📌نمادها و نشانهها
🔹واقعیت اجتماعی برای بقا و استدامه به کمربندهای حفاظتی نیازمند است که یکی از آنها نمادها و نشانهها و شعائر است که از طریق تکرار و تذکار معانی در سطح ساده و عمومی، هم در انتقال آن معانی به نسلهای بعدی و جوامع دیگر تأثير زیادی دارد و هم جلوی فراموش شدن معانی و پیام های سازنده واقعیت اجتماعی را میگیرد.
🔸نمادها، نشانهها و شعائر در هم شکلی، هم سویی و هم زبانی افراد جامعه نقش اساسی را بازی میکند و از حیث ظاهر و شکل، تمایزساز با دیگر جوامع هم هست.
🔹 هرچند نمادها، نشانهها و شعائر معرّف معانی و پیامهاست اما امکان تهی شدن از معانی بواسطه "عادت شدگی" وجود دارد، لذا همواره میبایست به کمک نشانههای دیگر آن معانی را تذکر داد. اما نباید به دلیل عادت شدگی و بی معنا شدن، نمادها و نشانهها را تخریب و کنار گذاشت بلکه همواره می بایست به پالایش و ارتقا آنها اهتمام داشت.
🔸 یکی از عوامل تضعیف جامعه، تخریب نمادها و نشانهها به دلایل و بهانه های مختلف است، گاه به بهانه عقلانیت و روشنفکری است و آنها را در تقابل با مسیر توسعه و پیشرفت معرفی می کنند و حکم به خرافه بودن آنها و سنت پرستي و عوام بودگی متنسکان به آنها می شود. گاه هم با تحریف نمادها از معنای واقعی و تقلیل آنها موجبات بی معنا شدن آنها فراهم می شود.
#واقعیت_اجتماعی
#نماد
#معانی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/752
📌تلنگر
🔹قریب یک هفته توفیق الهی یار شد و استان بوس حضرت شمس الشموس انیس النفوس امام رئوف حضرت ثامن الحجج (سلام الله علیه) شده ام و گاه در جلسات و منبرهای حرم شرکت میکنم آنچه کمتر پیدا می شود مباحث #کاربردی در حوزه زندگی، اخلاق و اجتماع است و آنچه بیشتر شنیده می شود دامن زدن به #اختلافات مذهبی است. در حالی که مسئله هیچ یک از مخاطبان چنین اموری نیست بلکه بسیاری از مخاطبین نسبت به اولیات مسائل اعتقادی، اخلاقی، تربیتی و اجتماعی خالی الذهن هستند.
🔸ناخودآگاه یاد اواسط دولت #صفویه می افتم که چگونه فرصت طلایی جامعه سازی اهلبیتی و تمدن سازی اسلامی را به واسطه اختلافات مذهبی از دست دادیم.
ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیر ما بانفسهم
🔹ای کاش همه دلسوزان و دغدعه مندان یک دوره تاریخ فکری و فرهنگی عصر صفویه را بخوانند و از علل اعتلا و انحطاط جامعه شیعی مطلع میشدند.
🔸 دولت صفویه آغاز دوران معاصر ماست و عبرت آموز ی از آن شرط تصمیم گیری صحیح برای آینده است.
#عقلانیت_تاریخی
#صفویه
#اخباری_گری
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/753
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌ساخت معنایی واقعیت اجتماعی براساس حکمت متعالیه بخش سیزدهم: ثبات و تغییر در جهان اجتماعی ۲ 🔸 با ت
📌 پرسشهایی اندر باب واقعیت اجتماعی
#پرسش_وارده
🔹یکی از فضلا و مدرسین محترم حوزه علمیه تهران مجموع این پرسشها را پیرامون یاداشت های اخیر #واقعیت_اجتماعی مطرح کرده اند که ضمن تشکر از ایشان، بدون کم و کاست نقل می شود. به توفیق الهی در آینده ای نچندان دور به تک تک آنها پاسخ داده خواهد شد. ان شاءالله
🔸سلام علیکم.
تقبل الله اعمالکم.
۱. وجه انتخاب این چهار مقوله (علم، زبان، هنر و فناوری) به عنوان ارکان واقعیت اجتماعی هم برایم روشن نیست.
۲. چگونه به این چهار امر رسیده اید و ایا این حصر استقرایی است؟
۳. این ادعا خودش نیاز به تبیین و استدلال دارد. انهم بر اساس یک هستی شناسی دقیق از خود واقعیت اجتماعی.
که واقعیت اجتماعی چگونه پدیده ایست که این چهار رکن نفش اصلی را در تنظیم آن بازی می کنند.
۴. هر چهار حوزه ی علم، زبان، هنر و فناوری که به عنوان ارکان واقعیت اجتماعی معرفی شده اند، اعتباری و عمیقا وابسته به زمان و مکان است.
حال آن نظام فکری -که قاعدتا در دامن فلسفه و برهان زاده می شود- چگونه قرار است توجیه گر این ارکان اعتباری باشد؟
۵. نتیجه ی اثبات چنین امری در باب واقعیت اجتماعی ، آیا نهایتا ما را به رویکردی تفهمی و تفسیری می رساند؟
۶. مستحضرید که نظریات جامعه شناسی عموما در پی توصیف جامعه ی مدرن و نحوه ی گذر آن از جامعه سنتی به جامعه ی مدرن هستند؛ از اینرو نه تنها درباره ی جوامع غیر مدرن -وبقول خودشان جهان سوم- کارایی ندارند، در باره توصیف و تبیین جهان پیشامدرن هم ناکارآمد هستند.
با این وصف، نظریات جامعه شناسی اسلامی، از جمله نظریه واقعیت اجتماعی در پی توصیف کدام جامعه هستند؟
آیا نظریه ی جامعه شناسی اسلامی مبتنی بر حکمت اسلامی مدعی تولید نظریه ای کلان برای تبیین همه جوامع -وحتی با لحاظ تغییر و تطورات آنها- است؟
#پرسش_و_پاسخ
#واقعیت_اجتماعی
#حکمت_متعالیه
#جامعهشناسی
#روش_تفهمی
#زمان
#مکان
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌قدرت، ذائقه، رسانه
🔹قدرتمندترین قدرت در هر جامعهای، قدرت #ذائقه_عمومی است که خواستههای خود را بر همه روابط انسانی و معادلات اجتماعی تحمیل میکند. بنابراین اگر امری در جامعه به یک امر عادی و ذائقه (رضایت جمعی) تبدیل شد و نزد اکثریت جامعه از مطلوبیت برخوردار شود، قدرتی را تولید میکند که هیچ قدرت حاکمیتی و قانونی هم نمیتواند در برابر آن بایستاد و فرمانی براند و یا امر و نهیی صادر کند.
🔸قدرت ذائقه عمومی به همان میزان که سازنده نظم جدید اجتماعی و بازدارنده سایر قدرتها است به همان اندازه هم مخرّب نظم موجود و تغییر دهندهی ساختار قدرت است.
🔹 تنها قدرت محدود کننده و تغییر دهندهی قدرت ذائقه عمومی، نفوذ و گسترش یک ذائقه عمومی دیگر در متن جامعه است؛ به هر میزان که نفوذ و پذیرش ذائقه رقیب بیشتر باشد به همان اندازه ذائقه ی مستقر در فرهنگ عمومی محدود خواهد شد.
🔸 ذائقه عمومی و مطلوبیت، لزوما در اختیار عقل و برآیند خردورزی افراد جامعه نیست بلکه در فضای عمومی، قوای شوقیه راهبر ذائقه ها و مطلوبیتهاست. به این معنا که قوای شوقیه به اقتضای طبیعت، تابع عقل و خردورزی نیست بلکه تابع هر آن چیزی است که مطلوب جلوه کند، از این رو #احساس_مطلوبیت مهمتر از حقیقت مطلوبیت است.
🔹 به طور طبیعی ذائقه عمومی آحاد جامعه گرایش به امور محسوس و لذتهای طبیعی هماهنگ با رفاه و راحتی دارد. به همین جهت از میان طرحها طبیعتاً به طرح هایی اقبال نشان می دهند که تامین کننده این گرایش ها و مطلوب ها باشد؛ مگر آن که طرحی ناظر به امور فطری و لذتهای متعالی با نفوذی چند برابر به میدان رقابت وارد شود و با آگاهی بخشی، تقویت عقلانیت و خرد جمعی افقهای بالاتر را به آحاد جامعه نشان دهد که در این صورت امکان اقبال عمومی به چنین طرحی وجود دارد؛ البته این اقبال همواره شکننده و قابل تغییر است، تا هنگامی که آگاهیبخشی و عقلانیت در جامعه وجود داشته باشد و از پشتوانههای فکری معنوی و تربیتی متناسب برخوردار باشد و احساس کارآمدی و سودمندی لازم را به جامعه منتقل کند، این طرح مورد استقبال آحاد جامعه خواهد بود لکن هرگاه از جامعه از عقلانیت متناسب با آن تهی شود و پشتوانههای معرفتی و احساس کارآمدی آن کاسته شود جامعه به همان میزان به وضعیت طبیعی باز خواهد گشت.
🔸 آنچه ببش از هر چیز احساسی را خَلق و یا احساسی را کم رنگ و ضعیف میکند نظام تربیتی و مجموع رسانهها و ابزارهای تبلیغی و ترویجی است. در حقیقت، تربیت و رسانه سازنده احساسات و ذائقه ها در حوزه عمومی است. نظام تربیتی و رسانهها با انتقال و تکرار پیام و بخصوص با محسوس کردن (شنیداری و دیداری ساختن) یک پیام، در جلب احساسات و ساخت ذائقه ها بسیار پرتأثير هستند.
#واقعیت_اجتماعی
#قدرت
#ذائقه
#تربیت
#احساس_مطلوبیت
#رسانه
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/755
📌موقعیت و شخصیت
(درنگی در تنوع و فاصلههای عمیق در الگوهای سبک زندگی)
🔸 انسان موجود ارتباطی است و بواسطه ارتباطات مختلف، #موقعیت خود را میسازد و در موقعیتی که در آن قرار گرفته کسب هویت میکند و نوع شخصیت خود را انتخاب میکند و براساس آن، بخشی از استعدادهای خود را نیز فعال میسازد و البته به صورت طبیعی بخش زیادی هم از ظرفیتها و استعدادهای او مستور میشود. در فرآیند این اکتشاف و مستوری است که شخصیت او ساخته میشود.
🔹 به زبان فلسفه مشا، موقعیت برآیند عوارض اضافی (این، متی، وضع، جده، اضافه، ان یفعل و ان ینفعل) انسان در متن ارتباطات مختلف با همنوعان و محیط است که به جوهر انسان تشخص میدهد.
🔸 انتخابهای عموم افراد جامعه عموما تحت تاثیر موقعیتی است که در آن قرار گرفتهاند؛ به این معنا که تحت تاثیر جوّ فرهنگی و فضای روانی و در نسبت با دیگران سبک زندگی و رفتار خود را به گونهای بر میگزینند که در عین همرنگی با جماعت، نوعی تمایز هم داشته باشند تمایزی که در موقعیت و در نسبت با دیگران، تمایز محسوب شود و نزد دیگران به چشم آیند.
🔹 در هر جامعهاي ممکن است چند موقعیت هم عرض وجود داشته باشد که هر کدام از این موقعیتها سبک زندگی متفاوتی را اقتضا دارد، و هر بخش از جامعه نیز با یکی از آن موقعیتها خود را تطبیق میدهند، کسب هویت میکنند و در شعاع آن شخصیت خود را میسازند. در این صورت در کف جامعه، تنوع و تکثر در سبک زندگی و شیوههای رفتاریِ متفاوت شکل میگیرد که هم میتواند امکانهای بیشتری را برای زندگی مشترک اجتماعی فراهم کند به نحوی که افراد بیشتری با گرایشها و بینش های متنوع و متکثر در کنار هم قرار گیرند. البته تهدیداتی را هم ممکن است در پی داشته باشد. مهمترین این تهدیدها، ایجاد فاصلههای عمیق هنجاری و رفتاری است که افراد جامعه را از هم دور میکند و موجب بیگانگی آنها و گسترش تضادهای اجتماعی میشود؛ این تهدیدات در جوامع سکولار چندان برجسته نیست اما در جوامع دینی بسیار مهم و سرنوشت ساز است.
🔸 چرا که محور ساخت واقعیت اجتماعی در جوامع دینی، بینشها و گرایشها و رفتارهای دینی است که به صورت فرهنگ، سنت و مناسک دینی امکان اتّصال و همبستگی جمعی افراد را در یک جامعه مستقل فراهم می کند تا با همدلی و هم زبانی در مسیر رسیدن به سعادت حرکت کنند. بنابراین اگر الگوهای رفتاری و سبک زندگی در چنین جامعهای بسیار متنوع و متفرق شود و فاصلههای عمیق فکری و فرهنگی میان آنها ایجاد شود، اتصالها و همبستگی ها به انقطاع و گسستگی مبدل میشود همدلي و همزبانی افراد جامعه از بین می روند چون وجه مشترک ساختاری و جهت مشترک زبانی میان آنها وجود نخواهد داشت و اگر وجه مشترک همکاری و همزبانی (گفتگو) وجود نداشته باشد لاجرم تعلق خاطر و انس هم از بین میرود و به جای آن تضادهای اجتماعی رخ مینمایاند که نتیجه ای جز تضعیف #هویت_جمعی و تخریب قدرت جامعه نخواهد داشت.
🔹 بنابراین #موقعیتها و فضای تنفسی و فرهنگی جامعه بسیار مهم است و رهاسازي آن بدون هرگونه رشد عقلانی، گفتمان سازی، ذائقه سازی یعنی زمینه سازی برای فاصلههای عمیق در الگوهای رفتاری و سبک زندگی و پذیرش گسترش تضادهای اجتماعی است.
🔸 امروزه با گسترش فضای مجازی و شبکههای اجتماعي، انسانها از فضای ارتباطات فیزیکی و انسانی به فضای مجازی و ارتباطات بی روح الکترونيکي نقل مکان کردهاند و لاجرم اقتضای زمان و مکان دنیای مجازی را پذیرفتهاند که در حقیقت نوع جدیدی از "موقعیت بودن" را برای افراد به وجود آورده است. از جمله ویژگیهای موقعیت جدید، شخصیسازی و تکثرگرایی بیضابطه برپایه الگوگیری از سلبریتی های داخلی و خارجی است. انسانها نه در موقعیت واقعی و در متن ارتباطات فیزیکی بلکه در موقعیتهای مجازی و در جهان ذهنی ساخته شده توسط شبکههای اجتماعی و آن هم در خلوت شخصی بدون درک حضور دیگری زندگی میکنند و آن این منظر به عالم و آدم مینگرند.
🔹 الگوی رفتاری و سبک زندگی ساخته شده در موقعیت مجازی و دنیای شخصی شده قطعا با الگوی رفتاری و سبک زندگی برآمده از روابط واقعی انسانی متفاوت است. دیگر نوع ادب و احترام، انصاف و عدالت، پوشش و حیا، تعلیم و تربیت و حتی حکمرانی و حاکمیت تغییر خواهد کرد.
#واقعیت_اجتماعی
#هویت
#شخصیت
#سبک_زندگی
#موقعیت
#موقعیت_واقعی
#موقعیت_مجازی
#فضای_مجازی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/756
📌احساس بی نیازی عامل طغیان و سرکشی های اجتماعی
🔹 خداوند متعال در اولین آيات نازل شده بر پیامبر اسلام (صلّ الله علیه وآله) فرموده است:
كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَىٰ أَن رَّآهُ اسْتَغْنَىٰ
ﺍﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ [ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺳﭙﺎﺱﮔﺰﺍﺭ ﺑﺎﺷﺪ] ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺳﺮﻛﺸﻲ ﻣﻰﻛﻨﺪ .
ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻲﻧﻴﺎﺯ ﻣﻰﭘﻨﺪﺍﺭﺩ .(سوره علق آيات ۶ و ۷)
🔸در فهم ارتکازی افراد #جامعه_احساسی این مطلب هست که جدایی و دوری افراد از یکدیگر ، آسیبهای زندگی آنها را کمتر میکند و با آسودگی بیشتری میتوانند زندگی کنند، لذا گفتهاند: "دوری و دوستی"
یا در ضرب المثل دیگری آمده است: "هرکسی کار خودش بار خودش آتش به خروار خودش"
🔹افراد در جامعه احساسی برای خروج از مشکلات این جوانع، همواره در معرض افتادن به چاه #ماشینی_شدن هستند. به تعبیر دیگر، میل به #ماشینی_شدن جامعه و روابط انسانی در جامعه احساسی و پرنوسان و پرتکثر یک آرزو و افق مطلوب است تا بتوانند از مشکلات و معضلات جامعه احساسی خارج شوند. به همین جهت قبله آمال برخی از افراد در جامعه احساسی شرق، جامعه ماشینی غرب است.
🔸 شاید در کوتاه مدت چنین باشد و در شرایط عادی زندگی، جدایی و دوری موجب آسایش خیال و درگیری کمتر است و هر کس سرش در کار خودش است و کاری به دیگری ندارد، "حرف و حدیث کمتر، زندگی آسودهتر"، دیگر هیچ کس به دیگری پاسخ گو نیست و نظیر این نتایج و پیامدها.
🔹 لکن این با حقیقت زندگی مدنی و سرنوشت کلان جامعه و تداوم بنیانهای جامعه سازگاری ندارد و موجبات ضعف اخلاقی و فرهنگی یک جامعه را در پی خواهد داشت. همچنان که متفکران و جامعهشناسان غربی به این معضل بزرگ برآمده از عقل روشنگری و جامعه ماشینی اذعان داشته اند و برای جوامع غربی به فكر چاره جویی افتادهاند.
🔸این تفکر برآمده از یک #فردگرایی افراطی است که فقط کوتاه مدت زندگی را در نظر دارد و به بلند مدت زندگی خود و سرنوشت جامعه برای نسلهای بعدی بیتوجه و بیتفاوت است.
🔹 امثال اینگونه عقاید است که جامعهای را به یک #جامعه_کوتاه_مدت تبدیل میکند و نوعی "منفعت طلبی شخصی غیر قاعده مند مزمن" با روتوش های جعلی را بر رفتار اکثریت جامعه سایه میافکند.
🔸اگر در روابط اجتماعی، کسب منفعت شخصی ملاک شود و از منافع جمعی غفلت شود، انواع معضلات اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آن جامعه را فرا خواهد گرفت و امکان رشد و پیشرفت حقیقی را از افراد آن سلب میکند. بلکه طغیان و سرکشی و استخدام ظالمانه دیگران برای رسیدن به نفع شخصی غلبه مییابد که نتیجه آن، شکل گیری و روان برخی مفاسد رفتاری در جامعه است. مانند: بیاعتمادی به نیرو و تولید داخلی و گسترش قاچاق، احتکار، کم فروشی، گرانفروشی، کلاهبرداریهای شبکهای، بی مسئولیتی، کم کاری، دروغ گویی، شایعه پردازی، درگيریهای لفظی و فحاشی و نظیر اینها که نشانههايي از غلبه منفعت شخصی و غفلت از منافع جمعی در روابط اجتماعی است.
🔹 از وقوع ابن امور این بدتر اینکه، گاه توجیهات منطقی و دینی هم برای آنها اقامه می شود و درربسیاری از اوقات، این فسادها فقط به یک گروه و حزب خاص نسبت داده شود و از ریشههای اجتماعی آن در فرهنگ عمومی غفلت شود. مبرا دانستن خود، گروه و حزب متبوع خود، نه تنها موجب تفکر در چرايي و درمان این آسیبها نمی شود بلکه وقوع آنها موجب مفاسد دیگری میشود نظیر: شایعه پراکنی، تهمت زدن، بی اعتماد سازی مردم به جامعه و حاکمیت و ناپایداری امر سیاسی و مدیریتی.
🔸 یکی از ریشه مهمه این مشکلات، #احساس_بینیازی افراد جامعه نسبت به هم و احساس استغنای در برابر زمین و زمانی است که در آن زندگی میکنند. این احساس بی نیازی و استغنا، محبت و انس انسان را به همراهان و همشهری ها و حتی نسبت به آب و خاک کم میکند و هرگونه دلسوزی و مجاهدت را مسلوب میسازد.
🔹 زمانی که افراد جامعه نسبت به یکدیگر تعلق خاطر و تعهد جمعی نداشته باشند و احساس بینیازی از یکدیگر داشته باشند، طغیان و سرکشی نسبت به هم خواهند داشت و هر کس در صدد استخدام دیگری در راستای کسب #منافع_شخصی است. برای چنین افرادی سایر انسانها و سرمایههای هویتی تا زمانی محترمند که نیاز مادی را از آنها برطرف کنند، لذا اگر نیازی نبود و یا پس از رفع نیاز، رابطهاي هم نخواهد بود. اما اگر احساس تعلق قلبی و نیاز طرفینی بلندمدت میان افراد جامعه برقرار شود، این روحیه استخدام گری به تعاون و همکاری مبدل خواهد شد و افراد جامعه سعی میکنند یک دیگر را تحمّل و از خطاهای هم درگذرند و در کنار هم به گونه ای زندگی کنند که با انس و محبت، مجاهدت و گذشت یک زندگی بلندمدت را رقم بزنند تا نیازهای پایدار یکدیگر را برآورده سازند.
#واقعیت_اجتماعی
#جامعه_شناسی
#جامعه_احساسی
#جامعه_ماشینی
#ماشینی_شدن
#احساس_بینیازی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/757
📌 فرهنگ دولت ستیزی
🔹یکی از مؤلفههای فرهنگ ایرانی، #دولت_ستیزی است. عموم مردم، پس از آنکه خود دولتی را سر کار می آورند به تخریب و تضعیف آن میپردازند.
🔸این مقوله سابقهای دیرینه دارد و از عهد باستان تا عصر جدید ادامه داشته، دارد و شاید ادامه هم داشته باشد.
🔹این مقوله یکی از مؤلفههای #جامعه_احساسی است که نیازمند بررسیهای جامعهشناختی و روان شناختی است.
🔸 ساختارگرایی افراطی ما ایرانیان موجب ساختارستیزی مفرط ما شده است. به تعبیر دیگر، از آنجا که ما تحقق همه چیز در گرو ایجاد ساختارها میدانیم و برای هر کاری به دنبال تشکیل موسسه و ثبت و ... هستیم و عاملیت را در حاشیه قرار میدهیم نوعی ساختار گرایی افراطی بر ما حاکم است اما بعد از تأسیس موسسه و تشکیل دفتر و دستک میبینیم که به اهداف نرسیده ایم به ساختارستیزی می پردازیم و تمام مشکلات را به. گردن ساختارها و دیوان سالاری و بروکراسی میاندازیم. مشکل ما این است که عاملیتها را چند مهم نمیدانیم.
#واقعیت_اجتماعی
#جامعه_شناسی
#جامعه_احساسی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
8.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غفلت از نظریات علمی و اجتهادی امام خمینی و آیت الله العظمی خامنهای در حوزه و دانشگاه
در کلام سردار شهید حاج قاسم سلیمانی (رحمة الله علیه)
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
هدایت شده از فقه اجتماع - استاد سید مهدی موسوی
📌 اصول موضوعه و پیشفرض های فقه معاصر
۱. حیات یافتن انسان در این جهان و ادامه حیات مادی و معنوی او جز در متن مناسبات و روابط با سایر انسانها در یک محیط جمعی ممکن نیست.
۲. با گسترش فناوری ها و ارتباطات انسانی، حیات اجتماعی مسلمین جدا از حیات انسان معاصر نیست. بلکه تأثير و تأثر متقابل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی مقولهای طبیعی است. البته میزان تاثیرگذاری و یا تأثیرپذیری هر طرف، وابسته به میزان قدرت فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آن طرف و ضعف طرف مقابل است.
۳. زندگی انسان معاصر در نسبت با زندگی انسان گذشته از تغییرات بنیادین و ساختارهای پیچیده، متراکم و درهمتنیده برخوردار گشته است که نیازمند استنباط و اجتهادی متناسب است و اجتهادات گذشته به تنهایی برای مواجهه با آن کافی نیست.
۴. شریعت اسلامی و دانش فقه توانایی حضور فعال و تاثیر گذار بر زندگی انسان معاصر را دارد به شرط آن که با حفظ چهارچوبهای منطقی و معرفت شناسی آن، شرایط پویایی و فعالیت آن از حیث روشی و تحلیلی فراهم شود.
۵. تغییرات بنیادین در زندگی بشر معاصر، شر مطلق و یا خیر مطلق نیستند؛ بلکه برخی از آنها اقتضاء فطرت و طبیعت کمال گرایی انسان در مسیر تکاملی و پیشرفت قرار دارد و برخی از آنها ممکن است خلاف جهت فطرت و جهت تکاملی انسان باشد و موجبات سقوط مادی و معنوی را فراهم کند. در این صورت فقه معاصر رسالتی مهم در راهبری حیات انسانی به سمت تکامل دارد که از یک سو می بایست تغییرات تکاملی و در راستای پیشرفت را تقویت و تغییرات غیرتکاملی را کنترل و تضعیف کند.
۶. تقویت و کنترل تغییرات بنیادین و پیچیدهی زندگی معاصر بدون داشتن شبکهی منسجم از #نظریات اجتهادی ممکن نیست؛ چرا که حیات امروزین بشر بر پایهی نظریات کلان و نظامات به هم پیوسته ی رفتاری و ساختاری سامان یافته است. از این رو رویارویی با چنین صورت و شکلی از زندگی بدون داشتن نظریه ممکن نیست. "نظریه" آن چارچوب مفهومی و نظری منسجم است که چشم اندازی را برای فاعل شناسا فراهم میکند که به واسطه آن بتوانند روابط و مناسبات درونی و بیرونی اجزا را به درستی توصیف و چرایی آن ها را تبیین کند.
۸. استنباط نظریات فقهی از منابع معتبر آن متوقف بر شناخت #روح_تشریع حاکم بر شریعت و اهداف دین در ساخت حیات فردی و اجتماعی انسان است؛ بر این اساس، شریعت یک مجموعه منسجم و هماهنگ برای سامان دادن به امورات مختلف انسانی در جهت پیشرفت همه جانبه و سعادت حقیقی است تحلیل این پیشرفت و سعادت و بررسی نسبت میان "شریعت، پیشرفت و سعادت" زیرساخت اصلی نظریات فقهی در عرصههای مختلف حیات بشری است.
۹. در یک تحلیل عمیق و برداشت دقیق از آیات قرآن کریم و سیره و سنت معصومین (ع) #توحید_عملی روح تشریع در شریعت اسلامی است. توحید مفهوم مرکزی اسلام و معنا دهنده به پیشرفت و سعادت است و در نسبت با پیشرفت توحیدی و سعادت توحیدی، شریعت اسلامی معنا و هویت مییابد و از ساير نظامات حقوقی و راهبردی متمایز میشود. توحید سامانه مفهومی و معرفتی است که ارائه دهنده اصول و قواعد رفتاری و ساختاری سامان دهنده به همه عرصههای زندگی انسان معاصر است.
۱۰. فقه در صورتی می تواند نظم بخش و سازنده زندگی انسان معاصر باشد که به استنباط اصول و قواعد کلی و عام منبعث از توحید بپردازد، لذا اهتمام به استنباط #قواعد_فقهیه عام حاکم بر مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی از اهمیت ویژهای برخوردار است. قواعد فقهیه، قواعد عام و شامل مستنبط از ادله معتبر است که بر همه قواعد و استنباطات فقهی حکومت دارد و تامین کننده مصالح عمومی و رفع کننده تعارضات قانونی و حقوقی است.
#فقه_معاصر
#فقه_الاجتماع
#قواعد_فقهیه
#توحید_عملی
#روح_تشریع
@torass
📌 عقلانیت و تربیت متناسب
ریشه همه مشکلات در جامعه احساسی نبود یک تلقی روشن و واحد از #عقلانیت (فضیلت حکمت) در فرهنگ عمومی و عدم اهتمام جدی به #تربیت متناسب و کارامد با آن در سطح عمومی است.
"تزئینی بودن علم" و "مبنایی بودن مدرک"،
"فرعی بودن تربیت" و "اصیل بودن اقتصاد"،
"حاشیهای بودن اجتماع" و "تقدم سیاست بر فرهنگ"،
"رونق دلالی و قاچاق" و "کم فروغی کار و تلاش واقعی"
"شعاری شدن دین" و "کمرنگ شدن روح و معنای ایمان"
از جمله نشانههاي فقدان عقلانیت و تربیت متناسب با آن در جامعه احساسی است.
#جامعه_احساسی
#عقلانیت (فضیلت حکمت)
#تربیت
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/761
📌 از مردمی سازی یارانهها تا حکمرانی مردمی
🔹یکی از اقدامات مهم در زمینه حکمرانی مردمی، مدیریت صحیح یارانهها و سبد مصرفی خانوارها است. چرا که یکی از موانع بزرگ مشارکت صحیح مردم در حکمرانی، آشفتگیهای حوزه اقتصاد و ساحت معیشت است؛ آشفتگیهایی که از یک سو بستر فعالیتهای فساد آور فراهم است و نوع مردم و جوانان مسیرهای انحرافی مشارکت همچون دلالی و قاچاق را برای مشارکت ممکن میدانند و آن را انتخاب میکنند که طبیعت آن سودجویی شخصی و ضدیت با نظارت حاکمیت و مدیریت عادلانه دولتها است. از سوی دیگر، بسیاری از مردمی هستند که از اين فعالیتهای فسادزا متضرر هستند و آنها نیز مقصر اصلی را حاکمیت و دولت میدانند. بر این اساس نوعی اجماع علیه دولت و بی اعتمادی میان ملت و حاکمیت شکل میگیرد.
🔸 بر این اساس، مردمی سازی یارانهها و #رشد یافتن مردم در مدیریت مصرف یکی از مقدمات حکمرانی مردمی است. چرا که حکمرانی مردمی، متوقف بر #رشد_جامع مردم و قدرت تدبیر امورات خرد و کلان است. مردم باید بتوانند در شرایط واقعی اقتصاد و معیشت، بهترین انتخاب و درستترین مصرف را داشته باشند و این متوقف بر ۱. شناخت ارزش و میزان سرمایهها، ۲. قدرت حفاظت و پاسبانی از سرمایهها و ۳. قدرت بهرهوری و سرمایهگذاری صحیح است که در سازوکار بهکارگیری سرمایهها، تولید بیشتر و افزایش سرمایه عایدی ملت شود. بنابراین مدیریت مردمی یارانهها و رشد مردم در نحوهی مصرف و اقبال به سرمایهگذاری مولد یک گام بسیار مهم در حکمرانی مردمی است.
🔹 اما نکته مهم در زمینهی مردمی سازی یارانهها این است که باید به عنصر فرهنگ سازی و تربیت اقتصادی توجه ویژه شود و بر این گسترش این عنصر مهم اهتمام جدی داشت چرا که با با غیاب #فرهنگ سازی و #تربیت اقتصادی، بهترین طرح ها پس از مدتی بیاثر میشوند و دوباره وضع زندگی به نحو سابق باز میگردد.
🔸 اظهارات مسؤلان اقتصادی و تصمیم گیران کشور نشان دهندهی اهتمام ویژه آنها به ابزارها و سامانه های مدیریتی و کنترلی است و کمتر به عنصر فرهنگ سازی و تربیت اقتصادی مردم توجه دارند. در حوزه فرهنگ به اطلاع رسانی صریح و مستقیم اکتفا شده است، در حالیکه اطلاع رسانی فقط یک بخش و در واقع مقدمهی فرهنگ سازی است. به تعبیر دیگر اقناع مردم و همراه شدن آنها با هر سیاست و برنامهای از یک سو به اطلاعات و شناخت کافی نیازمند است که از طریق اطلاع رسانی جامع، صحیح و مستمر تاحدودی تأمین می شود، از سوی دیگر به ذائقه سازی و عناصر گرایشی و انگیزشی وابسته است که فرایندی بلندمدت است و در متن نظام و مناسبات تربیتی قابل تحقق است.
🔹 بر اساس حکمت اسلامی و مبتنی بر تبیین فلسفی #واقعیت_اجتماعی، قاعده کلی در حیات اجتماعی این است که تحقق و به ثمر رسیدن هر برنامه و سیاست اجتماعی (سیاسی، اقتصادی، نظامی و ...) متوقف بر فرهنگ سازی و گسترش تربیت متناسب عمومی است. هرچقدر هم فناوری و ابزارهای پیچیده مدیریتی و کنترلی به کار گرفته شود اما به مقوله فرهنگ و تربیت بی اعتنايي شود امکان رشد و پیشرفت واقعی و تأثيرگذار جامعه و تحقق اهداف و سیاستها تضعیف میشود.
#مردمی_سازی
#یارانه
#حکمرانی_مردمی
#رشد
#تربیت_اقتصادی
#فرهنگ_سازی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
هدایت شده از فقه اجتماع - استاد سید مهدی موسوی
📌 فقه النظریه زیر ساخت فقه الاجتماع
شهيد آیتالله سید محمدباقر صدر در اين رابطه ميفرماید:
حقیقت آن است که امروزه تحدید تئوریها و نظامهای دینی امری ضروری است. رسول خدا (ص) آن را در خلال تطبیق در جوّ قرآنی جامعه اسلامی بیان میکرد و مسلمانان در این فضا این نظریهها را -هرچند بهاجمال- درک میکردند؛ زیرا فضایی که پیامبر خدا (ص) ایجاد کرد، قادر به تبیین این تئوریها بود... فردی که در داخل یک فرهنگ و زبان زندگی میکند، بدون آگاهی تفصیلی از نظریههای مربوط به آن فرهنگ و زبان، معانی را درمییابد و بهدرستی معانی را تشخیص میدهد؛ اما انسان خارج از آن فرهنگ و زبان باید با تئوریهای آن فرهنگ و زبان آشنا شود.
محمدباقر صدر، المدرسة القرآنیة، صص 34-37.
نياز به نظريات عمومي در شرايط امروزي، نيازي اساسي است، بهویژه با توجه به بروز نظريات متعددي كه در عرصههاي گوناگون حيات بشري پديد آمده است. دانشمند اسلامي در مواجهه با دانشمند غربي، خود را مقابل نظريات گوناگوني ميبيند و لازم است موضع اسلام را در قبال آنها روشن كند. وي بايد نصوص ديني را بررسي و تحليل كند تا موضع اسلام را سلباً و ايجاباً به دست آورد تا از اين رهگذر، به راهكار اسلامي در قبال مباحثي كه تجارب بشري براي آن راهكار يافته است، دست يابد.».
سید محمدباقر صدر، المدرسة القرآنيّة، ج 19، ص 41.
@torass