حاج قاسم | ما ملت امام حسینیم
◾️تشنهی شهد شهادت در قیام
◾️در مریدان حسین است این مرام
پوستر شهید حاج قاسم سلیمانی
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم
#حاج_قاسم
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
🌺 آقای ابوالحسن، رئیس یکی از قبایل عراق و فرمانده نیروی مردمی میگوید:
_مطلع شدیم که ۳۷۰ نفر از نیروهای داعش آرایش نظامی گرفته اند. برنامه عملیاتشان گروگان گرفتن زائران ایرانی بود.
🌺 نزدیک اربعین و حفاظت از زوار را حاج قاسم سلیمانی فرماندهی می کرد.
موضوع را به حاج قاسم اطلاع دادیم.....
نگرانی در میان برادران عراقی موج می زد و منتظر دستور و تصمیم سردار بودیم.
🌺اما حاجی تنها با بیست نفر از نیروهایش راهی شد. مسیر نیروهای داعش مشخص بود.
لشکر اندک سردار کمین کرد. درگیری بین دو جبهه فقط ۳۰ دقیقه طول کشید و تمام!
فقط یک نفر از داعشی ها زنده مانده بود که اسیر شد.
🌺 حاج قاسم با همان کت و شلواری که تنش بود مقابل اسیر عراقی ایستاد، کت و شلوارش را نشان داد و گفت: می بینی، لباس من برای جنگ نیست!
وای بر شما.... اگر رهبرم سید علی دستور بدهد که لباس نظامی بپوشم!
#حاج_قاسم
#شهید_قاسم_سلیمانی
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
🌺حاجی در یک کشور نمی جنگید، یک وطن نداشت. از مرز افغانستان تا نهایت عمق عراق، از کنار مرزهای سرزمین اشغالی تا سراسر سوریه، از یمن تا فلسطین...
🌺حاج قاسم هم بود تا دستشان را از ناموس و خاک مسلمانان و مظلومان بی پناه کوتاه کند.
نیروسازی از جوان مردان همان کشور ها و توانمند سازی برای جهاد.
🌺 آرزوی جمهوری اسلامی بود به سمت ظهور، که با یاران فرا مرزی از جمله سپاه قدس محقق می شد.
آمریکا و اذنابش با هزارها تریلیون دلار بودجه و به کار گرفتن نیروی زمینی و دریایی و هوایی با غارت و چپاول سرمایه کشور ها؛ و حاج قاسم بدون نیروی دریایی و هوایی و با چند ده میلیون دلار!
🌺 اما با کمک نیروهای مجاهد افغانی و ایرانی و لبنانی و عراقی و سوریه......
پیروز میدان را همه دیدند؛
فرمانده سرفراز ایران بود که همه جا بود و همیشه بود.
بشّاش بود و پر توان.
خستگی را خسته کرده بود!
استراحتش تنها گوشه حسینیه و دفتر کارش، برای ساعت کوتاهی!
#حاج_قاسم
#حاج_قاسم_سلیمانی
#بسیج
بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
🌺مسیحیان، ارمنی ها و ایزدی ها فریاد کمک خواهیشان بلند شده بود از دست داعش،
هیچ کدام از دولت های مسیحی کمکشان نکردند،
زن هایشان زیر دست داعشی ها بودند و مردانشان اسیر.
🌺تنها مردی که با نیروهایش ایستاد کنارشان و محافظتشان کرد؛
کسی بود که با قرآن و زیر سایه اهل بیت تربیت شده بودند؛
حاج قاسم سلیمانی
نماینده کلیمیان ایران در پارلمان بروکسل گفت:
🌺_اروپایی ها باید خجالت بکشند؛ تنها کسی که از مسیحیان شرقی دفاع می کند سردار سلیمانی است. یک مسلمان!
این کار سردار سلیمانی در حالی است که نمایندگان پارلمان اروپا پا روی پا انداختهاند و آب معدنیشان را می خورند.
#حاج_قاسم
#سردار_قاسم_سلیمانی
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
🌺 حاجی از بیروت به دمشق برگشت. شخصی همراهش می گفت که حاجی فقط ساعتی با سید حسن دیدار کرد و خداحافظی کردند.
حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند.
سکوت شد......
🌺 یکی گفت؛
حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نروید!
حاج قاسم با لبخند گفت می ترسید شهید بشم!
باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد:
_شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه ست.
_حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم!
🌺 حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده شمرده گفت:
_میوه وقتی می رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته!
🌺بعد نگاهش را بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی ها اشاره کرد؛ اینم رسیده است، اینم رسیده است......
ساعت دوازده شب هواپیما پرواز کرد.
ساعت دو صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم.
کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته شده بود.......
#حاج_قاسم
#شهید_قاسم_سلیمانی
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
🌺نرجس شکوریان فرد در کتاب حاج قاسم، خاطراتی کوتاه از ادوار زندگی و رشادتهای سردار شهید، حاج قاسم سلیمانی گردآوری کرده است.
🌺این کتاب شامل چهل راه پندآموز است که با زبانی ادبی و داستانی از زندگی سردار حاج قاسم سلیمانی نوشته شده است.
🌺نویسنده در این اثر بیانی شیرین و روان و زبانی ادبی و شاعرانه دارد که خواندن خاطرات را شیرینتر کرده است.
#حاج_قاسم
#شهید_قاسم_سلیمانی
#معرفی_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
🌺 حاجی بود و یک ماشین سمند!
حاضر نبود ماشین را عوض کند، قبول نمی کرد دورش را محافظ زیاد بگیرد و یک جمله هم داشت:
-من رو از مردم جدا نکنید!
🌺مردمی که گاهی پشت چراغ قرمز سرشان را که می چرخاندند؛ با ناباروری صورت حاج قاسم را می دیدند که ساکت و ساده نشسته است در سمندی و منتظر است تا چراغ سبز شود!
و البته لبخند گرم حاج قاسم نثارشان میشد.
🌺ما احتیاط می کردیم و حاجی دوباره تذکر می داد:
-این قدر دنبال من آدم جمع می کنی برای چیه؟
می دونی سه مرتبه هواپیماهای اسراییلی من رو تعقیب کردن و نتونستی من رو زنده بگیرن!
🌺مسئولیتش باعث نمی شد تا مرامش تغییر کند، همان قدر که ساده بود شجاع و حق گو هم بود.
همان قدر که محبوب بود مقابل امامش متواضع بود. همان قدر که در کارش مهارت داشت، در مقابل مردم خاکی بود.
#حاج_قاسم2
#حاج_قاسم
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
مهم
⭕️ سالروز شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی به «روز جهانی مبارزه با تروریسم بینالمللی» شود
📸 سیاستمدار مطرح روس خواستار نامگذاری روز شهادت سردار سلیمانی شد
👈 حاشا به غیرت سیاستمداران ایران!
🔹"سرگئی بابورین" سیاستمدار سرشناس روس و نامزد انتخابات ریاست جمهوری این کشور در سال ۲۰۱۸ م. خواستار نامگذاری سالروز شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی به «روز جهانی مبارزه با تروریسم بینالمللی» شد.
🔹با این نامگذاری میتوانیم یاد و خاطره سلیمانی را برای همیشه حفظ کرده و از هرج و مرج و تروریسم بینالمللی در جهان جلوگیری کنیم.
🔸صادقانه امیدوارم ایران و روسیه در این مسیر برای نامگذاری ترور سلیمانی به نام روز مبارزه با تروریسم بینالمللی حرکت کرده و دیگر کشورها هم حمایت کنند.
🔹یاد و خاطره سلیمانی نه فقط برای ایران و جهان اسلام مهم است بلکه یاد این قهرمان برای تمام جهان مهم و خطیر است.
🔸ترور سلیمانی فقط یک قتل نبود بلکه یک ترور بینالمللی بود و قاتل او هم آمریکاست.
✍ آقای باصطلاح دکتر ظریف یاد بگیر
#مرد_میدان
#حاج_قاسم
#عمار
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
💐کتاب 《 از چیزی نمی ترسم 》 که مزین به یادداشت رهبر معظم انقلاب شده است، نخستین اثر چاپ شده توسط انتشارات «مکتب حاج قاسم» محسوب می شود.
💐این کتاب شامل دست نوشته های شخصی شهید سلیمانی از دوران کودکی و زندگی در روستای قنات ملک کرمان تا میانهی مبارزات انقلابی در سال 57 است.
💐کتاب «از چیزی نمی ترسیدم» در دو بخش نوشتار و دست نوشته به چاپ رسیده است.
💐یادداشت رهبرانقلاب بر کتاب خاطرات خودنوشت حاج قاسم:
《 یاد او را اگرچه خداوند در اوج برجستگی قرار داد و بدین گونه پاداش دنیائی اخلاص و عمل صالح او را بدو هدیه کرد ولی ما هم هرکدام وظیفهئی داریم.
کتاب حاضر را هنوز نخواندهام اما ظاهراً میتواند گامی در این راه باشد.
رزقناالله ما رزقه من فضله
#ازچیزی_نمی_ترسیدم
#حاج_قاسم
#معرفی_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
💐از همان ابتدای کودکی، حالتی از نترسی داشتم.
ده سالم بود. تابستان بود و مدرسه تعطیل. فصل درو کردن ما قبل از طلوع صبح تا غروب آفتاب بود.
💐پدرم یک گاو نر شاخ زن خطرناک داشت که همه از او می ترسیدند.
مرا سوار بر این گاو کرد که ببرم به ده دیگری که ۱۵ کلیومتر با خانه ما فاصله داشت.
💐آن ده سرسبزتر بود و خانه عمه ام همان جا بود. گاو مغرور حاضر به فرمان بری نبود و با سر خود به پاهای کوچک من می کوبید.
من این بیابان را، تنها سوار بر این حیوان خطرناک، تا ده عمه ام رفتم.
#ازچیزی_نمی_ترسیدم
#حاج_قاسم
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
💐 گفت: «اسمت چیه؟؟؟ »
گفتم: « قاسم »
-فامیلیت؟؟
-سلیمانی
-مگه درس نمی خونی؟
-چرا آقا؛ ولی می خوام کار هم بکنم.
💐مرد صدا زد: « محمد، محمد، آ محمد. »
مرد میانسالی آمد. گفت «بله، حاجی» چند دقیقه بعد یک دیس برنج با خورشت آورد.
اولین بار بود می دیدم. بعداً فهمیدم به آن چلو خورشت سبزی می گویند.
💐 گفت: « بگذار جلوی این بچه. »
طبع عشایری ام و مناعت طبع پدر و مادرم اجازه نمی داد این جوری غذا بخورم.
گفتم: « نه، ببخشید. من سیرم. »
💐در حالی که از گرسنگی و خستگی، نای حرکت نداشتم. حاجی که بعداً فهمیدم حاج محمد است، با محبت خاصی گفت: « پسرم، بخور. »
ظرف غذا را که تا ته خوردم و یک نوشابه پپسی که در شهر دیده بودم را سر کشیدم.
#ازچیزی_نمی_ترسیدم
#حاج_قاسم
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
💐دختر جوانی با سر برهنه و موهای کاملا بلند در پیادهرو در حال حرکت بود که در آن روزها یک امر طبیعی بود.
در پیاده رو یک پاسبان شهربانی به او جسارتی کرد.
این عمل زشت او در روز عاشورا مرا برآشفته کرد. بدون توجه به عواقب آن؛ تصمیم به برخورد با او گرفتم.
💐پاسبان شهربانی به سمت دوستش رفت که پاسبان راهنمایی بود و در چهار راه جنب شهربانی مستقر بود.
به سرعت با دوستم از پله های هتل پایین آمدم. آن قدر عصبانی بودم که عواقب این حمله برایم هیچ اهمیتی نداشت.
💐دو پلیس مشغول گفت و گو با هم شدند. برق آسا به آن ها رسیدم. با چند ضربه کاراته او را نقش بر زمین کردم. خون از بینی هایش فوران زد!
پلیس راهنمایی سوت زد. چون نزدیک شهربانی بود، دو پاسبان به سمت ما دویدند.
💐با همان سرعت فرار کردم و به ساختمان هتل پناه بردم. زیر یکی از تخت ها دراز کشیدم. تعداد زیادی پاسبان به هتل هجوم آوردند.
قریب دو ساعت همه جا را گشتند؛ اما نتوانستند مرا پیدا کنند. بعد از هتل خارج شدم و به سمت خانه مان حرکت کردم.
زدن پاسبان شهربانی مغرورم کرده بود.
حالا دیگر از چیزی نمی ترسیدم.
#ازچیزی_نمی_ترسیدم
#حاج_قاسم
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@ maghar98
.
💐افسری بود به نام آذری نسب گفت: « بیا تو. اتفاقاً گواهینامه ات رو خمینی امضا کرده است، تحویل بگیری. »
من از طعنه او خیلی متوجه چیزی نشدم. مرا به داخل اتاقی هدایت کردند.
💐دو نفر درجه دار دیگر هم وارد شدند و شروع به دادن فحش های رکیک کردند. من در محاصره آن ها قرار داشتم و هیچ راه گریزی نبود.
آن ها با سیلی و لگد و ناسزای غیر قابل بیان می گفتند: « تو شب ها می روی دیوارنویسی می کنی؟! »
💐 آنقدر مرا زدند که بی حال روی زمین افتادم. از بینی و صورتم خون جاری بود.
یکی از آنها با پوتین روی شکمم ایستاد و آن چنان ضربه ای به شکمم زد که احساس کردم همه احشای درونم نابود شد.
💐به رغم ورزشکار بودنم و تمرینات سختی در ورزش کاراته و زورخانه می کردم.
توانم تمام شد و بیهوش شدم.
وقتی که به هوش آمدم، در اتاق بسته بود و من محبوس در آن بودم.
#ازچیزی_نمی_ترسیدم
#حاج_قاسم
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
لیست دوم کتابهایی که در پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی در یکسال اخیر معرفی شده.
#در_کمین_گل_سرخ
#عزیز
#راض_بابا
#قصه_شال
#خاطرات_مرضیه_حدیدچی #دبّاغ
#شهر_خدا
#دختر_شینا
#مربای_گل_محمدی
#بانوی_چشمه
#حاء_سین_نون
#حنانه_شو
#علی_از_زبان_علی (ع)
#رابطه_عبد_و_مولا
#گل_دقیقه_نود
#به_وقت_بودن
#بازگشت
#نیمه_پنهان_مکران
#داستان_سیستان
#به_مجنون_گفتم_زنده_بمان
#فهیمه
#فواره_گنجشک_ها
#پسران_دوزخ_فرزندان_قابیل
#کتاب_نرگس
#اقیانوس_دمشق
#دعبل_و_زلفا
#خواب_باران
#چغک
#چی_شد_چادری_شدم
#خون_دلی_که_لعل_شد
#نان_سالهای_جنگ
#هنوز_سالم_است
#فاطمه_علی_است
#ساجی
#کابوس_بیداری
#مادر_شمشادها
#کیمیاگر
#زیباترین_عید_زیباترین_جشن
#تاب_طناب_دار
#ملاصالح
#الی_الحبیب
#توضیح_الرسائل_کربلا
#امام_سجاد_سرچشمه_کمالات_انسانی
#کاش_برگردی
#محمد_مثل_گل_بود
#بچه_مثبت_مدرسه
#پنجره_های_تشنه
#علمدار
#فرشته_ای_در_برهوت
#گریه_های_مسیح
#حسین_از_زبان_حسین (ع)
#تنها_گریه_کن
#امام_رئوف
#مربع_های_قرمز
#کمی_دیرتر
#ارتداد
#تولد_در_توکیو
#سه_دقیقه_در_قیامت
#دختر_شینا
#من_زندگی_موسیقی
#حسین_پسر_غلامحسین
#حاج_قاسم
#بابا_رجب
#چای_خوش_عطر_پیرمرد
#شنود
#باغ_خرمالو
#راض_بابا
#مهاجر_سرزمین_آفتاب
#آبنبات_هل_دار
#از_سیادت_تا_وزارت
#از_سیادت_تا_وزارت
#حاج_قاسم2
#عباس_دست_طلا
#تَن_تَن_و_سندباد
#یاس_در_آتش
#بفرمایید_بهشت
#عشق_و_دیگر_هیچ
#سالهای_بنفش
#دم_عشق_دمشق
#از_چیزی_نمی_ترسیدم
#دخیل_عشق
#عارفانه
#پنجره_های_در_به_در
#کاهن_معبد_جینجا
#راز_نگین_سرخ
#زمانی_برای_بزرگ_شدن
#چشم_روشنی
#آبنبات_دارچینی
#خاطرات_سفیر
#یادت_باشد
#آقا_سلیمان_میشود_من_بخوابم
#یک_روز_بعد_از_حیرانی
#شهر_خدا
#خداحافظ_سالار
#یوما
#آفتاب_غریب
#جاذبه_و_دافعه_علی(ع)
#کوچه_نقاشها
#انتخابات_تَکرار_یاتَغییر
#جاده_یوتیوب
#کتاب_دکل
#سیاه_صورت
#عبدالمهدی
#لینالونا
#زخم_داوود
#خیابان_204
#با_بابا
#پوتین_قرمزها
#میر_و_علمدار
#امیر_من
#شبیه_مریم
#سر_بر_خاک_دهکده
#علمدار
#شهربانو
#ادموند
#بی_قرار
#زمانی_برای_بزرگ_شدن
#تاب_طناب_دار
#همسایه_های_خانم_جان
#وقتی_مهتاب_گم_شد
#دختران_هم_شهید_می_شوند
#حاج_قاسمی_که_من_می_شناسم
#کتاب_ر
#در_جستجوی_ثریا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 سخنان کمتر شنیده شده حاج قاسم سلیمانی در جمع خلبانان و کارکنان پروازی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
🔹 حاج قاسم سلیمانی: اون چیزی که به عنوان حماسهی خلبانان در سوریه اتفاق افتاد با حماسهی مجاهدین در زمین برابری میکرد.
◇ یک خلبان ندیدم رد بکند یا تمرد از رفتن بکند یا شانه از این مسئولیت خالی بکند...
#حاج_قاسم
@shahid_seyed_mahdy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار حاجیزاده؛ آماده باشید تا به #صهیونیستها بفهمانید ریختن خون مهمان در خانه ما چه عقوبتی دارد.
ما هنوز داغدار #شهادت #حاج_قاسم در غربتیم ...
@shahid_seyed_mahdy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عزاداری #حاج_قاسم سلیمانی در حرم حضرت رقیه (سلام الله علیها)
#شهادت_حضرت_رقیه
@shahid_seyed_mahdy
⭕️ شهید #حاج_قاسم_سلیمانی :
دخترم آنها را (شهدا را) الگو بگیر مهمترین شادی آنها عفت و حجاب است.
📝 دست نوشته ی #حاج_قاسم بر کتاب سربلند.
@shahid_seyed_mahdy
🔴نشسته بودم کنار سید مقاومت (نصرالله). به خودم اجازه دادم و پرسیدم: «سیدنا، آقای ما! بعد از امام زمان (عج) و حضرت آیت الله خامنه ای، چه کسی در دل شماست؟ چه کسی را خیلی دوست دارید؟»
🔹لبخندی زیبا روی لبهای سید نقش بست و گفت: «تا حالا کسی چنین سؤالی از من نپرسیده بود، حاج قاسم سلیمانی.» و بعد ادامه داد: «اتفاقا دو سه روز پیش بعد از نماز صبح به فکر فرو رفتم. به ذهنم آمد اگر ملکالموت، حضرت عزرائیل از من سوال کند که باید یا روح تو را بگیرم یا روح حاج قاسم را، کدام را بگیرم؟ بدون درنگ میگویم روح من را بگیرد. چون میدانم حاج قاسم برای حضرت آقا وزنهی سنگینی است. #حاج_قاسم برای ما و جبهه مقاومت خیلی زحمت کشیده است.»
با این که خودش نصرالله بود، اما حاضر بود پیشمرگ حاج قاسم شود.
✍️ حجت الاسلام هاشم الحیدری، معاون حشدالشعبی عراق
@shahid_seyed_mahdy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.👇👇👇
شهید #حاج_قاسم سلیمانی: من با تجربه میگویم این را؛ میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد، در خود فرصتها نیست.
اما شرطش این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم.
@shahid_seyed_mahdy
دختر سوری نوشته:
«ای شوالیهی ایرانی! در این لحظه که تروریستها به پشت شهرها رسیدند و وحشت همهجا را گرفته، اگر بگویند جانت را بده تا #حاج_قاسم برگردد لحظهای درنگ نخواهم کرد!»😭😭😭
#سردار_بیتکرار
🇮🇷شهیدانه
@shahid_seyed_mahdy