eitaa logo
با نهج البلاغه
2.6هزار دنبال‌کننده
186 عکس
46 ویدیو
18 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله 📢 3 1️⃣فضای صدور خطبه از محتواى خطبه و همچنين برخی اسناد و طرق آن استفاده مى‏شود كه حضرت امیر علیه السلام اين سخنان را در اواخر عمر شريفشان ايراد فرموده اند. (منهاج البراعة، ج3، ص32) برخی گفته اند که نزد امیرالمومنین علیه السلام سخن از خلافت شد و حضرت، این سخنان را ایراد کرد ولی در روایتی آمده است که فردی از سوی معاویه نامه‌ای خدمت حضرت امیر علیه السلام آورد و گفت که نامه‌ای برای تو آورده ام که کوه ها را به لرزه درمی آورد، از سوی کسی که حافظ قرآن بوده، از تو بلیغ‌تر، آشناتر به احکام الهی و سزاوارتر به امر خلافت است. حضرت امیر علیه السلام به عمار دستور دادند که سوار بر شتر شده و قبائل کوفه را برای شنیدن حق به مسجد فراخواند. مردم دسته دسته به سوی مسجد شتافتند و حضرت امیر علیه السلام بعد از ظاهر کردن پاره ای از معجزات عجیب، این خطبه را ایراد فرمودند. (بحار الانوار، ج54، ص344) 2️⃣اهمیت خطبه 🔸1. اين خطبه از مهمترين و جنجالی ترین خطبه‏هاى نهج البلاغه است؛ زیرا مسائل مربوط به خلافت بعد از رسول خدا (ص) را بى‏پرده شرح مى‏دهد. نكاتی درباه و در اين خطبه وجود دارد كه در هيچ يك از خطبه‏هاى نهج البلاغه نيست و در عين كوتاهى، يك دوره تاريخ اسلام مربوط به عصر خلفاى نخستين، در آن خلاصه شده است. (پیام امام، ج1، ص317) 🔸2. با این خطبه می توان بر حقانیت علی علیه السلام و غاصبانه بودن خلافت خلفاء احتجاج کرد. همین امر سبب شده است که برخی از علمای اهل سنت، انتساب این خطبه به امیرالمومنین علیه السلام را انکار کرده و برخی دیگر چون که صدور آن از علی علیه السلام را قطعی می شمارند، برای حفظ عقاید خود، درصدد توجیه و تأویل برخی عبارات این خطبه برآیند. 🔸3. حضرت امیر علیه السلام، دلیل سکوت و کناره‌گیری خود را در عباراتی کوتاه و زیبا بیان کرده است، عباراتی که در اوج بلاغت، متلاطم از امواج حزن و اندوه نشسته بر دل مولاست که آمیختگی حیرت انگیزی از حزن و شعف را به خواننده خود القاء می کند. 🔸4. عمق انحطاط و ظلمت حاکم بر فضای جامعه اسلامی بعد از وفات نبی(ص)، در عباراتی کوتاه، زیبا و پر مغز بیان شده است. 🔸5. این خطبه آکنده از استعارات و تشبیهات بسیار زیبایی است که متن آن را به یکی از تبدیل کرده است. 3️⃣وجه تسمیه خطبه نام اين خطبه از جمله آخر آن گرفته شده است كه امام (ع) در پاسخ تقاضاى «ابن عباس» براى ادامه خطبه، به او فرمود: «تلك شِقشِقَةٌ هَدَرَت ثمّ قَرّت» كه معادل آن در فارسى چنين است: «اين شعله آتشى بود كه از دل زبانه كشيد و فرو نشست». (پیام امام، ج1، ص317) البته به اعتبار واژه "تقمّص" که در صدر خطبه به کار رفته، این خطبه را "خطبه مقمّصه" نیز نامیده اند اما نام مشهورش همان شثشقیه است. https://eitaa.com/banahjolbalaghe
ادامه پست قبل 👆👇
بسم الله 📢 3 4️⃣مضامین خطبه 1. خلیفه اول به جایگاه بی‌بدیل حضرت امیر علیه السلام نسبت به خلافت علم داشت و می‌دانست که که بدون حضرت، خلافت، کارآمد نخواهد بود ولی با این حال، لباس خلافت را با اینکه اندازه‌اش نبود، بر به سختی تن کرد. 2. توصیف خویش به کوه عظیمی که سیل علم و معرفت از آن سرازیر است و هیچ پرنده‌ای را سودای پرواز به سوی بلندای آن نیست. 3. دلیل کناره‌گیری از خلافت. 4. توصیف ظلمت حاکم بر جامعه بعد از نبی(ص). 5. توصیفی بلیغ از سختی صبر کردن در دوران خلافت خلفاء. 6. تعجب از تصمیم کناره‌گیری از امر خلافت در زمان حیاتش و واسپاری آن به عمر بعد از وفات. 7. توصیفی بلیغ از همدستی خلیفه اول و دوم برای تصاحب و تقسیم حکومت. (لَشَدّ ما تَشَطّرا ضَرعَیها) 8. توصیف به اوصافی چون: تند خویی، لغزشهای فراوان و عذرخواهی فراوان، تشبیه خلیفه دوم به شتری چموش از حیث دشواری تعامل با وی، گرفتاری مردم به لغزش و خطا و دور شدن از حق در زمان خلافت او. 9. شکایت از همطراز قرار دادن حضرت با اعضای شورای شش نفره توسط خلیفه دوم. 10. رأی دادن برخی از اعضای به عثمان در اثر حسادت و کینه به حضرت و برخی دیگر به جهت تعصبات خویشاوندی. 11. تشبیه به حیوانی که زندگی اش در خوردن و دفع کردن خلاصه می شود. 12. چپاول بیت المال توسط بنی امیه در زمان خلافت عثمان. 13. رفتار ناشایست خلیفه سوم و اسراف در مصرف بیت المال که سبب نارضایتی مردم و قتل وی شد. 14. اقبال و هجوم مردم به درب خانه حضرت امیر علیه السلام پس از . 15. پذیرش خلافت و عهدشکنی (اصحاب جمل)، (خوارج) و (معاویه و اصحاب وی). 16. بیان دلیل پذیرش خلافت بعد از قتل عثمان. 17. بی‌مقداری در نزد علی علیه السلام که آن را پست‌تر از آب بینی بز دانسته است. 18. مردی از اهل عراق نامه ای به حضرت داد و حضرت از ادامه سخن بازماند و بعد از آنکه ابن عباس درخواست کرد که حضرت، سخنان خود را ادامه دهند، ایشان فرمودند: «شلعه آتشی بود که از دل زبانه کشید و فرونشست». می گوید: به خدا سوگند از قطع هیچ سخنی به این اندازه اندوهگین نشده بودم. 5️⃣مصادر خطبه الجَمَل شیخ مفید/ فهرست نجاشی/ فهرست ابن ندیم/ الانصاف فی الإمامة ابن قبة رازی/ معانی الأخبار شیخ صدوق/ المناقب ابن جوزی/ المغنی قاضی عبد الجبار معتزلی/ الأمالی شیخ طوسی/ مجمع الأمثال میدانی/ المستقصی زمخشری/ تذکرة الخواص سبط ابن جوزی و ... زلال معرفت احساس مى‏كند و در مشكلات به او پناه مى‏برد. (مَنْ وَثِقَ بِمَاءٍ لَمْ يَظْمَأْ) 3️⃣مصادر خطبه الارشاد شیخ مفید/ المسترشد طبری ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵منزل های ترسان... تَجهّزوا رحِمَکم اللهُ فقَد نُودِی مِنکم بالرَّحیل... فإنّ أمَامکم عقبةً کؤوداً و منازلَ مَخُوفة مَهُولة. مهیّا شوید خداوند شما را رحمت کند. قطعا شما به سفر فراخوانده شده‌اید... پیش روی شما گردنه‌ای دشوار و منزلهایی ترسان و هولناک وجود دارد. 🌷عنصر زیبایی شناختی : کلمه «» از ماده هول است که به معنای ترس و وحشت می باشد. این کلمه از لحاظ صرفی اسم مفعول است یعنی ترسیده شده. در این کلام نورانی، مهولة صفت منازل واقع شده که در حقیقت می خواهد مرگ و منازل بعد آن از را توصیف کند. روشن است که آن منازل ترسیده شده نیستند بلکه انسان است که از آن منازل می ترسد. بنابراین انتظار اولیه این بود که از تعبیر منازل هائلة( اسم فاعل ) استفاده شود. اما گاهی به جای استفاده از اسم فاعل از اسم مفعول استفاده می شود برای اینکه کلام افاده کند. ☑️نکته معنایی: در اینجا بجای تعبیر «منازل ترساننده» ، از تعبیر «منازل ترسان» استفاده شده. یعنی این منازل آنقدر ترسناک است که حتی ترس خود منازل را هم فراگرفته است. (برگرفته از کتاب ج 4 ص 1680 ) ✅ نکته از این تعبیر در علوم بلاغی با عنوان یاد می شود که در آن اسم مفعول به فاعل استناد می شود که اصطلاحا گفته می شود که مجاز در آن « » است. ، شماره 39 ✍️محمد سرافراز https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵شهرت خطبه شقشقیه بر اساس تحقیق ابن میثم بحرانی (ج 1، ص 252)، صدور خطبه شقشقیه از امام علی (ع) شهرت غیرقابل انکاری دارد؛ بر آن است که این خطبه حتی پیش از ولادت سید رضی نیز مشهور بوده است. نیز از طریق استادش، مصدق بن شبیب از نقل می‌کند که او معتقد بوده این خطبه از امام علی (ع) صادر شده است. ابن خشاب می‌گوید: من خودم این خطبه را در کتاب‌هایی که دویست سال، پیش از تولد نوشته شده‌ بودند دیده‌ام و اصلا دست‌خط نویسندگان آن کتاب‌ها را می‌شناختم و حتی می‌دانستم که دست‌خط کدام یک از ارباب ادب است. وقتی به ابن خشاب گفتند که برخی این خطبه را از مجعولات سید رضی دانسته‌اند، گفت: رضی و غیررضی کجا و این نفَس و این سبک سخن گفتن کجا؟! من کلام و کتابت رضی را می‌شناسم...!( ابن ابی الحدید، شرح ‏نهج ‏البلاغة، ج 1 ص 205) این خطبه در میان ارباب نیز با همین نام () معروف است؛ چندان که ابن‌اثیر در نهایه، فیروزآبادی در قاموس، ابن منظور در لسان العرب و... خطبه را با همین نام یاد کرده و کلماتی از آن را نقل کرده‌اند. از میان محدثان نیز جناب در علل الشرائع و معانی الاخبار، مرحوم در ارشاد و... این خطبه را آورده‌اند. ادامه دارد در اینجا و اینجا ، شماره 113 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 ع زنده است و کهنه نمی‌شود 📢أيُّهَا النَّاس خُذُوهَا عَنْ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ (ص) إِنَّهُ يَمُوتُ مَنْ مَاتَ مِنَّا وَ لَيْسَ بِمَيِّت وَ يَبْلَى مَنْ بَلِيَ مِنَّا وَ لَيْسَ بِبَالٍ فَلَا تَقُولُوا بِمَا لَا تَعْرِفُونَ فَإِنَّ أَكْثَرَ الْحَقِّ فِيمَا تُنْكِرُون () ای مردم [این سخن را] از ص دریابید که می‌فرماید: از میان ما [اهل بیت] آن کس که بمیرد، می‌میرد اما نیست از میان ما [اهل بیت] کسی که گرد زمان بر او بنشیند، گرد زمان بر او می‌نشیند ولی کهنه نمی‌شود. بنابراین چیزی را که از آن آگاهی ندارید، باور نکنید و بر زبان مرانید چون بیشتر حقایق در همان چیزهایی است که انکار می‌کنید. سه نکته: 1️⃣پنجاه سال از بعثت پیامبر گذشته بود ولی هنوز مسلمانان مقامات اهل بیت را نشناخته بودند! چندانکه حتی این مسائل را نیز باید امیرالمؤمنین علیه‌السلام توضیح می‌داد. (پیامدهای فرهنگی عصر) 2️⃣گویا این سنت همیشگی تاریخ است که انسانها درباره چیزهایی که از آن آگاهی کافی ندارند، زیاد سخن می‌گویند! و در لابلای آن سخنها اکثر حقایق را انکار می‌کنند. 3️⃣کلمه‌ی «قال» وقتی با «ب» متعدی می‌شود به معنای "صِرف گفتن" نیست بلکه به معانی دیگری به کار می‌رود. در اینجا به نظر می‌رسد که «لا تقولوا ب» به معنای سخن گفتن همراه با اعتقاد و جزم و عنایت باشد (مفردات راغب و المحیط فی اللغة) ↩️پ ن: برخی شارحان عبارت «یبلی من بلی منا و لیس ببال» را به معنای پوسیده نشدن پیکر علیهم السلام در حمل کرده و بحث کلامی ارزشمندی را نیز در ذیل این عبارت مطرح کرده‌اند (منهاج البراعة ج 6 ص 213) اما نگارنده بر آن است که این متن را به این معنایی که در اینجا بیان شده نیز می‌توان ترجمه کرد. ، شماره 114 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵عذرخواهی مسئولان از مردم در آموزه‌های امیرالمؤمنین علیه السلام؛ وَ إِنْ ظَنَّتِ الرَّعِيَّةُ بِكَ حَيْفاً فَأَصْحِرْ لَهُمْ بِعُذْرِكَ وَ اعْدِلْ عَنْكَ ظُنُونَهُمْ بِإِصْحَارِكَ فَإِنَّ فِي ذَلِكَ رِيَاضَةً مِنْكَ لِنَفْسِكَ وَ رِفْقاً بِرَعِيَّتِكَ وَ إِعْذَاراً تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَكَ مِنْ تَقْوِيمِهِمْ عَلَى الْحَق ترجمه: اگر مردم به [کاری از کارهای] تو گمانِ ظلم بردند عذرت را آشکارا با آنان در میان نه و با این عذرخواهی آشکار، خود را از بدگمانی آنان نجات بده زیرا این کار [اولاً موجب] تربیت خویشتن خودت و [ثانیاً موجب] مدارا با رعیّت و [ثالثاً] عذرخواهی [شایسته‌ای] است که با آن می‌توانی وظیفه دولتت را که همان حق‌گرا تربیت کردن مردم است، انجام دهی. 🔹نکات: 1️⃣عذرخواهی کردن مسئولان از مردم، در هنگام بروز خطاهای ناخواسته ضروری است (فَأَصْحِرْ لَهُمْ بِعُذْرِك‏) 2️⃣این عذرخواهی موجب می‌شود مسئولین خویشتن خویش را تربیت بکنند(رِيَاضَةً مِنْكَ لِنَفْسِكَ). طبیعی است که عذرخواهی، و خودشیفتگی حاکمان را بشکند و موجب رشد اخلاقی آنان شود. 3️⃣یکی از ، تربیت اجتماعی مردم بر مدار حق و دور کردن آنها از باطل است (حَاجَتَک). عذرخواهی مردم را به سوی حق‌گرایی و حق‌طلبی سوق می‌دهد (إِعْذَاراً تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَكَ مِنْ تَقْوِيمِهِمْ عَلَى الْحَقِّ). 4️⃣عذرخواهی موجب مدارا با مردم می شود(رِفْقاً بِرَعِيَّتِك). 5️⃣مخالف‌سازی برای حکومت، نتیجه مدیریت مسئولان ناکارآمد است () عذرخواهی باعث می‌شود مردم با حکومت مخالف نشوند. 6️⃣عذرخواهی موجب می‌شود بدگمانی و بی‌اعتمادی مردم به حکومت از بین برود(وَ اعْدِلْ عَنْكَ ظُنُونَهُمْ بِإِصْحَارِكَ). 🔻یکی دیگر از جاهایی که حاکمان باید عذرشان را با مردم در میان نهند، در جایی است که نمی‌توانند درخواستهای آنها را اجابت کنند(و امْنَعْ فِي إِجْمَالٍ وَ إِعْذَار) نامه 53 〰️〰️〰️〰️〰️📧📩〰️〰️〰️〰️ دست به دست کنید تا برسد به دست مسئولانی که عذرخواهی نمیکنند. 〰️〰️〰️〰️〰️🌹🗞〰️〰️〰️〰️ ، شماره 115 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵ترجمه حَتَّى إِذَا مَضَى لِسَبِیلِه جَعَلَهَا فِی جَمَاعَةٍ زَعَمَ أَنِّی أَحَدُهُمْ فَیا لَلَّهِ وَ لِلشُّورَى مَتَى اعْتَرَضَ الرَّیبُ فِیّ مَعَ الْأَوَّلِ مِنْهُمْ حَتَّى صِرْتُ أُقْرَنُ إِلَى هَذِهِ النَّظَائِر ترجمه : تا [اینکه] او نيز راه خودش را پیمود [و به جهان ديگر رسید] و امر خلافت را در ميان جماعتى قرار داد كه وانمود می‌کرد من هم یکی از آنها هستم. پناه برخدا از دست آن شورا! کی در [بلندی مرتبه‌ی] من نسبت به [خلیفه‌ی] اولشان شکی وجود داشت تا اینکه همنشین امثال این شش نفر بشوم؟ ◀️کلمه «زعم» را در فارسی به معنای «پنداشتن و گمان کردن» برمی‌گردانند. «پنداشتن و گمان کردن» در فارسی معنای مذموم و توبیخ کردنی ندارد اما کلمه «زعم» در عربی چنین نیست. کلمه «زعم» در عربی به دو معنای متضاد به کار می‌رود(قاموس و تاج العروس): 1) گمان نادرست صادقانه اما غیرقابل بخشش و مستحق توبیخ ومذمت 2) دروغ‌گویی 📚در احتمال اول کلمه زعم غالبا درباره کسی به کار می‌ررود که چیزی را بلد نیست اما در این بلد نبودنش مقصّر است. تقصیرش هم در حدی است که مستحق توبیخ است. با این حال دروغ نمی‌گوید یعنی واقعا همین مطلب نادرست و غیرواقعی را در ذهن خود گمان می‌کرده است. (در موارد غیرغالبی کلمه زعم درباره یک واقعیت به کار می‌رود.) همه کاربردهای قرآنی این کلمه در موضع توبیخ و مذمت است(راغب). 📚احتمال دوم این است که اصلا کلمه «زعم» به معنای دروغ‌گویی باشد. با توجه به اینکه مسأله قابل مقایسه نبودن شحص علی بن ابیطالب علیه‌السلام (یا لااقل اهل بیت) با دیگر صحابه از مسائل بسیار بدیهی صدر اسلام بوده، این احتمال دوم در معنای عبارت صحیحتر به نظر می‌رسد. ↩️قرینه: در جمله‌های بعدی آمده است که هیچ تردیدی در افضلیت علی بن ابیطالب وجود نداشته است (مَتَى اعْتَرَضَ الرَّیبُ فِیّ مَعَ الْأَوَّلِ مِنْهُمْ حَتَّى صِرْتُ أُقْرَنُ إِلَى هَذِهِ النَّظَائِر!). ع ،‌ شماره 45 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵بیماری و باد پاییزی حضرت امیر(ع) در بازگشت از یکی از اصحاب را که بیمار بود، دیدند و بدو فرمودند: «...وَ لَكِنَّهُ يَحُطُّ السَّيِّئَاتِ وَ يَحُتُّهَا حَتَّ الْأَوْرَاق‏» ( ...امّا بیماری، گناهان را از بين مى‏برد و آنها را مانند برگ درختان مى‏ريزد) 🔹عنصر زیباشناختی: پنهان «بیماری به باد پائیزی»، «انسان به درخت» و «گناه انسان به برگ زرد» 🔻توضیح: هر چند سخنی از باد پائیزی و عمل انسان به میان نیامده است لکن ریزش برگ درختان مربوط به فصل پائیز و در اثر وزش باد پائیزی رخ می‌دهد لذا وقتی ریزش گناهان به ریزش برگ درخت تشبیه شود، چنین تشبیهی سه تشبیه درهم تنیده را در خود دارد که اگر این تشبیه ها را کنیم به این صورت بندی دست پیدا میکنیم: 1) تشبیه «بیماری به باد پائیزی» 2) تشبیه «انسان به درخت» 3) تشبیه «اعمال بد انسان به برگهای زرد» ➕افزون بر زیبایی خاصی که ترکیب و انسجام سه‌گانه فوق به تشبیه می‌دهد، دو تشبیه پنهان نیز به خاطر بودنشان زیبایی دیگری به تشبیه داده‌اند. ✍️نکته معنایی امیرالمؤمنین علیه‌السلام در صدد هستند که درک انسان از بیماری را تغییر دهند. وقتی درک انسان از بیماری تغییر کند و به چنین برداشتی برسد که بیماری چیزی مانند باد پاییزی است که با ریختن برگهای زرد (گناه) به داد درخت می‌رسد، اولا تحمل برای چنین ذهن و روانی ساده‌تر می‌شود ثانیاً انگیزه‌ی خداوند در برابر بیماری افزایش می‌یابد(). ، شماره 40 https://eitaa.com/banahjolbalaghe