کس ندیدهست به #شیرینی و لطف و #نازش
کس نبیند که نخواهد که ببیند بازش
مطرب ما را دردیست که #خوش مینالد
مرغ عاشق طرب انگیز بود آوازش
بارها در #دلم آمد که بپوشم غم #عشق
آبگینه نتواند که بپوشد رازش
مرغ پرنده اگر در قفسی پیر شود
همچنان طبع فرامش نکند پروازش
تا چه کردیم دگرباره که #شیرین لب دوست
به سخن باز نمیباشد و چشم از #نازش
من دعا گویم اگر تو همه دشنام دهی
بنده خدمت بکند ور نکنند اعزازش
غرق دریای غمت را رمقی بیش نماند
آخر اکنون که بکشتی به کنار اندازش
خون #سعدی کم از آن است که دست آلایی
ملخ آن قدر ندارد که بگیرد بازش
#کس_ندیدهست_به_شیرینی_و_لطف_و_نازش #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/393
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست
هیچ بازار چنین گرم که بازار تو نیست
سرو #زیبا و به #زیبایی بالای تو نه
شهد #شیرین و به #شیرینی گفتار تو نیست
خود که باشد که تو را بیند و عاشق نشود
مگرش هیچ نباشد که خریدار تو نیست
کس ندیدست تو را یک نظر اندر همه عمر
که همه عمر دعاگوی و هوادار تو نیست
آدمی نیست مگر کالبدی بیجانست
آن که گوید که مرا میل به دیدار تو نیست
ای که #شمشیر جفا بر سر ما آختهای
صلح کردیم که ما را سر پیکار تو نیست
جور تلخست ولیکن چه کنم گر نبرم
چون گریز از لب #شیرین شکربار تو نیست
من سری دارم و در پای تو #خواهم بازید
خجل از ننگ بضاعت که سزاوار تو نیست
به جمال تو که دیدار ز من بازمگیر
که مرا طاقت #نادیدن دیدار تو نیست
#سعدیا گر نتوانی که کم #خود گیری
سر #خود گیر که #صاحب نظری کار تو نیست
#کس_ندانم_که_در_این_شهر_گرفتار_تو_نیست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/615
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کس به چشمم در نمیآید که گویم مثل اوست
خود به چشم عاشقان صورت نبندد مثل دوست
هر که با مستان نشیند ترک مستوری کند
آبروی نیکنامان در خرابات آب جوست
جز خداوندان معنی را نغلطاند سماع
اولت مغزی بباید تا برون آیی ز پوست
بندهام گو تاج #خواهی بر سرم نه یا تبر
هر چه پیش عاشقان آید ز معشوقان نکوست
عقل باری خسروی میکرد بر ملک وجود
باز چون فرهاد عاشق بر لب #شیرین اوست
عنبرین چوگان زلفش را گر استقصا کنی
زیر هر مویی #دلی بینی که سرگردان چو گوست
#سعدیا چندان که #خواهی گفت وصف روی یار
حسن #گل بیش از قیاس #بلبل بسیارگوست
#کس_به_چشمم_در_نمیآید_که_گویم_مثل_اوست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/71
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کاروان میرود و بار سفر میبندند
تا دگربار که بیند که به ما پیوندند
خیلتاشان جفاکار و محبان ملول
خیمه را همچو #دل از صحبت ما برکندند
آن همه عشوه که در پیش نهادند و غرور
عاقبت روز جدایی پس پشت افکندند
طمع از دوست نه این بود و توقع نه چنین
مکن ای دوست که از دوست جفا نپسندند
ما همانیم که بودیم و محبت باقیست
ترک صحبت نکند #دل که به مهر آکندند
عیب #شیرین دهنان نیست که #خون میریزند
جرم #صاحب نظرانست که #دل میبندند
مرض #عشق نه دردیست که میشاید گفت
با طبیبان که در این باب نه دانشمندند
ساربان رخت منه بر شتر و بار مبند
که در این مرحله بیچاره اسیری چندند
طبع خرسند نمیباشد و بس مینکند
مهر آنان که به #نادیدن ما خرسندند
مجلس یاران بی #ناله #سعدی #خوش نیست
شمع میگرید و نظارگیان میخندند
#کاروان_میرود_و_بار_سفر_میبندند #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/501
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
قیمت #گل برود چون تو به #گلزار آیی
و آب #شیرین چو تو در #خنده و گفتار آیی
این همه جلوه طاووس و خرامیدن او
بار دیگر نکند گر تو به رفتار آیی
چند بار آخرت ای #دل به نصیحت گفتم
دیده بردوز نباید که گرفتار آیی
مه چنین #خوب نباشد تو مگر #خورشیدی
دل چنین سخت نباشد تو مگر خارایی
گر تو صد بار بیایی به سر کشته #عشق
چشم باشد مترصد که دگربار آیی
سپر از تیغ تو در روی کشیدن نهی است
من خصومت نکنم گر تو به پیکار آیی
کس نماند که به دیدار تو واله نشود
چون تو لعبت ز پس پرده پدیدار آیی
دیگر ای باد حدیث #گل و سنبل نکنی
گر بر آن سنبل زلف و #گل رخسار آیی
دوست دارم که کست دوست ندارد جز من
حیف باشد که تو در خاطر اغیار آیی
#سعدیا دختر انفاس تو بس #دل ببرد
به چنین صورت و معنی که تو میآرایی
#قیمت_گل_برود_چون_تو_به_گلزار_آیی #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/202
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
فرهاد را چو بر رخ #شیرین نظر فتاد
دودش به سر درآمد و از پای درفتاد
مجنون ز جام طلعت لیلی چو مست شد
فارغ ز مادر و پدر و سیم و زر فتاد
رامین چو اختیار غم #عشق ویس کرد
یک بارگی جدا ز کلاه و کمر فتاد
وامق چو کارش از غم عذرا به جان رسید
کارش مدام با غم و آه سحر فتاد
زین گونه صد هزار کس از پیر و از جوان
مست از #شراب #عشق چو من بیخبر فتاد
بسیار کس شدند اسیر کمند #عشق
تنها نه از برای من این شور و #شر فتاد
روزی به #دلبری نظری کرد چشم من
زان یک نظر مرا دو جهان از نظر فتاد
#عشق آمد آن چنان به #دلم در زد آتشی
کز وی هزار سوز مرا در جگر فتاد
بر من مگیر اگر شدم آشفته #دل ز #عشق
مانند این بسی ز قضا و قدر فتاد
#سعدی ز خلق چند نهان راز #دل کنی
چون ماجرای #عشق تو یک یک به در فتاد
#فرهاد_را_چو_بر_رخ_شیرین_نظر_فتاد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/581
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
عیب یاران و دوستان هنر است
سخن دشمنان نه معتبر است
مهر مهر از درون ما نرود
ای برادر که نقش بر حجر است
چه توان گفت در لطافت دوست
هر چه گویم از آن لطیفتر است
آن که منظور دیده و #دل ماست
نتوان گفت #شمس یا #قمر است
هر کسی گو به حال #خود باشید
ای برادر که حال ما دگر است
تو که در #خواب بودهای همه شب
چه نصیبت ز #بلبل سحر است
آدمی را که جان معنی نیست
در حقیقت درخت بیثمر است
ما پراکندگان مجموعیم
یار ما غایب است و در نظر است
برگ تر خشک میشود به زمان
برگ چشمان ما همیشه تر است
جان #شیرین فدای صحبت یار
شرم دارم که نیک مختصر است
این قدر دون قدر اوست ولیک
حد امکان ما همین قدر است
پرده بر #خود نمیتوان پوشید
ای برادر که #عشق پرده در است
#سعدی از بارگاه قربت دوست
تا خبر یافتهست بیخبر است
ما سر اینک نهادهایم به طوع
تا خداوندگار را چه سر است
#عیب_یاران_و_دوستان_هنر_است #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/45
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
طوطی نگوید از تو #دلاویزتر سخن
با شهد میرود ز دهانت به در سخن
گر من نگویمت که تو #شیرین عالمی
تو #خویشتن #دلیل بیاری به هر سخن
واجب بود که بر سخنت آفرین کنند
لیکن مجال گفت نباشد تو در سخن
در هیچ بوستان چو تو سروی نیامدهست
بادام چشم و پسته دهان و شکرسخن
هرگز شنیدهای ز بن سرو بوی مشک؟
یا گوش کردهای ز دهان #قمر سخن؟
انصاف نیست پیش تو گفتن حدیث #خویش
من عهد میکنم که نگویم دگر سخن
چشمان #دلبرت به نظر سحر میکنند
من #خود چگونه گویمت اندر نظر سخن
ای باد اگر مجال سخن گفتنت بود
در گوش آن ملول بگوی این قدر سخن
وصفی چنان که #لایق حسنت نمیرود
آشفته حال را نبود معتبر سخن
در میچکد ز منطق #سعدی به جای شعر
گر سیم داشتی بنوشتی به زر سخن
دانندش اهل فضل که مسکین غریق بود
هر گه که در سفینه ببینند تر سخن
#طوطی_نگوید_از_تو_دلاویزتر_سخن #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/241
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
طفیل هستی #عشقند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری
#بکوش_خواجه_و_از_عشق_بینصیب_مباش
که بنده را نخرد کس به عیب بیهنری
می صبوح و شکرخواب صبحدم تا چند
به عذر نیم شبی کوش و گریه سحری
تو خود چه لعبتی ای شهسوار #شیرین کار
که در برابر چشمی و غایب از نظری
هزار جان مقدس بسوخت زین غیرت
که هر صباح و مسا شمع مجلس دگری
#ز_من_به_حضرت_آصف_که_میبرد_پیغام
که یاد گیر دو مصرع ز من به نظم دری
بیا که وضع جهان را چنان که من دیدم
گر امتحان بکنی می خوری و غم نخوری
کلاه سروریت کج مباد بر سر حسن
که زیب بخت و سزاوار ملک و تاج سری
به بوی زلف و رخت میروند و میآیند
صبا به غالیه سایی و #گل به جلوه گری
چو مستعد نظر نیستی وصال مجوی
که جام جم نکند سود وقت بیبصری
دعای گوشه نشینان بلا بگرداند
چرا به گوشه چشمی به ما نمینگری
بیا و سلطنت از ما بخر به مایه حسن
و از این معامله غافل مشو که حیف خوری
طریق #عشق طریقی عجب خطرناک است
نعوذبالله اگر ره به مقصدی نبری
به یمن همت #حافظ امید هست که باز
اری اسامر لیلای لیلة القمر
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/759
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
صید بیابان #عشق چون بخورد تیر او
سر نتواند کشید پای ز زنجیر او
گو به سنانم بدوز یا به خدنگم بزن
گر به شکار آمدهست دولت نخجیر او
گفتم از آسیب #عشق روی به عالم نهم
عرصه عالم گرفت حسن جهان گیر او
با همه تدبیر #خویش ما سپر انداختیم
روی به دیوار صبر چشم به تقدیر او
چاره مغلوب نیست جز سپر انداختن
چون نتواند که سر در کشد از تیر او
کشته معشوق را درد نباشد که خلق
زنده به جانند و ما زنده به تأثیر او
او به فغان آمدهست #زین همه تعجیل ما
ای عجب و ما به جان #زین همه تأخیر او
در همه گیتی نگاه کردم و باز آمدم
صورت کس #خوب نیست پیش تصاویر او
#سعدی #شیرین زبان این همه شور از کجا
شاهد ما آیتیست وین همه تفسیر او
آتشی از سوز #عشق در #دل داوود بود
تا به فلک میرسد بانگ مزامیر او
#صید_بیابان_عشق_چون_بخورد_تیر_او #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/220
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شورش #بلبلان سحر باشد
خفته از #صبح بیخبر باشد
تیرباران #عشق #خوبان را
دل شوریدگان سپر باشد
عاشقان کشتگان معشوقند
هر که زندهست در خطر باشد
همه عالم جمال طلعت اوست
تا که را چشم این نظر باشد
کس ندانم که #دل بدو ندهد
مگر آن کس که بی بصر باشد
آدمی را که خارکی در پای
نرود طرفه جانور باشد
گو ترش روی باش و تلخ سخن
زهر #شیرین لبان شکر باشد
عاقلان از بلا بپرهیزند
مذهب عاشقان دگر باشد
پای رفتن نماند #سعدی را
مرغ عاشق بریده پر باشد
#شورش_بلبلان_سحر_باشد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/540
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شرط است جفا کشیدن از یار
خمر است و خمار و #گلبن و خار
من معتقدم که هر چه گویی
#شیرین بود از لب شکربار
پیش دگری نمیتوان رفت
از تو به تو آمدم به زنهار
عیبت نکنم اگر بخندی
بر من چو بگریم از غمت زار
شک نیست که بوستان بخندد
هر گه که بگرید ابر آذار
تو میروی و خبر نداری
واندر عقبت قلوب و ابصار
گر پیش تو نوبتی بمیرم
هیچم نبود گزند و تیمار
جز حسرت آن که زنده گردم
تا پیش بمیرمت دگربار
گفتم که به گوشهای چو سنگی
بنشینم و روی #دل به دیوار
دانم که میسرم نگردد
تو سنگ درآوری به گفتار
#سعدی نرود به سختی از پیش
با قید کجا رود گرفتار
#شرط_است_جفا_کشیدن_از_یار #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/424
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈