یک روز همراه #دخترم به #سید محمد(گلزار) رفتیم . #شادی رو به من گفت: مامان نگاه ، #عکس #بابا!!!
هر چه نگاه کردم چیزی ندیدم .
وقتی برگشتم #علی زنگ زد و #جریان را برایش تعریف کردم.
🍃🌷🍃
#علی خندید و گفت: واقعا #دخترم دیده #درست داره میگه ، من جام توی #گلزار #شهداست...
#ده روز بعد #خبر #شهادتش را آوردند...😭😭
🍃🌷🍃
#اولین بار که به #مرخصی آمده بود. اکثرا #گریه می کرد . و می گفت: #بچه ها در #محاصره #تنها هستند، #حضرت زینب(س)🌷 #تنهاست و ما باید #بریم دوباره #تصمیم گرفت که #بره.😭
🍃🌷🍃
#زمانی که به آنجا #می رود با همه #بچه های #پایگاه خداحافظی میکند و از همه #حلالیت می طلبد و می گوید: من #شهید میشوم ، #لباسم #امانت و#یادگار پیش شما باشد ...😭😭
🍃🌷🍃
در اولین #گفتوگویی که درباره #عملیات #استشهادیاش با #رهبران حزب الله از جمله #سید حسن نصرالله، دبیر کل کنونی #حزب الله لبنان انجام داد، اعلام کرد که:
این #شرط پدیرفته شد و #خودرو آماده شد. دوستش پس از #آماده کردن خودرو و جا سازی مواد منفجره به ایشان گفت که تصمیم حزب تغییر کرد.
و او باید #عملیات را به #اجرا بگذارد که با #مخالفت شدید ایشان مواجه شد و با بهانه کردن خودرو و این که #مالکیت خودرو با خودم است، با #موافقت یکی از #رهبران حزب الله خودرو در اختیارش قرار گرفت.
🍃🌷🍃
#صبح روز 11 نوامبر 1982 (آبان ماه 1361) بعد از #نماز صبح سوار #پژوی 504 خودش شد و از #ولایت پدریاس دیرقانون النهر خارج و به سمت صور به راه افتاد.
🍃🌷🍃
#جوانی #کم سن و سال بود، اما #افکاری #بلند در سر داشت، می خواست کاری #جاودانه انجام دهد و #شجره مقدسی را #پایه گذاری کند که تا #سالها و #دهه ها بعد بتواند #خار چشم دشمن صهیونیستی باشد.
🍃🌷🍃
چند روز بعد #روزنامههای رژیم صهیونیستی آمار این عملیات #شهادت طلبانه را 141#کشته و 10#مفقود اعلام کردند.
🍃🌷🍃
ایشان #ماشین خود را روشن کرده و با آ#خرین سرعت خود را به #طبقه اول ساختمان میکوبد ،در عرض تنها چند ثانیه #تمامی #ساختمان به تلی از #خاکستر تبدیل شد.
🍃🌷🍃
و بر اثر این #عملیات استشهادی 151# صهیونیست به #هلاکت رسیدند که جنازه های 10#نفر از آنها هرگز پیدا نشد.
به این ترتیب ،#اولین و #بزرگترین #عملیات #استشهادی مقاومت اسلامی علیه رژیم صهیونیستی انجام شد، #حزبالله #شهید را«امیر الاستشهادیون» (امیر شهادتطلبان) لقب داد و روز# شهادت ایشان را «روز شهید » #نام نهاد.
🍃🌷🍃
#حزبالله همه ساله #مراسم #بزرگداشتی در #سالروز این #عملیات #استشهادی #برگزار میکند و #سید حسن نصرالله #دبیرکل #حزب الله نیز در این مراسم #سخنرانی میکنند.
🍃🌷🍃
#نامگذاری «روز شهید» توسط #نصرالله
تا #سه سال بعد از #شهادت #شهید جز تعداد اندکی از #فرماندهان #حزبالله کسی از نحوه #عملیات و ایشان که آن را انجام داد خبر نداشتند.
🍃🌷🍃
این #سید حسن نصرالله بود که برای #اولین بار #نام #شهید را برد و از #چگونگی #انجام #عملیات سخن به میان آورد تا #نامش برای #همیشه #لرزه بر پیکره رژیم صهیونیستی بیندازد.
🍃🌷🍃
#سید حسن نصرالله #دبیرکل #حزبالله #لبنان که در آن زمان از #سران این حزب بود، #سه سال بعد از آن حادثه یعنی در 16#فوریه 1985#در مراسم #گرامیداشت یاد #شهدای #مقاومت در منطقه دیر #قانون النهر #زادگاهش پرده از #راز این #عملیات برداشت.
🍃🌷🍃
و ضمن بر #عهده گرفتن #رسمی #مسئولیت آن #عملیات روز 11#نوامبر را #روز #شهید #نامید و گفت: ما این روز را به عنوان #روز #شهید #حزبالله انتخاب کردیم؛ چرا که روز #شهادت #نخستین #استشهادی #تاریخ ما یعنی #شهید احمد قصیر بود.
🍃🌷🍃
در آن روز #شارون وزیر جنگ وقت اسراییل با چهرهای سرشار از
#شکست بر بالای آوارها ایستاده بود. این روز برای ما روز #شکر و #بشارت و #آرزوهای بلند #پیروزی بود که به #برکت #خونها و #فداکاریها به دست آمد.
🍃🌷🍃
در #عمليات والفجر 2 و 4 نيز در سمت #معاون گردان #حضرت #سيد الشهدا ( ع )⚘ و در #عمليات خيبر با سمت ف#رماندهي گردان #حضرت #علي اصغر (ع )⚘شركت #فعال داشت كه ایشان زخمي شدو به پشت #جبهه منتقل شد.
🍃⚘🍃
اما بعد از دو روز استراحت در بيمارستان مستقيماً به #جبهه برگشت، #عصازنان فرماندهي گردان #حضرت قاسم ( ع )⚘را بر عهده گرفت، در #عمليات بدر ،#فرمانده گردان #حضرت قائم (عج)♡بود كه طي اين عمليات از #ناحيه سر به شدت #مجروح شد.
🍃⚘🍃
در اين زمان از سوي #فرماندهي سپاه ، #مسئوليت بالا تري چون#معاونت تيپ يا #مسئول طرح #عمليات تيپ به ایشان پيشنهاد شد امابه واسطه #علاقه اش به #گردان
#علي اصغر ( ع )⚘ نپذیرفت و در حد#فرماندهي اين گردان در #عمليات كربلاي 8 و#عمليات نصر 7 شركت كرد.
🍃⚘🍃
دوست ایشان #شهید آسال همسرشان را به شهید مصطفی علمدار معرفی کرد، خانم ایشان دوست همسر #شهید آسال بود، به همسر ایشان گفتند قبل از ازدواج یک ماهی برو وضعیت جسمی ایشان را ببین بعد با ایشان ازدواج کن.
🍃🌷🍃
همسرشان در جواب شان گفت:«من که سعادت نداشتم در جبهه حضور داشته باشم، پس بگذارید وظیفه ام را این گونه ادا کنم.»
🍃🌷🍃
وقتی همسرشان فهمید ایشان #سید هستند از ایشان خواست که آن دنیا #شهید پیش
#حضرت فاطمه (س)🌷 از او #شفاعت کند و #دومین #خواسته اش که به ایشان گفتند: این بود که در #هیچ #شرایطی از من نخواهید #حجابم را کنار بگذارم.
🍃🌷🍃
#همسر بزرگوار #شهید، ۲۷#سال مثل #پروانه از ایشان #پرستاری کردند.
🍃🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟥 بسیج و بسیجی را چگونه تعریف کنیم ؟ منطق به ما می گوید تعریف باید جامع و مانع باشد !
#بسیجی یعنی همین رزمندگان #حماس که حتی اسیران دشمن هم از او احساس آرامش می کنند ؛ یعنی #سید حسن #نصرالله که حتی صهیونیست ها هم او را راستگو تر و صادق تر از سیاستمداران خود می شناسد؛ یعنی #حاج_قاسم ! که حتی چپ و راست ، اصولگرا و اصلاح طلب و ملی گرا و نیز شیعه و سنی ، مسیحی و زرتشتی هم او را قبول دارند! یعنی همان قول امام خمینی و امام خامنه ای که ؛ بسیج لشگر مخلص خداست و بسیجی یعنی امیر المومنین علی علیه السلام که تمام وجودش وقف اسلام بود !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لذت وصل ...
نداند مگر آن سوختہ ای
ڪہ پس از دوریِ بسیار بہ یاری برسد😭
شهیدان🥀
#سید حسین هاشمیان⚘
و
#سید جواد هاشمیان⚘
#سالگرد_آقا_سید_جواد🥀
🍃نثار شادی روح تمام شهدا و شهیدان🥀 هاشمیان و پدر بزرگوارشان صلوات🍃
🥀🖤
به روایت از همسر #شهید:
همسرم بسیار #ساده زیست بودند، به مسائل #مادی و #دنیوی خیلی اهمیت #نمیداد، وقتی به بازار میرفتیم میگفت چیزهایی که واجب و ضروری است را بخریم، همیشه توصیه میکرد از #تجمل و #اسراف دوری کنیم.
🍃🌷🍃
یک گوشی تلفن همراه خیلی ساده و قدیمی داشت، من همیشه به #سید فاضل میگفتم یک گوشی جدید بگیر، صفحه این گوشی شکسته و به درد نمیخورد؛ اما ایشان میگفت این گوشی هنوز کار میکند چرا#اسراف کنم.
🍃🌷🍃
#لباسهایش همیشه #تمیز اما خیلی #ساده بود، من بعضی وقتها اصرار میکردم که برای خودش کت و شلوار بخرد؛ اما قبول نمیکرد. میگفت اگر خدا به من پسر بدهد دوست دارم که مثل خودم باشد.
🍃🌷🍃
تابستانها او را سر کار میگذارم، نه به خاطر پول و دستمزد، فقط به خاطر اینکه دوست دارم مرد باشد و قدر پولی که به دست میآورد را بداند، من میگفتم بچه کوچک گناه دارد که سر کار برود؛ اما #سید فاضل عقیده داشت از بچگی باید به بچهها #مسئولیت داد تا #مسئولیتپذیر بار بیایند.
🍃🌷🍃
#سید فاضل بسیار #خانواده دوست، #مهربان و #خوش اخلاق بود و رفتار #محترمانهای داشت، در خانه به من #کمک میکرد و به #بچهها میرسید. بعد از بازنشستگی ساعتهای بیشتری را در خانه بود. به همین خاطر من و بچهها خیلی به ایشان وابسته شده بودیم. وقتی #سید فاضل #شهید شد من دو سه ماهی سردرگم بودم و نمیتوانستم باور کنم که دیگر نیست.😭😭
🍃🌷🍃
اوایل ازدواجمان #سید فاضل میگفت من دوست دارم همسرم در راه رسیدن به #سعادت اخروی به من کمک کند و دوست دارم که #شهید بشوم، من هم در آن دنیا به او کمک کنم، ازدواج ما از اول برای این دنیا نبود و #سید فاضل حرف از #سعادت ابدی و آخرت میزد.😭
🍃🌷🍃
خبر #شهادت #سید فاضل یکباره به ما نرسید، اول گفتند که ایشان در محاصره هستند، بعد گفتند اسیر شدهاند، بعد گفتند مفقود شده و دست آخر گفتند #شهید شده، شنیدن خبر #شهادت سید فاضل برای من خیلی سخت بود، فکر نمیکردم به این زودی از هم جدا شویم.😭😭
🍃🌷🍃
#سید فاضل وصیت کردند که دوست دارم #دخترم# زینبیوار و #پسرم #عباسوار زندگی کنند و برای دیگران اسوه باشند و من سعی میکنم به وصیت #شهید عمل کنم.
🍃🌷🍃
در مورد #شهادت شون،#عملیاتی صورت میگیرد و نیروها در جریان آن #عملیات مجبور به عقبنشینی میشوند، #سید فاضل جزء نیروهایی که باید در آن #عملیات شرکت میکردند #نبود، منتها شرایط به گونهای میشود که نیروهای درگیر تحت محاصره قرار میگیرند
🍃🌷🍃
نیروهای پشتیبانی هم نمیتوانند خود را به آنها برسانند، #سید فاضل که صدای #کمک خواستن #نیروهای در محاصره را میشنود #تاب نمیآورد و به همراه راننده ماشین به سمت آنها #حرکت میکنند، با کمک تعدادی #نیروهای دیگر #محاصره را میشکنند و موفق به #عقبنشینی میشوند،
🍃🌷🍃
در مسیر برگشت #سید فاضل در ماشین فرمانده #عملیات که #مجروح شده بود مینشیند، به علت شکسته شدن پل مجبور میشوند مسیر را دور بزنند و به دلیل سرعت زیادی که داشتند آمبولانس و ماشین #سید فاضل چپ میکنند، بعد از دو روز که نیروها به منطقه برمیگردند میبینند که داعشیها افراد داخل ماشینها را بیرون آورده و هر دو ماشین را آتش زدهاند.
🍃🌷🍃
از طریق #پهبادها متوجه میشوند که داعش #دو پیکر #شهید را از #ماشین خارج کردهاند. خبر #مفقود شدن #سید فاضل را #بهمن ماه و خبر قطعی #شهادت ایشان را در ماه #اسفند به ما دادند. خبر #شهادت را به ما دادند؛
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید سید فاضل موسوی هم در تاریخ ۱۳۹۶/۱۱/۸ به آرزویش که همانا #شهادت در راه
#خدا🤍بود رسید.
🍃🌷🍃
#پیکر#شهید
در گلزار #شهدای بهشت آباد اهواز خاکسپاری شد.
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید سید فاضل موسوی💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
حاجی دیگه نمی تونه منو تشییع کنه، سری قبل هم وقتی مادرش رو تشییع کرد خیلی اذیت شد، من دوست ندارم #حاج قاسم اذیت بشه!#سید ابراهیم گفت: من باز از در شوخی در اومدم و گفتم حاجی نگران نباش، حاج قاسم تا حالا این قدر #شهید دیده حالا تو هم روی بقیه شهدا، هیچ اشکالی نداره.این اولی باری بود که با حاج حسین اینقدر شوخی می کردم. شهید بادپا رفت توی فکر، نمی دانم چرا پیکر حاجی پیدا نشد شاید با خدا معامله کرده بود و نمی خواست حاج قاسم اذیت بشود.سردار شهید حسین بادپا بالاخره مزد سال ها رزمندگی و ایثارگری را در سوریه و از عمه سادات گرفت و در اولین روز اردیبهشت ماه سال ۹۴ به همراه همرزم خود #شهید هادی کجباف در عملیاتی در سوریه به شهادت رسید.🍃⚘🍃
#جستجوگر نور وشهید تفحص ،
سید علی موسوی🍃⚘🍃
درتاریخ ۱۳۴۶/۲/۱۵ در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
ایشان #برادر#شهید هم هست.
برادرش #سید علی محمد از #شهدای دفاع مقدس هستند.
🍃⚘🍃
مادر#شهید دو برادر را معرفی می کنند :
۸ فرزند داشتم، 4 دختر و 4 پسر
#سید علی محمدمتولد شهریور سال 47 بود که در سن #17 سالگی در 24 بهمن سال 64 در عملیات# والفجر 8 در جزیره فاو #شهید شدند.
🍃⚘🍃
و #سید علی هم متولد 15 اردیبهشت سال 46 بود که در نهم فروردین سال 71 در جریان عملیات #تفحص #شهدا در فکه به #شهادت رسیدند.
🍃⚘🍃
خانه ما روبروی نیروی هوایی در پیروزی آن جا بود و سال اول و دوم ابتدایی را در مدرسه نجفی اسلامی در همان کوچه های پایین الان می گویند #شهید گمنام آن جا مدرسه می رفت.
یکی دو سال آن جا مدرسه رفت بعداً ما رفتیم رودهن و سه، چهار سال هم رودهن بودیم دوباره آمدیم و رفتیم کرج دوباره کرج هم رفت مدرسه از مدرسه باز دوباره آمدیم تهران
تهران که آمدیم در سال 1363 پدرشان سه چهار ماه رفت #جبهه، بعد هم سید #علی رفت #جبهه و او همیشه در #جبهه بود. سه ماه و چهار ماه می آمد و در #جبهه در سمت تخریب چی بود.
🍃⚘🍃
قبل از این که به #جبهه بروند در مغازه سبزی فروشی پدر کار میکردند، وقت اذان مغازه را پدر می بستندو می رفتند نماز، هر #دو تا هم #علی محمد هم #سید علی این ها با هم می رفتند.
🍃⚘🍃
#سید علی تا قطعنامه 598 #جبهه بود و هر ۳یا۴ ماه می آمد یک هفته ده روز این جا می ماند و وقتی که تهران هم می آمد ما اصلاً نمی دیدیمش. شب ها می رفت مجلس حاج انصاری یا حاج منصور
وقتی که می آمد این جا می گفت من آمدم نیرو ببرم، پسرعمه هایش، فامیل ها را راهی می کرد با هم می رفتند #جبهه
🍃⚘🍃
#پسر عمویش #شهید شد #پسرخاله اش #شهید شد هر وقت می آمد می گفت من آمده ام #نیرو ببرم چند تا از پسرعموهایش را راهی #جبهه کرد.
🍃⚘🍃
#عاشق #جبهه بود و گفت که می خواهم برای #اسلام #خدمت کنم و امام فرمان داده.بالاخره آنقدر رفت #جبهه تا قطعنامه 598 که اجرا شد، ما گفتیم حالا شما آمدی دیگر جنگ تمام شده بیا تهران
گفت نه من تا #زنده هستم باید در این راه #خدمت کنم و تا زنده ام و نفسم می کشم #جبهه و #جنگ را #رها نمی کنم.رفت و در #جبهه #شهدا را #تفحص میکرد.😭
🍃⚘🍃
به روایت از پدر #شهید:
من تقریباً سال 1357 که انقلاب شد بعد از یک سال دیگه تا نزدیکی 1360 در منطقه جنوب سوسنگرد و در جاده اهواز ـ آبادان بودم
وقتی #پسراولم #شهید شد فامیل هایمان کارهایش را می کردند بعداً به منم گفتند شما هم بیا برویم من را بردند به #معراج شهدا 😔 شوق و ذوق این را داشتیم که دنبال #شهید باشیم و دنبال #جنگ باشیم.
🍃⚘🍃
وقتی #پسر دومم،#سید علی #شهید شد، خوشحال بودیم #خدا را شکر می کردیم که #فرزند ما را #قبول کرد و #پذیرفت.
🍃⚘🍃
در سال 1371 هم سه ماه بود ازدواج کرده بود و حتی در شب #عروسی اش هم اول رفت #نماز جماعت خواند. من در آن سال گفتم حالا امسال ازدواج کردی عید باش گفت نه من می خواهم بروم
🍃⚘🍃
رفت 10، 15 روز که ماند روز قبلش هم زنگ زد و گفت من می خواهم بروم پیکرها بیاورم. روز قبلش زنگ زد و گفت به مامان بگین «مامان من یکشنبه می آیم»😭
🍃⚘🍃
یکشنبه #شب #بیست و سوم ماه رمضان بود که به #شهادت رسید، این موضوع را به من نگفتند ،شب احیا بود من دیدم که یکشنبه نیامد دوشنبه نیامد بعداً بچه ها هم مثل این که فهمیده بودند #شهید شده😭
🍃⚘🍃
من خودم در زمان جنگ #جبهه رفته بودم و پشت جبهه به رزمندگان خدمت میکردم. گفتم خودم میروم و پیدایش میکنم اما نشد. در این چند روز که از او بیخبر بودم نمی توانستم بخوابم.😭
🍃⚘🍃
چند روز بعد از این موضوع خواب دیدم همه این غواص ها با همان لباس غواصی می روند ولی آب مثل سنگ عقیق، سنگ هایی ته این دریا پیداست، ولی #سید علی دیگر در آب محو شد، بلند شدم و گفتم #سید علی #شهید شده😭😭
🍃⚘🍃
این ها می دانستند و می گفتند نه، گفتم نه من خوابم را دیده ام #سید علی #شهید شده، خلاصه یکی دو روز گذشت دیدم این ها آمدند و گفتند که #شهید شده 😭
🍃⚘🍃
در انجام #عملیات #تفحص پاسدار وظیفه ای به نام رضا حیدری پایش روی مین وال مری میرود و مین منفجر می شود. خودش که تیکه تیکه می شود و ترکش این مین به بدن #سید علی می خورد و وارد شش می شود و به #شهادت می رسد.😭
🍃⚘🍃
#سید علی #اولین #شهید #تفحص قبل از #شهید پازوکی و #محمودوند است. با پازوکی دوست بودند، هر وقت با پازوکی از #جبهه می آمدند در #تخریب بودند.
🍃⚘🍃
این جا دم در 3،4 ساعت با هم صحبت می کردند می رفتند و می آمدند. از #جبهه هم که اومد هر چی دوستانش نامه داشتند با خود می آورد و به خانواده هایشان تحویل می داد.
🍃⚘🍃
همش می گفت که من جا ماندم و من لیاقت ندارم. من بادمجان بم هستم من همه را می برم و یکی یکی می گذارم خودم باز برمی گردم.😭😭
🍃⚘🍃
سرانجام #شهید سید علی موسوی هم درتاریخ ۱۳۷۱/۱/۹ در جریان #عملیات #تفحص #شهدا در فکه به آرزویش که همانا #شهادت در راه خدا بود رسید.
🍃⚘🍃
مزار دوبرادر در تهران ،
بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها⚘قطعه ۵۳
🍃⚘🍃
به روایت از همسرشهید سید مهدی موسوی:
#سید مهدی جزء اولین کسانی بود که به سوریه رفت. با نارحتی بهش می گفتم چرا باید بری سوریه بجنگی ؟ توی کشور خودمون به آدمهای مثل شما بیشتر نیازه ، نباید جانت را در یک کشور غریب از دست بدی.😔
مگه سوریه خودش جوون نداره که از کشورش دفاع کنند. چون #سید مهدی سه ویژگی مهم داشت : با #بصیرت ، #شجاع و #ولایت مدار بود. روی همین اصل همیشه میخواست طرف مقابلش را روشن کنه.😔
می گفت : اشتباه شما همینه که به مرزها توجه میکنی اولا اینکه حرم #حضرت زینب (س)⚘در محاصره است دوم اینکه مرز اسلام تا جایی است که اسلام و مظلوم وجود داره.😔
پس یک مسلمان واقعی باید گوش به فرمان #رهبر♡ باشه و از اسلام و دینش دفاع کنه که دشمنان اسلام نتونند به اون خدشه وارد کنند.
به روایت از مادرشهید :
پسرم اصلا به من نمی گفت که می خواد به سوریه بره. 😔 دفعه ی اول فقط برادرش خبر داشت و ما از طریق دوستانش که می گفتند سید مهدی به کربلا رفته و بعد به تهران و... وقتی هم می اومد سوغاتی زیاد می آورد.
هر چی می گفتم کجا بودی حرف را عوض می کرد و مرا به کار دیگری مشغول می کرد تا یک بار من از طریق اتیتکت پارچه ها فهمیدم که به سوریه رفته. وقتی من گریه می کردم #سید مهدی خیلی ناراحت می شد و مرا دلداری می داد.😔
می گفت در سوریه #حرم حضرت زینب سلام الله⚘ رو محاصره کردند و دفاع از آن وظیفه ی همه ی مسلمانان است. ما چطور اسم خود را بسیجی بگذاریم و از ولی امر خود اطاعت نکنیم همین که گفتند رهبر و آقا دستور دادند من دیگر حرفی نزدم.😔
#سید مهدی دوبار به سوریه رفت. بار اول ۴۵ روز تا ۵۰ روزی حضور داشت و بار دوم که می خواست اعزام شود به اتفاق من و همسرش جهت بدرقه به فرودگاه رفتیم.
پس از خدا حافظی سریعا چمدان خود را برداشت و بدون اینکه به این طرف و آن طرف نگاه کند که شاید چشمش به ما بخورد و یا دو دل شود⚘🍃سریعا و شتابان به سوی سالن انتظار رفت.
دوست ایشان #شهید آسال همسرشان را به شهید مصطفی علمدار معرفی کرد، خانم ایشان دوست همسر #شهید آسال بود، به همسر ایشان گفتند قبل از ازدواج یک ماهی برو وضعیت جسمی ایشان را ببین بعد با ایشان ازدواج کن.
🍃🌷🍃
همسرشان در جواب شان گفت:«من که سعادت نداشتم در جبهه حضور داشته باشم، پس بگذارید وظیفه ام را این گونه ادا کنم.»
🍃🌷🍃
وقتی همسرشان فهمید ایشان #سید هستند از ایشان خواست که آن دنیا #شهید پیش
#حضرت فاطمه (س)🌷 از او #شفاعت کند و #دومین #خواسته اش که به ایشان گفتند: این بود که در #هیچ #شرایطی از من نخواهید #حجابم را کنار بگذارم.
🍃🌷🍃
#همسر بزرگوار #شهید، ۲۷#سال مثل #پروانه از ایشان #پرستاری کردند.
🍃🌷🍃
#شهید دفاع مقدس #سید حمید نخلی
🍃🌷🍃
در تاریخ ۱۳۴۰/۹/۲۳# در شهر تهران در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
دوران کودکی را پشت سرگذاشت و وارد مدرسه شد و ادامه تحصیل داد تا دبیرستان و در رشته اقتصاد دیپلم گرفت.
🍃🌷🍃
از دوران #دبیرستان نوجوان #با سواد و
#اهل #مبارزه فکری بود، #مبارز بود و#فعال.
🍃🌷🍃
با وجود این که #نوجوان بود، ولی از #دانش و #بینش بالایی #برخوردار و #پیشگام #نهضت #روشنگری بود.
🍃🌷🍃
بطوری که در همان سالهای ۱۳۵۷_۵۸_۵۹# بطور #جدی و #مستدل هم به #روشنگری #نیروهای انقلاب می پرداخت و هم با کمونیست ها، منافقین و سایر تفکرات انحرافی ایشان #مبارزه #فکری و #عقیدتی داشت.
🍃🌷🍃
ایشان با شروع #جنگ تحمیلی ، از همون اوایل به #جبهه رفت و در #عملیات های زیادی #شرکت داشت.
🍃🌷🍃
به روایت از همسرشهید سید مهدی موسوی:
#سید مهدی جزء اولین کسانی بود که به سوریه رفت. با نارحتی بهش می گفتم چرا باید بری سوریه بجنگی ؟ توی کشور خودمون به آدمهای مثل شما بیشتر نیازه ، نباید جانت را در یک کشور غریب از دست بدی.😔
مگه سوریه خودش جوون نداره که از کشورش دفاع کنند. چون #سید مهدی سه ویژگی مهم داشت : با #بصیرت ، #شجاع و #ولایت مدار بود. روی همین اصل همیشه میخواست طرف مقابلش را روشن کنه.😔
می گفت : اشتباه شما همینه که به مرزها توجه میکنی اولا اینکه حرم #حضرت زینب (س)⚘در محاصره است دوم اینکه مرز اسلام تا جایی است که اسلام و مظلوم وجود داره.😔
پس یک مسلمان واقعی باید گوش به فرمان #رهبر♡ باشه و از اسلام و دینش دفاع کنه که دشمنان اسلام نتونند به اون خدشه وارد کنند.
به روایت از مادرشهید :
پسرم اصلا به من نمی گفت که می خواد به سوریه بره. 😔 دفعه ی اول فقط برادرش خبر داشت و ما از طریق دوستانش که می گفتند سید مهدی به کربلا رفته و بعد به تهران و... وقتی هم می اومد سوغاتی زیاد می آورد.
هر چی می گفتم کجا بودی حرف را عوض می کرد و مرا به کار دیگری مشغول می کرد تا یک بار من از طریق اتیتکت پارچه ها فهمیدم که به سوریه رفته. وقتی من گریه می کردم #سید مهدی خیلی ناراحت می شد و مرا دلداری می داد.😔
می گفت در سوریه #حرم حضرت زینب سلام الله⚘ رو محاصره کردند و دفاع از آن وظیفه ی همه ی مسلمانان است. ما چطور اسم خود را بسیجی بگذاریم و از ولی امر خود اطاعت نکنیم همین که گفتند رهبر و آقا دستور دادند من دیگر حرفی نزدم.😔
#سید مهدی دوبار به سوریه رفت. بار اول ۴۵ روز تا ۵۰ روزی حضور داشت و بار دوم که می خواست اعزام شود به اتفاق من و همسرش جهت بدرقه به فرودگاه رفتیم.
پس از خدا حافظی سریعا چمدان خود را برداشت و بدون اینکه به این طرف و آن طرف نگاه کند که شاید چشمش به ما بخورد و یا دو دل شود⚘🍃سریعا و شتابان به سوی سالن انتظار رفت.
#فدایی حضرت زینب (س)شهید محمد جاودانی🍃⚘🍃
#شهید محمد جاودانی بافکر در تاریخ ۱۳۶۷/۱۰/۲۴ در مشهد چشم به جهان گشود.
تحصیلات خود را تا کارشناسی ارشد مدیریت ادامه داد.
از نظر خصوصیات شخصیتی، فردی خویشتندار و کمحرف بود. از نوجوانی در بسیج حضوری فعال داشت و در همین سنین کتابهای مربوط به زندگی شهدا را مطالعه میکرد و سبک زندگی شهدا را سرلوحه کارهای خود قرار میداد.
🍃⚘🍃
شرکت در اردوهای جهادی از فعالیتهای محمد در دوران دانشجویی بود. به خاطر عشق و علاقهاش به #سید و سالار شهیدان🍃⚘🍃 هر سال در پیاده روی اربعین شرکت داشت. با تحولاتی که در منطقه و عراق و سوریه پیش آمد برای مبارزه با داعش چند نوبت به عراق و سوریه اعزام شد. #شهید محمد جاودانی دوست صمیمی شهید «مصطفی عارفی» و شهید «حسین هریری» بود.🍃⚘🍃
محمد بالاخره مزد اخلاص و جهاد خود را در عصر #تاسوعا و ۸ مهر#شب عاشورای سال ۱۳۹۶ گرفت و بر اثر اصابت موشک کورنت در منطقه دیرالزور به #یاران شهیدش پیوست و جاودانه شد.🍃⚘🍃