eitaa logo
کانال ‌متن روضه
71.1هزار دنبال‌کننده
725 عکس
393 ویدیو
50 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
👌باتایپ عبارت مورد نظر در جستجو یا کلیک بر عبارات پایین علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه برآن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار میگیرد: یا: 👌واعظ و مداح: 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌مناجات دعا: ‼️ از استفاده از مطالب تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•اشکی مرا به شام مصیبت... و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● "اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا اَباعَبدِالله" "یَا رَحْمَةَ اللهِ الْوَاسِعَه" "یٰا بابَ النِّجاةِ الاُمَّه" "ياحسين" *شبِ آخرِ،تموم شد،شام غريبان اومد...* اشکی مرا به شامِ مصیبت نمانده است چشمی تو را در این شبِ غربت نمانده است ما را به سخت جانیِ خود این گمان نبود هرچند جانِ عرضِ ارادت نمانده است ما را ببخش زنده اگر مانده ایم باز گرچه نَفَس گرفته و طاقت نمانده است ما خسته ایم خسته تر از ماست دخترت حالا که خیمه ای شبِ غارت نمانده است ما خسته ایم خسته تر از ماست خواهرت او مانده است حیف که قُوَّت نمانده است ما خسته و رباب ولی خسته تر ز ما عباس کو که یک رگِ غیرت نمانده است در علقمه سپاهِ حرم مانده روی خاک چیزی چرا از آن همه قامت نمانده است من کربلا رسیدم و دیدم غروب شد چیزی به غیر رَختِ اسارت نمانده است حسن لطفی *تو اين شب ها كه اومديم جلسه،چقدر بعدِ جلسه منتظر بچه و خانواده ات بودي، بخدا من نشنيدم كه كسي بچه اش گم شده باشه، بعضي شب ها روضه ها گريه داره، بعضي شب ها روضه ها داد داره، امشب روضه اي كه ميخوام بخونم اگه ميتوني براش داد بزن... خدا نياري مادري بچه اش رو گم كنه، اگه گم كنه يا به شوهرش ميگه،يا يه پسرِ بزرگش ميگه، الهي برات بميرم زينب،امشب زينب تك و تنها تويِ بيابون ميگرده، دونه دونه بچه هارو پيدا ميكنه، يكي زخمي شده، يكي گوشواره اش رو كشيدن، يكي خلخال از پاش درآوُردن...* یک خیمه ي نیم سوخته، شد جایِ صد يتيم چیزی که جا نداشت درآن خیمه، چاره بود در زیرِ پایِ اسب، دو کودک ز دست رفت چون کودکان پیاده و دشمن سواره بود از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد از مشت ها بپرس که با گوشواره بود : علی انسانی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● *امروز ابي عبدالله يه جوري تو گودال صدا زد: جگرم داره ميسوزه... يه وقت ديدن ذوالجناح برگشت سمتِ خيمه ها...* همه از خيمه ها بيرون دويدن ولي سالارِ زينب را نديدن *يكي گفت: ذوالجناح آقام كجاست؟ يكي گفت: ذوالجناح داداشم كجاست؟ مابينِ دخترها يكي اومد همه رو كنار زد، دستش رو انداخت دورِ گردنِ ذوالجناح، يه نگاه كرد: گفت: اسبِ بابام، مي دونم بابام رو كشتن، فقط ازت يه سئوال دارم، بابام وقتي مي رفت ميدان، لباش تشنه بود، به من بگو: آيا آبش دادن يا نه؟ هنوز صداش تو گوشمِ ميگفت: جگرم داره ميسوزه...حسين....* آرامِ جانِ خسته دلان پيکرت کجاست؟ جانم به لب رسيده پدر جان! سرت کجاست؟ جسمت اسيرِ فتنه ي يغماگران شده پيراهنِ امانتيِ مادرت کجاست؟ در خيمه هر چه بود به تاراجِ فتنه رفت خاكم به سر، عمامه ي پغمبرت كجاست؟ سوزِ عطش زخونِ تنت موج مي زند اي تشنه لب، برادرِ آب آورت كجاست؟ از دودِ خيمه، تُربَتِ شش ماهه گُم شده آخر بگو مزارِ علي اصغرت کجاست؟ *هي ميخوام نگم، اما نميشه، زينب ناموسِ حسينِ،چهار ساله بود مي رفتن سَرِ قبرِ مادر، اميرالمؤمنين مي فرمود: حسن جان! روشنايي هايِ شهر رو كم كن، نميخوام چشمي قد و بالايِ خواهرت رو ببينه، حالا روزگار ببين چكار كرده... بابا!...* مارا ميانِ اين همه دشمن نظاره کن ديگر مپرس دختركم معجرت کجاست سري به رويِ نيزه ها بُلندِ كاشكي رقيه چشمشُ بِبندِ اينجوري كه سر رو زدن به نيزه افتادنش فقط به مويي بَندِ مَركبايِ تازه نَفَس آوُردن يكي يكي نعلايِ تازه خوردن چيزي كه از تَنِ حسين نمونده هموني هم كه مونده بود رو بُردن * مسافرت بري، هر اتفاقي هم برات بيوفته، ماشينت يه وقت خراب ميشه يه چيزي ميشه، يه آشنا پيدا ميكني ميگي: زن و بچه ام رو برسون، اول خيالت از خانواده ات راحت بشه، ناموست سر پناهي داشته باشه، الهي قربونت برم حسين جان! كه زن و بچه ات پناهي نداشتن... ابي عبدالله تو گودي افتاده، از شبكه هاي لباسِ رزمش خون داره فوران ميكنه، هر نَفَسي كه داره ميكشه خونِ تازه مياد، عينِ مادرش كه بينِ در و ديوار پهلوش شكست...هي تويِ گودال غَلت ميخوره، تيرها تو بدنش ميشكنه، اما هيچ كسي جرأت نميكنه سمتِ گودال بياد، ميگن: اين حسينِ...پسرِ علي است، همه مي ترسيدن نزديكِ گوديِ قتلگاه بشن، يه نانجيبي گفت: نترسين، اما مي خواهيد بفهمين حسين زنده است يا نه، من راهش رو بلدم، حسين غيرتي است، يه نفر فرياد زد به خيمه ها حمله كنيد، يه وقت ديدن حسين نيزه ي غريبي رو زمين زد، خودش رو آروم آروم بالا آوُرد، خواست بگه تا من زنده ام به خيمه ها حمله نكنيد، كسي جرأت نكرد به خيمه ها حمله كنه.. شبِ آخرِ،بذار از مادرمون هم بخونيم،حسين جان! غريبي، اما تا زنده بودي كسي جرأت نكرد به خيمه ي ناموست حمله كنه، اما بميرم برا اون آقايي كه دستاش رو بستن، جلو چشمش سيلي به صورتِ همسرش زدن... امشب چه خبرِ دشت كربلا؟ زينب تك و تنها بچه هارو جمع كرد، همه رو آوُرد تويِ يك خيمه ي نيم سوخته، هر چي گشت و شمرد، ديد يه دونه از بچه ها كمِ، اومد ديد پشتِ يه بوته اي دو تا پايِ كوچيك بيرونِ، بوته رو كنار زد، ديد حميده دخترِ مسلم زيرِ دست و پا جون داده، به سختي همه رو آوُرد تو خيمه، خسته شده، يه وقت ديد از دور يه سياهي داره مياد، كي هستي داري نزديكِ خيمه ها ميشي؟ ديگه بسه، اين بچه ها چند روزِ آب نخوردن، عزيزانشون رو كشتيد، امروز كلي تازيانه خوردن، يه وقت شنيد يه صدايِ مهربوني است، اين صدا چقدر آشناست، يه وقت شنيد صدايِ مادرش زهراست، زينب جان! اومدم كمكت كنم... دستِ گدايي رو بالا بيار، زن،مرد، پير، جوان،كوچيك و بزرگ، بلند و يكصدا ، فرياد بزن: حسين.... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● چون چاره نیست میروم و می‌گذارمت ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● *با چه عظمتي زينب واردِ كربلا شد، با چه مشكلاتي زينب از كربلا خارج شد، دونه دونه بچه هارو تنهايي، سوارِ بر محمل ها كرد، رقيه رو سوار كرد، سكينه رو سوار كرد، زين العابدين رو سوار كرد، دونه دونه رو سوار كرد، يه مرتبه نگاه كرد ديد كسي نيست كمكش كنه، يه نگاه كرد به سرِ بريده ي برادر...* از سرِ ني حرف ميزنه، نگاهِ تو با دلِ من تو به اين نيزه دار بگو، دور نشه از محملِ من من فدات شم هِلالِ من يه نگاهِ كن به حالِ من دلِ زينب، تو موهات خونه كرده زُلفِ تو رو، فاطمه شونه كرده *"همه نوكرا من رو ببخشن" حسين جان! امروز ديدم سرت داره دست به دست ميگرده...* دلِ زينب، تو موهات خونه كرده زُلفِ تو رو، فاطمه شونه كرده *آره موهايِ حسين رو شونه كرده، اما قبلِ در و ديوار، آخه بعد از در و ديوار ديگه دستِ مادر بالا نمي اومد، فقط تو اين دشتِ كربلا، تنها دستي كه يادآورِ دست فاطمه بود برا زينب، دستايِ كوچيكِ رقيه بود...از اون شبي كه از ناقه افتاد...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•نگات کردم... / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● نگات کردم صورتمو به سمت قتلگات کردم با گریه و ناله حسین! صدات کردم ببخش اگه تو مقتلت رهات کردم *اسباشون رو نعل تازه زدند...اگه زینب می موند کنارت از دنیا می رفت...رسالتی دارد...منُ ببخش...* چون چاره نیست می روم و می گذارمت ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت... *حسین...بگو... شاید محرم سال بعد نباشی...شب آخره.‌‌...شب آخر اَجر میدن...امشب مادرش میخواد امضا کنه...* نگات کردم صورتمو به سمت قتلگات کردم با گریه و ناله حسین! صدات کردم ببخش اگه تو مقتلت رهات کردم غریب بودی بدونِ حر و مسلم و حبیب بودی زیرّ سُم اسبایِ نانجیب بودی برات بمیرم خدُّالتریب بودی یا ثارالله و ابن ثاره... حرمله کرد پیرهنتُ پاره "ما را به سخت جانی خود این گمان نبود ما روضه حسین شنیدیم و زنده ایم" نمونده جز گریه برام چاره یا ثارالله و ابنَ ثاره... حرمله کرد پیرهنتُ پاره یا ثارالله و ابن ثاره... یا ثارالله و ابن ثاره... خداحافظ از کربلای گریه و غمِت رفتم از دهه‌ی اولِ ماتمت رفتم به روستاییا سپردمت رفتم *السلام علی مَن دَفَنَه اهلُ القُری...اهلِ قُری به دادش رسیدن...اهل روستا اومدن کمک...* خداحافظ از کربلایِ گریه و غمِت رفتم از دهه‌یِ اولِ ماتمت رفتم به اهل قریه من سپردمت رفتم... خداحافظ ببین با تازیونه آشنام کردن *اولین باره می بینم...برا خواهرت عجیبه...تا حالا کسی با ما این کار رو نکرده بود...* با سیلی خواهرت رو احترام کردن جدا نشد زینب ازت؛ جدام کردن! *انقدر لگد به ما زدن...انقدر تازیانه به ما زدن...انقدر به دخترات زدن...عباس کجایی؟!حسین...* به جز تو خواهرت کیو داره یا ثارالله و ابن ثاره... چشام فقط برا تو می‌باره یا ثارالله و ابن ثاره... یا ثارالله و ابن ثاره کجا بودید؟! لحظه‌ای که امامتون صداتون کرد هِی گریه کرد و زیرِ لب دعاتون کرد وقتی که دست و پا می‌ زد نگاتون کرد کجا بودید؟! با ناسزا بچه‌ها رو که می‌ بردن... *اینا از گل نازک تر نشنیدن...چرا بهشون فحش میدین؟* کجا بودید؟! با ناسزا بچه‌ها رو که می‌ بردن... سر روی نیزه‌ها رو که می‌بردن... با گریه گوشواره‌ها رو که می‌بردن *اومد سراغ دختر امام حسین...گریه می کرد.‌‌..گوشواره رو که از گوشش می کشید...فقط یه سوالی ازش کرد...تو که داری گوشواره من رو به زور می بری...دیگه چرا داری گریه می کنی؟گفت:دلم می سوزه...گفت:لااقل این کار رو نکن...گفت اگه من نبرم یکی دیگه میاد می بره...حسین....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
/ و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● کجا بودید؟! با ناسزا بچه‌ها رو که می‌ بردن... سر روی نیزه‌ها رو که می‌بردن... با گریه گوشواره‌ها رو که می‌بردن... گدا مگه جز تو کیو داره یا ثارالله وابن ثاره چشام فقط برا تو می‌باره یا ثارالله و ابن ثاره یا ثارالله و ابن ثاره *روضه من دیگه تمومه...روضه فقط یک کلامِ...آقای ما رو کشتن...خواهرش رو به اسیری بردن...غریب کشتنش...تنها بود...یاوری براش نبود...زنازاده ها کشتنش..." اَلسّلام علی قتیلِ اولادِ بغایا..."شب آخره...نوکری ما رو امضا کن...وگرنه دنیا و آخرت رو با هم باختیم...* چقد خوبه... اگه یه شب حسین منو دعا می‌کرد صداش که میزدم خودش نگاه می‌کرد منو به اسم کوچیکم صدا می‌کرد چقد خوبه دلم پر از تپیدنِ حسین باشه یه شب سرم رو دامنِ حسین باشه نگام به روضه خوندنِ حسین باشه نمونده جز گریه برام چاره یا ثارالله وابن ثاره... میدونم این گریه اثر داره یا ثارالله وابن ثاره... یا ثارالله و ابن ثاره... حسین جانم... ماها کجا و غصّه‌ی تو رو خوردن از سرمون زیاده اسمتُ بردن الهی روزیمون بشه برات مردن حسین جانم از مادرت بخواه قبول کنه از ما خودش اجازه داد که جاری شه اشکا دسمتونُ گرفت و گفت بیاین اینجا *با روضه حضرت زهرا شروع کردیم...با این روضه هم تموم می کنیم...با روضه وداع امیرالمؤمنین..."فَلَمّا نَفَدَی یَدَهُ مِن تُرابِ القبر..."وقتی دست از خاکِ زهرا کشید،دست ها رو به هم زد...خاک ها رو از دست افشاند..."هاجَ بِهِ الحُزن..."غم و اندوه به دل علی هجوم آورد..."وَ ارسَلَ دُموعَه عَلی خَدَّیه..."شروع کرد های های گریه کردن...همه بگید یا زهرا...* حسین جانم از مادرت بخواه قبول کنه از ما خودش اجازه داد که جاری شه اشکا دسمتونُ گرفت و گفت بیاین اینجا بچه به جز مادر کیو داره؟! یا ثارالله وابن ثاره... اشک مارو مادر خریداره یا ثارالله وابن ثاره... : رضا یزدانی *به یاد اون مادری که امروز عصر آمد گودیِ قتلگاه...صدا زد "بنی‌..بنی‌..قتلوک...ذبحوک‌...و من الماء منعوک..."وقتی که سنان بن انس اراده کرد سر رو بِبُره...آخرین جمله ای که اباعبدالله در این دنیا شنید این بود "وَ اِنّی لَاَحتَضُّ رأسَک..."سر تو رو می بُرم... و می دانم که پدر و مادرت بهترین پدران و مادرانند...حسین...حسین...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
/ و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● سرخی هر غروب، میرم پشت بام بغضم میشکنه، اسم توئه، روی لبام ای باد صبا برسون به حسین، سلام منو سلام بر حسین ای قاصد دل برسون به حسین، پیام منو سلام بر حسین سلام ای غرق نور، سلام از راه دور سلام آقای پر درد صبور سلام ای کربلا، سلام ای نینوا سلام ای خامس آل عبا ای گل وفا حسین معدن سخا حسین می کُـشی مرا حسین سرخی هر غروب، میشم روضه خون خورشیدو میزنن، به روی نی، توو آسمون ای آه رَسا برسون به حسین سلام منو سلام بر حسین ای ماه عزا برسون به حسین پیام منو سلام بر حسین سلام ای مهربون، سلام ای بهترین سلام ای چهره ی خونین جبین سلام ای لاله گون، سلام ای شاه دین سلام ای قاری نیزه نشین یار مه لِقاء حسین چشمه ی بقاء حسین می کُـشی مرا حسین سرخی هر غروب، میرم پشت بام سرخی قتلگاهه که میاد جلو چشام ای برگ خزون برسون به حسین سلام منو سلام بر حسین ای اشک روون برسون به حسین پیام منو سلام بر حسین سلام ای تشنه لب، سلام ای بی کفن سلام ای زخمی صدپاره تن سلام ای غرق خون، سلام ارباب من سلام ای کشته¬ی دور از وطن صید نیزه ها حسین شاه سر جدا حسین می كُـشی مرا حسین پرداز و شاعر: سید مهدی سرخان ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
/ و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تو شبهای که شمع به دست میگیرید، باد میزنه شمعتونو خاموش میکنه. بعد شمعتون رو میبرید پیش یکی که هنوز شمعش روشنه تا با آتش اون، مال خودتون رو روشن کنید. مشعل روشن، حسین بن علی علیه السلام است هر کسی پیش او بره، خاموشش رو روشن میکنه. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•نفس صبح، شرار است.. / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مهدی میرداماد •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● نفس صبح، شرار است، شرار است، شرار آسمان کوه غبار است، غبار است، غبار قـدسیان سوخته‌بال و پرشان چون دلشان عرشیان خیمۀ اندوه شده محفلشان عرش اعلا به روی خاکِ زمین افتاده یا که جان دو جهان از سر زین افتاده؟ *چرا عرش خدا عزادار نباشه؟ حسین الان روی خاک کربلا برهنه رها شده .. اولین شبی که بین سر و بدن فاصله افتاده .. سر یه طرف بدن یه طرف .. اصلا گریه‌ی شام غریبان با همه‌ی سال فرق میکنه ..* عرش اعلا به روی خاکِ زمین افتاده یا که جان دو جهان از سر زین افتاده؟ سی‌هزار ابرهه بر جنگ خدا آمده‌اند در پِی قتل امام شهدا آمده‌اند *نمیدونم باور نمیکنم کار به اینجا رسید امروز: * هدف تیر بلا سورۀ رحمان ای وای سم اسب و ورق پارۀ قرآن ای وای *حسین .. شب آخره ها جا نمونی از این قافله .. حسین .. قربون صداهای گرفتتون .. امشب تو خیمه ها دیگه کسی نفس نداشت بگه حسین* هدف تیر بلا سورۀ رحمان ای وای سم اسب و ورق پارۀ قرآن ای وای کاش خورشید نمی‌تافت به کوه و صحرا ره گودال ببندید به روی زهرا *شب آخرِ این جلسه .. شب اول با نام بی بی شروع کردیم امشبم با اسم بی بی سفره رو جمع کنیم ..* خضر، لب‌تشنه فدا گشت بگو یا زهرا *نه نه .. بهتر اسم مادر ببریم .. آسمانیا این اسم رو میبرن .. این اسم از علی گره گشایی کرده .. امیرالمومنین تو سخت ترین لحظه ها میگفت یا زهرا .. همۀ این خانواده اصلا بی اختیار تو سخت ترین شرایط گفتن یازهرا .. هر بلایی سرشون میومد میگفتن یا زهرا .. حالا بهتون میگم اوج این یا زهرا گفتن امروز کجا بود ..* خضر، لب‌تشنه فدا گشت بگو یا زهرا سر به ده ضربه جدا گشت بگو یا زهرا *رحمت خدا به این ناله ها ..* به خدا گرگ‌صفت بر بدنش چنگ زدند به خدا آب ندادند ولی سنگ زدند *آخ حسین جان بمیرم برات .. یه لحظه ای امروز خواهر اومد تو خیمه دید ابی عبدالله پیشانیش خون آلوده و خاک آلوده .. گفت داداش بمیره زینب تورو اینجوری نبینه گفت داداش خودتو به اینا معرفی کردی شاید بعضیا تو رو نشناسن؟ شاید هنوز تو این سی هزار نفر یه عده ندونن پدر ما کیه شاید ندونن مادر ما کیه میگفتی من کی ام؟.. گریه کرد ابی عبدالله .. گفت خواهر دست به دلم نذار معرفی کردم .. ولی کاش نمیکردم چی گفتی مگه؟.. گفتم ای لشگر منم مکه منی گفتم ای لشگر منم سعی و صفا گفتم ای لشگر ز نسل حیدرم مصطفی از من، من از پیغمبرم من همونی ام که جام تو بغل میغمبر بود.. من همونی ام که جام رو دوش پیغمبر بود .. من همونی ام که پیغمبر نمازشو معطل میکرد تا من از دوشش پیاده بشم .. لیک آتش بر دل تنگم زدند نام زهرا بردم و سنگم زدند* حق پیغمبرِ اسلام ادا شد دیدید؟ سر توحید، لب تشنه جدا شد دیدید؟ تسلیت فاطمه نور بصرت را کشتند به خدا اهل سقیفه پسرت را کشتند *بازم بگو یا زهرا .. امشب روضۀ من روضۀ مادر و فرزندِ .. ابی عبدالله امروز خیلی یاد مادرش افتاد .. چند تا صحنه سراغ دارم یاد مادرش افتاد .. هر بار یاد مادرش افتاد گریه کرد .. ابی عبدالله با همه‌ی بچه های علی فرق داشت یک کاری کرده تو مدینه بی نظیرِ .. اگر مادری نبود اون شب که بابا گفت بیاید خداحافظی کنید با مادر، نمیرفت صورتشو بذاره کف پای مادرش .. از این کارش معلومه چقدر عاطفیه .. هی گفت مادر با من حرف بزن.. اصلا این گریز به کربلا زدن رو حضرت زهرا به ما یاد داده اولین کسی که گریز زده به کربلا فاطمه ست .. اون شب آخر به علی گفت علی جان شب غسلم بده، شب کفنم کن، دونه دونه حرفاشو زد گفت ابد والله ما ننسى حسينا علی جان یه حسین دارم این بچمو تشنه میکشن .. نذار بچه م تشنه بمونه .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
/ و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مهدی میرداماد •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● امروز ابی عبدالله چند جا به یاد مادر افتاد .. کجا یاد مادرش افتاد؟ اولین جایی که یاد مادر افتاد همون لحظه ای بود که خودشو معرفی کرد .. تا گفت من پسر فاطمه ام سنگش زدن .. خیلی دلش شکست خیلی گریه کرد .. دومین جایی که یاد مادر افتاد اون ساعتی بود که اومد جلو لشکر گفت مگه من حلالی رو حرام کردم؟ مگه از من فسق و فجوری دیدید؟ چرا میخواید منو بکشید؟ یه نانجیبی بلند شد از وسط جمعیت گفت حسین میدونی چرا اومدیم خونتُ بریزیم؟«إِنّا نَقْتُلُكَ بُغْضاً لاَِبِيكَ» چون تو بابات علیِ .. تا اسم امیرالمومنین رو شنید یاد مادرش افتاد .. چرا یاد مادرش افتاد؟ آخه مادرشم به همین گناه بین در و دیوار رفت .. آخه مادرشم به همین گناه لگد خورد .. سیلی خورد تازیانه خورد .. اون نانجیب تو نامه ش به معاویه نوشت گفت معاویه تا صدای زهرا رو پشت در شنیدم یه لحظه لرزیدم گفتم فاطمه پشت درِ ما که با فاطمه کاری نداریم برگردیم .. میگه برگشتم چند قدم عقب یهو یاد علی افتادم چنان لگدی به در زدم .. سومین جایی که یاد مادرش افتاد کجا بود؟ زود میگم و رد میشم، روضه شو شبای قبل خوندم .. یه صحنه ای دید یاد مادر افتاد .. کجا؟ رسید بالا سر علی اکبر .. یه نگاه کرد دید یه نیزه به پهلوش زدن .. آخه هر وقت دلش برای مادرش تنگ میشد به علی نگاه میکرد .. تا دید نیزه به پهلو زدن گفت آخ مادرم .. چهارمین جایی که یاد مادر افتاد اون لحظه ای بود که رسید کنار علقمه دید علقمه بوی فاطمه میده عباسم چه خبر بوده اینجا؟.. اون جمله ای که ابی عبدالله فرمود روضه شو خوندم شب تاسوعا سومین جمله اگر یادتون باشه فرمود: قَلَّت حِيلَتِي .. این جمله رو قبلا یه نفر دیگه گفته بود اونم امیرالمومنینِ .. وقتی میخواست فاطمه رو دفن کنه گفت قَلَّت حِيلَتِي .. صبر از کفم رفت بیچاره شدم .. پنجمین جایی که یاد مادر افتاد وقتی پیراهنُ بالا زد تیر سه شعبه به سینه ش خورد .. لااله الا الله .. بمیرم بعضی از نقل ها نوشتن تیر رو که کشید بیرون هی خون هارو میمالید به محاسنش میگفت من کشتۀ روز دوشنبه ام .. دوشنبه کِی؟ .. آخه دوشنبه مادرشُ بین در و دیوار سقیفه گذاشتن .. دیگه کجا یاد مادرش افتاد؟ ششمین جایی که یاد مادرش افتاد اون ساعتی که عبدالله دستش قطع شد تو بغل عمو افتاد تا تو بغل عمو افتاد گفت وای مادرم تا نگاش به بازو افتاد .. هفتمین جایی که یاد مدینه افتاد (ببین چقدر امروز ابی عبدالله یاد مادر کرده) هفتمین جایی که یاد مادرش افتاد یا صاحب الزمان .. افتاده بود تو گودال بی رمق داشت نگاه میکرد یه مرتبه دید دارن به زینب حمله میکنن .. تا دید دارن حمله میکنن یه لحظه تکیه داد به نیزه یه بار جلو بابام مادرمُ زدید بسه .. بیاید کار حسینُ تموم کنید .. اما آخرین باری که اسم مادر و برد کجا بود؟ سادات ببخشن شام غریبانه .. ببخشید الان نگم کی بگم داد بزنید برا این روضه .. آخرین لحظه ای که اسم مادرُ برد اون ساعتی که شمر خنجر و گذاشت روی گلو .. (کمک میکنی به خدا خوندنش سخته ..) امام رضا فرمود جد مارو با دوازده ضربه کشتن .. هر ضربه ای که میزد ابی عبدالله یه ذکر میگفت (زیر تیغ و شمر ذکر میگه..) یه ضربه میگفت وا محمدا .. دوم وا علیا .. سوم وا عطشا .. چهارم وا غربتا .. آخرین ضربه که زد سرُ جدا کرد گفت وا اماه .. مادر ببین حسینتُ .. ای حسین ..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net