#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_رهبری
💢 فلسفه، نردبان معرفت الهی
🔺فلسفه، وسیله و نردبانی است که انسان را به معرفت الهی و خدا می رساند؛ پالایش می کند و در انسان اخلاق به وجود می آورد.
ما نباید بگذاریم فلسفه به یک سلسله ذهنیات مجرد از معنویت و خدا و عرفان تبدیل شود. راهش هم تقویت فلسفهى ملاصدراست؛ یعنی راهی که ملاصدرا آمده، راه درستی است.
🔺آن فلسفه است که انسان را وادار می کند هفت سفر پیاده به حج برود و به همهی زخارف دنیوی بیاعتنایی کند.
🔺البته نمی خواهیم بگوییم هر کس در این دستگاه فلسفی قرار نداشته باشد، اهل دنیاست؛ نه، اما این راه خوبی است.
🔺راه فلسفه باید راه تدین و افزایش ارتباط و اتصال انسان به خدا باشد؛
این را باید در آموزش فلسفه، در تدوین کتاب فلسفی، در درس فلسفی و در انجمن فلسفه -همین که به آن اشاره شد- رعایت کرد.
🔺اهل فلسفه ای که ما قبلا دیده بودیم، همه همین طور بودند؛ کسانی بودند که از لحاظ معنوی و الهی و ارتباطات قلبی و روحی با خداوند، از بقیهی افرادی که در زمینههای علمی حوزه کار می کردند، بهتر و زبده تر و شفافتر بودند.
📚بيانات در دیدار گروهی از فضلای حوزه ی علمیه قم 82
.............................
🔰جمع آوری: کارگروه تعلیم حکمت @talim_hekmat
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #فلسفهی_فلسفهی_اسلامی
💠 #استاد_یزدانپناه
1️⃣ معرفی فلسفۀ فلسفه
https://eitaa.com/fvtt_ir/2526
2️⃣ دسته بندی مباحث فلسفۀ فلسفه
https://eitaa.com/fvtt_ir/2572
3️⃣ معیار بداهت تصوری در باب مفاهیم بدیهی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2600
4️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2622
5️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2644
6️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2735
⏳ ادامه دارد ...
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #فلسفهی_فلسفهی_اسلامی
💠 #استاد_یزدانپناه
💢بخش 2️⃣
🌐 دسته بندی مباحث فلسفۀ فلسفه
🔺 مباحث فلسفۀ فلسفه را از منظری می توان به دودستۀ مسائل روشی و معرفت شناختی، و مسائل محتوایی تقسیم کرد. مباحث روشی و معرفت شناختی، ناظر به آن دسته نکات و تأملاتی اند که شیوۀ بررسی و کاوش علم فلسفه و مبانی اساسی معرفت شناختی آن را بررسی می کنند، همچون روش خاص علم فلسفه، روش عام قابل استفاده در فلسفه و دسته ای از مباحث روشی مطلق مرتبط با مسائل فلسفۀ فلسفه که در همۀ علوم برهانی و به ویژه در فلسفه به کار می روند.
🔺 مباحث محتوایی نیز ناظر به تحقیقاتی اند مرتبط با اموری در باب فلسفه که مضامین روشی و معرفت شناختی ندارند و یا چندان به لحاظ روشی و معرفت شناختی چشمگیر نیستند، مانند موضوع فلسفه، تعریف فلسفه، امکان فلسفه و ضرورت آن، مبادی آغازین فلسفه، کارکردهای فلسفه، گسترۀ دانش فلسفه و مسائل آن و نسبت فلسفه با علوم دیگر.
🔺برخی مباحث را در عین اینکه باید در معرفت شناسی، به معنای دقیق آن، مطرح کرد، در مباحث فلسفۀ فلسفه نیز می توان کاوید؛ زیرا از مباحث پایه ای فلسفۀ فلسفه نیز هستند.
🔺فلسفه نسبت به علوم دیگر اعم العلوم و علم کلی است، و به طور طبیعی این امر با بداهت موضوع علم فلسفه، یعنی موجود، گره می خورد. بداهت مفهوم موجود به موضع گیری دیگری وابسته است که در باب مفاهیم بدیهی باید صورت گیرد. از این رو مسئلۀ معرفت شناختیِ معیار بداهت مفاهیم در تصورات را باید جزو مباحث فلسفۀ فلسفۀ اسلامی نیز قرار داد.
📚 منبع: کتاب تأملاتی در فلسفهی فلسفهی اسلامی ص 16_19
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ بریده هایی از کلاس #خارج_نهایه
💢بخش 1️⃣ نقطه شروع فلسفه
https://eitaa.com/fvtt_ir/1935
💢بخش 2️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2003
💢بخش 3️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2051
💢بخش 4️⃣ شهود عقلی (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2104
💢بخش 5️⃣ شهود عقلی (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2155
💢بخش 6️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2185
💢بخش 7️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2203
💢بخش 8️⃣ واقع بما هو واقع (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2243
💢بخش 9️⃣ واقع بما هو واقع (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2333
💢بخش 🔟 واقع بما هو واقع (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2404
💢بخش 1️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (4)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2456
💢بخش 2️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (5)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2487
💢بخش 3️⃣1️⃣ علی وجهٍ کلی (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2536
💢بخش 4️⃣1️⃣ علی وجهٍ کلی (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2576
💢بخش 5️⃣1️⃣ علی وجهٍ کلی (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2625
💢بخش 6️⃣1️⃣ علی وجهٍ کلی (4)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2647
⏳ ادامه دارد ...
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ بریده هایی از کلاس #خارج_نهایه
💢بخش 4️⃣1️⃣
🌐 علی وجهٍ کلی (2)
🏷 متن نهایه:
فإذا بحثنا هذا النوع من البحث أمكننا أن نستنتج به أن كذا موجود و كذا ليس بموجود و لكن البحث عن الجزئيات خارج من وسعنا على أن البرهان لا يجري في الجزئي بما هو متغير زائل.و لذلك بعينه ننعطف في هذا النوع من البحث إلى البحث عن حال الموجود على وجه كلي فنستعلم به أحوال الموجود المطلق بما أنه كلي
❇️ توضیح قید علی وجهٍ کلی و اینکه در فلسفه از جزئیات بحث نمی شود
1️⃣ راه اول: جزئی نه کاسب است نه مکتسب (در پست قبل گذشت)
2️⃣ راه دوم: کلی بودن مقدمات به معنای کلی باب برهان
🔺 همانطوری که در ضرورت که یکی از شروط برهان است منظور این نیست که باید جهت قضایا ضروریه باشد بلکه حتی قضیه ممکنه نیز میتواند بالضروره باشد یعنی امکان همیشه برای او هست، مثلا الانسان ممکن الکتابه بالضروره؛ (در واقع ضرورت باب برهان به این معنا است که ضروری الصدق باشد) در مورد قید کلیت نیز باید گفت، کلیت به معنایی که در سور قضایا میگویند کلیٌ نیست، که به معنای جمیع افراد است؛ بلکه کلی به معنایی است که قضایای جزئیه (موجبه و سالبه) را نیز میگیرد و حتی قضیه «القمر منخسف در فلان ساعت» نیز کلی است! این کلیت مثل کلیت جهت قضایا است نه کلیت سور قضایا.
➖ آدرس ها برای مراجعه: برهان شفا ص 123 و 135 / بصائر نصیریه هم ص 167 / برهان علامه طباطبایی رسائل سبعه ص 29 و 35
🔺«علامه در کتاب رسائل سبعه در بخش برهان میگویند قضیهای که در برهان استفاده میشود قضیه عرفیه عامه است.»
🔺کلیت در سور قضایا فقط کلیت افرادی است، کلی احوالی و ازمانی مطرح نیست.
🔺کلی باب برهان باید هر سه را داشته باشد، لذا قضیه جزئیه هم میتواند کلی باب برهان باشد به این معنا که کل همان بعض افراد را در تمام ازمان و احوال شامل بشود.
🔺کل افراد و کل ازمان و اولی بودن سه شرط کلی باب برهان است. کل افراد هم یعنی کل افراد ولو جزئیه باشد! ولی کل افراد آن جزیئه را بگیرد.
🔺شخصیه با همان کل ازمان رد میشود. در برهان ضرورت و حتمیت میخواهیم و ضرورت و حتمیت از دل شخص در نمیآید.
🔺 کلیت در باب قیاس در مقابل جزئیه است یعنی مثلا موجبه کلیه در مقابل موجبه جزئیه است.
🔺در کلی باب برهان کلی به معنای کلی باب قیاس را لازم نداریم ولو جزئیه هم باشد میتواند مصداق کلی باب برهان باشد. هر آنچه که وصف به موضوع میشود را میگیرد.
حتی کل زمان مطلق را نیز نیاز نداریم در کلی باب برهان ولو وقتٌما باشد هم کافی است، لذا در مورد قمر که در فلان ساعت منخسف است نیز میگوییم کلی است!
📝 و أما هاهنا فإن المقول على الكل معناه أن كل واحد مما يوصف بالموضوع، و في كل زمان يوصف به- لا في كل زمان مطلقا- فإنه موصوف بالمحمول أو مسلوب عنه المحمول.
الشفاء(المنطق)، البرهان، ص: 123
➖ رجوع کنید به اشارات ص 296 / برهان شفا ص 170 تا 173
🔺در واقع اگر مطلب جزئی باشد برهان جزئی نیز میتوانیم به کار ببریم هر چند که در شرافت به برهانی که کلی در آن به کار برده نمیرسد. همانطور که برهان سالب در شرافت به برهان موجب نمیرسد.
🔺اصل داستان این است که موقعی که محمول به موضوع میخورد کل زمان و کل احوال آن را بگیرد، اگر کل احوال آن را نگرفت آن شیء متغیر فاسد است! و نمیتوانیم یقین پیدا کنیم.
🔺در واقع کلی در اینجا قابلیت صدق بر کثیرین است نه اینکه حتماً مصداق ها در خارج کثیرین باشند،
📚 منبع: درس خارج نهایه - سال اول - 1393-1392
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#محصولات
#نشر
#کتاب
💠 #دیدگاه_ها_و_باورداشتهای_اسلامی_انقلابی
💠 #حجت_الاسلام_محمدرضا_فلاح
🔰کتابچه دیدگاهها و باورداشتهای اسلامی انقلابی حاصل سلسله گفتارهای حجت الاسلام و المسلمین فلاح شیروانی است که در 108 صفحه تدوین شده است.
🔰این کتابچه، به همت موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی آماده چاپ گشته و توسط پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی (باقرالعلوم) به زیور طبع آراسته شد.
🔰 در توضیح پشت جلد این کتاب آمده است:
💠 در عصر امام خمینی ره ما به فصل فرهیختگی و شکوه فرهنگ اسلامی انقلابی رسیده ایم و در این میان دیدگاهها و باوداشتهای اسلامی انقلابی ای که رهبران انقلاب به ما عرضه کرده اند میتواند برای هر جمع و محفل انقلابی نقش هادی و راهبر را ایفا کند. وظیفه فرزندان خمینی کبیر آنست که اندیشه امام ره را به مرتبت و منزلت امامت اندیشه ها برسانند.
▪️علاقه مندان برای تهیه این کتاب میتوانند با شماره تلفن ذیل تماس حاصل فرمایند:
📞 ۰۹۱۹۱۵۹۳۰۸۰
🏷 کانال کلام انقلابی @kalam_Enghelabi
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #آشنایی_با_عرفان_اسلامی
💠 #استاد_امینی_نژاد
1️⃣ معرفی محتوای کتاب
https://eitaa.com/fvtt_ir/2466
2️⃣ معنای لغوی تصوف
https://eitaa.com/fvtt_ir/2492
3️⃣ معنای اصطلاحی تصوف
https://eitaa.com/fvtt_ir/2541
4️⃣ معنای اصطلاحی عرفان
https://eitaa.com/fvtt_ir/2582
5️⃣ عرفان عملی و نظری
https://eitaa.com/fvtt_ir/2603
6️⃣ عرفان عملی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2628
7️⃣ عرفان نظری
https://eitaa.com/fvtt_ir/2655
8️⃣ محورهای اساسی در عرفان نظری
https://eitaa.com/fvtt_ir/2688
9️⃣ امکان دستیابی به معارف شهودی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2704
🔟 هماهنگی عرفان با عقل و دین
https://eitaa.com/fvtt_ir/2718
1️⃣1️⃣ تأثیرات عرفان عملی و نظری بر یکدیگر
https://eitaa.com/fvtt_ir/2755
2️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفان اسلامی (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2813
⏳ ادامه دارد ...
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #آشنایی_با_عرفان_اسلامی
💠 #استاد_امینی_نژاد
💢بخش 4️⃣
🌐 معنای اصطلاحی عرفان
🔘 بررسی لفظ عرفان
🔺1-در اشتقاق لغوی لفظ عرفان ابهامی وجود ندارد و روشن است که از «عَرَفَ، یَعرِفُ» و هم خانوادۀ معرفت، عارف و معروف است
🔺2-لفظ عرفان، در آثار عرفا شیوع چندانی ندارد
🔘معنای اصطلاحی عرفان
🔺 الف) بایزید بسطامی
ادنی صفة العارف ان تجری فیه صفات الحق ّ ویجری فیه جنس الربوبیّة؛ «کمترین صفت عارف آن است که صفات حق در او جاری و جنس ربوبیت در او ساری باشد».
🔺 ب)جنید بغدادی
« اَن تعرف ما لک و ما له»؛ یعنی معرفت آن است که بشناسی چه چیزی از آن توست و چه چیزی برای خدای متعال. به عبارت دیگر، به درستی حق و خلق را از هم باز شناخته و احکام هریک را در جای خود بنشانی.
🔺ج)ابن سینا
المنصرف بفکره الی قدس الجبروت مستدیماً لشروق نور الحق هی سرّه یخصّ باسم العارف؛ «آن کس که به فکر خود یک سره به سوی عالم قدس متوجه باشد، درحالی که مدام خواهان تابش نور حق در سرّ خود است، به اختصاص عارف نام دارد».
🔺د)ملاعبدالرزاق کاشانی
العارف من اشهده الله ذاته و صفاته و اسمائه و افعاله، فالمعرفة حال تحدث من شهودٍ؛ «عارف کسی است که خدای متعال ذات، صفات، اسما و افعال خود را به وی نشان داده است، بنابراین معرفت، حالی است که از پی شهود برمی آید».
🔘جمع بندی معنای اصطلاحی عرفان
🔺هر چند واژۀ عرفان به هر دو جنبۀ عملی و معرفتی اشاره دارد اما در آثار محققان از عرفا، با غلبه جنبۀ معرفتی استفاده می شود، برخلاف واژۀ تصوف که با غلبۀ جنبۀ عملی به کار رفته است.
🔘علت بار منفی یافتن واژه صوفی
🔺به تدریج در عرفان عملی با بروز اجتماعی آن، که در شکل فرقه ها و سلسله هی دراویش و فرقه ها به بدعت ها و انحرفات، واژگان تصوف و صوفی نیز بار منفی یافته است.
📚 منبع: کتاب آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی ص 43_45
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #تاریخ_فلسفهی_اسلامی
1️⃣ دانش تاریخ فلسفه
https://eitaa.com/fvtt_ir/2499
2️⃣ سنتهای فلسفی پیش از اسلام / فلسفه هندی پیش از اسلام
https://eitaa.com/fvtt_ir/2556
3️⃣ ویژگیهای فلسفۀ هندی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2585
4️⃣ آشنایی مسلمانان با فلسفۀ هندی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2631
5️⃣ فلسفه در چین پیش از اسلام
https://eitaa.com/fvtt_ir/2664
6️⃣ عدم تأثیر فلسفۀ چینی در شکل گیری فلسفۀ اسلامی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2697
7️⃣ فلسفه در سنت ایرانی پیش از اسلام
https://eitaa.com/fvtt_ir/2707
⏳ ادامه دارد ...
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #تاریخ_فلسفهی_اسلامی
💢بخش 3️⃣
🌐 ویژگیهای فلسفۀ هندی
1️⃣معنوی و روحانی بودن
🔺 دغدغۀ اصلی تفکر فلسفی هند معنویت است؛ چه معنویت در زندگی فعلی و کنونی و چه معنویت در زندگی اخروی و آن جهانی. همین خصلت موجب شده است فلسفه هند با دین و عرفان همراه باشد. در هند یا فلسفه برآمده از دامان دین و همراه با آن بوده است و یا دین برآمده از دامان فلسفه و همراه با آن.
2️⃣کاربرد عملی فلسفه در زندگی
🔺در فلسفه های هندی، حتی در گرایشهای مادی آن، تأمل نظری در خدمت زندگی است. در این سنت، هدف فلسفه تأمین رهایی و نجات انسانهاست؛ و فلسفه تأمل نظری محض تلقی نمی شود، بلکه راهی به رهایی است. در فلسفۀ هندی معیار حقیقت فایدۀ عملی نیست، بلکه درست عمل کردن است.
3️⃣درون نگرانه بودن
🔺 کانون توجه فلسفۀ هندی، درون انسان و جان و دل اوست. در واقع فلسفۀ هندی در جست وجوی رهایی انسان است و این مقصود را با تأمل در درون او قابل حصول می داند.
4️⃣معناگروی یگانه انگارانه
🔺فلسفۀ هندی، به ویژه مکتب هند، به معناگروی یگانه انگارانه گرایش دارد. دیدگاه معناگروی یگانه انگار در فلسفۀ هند، چنان انعطاف پذیر و پویاست که شکلهای گوناگونی به خود گرفته است و این شکلها احیاناً متضاد و ناسازگار به نظر می رسند.
5️⃣شهودگرایی
🔺 در فلسفۀ هندی گرچه از عقل ومعرفت استدلالی نیز استفاده می شود، شاهراه وصول به حقیقت غایی، شهود و معرفت قلبی است. در این فلسفه حقیقت «دانستنی» نیست، بلکه « دریافتی» است.
6️⃣مرجعیت پذیری
🔺یکی از ویژگیهای فلسفۀ هندی در اشکال گوناگونش، پذیرش حجیت و مرجعیت آراء و آموزه هایی است که در متون قدیمی مانند وداها و اوپانیشادها و یا آنچه بودا و جین تدوین کرده اند، وجود دارد.
🔺فیلسوفان هندی چون شهود و یافت حقیقت را راه رسیدن به حقیقت می دانند، و از سویی، یافت قدما و اسلاف خود را یافت ناب و کاملی تلقی می کنند، آن را به منزلۀ حجت موجه و مرجع نهایی می پذیرند.
7️⃣سنت ترکیبی
🔺فلسفۀ هندی در باب وجوه مختلف واقعیت رهیافتی ترکیبی دارد و می کوشد دین و فلسفه، معرفت و عمل، عقل و شهود، انسان و طبیعت، خدا و انسان، واقعیت فی نفسه و پدیدار را در هماهنگی با یکدیگر قرار دهد.
🌐عناصر مهم فلسفۀ هندی
1️⃣اعتقاد به نجات و رهایی انسان
🔺مکاتب فکری گوناگون هندی معتقدند که این دنیا، دنیایی ماندگار نیست؛ بلکه با همۀ رنجها، گرفتاریها یا خوشیهایی که برای انسان دارد می گذرد و سرای دیگری در انتظار آدمی است و انسان با ورود به آن سرا آزاد و رها می شود و نجات می یابد.
2️⃣کارما و بازپیدایی یا ایدۀ تناسخ
🔺کارهایی که انسان انجام می دهد ثمرات و واکنشهایی دارد و کارهای خوب و بد، نتایج خوب و بدی به بار می آورد و در رهایی یا عدم رهایی انسان مؤثر است.
🔺براین اساس، نظام عالم همواره در حال تکرار و بازپیدایی تناسخ است و انسانهای نیکو کار در نتیجۀ عمل نیکشان از گردونۀ بازپیدایی تناسخ رها می شوند و از درد و رنجهای آن نجات می یابند و به سرای راحت و باقی معنوی می پیوندند؛ اما انسانهای بدکار، در نتیجۀ اعمال نادرستشان، از گردونۀ بازپیدایی تناسخ عالم خارج نمی شوند.
3️⃣جوهر ثابت
🔺نحله های فکری گوناگون هند، جز آیین بودایی، معتقدند در پس مظاهر ناپایدار و متغیر عالم اصل و جوهر ثابتی وجود دارد که آن را، «آتمان»، «جیوا» و «پوروشا» نام نهاده اند.
4️⃣عقیده به ادوار جهانی
🔺مکاتب هندی به فرضیۀ ادوار جهانی معتقدند و آن را به صورت دوران منظم انحلال و خلقت پی در پی می دانند.
📚 منبع: کتاب درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی جمعی از نویسندگان : زیر نظر دکتر محمد فنایی اشکوری جلد 1 ص 90_94
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
☑️ #بیانات_اخلاقی
#استاد_فلاح_شیروانی
بخش 1️⃣ فکر / #شرح_حدیث
https://eitaa.com/fvtt_ir/1263
بخش 2️⃣ فکر / #شرح_حدیث
https://eitaa.com/fvtt_ir/1320
بخش 3️⃣ فکر / #شرح_حدیث
https://eitaa.com/fvtt_ir/1361
بخش 4️⃣ فکر / #شرح_حدیث
https://eitaa.com/fvtt_ir/1395
بخش 5️⃣ فکر / #شرح_حدیث
https://eitaa.com/fvtt_ir/1451
بخش 6️⃣ فکر / #شرح_حدیث
https://eitaa.com/fvtt_ir/1508
بخش 7️⃣ فکر / #شرح_حدیث
https://eitaa.com/fvtt_ir/1523
بخش 8️⃣ فکر / #شرح_حدیث
https://eitaa.com/fvtt_ir/1556
بخش 9️⃣ آزاد اندیشی / #آیه
https://eitaa.com/fvtt_ir/1572
بخش 🔟 حدیث آزاداندیشی
https://eitaa.com/fvtt_ir/1591
بخش 1️⃣1️⃣ حدیث آزاداندیشی
https://eitaa.com/fvtt_ir/1609
بخش 2️⃣1️⃣ حدیث آزاداندیشی
https://eitaa.com/fvtt_ir/1624
بخش 3️⃣1️⃣ داشتن سوگیری اساسی
https://eitaa.com/fvtt_ir/1830
بخش 4️⃣1️⃣ ادب سجده بعد از بیدار شدن از خواب
https://eitaa.com/fvtt_ir/1866
بخش 5️⃣1️⃣ توجه به جهل خود
https://eitaa.com/fvtt_ir/1903
بخش 6️⃣1️⃣ انانیت
https://eitaa.com/fvtt_ir/1956
بخش 6️⃣1️⃣ غفلتی خاص (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2022
بخش 7️⃣1️⃣ غفلتی خاص (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2083
بخش 8️⃣1️⃣ غفلتی خاص (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2126
بخش 9️⃣1️⃣ تغذیه انسان انقلابی از قرآن
https://eitaa.com/fvtt_ir/2216
بخش 0⃣2⃣ لذت انسان انقلابی از زندگی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2270
بخش 1️⃣2️⃣ نفس اماره مهمترین دشمن
https://eitaa.com/fvtt_ir/2462
بخش 2️⃣2️⃣ آیا واقعاً درد ما انقلاب است؟!
https://eitaa.com/fvtt_ir/2588
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #بیانات_اخلاقی، #استاد_فلاح_شیروانی 2️⃣2️⃣
💠آیا واقعاً درد ما انقلاب است؟!
🔺یکی از وظایف ما این است که دقت بکنیم درد اصلی ما چیست (اینجا تعارف بر نمیدارد)
🔺بر خلاف تلقیهایی که داریم درد اصلی ما انقلاب نیست.
🔺البته از باب اینکه هر امر دشواری را اگر متکلفانه به دنبالش باشید در درون شما تبدیل به حقیقت میشود؛ مثلا میگویند اگر صبور نیستی اگر با تکلف خودت را به صبوری بزنی صبور میشوی؛ اگر مثل کسانی که درد اصلی و دغدغه اصلی شان انقلاب است رفتار کنیم، ان شاء الله مثل آن ها می شویم.
🔺البته باید دقت کرد که این قاعده درست است ولی خودت یک دفعه فکر نکنی درد اصلی تو انقلاب است و بعد یک مرتبه خودت را معیار و مرکز قرار بدهی، و بگویی هر که با من است با انقلاب است و هر کس بی من است علیه انقلاب است.
🏷 گر کسی دردش انقلاب باشد آثارش چیست؟
🔺علائم و آثار هم آخرش علائم است نه خود واقعیت؛ یک امتحان بکند ببیند اصل قضیه را میتواند بفهمد اگر مبهم بود میرود روی علائم آن. به اصل مسئله نگاه که بکند، (ما چون قلبمان را رها میکنیم هر چه میگردیم پیدایش نمیکنیم که حالا بخواهم در آن نگاه بکنم) یکی از چیزهایی که اگر انسان بنا را بر این بگذارد که یک مقدار به خودش نگاه بکند، و از برداشتهای سریع دست بردارد، و از برداشتهای دیگران نیز دوری کند، گاهی میبینی که برداشتهای دیگران مبنای نظر شخص در مورد خودش میشود.
🔺حتی خداوند میگوید از روی نعمتها و مصائبی که به تو میدهم قضاوت نکن که تو کی هستی. صاف به خودت نگاه کن که کی هستی.
🔺انسان یک واکاوی بکند که ببینید دردش چیست؟ موقعی که انسان قشنگ ببیند که دردمان انقلاب نیست
🔺اگر انقلاب به عنوان یک ارزش جا نیفتد موقعی که بداند که این دردش نیست رها میکند، ولی الحمد لله این برای ما ارزش هست؛
🔺فضای یک نقد الذات و محاسبه النفس اینطوری را چه کسی برای انقلابیها فراهم میکند؟ همه که به انقلابیها میگویند انقلابی باش، بارک الله چقدر انقلابی بودی؟ بعد شروع میکند به دیگران پیچیدن و حتی خود آقا را نقد کردن و به پر و پای ایشان میپیچد.
🔺اگر درد اصلی انقلاب باشد، از روحیه رقابت نجات پیدا میکنیم. رقابت به خاطر انانیت است. حضرت امام خیلی با رقابت بد است. میگوید ریشه تمام ناملایمات ما رقابت است.
⭐️سوال اگر دید که دردش انقلاب نیست چه کند؟
استاد: این را مبنای مایوس شدن قرار ندهید. به همین خاطر خداوند باطنشان را به راحتی به آنها نشان نمیدهد. اگر چند تا کار بکند تازه خداوند ابصر به عیوب نفسش قرار میدهد (ابصره بعیوب نفسه)
🌟سوال: چطور درد واقعی انقلاب پیدا کنیم؟
استاد: درد با توجه تشدید میشود. عناصر معنوی و قلبی با توجه تشدید میشوند. یک قاعده هم به طور کل این است که اعمال متناسب با یک حالت و صفت پدید آورنده آن حالت و صفت است. یکی دیگر از قواعد عقاید همراه با آن صفت است و یک قاعده دیگر هم این است که تصویر درست از آن صفت و مطلوب باعث تسریع به رسیدن میشود؛ مثلا انسان تصویر درست و کاملی از سخاوت داشته باشد خیلی کمک میکند انسان سخی بشود. اینجا هم تصویر درست از انقلابی گری خیلی کمک میکند به انقلابی شدن.
اصلا این ساخت و موقف و ایستار غلط است و اینطوری نمیشود درستش کرد. اعرف الحق تعرف اهله. این خیلی جمله اعجاز آمیزی است. روی این سرمایه گذاری نمیشود همه با آدمها میسنجند. عبادتهای زیاد طرف را معیار قرار میدهند! در حالی که درست نیست؛ عقایدش را بگو چیست. گذشته از اینکه عقل دارد میگوید اینقدر تجربه دارد میگوید که دیگر بس است.
ما باید از کارهای خوبی هم که انجام میدهیم به خدا پناه ببریم. حقیقت انسان هیچ چیز غیر از استئصال نیست، انتم الفقراء. یک کار خیر میکنیم باید از آن وحشت بکنیم. خدایا شر این کار خیر گردنم را نگیرد.
---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #آموزش_حکمت_اشراق
💠 #استاد_یزدانپناه
1️⃣ توضیحی در مورد فلسفه اشراق
https://eitaa.com/fvtt_ir/2508
2️⃣ کلیاتی در باب حکمت اشراقی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2553
3️⃣ چالش در فلسفۀ اسلامی مشایی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2591
4️⃣ سیر دگرگونی فلسفه در اندیشه مسلمانان
https://eitaa.com/fvtt_ir/2635
5️⃣ زندگی علمی و سلوکی سهروردی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2667
6️⃣ جوهره حکمت اشراق / سه جهت تحول در حکمت اشراق
https://eitaa.com/fvtt_ir/2694
7️⃣ عدم تعارض عقل و شهود (بحث و ذوق)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2710
8️⃣ تبیین جایگاه منطقی شهود
https://eitaa.com/fvtt_ir/2728
9️⃣ تأثیر روش شهودی در اندیشۀ فلسفی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2761
⏳ ادامه دارد ...
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #آموزش_حکمت_اشراق
💠 #استاد_یزدانپناه
💢بخش 3️⃣
🌐 چالش در فلسفۀ اسلامی مشایی
🔺 فلسفه اسلامی مشایی بهرغم استحکام مبانی، بهدلیل برخی خللهای روششناختی و هستی شناختی، بستر را برای هجوم مخالفان فراهم ساخت. بهکارگیری انحصاری کاوشهای استدلالی، آن هم تنها به شیوۀ منطق ارسطویی از حیث روششناختی و طرحِ آرایی خاص در مباحثی از مبدأ تا معاد؛ همچون علم واجب تعالی به جزئیات، فاعلیت بعید یا قریب حق تعالی، حدوث یا قدم عالم، معاد جسمانی یا روحانی، زوال یا بقای نفوس ساذجه و مسائلی دیگر از حیث هستی شناختی، بهتدریج اعتراض مخالفان فلسفه را برانگیختند.
🔺ازیکسو، اصحاب حدیث و طرفداران علوم نقلی که بیشتر در قالب گروههای کلامی ظهور یافته بودند، حملاتی گسترده بر پیکر فلسفه مشایی اسلامی وارد کردند و از سوی دیگر، باطنگرایان اسلامی، عارفان و صوفیان، هم روشهای عقلی را به باد انتقادهای تندِ خود گرفتند و هم طرح هستی شناختی فسلفی را معیوب دانستند و هم دینپژوهی تأویل گرایانه عقل افراطی را به چالش کشیدند.
🔺 نمونههای کاملی از این هجومها را میتوان در آثار فخرالدین رازی (م604ق) در میان گرایشهای کلامی و ابوحامدغزالی (م505ق)در وادی تصوف و عرفان مشاهده کرد. سیر مخالفت با فلسفه تا بدانجا است که گویا در قرن ششم و اوائل قرن هفتم -بهرغم تلاشهای ابنرشد اندلسی (م 595ق)- دیگر رمقی برای ادامه حیات فلسفه مشایی اسلامی باقی نماند و همه حوزههای فکری-فرهنگی اسلامی، میان دو گرایش کلامی و عرفانی تقسیم شده بود. همین امر سبب شد بیشتر شرق شناسان اروپایی و کسانی که بهدرستی از سیر تحولات اندیشه عقلی اسلامی آگاهی ندارند، این دوره را دوران پایان فلسفه اسلامی شمارند و مرگ فلسفه را با مرگ ابنرشد همراه پندارند.
🌐عوامل بقای فلسفه در میان مسلمانان
🔺 در این میان دو عامل موجب استمرار و تقویت حیات تعقّلی و اندیشههای فلسفی در میان مسلمانان شد
1️⃣عامل درون فلسفی
🔺 ازاین دو عامل یکی به خود فلسفه و دیگری به فلسفه ورزان و فیلسوفان اسلامی مربوط بود. آنچه درون فلسفه، به بقای آن انجامید، قوّتها و استحکام مباحث فلسفی و روش تعقلیِ منطقی بود؛ بهتدریج روشن شد ایرادهایی که بهویژه گرایشهای مختلف کلامی بر فلسفه وارد کردند، بیمبنا بوده و مباحث فلسفی و حکمی، دقت و عمق بسیار بالایی دارد.
🔺 افراطهای مدعیان عرفان و تصوف و بروز انواع بدعتها و سنّتها و رفتارهای دور از عقل و گسترش جهالت در این توده از یکسو و شکلگیری دانش عقلگرا و خردپسند عرفان نظری در میان محققان عرفا از دیگر سو، جایگاه و نقش عقل را در میان فرهیختگان، بهطور چشمگیری افزایش میداد.
2️⃣عاملی که به فلسفه ورزان برمیگشت
🔺نگاه منتقدانه، اصلاح گرایانه و تحول خواهانۀ خودِ حکیمان و فیلسوفان مسلمان بودهاست. امتیاز ویژۀ این نگاه در مقابل انتقادهای گروههایی مانند متکلمان آن بود که این نگاه هرگز به معنای نادیده گرفتن ارزشهای موجود و بنیانهای قویم فلسفۀ ارسطویی یونانی نبود.
🔺توجه جدّیتر فلسفه به آموزههای دینی و حرکت در جهت فهم عمیقتر از گزارههای اسلامی و مطرح کردن تحلیلهای موافقتر با ظواهر شریعت و دادن خدمات گوناگون به حوزه دینپژوهی از یک سو و ابراز تمایلاتی به حوزه عرفان و جدیت بیشتر برای درک مبانی اساسی معرفت و سلوک از سوی دیگر، به همراه دریافت پیام های اساسی فلسفه و حکمت از سوی فرزانگان حوزۀ کلام و دینپژوهی و عرفان، تقارب روزافزون فلسفه و عرفان و دین را سبب شدند و فلسفه را حیاتی مجدد و حرکتی تازه بخشیدند.
📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 6_7
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #حکمت_مشاء
💠 #استاد_کردفیروزجائی
1️⃣ اهمیت حکمت مشاء
https://eitaa.com/fvtt_ir/2517
2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2561
3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2594
4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2616
5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2638
6️⃣ علوم و اقسام آن (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2677
7️⃣ علوم و اقسام آن (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2715
⏳ ادامه دارد ...
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #حکمت_مشاء
💠 #استاد_کردفیروزجائی
💢بخش 3️⃣
🌐 مشائیان و آثار مکتوب آنها (1)
1️⃣کندی
🔺ابویوسف یعقوب بن اسحق کندی ( نیمه دوم قرن دوم و نیمه اول قرن سوم هجری) در بهار نهضت ترجمه می زیست و نخستین اندیشمندی است که در عالم اسلام کوشید در مقام فلسفه ورزی و شناخت عقلی درباره موجودات و هستی آنها برآید. او تلاش کرده فلسفه یونانی را تا آنجا که ممکن است با معارف اسلامی هماهنگ کرده، به زبان عربی بنگارد. کندی را نمی توان مؤسس فلسفه اسلامی دانست، ولی به لحاظ آنکه کوشید فلسفه یونانی در عالم اسلام و با ادبیات و فرهنگ بومی منتشر شود و به گونه ای معرفی گردد که با اسلام و معارف وحیانی سازگار باشد، اهمیت دارد.
🔺 نقش اصلی کندی را در فلسفه اسلامی مشائی باید در زمینه سازی و بسترگشایی او برای تأسیس فلسفه اسلامی دانست. از کندی رساله های کوتاه و بلند فراوانی بر جای مانده است، اما مهم ترین آنها رسالة فی الفلسفة الاولی است.
2️⃣فارابی
🔺ابونصر محمدبن محمد بن طرخان بن اوزلغ معروف به فارابی (259_339) مؤسس فلسفه اسلامی(و بدین دلیل به گمان برخی مهم ترین فیلسوف فلسفه اسلامی) است.فارابی در آشفته بازار دوره نهضت ترجمه و نقل فلسفه به عالم اسلام با نوشتن کتاب های مختلف و معرفی شاخه های علمی گوناگون و به ویژه تأسیس فلسفه اسلامی، به حق معلم دوم خوانده می شود.
🔺فارابی با الهام از معارف وحیانی اسلام و با استفاه از دستاوردهای فلسفی یونانیان، به ویژه افلاطون، ارسطو و فلوطین، اصول و مبانی فلسفه اسلامی را پی ریزی کرد، ولی نتوانست آنها را گسترش دهد و به لوازم و فروعات آنها بپردازد.
🔺دغدغه اصلی فارابی، نشان دادن سعادت حقیقی انسان ( یعنی شکوفایی عقلانی و فیلسوف شدن او) و راه رسیدن به آن در این دنیا ( یعنی مدینه فاضله و شرایط و اوصاف آن) بوده است. مهم ترین آثار فلسفی او عبارتند از: آراء اهل المدینة الفاضلة، السیاسة المدنیة، فصول منتزعة، الجمع بین رأیي الحکیمین، التعلیقات، کتاب الحروف و فصوص الحکم.
3️⃣ابوالحسن عامری
🔺ابوالحسن محمدبن یوسف عامری (متوفای 381ق) اندیشمندی است که کمتر از او یاد می شود، ولی به گواهی آثار مکتوبی که از او بر جای مانده، دستی در فلسفه داشته، در موضوعاتی چون وجوب و امکان، علیت، اتحاد عقل و عاقل و معقول، و عینیت ذات صفات خداوند نظریه پردازی کرده است. آرای فلسفی عامری را می توان در آثار ذیل یافت: الامد علی الابد، الفصول فی المعالم الالهیة، القول فی الابصار و المبصر، انقاذ البشر من الجبر و القدر.
📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 26_28
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac