشته اند رسول خدا در رویا به اباعبدالله فرمود:«ای نور چشم من حسین جان! به سمت عراق برو که خدای متعال اراده کرده است تو را کشته و آغشته در خون ببیند. (فاللّه (عزّ و جلّ) قد شاء أن يراك قتيلا مخضّبا بدمائك) » گویا اباعبدالله می خواست در این بزرگترین صحنه ابتلای بنی آدم خود را آن چنان که حق متعال اراده کرده بود آراسته کند که امام زمان عرضه می دارد :«السلام علی المغسل بدم الجراح» این تعبیر آغشته به خون بودن در چند جای مقتل آمده است: اول در لحظه ای که سیدالشهدا علی اصغر را به عقب میدان آورد قبل از اینکه بر پیکر علی نماز بخواند نوشته اند اول علی را با خون خود آغشته کرد: «رَمَّلَه بِِدَمِه» یا در نقل دیگر:«جَعَلَ یُلَطِّخُه بِدَمِه» دومین جا لحظه ای بود که تیر سه شعبه به قلب سیدالشهدا اصابت کرد نوشته اند خون مانند ناودان از سینه حسین جاری شد. حضرت دست برد زیر این خون ها و سر و محاسن خود را با خون قلب خود آغشته کرد و فرمود می خواهم این گونه با رسول خدا ملاقات کنم. اما یکی از صحنه های کمتر گفته شده روز عاشورا صحنه ای است که سید الشهدا در گودی قتلگاه افتاده بود شخصی به نام ابو ایوب غنوی با تیری مسموم گلوی مطهر سیدالشهدا را هدف گرفت، آنچه خیلی جانسوز است این است که حضرت بعد از اصابت تیر به گلو، صدای خود را در گلو جمع کرد و ندا داد: «بِسْمِ اللَّهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ وَ هَذَا قَتِيلٌ‏ فِي رِضَا اللَّهِ» . آیت الله سعادت پرور می فرماید: گويا حضرت با اين جمله خبر مى‏دهند كه شهادت‏شان به واسطه‏ى اين تير مسموم خواهد بود، و اگر جز اين تير، هيچ زخم ديگرى هم نباشد، كشته خواهند شد؛ زيرا در هيچ جاى ديگرى اين كلام را نفرمودند. ‏ بی سبب نیست هنگامی که زینب کبری به کنار گودی قتلگاه رسید، فریاد برآورد:« يا محمداه! صلّى عليك ملائكة السماء، هذا الحسين بالعراء، مرمّل‏ بالدماء، مقطّع الاعضاء» موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏2 ؛ ص106 به نقل از ینابیع المودة قندوزی، «إنّ جدّي صلّى اللّه عليه و اله و سلّم أتاني بعد ما فارقتك و أنا نائم، فضمّني إلى صدره و قبّل ما بين عينيّ و قال لي: «يا حسين يا قرة عيني اخرج إلى العراق فاللّه (عزّ و جلّ) قد شاء أن يراك قتيلا مخضّبا بدمائك». شبیه به این نقل در لهوف آمده است:« َ فَقَالَ يَا حُسَيْنُ ع اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ‏ قَتِيلا» ر،ک: اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص65 تسلية المجالس و زينة المجالس (مقتل الحسين عليه السلام) ؛ ج‏2 ؛ ص320 «فوقف صلوات اللّه عليه يستريح ساعة و قد ضعف عن القتال، فبينا هو واقف إذ أتاه حجر فوقع على جبهته، فأخذ الثوب‏ ليمسح الدم عن وجهه فأتاه سهم محدّد مسموم، له‏ ثلاث‏ شعب‏، فوقع السهم في صدره‏ [قلبه]، فقال الحسين عليه السلام: بسم اللّه، و باللّه، و على ملّة رسول اللّه، و رفع رأسه إلى السماء و قال: إلهي إنّك تعلم أنّهم يقتلون رجلا ليس على وجه الأرض ابن نبيّ غيره، ثمّ أخذ السهم فأخرجه من قفاه فانبعث الدم كالميزاب، فوضع يده على ‏الجرح، فلما امتلأت [دما] رمى به إلى السماء، فما رجع من ذلك الدم قطرة، و ما عرفت الحمرة في السماء حتى رمى الحسين عليه السلام بدمه إلى السماء، ثمّ وضع يده ثانيا، فلمّا امتلأت لطّخ بها رأسه و لحيته، و قال: هكذا أكون حتى ألقى جدّي رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و أنا مخضوب بدمي، و أقول: يا رسول اللّه، قتلني فلان و فلان.» همچنین در هنگام تیر زدن سنان به گلوی سیدالشهدا نیز حضرت چنین رفتار کرد:« ثُمَّ رَمَاهُ سِنَانٌ أَيْضاً بِسَهْمٍ فَوَقَعَ فِي نَحْرِهِ فَسَقَطَ ع وَ جَلَسَ قَاعِداً فَنَزَعَ السَّهْمَ مِنْ نَحْرِهِ وَ قَرَنَ كَفَّيْهِ جَمِيعاً فَكُلَّمَا امْتَلَأَتَا مِنْ دِمَائِهِ خَضَّبَ بِهِمَا رَأْسَهُ وَ لِحْيَتَهُ وَ هُوَ يَقُولُ هَكَذَا أَلْقَى اللَّهَ مُخَضَّباً بِدَمِي مَغْصُوباً عَلَيَّ حَقِّي» ر،ک: اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص125 مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ؛ ج‏4 ؛ ص111. فروغ شهادت ص180 وقعة الطف ؛ ؛ ص259قال قرّة بن قيس التميمي: لا أنسى زينب ابنة فاطمة حين مرّت بأخيها الحسين [عليه السّلام‏] صريعا، و هي تقول: يا محمداه! يا محمداه! صلّى عليك ملائكة السماء، هذا الحسين بالعراء، مرمّل‏ بالدماء، مقطّع الاعضاء، يا محمداه! و بناتك سبايا، و ذريّتك مقتلة تسغى عليها الصّبا! فأبكت و اللّه كل‏ عدوّ و صديق!
نکته دهم: نقش ترور شخصیت و شایعات در کور شدن بصیرت جامعه تبیین امام حسین در روز عاشورا حجت در روز عاشورا سیدالشهدا با جماعتی طرف بود که سالها تحت تبلیغات أموی ها قرار گرفته است و هر چه سیدالشهدا موقعیت خویش را «تبیین» می کرد اثر نمی بخشید. حضرت راههای مختلفی را در اتمام حجت بر مردم طی کردند: گاهی نسب و جایگاه خود را معرفی فرمودند: ای مردم اول نسب من را بدانید مگر نمی دانید من پسر دختر پیامبر شما هستم؟ مگر نمی دانید من فرزند پسر عمو و وصی پیامبر شما هستم مگر نمی دانید حمزه سید الشهدا و جعفر طیار عموی من هستند؟ گاهی احادیث پیامبر در فضیلت خویش را بیان فرمودند: مردم مگر نشنیده اید پیغمبر فرمود الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنة اگر از من نمی پذیرید؟ از جابر بن عبدالله انصاری و ابو سعید خدری بپرسید! گاهی در خطر افتادن نوامیس پیامبر در این صحرا را تذکر می دادند، که «آیا کسی هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟» گاهی قرآن باز می کرد و بر سر می گذاشت و می فرمود مردم بیایید قرآن را داور قرار دهیم! به چه جرمی ریختن خون من را حلال می دانید؟ اما به نظر می رسد آخرین تیر ترکش سیدالشهدا در این جهاد تبیین و اتمام حجت برای همه تاریخ در نبرد بین اسلام علوی و اسلام أموی این بود که مردم ناگهان دیدند اباعبدالله علی اصغر را روی دست گرفته است ... . ببینید! ببینید! گلم رنگ ندارد! اگر آمده میدان سر جنگ ندارد! الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ؛ ج‏2 ؛ ص97 أَمَّا بَعْدُ فَانْسُبُونِي فَانْظُرُوا مَنْ أَنَا ثُمَّ ارْجِعُوا إِلَى أَنْفُسِكُمْ وَ عَاتِبُوهَا فَانْظُرُوا هَلْ يَصْلُحُ لَكُمْ قَتْلِي وَ انْتِهَاكُ حُرْمَتِي أَ لَسْتُ ابْنَ‏ بِنْتِ‏ نَبِيِّكُمْ‏ وَ ابْنَ وَصِيِّهِ وَ ابْنِ عَمِّهِ وَ أَوَّلِ الْمُؤْمِنِينَ الْمُصَدِّقِ لِرَسُولِ اللَّهِ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ رَبِّهِ أَ وَ لَيْسَ حَمْزَةُ سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ عَمِّي أَ وَ لَيْسَ جَعْفَرٌ الطَّيَّارُ فِي الْجَنَّةِ بِجِنَاحَيْنِ عَمِّي الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ؛ ج‏2 ؛ ص97 أَ وَ لَمْ يَبْلُغْكُمْ‏ مَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِي وَ لِأَخِي هَذَانِ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَإِنْ صَدَّقْتُمُونِي بِمَا أَقُولُ وَ هُوَ الْحَقُّ وَ اللَّهِ مَا تَعَمَّدْتُ كَذِباً مُنْذُ عَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ يَمْقُتُ عَلَيْهِ أَهْلَهُ وَ إِنْ كَذَّبْتُمُونِي فَإِنَّ فِيكُمْ مَنْ لَوْ سَأَلْتُمُوهُ عَنْ ذَلِكَ أَخْبَرَكُمْ سَلُوا جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيَّ وَ أَبَا سَعِيدٍ الْخُدْرِيَّ وَ سَهْلَ بْنَ سَعْدٍ السَّاعِدِيَّ وَ زَيْدَ بْنَ أَرْقَمَ وَ أَنَسَ بْنَ مَالِكٍ يُخْبِرُوكُمْ أَنَّهُمْ سَمِعُوا هَذِهِ الْمَقَالَةَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص لِي‏. اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص116 هَلْ‏ مِنْ‏ ذَابٍ‏ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ ص هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللَّهَ بِإِغَاثَتِنَا هَلْ مِنْ مُعِينٍ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِي إِعَانَتِنَا فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيل‏. موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏13 ؛ ص57 سبط ابن الجوزي، تذكرة الخواصّ،/ 252/ عنه: القمّي، نفس المهموم،/ 350؛قال هشام بن محمّد: لمّا رآهم الحسين مصرّين على قتله، أخذ المصحف ونشره وجعله على رأسه ونادى: بيني وبينكم كتاب اللَّه وجدّي محمّد رسول اللَّه، يا قوم! بِمَ تستحلّون‏ دمى ؟ کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
نکته نهم: قطع نصیحت امام نصیحت امام حرام قتلگاه اولیا خدا همیشه مردم را نصیحت می کرده اند ولی مردم از شنیدن خیرخواهی های اولیا گریزان بوده اند که فرمود :«و لکن لا تحبون الناصحین» در روز عاشورا ابا عبدالله بارها برای مردم خیرخواهی کرد و آنان را نصیحت می کرد اما عجیب اینکه غیر از معدود افرادی مانند جناب حر سلام الله علیه، دیگران اصلا به سخن حضرت توجه نمی کردند:« و کلکم عاص لامری غیر مستمعین لقولی» اینجا بود که حضرت فرمودند ملئت بطونکم من الحرام یعنی لقمه های حرامی که خوردید اینچنین راه هدایت را بر شما بسته است. اما نوشته اند دوبار به گونه دیگری سخن حضرت را قطع کردند: یکی در گودی قتلگاه بود که کامل الزیارات می نویسد: امام باقر علیه السلام می فرماید:« قُتِلَ [الحسین] مَظْلُوماً مَكْرُوباً عَطْشَاناً لَهْفَاناً» گفته اند لهفان به کسی می گویند که ناله استغاثه بلند کند. این مضمون در نقل لهوف از کلام هلال بن نافع نیز هست که می گوید: خود را به کنار گودی قتلگاه رساندم دیدم سیدالشهدا درحال جان دادن است «و هو یَجُودُ بِنَفسِه» این قدر چهره حضرت نورانی بود که زیبایی و نورانیت چهره حسین مرا از فکر کردن به شهادت حضرت غافل کرد و در همین حال از مردم آب طلب کرد». هلال می گوید: شخصی جواب داد قسم به خدا به تو آبی به تو نخواهیم داد ... سیدالشهدا فرمود: «به زودی به نزد جدم می روم و از شما شکایت خواهم کرد» تا این سخنان را از سیدالشهدا شنیدند غضب شیطانی آنان را فرا گرفت، هنوز سیدالشهدا داشت با مردم سخن می گفت که سر حضرت را جدا کردند. (ألا لعنة الله علی الظالمین) جای دوم همینجاست که اباعبدالله علی را روی دست گرفت و فرمود: «يا قَومِ ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ» نوشته اند هنوز سیدالشهدا داشت با مردم سخن می گفت ناگهان شاید حس کرد علی در دست حسین تکان سختی خورد و اینجا بود که دیدند اشک حسین جاری شد. داشت با مردم سخن می گفت اما ناگهان حرمله می پاشد از هم حنجر شش ماهه ای بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏45 ؛ ص8 فخرج ع حتى أتى الناس فاستنصتهم فأبوا أن ينصتوا حتى قال لهم وَيْلَكُمْ مَا عَلَيْكُمْ أَنْ تُنْصِتُوا إِلَيَّ فَتَسْمَعُوا قَوْلِي وَ إِنَّمَا أَدْعُوكُمْ إِلَى سَبِيلِ الرَّشَادِ فَمَنْ أَطَاعَنِي كَانَ مِنَ الْمُرْشَدِينَ وَ مَنْ عَصَانِي كَانَ مِنَ الْمُهْلَكِينَ وَ كُلُّكُمْ‏ عَاصٍ‏ لِأَمْرِي غَيْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِي فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيْلَكُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُون. كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص168 عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ الْحُسَيْنَ صَاحِبَ كَرْبَلَاءَ قُتِلَ مَظْلُوماً مَكْرُوباً عَطْشَاناً لَهْفَانا. لسان العرب می نویسد: یجود بنفسه به معنای جان دادن است از این جهت که جود به معنای بخشش است و گویا در حال جان دادن دارد جان خود را می بخشد. ر،ک: لسان العرب، ج‏3، ص: 138يَجُود بنفسه‏ أَي يخرجها و يدفعها كما يدفع الإِنسان ماله‏ يجود به؛ قال: و الجود الكرم‏ يريد أَنه كان في النزع و سياق الموت.‏ اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص128 وَ إِنَّهُ ع لَيَجُودُ بِنَفْسِهِ فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ قَطُّ قَتِيلًا مُضَمَّخاً بِدَمِهِ أَحْسَنَ مِنْهُ وَ لَا أَنْوَرَ وَجْهاً وَ لَقَدْ شَغَلَنِي نُورُ وَجْهِهِ وَ جَمَالُ هَيْئَتِهِ عَنِ الْفِكْرَةِ فِي قَتْلِهِ فَاسْتَسْقَى فِي تِلْكَ الْحَالِ مَاءً فَسَمِعْتُ رَجُلًا يَقُولُ وَ اللَّهِ لَا تَذُوقُ الْمَاءَ حَتَّى تَرِدَ الْحَامِيَةَ فَتَشْرَبَ مِنْ حَمِيمِهَا فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ يَا وَيْلَكَ أَنَا لَا أَرِدُ الْحَامِيَةَ وَ لَا أَشْرَبُ مِنْ حَمِيمِهَا بَلْ أَرِدُ عَلَى جَدِّي رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَسْكُنُ مَعَهُ فِي دَارِهِ‏ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ وَ أَشْرَبُ‏ مِنْ‏ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ‏ وَ أَشْكُو إِلَيْهِ مَا ارْتَكَبْتُمْ مِنِّي وَ فَعَلْتُمْ بِي قَالَ فَغَضِبُوا بِأَجْمَعِهِمْ حَتَّى كَأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَجْعَلْ فِي قَلْبِ أَحَدٍ مِنْهُمْ مِنَ الرَّحْمَةِ شَيْئاً فَاجْتَزُّوا رَأْسَهُ‏ وَ إِنَّهُ لَيُكَلِّمُهُمْ فَتَعَجَّبْتُ مِنْ قِلَّةِ رَحْمَتِهِم‏ ر،ک: ینابیع المودة قندوزی، ج3 ص79: فبینا هو یخاطبهم اذ اتاه سهم ... و همچنین ر،ک: مقتل الحسین ریشهری به نقل از تذکرة الخواص،ص252، وقالَ: يا قَومِ ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ، فَرَماهُ رَجُلٌ مِنهُم بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ، فَجَعَلَ الحُسَينُ عليه السلام يَبكي ... . کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
پانزده نکته روضه حضرت علی اصغر با گرایش به جهاد تبیین نکته اول: اعظم مصائب مصیبت حضرت علی اصغر با استفاده از آیات قرآن مصیبت سید الشهدا اعظم مصائب است که در زیارت عاشورا عرضه می داریم: «یا ابا عبدالله لقد عظمت الرزیة و جلت و عظمت المصیبة بک علینا» یعنی: «حسین جان مصیبت شما برای ما خیلی مصیبت بزرگی است» بلکه عرضه می داریم نه فقط بر ما بلکه بر اهل آسمان این مصیبت سنگین است:«مصیبة ما اعظمها و اعظم رزیتها فی الاسلام و فی جمیع السماوات و الارض» به قول محتشم کاشانی: «در بارگاه قدس که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است» چطور ملائکه آرام بنشینند؟! در حالیکه امام صادق فرمود: «یا ابا بصیر! مادر ما طوری در ماتم حسین ناله می زند که زمین و آسمان نزدیک است به هم بریزد.» لذا فرمود: «يَا أَبَا بَصِيرٍ أَ مَا تُحِبُّ أَنْ تَكُونَ فِيمَنْ يُسْعِدُ فَاطِمَة؟» یعنی «ابا بصیر! آیا نمی خواهی با ناله فاطمه همراه شوی؟» این شبها ما نیز می خواهیم با زهرای مرضیه و فرشتگان آسمان هم ناله شویم. اما در بین همه مصائب سید الشهدا دو مصیبت از همه بالاتر است برای این مطلب شاهدی از قرآن می آوریم. مسلم است که خدای متعال وقتی واقعه ای را بزرگ بداند نشان دهنده اوج عظمت آن است، در ماجرای مصائب بنی اسرائیل می خوانیم که خدای متعال از بین همه مصیبت ها دو مصیبت را جدا می فرماید:«یذبحون ابنائکم و یستحیون نسائکم» «یعنی مصیبت سر بریدن کودکان و اسارت زنان» و در پی آن می فرماید:«و فی ذلکم بلاء من ربکم عظیم» «این بلاء، مصیبت بزرگی بود!» پس باید گفت بین مصیبت های ابا عبدالله که خود، اعظم مصائب عالم است، دو مصیبت از همه بالاتر است: یکی مصیبت اسیری زینب کبری! دومی هم مصیبت این طفل شیرخوار مظلوم، آقا علی اصغر! مرحوم دربندی در تحلیل این مصیبت می نویسد:« شهادت این کودک طوری دل امام را به درد آورد و به آتش کشید که این مصیبت به تنهایی نزدیک است با تمام مصائب سیدالشهدا برابری کند. بلکه این مصیبت به قدری است که برای سیدالشهدا نثار این فرزند به اندازه هفتاد بار بلکه هفتاد هزار بار جان دادن و دوباره احیا شدن و قربانی شدن بود.» عجیب نیست اگر خانم حضرت سکینه نقل می فرماید عصر عاشورا که خود را به کنار پیکر بی سر و قطعه قطعه پدر رساندم از هوش رفتم و در رویا دیدم از گلوی بریده این ناله بلند است که: شِيعَتِي مَا إِنْ شَرِبْتُمْ رَيَّ عَذْبٍ فَاذْكُرُونِي‏ أَوْ سَمِعْتُمْ بِغَرِيبٍ أَوْ شَهِيدٍ فَانْدُبُونِي ‏ اما طبق برخی نقل ها در بین همه مصائب، ابا عبدالله یک مصیبت را جدا کرد و از گلوی بریده این مصیبت را خواند که ای شیعیان! و گریه کنان حسین! ای کاش همه بودید روز عاشورا و تماشا می کردید که چگونه برای طفل شیرخوارم آب طلب کردم اما کسی به حسین رحم نکرد! لیتکم فی یوم عاشورا جمیعا تنظرونی کیف أستسقی لطفل فأبوا ان یرحمونی. كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص83 سوره بقره، 49 و إِذْ نَجَّيْناكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ يُذَبِّحُونَ‏ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ في‏ ذلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظيمٌ موسوعة الامام الحسین ج4 ص314 به نقل از اسرار الشهادة. المصباح للكفعمي (جنة الأمان الواقية)، ص: 741. موسوعة شهادة المعصومین به نقل از الدمعة الساکبة ج4 ص374. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
🔰فضیلت زیارت سیدالشهدا در کلام امام هادی علیه السلام ابن‌قولویه با سند خود از علی بن جعفر همانی نقل می‌کند که گفت: از امام هادی علیه‌السلام شنیدم می‌فرمود: هر که از خانه‌اش به قصد زیارت امام حسین علیه‌السلام بیرون آید، و به سوی فرات رفته از آن غسل [زیارت کند]، خدا او را از رستگاران می‌نویسد، و چون به امام حسین علیه‌السلام سلام کند، خدا او را از کامیابان می‌نویسد، و چون از نمازش فارغ شود، فرشته‌ای نزد او آید، و گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله به تو سلام می‌رساند، می‌فرماید: تمام گناهانت بخشیده شد، عمل [خود] را از سر بگیر. قال ابن‌قولویه: حدثنی أبومحمد هارون بن موسی التلعکبری، عن أبی‌علی محمد بن همام بن سهیل، عن أحمد بن مابنداد، عن أحمد بن المعافی الثعلبی، عن أهل رأس العین، عن علی بن جعفر الهمانی، قال: سمعت علی بن محمد العسکری علیهماالسلام یقول: من خرج من بیته یرید زیارة الحسین علیه‌السلام، فصار الی الفرات فاغتسل منه، کتب الله من المفلحین، فاذا سلم علی أبی‌عبدالله، کتب الله من الفائزین، فاذا فرغ من صلاته أتاه ملک، فقال: ان رسول الله صلی الله علیه و آله یقرئک السلام، و یقول لک: أما ذنوبک فقد غفر لک، استأنف العمل . روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
روایتی زیبا از امام حسین علیه السلام: اگر صد فرزند نیز می داشتم دوست داشتم بر آنها نامی جز «علی» نگذارم. «لو ولد لي مائة لاحببت أن لا أسمي أحدا منهم إلا عليا.» متن: باب استحباب التسمية بعلي محمد بن يعقوب ، عن محمد بن يحيى ، عن أحمد بن محمد ، عن البرقي ، عن عبد الرحمن بن محمد العرزمي قال : استعمل معاوية مروان بن الحكم على المدينة وأمره أن يفرض لشباب قريش ، ففرض لهم ، فقال علي بن الحسين علیهما السلام : فأتيته فقال : ما اسمك؟ فقلت : علي بن الحسين ، فقال : ما اسم أخيك؟ فقلت : علي ، فقال : علي وعلي ، ما يريد أبوك أن يدع أحدا من ولده إلا سماه عليا؟! ثم فرض لي ، فرجعت إلى أبي فأخبرته ، فقال : ويلي على ابن الزرقاء دباغة الادم ، لو ولد لي مائة لاحببت أن لا أسمي أحدا منهم إلا عليا. https://lib.eshia.ir/27038/14/395 کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
🔰فرازی از مقتل امام سجاد (علیه السلام) به نقل عبدالله ابن منصور از امام صادق (علیه السلام) به ما رسیده است: (علیه السلام) به نقل از و ایشان به نقل از (علیه السلام) نقل می فرماید: «اسب حسين آمد و يال و كاكل خود را بخون او آغشته و مى‌دويد و شيهه ميكشيد. چون دختران حسين شيهه او را شنيدند بيرون دويدند و اسب بى‌صاحب ديدند و دانستند كه حسين كشته شده، ام كلثوم دختر حسين دست بر سر نهاد و شيون سرداد و ميگفت وا محمداه اين حسين است كه در بيابانست و عمامه و ردايش بغارت رفته است.» متن عربی: «وأقبل فرس الحسين (عليه السلام) حتى لطخ عرفه وناصيته بدم الحسين (عليه السلام)، وجعل يركض ويصهل، فسمع بنات النبي (صلى الله عليه وآله) صهيله، فخرجن فإذا الفرس بلا راكب، فعرفن أن حسينا (صلى الله عليه) قد قتل، وخرجت أم كلثوم بنت الحسين (عليه السلام) واضعة يدها على رأسها، تندب وتقول: وا محمداه، هذا الحسين بالعراء، قد سلب العمامة والرداء.» منبع: امالی شیخ صدوق و ترجمه آیت الله کمره ای تذکر: در این نقل ام کلثوم دختر امام حسین (علیه السلام) خوانده شده است که احتمالا اشتباه راوی بین «أخت» و «بنت» باشد. کانال روضه های مکتوب : @rozehayemaktoub
🔰فرازی از مقتل امام سجاد (علیه السلام) به نقل عبدالله ابن منصور از امام صادق (علیه السلام) به ما رسیده است: (علیه السلام) به نقل از و ایشان به نقل از (علیه السلام) نقل می فرماید: «حسین خود از جا برخاست و بر شمشير تكيه داد و به آواز بلند فرياد كرد و فرمود شما را بخدا آيا مرا ميشناسيد؟ گفتند آرى، تو زاده رسول خدائى و سبط او، گفت شما را بخدا مى‌دانيد جدم رسول خداست؟ بخدا آرى، بخدا مى‌دانيد مادرم فاطمه دختر محمد است؟ بخدا آرى، شما را بخدا مى‌دانيد كه پدرم على بن ابى طالب است؟ گفتند بخدا آرى، مى‌دانيد جده‌ام خديجه دختر خويلد اول زن اين امت است؟ گفتند بخدا آرى گفت شما را بخدا مى‌دانيد سيد شهداء حمزه عموى پدر منست؟ گفتند بخدا آرى، مى‌دانيد جعفر طيار در بهشت عم منست؟ گفتند بخدا آرى، شما را بخدا مى‌دانيد اين شمشير رسول خداست بكمرم؟ گفتند بخدا آرى، شما را بخدا مى‌دانيد اين عمامه رسول خداست بر سر من؟ بخدا آرى، شما را بخدا مى‌دانيد على در مسلمانى پيش از همه است و در علم و حلم برتر از همه است و ولى هر مؤمن و مؤمنه است؟ گفتند بخدا آرى، فرمود پس براى چه خون مرا حلال دانيد و با آنكه پدرم فرداى قيامت بر سر حوض است و مردانى را از آن بر كنار سازد مانند شترانى كه از سر آب رانند و پرچم حمد روز قيامت به دست جد منست. گفتند همه اينها را مى‌دانيم و از تو دست بر نداريم تا از تشنگى بميرى. حسين كه آن روز پنجاه و هفت سال داشت دست بمحاسن خود گرفت و فرمود خشم خدا بر يهود آنگاه سخت شد كه گفتند عزيز پسر خداست و بر نصارى آنگاه سخت شد كه گفتند، مسيح پسر خداست و بر مجوس آنگاه كه آتش را بجاى خدا پرستيدند و سخت باشد خشم خدا بر مردمى كه پيغمبر خود را كشتند و سخت است خشم او بر اين جمعى كه قصد دارند پسر پيغمبر خود را می كشند.» کانال روضه های مکتوب : @rozehayemaktoub
🔰قدردانی موسی بن جعفر از مرثیه خوان اباعبدالله: 🔸منتهی الامال می نویسد در روز عیدی هدایای فراوانی برای منصور دوانیقی آوردند آخرین نفر پیر مردی بود که آمد و خدمت امام عرض کرد که من مردی فقیر هستم و مالی نداشتم که تحفه بیاورم ولی سه بیت از ابیات جدم در مرثیه حسین را برای شما تحفه آوردم حضرت فرمودند: «هدیه تو را قبول کردم بارک الله فیک» و سپس تمام هدایایی که برای منصور آورده بودند و منصور به امام هدیه کرده بود را به آن شاعر بخشید. عرض کنیم آقاجان امروز هم ما اینطور روضه جد غریب شما رو بخونیم صله ما زیارت کاظمین و کربلا باشه انشاء الله عرض کنیم آقا جان اینجا استخوان بدن شما رو شکستن اما میگن بدترین جایی از بدن که استخوانش بشکنه استخوان سینه است حتی بخواهی نفس هم بکشی نمی تونی دو نفر از اهل بیت بودن سینه شون رو شکستن یکی مادر ساداته تو بین در و دیوار جای دوم عصر عاشورا طوری بر بدن عزیز زهرا تاختند وقتی اومدن تو مجلس یزید ملعون صدا زدن نحن رضضنا الصدر بعد الظهر ... یعنی ما بودیم که عصر عاشورا استخوان های سینه حسین را شکستیم. کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
روضه شب پنجم محرم الحرام ۱۴۴۶ ه.ق.mp3
49.62M
◼️ روضهٔ شب پنجم محرم الحرام ۱۴۴۶ ه.ق 📆 چهارشنبه ۲۰ تیرماه ۱۴۰۳ 🔔@borhan_maaref | 🌐borhan.org
روضه شب ششم محرم الحرام ۱۴۴۶ ه.ق.mp3
38.09M
◼️ روضهٔ شب ششم محرم الحرام ۱۴۴۶ ه.ق 📆 پنج شنبه ۲۱ تیرماه ۱۴۰۳ 🔔@borhan_maaref | 🌐borhan.org
7. روضه مکتوب حضرت علی اصغر شب هفتم.pdf
273.9K
درباره امام حسین و محرم (مطالب گوناگون که در فهرست قرار نگرفته اند) مقتل شیخ صدوق به نقل از امام صادق علیه السلام فهرست مصیبات بانوان حرم حسینی در روز عاشورا مقتل حضرت مسلم علیه السلام اخبار به شهادت امام حسین علیه السلام در کلام امیر المومنین علیه السلام گریه شدید امیرالمومنین علیه السلام برای عطش سید الشهدا پیکر بی سر اباعبدالله در روز قیامت در محضر زهرای مرضیه سلام الله علیهما تظلم زهرای مرضیه در روز قیامت برای سیدالشهدا علیه السلام اشاره امام حسین به مصیبت زهرای مرضیه سلام الله علیها مرثیه امام حسین علیه السلام برای امام مجتبی علیه السلام ۱۲ حدیث در فضیلت گریستن بر سیدالشهدا ۱۷ روایت در فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام به نقل از امام باقر علیه السلام قدر داني موسي بن جعفر از روضه خوان ابا عبد الله نوحه خوانی جبرئیل برای سیدالشهدا اعظم المصائب و گریه حضرت زهرا مقاله طلب آب در عاشورا روضه بازگشت ذوالجناح به نقل از امام باقر علیه السلام سیصدو بیست و چند ضربه بر پیکر امام حسین علیه السلام اصابت تیر به گلوی مقدس حضرت روایت درباره تاسوعا نکاتی مهم درباره شب عاشورا معرفی کردن امام، خود را به مردم معرفی کردن امام قطع نصیحت امام توسط لشگر و واکنش حضرت قیس بن مصهر صیداوی فضیلت زیارت کربلا در کلام امام هادی اگر صد فرزند می داشتم دوست داشتم نام همه را علی می گذاشیم جمله امیرالمومنین: پدر و مادرم فدای حسین 🔴 برخی مطالب می تواند به عنوان مقدمه در روضه در مناسبت های مختلف استفاده شود. برخی مطالبی که به مناسبت های مختلف در کانال کار شده در فهرست بالا آورده شده است. روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
قال علي (عليه السلام): بأبي واُمّي الحسين المقتول بظهر الكوفة! امیرمومنان علیه السلام فرمود: پدر و مادرم فدای «حسین» که در [صحرای] پشت کوفه شهید خواهد شد! كامل الزيارات، ج۱ ص ۷۹ https://lib.eshia.ir/86827/1/79 کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
پیشنهاد می کنم قبل از روضه امشب حتما پانزده مجلس حضرت علی اصغر علیه السلام را مطالعه کنید: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/699
روضه شب هفتم محرم الحرام ۱۴۴۶ ه.ق.mp3
46.33M
◼️ روضهٔ شب هفتم محرم الحرام ۱۴۴۶ ه.ق 📆 جمعه ۲۲ تیرماه ۱۴۰۳ 🔔@borhan_maaref | 🌐borhan.org
روضه شب هشتم محرم الحرام ۱۴۴۶ ه.ق.mp3
51.52M
◼️ روضهٔ شب هشتم محرم الحرام ۱۴۴۶ ه.ق 📆 شنبه ۲۳ تیرماه ۱۴۰۳ 🔔@borhan_maaref | 🌐borhan.org
عرب وقتی می گوید: قَطَعَه: یعنی عضوی از او جدا کرد اما وقتی می گوید: قَطَّعَه یعنی عضو یا اعضای او را یکی پس از دیگری برید و جراحات کثیری بر او وارد کرد. [و از نظر ادبی دلیل این اضافه معنا تشدید طاء و رفتن به باب تفعیل است.] همچنین واژه «إرب» یعنی «عضو کامل» و وقتی می گوید: «قطعه اربا اربا» یعنی عضو عضو بدن او را قطع کرد! اینجاست که معنای این جمله مقتل آقا علی اکبر روشن تر می شود که نوشته اند: فحمله الخیل الی معسکر الاعداء فقطعوه بسیوفهم ارباً ارباً ... کمکم کن که نمیرم به کنار بدنت تا خدا را به همین معجزه اثبات کنم منبع: لسان العرب، ج ۸ ص ۲۷۵: قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ ؛أَی قَطَعْنَها قَطْعاً بعد قَطْعٍ و خَدَشْنَها خدشاً کثیراً و لذلک شدد همچنین: ج۱،ص۲۰۸ الإِرْبُ: العُضْوُ المُوَفَّر الکامِل الذی لم یَنقُص منه شیءٌ، و یقال لکلّ عُضْوٍ إِرْبٌ. یقال: قَطَّعْتُه إِرْباً إِرْباً أَی عُضْواً عُضْواً. و عُضْوٌ مُؤَرَّبٌ أَی مُوَفَّرٌ. و فی الحدیث: أَنه أُتِیَ بکَتِفٍ مُؤَرَّبة ، فأَکَلَها، و صلّی، و لم یَتَوَضَّأْ. المُؤَرَّبَةُ: هی المُوَفَّرة التی لم ینقص منها شیءٌ. روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روضه شب نهم محرم الحرام ۱۴۴۶ ه.ق.mp3
40.33M
◼️ روضهٔ شب نهم محرم الحرام ۱۴۴۶ ه.ق 📆 یک شنبه ۲۴ تیرماه ۱۴۰۳ 🔔@borhan_maaref | 🌐borhan.org