eitaa logo
تعلیقات
1.1هزار دنبال‌کننده
347 عکس
49 ویدیو
25 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (طلبه حوزه قم) 📝مسیر ارتباط: @fotros313h (📲 نشر مطالب با ذکر #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 یادداشت‌های اربعینی (1) 🔻 زندگی بستر انسان است. مهم این است که این حرکت در مسیر سعادت است یا در مسیر گمراهی و شقاوت! انسان گاه چنان درگیر روزمرگی می شود که فراموش می کند در حال حرکت است و گاهی این روزمرگی و درگیر مشغله ها شدن، موجب می شود حتی جهت حرکت را گم کند. مشغله های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، خانوادگی و... انسان را از فکر کردن درباره خودش غافل می کند تا جایی که گاهی احساس می کنیم چقدر دلمان برای خودِ خودمان تنگ شده است و دل تمنای یک و آرامش دارد تا کمی فکر کنیم. به خودمان، به راهی که آمده ایم، به راهی که در پیش داریم، با کارهایی که کرده ایم و فهرست بلندی از کارهای نکرده. 🔻 حکایت تک تک انسان ها را می توان درباره قافله بشریت نیز تکرار کرد. جامعه انسانی گاه از خویشتن خویش غافل می شود. فرصت یک بازگشت بزرگ به خویشتن خویش است. اربعین یک ایستگاه تفکر است. برای آغاز یک زندگی و حیات نو. آغازی بر پایان همه آنچه ما را از خودمان غافل می کرد. آغازی بر پایان کاستی ها و بدی ها و بیهودگی ها. 🔻 بازگشت جامعه شیعی به گرد محور وجود امام است. همه بدبختی ها و مشکلات ما از دوری از امام مان سرچشمه می گیرد و اربعین بازگشت و رجوع به امام است. انسان با غفلت از امام در متن زندگی از خودِ خود غافل شده بود و با رجوع به امام به خویشتن حقیقی خویش بازمی‌گردد. 🔻 اربعین فرصت یک بستن است. عهد بستن با امام برای یاری امام و برای زیستن با امام. 🔻 اربعین از دل یک غصه بزرگ نشأت می گیرد. غصه انسانیت. غصه غربت امام. داستان انسان هایی که چنان از امام غافل شدند و گرم زندگی و گرفتار مادیات شدند که دنیای پست امام قلب شان شد و امام را به دنیا فروختند و او را به فرستادند. 🔻 آغاز یک تصمیم است. بر اینکه هر قدر در متن دنیا زندگی کنیم اما دست از امام بر نمی داریم. 🔻 اربعین فرصت یک مجدد با امام عصر است. امامی که بزرگترین غصه او، غصه انسان هاست. انسان هایی که از خود غافل و گرفتار دنیا شده اند. 🔻 فرصت یک به بلندای تاریخ هزار و چهارصد ساله اسلام است. عبرت از زندگی آن هایی که امام زمان شان را تنها گذاشتند و تنهایی امام شروع یک جنایت فجیع در حق نه تنها امام که در حق بشریت بود. این امام نیست که به گودال می رود، بلکه هدایت انسان ها و سعادت بشریت است که ارباً ارباً می شود. با رفتن امام به گودال قتلگاه، است که ذبح می شود. 🔻 ما در اربعین به یک می رویم و گرداگرد وجود امام طواف می کنیم و در بین الحرمین نجف تا کربلا سعی صفا و مروه به جای می آوریم و در بین الحرمین کربلا بین امام و کاشف الکرب امام سعی به جای می آوریم. در بین الحرمین می فهمیم کسی به مقام قرب امام می رسد که امام باشد یعنی به گونه ای زیست کند که غبار غم از چهره امام زمانش بزداید. 🔻 در تصمیم می گیریم با امام زمان مان عهد ببندیم تا در او را بین شمرها و حرمله ها و ابن سعدهای زمان تنها نگذاریم. از بین دنیای بدون امام و دنیای با امام دومی را برگزینیم. با امام بمانیم تا کسی جرأت نکند او را به قتلگاه ببرد. اربعین فرصت یک انتخاب بزرگ در متن زندگی انسان ها است... چرا که «کلُّ یَومٍ عاشوراً و کلُّ أرضٍ کربَلا». 🆔 @taalighat
(بخش اول) ❇️ درآمدی بر شیوه مواجهه با فتنه اخیر 🔻 گام اول برای داشتن تصویری صحیح از واقعیت مسئله است. بر اساس واقعیت و نه بر اساس آنچه رسانه سعی در تصویرسازی آن دارد، گام اصلی برای حل مسئله است. 🔻 بعد از مسئله اغتشاشات اخیر همه به پدیده ها و خلاءهای جدی در این نسل اشاره کردند و این‌که ما دیگر این نسل را از دست دادیم اما این مشکل چقدر فراگیر و گسترده است؟ دارای چه عمق و ابعادی است؟ چه بخشی از آن و چه بخشی از آن است؟ 🔻 آیا واقعاً ما همه نسل جدید یا قاطبه آنان را از دست داده‌ایم؟ اگر به این باور برسیم، همانطور که چنین می‌گوید، دچار یأس فراگیر و احساس قرارداشتن در لبه پرتگاه پیدا خواهیم کرد و یقیناً است... 🔻 پس مواجهه با مسئله آن است که هم دچار یأس نشویم و هم دچار تبختر و اعتماد به نفس کاذب. مسئله را در همان آن ببینیم و برای آن تدبیر کنیم. این نوع از مواجهه یعنی خروج از افراط و تفریط در پرداختن به مسئله. 🔻 امروز برخی دوستان همه نسل جدید را از دست رفته و ضد انقلاب و اپوزیسیون می‌بینند و ته دل آنان را خالی کرده است. برخی دیگر اوضاع را کاملاً طبیعی و عادی می‌پندارند که چند نفری آمدند و رفتند و جای هیچ گونه نگرانی نیست. پس در باید بر همان پاشنه سابق بچرخد. از فردا همه نهادهای متولی به کارکردهای قبلی خود که بحمدالله همه در حد بالایی موفق!!!! بوده ادامه دهند. 🔹 هر دو رویکرد غلط است... 🔻 نقش رسانه را در ساخت زاویه دید به مسئله جدی بگیریم. دشمن درصدد است با برای بدنه خود و عنصر و تعریف کند و از سوی دیگر جنگ را مغلوبه نماید و جبهه انقلاب را دچار تزلزل و خوف نماید. 🔻 إِنَّما ذٰلِكُمُ الشَّيطانُ يُخَوِّفُ أَولِياءَهُ فَلا تَخافوهُم وَخافونِ إِن كُنتُم مُؤمِنينَ﴿۱۷۵﴾ این راهبرد شیطان برای ایجاد تزلزل در جبهه حق است که با ، آن ها را به چالش می‌کشد. این همان چیزی است که رهبری از آن به‌عنوان یاد کردند. 📌 باتوجه به این ، در ادامه به بررسی مسئله اخیر طی چند پست خواهیم پرداخت... 🆔 @taalighat
نگاهی به ابعاد رسانه‌ای و بازتاب بین‌المللی حوادث اخیر (3) 🔹 بازتاب جهانی و تبدیل آن به موضع ایرانیان 🔻 همواره در جنگ ها، و نقش محوری در و تجمیع اراده‌ها داشته است. در میدان جنگ رجزها به یکپارچگی لشگر و عزم آن‌ها برای مبارزه منجر می‌شد و هم به نقل پیام به طرف مقابل و از موقعیت. 🔻 غرب می‌کوشد را به سرود ملی معترضین تبدیل کند و با ترویج آن در جوامع غربی از یک سو اراده‌های معترضان و اغتشاشگران تقویت کند و از سوی دیگر تصویر موقعیت ایران را در اذهان آن گونه که میخواهد، بسازد. تصویری آشفته، مملو از تاریکی و خفقان و ناراحتی و محدودیت و عقب‌ماندگی که نیاز به یک و منجی برای برهم زدن آن دارد. 🔻 توسعه‌ی نارضایتی و اعتراض به‌وضع موجود تنها با واقعیت میدانی ممکن است و سرود از چنین ظرفیتی برخوردار است. 🔻 در دنیا بازتاب گسترده‌ای داشته است. 🌀 در یک گروه موسیقی حرفه‌ای آن را به‌صورت دسته‌جمعی اجرا کردند. 🌀 در یکی از خوانندگان معروف با زبان ایرانی آن را خواند. 🌀 اجرای آن در کنسرت گروه راک cold play که گلشیفته فراهانی آن را به همراه گروه خواند. 🌀 اجرا در برنامه استعداد یابی THE VOICE که در حال حاضر بزرگترین برنامه استعداد یابی در حوزه خواندگی است. 🌀 اجرای زنده در LA fashion week 🌀 اجرای ورژن انگلیسی و آلمانی و فرانسوی و سوئدی ترانه شروین 🔻 اجرای مردمی آن در دنیا راه‌اندازی شد. ترجمه‌ی آن در کشورهای مختلف و همخوانی آن در دستور کار قرار گرفت. 🔻 همه و همه یعنی استفاده از ابزار هنر و موسیقی برای 2 هدف: 1⃣ تقویت جبهه داخلی برای ادامه اعتراض و 2⃣ ایجاد نسبت به ایران و ارائه تصویری سیاه و تیره و تار از آن به‌منظور بخشیدن به هر علیه جمهوری اسلامی 🆔 @taalighat
جنگ احزاب به روایت رهبر انقلاب 🔹 قضیّه‌ی احزاب قضیّه‌ی مهمّی بود. یعنی در مقام مقایسه، اگر بخواهیم جبهه‌ی امروز دشمن علیه جمهوری اسلامی را در صدر اسلام مشابه‌سازی بکنیم، میشود . امروز خب مشاهده میکنید دیگر؛ همه‌ی دنیاپرستان و و جنایت‌کاران و اهل زور و ظلم و طغیان در سرتاسر عالم، در رده‌های مختلف اقتدار، در مقابل صف کشیده‌اند و حمله هم کرده‌اند و دارند از همه‌ی جوانب حمله هم میکنند؛ 🔹 عین همین قضیّه در جنگ احزاب اتّفاق افتاد. خب همه‌ی جمعیّت مدینه آن روز شاید به ده هزار نفر نمیرسید؛ زن و مرد و کوچک و بزرگ و بچّه و مانند اینها. احزاب -یعنی و مشرکین مکّه- از تمام اقوام موجود در آن منطقه، مردان زبده‌ی جنگی‌شان را انتخاب کردند، ده هزار نفر شدند! حمله کردند به مدینه؛ این قضیّه‌ی کوچکی نبود. گفتند میرویم مدینه، همه را قتل‌عام میکنیم؛ هم خود آن مدّعی نبوّت را -یعنی پیغمبر را- هم اصحابش را؛ قال قضیّه را میکَنیم، تمام میکنیم قضیّه را. 🔹 مردم -همانهایی که تحت لواء پیغمبر زندگی میکردند- دو دسته شدند: 🔻یک دسته آنهایی هستند که در همین سوره‌ی احزاب حدود هفت هشت ده آیه قبل از این آیه‌ای که من خواندم، از قول آنها نقل شده: وَ اِذ یَقولُ المُنافِقونَ وَ الَّذینَ فی قُلوبِهِم مَرَض، کسانی که ، اینها گفتند که پیغمبر به ما راست نگفت، گفت شما پیروز میشوید؛ بفرما! لشکر دشمن آمده و دارد می‌آید، پدر ما را در می‌آورند. یعنی و و در مقابل دشمن و یک گرایش قلبی پنهان به دشمن در آنها وجود داشت؛ 🔻امّا عدّه‌ی دیگر که بودند گفتند نه، قضیّه این‌جوری نیست، هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُه؛ این دشمنی را قبلاً خدا و پیغمبر به ما گفته بودند؛ گفته بودند که شما وقتی وارد این میدان شدید، همه‌ی عوامل کفر و با شما دشمنی میکنند؛ این قضیّه را قبلاً خدا و پیغمبرش به ما گفته بودند: هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُه، درست گفته بودند؛ همانی که پیغمبر به ما گفته بود، همانی که خدا گفته بود، همان اتّفاق افتاده؛ یعنی آمدن دشمن و حمله‌ی دشمن، به جای اینکه روحیّه‌ی اینها را تضعیف کند، ما زادَهُم اِلّآ ایمانًا وَ تَسلیمًا، ایمانشان را تقویت کرد؛ تسلیمشان در مقابل خدا را تقویت کرد؛ و جزم آنها را نسبت به مواجهه و مقابله تقویت کرد؛ 🔹 این به‌خاطر است؛ ایمان این است. وقتی ایمان در دل ریشه‌دار شد، قوی شد، مواجهه‌ی با همه‌ی این مشکلاتی که شماها گفتید -و بنده هم اینها را، هم میدانم، هم بیشترش را میدانم، [یعنی] از اینها بیشتر را هم بنده میدانم- مشکل نمیشود؛ مواجهه آسان میشود؛ منتها مواجهه راه دارد. 🆔 @taalighat
انقلابی‌های خسته، جمع های پریشان... (نقدی بر گعده های یأس آفرین) 🔻 این روزها در هر جمعی می‌نشینی از انقلابی گرفته تا مردم کف جامعه، بسیاری را در حال و هوای انتقاد و ناامیدی و بدبینی به عالم و آدم و تحليل‌های آفرین می‌بینی. 🔻 مهمانی داشتم که در سطوح کلان مدیریت کشور رفت‌وآمد دارد، با قاطعیت اعلام می‌کرد انقلاب در نفس‌های آخر است. مهمان دیگری داشتیم، چنان انقلاب را تحلیل و نقد کرد که گویی هیچ روزنه‌ی امیدی برای فردای انقلاب قابل تصویر نیست. جلسه‌ای با بزرگی از مسئولین فرهنگی کشور داشتیم چنان از اختاپوس می‌گفت که مملکت به باد رفته است و راه اصلاح مسدود. و ده‌ها و صدها جلسه و نشست عمومی و خصوصی با تم تحلیلی که خروجی آن به آینده است. فأین تذهبون... گاهی خود رفقای انقلابی در ناامیدبودن و ناامیدکردن گوی سبقت را از دیگر می ربایند. 🔻 در بسیاری از گفت‌وشنودهای این روزها اثری از به حق و تواصی به صبر نمی‌بینم. اثری از نمی‌بینم. همان امیدی که در عنصری محوری بود. بخشی از جبهه انقلاب در حالت یأس و است. 🔻 آیا کشور مشکل ندارد؟ دارد. آیا نبايد انتقاد کرد؟ باید انتقاد به‌حق کرد. آیا آسیب‌شناسی لازم نیست؟ بله، لازم است. این‌ها که بدیهی است. سخن بر سر رویکرد کلی ماست. داریم با خودمان، با هایمان و با هایمان چه می‌کنیم؟ جمع و عزم در تعالیم ما عناصر ناموسی تعالی و پیشرفت هستند و خروجی جمع های ما و تفرقه جمع است و بس. 🔻 انتقاد کنیم اما بدانیم کجا، با کی، چطور و با چه هدفی. برخی اوقات انتقاد کردن، یک ژست شده است. به بیشتر دانستن و اطلاعات بیشتر داشتن نسبت به بقیه. پس تحلیل نمی‌کنیم به اسم تحلیل، تفاخر می‌کنیم. اما ما نسبت به آن‌چه گفته‌های ما به‌عنوان اثر بر روی ذهن اطرافیان مان می‌گذارد مسئولیم. 🔻 اگر ما نسبت به جمع نبود، پس چرا فرمودند: و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر... چون جمع مهم است. چون جمع است. چون یدالله مع الجماعه است و این جماعت اگر صاحب عزم شود، پشت آن می‌آید والا به جمعی که فقط نماد اعداد متفرق کنار هم است که جمع نمی‌گویند. 🔻 برای ادامه راه خود به یک یک انسان‌های با امید، واقع بین، تحلیل‌گر و موقعیت‌شناس و عازم نیازمند است. بر حرف زدن هایمان و بر اثر حرف مان بر جمع بیشتر دقت کنیم. نسبتی است بین سخن ما و جمع هایمان و ... 🆔 @taalighat
قیام شعبانیه و لزوم مراقبت نسبت به کید خناسان 🔻 انشالله امشب و فردا شاهد یک و حضور گسترده مردمی در مسیر حرم تا خواهیم بود. بی‌تردید تدبیرها و خوش‌فکری های عزیزانی که به‌چشم نمی‌آیند ولی چندماه است در حال تدارک هستند، تأثیر بسزایی در این امر داشته است. 🔻 جمعیت و اکسیری است مقدس که قلوب مؤمنین را قوی و دل کافرین را به لرزه می‌اندازد. اجتماع مقدمه است. نشان دهنده پای کار بودن و اقدام است پس باید آن را ارج نهاد و قدر دانست. 🔻 دشمن از پیاده‌روی و اجتماع غدیری ها و راهپیمایی 22 بهمن کینه به دل گرفت و تلاش کرد شیرینی آن را از کام مؤمنین بزداید. این بار هم آرام نخواهد نشست. 🔻 چقدر این مسیر پر معناست. چقدر پیاده‌رفتن به‌سمت جمکران مملو از و و است. چقدر این مسیر قلب را سرشار از شوق ظهور و پدید آمدن می‌کند... 🔻 باید این عظمت را به رخ دنیا بکشیم. باید این را فریاد بزنیم و خودآگاه کنیم. باید این گوهر را از دست‌اندازی و حاسدان حفظ و حراست کنیم. يعنی بدانیم از باید منتظر باشیم و خود را آماده کنیم. 🔻 باید از حالت انفعال خارج شویم، روایت کنیم، خودآگاهی ایجاد کنیم، و... 🆔 https://eitaa.com/taalighat
🔺نگاهی به پندار «زمستان دینداری» ▫️بعد از مسئله همه به پدیده دهه هشتادی‌ها و خلاءهای جدی در این نسل اشاره کردند و این‌که ما دیگر این نسل را از دست دادیم. اما در گام بعدی ‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ پا را فراتر نهاده و سخن از «زمستان دینداری» به میان آوردند. 🔹یعنی تلاش برای القای یک خوانش خاص و جدید از ایران و ایرانی عصر انقلاب اسلامی. حال باید پرسید آیا واقعاً ما همه نسل جدید یا قاطبه آنان را از دست داده‌ایم؟ اگر به این باور برسیم، همانطور که رسانه چنین می‌گوید، دچار فراگیر و احساس قرارداشتن در لبه پرتگاه پیدا خواهیم کرد و یقیناً ترس برادر مرگ است… ▫️دقیقا زمانی که جبهه حق رزمایش‌های بزرگ فرهنگی خود را به رخ جهان کشید، به گونه ای که همه مقیاس‌های کنش ملی را جابجا کرد و تحلیل‌های جامعه شناختی یارای توصیف و تحلیل این رخداد را نداشتند، اتاق فکر غرب به این نتیجه منطقی ‌می‌رسد که باید این مسیر را کنترل و این حرکت را تخریب کرد. 🔹بیش از ۵ سال بود که «راهپیمایی میلیونی اربعین» تحلیل گران غربی را به چالش کشیده بود.از سوی دیگر رویداد ««سلام فرمانده» از یک سرود و اجرای معمولی فراتر رفته و وارد فرهنگ عمو‌می‌ملت‌های مسلمان و حتی فراتر از کشورهای جبهه مقاومت شده بود. ▫️برگزاری مراسمات مذهبی چون اعتکاف، شب قدر، عاشورا، فاطمیه، عید غدیر و … همه موجب شده بود عناصر فرهنگی جلوه گری کرده و خود را به رخ بکشد. در چنین فضایی جبهه حق «مصصم تر از قبل» و عازم تر از همیشه آماده کنش گری ‌می‌شد. 🔹این گارد اجتماعی و این اعتماد به نفس ملی که زمینه ساز اقدام ملی است، موجب تجمیع اراده‌های سست در میدان که از آن به عنوان قشر خاکستری یاد میشود نیز بود. یعنی توان یارگیری از همه اقشار را دارد. اساسا امور مذهبی چون اربعین، عاشورا، غدیر و جلوه‌های این چنینی از فرهنگ اسلا‌می‌ از ظرفیت فوق العاده ای برای ایجاد وحدت و گردهم آیی امتی برخوردار است. ▫️إنَّما ذلِکُمُ الشَّیطانُ یُخَوِّفُ أَولِیاءَهُ فَلا تَخافوهُم وَخافونِ إِن کُنتُم مُؤمِنینَ﴿۱۷۵﴾ این برای ایجاد تزلزل در جبهه حق است که با ، عزم آن‌ها را به چالش می‌کشد. این همان چیزی است که رهبری از آن به‌عنوان نظام محاسباتی یاد کردند. جامعه ای که تصویر مثبتی از خود دارد، و در نبرد تمدنی خود را فاتح میداند، ‌می‌کوشد فتوحات خود را گسترش دهد. 🔹اما اگر به همین جبهه گفتید شما در اقلیت هستید، جامعه از دست رفته است، نسل سوخته اند، مردم از دین و مذهب رویگردان شده اند، همه این‌ها موجب برهم خوردن و تصویر این ملت از خود و آینده ‌می‌شود. ▫️حتی و تظاهر به آن هم نباید ما را از متن حقیقت جاری در جامعه تغییر دهد و دشمن ‌می‌کوشد با برجسته‌سازی برخی هنجارشکنی‌ها و زیاد نشان دادن آنچه در واقعیت محدود است اما جلوه ظاهری دارد، ما را تغییر دهد. از این روی باید واقعیت را بر اساس حدود آن و نه متأثر از رسانه خوانش کرد. مطالعه متن کامل یادداشت: 🌐 https://v-o-h.ir/?p=43755 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔https://eitaa.com/taalighat
📝 یادداشت‌های اربعینی (4) 🔻 زندگی بستر انسان است. مهم این است که این حرکت در مسیر سعادت است یا در مسیر گمراهی و شقاوت! انسان گاه چنان درگیر روزمرگی می شود که فراموش می کند در حال حرکت است و گاهی این روزمرگی و درگیر مشغله ها شدن، موجب می شود حتی جهت حرکت را گم کند. مشغله های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، خانوادگی و... انسان را از فکر کردن درباره خودش غافل می کند تا جایی که گاهی احساس می کنیم چقدر دلمان برای خودِ خودمان تنگ شده است و دل تمنای یک و آرامش دارد تا کمی فکر کنیم. به خودمان، به راهی که آمده ایم، به راهی که در پیش داریم، با کارهایی که کرده ایم و فهرست بلندی از کارهای نکرده. 🔻 حکایت تک تک انسان ها را می توان درباره قافله بشریت نیز تکرار کرد. جامعه انسانی گاه از خویشتن خویش غافل می شود. فرصت یک بازگشت بزرگ به خویشتن خویش است. اربعین یک ایستگاه تفکر است. برای آغاز یک زندگی و حیات نو. آغازی بر پایان همه آنچه ما را از خودمان غافل می کرد. آغازی بر پایان کاستی ها و بدی ها و بیهودگی ها. 🔻 بازگشت جامعه شیعی به گرد محور وجود امام است. همه بدبختی ها و مشکلات ما از دوری از امام مان سرچشمه می گیرد و اربعین بازگشت و رجوع به امام است. انسان با غفلت از امام در متن زندگی از خودِ خود غافل شده بود و با رجوع به امام به خویشتن حقیقی خویش بازمی‌گردد. 🔻 اربعین فرصت یک بستن است. عهد بستن با امام برای یاری امام و برای زیستن با امام. 🔻 اربعین از دل یک غصه بزرگ نشأت می گیرد. غصه انسانیت. غصه غربت امام. داستان انسان هایی که چنان از امام غافل شدند و گرم زندگی و گرفتار مادیات شدند که دنیای پست امام قلب شان شد و امام را به دنیا فروختند و او را به فرستادند. 🔻 آغاز یک تصمیم است. بر اینکه هر قدر در متن دنیا زندگی کنیم اما دست از امام بر نمی داریم. 🔻 اربعین فرصت یک مجدد با امام عصر است. امامی که بزرگترین غصه او، غصه انسان هاست. انسان هایی که از خود غافل و گرفتار دنیا شده اند. 🔻 فرصت یک به بلندای تاریخ هزار و چهارصد ساله اسلام است. عبرت از زندگی آن هایی که امام زمان شان را تنها گذاشتند و تنهایی امام شروع یک جنایت فجیع در حق نه تنها امام که در حق بشریت بود. این امام نیست که به گودال می رود، بلکه هدایت انسان ها و سعادت بشریت است که ارباً ارباً می شود. با رفتن امام به گودال قتلگاه، است که ذبح می شود. 🔻 ما در اربعین به یک می رویم و گرداگرد وجود امام طواف می کنیم و در بین الحرمین نجف تا کربلا سعی صفا و مروه به جای می آوریم و در بین الحرمین کربلا بین امام و کاشف الکرب امام سعی به جای می آوریم. در بین الحرمین می فهمیم کسی به مقام قرب امام می رسد که امام باشد یعنی به گونه ای زیست کند که غبار غم از چهره امام زمانش بزداید. 🔻 در تصمیم می گیریم با امام زمان مان عهد ببندیم تا در او را بین شمرها و حرمله ها و ابن سعدهای زمان تنها نگذاریم. از بین دنیای بدون امام و دنیای با امام دومی را برگزینیم. با امام بمانیم تا کسی جرأت نکند او را به قتلگاه ببرد. اربعین فرصت یک انتخاب بزرگ در متن زندگی انسان ها است... چرا که «کلُّ یَومٍ عاشوراً و کلُّ أرضٍ کربَلا». 🆔 @taalighat
درنگی در رویکرد ستاد ملی روایت پیشرفت 🔻 چرا مسئله در کشور شکل نمی‌گیرد؟ چرا نمی‌توانیم در مقیاس ملی بروز لازم را پدید آوریم؟ قطعاً عوامل متعددی می‌توان برشمرد اما یکی از این عوامل مجموعه‌ای است که مستقیم مسئول این موضوع است یعنی: 🔻 چندماه پیش این ستاد درباره بایسته‌ها و آرزوهایش درباره روایت پیشرفت یادداشتی منتشر کرد که آخرش اینطور تمام می‌شود: "... راستش چرا میگویم من اگر بودم؟! که اساسا مسئولش خودم هستم و باید تلاش کنم که عزیزان روایت هایشان را بسازند. به خیلی روایت ها فکر میکنم و حتی فکر میکنم نمایشگاه های استانی باید طبق زیست بوم خودش باشد. اما چه کنم که من فقط ستادم و فقط می‌تواند دغدغه و جریان فکری ایجاد کند و هیچ دستش نیست." 🔻 وقتی نگاه دبیر یک ستاد ملی این باشد که ستاد است، پس چیزی دستش نیست و مبدأ تحقق اقدام ملی را به‌جای و از امکانات می‌بیند، باید هم امروز وضعیت مان این باشد. ستاد فقط مسئول دغدغه‌سازی است؟ این چه برداشت غلطی است. خب وقتی نمی‌توانید کاری کنید، چرا می‌پذیرید؟ پس خیلی نباید تعجب کرد ازاینکه امروز از عدم آگاهی مردم نسبت به پیشرفت‌ها گلایه کنند و تأسف بخورند. 🆔 @taalighat
📝 سال نو و محاسبه جنس سلوک با انقلاب اسلامی (استقبالی از فرمایشات آغاز سال رهبری) 🔻 محاسبه و مراقبه گاهی موردی و روزانه است و گاهی کلان و سالیانه. و اتفاقاً هردو فوایدی دارد. امام راحل انقلاب را با قواعد سلوکی معرفی می‌کنند و مسیری برای یک تکامل جمعی. پس در این باید قواعدی را رعایت کرد. 🔻 سخنرانی ابتدای هر سال آقا به‌مثابه یک سالیانه است. اینکه نقاط قوت و ضعف سالیانه خود در مقیاس ملی را مرور کنیم. این محاسبه زمینه شناخت موقعیت کنونی با مختصات واقعی آن را می‌دهد تا ابتدای سال کنیم که ضعف‌ها را تکرار نکنیم و بر امور بایسته داشته باشیم. 🔻 کانونی ترین نکته‌ای که هم روز اول سال مورد اشاره آقا بود در حوزه داخلی و بایسته‌های است و در حوزه خارجی شناخت قدرت و موقعیت و راهبرد اقدام بین‌المللی بود. 🔻 باید خط به خط این بیانات را به‌صورت طلبگی کرد اما فقط یک نکته را برجسته می‌کنم: 🔹 مسئله و مقدمه بودن آن برای مسئله حیاتی است. هرکدام از ما و جريان‌های سیاسی ببینند چه نسبتی با این امر دارند؟ 🔹 مدل ما و برآیند آن ترویج امید است یا یأس؟ 🔹 مدل ما و برآیند آن ترویج امید است یا یأس؟ 🔹 مدل ما و برآیندش ترویج امید است یا یأس؟ 🔹 مدل های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ما چگونه است؟ چطور داریم همه چیز را از نقطه تاریک آن می‌بینیم. 🔻 رفقا بد نیست خودمان را با سنجه آقا محک بزنیم. دم انتخابات به اسم چه بلایی سر ذهن جامعه آوردند؟ این بلیه و و غش کردن به سمت دیدن عیوب و غفلت و نادیده گرفتن دارایی‌ها قطعاً یک روحی و نارسایی است که باید درمان شود. 🔻 وقتی این بیماری در روح انسان گسترش پیدا کند، دیگر وجهه روح انسان به‌نحوی تغییر می‌کند که نمی‌تواند هیچ امر مثبتی را ببیند و یا اگر دید آن را باور کند. وقتی این مدل در جمعی توسعه پیدا کرد با و یأس آفرین مواجه خواهیم بود که نه تنها خودشان که ديگران را نیز آسیب می‌زنند و از همه مهمتر موجب برهم خوردن نسبت افراد با می‌شوند. 🔻 کاروان انقلاب با انرژی است که حرکت می‌کند. یعنی نابود کردن کاروان انقلاب برای ادامه دادن به این مسیر تاریخی. محاسبه کنیم رفتارهای جزئی ما در کلان چه آثاری دارد. 🔻 توجه کنیم رفتار ما در شکل‌گیری محیط اجتماعی اثرگذار است. امروز محیط عمومی محیط اعتماد و امید است یا بدبینی و یأس؟ نقش ما و رفتار ما چه بوده است؟ ما به این محاسبه محتاجیم. 🔻🔻🔻🔻 🆔@taalighat
حجاب‌نوشت (4) مرز بین اقتدار و اختناق 🔻 برخی تجربه‌های تلخ از مواجهه اشتباه پلیس با بدحجابان وقتی در ماجرای مهسا ضرب شد، نتیجه آن چشم‌پوشی از هرنوع ورود حاکمیت در مسئله حجاب شد. همین خلط بین و اختناق باعث شد عنصر مهمی را کنار بگذاریم. 🔻 در دفاع از این عزیزان بگویم: بله خشونت و بگیر و ببند بد است. مردم را دو دسته کردن و در مقابل حاکمیت قراردادن بد است. سرمایه‌سوزی است. نبايد جامعه را به‌سمت پلیس_مردم یا حاکمیت_مردم سوق داد. این‌ها صحیح اما هر اقتداری خشونت نیست. و اقتدار جایگزین سایر راه‌های ایجابی هم نیست. 🔻 اقتدار، الزاماً خشونت نیست. اقتدار یک تلقی اجتماعی است. اقتدار ابزار فصل‌الخطاب اجتماعی است. اقتدار احترام به مرزبان است. اقتدار بازتاب یک در مواجهه با حاکمیت است. اقتدار پدری کردن است از موضع پدر، که محبت او ادراک می‌شود هرچند با اخم و تشر و گاه تندی باشد. اقتدار محبت است اما با ابراز جلال نه جمال. 🔻 نوعی بروز احترام عمومی به قانون است. جامعه‌ای که در آن نیروی انتظامی اقتدار دارد، یعنی جامعه‌ای که بیشتر در آن قانون محترم است. اقتدار یعنی ترجمان احترام قانون و البته بین این دو نوعی دیالکتیک و تعامل دوسویه برقرار است. پس خاستگاه اقتدار فرهنگ است آن هم فرهنگ عمومی است. 🔻 با اقتدار است که آن بچه سرکش که کمتر تن به نظم و انضباط می‌دهد، کرنش می‌کند. با اقتدار است که جوانی که باد در سر دارد و از سر میخواهد هنجارشکنی کند، عقب می‌نشیند. با اقتدار است که های آماده برای عبور از قانون سست می‌شود. 🔻 اقتدار رمز بقا و دوام قانون و تضمین‌کننده است. اقتدار مهم است. محترم است. راهبردی است. اما از آن غفلت می‌کنیم. اما اقتدار را اختناق و بگیر و ببند ترجمه می‌کنیم و عملاً خودمان را از آن محروم می‌کنیم. جامعه‌ای که در آن قانون محترم نباشد، سامان نمی‌پذیرد و سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. 🔻 بیان مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز عید فطر که فرمودند: "یقیناً نظام جمهوری اسلامی درصدد آن نیست که کسانی را بزور وادار به دین‌داری کند امّا در مقابل دینی هم وظیفه دارد؛ نباید کوتاهی کنیم، و مسئولین و آحاد مردم و آمرین به معروف و ناهین از منکر، در این زمینه وظیفه‌ی خودشان را باید انجام بدهند." دلالت‌های فراوانی دارد از جمله اینکه نبايد نقش حاکمیت در اجرای قانون و پاسداشت حدود الهی را انکار کرد و نادیده گرفت. و البته بی‌شک با عنایت به ده‌ها فرمایش دیگر ایشان از وجوه ایجابی نیز نباید غافل شد. 🔻 حال باید بیاندیشیم راهبرد که دارای مرز واضح با خشونت یا همان بگیر و ببند باشد، چیست؟ 🔻🔻🔻🔻 🆔 @taalighat