May 11
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولایت_فقیه
#قسمت_اول
#پیش_فرضها
#بخش_دوم
#ضرورت_وجود_حکومت_برای_هر_اجتماعی
نخستین #پیش_فرض ، ضرورت وجود حکومت برای هر اجتماعیه. در بین #مکاتب_سیاسی ، فقط #آنارشيست ها منکر ضرورت وجود حکومت برای #جامعه هستن. ولی بقیه مكاتبِ فلسفى نظر اونها رو یه فرض غيرِ واقع بينانه مىدونن، و میگن قرنها و هزاران سال تجربه نشون داده كه هميشه در جوامع بشرى نیاز به قدرتى هست كه مردم رو كنترل كنه و مانع از #هرج_و_مرج_اجتماعی بشه. در نظریه #ولايت_فقيه هم این اصل رو مفروض و مسلّم میدونن. #امیرالمؤمنین (ع) در مورد ضرورت وجود حکومت میفرمایند:
"لَابُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ ؛ مردم ضرورتاً باید دارای پیشوا و راهبر باشند؛ چه آن پیشوا خوب باشد، یا بد."
پ.ن: #نهج_البلاغه، خطبه۴۰
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
May 11
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولايت_فقيه
#قسمت_اول
#پیش_فرضها
#بخش_سوم
#عدم_مشروعیت_ذاتی_فرد_یا_گروه_برای_حاکمیت
حكومت؛ دستگاهیه كه بر رفتارهاى اجتماعى یک #جامعه اشراف داره و سعى میکنه اونها رو در مسير خاصّى جهت بده و هدايت کنه. اين اِعمالِ حاكميت میتونه به #روشهاى_مسالمتآميز و يا با استفاده از #زور باشه.
حالا باید دید اصلاً آیا هیچ فرد یا گروهی حق داره برای جهت دادن به رفتارهای اجتماعیِ مردم، دست به کار بشه و به خودش اجازه تصرف در امور مردم رو بده، یا نه؟!
به عبارت دیگه: آيا فرد يا گروهى، ذاتاً و به خودىِ خود #مشروعيت و حق برای حکومت کردن داره، يا مشروعيت ( #حقانیت ) حكومت نسبت به هیچ کسی #ذاتى نيست؛ بلكه امرى عرَضیه و از ناحيه ی كسی ديگه بايد به اونها داده بشه؟!
بعضی از #مکاتب_سیاسی حق حاکمیت رو برای بعضی افراد، ذاتی میدونن؛ مثل حکومتِ فرد قوی تر، حکومت فیلسوف و ... .
ولی از دیدگاه #اسلام و #دموکراسی ، هیچ فرد یا گروهی ذاتاً حق حاکمیت (مشروعیت) نداره.
یعنی حق حكومت، ارث هيچ فردى نيست و ذاتاً براى هيچ کسی متعيّن نيست. بلكه بايد از منبعى كه اين حق، اصالتاً و ذاتاً از آن اوست به ديگرى منتقل بشه.
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولایت_فقیه
#قسمت_اول
#پیش_فرضها
#بخش_چهارم
#تنها_خدا_مشروعیت_ذاتی_برای_حاکمیت_دارد
به دنبال مقدمه دوم، این سوال پیش می آید که از طرفی شما میگویید "وجود حکومت امری ضروری است"، و از طرف دیگر میگویید "هیچ کسی ذاتاً حق حاکمیت ندارد" حال چگونه میتوان میان این دو مطلب جمع کرد؟!
این بخش، نقطه ی جدایی مکتب سیاسی #اسلام از #دموکراسی است.
از دیدگاه اسلام سه عنوان بر همدیگه مترتّب هست و به ترتیب دنبال هم میان؛ #خالقیت ، #مالکیت و #حاکمیت. یعنی کسی #حق_حاکمیت نسبت به کسی یا چیزی دارد که #مالک_حقیقی (نه #اعتباری) آن چیز باشد، و فقط #خالق یک چیز است که مالک آن چیز می باشد. پس همانطور که در بحثهای #فلسفی و #کلامی اثبات شده است، #خالق_حقیقی ، خداست و به همین علت فقط خدا #مالک_حقیقی همه ی مخلوقاته و فقط خداست که ذاتاً حق حکومت و تصرّف در امور انسانها رو داره.
#نکته_مهم : چون خدا خودش بطور #مستقیم نمیتونه #اعمال_حاکمیت بکنه، این اجازه ی تصرّف رو به بعضی از انسانهای ویژه واگذار کرده و تفویض نموده. که در ادبیات دینی ما به عنوان #پیامبر شناخته میشن و #معصوم از هر اشتباهی هستن. این سلسله ی پیامبران ادامه پیدا کرد، تا به #آخرین_پیامبر رسید، و بعد ایشون -از دیدگاه ما شیعه ها- این اجازه ی تصرّف به #دوازده_امام که اونها هم #معصوم هستن داده شده. پس حتی پیامبران و امامان هم با #اذن و اجازه ی خداست که #حق_حاکمیت پیدا میکنن، وگرنه خودشون ذاتاً هیچ حقی برای #حکومتداری ندارن.
البته بعد از این اجازه ی خدا، اطاعت از اونا دقیقاً مثل اطاعت از خدا، واجب میشه.
پ.ن: دلایل عقلی بحث #توحید_در_خالقیت ، #عصمت_پیامبران ، #عصمت_ائمه ، #لزوم_تبعیت و پیروی از پیامبران و ائمه، بطور مفصل در کتابهای #فلسفی_کلامی مطرح شده؛ ر.ک.به: توحید و نبوت (شهید #مطهری)، آموزش عقاید، آموزش فلسفه و معارف قرآن -خداشناسی و راهنماشناسی- (آیت الله #مصباح)، ترجمه ی المُحاضِرات فی الاِلهیات (آیت الله #سبحانی).
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولايت_فقيه
#قسمت_اول
#پیش_فرضها
#بخش_چهارم
#عدم_جدایی_دین_از_سیاست
اینطوری نیست که #اسلام تنها به جنبههاى فردى زندگى بشر پرداخته باشه، و با #مناسبات_اجتماعى و #سياسى و #حكومتى کاری نداشته باشه.
از دیدگاه #سکولاریزم ، #دین از #سیاست جداست و قلمرو هرکدوم، با دیگری متفاوته.
اما از دیدگاه اسلامی، دنیا و آخرت درهم تنیده شده است، و تک تک رفتارهای دنیویِ ما، آخرتِ مارو میسازه. پس دنیا و آخرت دوتا امر جدا از هم نیستن.
اما قبل از وارد شدن در بحثِ نسبت دین با سیاست، اول باید دوتا مفهوم رو روشن کنیم؛ ۱- دین. ۲-سیاست.
دین در اینجا، #دین_اسلام منظوره که "مجموعه احكام، عقايد و ارزشهاییه كه از طرف خدا براى هدايت بشر، و تأمين سعادت دنيا و آخرت انسانها تعيين شده؛ و یا پیامبر و ائمه اونارو به مردم میرسونن، و یا عقل اونارو درک میکنه" و منظور از سیاست هم گفتیم که همون "آیین کشورداری" هستش. حالا برای اینکه بدونیم دین، نظری درباره ی سیاست داره یا نه، معقولترین راه اینه که به خود دین مراجعه کنیم و ببینیم در اینباره نظری داره یا خیر! وقتی به #متون_دینی مراجعه میکنیم میبینیم صدها آیه و روایت در مورد امور مربوط به #قوای_سه_گانه (مقننه، مجریه و قضائیه) -بر اساس تقسیم بندی #منتسکیو- در منابع دینی وجود داره؛ از مسائلِ حقوق خانواده، بین الملل، جزاء، تجارت و ... گرفته، تا مسائلِ معاملات؛ ازدواج و طلاق و ... و مباحث مربوط به قضاوت و ... . پس اسلام، #دینی_سیاسی است.
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولايت_فقيه
#قسمت_دوم
#دلایل_عقلی_ولایت_فقیه
#دلیل_اول
اولین دلیل عقلیِ #ولایت_فقیه چندتا مقدمه داره که الآن صورت اولیه ی مقدمات بیان میشه و در ادامه توضیح بعضی از مقدمات میاد؛
#مقدمه_اول : وجود حكومت در جامعه امری ضرورى و لازمه.
#مقدمه_دوم : حكومتِ ايدهآل و مطلوب، حكومتیه كه امام معصوم در رأس اون باشه و ایشون جامعه رو هدایت و اداره كنه.
#مقدمه_سوم : وقتی تأمين و تحصيلِ یک مصلحتِ لازم و ضرورى، در حدِّ مطلوب و ايدهآل اون ممکن نباشه، عقل حکم میکنه که نزدیکترين مرتبه به حدِّ مطلوب رو انسان باید تأمين کنه.
#مقدمه_چهارم : وقتی كه جامعه ای از حكومتِ معصوم محروم بود، بايد به دنبال نزدیکترين مرتبه به حكومت معصوم باشه.
#مقدمه_پنجم : نزديكى یک حكومت به حكومت معصوم، در سه امر اصلى متبلور میشه: ۱- علم به احكام كلّى اسلام (فقاهت). ۲- شايستگى روحى و اخلاقی (تقوى). ۳- كارآيى در مقام مديريت جامعه.
#نتیجه : بر اساس اين مقدمات نتيجه مىگيريم در زمان غيبت امام معصوم كسى كه بيشتر از بقیه ی مردم دارای اين شرايط باشه باید زعامت و رهبریِ جامعه رو به عهده بگیره.
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولایت_فقیه
#قسمت_دوم
#دلایل_عقلی_ولایت_فقیه
#دلیل_اول
#توضیح_مقدمه_دوم_دلیل_اول
#مقدمه_اول قبلاً توضیح داده شد. اما در توضیح #مقدمه_دوم باید گفت:
مطلوبترین حکومت، حکومتیه که در راس اون حاکمی #معصوم باشه. یعنی کسیکه از روی #عمد ، #سهو و #خطا، گناه نمیکنه و هیچ #نقص و اشكالى در #رفتار، #گفتار و #تصميم های او وجود نداره. اين ويژگى ( #عصمت ) باعث میشه كه ایشون دارای بالاترين صلاحيت براى به عهده گرفتنِ امر حكومت باشه؛ زيرا حاكمان و فرمانروايان يا؛
۱- بخاطر #منافع_شخصى و #شهوانى خودشون ممكنه از #مسير_حق و #عدالت منحرف بشن و حكومتشون به #فساد_جامعه منجرّ بشه
۲- و يا بخاطر #عملكرد_بد و #تصميمات_نادرست موجب فساد #مادی و #معنوی جامعه بشن.
اما فردى كه معصومه، نه مرتكب #گناه میشه و نه در #فكر و #عمل اشتباه میکنه.
پس #بهترین_حکومت، حکومتیه که انسانی معصوم، #سرپرست_جامعه باشه.
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولایت_فقیه
#قسمت_دوم
#دلایل_عقلی_ولایت_فقیه
#دلیل_اول
#توضیح_مقدمه_سوم
( #مقدمه_سوم : وقتی تأمين و تحصيلِ یک مصلحتِ لازم و ضرورى، در حدِّ مطلوب و ايدهآلش ممکن نباشه، عقل حکم میکنه که نزدیکترين مرتبه به حدِّ مطلوب رو انسان تامین کنه)
برای روشن شدن این مقدمه یه مثال میزنن:
فرض كنيد ده نفر، آدم مهم که همشون براى جامعه خیلی مفيد و مؤثّرن، دارن #غرق میشن، و ما با همه امكانات و تجهيزاتمون فقط میتونیم هفت نفر رو نجات بدیم؛ و سه نفر ديگر قطعاً غرق میشن. در چنين وضعيتى #عقل_سليم چه حكمى میکنه؟ آيا عقل میگه چون نجات جان همه ده نفر ممكن نيست، دیگه باید بیخیال بشیم و لزومى نداره دست به هيچ اقدامى بزنيم؟! يا میگه درسته نمیشه همه ده نفر رو نجات بدیم ( #مصلحت_تامّ_و_کامل )، ولی بايد براى نجات همه هفت نفر باقى مونده (نزدیکترين مرتبه به #مصلحت_تامّ) اقدام كنيم، و مجاز نيستيم حتى یه نفر رو جا بذاریم.
بحثِ ما هم در واقع يكى از مصاديق و نمونههاى همين قاعده ی كلّیه؛ یعنی #وجود_حكومت، یه #مصلحت_ضرورى و غير قابل چشم پوشیه. #حدّ_مطلوب و ايدهآل اين مصلحت، در حكومت #امام_معصوم تأمين میشه. امّا در زمانى كه دسترسى به معصوم نداريم (نجات همه ده نفر) و تأمين اين مصلحت در حدّ مطلوب اولى و ايدهآل ممکن نيست. باید دنبال نزدیکترین حكومت به حكومت معصوم و نزديكترين مصلحت، به #مصلحت_ايدهآل باشيم.
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولایت_فقیه
#قسمت_دوم
#دلایل_عقلی_ولایت_فقیه
#دلیل_اول
#مقدمه_چهارم و #مقدمه_پنجم
( #مقدمه_چهارم : وقتی كه جامعه ای از حكومتِ معصوم محروم بود، بايد به دنبال نزدیکترين مرتبه به حكومت معصوم باشه.
#مقدمه_پنجم : نزديكى یک حكومت به حكومت معصوم، در سه امر اصلى متبلور میشه: ۱- علم به احكام كلّى اسلام (فقاهت). ۲- شايستگى روحى و اخلاقی (تقوى). ۳- كارآيى در مقام مديريت جامعه. )
همینطور که بیان شد: هنگامی که دسترسی مستقیم به #امام_معصوم نداریم، باید دنبال نزدیکترین حکومت به حکومتِ معصوم و نزدیکترین فرد به امام معصوم -البته در حیطه ی حکومتداری - باشیم.
بعد از مطلب نوبت به #مقدمه_پنجم میرسه: اون چیزی که موجب تأمين بالاترين مرتبه ی مصلحت حكومت در حكومت امام معصوم میشه و دخالت اساسی در این زمینه داره سه تا نکته است؛
۱- آگاهى كامل و همه جانبه ی معصوم به اسلام و #احكام_اسلامى. كه بر اساس اون میتونه جامعه رو در مسير صحيح اسلام و ارزشهاى اسلامى هدايت کنه.
۲- مصونيت ۱۰۰٪ او از هر گونه فساد، لغزش، منفعتطلبى و ... .
۳- #بصيرت و درک جامع و كامل. این بخش، مهارتیه كه در مورد شرايط اجتماعى و تدبير امورِ مربوط به جامعه است.
بنابراين نزديکترين حكومت به حكومت معصوم، حكومتیه كه در رأس اون شخصى قرار داشته باشه كه از نظر #معدّل اين سه ويژگى، بهترين و بالاترين فرد در جامعه باشه.
پس ۱- شناخت نسبت به احکام اسلامی ( #فقاهت )، ۲- تقوا، ۳- کارآیی در مقام مدیریت جامعه، سه ویژگی ضروری برای کسی هست که عهده دار رهبری حکومت اسلامی میشه.
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پای_درس_بزرگان
#آیت_الله_بهجت
#تصویری
#بخش_هفتم
#ویژه_فاطمیه
"حضرت امیر شمشیر را برداشت که برود مُطالبه ی حقِ فاطمه بکند ..."
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولايت_فقيه
#قسمت_سوم
#دلایل_عقلی_ولایت_فقیه
#دلیل_دوم
یکی دیگه از دلیلهای عقلی که برای اثبات #ولايت_فقيه مطرح میشه، دلیلیه که از مقدماتی ششگانه ی تشکیل شده. این دلیل رو بطور متخصر اینطوری میشه بیان کرد:
۱- ولايت بر مال، جان و آبروی مردم، از شئون ربوبيت الهی هستش و فقط با نصب و اجازه ی خدا #مشروعيت پیدا میکنه.
۲- اين #حق_تصرف از طرف خدا، به #پيامبر (ص) و #امامان_معصوم (ع) داده شده.
۳- در زمانى كه مردم از وجود #رهبر_معصوم محرومن؛ الف) يا بايد خدا از اجراى احكام اجتماعى اسلام صرف نظر کنه، ب) يا اجازه اجراى اون رو به كسى كه از بقیه شایسته تره داده باشه.
۴- لازمه ی اينكه خدا در زمان عدمِ دسترسىِ جامعه به رهبر معصوم، از اجراى احكام اجتماعى اسلام صرف نظر کنه اینه که #نقض_غرض الهی پیش بیاد (توضیح این بحث توی بخش بعدی میاد انشاالله)
۵- بنابراين، فرض دوم ثابت میشه كه؛ ما به #حكم_قطعی_عقل كشف مىكنيم؛ اجازه اجراى #احكام_اجتماعى_اسلام به کسی که شایستگی های لازم رو داره، و برخوردار از صلاحیت های لازمه (فقيه جامعالشرايط) داده شده.
۶- #فقيه_جامعالشرايط، يعنى فقيهى كه از دو ويژگى #تقوا و #كارآيیِ در مقام #مديریت و #تأمين_مصالح_جامعه برخوردار باشه، و صلاحيتش از ديگران براى به عهده گرفتن این امر بيشتره.
۷- #نتیجه : فقيه جامعالشرايط همون فرد اصلحیه كه در زمان محرومیت مردم از وجود رهبر معصوم، از طرف خدا اجازه اجراى #احكام_اجتماعى_اسلام به اون داده شده.
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولايت_فقيه
#قسمت_سوم
#دلایل_عقلی_ولایت_فقیه
#دلیل_دوم
#توضیح_مقدمه_چهارم
🔴مطلبی علمی و مهم🔴
#مقدمه_چهارم در حقیقت پاسخ به اين سؤاله كه در زمان عدم دسترسى به #امام_معصوم تكليف چیه؟ آيا با وجود #احكام_اجتماعى فراوان در اسلام -كه لازمه ی اجراى اونها تشكيل #حكومت و #قدرت_سياسى هستش-، خدا در زمان #غیبت_امام_معصوم از اين احكام صرف نظر کرده و فقط به #احكام_فردى بسنده میکنه، يا همچنان بر اجراى #احكام_اجتماعى تأكيد داره؟ اگه بگیم در زمان غیبت امام معصوم خدا احکام اجتماعی رو از ما نخواسته؛ و از اونها دست بر میداره و فقط به احكام فردى مثل نماز، روزه، حج، طهارت و نجاست اكتفا میکنه، لازمه ی اين فرض، #نقض_غرض خداست. چون اصولاً تشكيلات نبوّت؛ و فرستادن پيامبران و شرايع آسمانى برای اين بوده كه خدا، اين جهان - و از جمله انسان- رو #بيهوده خلق نکرده. بلكه هدفِ خدا این بوده که هر موجودى به اندازه ظرفيت وجودیش به #کمال برسه. انسان هم به عنوان یه مخلوق از اين قاعده مستثنى نيست و براى رسيدن به #كمال_انسانى خلق شده. امّا از اونجایی كه #عقل_بشری محدوده و به تنهايى براى شناسايى #كمال_نهايى_انسان كافى نیست، خدا با فرستادن پيامبران، و ابلاغ احكام و دستوراتى در قالب #دين، راه كمال رو به انسان نشون داده و در واقع تمامى دستورات و احكامى كه در دين اومده به نوعى در #كمال_انسان تأثير داره. پس در حقیقت، دین همون برنامهى رسيدن انسانها به کماله.
با چنين تحليلى، اگه فرض كنيم كه خدا بخش زيادى از احكام اسلام رو تعطيل كرده و از اونها دست برداشته؛ یعنی خدا غرض خودشو كه به كمال رسيدن انسان بوده نقض كرده؛ چون اون چیزی كه سعادت انسان رو تأمين میکنه و به انسن رو به کمال میرسونه، مجموعه احكام و دستورات دينه، نه فقط بخشى از اون احکام.
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولایت_فقیه
#قسمت_چهارم
#نقش_مردم_در_حکومت_اسلامی
#بخش_اول
#حق_حاکمیت_پیامبر_حقی_غیرقابل_سلب
یکی از بحثهای #مهم و #جنجالی که از طرف مخالفین #نظریه_ولایت_فقیه و بعضیای دیگه خیلی مطرح میشه، بحث "نقش مردم در حکومت دینی" هستش. همینطور که بیان شد ظاهراً بین #اندیشمندان_مسلمان اختلافی نیست که در زمان حضور پيامبر (ص) #مشروعيت (حقانیت)حكومت اون حضرت هيچ ارتباطى با نظر و خواست مردم نداشته و از طرف خدا بوده،
همینطور که خدا -بدون سوال از مردم- ایشون رو به پیامبری برگزید، همونطور هم حق حکومت رو به پیامبر داد.؛ و این ربطی به پذیرفتن یا نپذیرفتنِ مردم نداره. فقط اگه مردم #حکومت_پیامبر رو نمیپذیرفتن، تنها اتفاقی که می افتاد این بود که حکومت ایشون تحقّق پیدا نمیکرد و تشکیل نمیشد؛ نه اينکه مشروعيت و حق پيامبر براى حاكمیت از بین بره. پس اینطوری نبوده که پيامبر دوتا مَنصَب جداگانه از طرف خدا داشته باشه: يكى منصب پيامبرى و ديگرى منصب حكومت؛ یعنی همونطور که مردم نمیتونستن پیامبریِ پیامبر رو ازش بگیرن، نمیتونستن مشروعیت و حقانیت حکومت رو از پیامبر سلب کنن.
#نظریه_ولایت_فقیه
#حکومت_پیامبر
#مشروعيت
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولايت_فقيه
#قسمت_چهارم
#بخش_دوم
#حق_صددرصدی_مردم_در_تحقق_حکومت
بعد از مطلب قبلی نوبت به این میرسه که ببینیم #مردم در حکومت پیامبر (ص) چه نقش و جایگاهی داشتن؟
وقتی به تاریخ صدر اسلام نگاه میکنیم این مطلب رو به روشنی میبینیم که مردم، اساسی ترین نقش رو در #تحقّق_حکومت_پیامبر داشتن. يعنى پيامبر، حكومتش رو با استفاده از هيچ اجباری بر مردم تحميل نكرد.
بلكه عامل اصلى خود مردم بودند كه حکومتِ تشریع شده از طرف خدا رو پذیرفتن و به نشانه پذيرش، با پيامبر بيعت كردن، و پايههاى حاكميت ایشون رو مستقرّ کردن.
مجموع نتیجه ی این بخش و بخش قبلی اینه که: نقش مردم در مشروعيتِ حكومتِ پيامبر صفر بود، ولى در تحقّق و استقرار حکومت نبوی، نقشی صددرصدی داشتن.
در زمان امیرالمؤمنین(ع) هم همین جریان ادامه داشت که مردم در مشروعیت و حقانیت -که امری الهی بود- دخالتی نداشتن، ولی در تحقّق حکومت ایشون همه چیز وابسته به مردم بود. خود حضرت هم به این نقش مردم اشاره کردن که اگه حضور مردم نبود -که با این حضور، حجّت بر من تموم بشه- طرف حکومت نمیرفتم ( #نهج_البلاغه، خ۳).
اوضاع و احوال #ولايت_فقیه هم همینطوره؛ یعنی مشروعیت و حق حاکمیتش از طرف خداس و مردم هیچ حقی در مشروعیت ندارن که بخوان اونو ببخشن. اما در مورد تحقق حاکمیتِ #ولی_فقیه ، همه ی کار بدست مردمه. یعنی اگه مردم بخوان، #ولی_فقیه عهده دار حکومت میشه، و اگه نخوان حکومتی تشکیل نمیشه.
#تحقق_حکومت_پیامبر
#نهج_البلاغه
#ولی_فقیه
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
بعد از بحث در مورد #دلایل_عقلی_ولایت_فقیه و #نقش_مردم_در_حکومت_اسلامی ، نوبت به یسری سؤالات مهم میرسه که چندتاشون در ادامه میاد:
۱- آيا #ولايت_فقيه در محدوده قانون اساسى عمل مىكنه يا فراتر از آن هم میره؟
۲- آيا #قانون_اساسى حاكم بر ولايت فقيه هستش، يا ولايت فقيه حاكم بر قانون اساسیه؟
۳- آيا ولى فقيه میتونه از وظايف و اختياراتى كه در قانون اساسى براش معين شده #سرپیچی کنه؟
۵- آيا اختياراتى كه در قانون اساسى براى ولى فقيه بر شمرده شده، تمام اختیاراتِ ولی فقیه هستش یا به عنوان نمونه ذکر شده؟
همهء اینا سؤالاتی هستن که تحت عنوان #رابطه_ولایت_فقیه_و_قانون_اساسی بحث میشه.
در ادامه ی مباحث -انشاءالله- در مورد این موضوع #مهم و #چالش_برانگیز گفتگو میکنیم.
لطفا #با_ما_همراه_باشید
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولايت_فقيه
#قسمت_پنجم
#رابطه_ولایت_فقیه_و_قانون_اساسی
#مقدمه
#آیا_ولی_فقیه_فوق_هر_قانونیه؟
قبل از ورود به اصل بحث باید به یک نکته ی #مهم توجه کرد؛ اگر توی ذهن كسى اين معنا باشه كه "بر #ولايت_فقيه هيچ #قانون و ضابطهاى حاكم نيست" و منظور از فوق قانون بودن اين باشه كه اصلاً قانون، خودِ #ولی_فقیه است، #ولی_فقیه هر كارى دلش بخواهد میکنه و هيچ قانونى نمیتونه اونو محدود کنه، و #مطلقه بودنِ #ولايت_فقيه هم به همين معناست كه #ولی_فقیه مُلزَم به رعايت هيچ حدّ و حصرى نيست، در اين صورت بايد بگیم: اين تصور صددرصد باطل و غلطه. چون ولی فقیه ملزم و مكلّفه كه در چارچوب ضوابط و #احكام_اسلامى عمل کنه، و اصلاً هدف از تشكيل #حكومت_ولايى، اجراى احكام اسلامى هستش. پس اگه #ولی_فقیه حتى یک مورد هم عمداً و از روى علم، بر خلاف احكام اسلام و #مصالح_جامعه_اسلامى عمل کنه، خودبخود از ولايت و #رهبرى عَزل میشه، و در اسلام چنين ولىّ فقيهى نداريم كه فوق هر قانونى باشه.
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولايت_فقيه
#قسمت_پنجم
#رابطه_ولایت_فقیه_و_قانون_اساسی
#مقدمه_دوم
#ملاک_مشروعیت_قانون
یکی از بحثهای مقدماتیِ #مهم، اینه كه به چه دليلی رعايت یک #قانون لازمه؟ و آيا هر قانونى به صرف اين كه «قانون» هستش، باید ما قبولش کنیم و بهش تن بدیم؟
همینطور که قبلاً بیان شد: اعتبارِ قانون از ناحيه خدا و دين میاد؛ يعنى اگه قانونی به گونه ای از #خدا و #دين سرچشمه بگیره، اعتبار پيدا میکنه، و در غير اين صورت، اون قانون اعتبارى نداره و الزامى به رعايت اون نیست.
پس اگه همه مردم یک كشور، و حتى همه مردم دنيا به یک قانونی رأى بدن، ولى هيچ #منشأ_دينى و خدايى براش وجود نداشته باشه، اون قانون هیچ اعتباری نداره. چون همینطور که بیان شد هیچ فرد یا گروهی، ذاتاً حقی برای محدود کردن و ادارهء امور دیگران نداره. به عنوان مثال اگه میلیاردها صفر با همدیگه جمع بشن، نتیجه اش "صفره". پس اگه همه ی انسانهای روی زمین به قانونی رای بدن، اون قانون اعتباری پیدا نمیکنه. پس هر قانونى - اعمّ از #قانون_اساسى يا قوانين مصوب #مجلس_شوراى_اسلامى و ... - اگه به طريقى تأييد و امضاءِ #دين و خدا را نداشته باشه، هيچ اعتبارى نداره، و در نتيجه هيچ الزامى را براى ما ايجاد نمیکنه.
پس اگه ما #قانون_اساسى #جمهورى_اسلامى_ايران رو معتبر میدونیم بخاطر اين نیست كه قانون اساسى یک كشوره و درصد زيادى از مردم بهش رأى دادن، بلكه چون به امضاء و تأييد #ولی_فقیه رسيده -و او كسیه كه منصوب از جانب #امام_زمان هست، و امام زمان(ع) هم منصوب از طرف خداست- این قانون #اعتبار پیدا میکنه.
#امام_زمان
#قانون_اساسى
#دین
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویژه
#بیست_و_دوم_بهمن
#آیت_الله_ناصری
#تصویری
خاطره زیبا و عجیب #آیت_الله_ناصری از کرامت #آیت_الله_قاضی درباره #امام_خمینی و #پیروزی_انقلاب
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولايت_فقيه
#قسمت_پنجم
#رابطه_ولایت_فقیه_و_قانون_اساسی
#ولایت_فقیه_فوق_قانون_اساسی_است
#اختیارات_ذکر_شده_برای_ولی_فقیه_تمثیلی_است
بیان شد كه #ولی_فقیه به واسطه ی اجازه ای که از طرف خدا داره، میتونه تصرّف و اِعمال ولایت داشته باشه،و مشروعیت و اعتبار #قانون_اساسى هم از طرف #ولی_فقیه کسب میشه.
پس ولی فقیه فوقِ #قانون_خدا نيست، امّا فوق قانون اساسى هست؛ و اين فقيه هستش كه حاكم بر قانون اساسیه، نه اینکه قانون اساسى حاكم بر ولايت فقيه باشه.
بنابراین اون چیزایی که به عنوان #وظايف و #اختيارات_ولی_فقیه در قانون اساسى شمرده شده، مواردی به عنوان نمونه و تمثيله؛ نه احصائی (شمارش همهء اختیارت). به اين معنا كه شمّهاى از مهمترین وظايف و #اختیارات_ولی_فقیه رو كه معمولا مورد نیازه رو برشمرده، نه اينكه در مقام احصاء همه اون اختیارات باشه.
یا به یه تعبیر دیگه: این اختیارات، در واقع احصاء و برشمردنِ وظايف و اختيارات ولی فقيه «در شرايط معمولى و عادیه»، كه حتى در همين موارد هم احياناً رهبر نيازى پيدا نمیکنه كه از همه اونا استفاده کنه. امّا اگه #شرايط_اضطرارى در جامعه پيش بياد، ولی فقيه با استفاده از ولايتش تصميمهايى رو مىگيره که شاید در #قانون_اساسى هم صراحتاً به اونا اشاره نشده باشه.
#نکته: از نظر خود اصول قانون اساسى هم، مقتضاى مطلقه بودنِ ولايت فقیه، همينه كه وظايف و اختياراتى كه در قانون اساسى براى ولىّفقيه شمرده شده، تمثيلى باشه؛ نه احصائی.
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#سی_ثانیه_اندیشه
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولايت_فقيه
#قسمت_ششم
#خبرگان_رهبری
#بخش_اول
بعد از مباحث گذشته نوبت به این میرسه که ببینیم چنین فردی (فقیهِ باتقوای کارآمد) رو چطوری مشخص کنیم. برای این کار سه تا راهِ اصلی میشه معرفی کرد:
۱ـ تعيين از طريق رأى مستقيم مردم و انتخاباتِ عمومى. ۲ـ تعيين توسط خبرگان. ۳ـ تعيين از طرف رهبرِ قبلى.
در ابتدا دوتا حالت اول رو باهم مقایسه میکنیم:
فرض كنيد مىخوايم بهترين #رياضیدان كشور رو معرّفى كنيم. بنظرتون راه منطقى و صحيح اين كار چیه؟
براى شناسايى و انتخاب ریاضیدان نمونه کشور کسی نمیره توی شهر راه بيفته و با #آمارگيرىِ تصادفى از طلافروش، رفتگر، راننده، کشاورز، کارخانه دار، خانم خونه دار، پزشک و ... استاد ریاضی برتر ایران رو شناسایی کنه. چون اوّلاً اين روش، غير علمیه و نتیجه اين آمارگيرى هرچی باشه، اعتبار و ارزش علمی نداره، و ثانياً اگه افرادى كه اين سؤال از اونها پرسيده میشه، آدمهاى منطقى و منصفى باشن، به صراحت میگن "اين مسئله در تخصّص من نيست و از پاسخ دادن به آن معذورم".
پس هیچ شکی نيست كه براى انتخاب استاد نمونه رياضى كشور، كسى از اين روش استفاده نمیکنه.
توان و تخصّص يك استاد رياضى رو كسى میتونه ارزيابى کنه كه خودش با رياضيات سر و كار داره، نه افرادی که توی ابتدایی ترین مسائل ریاضی کُمیتشون میلنگه.
در مورد تعيين #ولی_فقیه هم در حقیقت میخوایم #فقيه_نمونه و برتر رو برای اداره جامعه انتخاب كنيم. حالا راه انتخاب چنين فقيهى كدومه و چه كسى صلاحيت داره نظر بده که اين فقيهِ برتر و #اصلح کیه؟
آيا راه درست و منطقى آن اينه كه اين مسئله رو به #رفراندوم بذاریم، و با یک انتخابات سراسرى، مستقيماً از همه مردم نظر بخوایم؟ يا روش صحيح و علمى اينه که به متخصصانِ مربوطه -كه در اينجا فقها هستن- مراجعه كنيم و از اونا بخوايم شايستهترين فرد براى تصدّى اين مقام رو از بین خودشون انتخاب كنند؟
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#سی_ثانیه_اندیشه
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولايت_فقيه
#قسمت_ششم
#خبرگان_رهبری
#بخش_دوم
#انتخاب_رهبر_توسط_رهبر_قبلی
در بخش قبلی حالت های اول و دوم (تعیین رهبر با انتخابات عمومی، و تعییت رهبر خبرگان)، بررسی شد اما در مورد حالت سوم (تعيين رهبرِ بعدى، توسّط رهبرِ قبلى) بايد بگيم: قبول داریم ممکنه اين راه عملاً با #ضريب_اطمينانِ نسبتاً بالایی، به يك انتخاب درست منجرّ بشه (چون با توجه به احاطه و بصيرتى كه رهبر قبلى نسبت به افراد و توانمندىهاى اونها داره، میتونه با مقدارى تأمّل و فکر، در بين چند تن از برجستهترين افراد علمی-اخلاقی-سیاسی، يك نفر رو كه در مجموع واجد صلاحيتهاى بيشترى هستش شناسايى و به مردم معرّفى کنه). امّا این روش اشکالاتی رو هم داره. مثلاً استفاده از این شیوه، راه رو براى #تبليغات_سوء و مسموم #دشمنان بیشتر باز میکنه تا بتونن با تبلیغات، برای افكار عمومى، ولایت فقیه رو یک #حكومت_استبدادى ترسيم، و به #ديكتاتورى متهم کنن. همچنین ممکنه رهبر رو به رعايت مسائل #عاطفى و خويشاوندى، و ملاحظه #منافع فردى يا گروهى متّهم کنن.
پس بهترین راه، شناسایی رهبر توسط #خبرگان هستش.
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#سی_ثانیه_اندیشه
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولايت_فقيه
#قسمت_ششم
#خبرگان_رهبری
#نحوه_انتخاب_خبرگان
خبرگانى كه در نهايت میخوان #ولی_فقیه رو معيّن کنن، خودشون به دو طريق ممكنه انتخاب بشن؛
۱- اينكه در هر شهرى كه چند فقيه وجود داره، اونها از بین خودشون یک نفر رو كه شايستهتر میدونن، معرّفى میکنن، و در مرحله بعد در سطح استان چنين انتخابى صورت بگیره، و در نهايت عدّهاى - به اين ترتيب - براى #مجلس_خبرگان معرّفى بشن.
۲- در هر استان يا در هر شهرى، اين افراد رو از طريق #انتخابات_عمومى تعيين كنيم؛ چون با توجه به اينكه معمولاً تعداد فقها و افرادى كه در حدّ اجتهاد باشن، زياد نيست و گاهى در يک شهر حتى يك نفر هم پیدا نمیشه، به همین دلیلدرسته كه عمومِ #مردم متخصّص در #فقه و اجتهاد نيستن، امّا با توجه به اينكه تعداد فقها و #مجتهدین در هر شهر يا هر استان بسيار کمه، افراد با كمى #تحقيق و پُرس و جو میتونن بفهمن چه فرد يا افرادى شايستگى بيشترى از بقیه دارن. مثلاً اگه بخوايم بهترين متخصّص قلب رو در یک شهر يا يک استان پيدا كنيم، درسته خودمون تخصصی در زمینهء قلب نداریم، امّا میتونیم با مراجعه به پزشكان و متخصّصان، و تحقيق از راه بيمارانى كه به اونها مراجعه كردن، بهترین متخصص قلب رو بشناسیم و پیدا کنیم.
#خبرگان
#انتخابات
#مجلس_خبرگان
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#سی_ثانیه_اندیشه
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولایت_فقیه
#قسمت_هفتم
#خبرگان_رهبر_رو_تعیین_میکنه_و_رهبر_خبرگان_رو
یکی از اشکالات مطرح در بحث #ولایت_فقیه اینه که #خبرگان، رهبر رو تعیین میکنن و #رهبر هم خبرگان رو تعیین میکنه، و این دوره؛ و باطل.
چون صلاحیت #خبرگان توسط #شورای_نگهبان تأييد میشه، و اعضاى شوراى نگهبان -فقهای شورا- هم اعتبارشون رو از ناحيه #رهبری كسب كردن. پس اعتبار #مجلس_خبرگان در حقيقت با يك واسطه بستگى به امضاى #رهبر داره. از طرف دیگه تعیین و انتخاب رهبر هم كار مجلس خبرگانه؛ و با رأى مجلس خبرگانه كه رهبرى اعتبار و حق حاكميت پيدا میکنه. پس #دور_فلسفى پيش میاد؛ که محال و باطله.
جواب: اشتباه این اشکال توی این قسمته که «ولی فقیه اعتبارش رو از مجلس خبرگان کسب میکنه»، در صورتی که در بخش های قبلی مطرح شد که اعتبار ولی فقيه از جانب خدا و امام معصومه، و #خبرگان در حقيقت رهبر رو #نصب نمیکنن، بلكه کار اونها «#کشف» و شناختِ رهبریه که توسط خدا و امام زمان (ع) نصب. مثل اینکه کار پزشکان یک کشور -برای معرفی بهترین پزشک-، فقط شناسایی و معرفی اون شخصه؛ نه اینکه اونها چنین شخصی رو به عنوان بهترین پزشک منصوب کنن. چون اون پزشک، چه شناسایی بشه و چه شناسایی نشه، -در عالمِ واقع- بهترین پزشک هست، و کار بقیه پزشکها شناسایی و معرفی اون شخص به مردمه. نه اینکه با معرفی گروه پزشکان، اون شخص یهو بشه بهترین پزشک. پس با شناسایی چنین فردی، تخصص در اون فرد بوجود نمیاد؛ بلکه تخصص در اون شخص چه بشناسشن و چه نشناسشن هست، و تعیین پزشکان هیچ تاثیری در متخصص بودن اون فرد نداره. #خبرگان هم #ولى_فقيه رو به رهبرى نصب نمیکنن، بلكه فقط شهادت مىدن اون مجتهدى كه به حكم امام زمان (ع) حق ولايت داره، اين شخصه.
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh