eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 به مناسبت ۱۴ تیر سالروز درگذشت آیت‌الله 🔹آیت الله دکتر خواهرزاده در بزرگداشت ایشان که در تاریخ ۹۷/۱۰/۸ برگزار شد ضمن سخنانی بیان داشتند: ✨"خصوصیت ایشان این است که ایشان یک شخصیت ایران‌دوست بودند و این ارث را از پدرشان داشتند... مرحوم مؤسس حائری یزدی، پدر ایشان، متوفی به 1315 هستند. مقاومت ملی برای مصرف اجناس وطنی را ایشان آغاز کرده بود... مادرم می‌گفت: «پدرم ما بچه‌ها را جمع می‌کرد و می‌گفت چای نخورید [در آن زمان چای در ایران تولید نمی‌شد]. پول چای را من به شما می‌دهم. سکنجبین بخورید و مابقی پول‌اش را بریزید در قلک‌تان. چیز خارجی نخورید». ✨همین دایی بنده، استادم، مرحوم حائری می‌گفتند: «زمانی که بچه بودم مرا با برادرم [ آیت‌الله ] برای خرید لباس فرستادند. برادرم یک پارچه وطنی انتخاب کرد. یعنی پارچه بافته ایران بود. [در آن زمان کارخانه نبود] برای من هم همان را انتخاب کرد. من آن پارچه را دوست نداشتم. گفتم من نمی‌خواهم. برادرم به من تند شد. آمدیم منزل. پدرم من را به داخل اتاق کشید و گفت: چرا انتخاب نکردی؟ گفتم: من گاواردین دوست داشتم. مرحوم پدرم گفت: آن گاواردین را کارگران خارجی بافته‌اند. این پارچه وطنی را کارگران خودمان بافته‌اند. آنها به انتظار تو بافته‌اند. برای من و تو بافته‌اند. و خلاصه مرا قانع کرد». وقتی از اتاق بیرون آمدم پدرم به برادرم گفت: «مرتضی! مهدی را باید قانع کرد. به زور و به ولایت با او صحبت نکن». ایشان می‌گفت بعد من هم رفتم و پارچه وطنی خریدم. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
(نوه مشهور به ) از شاگردان ممتاز در سال ۱۳۲۳ق مقارن با جنبش بنا به درخواست مردم قزوين به زادگاهش برگشت تا به ارشاد و موعظه مردم بپردازد. وي سپس به تهران آمد و پس از مباحثات علمي با ، از او نيز اجازه اجتهاد گرفته به قزوين مراجعت نمود. حاج ميرزا ابوتراب پس از مدتي بار ديگر به تهران مهاجرت نمود و هر چند وقت سفري به قزوين انجام مي‌داد. وی در اين دوران هم رأي و هم نظر با حاج شيخ ‌فضل‌الله نوري در صف منتقدان قرار گرفت و با ايراد خطابه‌ها و نگارش رساله‌ها و مکتوبات متعدد به طرفداري از پرداخت. وي از سال ۱۳۴۰ق به بعد تقريباً در تهران ساکن شد و در واقع در جنوب خيابان البرز و چهارراه حاج محراب که نزديک منزلش بود نماز جماعت برگزار مي‌کرد و به موعظه و ارشاد مردم و نشر احکام و فضائل اسلامي مي‌پرداخت. حاج ميرزا ابوتراب روز دوشنبه ۱۸ تير ۱۳۳۵ به سن ۹۸ سالگي در تهران درگذشت و در به خاک سپرده شد. 📚از آثار ایشان کتاب در دفاع از مشروطه مشروعه است که برخی آن را به شیخ فضل‌الله نوری نسبت میدهند اما بنابر تحقیق نوشته مرحوم میرزا ابوتراب است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تذکرة الغافل.pdf
6.69M
📚 متن کتاب ✍ شهرتي وجود دارد که تذکره الغافل را به شيخ فضل الله نوري منسوب مي‌کند. في المثل در یک نسخه خطي از آن، این رساله را «از بيانات و مقالات مرحوم مغفور... حاج شيخ فضل الله نوري شهيد...» مي شمارد. 🔹عدم ذکر نام مولف در کتاب و نيز مشابهت کلي مندرجات آن در نقد مشروطيت با اظهارات شيخ نوري نسبت به مشروطه (در دوران استبداد صغير) مسلما در ايجاد اين شهرت و دوام آن بي تاثير نبوده است. 📖خوشبختانه نويسنده تذکره، رد پاي مشخصي از خود باقي گذارده که بر پايه آن مي توان هويت وي را دقيقا معلوم ساخت. او صراحتا در اوايل رساله ، خواننده را براي آگاهي بيشتر از نظريات خويش، به کتاب «سوال و جواب عقل عاقل» ارجاع مي دهد و مي دانيم که «سوال و جواب عقل و عاقل» در اصول دين ، يکي از تاليفات آيت الله حاجي است. 🔹وی در و در زمره همرزمان فعال حاج شيخ فضل‌الله و نظريه پردازان جناح مشروعه خواه قرار داشت، چندانکه می‌توان وي را همسنگ ميرزاي نائينی، در بين مشروعه خواهان شمرد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗓 به مناسبت ۲۸ ذی‌القعده سالروز درگذشت آیت‌الله در سال ۱۳۹۱ش 🎞 قسمتی از آیت‌الله انواری که در آن به بیان روند تحصیل خود در و برخی از اساتید معظمشان می‌پردازند. 🔹در ضمن، خاطره‌ای شیرین از فعالیت فشرده علمی، تبلیغی و سیاسی خود که سرانجام منجر به زندانی شدن ایشان شد ذکر می‌فرمایند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🥀به مناسبت (ع): ✍ آیت‌الله در تکملة آمل الآمل ج۱ ص۳۹۷ در شرح حال پدر بزرگوارش آیت‌الله سید طاهر صدر که از علمای بزرگ بود، چنین حکایت می‌کند: ✨ «هنگامی که از تجهیز پیکر پدرم (سید طاهر صدر) فراغت یافتند، تابوتش را به صحن شریفِ [امامین کاظمین(ع)] آوردند. پس از زیارت، بنا بر وصیتش، خود بر پیکرش نماز خواندم. ✨هنگامی که بدنش وارد سرداب قبر شد تا آن را در لحد جای دهند، حاج ملا زمان مازندرانی که در جلوی درب سرداب، کنار من ایستاده بود، گفت: الله اکبر! و لرزه‌ای بر اندامش افتاد. به ایشان عرض کردم: چه چیز شما را به وحشت انداخته؟ فرمود: این حضرت حجت صاحب‌الزمان(ع) است که حضور یافته و اکنون در داخل سرداب‌اند. من عطر مبارک ایشان را می‌شناسم.» 🔹مرحوم از تربیت شدگان و از شاگردان و در حکمت، متوفای ۱۳۲۲ق/ ۱۲۸۳ش و مدفون در پشت سر امامین کاظمین(ع) در داخل رواق مطهر می‌باشند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت حادثه گوهرشاد در تاریخ شنبه۲۱ تیر ۱۳۱۴ش ✍ آیت‌الله ( پدر آقای )از علمای مجاهد و فعال در حادثه بود که بیش از یک ساعت بر روی منبر مسجد، علیه سیاستهای دین‌ستیز سخن گفت. شاید دو ماه در مشهد تحت تعقیب بود و پس از بازداشت، ایشان را به تهران آورده و مدتی زندانی و پس از آن در تهران تبعید و تحت نظر بود. 🌱 مرحوم محقق خراسانی در این مدت، حق هیچگونه فعالیت دینی نداشت و با کشاورزی امرار معاش می‌کرد. 🔸اتاقی اجاره کرد که تنها گنجایش همسر و بعضی از فرزندان کوچک او را داشت و خود ایشان و پسر بزرگشان در حجره‌ای گرفته و در آنجا اقامت داشتند. 🔹تا آنکه با سقوط رضاخان توانست دوباره بر منبر وعظ و خطابه بنشیند و مردم تهران از کلمات دلنشینش بهره‌مند شوند. 📷توضیح تصویر: این تصویر نخستین تصویر مرحوم محقق خراسانی پس از آزادی از زندان است. نفر دوم از سمت چپ نیز مرحوم فرزند ایشان است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت سالروز درگذشت آیت‌الله در تاریخ ۲۲ تیر سال ۱۳۵۱ش 📷(ردیف نشسته، نفر وسط) ✍ آیت‌الله مشکوری که در نجف تولد یافته و در حوزه نجف تحصیلات خود را به پایان رسانده بود، به ایران و در محله قلهک تهران سکونت یافت. ✨از جمله اقدامات آیت الله مشکوری در محله قلهک تهران: ✓تأسیس «دین و دانش» جهت ایجاد فضای آموزشی عاری از فساد برای دختران؛ ✓ مبارزه با منکرات و تعطیل نمودن مغازه‌های شراب‌ فروشی در محله قلهک؛ ✓ ممانعت از ساخت سینما در محله قلهک توسط رژیم پهلوی که زمینه‌ساز ترویج فساد در منطقه بود؛ ✓تأسیس هیأت جوانان قلهک؛ ✓ تأسیس مسجد و حسینیه اعظم؛ ✨ _کاشانی در وصف این عالم وارسته می‌فرمایند: «عالم عامل آیت الله مشکوری از چهره‌های برجسته روحانیت در تهران بود و مردم شمیرانات به ایشان ارادت و علاقه فراوان داشتند. ورع و تقوا، ادب، تواضع، صفا و صمیمیت او همگان را به خود جذب نموده بود و اهتمام این عالم بزرگوار به دو اصل ارزشمند و حیاتی اسلام یعنی امر به معروف و نهی از منکر جرأت را از عناصر فاسد در تظاهر به گناهان سلب نموده بود. در آن روزگار، خیابان‌های تهران غرق در فساد و عیاشی و هرزگی بود؛ اما چهره‌ای پاکیزه و آراسته داشت. مساجد تهران غالباً از جوانان خالی بود؛ ولی جوانان (آنجا) به نماز و مسجد این عالم عالی‌قدر اقبال داشتند. مخصوصاً در طرح مباحث فکری و بیداری جامعه اسلامی‌‌ در برابر کفر و نظام سیاه طاغوت نقش مؤثر داشت و از مصادیق آیه «انّما یخشی الله من عباده العلماء» بودند.» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت سالروز درگذشت آیت‌الله ؛ ✍ این عالم ربانی در مشهد متولد شد و دروس مقدماتی و سطح را در همان دیار فراگرفت و در درس خارج مرحوم شرکت کرد. 🔹همزمان با حادثه و فشار دولت رضاخان بر علما و روحانیون، آیت‌الله قدوسی به عراق مهاجرت کرد و به مدت ۱۳ سال از محضر اساتید بزرگ حوزه کربلا و نجف از جمله آيات عظام ، و بهره برد. آیت‌الله قدوسی پس از تکمیل تحصیلات خود به ایران بازگشت و به اصرار مردم محله در این منطقه ساکن شد و به امامت جماعت و تبلیغ و تربیت در (عج) پرداخت. 🔸این عالم وارسته در تاریخ ۲۳ تیر ۸۷ در سن ۱۰۰ سالگی دار فانی را وداع گفت. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 تصویر: مرحوم صاحب همراه با عده‌ای از روحانیون تهران در مسجد شاه سابق (مسجد امام خمینی فعلی) در زمان ✍ هنوز هم وقتی در بازار تهران قدم می‌زنم، می‌بینم مردمی که می‌خواهند آدرس را بپرسند می‌گویند: آقا! کدام طرف است؟! بعضی‌ها هم انگار تعمدا «شاه» آن را غلیظ‌تر می‌گویند و انگار می‌خواهند مدحی نثار محمدرضا کنند. یکبار به یکی از آنها گفتم: این شاه که به مسجد می‌چسبانید می‌دانید کدام شاه است؟ گفت: حتما محمدرضا یا رضا پهلوی! گفتم: نه؛ منظور بانی آن است. 🔹از اینها بگذریم، یک نکته تاریخی پژوهشی در همین باب به صورت پرسش مطرح می‌کنم؛ شما به آن فکر کنید؛ من هم ان شاء الله بعدا جواب آن را عرض می‌کنم: 📃وقتی مربوط به همین مسجد را که در گذشته به آن هم می‌گفتند، بررسی می‌کردم دیدم در برخی از گزارشات ساواک از این مسجد به «مسجد امام» تعبیر شده! فکر کنید خود ساواکی‌ها خیلی وقتها به این مسجد، مسجد امام می‌گفتند، نه مسجد شاه. اما بعضی از مردم ما هنوز مقید به «مسجد شاه» هستند. ⁉️ حالا سؤال: آن زمان که امام خمینی (ره) هنوز آیت‌الله خمینی بود، چرا خود حکومتی‌های پهلوی هم به مسجد شاه مسجد امام می‌گفتند؟! 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🍃 در پاسخ به سؤال گذشته درباره نامیدن به «مسجد امام» در برخی اسناد ساواک. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗓 روز گذشته سالروز شهادت آیت‌الله از رهبران در ۲۴ تیر ۱۲۸۹ش بود. ✍ چندی پیش تصاویری از خانه رو به ویرانی در تقدیم شد. همان خانه‌ای که در مقابل جناب شیخ مورد اصابت گلوله قرار گرفت و بعد از شهادت هم ماه‌ها بدنش در آن خانه به امانت سپرده شد. 🍂 اما گویا خانه سید عبدالله بهبهانی در هم چندان وضعیت بهتری ندارد. همان خانه‌ای که سید در آن به ضرب گلوله چهار فرد مسلح به شهادت رسید. خانه‌ای که خود یک تاریخ بود و در سایه بی‌توجهی‌ها اندک‌اندک محو می‌شود. 🎞 توضیح فیلم: برشی از مستند «تهران که باغ بود» ساخته حسن کاوه‌زاد 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 نفر اول از راست: (شوهرخواهر )، نفر از اول از چپ: جلال آل احمد نفر دوم از چپ: حجت الاسلام (برادرزاده جلال) 🗓 به مناسبت ۵ ذی الحجه درگذشت محدث ارموی در سال ۱۳۹۹ق برابر با ۵ آبان ماه ۱۳۵۸ و مدفون در حرم حضرت عبدالعظیم (ع) 💡بیانات رهبر معظم انقلاب درباره مرحوم محدث ارموی در تاریخ ۹۱/۱/۲۸: 🔹مصحّح این کتاب (کتاب النقض) - مرحوم محدّث اُرموی - خیلی زحمت کشید برای این کتاب و هیچ هم از او قدردانی نشد؛ من خواهش میکنم در این کاری که دارد انجام میگیرد، از مرحوم محدّث واقعاً قدردانی بشود. خب، مرد بسیار فاضلی بود؛ محدّث یک چیزی شبیه - یعنی واقعاً همان‌جور تیپی - بود. من ایشان را از نزدیک دیده بودم، کاملاً میشناختم. این کتاب النّقض و ملحقات نقض را هم من خودم از ایشان شخصاً خریدم. ایشان این کتاب را یک دوره، دو دوره، سه دوره، در دستمال میگذاشت -از این دستمالهای ابریشمی- و با خودش راه می‌برد؛ این‌جوری میفروخت کتاب را این مرد ملّا و فاضل! ایشان داماد مرحوم آسید احمد طالقانی یعنی شوهر خواهر جلال آل‌احمد بود؛ و خب آدمی بود که میتوانست در محافل ادبی و هنری آن روز شناخته شده باشد؛ امّا کسی به ایشان خیلی توجّهی نمیکرد، از بس آدم خوددار و دارای عزّت نفس و عفّت نفسی بود. از او واقعاً باید تجلیل بشود؛ او مجاهدت کرد که این کتاب را تصحیح کرد و چاپ کرد و آورد به بازار و در اختیار این و آن قرار داد والّا اصلاً کسی این کتاب را نمیشناخت. علی اىّ‌ حال این کتاب، بسیار کتاب خوبی است. این از لحاظ ادبی و نثر. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 آیت‌الله سمت راست آیت‌الله کاشانی، همراه با جمعی از روحانیون تهران در منزل ایشان. ✨سید شمس‌الدین ابهری: 🌱 متولد: ۱۳۲۴ق در ابهر؛ 🔹از شاگردان ، آیت‌الله حجت و آیت‌الله در قم و آیت‌الله در نجف؛ ✍ آیت‌الله ابهری با تکمیل تحصیلات و وصول به مقام اجتهاد به ابهر بازگشت و در مسجد جامع ابهر باقامه جماعت و وظائف دینى پرداخت تا در سال ۱۳۶۲ ق و غائله توده‏اى‏هاى آذربایجان مجبور به مهاجرت به تهران گردید و البته مورد استقبال مردم قرار گرفت. ✨ایشان چند سالى در و بعد در مسجد باب‏الحوائج خیابان صفا (در خیابان ۱۷ شهریور) به اداء وظیفه دینى اشتغال یافت و با ارتباط نزدیکی پیدا کرد و در سفر و حضر با ایشان همراهی می‌کرد. 🍂 آیت‌الله سید شمس الدین ابهری در تاریخ ۲۶ تیر ۱۳۵۱ش مصادف با ایام فاطمیه دوم در سال ۱۳۹۲ق كه در منزلش مجلس سوگوارى منعقد بود در اثر سكته قلبى دار فانی را وداع گفت و پس از تشییعی باشکوه به شهر مقدس قم، در جنب وادى‏السلام قم مدفون گردید. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
دهه ۱۳۶۰. شهید آیت‌الله حاج در کنار آیات: شیخ محمدمهدی و شیخ در 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
دهه ۱۳۷۰. آیت‌الله در حال قرائت در کنار جمعی از مومنین 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 حرکت آیت‌الله کاشانی به همراه جمعی از علما و توده مردم جهت اقامه در منطقه جوادیه تهران. 🔹این حرکت یکی از اجتماعات گسترده مردمی در سال ۱۳۲۷ به شمار می‌آمد که در مهر ماه به وقوع پیوست. 💡از نکات قابل تأمل آن است که مدتی بعد از ۳۰ تیر ۱۳۳۱ جبهه ملی در مقابل آیت‌الله کاشانی ایستاده و از هیچ تحقیر و تخریب و تهدیدی فروگذار نکردند که متأسفانه در مردم هم اثر گذاشت. 🔸نوشته‌اند در این زمان وقتی آیت‌الله کاشانی در مسجد خود در خیابان پامنار به نماز می‌ایستاد تنها پنج شش نفر به او اقتدا می‌کردند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 آیت‌الله میرزا محمدباقر آشتیانی در کنار آیت‌الله حاج 🗓 ۱۱ ذی‌الحجه ۱۴۰۴ سالگرد درگذشت حاج ✍ این عالم فرزانه که فرزند بود و تولیت را برعهده داشت، اواخر عمر شیخ‌العلمای تهران محسوب می‌شد. ایشان نمایندگی آیت‌الله خویی در تهران را برعهده داشت و پیوسته با همراه بود و از یاران مبارز نهضت پشتیبانی می‌کرد. پیام امام خمینی به مناسبت رحلت آیت الله آشتیانی، حاوی نکات قابل توجهی در تبیین شخصیت وی است: بسم الله الرحمن الرحیم انالله و انا الیه راجعون خبر تأسف و تاثر آور رحلت عالم متقی مهذب و فقیه ارزشمند و متعهد، حضرت حجت الاسلام و المسلمین مرحوم آقای حاج میرزا محمد باقر آشتیانی رحمه الله علیه موجب نگرانی و تالم شد. این جانب ایشان را از جوانی می شناختم و آنچه از ایشان دریافتم تقوا و صفای باطن، اخلاق کریمانه و اشتغال به علم و عمل بود. خاندان محترم ایشان از اساتین فقاهت و چهره های بارز بین علما و فقها بودند و خدمت ها به علم و حوزه های علمیه نمودند و (جزاهم الله عن الاسلام خیرا.) این جانب فقدان این بزرگوار را به حوزه های علمیه و علمای معظم خصوصاً علمای اعلام تهران دامت برکاتهم و به خاندان و بستگان محترمشان تسلیت عرض [می‌کنم]... 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗓 ۱ مرداد سالگرد رحلت فقیه و عارف عظیم الشأن آیت‌الله ✍ قسمتی از پیام رهبر فرزانه انقلاب به مناسبت رحلت ایشان: این روحانى پرهیزکار و پاک نهاد بخاطر تربیت جوانهاى‌ مؤمن‌ و معرفت جوى در طول دهها سال، حق بزرگى بر گردن همه‌ى مشتاقان معارف اسلامى دارد و امید است برکات ناشى از نفس پاک و مؤثر ایشان همواره مستدام گردد. خداوند روح مطهر او را با اولیائش محشور فرماید. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 استاد جاودان در سنین جوانی در محضر استاد خود آیت‌الله حق‌شناس 🗓 به مناسبت ۱ مرداد سالگرد رحلت فقیه و عارف عظیم الشأن ✨حاج درباره استاد خود آیت‌الله حق‌شناس می‌نویسند: ✍«شب بيست يكم محرم سال 1373 قمري مطابق با سال 1331 شمسي ‎محمدحسين_زاهد به لقاء الهي رفت. ايشان وصيت كرده بود كه براي اداره و امامت نماز مسجدشان، آيت ا... حق‎شناس را دعوت كنند، و فرموده بود كه: «ايشان علما و عملا از من جلوتر است.» بزرگان محل و سرشناسان اهل مسجد به قم مي روند، و به محضر آيت ا... بروجردي (ره) مي‎رسند، و از ايشان درخواست مي كنند كه حاج آقاي حق‎شناس را براي امامت مسجد امين‎الدوله كه در كوچه چهل تن بازار تهران واقع بود، مأمور كنند. آيت الله بروجردي طبق نقل كساني كه در اين جمع به محضرشان رفته بودند، فرمودند : «شما فكر نكنيد، يك طلبه است كه به تهران مي آيد، شما مرا به همراه خود به تهران مي بريد.» ✨آيت الله حق‎شناس مي فرمودند: «بازگشت به تهران براي من بسيار گران بود. قم براي من، محل پيشرفت و ترقي علمي و عملي بود و به هيچ وجه ميل به آمدن به تهران را نداشتم.» روزهاي سختي بر ايشان گذشته بود. به مشورت با امام رضوان‎ا... عليه مي روند، ايشان مي فرمايند: «وظيفه است، بايد برويد.» عرض مي كنند: «شما چرا نمي رويد؟» ايشان مي فرمايند: «به جدم قسم اگر گفته بودند: روح ‎الله بيايد، من مي رفتم.» 🔹آیت‌الله حق‌شناس بعدها علاوه بر اداره تولیت را برعهده گرفتند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ به مناسبت ۱۳ ذی‌الحجه سالگرد رحلت آیت‌الله در سال ۱۳۸۹ق برابر با ۱ اسفند ۱۳۴۸ش 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📖 برشی از زندگینامه خودنوشت : ✍حدود سنه 1304 در قرب خانه مسکونی موروثی از جدمان بنا شد. بانی آن مرحوم حاج سید حسین لاریجانی بود و در آن اوان مرحوم حاج میرزا سید حسن ... پسرخاله حقیر، از نجف مراجعت کرده و در آن مدرسه حجره گرفت. من روزها می رفتم در حجره ایشان و درس می خواندم از امثله و صرف میر شروع کردم ... ▪️ بالجمله تا حدود سنۀ 1307 حقیر به حد بلوغ شرعی رسیده بودم و مشغول به خواندن سیوطی و جامی شده بودم ... در سنه 1309 مرحوم حاج والد مجلسی جشنی مهیا کرد جمعی را دعوت کرد و مرحوم آقا عمامه بر سر من گذاشت. ▫️در سنه 1310 بعد از مرتفع شدن مرض وبای عمومی بر حسب نذری که مرحوم حاج والد کرده بود مرا با حاجیه بی بی در پالکی نشاند و خودش قاطر (سوار) شد و در قافله که مرحوم حاج هم بود با هم مشرف شدیم به مشهد رضوی. ▪️بعد از مراجعت از مشهد در سال 1311 در مدرسه دانگی حجره مستقل گرفتم و ماه پنج قران که وظیفه طلاب بود قبض می کردم و کتابخانه آن مدرسه که قریب پانصد جلد کتاب داشت... من نائب کتابدار بودم که کتاب ها را به طلاب می دادم و قبوضات می گرفتم و هر سه ماه تجدید نظر می کردم... ▫️و در پیش مرحوم حاج محمدعلی پسر مرحوم آخوند درس نجات العباد و قدری اخلاق خواندم در خانه ایشان کوچه حیدر اعظم و او عالم متقی زاهد درویش منش بود صنایعی از قبیل ساعت سازی و صحافی و نقشه کشی و نجاری و غیرها داشت،... موعظه بسیار مؤثر داشت گاهی پیاده با ایشان به حضرت عبدالعظیم مشرف می شدیم... ▪️برای بعض مباحثه ها به هم میرفتم. رفقا و هم مباحثه من در آن زمان در مدرسه پای منار یکی آقای حاج امام جماعت شد چهارسوق و یکی آقای حاج میرزا ابوالقاسم [آیت‌الله ] پسر مرحوم حاج سید مصطفی کاشی و... و با أبناءِ تجّار و اعیان هیچ وقت مربوط نشدم تقید به لباس و خوراک نداشتم هر چه بود می پوشیدم و هر چه حاضر بود در خانه می خوردم. فقط کتاب که اسباب کار طلبه بود مهیا می کردم... 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🖋️در آن سالهای پس از سقوط رضاخان، پس از سالها مقابله با روحانیت و برداشتن عمامه از سرها، آیت‌الله حاج که در و به تربیت طلبه اشتغال داشت، طلبه‌ها را تشویق می‌کرد زود لباس روحانیت به تن کنند و هدفشان این بود که در این شرایط، حضور روحانیت در محیط اجتماعی بیشتر به چشم بخورد. 🍃 فرزند ایشان حجت‌الاسلام می‌گفت: درآن موقع که حدوداً شش، هفت ساله بودم، گاهی پدرم ای بر سرم می‌گذاشتند و چون برایم تازگی داشت، خودم نیز شوقی داشتم. حدوداً نُه ساله که بودم، گاهی مرا به منبر می‌فرستاد. می‌گفت: «برو ، یک چیزی بگو.» در همان مسجد لرزاده، روی پلۀ اول یا دوم نشستم و مطلبی که مثلاً از کسی شنیده بودم، گفتم. او‌ می‌خواست این آمادگی را در من به وجود آورد. البته بعدها در دوران دبیرستان، حدوداً از پانزده، شانزده‌سالگی، لباس پوشیدم. حتی مدرسه هم که می‌رفتم گاهی که می‌دیدم با لباس نمی‌توانم سر کلاس بنشینم، توی دفتر لباسم را درمی‌آوردم و سپس سر کلاس می‌رفتم. روزی با لباس وارد اتاق پدرم شدم. عده‌ای نشسته بودند. ده، دوازده‌ساله بودم. وقتی وارد اتاق شدم و سلام کردم، پدرم بلند شد و گفت: «یاالله! بفرمایید و همه با حال تعجّب از جا برخاستند.» بعدها علّت آن را فهمیدم. آنها هم از پدرم سؤال کرده بودند و ایشان به آن‎ها فرموده بود: «می‌خواهم ساخته شود، بفهمد لباس‌ روحانی‌ پوشیدن یعنی چه.» 🗓️ آیت‌الله شیخ علی‌اکبر برهان سال ۱۳۳۹ش روز ۱۵ ذی حجه در سفر حج وفات نمود و پیکر مطهرش در قبرستان جده به خاک سپرده شد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ در سال‌های ستیز با اسلام و روحانیت، بسیاری از اهل علم برای آنکه از سر او در امان بمانند یا مجبور نباشند عمامه از سر بردارند، به شهرهای دور از جمله هجرت می‌کردند. ✨از جمله مرحوم که از تهران به نجف و مجاورت امیرمؤمنان(ع) کوچ کرد و در همین دوره بود که از محضر آیت‌الله بهره برد. 📖 ایشان در سال ۱۳۱۵ش کتابی به نام در فضیلت نجف اشرف به رشته تحریر درآورد که در آغاز این شرایط دشوار زمان اشاره دارد: «و بعد چنین گوید غوطه ور دریای عصیان و جهالت، گم‌گشته وادی نیران عمل و ضلالت، علی اکبر بن علی الطهرانی المدعو بالبرهان عفی عنهما ربهما و ادخلهما الرضوان. اینک که سنه ۱۳۵۵ قمری می‌باشد، چنان دست جور اهل ظلم و عدوان برای ستیز مراتب امتحان مبسوط گردید که کشتی ایمان کثیری از مسلمانان بانقلاب طوفان بحر ستم مخالفین قرآن مبتلا گردید و جمع قلیلی از ایشان پراکنده و پناهنده به بلاد بعیده و اماکن متبرکه گردیده‌اند. ✨از آن جمله این بنده شرمنده است که ملتجی به آستان ملائک پاسبان عرش نشان شاه ولایت حضرت مولی الموالی امیرمومنان علیه صلوات الله الملک المنان گردیده‌ام.» 📜 تصویر بالا دو صفحه نخست کتاب القطره است که توسط اینجانب و برخی دوستان، تصحیح و تحقیق شده اما متأسفانه تاکنون منتشر نشده است. 🍃🌸 مبارک باد 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 سه تن از علما و مراجع پایتخت که با دربار پهلوی ارتباط داشتند. از راست: نفر دوم: امام جمعه تهران ، سوم: آیت‌الله فرزند ، چهارم: آیت‌الله ، نفر اول از چپ: آیت‌الله از نوادگان که در شبستان چهل‌ستون مسجد جامع بازار نماز میخواند و تدریس می‌کرد. 🔹آیت‌الله بهبهانی در زمان خود به نحوی رئیس به شمار می‌آمد و روابط او با دربار هم در راستای دفاع از اسلام و روحانیت بود. 🔹میرزا عبدالله چهلستونی (سعید) گرچه با دربار در ارتباط بود اما در برخی اسناد ساواک وی را «یکی از مخالفان سرسخت دربار شاهنشاهی و دولت» معرفی کرده‌اند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در زمره طلاب فاضل بود و در زمینه و تبحر والایی داشت. او بعدها لباس روحانیت از تن درآورد و در زمان پهلوی وارد مسئولیت‌های سیاسی متعددی شد. شخصیت علمی او و مقبولیتی که نزد حوزه و علما داشت باعث می‌شد در موارد متعددی واسطه میان دستگاه سلطنت و علما گردد. از همین رو بود که با از ایران در دی۵۷، ریاست به وی واگذار شد. اما سید جلال‌الدین طهرانی در سفر به و در جریان دیدار با ، ابتدا از سمت خود استعفا داد و سپس به دیدار ایشان رفت. 🎞 در فیلم بالا متن استعفای او در حضور خود وی و امام خمینی ره توسط خوانده می‌شود. 🍂 بعد از این جریان سید جلال‌الدین در فرانسه ماند تا آنکه در تاریخ ۱۰ مرداد ۶۶ از دنیا رفت و پیکرش در سال ۷۰ به ایران بازگردانده و در حرم مطهر رضوی که زمانی نیابت تولیت آن را برعهده داشت به خاک سپرده شد. 📚از وی حدود ۳۸۰ جلد نسخه خطی به جای مانده که وقف کتابخانه آستان قدس رضوی شده‌است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran