════ ೋღ🍃🌹🍃ღೋ═══
#خطبه182
#بند_سوم:
.... خداوندی که ذات او را فکرها و عقل های ژرف اندیش نتوانند بشناسند و با نیروی اندیشه اندازه ای نتوانند برای او تصور کنند ......
ای کسی که برای توصیف پروردگارت به زحمت افتاده ای ! اگر راست می گویی جبرییل و میکائیل و لشکرهای فرشتگان مقرب را وصف کن ، که در بارگاه قدس الهی سر فرود آورده اند و عقلهایشان در درک خداوند سرگردان و درمانده است . ....
1⃣: با توجه به اینگونه فرمایشات حضرت امر شناخت پروردگار کاری سخت و تقریبا غیر ممکن بنظر میرسد . در این باره توضیح مختصری بفرمایید .
#جواب :
✍حضرت نمی خواهند بفرمایند که راه شناخت خداوند بسته است بلکه می خواهند ما را از این خطا و انحراف که بخواهیم خدا را با عقل ناقص و گرفتار هوا و هوس خود بشناسیم برحذر دارند.
‼️و به ما بفهمانند که توحید حقیقی شناخت خدا با خداست نه با غیر خدا.
⚠️به عبارت دیگر مشاهده پدیده ها و مخلوقات دنیا حداکثر می تواند به ما خبری بدهد از اینکه این مخلوقات، خالقی حتماً دارند و آن خالق چقدر دانا و حکیم و قادر است!
↔️برهان عقلی هم می تواند همان را با جزئیاتی بیشتر و اتقانی بیشتر اثبات کنند.
🔴هر دوی این روشها لازم است اما آیا ما را خداشناس می کند؟
✔️نه ، آنچه برای شناخت حقیقی خود و شهود حضور و وحدت و اشراف مطلق و ولایت مطلقه او در هستی لازم است جز از طریق خدا و پیامبر و امامان هدایتگر قابل دریافت نیست.
💯آنان هستند که قلب انسان را با حقیقت توحید مرتبط می کنند.
💢لذا در #خطبه91 به کسی که انتظار داشت با عقل و ذهن خود بتواند خداشناس حقیقی شود حضرت با عصبانیت برخورد کردند و مطالب بی نظیری فرمودند که ان شاءالله به آن خواهیم رسید.
#بند_پنجم:
در وصف حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف )؛
زره دانش بر تن دارد ، و با تمامی آداب و با توجه و معرفت کامل آنرا فرا گرفته است . حکمت گمشدهٔ اوست که همواره در جستجوی آن می باشد ، و نیاز اوست که در بدست آوردنش می پرسد . ...
2⃣:مگر حضرت مهدی به عنوان امام معصوم تمام علوم را از پدران بزرگوار خود به ارث نبرده اند و در قلب شریفشان نهفته ندارند که نیازشان حکمت است و به دنبال آن سؤال میکنند ؟
#جواب:
✅از آنجایی که علم و حکمت از صفات ذاتی خداوند هستند، این ها هیچ وقت تمام نمی شوند و بی نهايت هستند.
⏪بنابراین اهل بیت علیهم السلام و انبیا هم می توانند دائما در حال رشد باشند و از حکمت و علم الهی بیشتر دریافت می کنند.
↩️لذا مسیر و باب حکمت و علم هیچ وقت پایان پیدا نمی کند تا ما بگوییم
چون حضرت معصوم هستند همه چیز را دارند.
🔊نه خداوند در قرآن کریم دائما به پیامبر اشاره می کند که ما به تو علم یاد می دهیم و حکمت می دهیم.
↔️یعنی بر اساس ظرفیت و سعه وجودی که دارد بیشتر از دیگران علم و حکمت دارد .
♻️اما باز هم نسبت به آنچه که در خزانه علم خداوند هست چیزهای زیادی هست که می تواند فرا بگیرد.
🖊حجت الاسلام مهدوی ارفع
════ ೋღ🍃🌹🍃ღೋ═══
════ ೋღ🍃🌹🍃ღೋ═══
#خطبه176
#بند_اول:
«آگاه باشید چیزی از طاعت خدا نیست جز آنکه با کراهت انجام میگیرد»
1⃣ : باتوجه به سطر قبلی، در اینجا هم منظور از مکاره، دشواریهاست؟
#جواب:
✍ مراد از مکاره این است که دستورات خدا برای عموم انسانها با طبع راحت طلب و لذت جو ناسازگار است.
👌لذا کراهت دارند یعنی خوشایندشان نیست.
👈همان طور که قرآن کریم فرمود:" عسی ان تَکرَهوا شیئاً و هو خیرُُ لکم..."
پس در دنیا چونان پیشینیان صالح خود باشید که در پیش روی شما درگذشتند و همانند مسافران خیمه خویش را از جا در آوردند و به راه خود رفتند...
2⃣: آیا حضرت دعوت می کنند از پیشینیان صالح خودمان الگو بگیریم؟ یا منظورشان خود ایشان و خاندان پیامبر(صلی الله و علیه و آله) هستند؟
#جواب:
✍خیر! منظور پیشینیانِ صالحِ خودمان هستند که در دنیا با ایمان و عمل صالح با نفس و شهواتشان مبارزه کردند و تلخی عبادت را بر شیرینی گناه ترجیح دادند.
#بند_دوم:
حضرت فرمودند: در سختی ها از قرآن یاری بطلبید .
3⃣: می توانیم استخاره گرفتن را مصداق این فرمایش بدانیم ؟
و آیا اصلاً درباره استخاره گرفتن برای امور زندگی با قرآن و تسبیح و ... روایت داریم؟
#جواب:
✅اگر به قبل و بعد مطلب در همین بند دقت بفرمایید متوجه می شوید موضوع بحث امیرالمؤمنین درباره قرآن و ضرورت بازگشت و تمسک جدّی به قرآن کریم خیلی بالاتر از مسأله ی استخاره است.
⚠️خودشان بلافاصله درباره علت یاری گرفتن از قرآن در سختیها می فرمایند:" زيرا در قرآن شفاى سخت ترين بيمارى ها يعنى کفر و نفاق و جهل و ضلالت است.
💯بنابراين آن چه را مى خواهيد به وسيله قرآن از خدا بخواهيد و با محبّت قرآن به سوى خدا روى آوريد."
👈اما درباره استخاره بله روایاتی داریم اما در اکثر آنها استخاره به معنای لغوی بکار رفته است.
⏪استخاره به معنای لغوی یعنی درخواست خیر از خداوند کردن و دو سه روایتی هم که در باب استخاره با قرآن ذکر شده است روایات قطعی نیست با این حال علمای بزرگ استخاره را تأیید کرده اند.
‼️اما در هیچ جا نداریم که کس دیگر مثلاً یک روحانی برای دیگران استخاره کند .
#بند_سوم:
«با انجام واجبات ، حقوق الهی را ادا کنید و من گواه اعمال شما بوده و در روز قیامت از شما دفاع میکنم و به سود شما گواهی می دهم»
4⃣ :آیا منظور از حقوق الهی همان حدود الهی و رعایت واجبات و محرمات است ؟
5⃣: آیا نکته خاصی در اینکه گواه اعمال ما با توجه به حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام معرفی شده وجود دارد؟
6⃣ : واقعاً امیرالمومنین علیه السلام در روز قیامت بر ما منت می گذارند و به سود اعمال دست و پاشکسته ای که رعایت حقوق الهی کرده باشیم، شخصاً شهادت می دهند؟
#جواب :
✅بله.
📣خداوند در قرآن، سوره توبه ، #آیه105 می فرماید : "قل اعمَلوا فَسَیَری اللهُ عمَلَکُم و رسولُه و المومنین"
⬅️یعنی عمل کنید که به زودی (در قیامت) خدا و پیامبر و مؤمنون عمل شما را می بینند .
‼️که مراد از مؤمنون علی بن ابی طالب است. جان عالم به فدایش!
⚠️پس جا دارد زجری که برای احیای نهج البلاغه می کشیم.
🔰بیخوابی ها، دوری از زن و بچه، محرومیت از مدارک و مدارج علمی و اجتماعی، هزینه هایی که از مال و تن و روانمان می کنیم و از همه بدتر تهمت ها و آزارها را می بینیم.. همین برای ما کافی است .
👈 از این نکته خاص تر دیگر نمی شود که امیرالمومنین شاهد اعمال ما و ان شاءالله شافع ما خواهند بود.
↩️ادامه دارد...
🖊حجت الاسلام مهدوی ارفع
════ ೋღ🍃🌹🍃ღೋ═══
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
#خطبه173
#بنـــد_دوم :
به جانم سوگند اگر شرط انتخاب رهبر ، حضور تمامی مردم باشد، هرگز تحقق آن وجود نخواهد داشت...
1⃣ : یعنی هرگز حاکم یا خلیفه ای به انتخاب مردم، انتخاب نمی شود؟ و فقط أگاهان دارای صلاحیت و رأی اهل حل و عقد، رهبر و خلیفه را می توانند معین کنند؟
2⃣:آگاهان دارای صلاحیت و رأی و اهل حل و عقد یعنی چه؟
3⃣: چرا به انتخاب الهی رهبر اشاره ای نفرمودند؟
#جواب:
✅حضرت در این فراز از #خطبه173 اشاره به مقبولیت رهبری می کنند.
⚠️چون رهبر الهی یک مشروعیت دارد که خداوند به او می دهد که این بخش آن هیچ ربطی به مردم ندارد .
👈اما همان رهبر مشروع تا مقبولیت عمومی نداشته باشد و مردم به او اقبال نکنند ولایت او محقق نشده ، یعنی کسی به حرف او گوش نخواهد داد .
⏪پس بیعت در فرهنگ دینی ما نشانه مقبولیت است نه مشروعیت.
💢در بحث مقبولیت ، داستان رجوع به امام یک داستان دیگری است .
‼️در زمان امام معصوم اگر فرهنگ و فهم و دینداری مردم در حد عالی باشد می فهمند که امام منصوب از طرف خداست و حتی اهل حل و عقد و خبرگان هم هیچ نقشی ندارند .
💯اما وقتی به واقعیت جامعه نگاه می کنیم متوجه می شویم که در روی زمین و در وضعیت خاص زمان امیرالمؤمنین همین مقدار هم که خبرگان یعنی آدمهای اصلی جامعه و بعد اکثریت مردم با امیر المؤمنین علیه السلام بیعت می کنند خیلی عالی است.
🔴و در زمان غیبت هم که اساساً کشف ولی فقیه جز ازطریق خبرگانی که فقها را خوب می شناسند و می توانند از بین فقها شخصی که تمام شرایط ولایت در او محقق شده را کشف کنند ، خب جز این راه دیگری نیست .
#بنــــد_دوم:
...بنابراین آنچه فرمان دادند انجام دهید و از آنچه نهی کردند توقف کنید و در هیچ کاری تا روشن نشود شتاب نکنید ، زیرا در آنچه شما اکراه دارید توان تغییراتی داریم.
4⃣ :«در هیچ کاری تا روشن نشده شتاب نکنید» چه حیطه ای را شامل می شود؟
5⃣:آیا این روشن یا نبودن کاری، بسته به تشخیص خود افراد دارد؟
چنانکه در حکمتهای ابتدایی نهج البلاغه خواندیم که عده ای چون مسئله برایشان روشن نبود، ازجنگ کناره گرفتند و گفتند از اینکه مسلمانی را بکشیم ناراحتیم! حضرت, در مورد آنها فرمود هر فریب خورده ای را نمیشود سرزنش کرد...
6⃣:منظور از : در آنچه شما اکراه دارید توان تغییراتی داریم چیست؟
#جواب:
✍اشاره به این است که این راهِ پرمسئولیتى است ؛ با دقّت در آن راه، گام بر دارید و کاملاً گوش به فرمان باشید و نظم و انضباط را به دقّت رعایت کنید.
🔴و جمله « در آنچه شما اکراه دارید توان تغییراتی داریم» اشاره به این است که در مسائل اجرایى جنگ و جزئیات کارها گاه امام و فرمانده دستوراتى مى دهد که مطابق میل اکثریت مردم نیست ؛مثلاً دستور مى دهد که از طرف شمال به بصره حمله کنید ؛ ولى اکثریت آن را مشکل مى پندارند و ترجیح مى دهند از طرف جنوب حمله کنند.
📣امام(علیه السلام)مى فرماید: «در این گونه موارد؛ عجله نکنید در آن جا که خلاف شرع و مصلحت نیست، ما تغییراتى مى دهیم و خواست شما را تأمین مى کنیم.
↩️همچنین اگر مردم شکایتى مثلاً از بعضى فرمانداران داشته باشند من همچون عثمان اصرارى بر ابقاى آن ها ندارم و نظر مردم را در آن جا موافق شرع و مصلحت است مى پذیرم و این همان موضوع انعطاف است.
#بنــــد_ســـوم:
به خانه ای که دعوت شدید سبقت گیرید و دل از دنیا برگیرید و چونان کنیزکان برای آنچه که از دنیا از دست می دهید گریه نکنید...
7⃣ : در پاورقی آمده که حنین، گریه کردن از راه بینی است یعنی آرام و بیصدا گریستن ،
یعنی حضرت می فرمایند برای آنچه از دنیا از دست تان می رود حتی بیصدا و آرام هم گریه نکنید؟
8⃣:چه چیزهایی از دنیا مد نظرشان بوده بجز ثروت و مقام ؟ آیا مصیبتهای عزیزان و بیماری و ... هم شامل آن میشود؟
#جواب:
✍مراد امیرالمؤمنین علیه السلام این است که چنان نسبت به مسئله آخرت باید توجه شما معطوف بشود و مسئله آخرت برای شما مهم ترین مسئله بشود که دنیا و تعلقاتش در نظرتان کوچک بشود.
⁉️وقتی دلبستگیهای دنیوی از حب مقام و جاه و مال و شهوات در چشمتان کوچک شد از دست دادن آنها برایتان مصیبت محسوب نمی شود تا در برابرش به جزع و فزع بلکه حتی به ناله و گریه خفیف از روی نارضایتی مبتلا شوید.
‼️اما این منافات با احساسات و عواطف پاک در از دست دادن عزیزان ندارد که خودش شعبه ای از محبت و ایمان است.
🖊حجت الاسلام مهدوی ارفع
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
#خطبه165
#سوال 1⃣ :با توجه به این که محل زیست طاووس ، هندوستان است، حضرت چگونه طاووس را با این جزئیات توصیف میکنند؟
#جواب:
✅اولاً: اینکه امیرالمؤمنین در جزیرة العرب یا سایر بلادی که به آنها برای جنگ یا تبلیغ دین سفر کرده طاووس را ندیده باشد هیچ مدرک و دلیلی ندارد.
✅ثانیاً: مگر علم امیرالمؤمنین علیه السلام متوقف بر مشاهده با چشم سر است؟
👈🏻اگر اینگونه بود چگونه توانسته است بدن یک مورچه در آن زمان کالبد شکافی کنم و تمام سیستم هاضمه و غیره او تشریح کند؟
⁉️چگوه توانسته است خلقت هفت آسمان و زمین را در #خطبه اول با تمام جزئیات تبیین نماید؟
↩️پس علم علی علیه السلام را نباید با علم خود و ابزار و روشهای خود قیاس نمود.
🔖بقول مثنوی:
کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گرچه باشد در نوشتن شیر،شیر
#بند_سوم :
«...طاووس چون به خود بالنده ی مغرور راه میرود، دم و بالهای زیبایش را برانداز میکند.پس باتوجه به زیبایی جامه و رنگهای گوناگون پرو بالش قهقهه سر می دهد...»
2⃣ :آیا اینها صرفا توصیفاتی از طاووس است یا او حقیقتاً در ذات خود غرور دارد و قهقهه ی سرمستانه سر می دهد؟...
#جواب :
✍ اولاً: وقتی حضرت می فرماید: طاووس از سر غرور قهقهه مستانه سر می دهد ما می گوییم چشم!
✔️ثانیاً: بله مگر حیوانات خصلتهای ذاتی و غرائز ندارند همان طور که گرگ می درد و عقرب نیش می زند و خروس غیرتی می شود و کلاغ حیا می کند ...
⏪البته یقیناً بین این رفتارها و غرائز حیوانات با اخلاق و خصال انسانی تفاوت است و آن تفاوت عبارت است از این که:
🔴اولاً: در حیوانات فقط یک یا چند شبه خصلت خوب یا بد وجود دارد ولی انسان زمینه همه خوبیها و بدیها را دارد.
🔴ثانیاً: این شبه خصلت ها در سایر حیوانات بدون تلاش و غریزی است اما در انسان کمالات با ریاضت و خودسازی اختیاری شکوفا می شود.
#بند_سوم:
«...اما چون نگاهش به پاهای او می افتد بانگی برآورد که گویا گریان است . فریاد میزند گویا که دادخواه است...!!...»
3⃣ :اینها توصیفات عادی ایی نیست که حضرت از طاووس کرده اند... ! غرور و قهقهه و گریه و...
آیا حضرت با این اوصاف علاوه بر بیان زیبایی های خلقت این موجود ، قصد بیان این را دارند که خدا به هیچ کس همه چیز را یکجا نداده است ؟
4⃣ :آیا در عالم، مسئله وجود نقص در هرموجودی(یعنی همه چیز یکجا به کسی داده نمی شود مثل پاهای زشت طاووس در مقابل زیبایی خیره کننده اش)، موجب مخدوش شدن چهره ی أحسن بودن نظام خلقت نمی شود؟
#جواب :
✍ می تواند چنین اثری هم داشته باشد و حتی آثار دیگری که قطعاً برای حضرت مهمتر از توصیف طاووس است مثل درس گرفتن از ترکیب خوبیها و بدیها، راه نجات و فرونشاندن آفت نفسانی غرور (از طریق توجه به عیوب خویش) و ...
⁉️تعریف شما از نظام احسن چیست؟
آیا منظور این است که همه موجودات اعم از مختار و غیرمختار از ابتدای خلقت بدون هیچ کمبود و نقصی باشند؟ طاووس پاهای زشت نداشته باشد؟ خفاش ضعف بینایی در روز نداشته باشد؟ و ... حتی انسان ناقص الخلقه یا معلول ذهنی نداشته باشیم؟
⚠️نه! این دیگر نظام احسن نیست این یک نقاشی بی روح است که در آن اشتباه هیچ کس در عملش دیده اثر ندارد و کسی طعم شیرین اختیار و اراده نمی چشد و هیچ موجودی مانند طاووس وجود ندارد تا ظاهرش برای موجودی مانند انسان مایه درس و عبرت باشد!
#بند_ششم:
«...پاک و منزه است خدایی که ... بر خود لازم شمرد که هیچ کالبد جانداری را وانگذارد و بدرستی اداره اش کند جز آنکه میعادگاهش را مرگ و پایان راهش را نیستی قرار داد...»
5⃣ :چرا موجودات در عالم ماده قرار گرفتند که حتماً نیاز به جسم داشته باشند؟ نمی شد بصورت مجرد مثل فرشته ها زندگی کنند؟
#جواب :
👌🏻در هستی موجودات مجرد کم نیستند که یک دسته ی آنها فرشتگانند اگر انسان ، حیوان و امثال این در عالم مادی خلق نمی شدند این ایراد به خدای متعال وارد بود که آیا علم به اینکه می توان موجوداتی داشت که در عالم مادی از نظر جسمانی باشند اما از نظر روحانی در عالم مجردات باشند و بعد با اختیار خودشان و عقل و اراده خودشان از این پست ترین مرتبه هستی که عالم مادی است خودشان را با هدایت انبیاء و اطاعت از دستورات عقل سلیم برسانند دوباره به عالم اعلی .
⁉️اولاً: این سوال پیش می آید که آیا خدا علمش را نداشته؟
‼️سوال دوم اینکه: آیا اگر خدا علم به امکان خلقت این موجودات را که امروز به آنها می گویند انسان را داشته آیا عجز داشته از اینکه این علمش را پیاده کند و انسان را خلق کند ؟
⏪و یا سؤال سوم ، اگر علم داشته و عجز هم نداشته ، قدرت داشته ، آیا بر سر لجاجت و لجبازی این کار را کرده که خلق نکرده انسان را ؟؟
↔️که هر سه صفت جهل و عجز و این غرض ورزی هر کدام باعث می شود این اصلا خدا نباشد ، در حالیکه خدا هم بکل شیء علیم است هم علی کل شیء قدیر است و هم حکیم است .
حجت الاسلام مهدوی
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
#خطبه160
#بند_سوم:
«به گمان خود ادعا دارد که به خدا امیدوار است!به خدای بزرگ سوگند که دروغ میگوید. چه میشود او را که امیدواری در کردارش پیدا نیست؟ پس هرکس به خدا امیدوار باشد باید امید او در کردارش آشکار شود....هر امیدواری جز به خدای تعالی ناقص است ...گروهی در کارهای بزرگ به خدا امید بسته و درکارهای کوچک به بندگان خدا رو می آورند. پس حق بنده ادا میشود و حق خدا را برزمین میگذارند. چرا در حق خدای متعال کوتاهی میشود و کمتر از حق بنده رعایت میشود؟»
#سؤال3⃣ : آیا پیدا بودن امیدواری به خدا درکردار، فقط همین یک مصداق را دارد که در همه امور تنها به او امیدوار بوده و تنها به او روی آوریم؟
#سؤال4⃣:یعنی همین احساس مثبتی که نسبت به روبراه شدن کارمان توسط بندگان خدا داریم هم مصداق امید ناخالص است؟
#سؤال5⃣:پس اگر در کارها از کمک دیگران استفاده نکنیم چه کنیم؟ درحالیکه هم موظف به تلاشیم و هم از روی نیت مثبت بسراغ دیگران میرویم تا بکمک آنها گره کارمان بازشود.
#سؤال6⃣: مگر روی آوردن به بنده، حق او محسوب میشود که اینجا با رعایت حق بنده و فروگزاری حق خدا مقایسه شد؟
#سؤال7⃣: منظور چه نوع ترسی هست که جز از خدا نارواست؟ خیلی ترس ها غیرارادی و در ذات ماست.
#جواب:
✍ اولاً مسأله امید یک امر قلبی و اعتقادی است اما کمک گرفتن از دیگران در امور یک امر عملی و رفتاری است.
‼️هر گاه قلب یقین کرد که فقط خدا در عالم و در همه امور و مشکلات مؤثر است و نه غیر او... می شود ایاک نعبد و هرگاه بر این اساس باور کرد که یاری اصلی را فقط باید از خدا خواست می شود و ایاک نستعین و هرگاه دیگران را فقط به عنوان اسباب و وسائط فیض و امداد الهی دید منافاتی پیدا نمی شود.
💯اما اگر در رجوع به اسباب به آنها اعتماد صددرصد و استقلالی داشت و امید داشت که انها کارش را راه بیاندازند حق خدا را که توحید در استعانت است به اسباب داده
در حالی که حق اسباب صرفاً استفاده به عنوان واسطه فیض خداست و بس!
✅ترسی نارواست که از اسباب باشد .
#بند_چهارم:
#سؤال8⃣ : در اینجا حضرت فرموده اند: اگر خدا را اطاعت می کنید،راه و رسم زندگی پیامبر (ص) را برگزینید.
در جامعه کنونی،چه اندازه باید ساده زیست باشیم؟کاربردش در زمان حاضر چگونه است؟
#سؤال9⃣: آیا استفاده از وسایل لوکس و راحت کننده ی زندگی ، تجمل و مخالفت با شیوه ی پیغمبر است؟
#جواب:
✅اولاً: ساده زیستی در هر شرایطی فضیلت و مایه آرامش دنیا و آخرت است.« طوبی للزاهدین فی الدنیا الراغبین الی الآخره»
✅ثانیاً: کیفیت ساده زیستی بسته به جایگاه شخص و اوضاع عمومی جامعه از نظر فقر و غنا متفاوت است.
✅ثالثا: معیار این است که مسئولین علما و کسانی که در نظر مردم انتسابشان به دین و حکومت دینی بیشتر و نزدیکتر است باید در سطح متوسط به پایین جامعه زندگی کنند.
#بند_چهارم:
«اگر خواهی از عیسی بن مریم(علیه السلام) بگویم....زنی نداشت که او را فریفته ی خود کند و فرزندی نداشت تا او را غمگین سازد...»
#سؤال0⃣1⃣ : آیا خدا احساس تعلق به همسر را نامطلوب و موجب خفیف شدن بنده قرار داده بود که حضرت عیسی(علیه السلام) برای خود همسری برنگزید و مولا نیز میفرمایند از این جهت آسوده بودند که همسری نداشته تا او را فریفته خود کند؟
#جواب:
✍ با تشکر از سؤال خوبتون قبلاً هم به عرض رسید که بیانات حضرت را باید با توجه به موقعیت کلام و بقول اهل علم با توجه به لحن الخطاب خواند و فهمید یعنی وقتی حضرت در مقام تحریض وتشویق مؤمنین به جهاد هستند سخن از بی باکی و عدم هراس و ... می زنند اما وقتی در مقام موعظه اخلاقی هستند توصیه به احتیاط در عمل می کنند و...
⁉️در مورد سؤال شما حضرت در مقام تبیین اوج زهد و ریاضت حضرت عیسی هستند و در این مقام از هرچه احتمال دل مشغولی دارد سخن به میان می آید که اوج آن زن و فرزند و مال است .
📣«بقول قرآن کریم لاتُلهِکُم اموالُکم و اولادُکم عن ذکر الله» نه اینکه مطلقا زن و زندگی مایه غفلت باشد وگرنه وقتی پیامبر پس از عروسی مولا با حضرت صدیقه مظلومه از ایشان پرسیدند : زهرا چگونه همسری است؟ نمی فرمودند نعم العون علی طاعت الله.
↩️ادامه دارد....
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈
#خطبه156
#بند_اول:
«مردم بصره!در پیدایش فتنه ها هرکس که میتواند خود را به اطاعت پروردگارعزیز و برتر مشغول دارد، چنین کند ؛ اگر از من پیروی کنید، به خواست خدا شما را به راه بهشت خواهم برد هرچند سخت و دشوار و پراز تلخی ها باشد»
#سؤال1⃣: خداوند درمورد تکلیف ما در ایام فتنه چه فرموده است که امام میفرماید هرکس میتواند اطاعت کند؟
چرا امام ، اطاعت از خودشان را جداگانه بیان فرمودند؟
#جواب:
📣اگر در عبارت عربی خطبه توجه بفرمایید ، حضرت بخشی که مربوط به اطاعت خودشان میشود را با حرف فاء عطف کرده اند به بخش قبلی یعنی اگر کسی بخواهد در فتنه ها خودش را وقف خدا بکند پس باید از من اطاعت بکند که من رهبر وحاکم شما و حجت خدا بر شما هستم .
‼️عبارت عربی این است : " فمن استطاع عند ذلک ان یأتقل نفسه علی الله عزوجل ، پس هر کس میتواند نفس خودش را در هنگام فتنه وقف خدا کند ، فالیفعل ، حتما این کار را بکند .
⁉️ حالا این کار را میخواهد بکند چه باید بکند ؟
💯فان اطعتمونی فانی حاملکم ان شاالله علی سبیل الجنة ، پس اگر از من اطاعت کنید یعنی اگر بخواهید بدانید که مصداق وقف کردن نفس خود در زمان فتنه برای خدا چیست ، این است که از من اطاعت کنید و اگر از من اطاعت کنید ان شاالله با همه مشقتها و سختی ها شما را بسمت بهشت و راه بهشت هدایت خواهم کرد .
#بند_سوم:
«...همانا امربمعروف و نهی از منکر دو صفت از اوصاف پروردگارند که نه اجل را نزدیک میکند و نه روزی را کاهش میدهد...»
#سوال2⃣: منظور از اینکه اجل را نزدیک نمیکند چیست؟
حال آنکه افرادی درچندسال اخیر بخاطر امربمعروف، جان خود را ازدست داده اند و بالاتر از همه ، سیدالشهداء (علیه السلام) است که با قیام برای امر بمعروف، با یارانشان به شهادت رسیدند .
سرآمد اجل انسان چقدر است؟ بطور کلی یک انسان استعداد دارد چقدر عمر کند؟
#جواب:
✍ اجل یعنی مقطع پایان عمر هر کس در علم و تقدیر الهی.
⁉️این مقطع آیا از ابتدا در علم الهی بوده است یا نه؟
👌قطعاً بوده است یعنی خداوند می دانست که مثلاً علی خلیلی _طلبه شهید امر بمعروف_ در فلان زمان نهی از منکر می کند و به دست اراذل و اوباش شهید می شود.
↩️پس نهی از منکر اجل را جلو نمی اندازد.
⏪ البته اجل دو گروه است اجل حتمی و اجل معلّق ولی هر دو در علم الهی ثبت و ضبط است.
🔺برای نمونه مراجعه بفرمایید به بخش پایانی #خطبه_متقین193 آنجا که جناب همام با شنیدن اوصاف متقین صیحه ای می زند و میمیرد!
✅نادانی به مولا اعتراض می کند که چرا حرفهایت در او اثر کرد ولی در خودت اثر نکرد؟
📣فرمودند: " وای بر تو! هر اجلی وقت معینی داردکه از آن پیش نیافتد و سبب مشخصی دارد که از آن تجاوز نکند. آرام باش و دیگر چنین سخنانی مگو که شیطان آن را بر زبانت رانده است."
«...کسی که با قرآن سخن بگوید راست گفته...»
#سؤال3⃣: آیا منظور حضرت در اینجا خوارج بود که حضرت درباره شان فرمودند با آنها با قرآن استدلال نکنید چون آنها با قرآن، جوری سخن میگویند که حرف شما را نقض میکند(اگر درست گفته باشم)
پس نسبت این مطلب با جمله بالا در چیست؟
#جواب:
✍بسیار سؤال خوب و بجایی بود .
ما بارها عرض کردیم که هر عامی خاصی دارد و هر مطلقی مقیدی دارد .
⬅️ در اینجا هم خداوند متعال قرآنی فرستاده که یقیناً منبع و منشأ آن جز صدق و حقیقت و راستی نیست.
↩️بنابراین هر کسی قرآن بشود کتابش و سخنش ، حتماً دارد حق میگوید .
🚫مگر کسیکه به دروغ یا با اشتباه و توهم حرف و عقیده باطل خودش را بخواهد به قرآن نسبت بدهد که دیگر نمیتوانیم بگوییم او راست می گوید یعنی اصل و ذات قرآن جز صدق و حقیقت و راستی و درستی هیچ چیز نیست ، لذا هر کسی که مجهز بشود به قرآن و معارفش ، چون دارد حرف خدا را میزند قطعاً حرفش درست و صدق است .
♨️مگر اینکه کسانی مثل خوارج که به واسطه اشتباه و خطا و انحراف خودشان خیال میکردند که حرف و عقیده آنها را قرآن تأیید می کند و با یک عبارت "ان الحکم الا لله" داشتند در مقابل حقیقت قرآن می ایستادند .
⏪خب اینها میشوند خاص ، یعنی قاعده عمومی این است که هر کسی قرآن را خوب فرا بگیرد و از قرآن حرف بزند ، حرف و عملش درست است مگر اینکه خلاف فهمیده باشد و انحراف داشته باشد .
↩️ادامه دارد...
🖊 حجتالاسلام مهدوی ارفع
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈؛
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
#خطبه154
#بند_اول:
«مردم!ما اهل بیت پیامبر(صلوات الله علیه و آله و سلم) چونان پیراهن تن او، و یاران راستین او و خزانه داران علوم و معارف وحی و درهای ورود به آن معارف میباشیم. که جز از در، هیچ کس به خان ها وارد نخواهد شد و هرکس از غیر در وارد شود، دزد نامیده میشود..»!!!!
#سوال1⃣ :آیا منظور اینست که هرعلمی را (حتی علوم و معارفی که از پیامبر به ما رسیده) با مقدمه ی ائمه ، فهم کنیم؟
هرعلمی بجز آنکه ازطریق اهل بیت آموخته شده باشد، دزدی است؟؟ مثل عمران، برق و...
‼️بنظر میرسد این جمله برای جلسات تبیین میتواند بسیار به کار خواهران بیاید.
#جواب:
✍ در جواب این پرسش دو پاسخ می توان داد:👈 یکی ابتدایی و حداقلی و دیگری عمیق و مخصوص خواص
⬅️اما جواب عمومی: آنچه قدر متیقن از مراد این فرمایش مولاست این است که هر علم و معرفتی که به نوعی به هدایت بشر و راهیابی او و جامعه اش به سعادت حقیقی ربط دارد جز از دریچه اهل بیت علیهم السلام قابل دریافت نیست.
♨️علوم و معارفی مانند عقاید حقه! اخلاق الهی! احکام عملی و ... از این دست حداقل معارفی است که فهم و دریافت آن جز با اتصال به اهل بیت ممکن نیست.
👌اما معنای عمیق تر این است که اشراف تکوینی اهل بیت علیهم السلام بر تمام عوالم هستی به اذن الله و از طرفی در هم تنیدگی تمام مراتب و شئون هستی و موجودات از طرف دیگر نتیجه اش این است که اولاً هیچ مسأله ای مادی یا معنوی ، خُرد یا کلان نیست مگر به نحوی از انحاء به تربیت و رشد و هدایت بشر ربط دارد.
‼️ از نوع و کیفیت لقمه و غذایی که می خوریم تا زمان و نحوه آمیزشی که مقدمه انعقاد نطفه فرزند می شود تا.... همه در شخصیت و سعادت و شقاوت انسان و جامعه ارتباط دارد اگرچه عقل و علم ناقص بشر به آن قد ندهد.
↩️اما همانطور که می بینید فهم این حقیقت و از آن مهمتر پذیرش آن در حد ظرفیت هر کسی نیست چون در صورت پذیرش این مبنا خیلی از داشته های اهل دانش بی ارزش یا کم ارزش می شود و یا لااقل باید آماده تغییر و تحول خیلی از علوم و دستاوردهای علمی باشند.
📌شاید آنچه درباره تحولات علمی و ابزاری در زندگی بشر در زمان ظهور امام زمان ارواحنافداه امده است که خیلی از تکنولوژیها از کار خواهد افتاد از این قبیل باشد. حرف در این رابطه بسیار است اما مجالش اینجا نیست.
#بند_سوم:
«و بدان که هر ظاهری، باطنی متناسب خود دارد. آنچه ظاهرش پاکیزه باشد، باطن آن نیز پاک و پاکیزه است. و آنچه ظاهرش پلید، باطن آن نیز پلید است»
#سؤال2⃣: اگر ظاهر را هرآنچه از شخص ظهور پیدا کند بدانیم، پس حرف آنهایی که میگویند مثلاً من دعوا و تندی میکنم اما ته دلم چیزی نیست، چندان قابل اعتماد نیست... درسته؟
#جواب:
✍ بله درسته الحمدلله شما خیلی خوب کلام حضرت را فهمیده اید. آقا نمی خواهند بفرمایند هر کسی یا هر عملی که ظاهر خوب دارد لزوماً باطن خوبی هم دارد،
👌 بلکه مرادشان این است که نشانه باطن خوب داشتن ظهور خوب و نیکوست پس دلش پاک است اگرچه ظاهرش مخالف شرع هست حرف بی اساسی است.
#بند_سوم
«آگاه باش هرعملی رویشی دارد و هرروینده ای از آب بی نیاز نیست. و آبها نیزگوناگون میباشند....تا آخر.»
#سؤال3⃣ :رویش اعمال ما چیست ؟
#سؤال4⃣آبی که اعمال ما را می رویاند چیست؟
#سؤال5⃣:و چند نوع آب هست؟
#سؤال6⃣: آداب رویش اعمال ما چیست؟
#جواب:
✍ یادمان باشد یکی از قواعد لازم برای فهم کلام بخصوص کلام خداوند و اهل بیت! تناسب صدر و ذیل است یعنی آغاز و پایان کلام حتماً به هم ربط دارند.
↩️خب! صدر کلام چی بود؟ درباره جایگاه اهل بیت پیامبر در کسب آب حیاتِ علم برای رشد کردن و اینکه هر کس از چشمه ای جز اهل بیت بنوشد دزد و گمراه است.
📣فرمود:" دعوت كننده حق، «پيامبر (صل الله علیه و آله و سلم)» دعوت خويش را به پايان رسانيد، و رهبر امت به سرپرستي قيام نمود، پس دعوت كننده حق را پاسخ دهيد و از رهبرتان اطاعت كنيد.
✅گروهی در دريای فتنه ها فرو رفته، بدعت را پذيرفته، و سنتهای پسنديده را واگذاردند، مؤمنان كناره گيري كرده و گمراهان و دروغگويان به سخن آمدند.
🔴مردم! ما اهل بيت پيامبر (ص) چونان پيراهن تن او، و ياران راستين او، و خزانه داران علوم و معارف وحی، و درهای ورود به آن معارف، می باشيم، كه جز از در، هيچ كس به خانه ها وارد نخواهد شد، و هر كس از غير در وارد شود، دزد ناميده می شود.
🔴مردم! درباره اهل بيت پيامبر (ص) آيات كريمه قرآن نازل شد، آنان گنجينه های علوم خداوند رحمانند، اگر سخن گويند، راست گويند، و اگر سكوت كنند بر آنان پيشی نجويند."
↩️پس مراد از رویش عمل آثار حقیقی عمل است و مقصود از آب، علم اهل بیت علیهم السلام است و آداب این رویش دل کندن از چشمه های واهی علوم دیگران و اتصال به علم اهل بیت علیهم السلام است.
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
#خطبه152
#بند_اول:
«...و آفرینش پدیده های نو ، بر ازلی بودن او گواه است...»
#سؤال1⃣ : نو بودن نسبت به چه زمان؟ وقتی ما از عدم ، به هستی رسیدیم، پس از زمان ِ ماقبل مان خبری نداریم که نو یا تکراری بودن پدیده ها را تشخیص دهیم.
#سؤال2⃣:نو بودن پدیده ها چه ارتباطی به ازلیبودن خدا دارد؟
#جواب:
✍ نو بودن یعنی حادث بودن یعنی قبلاً نبود و الان بود شد!
⁉️خب ! سؤال پیش می آید که اگر چیزی سابقه عدم داشته است برای به وجود آمدن نیاز به علتی دارد که او را به وجود بیآورد و چیزی که نیاز به چیز دیگری داشته باشد که نمی تواند خدا و واجب الوجود باشد.
↩️پس طبق برهان خلف! چون خدا محتاج غیر نیست پس محال است که دوره ای نبوده باشد و بعد بود شده باشد و این یعنی ازلی است و بی آغاز است.
#بند_اول:
«...آنکه خدا را به شمارش آورد، ازلیت او را باطل کرده است»
#سؤال3⃣ : منظور از به شمارش در آوردن خدا چیست؟
#سؤال4⃣:به شمارش آوردن چه ارتباطی به ابطال ازلیت دارد؟
#جواب:
✍ کلام مولا را باید با قبل و بعدش فهمید می فرمایند: هر کس خدا را وصف کند او را محدود کرده است چرا؟
‼️جواب را در #خطبه1 داده اند که هر صفتی شهادت می دهد که غیر از موصوفش است و همچنین هر موصوفی گواهی می دهد که با صفتش فرق دارد.
↩️پس موصوف یک چیز می شود و صفت چیز دیگری آن گاه صفت ، موصوف را محدود می کند مثلاً اگر گفتید کفش قهوه ای یعنی دیگر مشکی و زرد و ... نیست.
⬅️و اگر خدا را با توصیف محدود کردید او را قابل شمارش کرده اید یعنی گویا گفته اید خدا یکی و فلان صفت یکی دیگه و فلان یکی دیگر و ....
👌و اگر چیزی قابل شمارش شد و در عِداد چیزهای دیگر قرار گرفت و محدود شد نمی تواند ازلی باشد چون قبل از ان معدود دیگری قابل تصور است.
♨️ مثلاً اگر ۳ عدد باشد قبل از آن هم عدد دیگری قابل فرض است و قبل از آن هم باز عدد دیگری و ... بدون انتها و این یعنی ازلیت ندارد .
#بند_دوم :
«...خداوند گروهی را به گروهیتبدیل و روزی را برابر روزی قرار داد...»
#سؤال5⃣ : منظور چیست؟
#جواب:
✍ یعنی با ظهور اسلام خداوند آقایی و سیادت را از گروهی که شایسته آن نبودند(مشرکین و کفار) گرفت و به گروهی که لایق آن بودند داد (اهل بیت و مؤمنان)
⬅️و روزی برابر روزی یعنی روز پیروزی اهل ایمان را در مقابل روز گردنکشی مشرکین قرار داد.
🔊یک روز فریاد می زدند : لات و هُبَل لات و هبل اما یک روز فقط این ندا به گوشها می رسید که الله اعلی و اجل .
#بند_سوم:
«اسلام، ظاهرش علم و باطنش حکمت است»
#سؤال6⃣ : آیا مرتبه ی حکمت ، نزد خداوند بالاتر از علم است؟
#سؤال7⃣ :چرا علم به ظاهر اختصاص داده می شود؟
#سؤال8⃣ :آیا به علمی که به فعلیت رسیده میتوان گفت حکمت؟
#جواب:
✍ بله حکمت از علم بالاتر است زیرا حضرت درباره اش در نهج البلاغه فرموده است گاهی حکمت در سینه منافق است ولی آنجا قرار نمی گیرد آنقدر خلجان می کند تا از سینه منافق خارج شده و در سینه مؤمن قرار و آرام می گیرد.
‼️اما منافق می تواند به علم ظاهر برسد حتی به علم فقه و تفسیر و عرفان و ...
✅حکمت آن مرتبه ای از مواجهه با حق است که با قلب شهود شود و به یقین متصف گردد.
⏪ محل ظهور و قرار حکمت، #قلب است و اگر در دلی قرار داده شد به او خیر کثیر داده شده است.
◀️یوءتِ الحکمهَ من یشآء و من یؤتَ الحکمه فقد اوتِیَ خیراً کثیرا
#بند_سوم:
«مرزهایش محفوظ و چراگاه هایش را خود نگهبان است »
#سؤال9⃣ : مرز همان حدود الهی(واجبات و محرمات) است؟
اگر بله ، آیا بهتر نبود میفرمودند مرزهای آن آشکار است؟(چون این مرزها از طرف مسلمانان گاهی محفوظ نیست)
#سؤال0⃣1⃣: منظور از چراگاه چیست؟
#جواب:
✍ آنچه در عبارت عربی آمده این است قد اُحمَی حماه و این تعبیر استعاری یعنی حمایت هایش قطعی است به این معنا که هر کس خود را در حمایت قرآن قرار بدهد حمایت کردن قران از او قطعی است و بهتر بود مرحوم دشتی از واژه مرز استفاده نمی کردند تا با حدود شرعی اشتباه نشود.
👌البته برای ترجمه ایشان هم می شود توجیه خوبی درست کرد و آن این است که وقتی شما وارد حد و مرز یک دژ و قلعه بشوید در واقع با خیال راحت در حمایت و حصن ان قرار گرفته اید.
↔️مراد از چراگاه همان است که در خود خطبه امده آنجا که فرمود :" در قرآن برکات و خیرات چونان سرزمین های پر اب و گیاه در اول بهار، فراوان است."
#سؤال9⃣ : «...هربی نیازی را در طلب، کافیست» یعنی چه؟
✍ عبارت عربی این است و کفایه المکتفی یعنی قرآن برای کسی طالب چیزی باشد که امور و احتیاجاتش را تأمین کند، کفایت می کند.
🖊 حجتالاسلام مهدوی ارفع
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
#خطبه_151
#بند_دوم:
#سؤال7⃣: لطفاً این مطلب را توضیح بدهید : نخستین آنان پیشوای آخرین و آخرین گمراهان اقتدا کننده به اولین میباشند .
#جواب:
✍ یعنی فتنه گران _ بنی امیه_ یکی پس از دیگری دنباله رو افکار و روش همدیگر هستند قبلیها پیشوای بعدی ها و بعدیها دنباله رو قبلیها.
#بند_سوم:
«...افکار و اندیشه ها به هنگام هجوم این فتنه ها پراکنده ... میشود»
#سؤال8⃣: لطفاً در مورد این مطلب توضیحاتی بفرمایید.
#جواب:
✍ مى دانیم «بنى امیّه و بنى عباس» گرچه هر دو یک هدف شیطانى را تعقیب مى کردند، ولى «بنى امیّه» همان گونه که سردمدار آن ها معاویه گفت کار به نماز و روزه و برنامه هاى دینى مردم نداشتند، مگر در جایى که با حکومت خودکامه آن ها مزاحمت داشت.
↩️ در حالى که «بنى عباس» پنجه در عقاید مردم افکندند و مى دانیم بسیارى از مکتب هاى انحرافى و مذاهب فاسد در عصر آن ها به وجود آمد و اختلاف در مسائلى مانند «حدوث و قدم قرآن» و «جبر و تفویض» و اختلافات «اشاعره و معتزله» در زمان آن ها بالا گرفت و به یقین بنى عباس به دنبال آن بودند تا مردم و حتى دانشمندان و علما و متفکران را به این مباحث سرگرم کنند و خودشان به حکومت ادامه دهند.
⁉️در چنین فتنه عقیدتی_مذهبی روشن است که بسیاری از صاحبان فکر و اندیشه دچار شبهه و اختلاف و پراکندگی می شدند.
#بند_سوم:
«حکمت و دانش کاهش می یابد...»
#سؤال9⃣ :این مسئله در همه ی فتنه ها رخ می دهد؟
#سؤال0⃣1⃣: راه مقابله با کاستی حکمت و دانش در این فضا چیست؟
#سؤال1⃣1⃣:چه حکمت و دانشی مدنظر است؟
#جواب:
✍ وقتی فتنه ای در جامعه ظهور می کند، حق و باطل درهم آمیخته و تشخیص آن جز برای اندک افراد دارای آگاهی و بصیرت ناممکن یا دشوار می شود.
⏪اهل فتنه با انواع دسیسه ها کاری می کنند که دانش و حکمت دانایان و اهل بصیرت در جامعه تأثیرگذار نشود.
⁉️ دقیقاً مانند کاری که بی بی سی و صدای امریکا و... در فتنه ۸۸ کردند. ان قدر اخبار کذب و هیجانی را به ذهن جامعه تزریق کردند که ندای اصحاب حق و بصیرت حتی رهبر معظم انقلاب به خیلی ها نرسید...
💯 این است مقصود از کاهش یافتن حکمت و دانش.
#بند_سوم:
«...آن کس که به مقابله با فتنه ها برخیزد کمرش را میشکند و کسی که در فرونشاندن آن تلاش میکند، او را درهم میکوبد...»
#سؤال2⃣1⃣:آیا این مطلب یعنی در هنگام فتنه کاری نکنیم چون خودمان مغلوب میشویم؟
#سؤال3⃣1⃣:این چه فتنه ای است که افرادی که به مقابله با آن به پا خیزند و برای اصلاح تلاش کنند، چنین درهم کوبیده میشوند؟
#جواب:
✍ نه به هیچ وجه به معنای منفعل بودن و دست روی دست گذاشتن نیست؛ بلکه این تعبیر، تأکیدى است بر آن چه در بخش پیشین خطبه درباره فتنه اوّل ذکر شد که سردمداران فتنه ها در آغاز متحدند، ولى هنگامى که پیروز شدند براى حذف یکدیگر تلاش مى کنند.
↩️ لذا کسانی که در ابتدای فتنه به مقابله با آن برخیزند باید بدانند که کاری بس دشوار و شکننده در پیش خواهند داشت.
در #بند_سوم آمده : فتنه ها با تلخی خواسته ها وارد میشود و خونهای تازه را میدوشد...
#سؤال4⃣1⃣: خونهای تازه را میدوشد ؟
#جواب:
✍ یعنی انسانهای بی گناهی را از بین می برد .
#سؤال5⃣1⃣: در پاسخ سوال هفت ، اشاره به بنی عباس کردید یعنی حضرت منظورشان ایشان بوده ؟
#جواب:
✍ با توجه به نوع فتنه ای که تبیین فرمودند و جنس کلامشون که پیش بینی و پیشگوییه، تاریخ اینگونه نشان داده است.
#بند_سوم
«...فتنه هایی که افراد زیرک از آن بگریزند و افراد پلید در تدبیر آن بکوشند...»
#سؤال6⃣1⃣: لطفاً توضیح بفرمایید چرا آنها که در صدد رفع فتنه برمی آیند پلید شمرده شده اند؟
#جواب:
✍ مراد از " تدبیر کردن" مدیریت کردن فتنه است.
⏪یعنی افراد پلید در جامعه تولید فتنه می کنند و آن را مهندسی و مدیریت می کنند.
#بند_سوم:
«در آن میان، کشته ای ست که خونش به رایگان ریخته و افراد ترسویی که طالب امانند، با سوگندها آنان را فریب میدهند و با تظاهر به ایمان، آنها را گمراه میکنند»
#سؤال7⃣1⃣: آیا آن کشته ای که خونش به رایگان ریخته است، اشاره به امام حسین(علیه السلام) دارد؟
#جواب:
⁉️ دلیلی نداریم برای اینکه منظور از کشته ای که به رایگان خونش ریخته می شود ، فقط سید الشهدا علیه السلام باشد ، چون بعد از امیرالمؤمنین ، توسط بنی امیه و بنی العباس و دیگران خون خیلی از انسانهای شریف و پاک بی گناه ریخته شد.
↩️ ادامه دارد...
🖊 حجتالاسلام مهدوی ارفع
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
#خطبه147
#بند_دوم: «...در شهرها چیزی ناشناخته تر از معروف و شناخته تر از منکر نیست...»
#سؤال1⃣: این بند به چه معنی است؟
#جواب:
‼️معنا واضح است ، یعنی در دوران آخر الزمان که چه بسا زمانه ما باشد ، هیچ چیزی به اندازه منکر طرفدار ندارد ، شایع نمی شود ، لذا شناخته شده تر از منکر چیزی نداریم .
↩️و هیچ چیزی مثل معروف فراموش نمی شود ، ترک نمی شود و مورد غفلت و بی توجهی واقع نمی شود ، پس ناشناخته تر از معروف چیزی نیست .
#بند_دوم: «...حاملان قرآن، آن را واگذاشته و حافظان قرآن ، آن را فراموش کنند...»
#سؤال2⃣ :منظور از حاملان قرآن چه کسانی هستند ؟
#جواب:
✍ مراد از حاملان وحی عالمانی است که به تفسیر قران آگاهند.
#بند_دوم: «...و درگذشته، نیکوکاران را کیفر داده ...»
#سؤال3⃣ : معنای این جمله چیست؟
#جواب:
✍ وقتی حضرت آینده را چنین سیاه و تباه توصیف می فرمایند، این سؤال پیش مى آید که آیا صالحان و مؤمنان و طرفداران قرآن در آن زمان خاموشند ؟
⁉️گویا بیانات امام (علیه السلام) در آخرین جمله هاى این فراز ناظر به پاسخ این سؤال است.
📣 مى فرماید : «آنها پیش از این صالحان و نیکوکاران را به انواع کیفرها مجازات کنند (و همه را تار و مار نمودند تا مانعى بر سر راه خودکامگى هاى آنان نباشد.) صدق و راستى نیکان را، افترا و دروغ بر خدا نامیدند.
و براى اعمال نیک، کیفر گناه قرار دادند !»
(وَمِنْ قَبْلُ مَا مَثَّلُوا بِالصَّالِحِینَ کُلَّ مُثْلَة، وَسَمَّوْا صِدْقَهُمْ عَلَى اللهِ فِرْیَةً ، وَجَعَلُوا فِی الْحَسَنَةِ عُقُوبَةَ السَّیِّئَةِ).
⏪این سخن اشاره به تاریخ ننگین «بنى امیه» است که در آغاز کار صالحان و پاکان و نیکان را که مزاحم خود مى دیدند به بدترین وجهى از میان برداشتند تا آن جا که به گفته بعضى از بزرگان، «معاویه» چهل هزار نفر از مهاجران و انصار و فرزندان آنها را کشت و فرزندش «یزید» با امام حسین (علیه السلام) و یارانش در کربلا جنایاتى روا داشت که نیاز به بیان ندارد.
↔️«عبدالملک» و فرماندارش «حجاج» آن قدر از مردم «عراق و حجاز» کشتند که حساب ندارد(۱۰) و به این ترتیب هر صداى حقى را خاموش و هر زبان حقگویى را بریدند و جادّه ها را براى پیاده کردن افکار و امیال خود هموار ساختند.
#بند_دوم:
#سؤال4⃣ :منظور حضرت از اینکه گفته اند گمراهی و هدایت هرگز هماهنگ نمیشوند گرچه درکنار یکدیگر باشندبه چه معنی هست؟
#جواب:
✍ گمراهان به راه خود مى روند و هدایت و هوادارانش به راه خود ، هر چند در ظاهر در کنار هم باشند.
⬅️ یعنی روزگاری می رسد که مردم گرچه از نظر جسمی کنار هم در یک خانه یا محل زندگی می کنند اما گمراهان هرگز تحمل هدایت شدگان را ندارند.
#بند_سوم: «... پس همانا همسایه ی خدا در امان و دشمن خدا ترسان است...»
#سؤال5⃣:چرا از کسی که از سخنان خدا راهنمایی بگیرد و از او توفیق بخواهد، به همسایه ی خدا ، تعبیر شده است؟
#جواب:
✍ عنوان "جارُ الله" عنوان مشهوری است در ادبیات روایی ما تا جایی که خلفا و سلاطین و پادشاهان به ظاهر مسلمان این عنوان را به خود نسبت می دادند به پهلوی خبیث هم می گفتند جارالله .
📌این تعبیر دو معنای همزمان را در خود تضمین کرده است:
☑️یکی همسایه خدا بودن که کنایه است از نزدیک و مقرب بودن به خدا
☑️و دوم در امان و در پناه خدا بودن چون همسایه اولین کسی است که از حمایت آن کس برخوردار می شود.
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
#خطبه147
#بند_سوم:
«... و سلامت آنانکه میدانند قدرت خدا چه اندازه می باشد در این است که برابر فرمانش تسلیم باشند...»
#سؤال6⃣: آیا منظور، سلامت دین است؟
#جواب:
👌بله منظور سلامت معنوی و سعادت انسانهاست .
#بند_سوم:
«...بدانید که هیچگاه حق را نخواهید شناخت جز آنکه ترک کننده آن را بشناسید . هرگز به پیمان خدا وفادار نخواهید بود ، مگر آنکه پیمان شکنان را بشناسید ، و هرگز به قرآن چنگ نمی زنید ، مگر آنکه رها کننده آنرا شناسایی کنید...»
#سؤال7⃣: چطور میتوان بدون شناخت حق ، ترک کننده آن را شناخت ؟
#سؤال8⃣: آیا چنین شناختی، بالاترین وبهترین مرتبه ی شناخت حق است؟ یا شناخت مقدماتی و ابتدایست؟
#سؤال9⃣:چطور با شناخت پیمان شکنان میتوان به پیمانها وفادار ماند ؟
#سؤال0⃣1⃣: و چطور میتوان رهاکننده قرآن را شناخت و با شناخت آن به قرآن چنگ زد ؟
#سؤال1⃣1⃣: آیا موارد گفته شده، یک تربیت سلبی نیست؟ ابتدا با پیمان شکنان و رها کنندگان قرآن و ترک کنندگان حق آشنا بشویم و سپس بگوییم اینگونه نباشید؟
#سؤال2⃣1⃣:باتوجه به اینکه در اصول تربیت ، استفاده از شیوه های ایجابی ترجیح دارد بر سلبی...
و بالاتر اینکه حضرت میفرمایند هیچگاه حق ، وفاداران به پیمان قرآن و متمسکان به آن را نمیشناسید جز با شناخت این گروهها...لطفاً توضیح بفرمایید.
#جواب :
✍ اگر در ادامه خطبه دقت بفرمایید حضرت راه دوم شناخت حق را تمسک به اهل بیت پیامبر معرفی فرموده اند.
‼️ اما شناخت اهل باطل در واقع یکى از از طرق شناخت حق و باطل است و مشمول قاعده معروف «تُعْرَفُ الاَْشْیَاءُ بِاضْدَادِها؛ هر چیزى را با ضد آن مى توان شناخت»،
مى باشد.
⏪تا انسان بیمار نباشد، معنى سلامتى را نمى فهمد و تا تاریکى را نبیند مفهوم روشنایى را تشخیص نمى دهد.
👈امام (علیه السلام) در این بخش از خطبه چنانکه در بالا آمد راهیابى به سوى حق را شناخت تارکان و مخالفان حق شمرده است و به سه #گروه اشاره فرموده است :👇👇
⏪گروهى که حق را ترک کرده اند.
⏪و گروهى که پیمان قرآن را شکسته اند.
⏪و گروهى که آن را پشت سرافکنده اند.
🖇 تفاوت این سه گروه روشن است:
✅ بعضى حق را رها مى کنند بى آن که آن را تحقیر کنند .
✅بعضى علاوه بر آن به تحقیر حق مى پردازند .
✅و بعضى دیگر پیمانهاى الهى را مى شکنند.
🔻 که ظاهراً اشاره به آیه شریفه قرآن است که مى فرماید : « اَلَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِمْ مِّیِثَاقُ الْکِتَابِ أَنْ لاَ یَقُولُوا عَلَى اللهِ إِلاَّ الحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِیهِ
آیا پیمان کتاب خدا از آنها گرفته نشده بود که بر خدا دروغ نبندند و جز حق نگویند و آنان بارها آن را خوانده بودند»
⛔️گرچه این آیه به ظاهر در مورد «بنى اسرائیل» است ولى درباره دیگران نیز مى تواند صادق باشد.
👌آرى با شناخت این تارکان حق، و ناقضان پیمانهاى الهى، و تحقیرکنندگان کتاب خدا و شناخت اصولى که بر زندگى آنها حاکم است و مخالفت با آن، مى توان راه حق را پیدا کرد.
💯در واقع امیرالمؤمنین علیه السلام در این تبیین ، رعایت درجه فهم و بصیرت افراد را می کنند .
‼️درست است که راه ایجابی بهترین راه و روشنترین و منطقی ترین راه است ، اما اکثر انسانها چون در صحنه واقعیت و در عینیت می خواهند با حقایق و باطل و حق مواجه شوند بیشتر با دیدن وجه سلبی است که به آن وجه اصلی می رسند .
💢ما تا بیمار نشویم قدر سلامتی را نمیدانیم ، تا کسی از عزیزانمان نمیرد به یاد نعمت حیات نمی افتیم . تا آبرومان در خطر نمی افتد نسبت به شخصیت و آبرو و عزتمان جدی نمی شویم .
⬅️ بنابراین اکثر انسانها در واقع از وجه سلبی بیشتر متوجه نعمتها و ارزشها می شوند .
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
═════ ೋღ🇮🇷ღೋ════
#خطبه144
#بند_سوم:
«گویا فاسق آنها(عبدالملک مروان) را میبینم .... کف بر لب به مردم یورش آورذ چونان موج خروشانی ک از غرق کردم هرچیزی بیپروا باشد»
#سؤال1⃣ :آیا صرفاً فقط یک تشبیه است؟
#جواب:
👆اینها صرفاً یک تشبیه نیست.
‼️بلکه #پیشگویی است.
⏪یعنی هر جا امیرالمؤمنین علیه السلام از آینده می فرمایند ، دقیقاً آنچه را توصیف می کنند که می بینند .
↩️حتی وقتی از قیافه ظاهری بعضی از حاکمان پست و جلاد آینده مثل حجاج ابن یوسف و ... بیاناتی دارند اینها دقیقاً توصیف واقعیت است نه فقط یک تشبیه.
#بند_چهارم:
«کجایند دلهای به خدا پیشکش شده و در اطاعت خدا پیمان بسته؟»
#سؤال2⃣: در مورد دلهای به خدا پیشکش شده بیشتر توضیح بفرمایید.
#جواب:
✍ به #خطبه227 و #خطبه87 و #بند_اول و #بند_دوم #نامه69 مراجعه بفرمایید.
↔️برای آنکه همه از اثر روحانی این پاسخ های امیرالمؤمنین بهره ببریم بخشی را می نویسم:
📩در #نامه69 خطاب به حارث همدان مینویسند:
🗞"بدان برترين مؤمنان کسانى هستند که خود و خانواده و اموالشان را تقديم (به پروردگار و جلب رضاى او) مى کنند (آنها از همه در اين راه پيشگام ترند)
⬅️هرچه از کارهاى خير را از پيش بفرستى براى تو ذخيره خواهد شد و آنچه (از مال و ثروت) باقى بگذارى خيرش براى ديگران خواهد بود (و حسابش بر تو).
🚫 از همنشينى با کسى که فکرش ضعيف و عملش زشت است بپرهيز، زيرا معيار سنجش شخصيت هر کس، يارانش هستند.
🏙در شهرهاى بزرگ مسکن گزين، زيرا آنجا مرکز اجتماع مسلمانان است.
🎡و از اماکن غفلت زا و خشونت و جاهايى که ياران مطيع خدا در آن کم اند بپرهيز و فکرت را به چيزى مشغول دار که به تو مربوط است.
🌆از نشستن در دکه هاى بازارها اجتناب کن چون آنجا محل حضور شيطان و معرض فتنه هاست.
🤲بيشتر به افراد پايين تر از خود نگاه کن، زيرا اين کار درهاى شکر را بر روى تو مى گشايد."
#سؤال3⃣: با وجود تذکر جهت وحدت و یکسانی ملل و اقوام به جز مواردی مثل بنی اسرائیل چرا تأکید بر قریش و خاندان بنی هاشم شده است؟
#سؤال4⃣: آیا برای این است که اگر کسی ادعای امامت کرد، حقیقت آشکار باشد؟
#جواب:
👌بله ، دقیقاً همینطور است.
👈چون این خطبه ای که امیر المؤمنین علی علیه السلام بیان فرمودند؛ همانطور که از متن آنهم می توانید متوجه بشوید در واقع این بخش آن در برابر ادعاهایی است که بنی امیه دارند که معتقدند جانشینان پیامبران شدند ، حضرت میخواهند یادآوری کنند که خداوند به حکمت خودش نبوت و بعد امامت را فقط در قریش و آنهم در تیره ی بنی هاشم قرار داده است .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
═════ ೋღ🇮🇷ღೋ════
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈
#خطبه143
#بند_دوم:
«و بازدارنده ، راه نافرمانی را بر بندگان خدا ببندد»
#سؤال1⃣: مراد از بازدارنده، رسولان، اوصیای آنها و علمای ربانی هستند؟
#جواب:
✍ خیر! منظور گنهکاری است که اگر او را با سختیها تنبیه کنی از گناه دست بر می دارد.
✅#اِزدَجَرَ از ماده زَجر است یعنی دست برداشتن و نهی پدیری نسبت به کاری ناشایست.
🖇زجر که به باب افتعال برود میشود ازتَجَرَ و بعد ت تبدیل به دال میشود و ازدجر ساخته می شود.
↩️باب افتعال به معنای اثرپذیری است پس خدا زجر می دهد.
↔️یعنی کاری می کند که انسان خطاکار از گناه دوری کند و گنهکار اثر می پذیرد از زجر الهی و دست از گناه می کشد.
♻️بنظر می رسد که ترجمه آقای دشتی در این قسمت خیلی دقیق نیست.
💢چون این عبارت و سه عبارت قبلی همه یک ریتم دارند .
📣امیرالمؤمنین در این قسمت می فرمایند : خداوند چرا بندگان خود را در مقابل اعمال گناه آزمایش می کند ، با نقض ثمرات و بستن برکات و .... ؟
⏪برای اینکه ، آنکه اهل توبه است ، توبه کند و آنکه اهل معصیت بوده دل از معصیت بکند ، آنکه اهل پند گرفتن است پند بگیرد .
🔁در قسمت آخر هم میفرمایند: و یزدجر مزدجر ، یعنی آن کسی که اهل دست کشیدن از گناه هست، دست بکشد .
✅ازدجر از زجر است، در واقع استجر بوده که شده ازدجر یعنی کسیکه اگر امتحانش کنی ، اگر به اوسخت بگیری و تنبیهش کنی اهل ترک کردن و کنار گذاشتن گناه است .
⚠️با این آزمایشها و سختیهای الهی دست بردارد از گناهانش .
#بند_سوم:
«خداوندا...مارا از بارانی سیراب فرما...که در دره ها و رودخانه ها چونان سیل جاری شود...و نرخ گرانی را پایین آورد»
#سؤال2⃣: چرا برای ما برعکس است؟ اگر باران در رودخانه منجر به سیل شود میگوییم رودخانه طغیان کرده و به ما ضرر زده و بلای طبیعی است و...
و تا وقتی یک باران میبارد و هوا سردتر میشود همه چیز گران تر می شود؟
#جواب:
✍ از آنجا که دین ، کتاب تشریع است و طبیعت، کتاب تکوین در صورتی که این دو کتاب با هم هماهنگ باشند، برف و باد و باران و ... نه تنها ضرری به بشر نمی زند بلکه سراسر خیر و منفعت برای او خواهد بود.
↩️دین آمد تا انسان را با کتاب تکوین هماهنگ کند بگونه ای که زمین و آسمان و هرچه در آنهاست بصورت درست، تحت تسخیر بشر قرار بگیرد.
📖《 سخَّرَ لکُم ما فی السّمواتِ و ما فی الارض...》
🚫اما متأسفانه بشر با نپذیرفتن دستورات کتاب دین، هم خودش از مدار و مسیر درست خارج شد و هم طبیعت را از مدار صحیح اش خارج کرده است.
↩️لذا امروزه بشر متکبری که دستش را از دست انبیا بیرون کشیده است، عالم طبیعت را نابود کرده و با او به جنگ پرداخته است.
📛سوراخ شدن لایه اوزون، گرم شدن بیش از حد کره زمین، رانش زمین، زلزله ها و سیلها و... نشانه هایی از این دستکاری جاهلانه طبیعت است.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈؛
📜📜📜🌿🌹🌿🌹🌿📜📜📜
#خطبه133
#بند_اول:
«آسمانها و زمینها کلیدهای خویش را به او سپردند»
#سؤال1⃣: چرا فاعلِ سپردن اختیار بدست پروردگار را ، آسمانها و زمینها معرفی کرده اند؟ مگر نه اینکه آنان هیچ گونه اختیاری از خود ندارند و همیشه کلید شان بدست خدا بوده؟
#سؤال2⃣: کلید گفته شده در این خطبه چیست؟
#جواب:
✍ اولاً: این عبارت و عبارت قبلی و بعدی اش به زیبایی از صنعت تشبیه و استعاره بهره برده است.
👌ثانیاً: حضرت با توصیف مذکور میخواهند این حقیقت را بیان کنند که خداوند هر جا را اراده کند مى گشاید و هر جا را اراده کند قفل مى نماید و همه کارهاى او مطابق حکمت است.
👈این تبیین، شرح اسم قابض و باسط الهی یا اسم معطی و مانع است و امثال آن .
#بند_اول:
«و از شاخه های درختان،نور سرخ رنگی شعله ور شده، میوه های رسیده را به انسانها تقدیم می دارند»
#سؤال3⃣: منظور از نور سرخ رنگ از شاخه های درختان شعله ور شده چیست؟
#جواب:
✍ شاید مراد از این فراز آتشی باشد که با سوزاندن شاخه های درختان تولید می شود.
💯 همان طور که در سوره مبارکه واقعه فرمود.
📖ونیز مى فرماید : « (الَّذِى جَعَلَ لَکُم مِّنَ الشَّجَرِ الاَْخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ)
📣همان خدایى که براى شما از درخت سبز آتش آفرید و شما به وسیله آن آتش مى افروزید»
#بند_سوم:
«خدا پیامبر را پس از یک دوران طولانی که دیگر پیامبران نبودند فرستاد»
#سؤال4⃣: آیا با توجه به اینکه ادیان پیامبران _ که حجت خدا بر مردم بودند_ تحریف شده بود، نتیجه این است که در آن زمان زمین از حجت خدا خالی بوده است ؟
#سؤال5⃣: در بین عرب جاهلیت(بجز مسیحیان و یهودیان آنان) آیا دین و مذهب خاصی بوده ؟ حال آنکه میدانیم اغلب به آداب آبا و اجدادیِ خود عمل میکردند.
#جواب:
✅اولاً: زمین از حجت خالی نبود زیرا ما یک رسول داریم، یک نبی!
💯اگرچه با عروج حضرت عیسی به آسمان تا زمان پیامبر اعظم نبی صاحب شریعتی نیامد اما رسولان الهی وجود داشته اند.
✅ثانیاً: کافران دو گروه بودند :
🔴گروهى که به کلى خدا را به فراموشى سپرده و اعتقادى به حق نداشتند
🔴و گروه دیگرى که مشرک بوده و براى خداوند همتایانى قرار داده بودند.
↩️پیامبر (صلى الله علیه وآله) با هر دو گروه جهاد کرد.
🖇نخست جهاد فرهنگى و تبلیغی سیزده سال تمام به این جهاد پرداخت و گروه زیادى را از این طریق به آیین اسلام درآورد.
📌سپس هنگامى که مشاهده کرد گروه معاندان و بندگان زر وزور، سدّ راه مردم پاکدل و مانع پذیرش آیین خدا هستند، دست به جهاد نظامى زد تا مانع را از سر راه بردارد، بى آن که کسى را مجبور به پذیرش آیین خود کند، چرا که (لاَ إکْراهَ فِی الدِّینْ).
#بند_پنجم:
«حیات و زندگی چونان حکمت و دانش است که حیات دل مرده و بینایی چشم های نابیناست و مایه شنوایی برای گوشهای کر و آبی گوارا برای تشنگان است که همه در آن سالم و بی نیازند»
#سؤال6⃣: لطفاً توضیح دهید.
#جواب :
✍ منظور از «حکمت» در عبارت فوق، علم و دانش است.
💯همان علم و دانشى که :
🔹انسان را به خدا نزدیک کند
🔹و امور زندگى مادى و معنوى را نظام بخشد
🔹و از بیهوده کارى باز دارد
🔹و در یک جمله، همان گونه که در قرآن مجید آمده است : خیر کثیر را عائد صاحبش بنماید.
📖(وَمَنْ یُؤتَ الحِکْمَةَ فَقَدْ اُوتِیَ خَیْراً کَثیراً)
📜امام (علیه السلام) در عبارت پر معنى بالا، اوصاف پنجگانه اى براى حکمت بیان مى کند، و موقعیّت آن را در زندگى مادى و معنوى بشر روشن مى نماید.
✅نخست مى فرماید : حکمت، حیات قلب مرده است .
🔖یعنى ارواح و افکارى که بر اثر جهل همچون مردگان هیچ حرکت و اثر مثبتى ندارند، در پرتو علم و حکمت جان مى گیرند و زنده مى شوند و به حرکت در مى آیند.
✅دوّم و سوّم این که : حکمت، چشمان کوردلان و گوشهاى ناشنوایان را بینا و شنوا مى کند و حقایقى را که به خاطر فرو افتادن پرده هاى جهل بر چشم و گوش ناآگاهان قابل دیدن و شنیدن نبود براى آنها روشن مى سازد.
🔁 به گونه اى که چهره حق را در سرتاسر آفرینش مى بینند و آواى تسبیح موجودات را مى شنوند و پیام رهبران الهى را درک مى کنند.
✅ و در چهارمین و پنجمین وصف مى فرماید : تشنگان حق از سر چشمه حکمت سیراب مى شوند و تمام بى نیازى و سلامت را در آن مى یابند و به این ترتیب چیزى از خیر و برکت و سعادت و خوشبختى باقى نمى ماند، جز این که در حکمت و دانش نهفته است.
📣در واقع امام (علیه السلام) مى فرماید : دو نوع حیات وجود دارد:
🔻حیات مادى و جسمانى که غالباً مردم از آن سیر نمى شوند.
🔻و حیات معنوى و روحانی: که از آن برتر است و آن، علم و دانش مى باشد که خردمندان و آگاهان هیچ گاه از آن، سیر و ملول نخواهند شد.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
┏─┅═ঊঈ💠🌺💠ঊঈ═┅─┑
#خطبه132
#بند_سوم:
«کسی که جامه ی تقوا بر قلبش بپوشاند، کارهای نیکوی او آشکار شود و در کارش پیروز می گردد»
#سؤال1⃣: چرا در اینجا، وعده ی آشکارشدن کارهای نیکو را دادند؟
#سؤال2⃣: آیا اشکار شدن آنها خیلی مهم است؟
#جواب:
✍ روشن است اگر تقواى الهى در اعماق دل انسان ریشه بدواند، شاخ و برگ و میوه هایش از دست و زبان و چشم و گوش او ظاهر مى شود.
🖇چرا که تقوا همان حالت خدا ترسى درون است که انگیزه اى است نیرومند براى اعمال نیک و عامل بازدارنده اى است در برابر گناه.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
╰─┅═ঊঈ💠🌺💠ঊঈ═┅─╯
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
#خطبه128
#بند_اول
#سؤال1⃣ : در مورد این بند و تطابق آن با عملیات غواصان ایران در بصره ، و نیز توصیفاتی که از بصره شده توضیح بیشتری بفرمایید.
#جواب:
✍ این خطبه هیچ ارتباطی با عملیات والفجر ۸ یا کربلای ۴ غواصان دلاور ایرانی ندارد.
👈 زیرا در متن خطبه ویرانی و کشتار بصره آمده است در حالی که رزمندگان ایرانی اصلاً وارد بصره نشدند.
↩️بلکه در والفجر ۸ وارد شهر فاو شدند و در کربای ۴ هم به دلیل خیانت ستون پنجم، عملیات لو رفت و غواصان عزیز ما غریبانه تار و مار شدند.
👌اما اصل ماجرا مربوط به قیام صاحب الزنج است . زنج مُعَرّب ( عربی شدهء) واژه زنگ است یعنی سیاه پوست.
🔰در سال ۲۵۵ هجرى در عهد حکومت خلیفه عباسى «المهتدى» مردى در «بصره» ظهور کرد که خود را «على بن محمّد» از نسل «امام زین العابدین (علیه السلام) و زید بن على (علیه السلام)» مى نامید و بردگان را به مخالفت با مالکان خود فراخواند.
⚜و از آن جا که بردگان در سخت ترین شرایط زندگى مى کردند گروهى در مزارع و باغات، و گروهى در خانه ها به خدمت هاى طاقت فرسا با کمترین بهره مندى از زندگى، مشغول بودند دعوت او را به سرعت پذیرا شدند و در گروه هاى صد نفرى و هزار نفرى به او پیوستند.
🔖او به آنها وعده مى داد که نه فقط شما را از بندگى آزاد مى کنم، بلکه مالکان شما را همراه با اموال و مزارعشان ملک شما قرار خواهم داد.
💰و از آن جا که جامعه آن روز گرفتار فاصله طبقاتى شدیدى شده بود، گروهى مرفه در قصرها زندگى مى کردند که امیرمؤمنان (علیه السلام) در #خطبه128 به وضع خانه هاى پرزرق و برق آنها اشاره فرموده و گروه دیگرى بدترین شرایط زندگى را داشتند، جمعى عظیم از محرومان (غیر از بردگان) نیز به آنان پیوستند و به این ترتیب لشکر عظیمى براى او فراهم شد.
🚫او آتش انتقام جویى را در دل بردگان و محرومان شعلهور ساخت تا آن جا که پس از پیروزى بر ثروتمندان و برده داران دستور مى داد.
⏪هر یک از اربابان خود را پانصد تازیانه بزنند، و زنان آنها را اسیر مى کرد و براى تحقیر آنها هر یک را به دو سه درهم مى فروخت و در اختیار مردان یا زنان زنجى (سیاه پوست) قرار مى داد.
#بند_سوم:
«پیامبر برای من دعا کرد که خدا این دسته از علوم و اخبار را در سینه ام جای دهد و اعضا و جوارح بدن من از آن پر گردد»
#سؤال2⃣: پس شیوه آموختن پیامبر(صلوات الله علیه و آله و سلم) به امیرالمومنین( علیه السلام) بصورت دعایی بوده است؟
#سؤال3⃣: یعنی پیامبر خودشان چیزی را مستقیماً به امیرالمؤمنین نمی آموختند بلکه دعا میکردند خدا علم آن را در سینه شان جای دهد؟
#سؤال4⃣: آیا منظور از «...و اعضا و جوارح من از آن(علم) پر گردد» این است که یاد بگیرند و عمل کنند؟
#سؤال5⃣: آیا این خطبه ارتباط با #حکمت 92دارد؟که در این حکمت در قسمت آخر گفته شده برترین علم علمی است که در اعضا و جوارح آشکار گردد.
#جواب:
✍ اولاً طبق #حکمت147 این دسته از علوم فقط با ظرفیت قلبی بالا قابل درک است.
↩️لذا اینکه پیامبر دعا می کنند به این معناست که از خداوند برای مولا توسعه ظرفیت قلب برای دریافت و نگهداری این علوم می کنند.
⬅️نه به این معنا که دعا می کنند تا خداوند این علوم را به مولا بدهد.
🔁بلکه رسول الله این علوم و حکمتها را به امیرالمؤمنین به اذن خدا منتقل می کنند ولی از خداوند می خواهد که به مولا ظرفیت و سعه وجودی این معارف غیبیه را عنایت کند.
‼️لطفاً کسانی که میخواهند بهره وافی از این مطلب ببرند یک بار دیگر با تأنی و توسل، #حکمت147 را ببینند.
✅ثانیاً نمی دانم چرا مرحوم دشتی تعبیر به اعضا و جوارح کرده است.
📚در حالی که در متن عربی واژهء "جوانحی" آمده است که به معنای قلب و باطن و قوای روحی است در مقابل "جوارح" که اعضا و جوارح است. لذا این ترجمه خطا به نظر می رسد!
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
#خطبه128
#بند_سوم:
«این است آن علم غیبی(ذاتی) که غیر از خدا کسی نمیداند. جز اینها علومی است که خداوند به پیامبرش تعلیم داده (علم غیب اکتسابی) و او به من آموخته است.»
#سؤال6⃣: یعنی خدا علم «قیامت و نزول باران و آنچه در شکم مادران است، و کاریکه هر فرد در فردای خود میکند و سرزمینی که در آن می میرد» را به پیامبر نداده است؟ چون فرموده است سوای اینها علومی است که خدا به پیامبرش داده است.
#سؤال7⃣: بعضی از این علوم، امروزه از طریق تکنولوژی های روز قابل فهم است مانند آنچه در بطن مادران است. پس چگونه است که فرمودند اینها را غیر از خدا کسی نمی داند؟
#سؤال8⃣: آیا این تکنولوژی ها که غالباً خاستگاه آنها غرب است، مصداق علوم دزدی است؟
#سؤال9⃣: باتوجه به سؤال قبل آیا علم غیب، با تکنولوژی های بشری قابل کشف است؟!
#جواب:
✅اولاً: یادمان باشد که فهم همه آنچه که حضرت دارند و حتی همه آنچه که ایشان بیان می کنند برای هر کسی و با هر روشی مقدور نیست.
👌همانطور که فهم همه آنچه خداوند دارد برای پیامبر و اهل بیت علیهم السلام جز با اذن و عنایت خود پروردگار مقدور نیست.
✅ثانیاً: همانطور که در #خطبه91 آمده راه رسیدن به پشت پرده غیب، جستجو و ژرف نگری نیست.
↩️بلکه این ها اعتراف به عجز و ترک ژرف نگری اهل بیت را راسخون فی العلم (آیه ۷ آل عمران) کرد و مورد مدح الهی.
⬅️با این دو مقدمه؛ مطلب بسیار ذی قیمتی درباره نحوه علم غیب اهل بیت علیهم السلام دارم که حیفم میآید به همین راحتی بیانش کنم تا خدای ناکرده هدر نشود.
‼️لذا خواهش می کنم با دقت و حوصله به مطالب زیر گوش بدهید.👇👇👇
🔰مطلب اول اینکه: اول باید به نیت خودتان مراجعه کنید ، ببینید برای چه می خواهید از پاسخ این سؤالی که کردید سر در بیاورید ؟
⁉️ما برای چه می خواهیم ببینیم نحوه و اقسام علم غیب چیست ؟
⁉️بالاخره اهل بیت علیهم السلام علم غیب دارند یا ندارند ؟
⁉️اگر علم غیب دارند ، به چه اموری تعلق می گیرد ؟
⁉️اگر علم غیب ندارند پس چرا بعضی از خبرها و پیشگویی ها را جلو جلو انجام می دهند؟
💯قصد و غرض و نیت در این قصه بسیار بسیار مهم است .
⚠️خواهش میکنم این مسأله را جدی بگیرید .
⏳گاهی وقتها نداشتن یک نیت درست حتی در قالب یک پرسش اعتقادی تیرگی برای قلب و روح ما می آورد .
📜همانطور که حضرت در این خطبه و خطبه متقین در مقابل یک سؤال اولاً هشدار می دهند ، عصبانی می شوند و بعد هم آن را نسبت به شیطان می دهند .
🔊می گویند : شیطان این سؤال را در زبان تو قرار داد .
⏪با اینکه ظاهر سؤال ، سؤال اعتقادی است و بالاخره پرسش را باید پرسید تا از جهل خارج شد؛ اما حضرت بدون تعارف و اغماض میفرمایند این پرسش را شیطان در زبانت قرار داده تا بیانش کنی .
🔰ثانیاً :اینکه مفسرین بزرگوار تلاش کرده اند توجیهی برای این مسأله ایجاد کنند ، با تمام احترام و تکریمی که نسبت به همه بزرگواران داریم روش درستی به نظر نمی رسد .
🔎بعنوان نمونه فقط عرض می کنم ، قصدی ندارم ، مثلاً در تفسیر همین #خطبه مراجعه کنید به فرمایشات مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیةالله العظمی مکارم شیرازی ، ببینید در آن تلاشی که ایشان و تیم محققین زیر نظر ایشان کرده اند ، چقدر ناکام مانده اند .
🖇آخر آنهم مشخص نشد که پاسخ این سؤال چه می شود؟!
🔖دلیلش هم این است که خیلی وقتها فهم این حقایق با تلاش ذهنی و مطالعه و فیش برداری و امثال این ، میسور نمی شود .
📝بلکه چند نکته در اینجا باید مورد توجه باشد :
🔻۱- اساسا قرار نیست ما خیال کنیم همه چیز را می فهمیم .
◀️ما هم باید مثل اهل بیت علیهم السلام که در مقابل خدا اظهار به عجز کرده اند و در آن جاهایی که دسترسی نداشته اند و تکلیف دسترسی هم نداشته اند ترک ژرف نگری کرده اند ، امتحان پس بدهیم .
♨️این امتحان ، امتحان بسیار پیچیده ایست که عبارت باشد که از طرفی معتقد باشیم که دین اسلام دین تحقیقی است و حرف زور و بی حکمت و دلیل در آن نیست .
💢و از طرف دیگر معتقد باشیم که قرار نیست ما همه دلایل و حکمتها را بفهمیم .
👈در #آیه7 سوره مبارکه آل عمران ، عبارت بسیار ظریفی هست که متأسفانه بسیاری از مفسرین قرآن به آن دقت نکرده اند.
📖آنجا می فرماید: که اهل بیت علیهم السلام در مقابل آنچه که از خدا دارند ، «یقولون کُلٌ مِن عندِ ربِّنا »
🔁بصورت کلی و اجمالی می گویند که هر چه که هست از نزد پروردگار است دیگر ، نه اینکه دانه دانه باید برایشان باز شود تا قبول کنند .
💯نه !! آنها پایه ها و اساس را که قبول کردند حالا در ادامه هر چیزی که از خداست می دانند درست بوده و حکیمانه است و خدا گزاف نمی گوید .
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
════ ೋღ🍃🌹🍃ღೋ═══
#خطبه124
#بند_سوم:
«همانا شامیان، بدون ضربت نیزه های پیاپی هرگز از حای خود خارج نشوند. ضرباتی که بدنهایشان را سوراخ نماید چنان که وزش باد از این سو فرو شده بدان سو در آید. ضربتی که ماسه سر را بپراند و استخوان های بدن را خرد و بازوان و پاها را قطع و به اطراف پخش کند!!!»
#سؤال1⃣: اینها تعبیرات شگفتی است! یعنی تنها راه برخورد باشامیان، کشتن آنها بود ؟
#سؤال2⃣: عامل چنین دشمنی شدید شامیان با امیرمومنان چه بوده است که تنها راه رفعش چنین جنگی است؟
#جواب:
✍ از نکات مهمى که امام علی(علیه السلام) در این بخش از خطبه به آن پرداخته، این است که پیروزى بر دشمن را نیمه کاره نگذارند.
‼️اى بسا عقب نشینى ها جنبه غافلگیرانه دارد، و هدف، حملات سخت ترى است، باید دشمن را تا اقصى نقاط شهرهایش تعقیب کنند و همه جا را تحت اشغال خود درآورند تا احتمال حمله مجدّد به کلّى از میان برود.
⬅️اگر لشکر امام (علیه السلام) در «صفّین» که این خطبه، قبل از جنگ «صفّین» ایراد شده، همین یک دستور را عمل مى کردند فتنه بنى امیّه براى همیشه خاموش مى شد و بساط ظلمشان برچیده و سایه حکومت شومشان از سر مسلمانان کوتاه مى گشت.
↩️ ولى با نهایت تأسّف همه این دستورات امام (علیه السلام) را شنیدند ولى به هنگام عمل کنار گذاشتند و طعم تلخ آن را نیز چشیدند.
🔰عامل دشمنی عمیق شامیان با امیرالمؤمنین علیه السلام این بود که از ابتدا شامیان اسلام را با قرائت معاویه و بنی امیه شناختند.
⏪ یعنی اسلام آوردن آنها در پایان دوران پیامبر بود و چون از مرکز حکومت اسلامی یعنی مدینه دور بودند دسترسی به پیامبر و اهل بیت علیهم السلام نداشتند و دستگاه بنی امیه بغض اهل بیت را به عنوان دین به آنها منتقل کرده بود.
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
════ ೋღ🍃🌹🍃ღೋ═══
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
#خطبه116
#بند_دوم
«مردم! اگر همانند من از آنچه بر شما پنهان است باخبر بودید ازخانه ها کوچ می کردید، در بیابانها سرگردان می شدید و بر کردارتان اشک میریختید و چونان زنان مصیبت دیده بر سر و سینه خود می زدید و سرمایه خود را بدون نگهبان و جانشین رها میکردید و هرکدام ازشما تنها به کارخود می پرداختید و به دیگری توجه نداشتید. افسوس آنچه را به شما تذکر دادند فراموش کردید و از آنچه شما را ترساندند ایمن گشتید. گویا عقل از سر شما پریده و کارهای شما آشفته شده است.»
#سؤال1⃣: آیا منظور امام، خبرهای آینده و آینده ناگوار کوفیان بوده است؟
#سؤال2⃣: این خطبه در مورد نبرد کوفیان در کدام جنگ است؟
#جواب :
✍در مورد اینکه مقصود امیرالمؤمنین از این دو اوصاف و توصیفات هولناک و نگران کننده آینده چیست ؟ می توان دو احتمال داد که به نظر من باهم منافاتی ندارند و قابل جمع هستند .
✅یکی درباره احوال روز قیامت است که امیرالمؤمنین علیهالسلام گویا می خواهند بفرمایند اگر شما هم مثل من عالم قبر و برزخ و ترس و حول قیامت را می دیدید و خبر داشتید اینقدر آرامش کاذب نداشتید .
✅یکی احتمال اینکه چون حضرت این فرمایشات را برای تحریک و تشویق مردم جهت مبارزه و جهاد علیه مردم شام و بنی امیه و معاویه بیان می کردند و مردم اطاعت نمی کردند ، چون در این مسیر فرموده باشند ، شاید احتمال این باشد که بعد از من به حاکمی مثل حجاج ابن یوسف سقفی مبتلا می شوید که چنان روزگاری را بر سر شما می آورد که اگر می فهمیدید از الان سر به بیابان می گذاشتید.
↩️ و کذا و کذا ... .
⏪بنابراین هر دو احتمال می تواند با هم جمع شود ، یعنی هم آینده نزدیک که دوران حکومت حاکمان ظالم بعد از شهادت امیرالمؤمنین باشد و هم آینده دور که دوران قبر و برزخ و قیامت باشد .
#بند_سوم:
«...آنان مردمی بودند نیک اندیش، ترجیح دهنده بردباری، گویندگان حق و ترک کنندگان ستم. پیش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند و در بدست آوردن زندگی جاویدان و کرات گوارا پیروز شدند»
#سؤال3⃣: آیا منظور از راه راست، شهادت است؟ (باتوجه به جمله ی: پیش از ما به راه راست قدم گذاشتند)
#سؤال4⃣: کرامت گوارا چیست؟
#جواب:
✍ این تعبیرات، اشاره روشنى به پیامبر و گروهى از اصحاب خاص او دارد که داراى ویژگیهاى ششگانه بالا بودند.
🔹دو ویژگى در فکر و اندیشه (داشتن اندیشه هاى پربار و عقل کافى)
🔹و دو ویژگى در برنامه هاى زندگى (طرفدارى از حق و مبارزه با ظلم)
🔹و دو ویژگى در عمل (گام برداشتن در طریق حق و سرعت براى رسیدن به مقصد)
🔁و نتیجه این ویژگیها را که سعادت جاویدان و زندگى گوارا و پرارزش است نیز بیان فرموده اند.
⬅️مراد از کرامت گوارا زندگی کریمانه در نعمت های گوارای بهشت است.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
#خطبه109
#بند_دوم
«فرشتگانی که در پشت پدران قرار نگرفته و در رحم مادران پرورش نیافته اند و از آبی پست خلق نشده اند و ناراحتی و مشکلات زندگی آنان را پراکنده نساخته است»
#سؤال3⃣: اگر انسان خلیفه خداست چرا چنین خلقتِ مادیِ پستی دارد(به توصیف خود خطبه) ؟
#سؤال4⃣: آیا فرشتگان از این جهت بر انسان برتری ندارند؟
#جواب:
✍ روشن است قرار گرفتن در مکانى محدود، همچون صلب پدران و سپس رحم مادران و آفریده شدن از قطره آبى به ظاهر پست و بى مقدار، نقصان هایى است که دامن انسان ها را گرفته است؛ در حالى که فرشتگان نه ازدواجى دارند و نه تولّدى همچون انسان ها.
👌اضافه بر این، آنها نه مرگ و میر دارند و نه تغییر و دگرگونى بر اثر گذشت زمان، نه بیمارى دامان آنها را مى گیرد و نه پیرى و فرسودگى.
👈وجود این امتیازات در فرشتگان، گر چه نشانه شرافت خلقت آنهاست و انسان ها از این نظر بى شکّ نسبت به آنها در مقام پایین ترى قرار مى گیرند.
⏪ولى آنچه سبب عظمت انسان و برترى او بر فرشتگان مى شود، همان روح الهى است که در جمله «وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» به آن اشاره شده است و همین امر سبب سجده تمام آنها در برابر آفرینش آدم شد.
با توجه به این پاسخ استاد 👆👆👆
#سؤال5⃣: حال آیا فرشتگان از نفخه روح الهی برخوردار نیستند ؟
#جواب:
✍ نه نحوه حیات فرشتگان به گونه ای دیگر است که اینجا مجال بیانش نیست.
#بند_دوم:
«فرشتگان با مقام و مرتبتی که دارند و از ارزشی که نزد تو برخوردارند و آنگونه که تو را دوست دارند، فراوان تو را اطاعت میکنند که اندک غفلتی در فرمان تو ندارند»
#سؤال6⃣: این چگونه محبتی است که فرشتگان را از کوچکترین غفلتی از فرمان خدا بازمیدارد اما ما را از لغزش در پیشگاه خدا باز نمیدارد...؟
#جواب:
✍همانطور که میدانید هر چقدر که معرفت ما نسبت به یک موجودی بیشتر و دقیقتر باشد ، اگر آن موجود لایق دوست داشتن باشد ، محبت ما نسبت به آن بیشتر می شود .
👌اگر آن موجود لایق نفرت باشد نفرت ما نسبت به آن بیشتر می شود .
⏪این دسته از فرشتگان مقرب خاصی که امیرالمؤمنین علیه السلام در این خطبه از آنها یاد کرده اند ، فرشتگانی هستند که در درجه بسیار بالایی از شناخت خداوند متعال قرار دارند .
↩️ لذا محبت آنها ریشه در اوج معرفت آنها دارد.
#بند_سوم:
«خدایا ستایش تو را سزاست که آفریننده و معبودی و بندگان را بدرستی آزمایش کردی»
#سؤال7⃣: چرا از صفت «درستی» برای آزمایش استفاده کردند؟
#سؤال8⃣: آزمایش درست چگونه آزمایشی است؟
#سؤال9⃣: ما چگونه میتوانیم دیگران را درست آزمایشکنیم؟( آنگونه که در#حکمت434 فرمودند مردم را ببازمای تا دشمن گردی «و به باطن آنها پی ببری» )
#جواب:
✍در عبارت عربی این بند از #خطبه109 واژه ی"حسن بلائک " آمده ، یعنی بلا وابتلای نیکو ، که به معنای این است که به بندگانت نعمتهای فراوان و رنگارنگی عنایت کرده ای ، فرصتهای گوناگون داده ای تا آنها خودشان به گوهره ی درونی خود پی ببرند ، به این حسن بلا گفته می شود یعنی امتحان نیک .
⬅️ما هم می توانیم به تبعیت از خداوند متعال با خوش اخلاقی ، بخشش و با فرصت دادن به دوستان و حتی کسانی که با ما دشمنی می کنند آنها را برای خودشان در بوته ی آزمایش قرار بدهیم تا خودشان نتیجه گیری کنند که چه رفتاری با ما داشته باشند .
#بند_چهارم:
«هرکس به چیزی عشق ناروا ورزد نابینایش میکند و قلبش را بیمارکرده با چشمی بیمار مینگرد و با گوشی بیمار می شنود»
#سؤال0⃣1⃣:عشق ناروا که اینقدرخطرناک است،چگونه عشقی است؟
#جواب :
✍ عشق منقطع از توجه به مبدا و معاد.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
#خطبه106
#بند_سوم:
«کسانی از شما می ترسند که نه ترس از حکومت شما دارند و نه شما بر آنان حکومتی دارید»
#سؤال7⃣:پس از چه چیزی میترسند؟
#جواب:
✍ مسلّم است، به مضمون حدیث شریف: «مَنْ خَافَ اللهَ أَخَافَ اللهُ مِنْهُ کُلَّ شَىْء وَ مَنْ لَمْ یَخِفِ اللهُ أخافَهُ اللهُ مِنْ کُلِّ شَىْء;
📣کسى بنده خدا باشد و از خدا بترسد، دیگران از او مى ترسند و براى او هیبت قائلند و آن کس که بنده هوا و شیطان باشد، از همه چیز بیمناک و ترسناک است».
☑️مسلمانانى که به حقیقت اسلام عمل کنند و دستورات خداوند را به درستى اجرا نمایند و تقواى الهى را پیشه سازند، نزد دیگران نیز محترم و پرهیبتند.
↔️این یک واقعیّت است و هرگز مبالغه اى در آن نیست.
📚مورّخ و جامعه شناس معروف غربى «گوستاولبون» در «تاریخ تمدّن اسلام و عرب» نقل مى کند:
📌هنگامى که بعضى از فرماندهان بزرگ آماده جنگ و ستیز با مسلمین مى شدند، آگاهان تعجب کردند که حمله بردن به محلّ و موطن نیرویى که تا مدّت پانصد سال، تمام اروپا را به وحشت و اضطراب انداخت، اقدامى متهوّرانه است».
🖇اینها به خاطر آن بود که مسلمین در پرتو ایمان، افرادى شجاع و فداکار و از جان گذشته و شکست ناپذیر شده بودند.
💯اضافه بر این، امدادهاى غیبى و عنایات الهى نیز شامل حال آنها بود.
🔖«ابن ابى الحدید» داستان عبرت انگیزى نقل مى کند که شاهد گویاى این معناست.
📜مى گوید: «هنگامى که لشکر اسلام از دجله به سوى کاخ سفید مدائن عبور کرد، در زمانى بود که دجله در حال «مَد» و همچون دریاى موّاجى بود. آنها سوار بر اسب (و اسب ها شناکنان) در حالى که نیزه ها بر دست داشتند، نه زرهى در تن و نه کلاه خودى بر سر آنها، راه مى پیمودند.
⏪لشکر ساسانیان بعد از یک تیراندازى شدید، عقب نشینى کردند و مسلمانان همچنان پیش مى آمدند و از تیرها نمى ترسیدند.
◀️کشاورزى که در آن نزدیکى بود و بیلى در دست داشت، به یکى از لشکریان ساسانى که از تیراندازان ماهر بود گفت: «واى برشما! شما با این همه سلاح از برابر این جمعیّت بى دفاع فرار مى کنید! راستى شرم آور و خجلت آور است!»
⁉️آن مرد لشکرى که سوار بر مرکب بود، گفت: بیل خود را در گوشه اى روى زمین نصب کن! او چنین کرد.
↔️سوارِ تیرانداز، آن را هدف قرار داد، به طورى که تیر بیل را شکافت و از سوى مقابل درآمد. سپس به آن مرد کشاورز گفت: «الآن نگاه کن!» در همین حال، بیست تیر به سوى یکى از لشکریان اسلام پرتاب کرد، ولى یکى از آنها نه به او و نه به اسبش اصابت نکرد، در حالى که فاصله زیادى نداشت.
‼️بعد به او گفت: دیدى؟ گویى این جمعیت در پوششى از حمایت (الهى) قرار دارند!».
#بند_چهارم:
«به خدا سوگند اگر دشمنان، شما را در زیر ستارگان آسمان بپراکنند باز خداوند شما را برای انتقام گرفتن از دست ستمگران گرد هم می آورد»
#سؤال8⃣: بنظر این جمله با چند جمله قبل همخوانی ندارد چون آنجا امام از خشم نگرفتن مردم به نقض قوانین و پیمانهای الهی و... ناراحتند پس چگونه بلافاصله به همین افراد جمله بالا را می فرمایند؟
#سؤال9⃣:آیا منظور در روز ظهور امام عصر است؟
#سؤال0⃣1⃣: این «شما» خطاب عام است؟یعنی همه مسلمین را خداوند برای انتقام گیری از ستمگران جمع می کند؟
#جواب:
✍ برخی گمان کرده اند که مراد از این بخش خطبه، زمان ظهور امام زمان ارواحنافداه است.
⁉️اما چنین نیست بلکه مقصود این است که خداوند علیرغم گنهکاری قومی می تواند از همان ها برای در هم کوبیدن کفار استفاده کند.
⬅️همانطور که عباسیون را عامل نابودی بنی امیه قرار داد.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
🌹🕊🌹🕊؛
🕊؛
🌹؛
🕊؛
#خطبه105
#بند_دوم:
«اگاه باشید بینا ترین چشم ها آنست که در دل نیکی ها نفوذ کند»
#سؤال1⃣: آیا منظور آنست که بیناترین دیدگان آنست که نیکی و درستی ها را ببیند؟
#جواب:
✍ با توجه به کل خطبه و لحن آن نتیجه می گیریم که این سخن اشاره دارد به اینکه اگر شما و سایر مردم، چشم و گوش باز داشته باشید؛ پیداکردن راه خیر و سعادت، مخفى و پیچیده نیست.
‼️ولى افسوس! که هواى نفس و هوس هاى سرکش، چنان پرده ظلمانى بر چشم و گوش انسان مى اندازد، که حقایق واضح را نمى بیند و دوستانه ترین اندرز را نمى شنوند.
#بند_سوم:
«ای مردم ...ظرفهای جان را از آب زلال چشمه هایی که از آلودگیها پاک است پر نمایید»
#سؤال2⃣: آیا منظور از چشمه ، حکمت است؟
#جواب :
✍ منظور کلام و بیان خود امیرالمؤمنین است که همه حکمت است.
👌زیرا قبل از آن میفرمایند: ای مردم چراع دل را از نور گفتار گوینده با عمل روشن سازید"
📣 و گوینده با عمل طبق #خطبه175، #بند۳ خود امیرالمؤمنین هستند آنجا می فرمایند: ای مردم! سوگند به خدا من شما را به هیچ طاعتی وادار نمی کنم مگر این که پیش از آن خود عمل کرده ام..."
#بند_سوم:
«خدا را ، خدا را ، مبادا شکایت نزد کسی برید که آن را برطرف سازد و توان گره گشایی ندارد»
#سؤال3⃣: چرا حضرت برای این امر، قسم داده اند؟
#سؤال4⃣: آیا حاکم طاغوت هم شامل این افراد می شود؟
#جواب:
‼️این سخنرانی همانطور که در متن ترجمه آن هست ، فقط پنج روز بعد از بیعت گرفتن از مردم و بدست گرفتن حکومت ایراد شده است .
↩️لذا امیرالمؤمنین علیه السلام گویا دارند میفرمایند: همانطور که سه دوره شکایت خودتان را نزد نااهلانی که قبلاً خلیفه بودند بردید و هیچ نتیجه ای جز ضرر ندیدید دیگر این کار را نکنید .
⏪با وجود حاکم الهی و حاکم مورد تأیید شریعت مقدس ما حق نداریم سراغ حاکم غیر الهی که حاکم طاغوت است برویم .
👌پس امیر المؤمنین علیه السلام همانطور که شما فرمودید دارند به ما اشاره می کنند که ما نمی توانیم سراغ حکومت طاغوت برویم .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
🕊
🌹
🕊
🌹🕊🌹🕊
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈
#خطبه103
#بند_دوم :
«در نادانی انسان این بس که ارزش خویش نداند.»
#سؤال1⃣: لطفاً در اینباره توضیحی بفرمایید .
#جواب:
✍همانطور که میدانید ؛ اَنفَعُ المعارف مَعرفةُ النَّفس ، یعنی سودمندترین شناختها ، خودشناسی است .
⁉️چرا ؟ چون انسان اولین و محبوبترین ، نزدیکترین و مهمترین موجودی را که ابتدا با آن سروکار دارد خودش است .
👈اگر انسان خودش را ارزشمند پیدا نکند ، خودش را درست نشناسد چطور می تواند دیگر چیزها را بشناسد ؟؟!!
#بند_سوم:
«و این روزگاری است که جز مؤمن بی نام و نشان از ان رهایی نیابد. اگر درمیان مردم باشد او را نمی شناسند و اگر در میان مردم نباشد کسی سراغ او را نمی گیرد. آنها چراغ های هدایتند»
#سؤال2⃣: آیا صفت «بی نام و نشان» بودن برای مؤمنی که نجات می یابد هم بمعنای «ناشناس بودن درمیان مردم» و هم «شناخته شده درمیان مردم اما مهجور» است؟
#جواب:
✍ بدیهى است در زمان هایى که فساد جامعه را فرا مى گیرد و مدیران و سردمداران اجتماع، افراد فاسد و آلوده هستند؛ افراد مؤمن و با شخصیّت، اگر چهره هاى شناخته شده اى باشند جبّاران آنها را رها نمى کنند.
⛔️یا باید تسلیم شان شوند و در ردیف کارگزاران آنها قرار گیرند و یا در صورت مقاومت و امتناع، آنها را از میان برمى دارند.
↩️بنابراین، صلاح کار افراد مؤمن و با شخصیّت در این است که گمنام و دور از شهرت زندگى کنند، تا کسى به سراغ آنها نیاید.
⏪در عین حال این گمنامى ظاهرى، چیزى از مقام آنها نمى کاهد و نقش معنوى خود را در جامعه خواهند داشت.
⤵️📣 از این رو امام(علیه السلام) در ادامه سخن مى افزاید: «آنها چراغ هاى هدایت و نشانه هایى براى حرکت در شب هاى تاریک رهروان راه حقّ اند».
💫(أُولَئِکَ مَصَابِیحُ الْهُدَى، وَ أَعْلاَمُ السُّرَى).
🔖گر چه خاموشند، ولى راه و رسم آنها براى افراد آگاه و بیدار سرمشق بزرگى است و به چراغ ها و نشانه هایى مى مانند که در مسیر مسافران نصب مى شود، تا در شب تاریک راه را گم نکنند و بى راهه نروند.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈؛
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
#خطبه102
#بند_اول
«نیکوحال ترین آنها کسی است که جای گذاشتن دو پایش را پیدا کند یا جایی برای آسوده ماندن بیابد»
#سؤال1⃣: یعنی حتی برای مؤمنین هم چنین حالت رقت بار و شدیدی وجود دارد؟
#سؤال2⃣: جایی برای آسوده ماندن؟ آیا این تعبیر به معنی این است که ابدا چنین جایی نمی یابد؟
#جواب:
✍ از تعبیر روایات بر مى آید که هول محشر و وحشت حساب رسى اعمال، مسأله عامّى است که همه حاضران در محشر را فرا مى گیرد.
♨️چرا که حتّى نیکوکاران از حساب رسى دقیق پروردگار، بیم ناکند!
⏪هول محشر عوامل فراوانى دارد که یکى از آنها همان ضیق مکان است که در جمله بالا آمده است.
#سؤال3⃣: اگر ممکن است درباره هول محشر توضیحات بیشتری بدهید ، یا کتابی معرفی بفرمایید .
#جواب:
✍ ظاهراً آنچه که از آیات و روایات برمی آید ترس مبعوث شدن از قبرها و محشور شدن در محشر برای حساب و کتاب و میزان امری بسیار بسیار نگران کننده و وحشتناک است و گریزی هم از آن نیست مگر آنچه که در روایات برای کاستن از این ترس و هراس آمده و شاید فقط عده ای از مخلَصین باشند که این هول و هراس را ندارند .
🔖خداوند در ابتدای #سوره مبارکه #حج میفرماید :" آن روز چنان ترسناک است که زنهای باردار بارشان و فرزند داخل شکمشان را سقط میکنند.
🖇و بعد می فرماید: آنقدر وحشتناک است که مادری که در حال شیر دادن به فرزند خود است از هول قیامتی که در حال برپا شدن است فرزند شیرخواره اش را رها می کند و می رود تا به داد خودش برسد . "
‼️اگر خواستید مطالعه کنید در اینطور موارد شاید یکی از بهترین کتابها ، کتاب منازل الاخرة نوشته مرحوم حاج شیخ عباس قمی است که به زبان فارسی هم هست.
#بند_سوم
«در این هنگام وای بر تو ای بصره از سپاهی که نشانه خشم و انتقام الهی است.بی گردوغبار و صدایی به تو حمله خواهند کرد و چه زود ساکنانت به مرگ سرخ و گرسنگی غبارآلود دچار می گردند»
#سؤال4⃣: آیا این توصیفات باتوجه به پاورقی آقای دشتی، با حمله غواصان رزمنده ایران به بصره همخوانی دارد؟
#جواب:
✍ با توجه به اینکه بعد از امیرالمؤمنین علیه السلام ، بارها شهر بصره مورد هجوم قرار گرفته ، هیچگاه نمیتوان بطور قاطع گفت حتماً منظور امیرالمؤمنین حمله والفجر ۸ هست که رزمندگان عزیز ما از اروند عبور کرده و بصره را تهدید کردند ، ضمن اینکه ما در این عملیات اصلاً وارد شهر بصره نشدیم .
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
#خطبه102
#بند_سوم
«فتنه جویان کسانی هستند که ضربات آنها شدید و غارتگری آنان اندک است»
#سؤال5⃣ : لطفاً در مورد این عبارت بیشتر توضیح دهید.
#جواب:
✍ در اینکه آن قوم فتنه گر که امام(علیه السلام) از ظهور و فجایع آن ها خبر مى دهد، کیستند و مجاهدانى که در برابر آنها برخاستند و بعد از مدّتى فتنه را خاموش کردند چه کسانى بودند؟ در میان مفسّران نهج البلاغه گفتگوى زیادى است.
👈جمعى آن قوم فتنه گر را طرفداران مردى به نام «صاحب الزنج» مى دانند که نام اصلى اش «علىّ بن محمّد» بود و خود را منتسب به خاندان پیامبر مى کرد (هر چند انتساب او کاملا مشکوک است).
👌و گروهى از بردگان سیاه پوست را دور خود جمع کرد و به همین دلیل، لقب، «صاحب الزنج» به او دادند (صاحب بردگان سیاه پوست).
⬅️وى در نیمه قرن سوم به پا خاست و در اطراف بصره، آشوب و فتنه عظیمى بر پا نمود و بعد از ۱۲ سال، حکومت بر آن منطقه، به دست جمعى از مجاهدان کشته شد.
👈بعضى دیگر آن را اشاره به فتنه «مغول» مى دانند که نه تنها سرزمین عراق، بلکه بخش هاى عظیم جهان اسلام را زیر پوشش خود قرار دادند و بعد از مدّت طولانى، فتنه آنها به وسیله جنگجویان اسلام خاموش شد.
👈گروهى آن را به حوادث «آخر الزّمان» تفسیر کرده اند که فتنه گرانى به پا مى خیزند، نه تنها سرزمین عراق، که مناطق وسیعى را زیر ضربات شدیدترین فتنه ها قرار مى دهند و سرانجام به دست سپاهیان مهدى(علیه السلام) که از مجاهدین فى سبیل الله اند، از میان مى روند.
‼️اما در بین این احتمالات احتمال قوی تر فتنه صاحب زنج است.
🗓در سال ۲۵۵ هجرى در عهد حکومت خلیفه عباسى «المهتدى» مردى در «بصره» ظهور کرد که خودرا «على بن محمّد» از نسل «امام زین العابدین (علیه السلام) و زید بن على (علیه السلام)» مى نامید و بردگان را به مخالفت با مالکان خود فراخواند.
📝و از آن جا که بردگان در سخت ترین شرایط زندگى مى کردند گروهى در مزارع و باغات، و گروهى در خانه ها به خدمت هاى طاقت فرسا با کمترین بهره مندى از زندگى، مشغول بودند دعوت او را به سرعت پذیرا شدند و در گروه هاى صد نفرى و هزار نفرى به او پیوستند.
💰او به آنها وعده مى داد که نه فقط شما را از بندگى آزاد مى کنم، بلکه مالکان شما را همراه با اموال و مزارعشان ملک شما قرار خواهم داد.
⏪و از آن جا که جامعه آن روز گرفتار فاصله طبقاتى شدیدى شده بود، گروهى مرفه در قصرها زندگى مى کردند که امیرمؤمنان (علیه السلام) در خطبه بالا به وضع خانه هاى پر زرق و برق آنها اشاره فرموده
⏪و گروه دیگرى بدترین شرایط زندگى را داشتند، جمعى عظیم از محرومان (غیر از بردگان) نیز به آنان پیوستند و به این ترتیب لشکر عظیمى براى او فراهم شد.
⛔️او آتش انتقام جویى را در دل بردگان و محرومان شعله ور ساخت تا آن جا که پس از پیروزى بر ثروتمندان و برده داران دستور مى داد هر یک از اربابان خود را پانصد تازیانه بزنند.
🚫و زنان آنها را اسیر مى کرد و براى تحقیر آنها هر یک را به دو سه درهم مى فروخت و در اختیار مردان یا زنان زنجى (سیاه پوست) قرار مى داد.
📚مورخ مشهور «مسعودى» در «مروج الذهب» مى گوید : «صاحب الزنج» بزرگ و کوچک و مرد و زن را مى کشت و اموال و وسایل آنها را مى سوزاند و خانه هایشان را خراب مى کرد.
↔️و در یک مورد در «بصره» سیصد هزار نفر را به قتل رسانید و آنها که از این کشتار به بیابان ها فرار کردند مجبور شدند که از گوشت حیواناتى همچون سگ و موش و گربه تغذیه کنند و گاه گوشت انسان هاى مرده را مى خوردند.
⁉️او بر بخش عظیمى از عراق و ایران مسلّط شد و قیام و فرمانروایى او بیش از چهارده سال طول کشید (و این نشان مى دهد که شورش او یک شورش زودگذر نبود بلکه ریشه در اعماق جامعه آن روز داشت).
💯کار «صاحب زنج» تا جایى بالا گرفت که نزدیک بود دولت عباسى را براندازد.
↩️ ولى سرانجام «ابو احمد» ملقب به «موفق» برادر خلیفه عباسى با لشکرى عظیم و وسایل جنگى فراوان به جنگ او برخاست و بعد از نبردى طولانى و خونبار در ماه صفر سال ۲۷۰ هجرى او را کشت و لشکرش پراکنده شدند.
📚درباره شورش زنگیان و قیام «صاحب زنج» کتاب هاى متعددى به رشته تحریر درآمده است و به یقین پدیده اى نبود که بتوان آسان از کنارش گذشت.
📌زیرا جمع آورى کردن لشکرى که به گفته بعضى از مورخان هشتصد هزار نفر و به گفته بعضى دیگر سیصد هزار نفر بود در آن عصر و زمان کار آسانى نبود.
◀️همچنین برخوردارى از یک حکومت نسبتاً طولانى مدت، و اینها همه، نشان مى دهد که این شورش، ریشه هایى قوى در نابسامانى هاى جامعه آن روز و بى عدالتى ها داشت هر چند این شورش نیز سرچشمه مظالم و جنایت هاى بى شمارى شد.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯