eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
156 دنبال‌کننده
468 عکس
263 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
کد خبر ۹۷۱۳۶۲تاریخ انتشار: ۰۹:۲۲ - ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ - 02 June 2024 صفحه نخست» یک چهره - یک روایت امکان ثبت نام زهره الهیان؛ راهی که اعظم طالقانی و زهرا شجاعی گشودند. در دوره‌های قبل امکان ثبت نام برای همه بود ولی در این دوره ابتدا مدارک را بررسی می‌کنند و بعد اجازۀ ثبت نام می‌دهند تا در نهایت شورای نگهبان مصادیق رجال و مدیر و مدبر را تعیین کند. عصر ایران؛ مهرداد خدیر- هر چند احتمال تأیید صلاحیت و معرفی خانم زهرۀ الهیان کاندیدای اصول‌گرا و ثبت نام شدۀ انتخابات پیش روی ریاست جمهوری در حد صفر است (چرا که شورای نگهبان او را در زمرۀ رجال به شمار نخواهد آورد) اما همین که ثبت‌نام شده یعنی کلمۀ «رجل» در قانون اساسی به معنی مرد نیست یا نمی‌تواند باشد یا قرار بوده باشد و حالا روی‌شان نمی‌شود بگویند هست. طی سه روز اول گذشته (10 و 11 و 12 خرداد و بدون احتساب امروز‌) 72 مرد و 8 زن به ستاد انتخابات وزارت کشور مراجعه کردند اما تنها 17 نفر امکان ثبت نام یافته‌اند و یکی از این 17 نفر خانم زهرۀ الهیان نمایندۀ پیشین مجلس شورای اسلامی است. مادام که خانم الهیان ثبت نام نکرده بود این ذهنیت وجود داشت که آن 7 خانم (در سه روز اول) به خاطر زن بودن، شرایط ثبت نام نداشته‌اند اما حالا باید از اهتمام مستمر خانم اعظم طالقانی نماینده دورهٔ اول مجلس شورای اسلامی و فرزند آیت‌الله طالقانی و در سال‌های اخیر مرحوم خانم زهرا شجاعی یاد کرد که نه برای ریاست جمهوری که با این هدف ثبت نام می‌کردند که شورای نگهبان پاسخ دهد مراد از رجال در قانون اساسی مردان‌اند یا شخصیت‌های برجسته سیاسی اعم از زن و مرد. نویسنده این سطور 9 سال قبل به بهانه درگذشت آیت‌الله شیخ ابوالقاسم خزعلی خاطره‌ای شخصی از یگانه دیدار و گفت‌و‌گوی نزدیک با او را که به بهانهٔ غیر سیاسی و در خانه‌اش دست داد روایت کرده که گفته بود از جانب مراجع برجسته تقلید و درباره قانون اساسی در سال ۵۸ سه پیام محرمانه برای امام برد و این که سه دغدغه دارند. اول این که مذهب رسمی در قانون اساسی قید شود. دوم قید مرد بودن و سوم ابهام در قرار دادن دین زرتشت در کنار دو دین ابراهیمی یهود و مسیحیت در حالی که زرتشتیان در زمره ادیان ابراهیمی نیستند و مخالفت ضمنی با نام بردن از زرتشتیان. آقای خزعلی می‌گفت امام درباره اولی بی‌درنگ گفت: حتما قید می‌شود. آقایان نگران نباشند. درباره قید مرد بودن تاملی کردند و مشخص بود هم ملاحظهٔ مراجع را دارند و هم بانوان را خاصه به خاطر مشارکت فعال در انقلاب. بعد گفتند این مورد را به آقای بهشتی (‌نایب رییس و اداره کننده اصلی جلسات مذاکرات مجلس قانون اساسی) بسپارید. نوبت به سومی که رسید گفتند: از خانه‌شان بروند؟! بنا بر این کلمه رجال احتمالا با تدبیر دکتر بهشتی به عمد مبهم باقی گذاشته شد تا به مخالفان کاندیداتوری زنان بگویند نوشته‌ایم رجال و به موافقان بگویند رجال زنان را هم دربرمی‌گیرد. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌ریاست زنان در نهضت+نظام اسلامی مسئله امکان و وزارت در نظام را در مبحث «چالش‌های امام در تشکیل نظام» مورد بررسی قرار خواهیم داد ان‌شاءالله. و اینکه مخالفتی نداشتند ولیکن به احترام نظرات متکی به برخی برخی از تقلید، موافقت خود را هم اعلام نفرمودند! آیة‌الله هم در ، بجای واژه «» از کلمه «» استفاده کردند تا تصریح به مخالفت نکرده باشند و چنین ابهامی باید در وقت خودش، توسط قانون اساسی، شفاف و تبیین گردد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴ خرداد ۱۴۰۳ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۳۹): کدام ، بهتر است؟ ❌ اصول‌‌طلب ❌ اصلاح‌‌گرا ❌ اعتدالیهیچکدام😳🙄🤔 گره‌گشایی از کلاف‌های سر در گم اصولیون، اصلاحیون و اعتدالیون! (بخش۰۲): 👌هر کسی که درک صحیحی از «نهضت+نظام اسلامی» و به تعبیر امام خامنه‌ای؛ ، نداشته باشد، قطعاً در فهم «اصول‌گرای اصلاح‌طلب»، گمراه خواهد شد. (امام خامنه‌ای در بیانیه : «انقلاب اسلامی پس از ، به رکود و خموشی دچار نشده و نمی‌شود و میان «جوشش انقلابی» و «نظم سیاسی و اجتماعی»، تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریه «نظام انقلابی» تا أبد دفاع می‌کند.» ۱۳۹۷) 👌 وقتی باشد، پارادوکسیکال و دارای تضاد نیست. هر کسی که میان و ، تضاد و ناسازگاری ببیند، قاعدتاً بین «اصول‌گرایی» و «اصلاح‌طلبی» هم تضاد و ناسازگاری می‌بیند و بالعکس یعنی هر کسی که میان «اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی» هم تضاد و ناسازگاری ببیند، قطعاً بین «نهضت اسلامی» و «نظام اسلامی» هم، ناسازگاری و تضاد خواهد دید. بنابراین بی‌ارزش قلمداد کردن «اصول‌گرایی+اصلاح‌طلبی»، خط بطلان کشیدن بر «نهضت+نظام اسلامی» است که هم فرآیند را تباه می‌سازد و هم أبَرفرآورده را ضایع می‌کند. انقلاب اسلامی؛ امری ابدی یا موقت؟ 👌علت اینکه افرادی از قبیل؛ شیخ و شیخ ، «انقلاب و نهضت» را از «نظام و نهاد»، جدا کرده و به می‌چسبند و امر مستمر انقلاب را موقت می‌پندارند و در واقع شعار شعورمند «خدایا خدایا تا از محافظت بفرما» ایران را به سخره می‌گیرند و «انقلاب اسلامی آسمانی» را همانند سایر «انقلابات بشری زمینی» جهانیان، جلوه می‌دهند در اینست که را قرین صرفاً می‌پندارند که لابد هیچ و و اصولی در آن نیست!! 👌مقام معظم رهبری، «نهضت+نظام اسلامی» را تعبیر به فرمودند ولیکن در منویات معظم‌له این عبارت متصف به اسلامیت هم است فلذا عبارت کامل‌تر؛ «نظام انقلابی اسلامی» است. اما بنده ترجیح داده و می‌دهم که بجای این عبارت سه کلمه‌ای از عبارت دو کلمه‌ای استفاده بکنم و هر جا که در مقالات و محاورات خود این اصطلاح را به کار برده و می‌برم، دقیقاً منظورم؛ ترکیب مفاهیم ثلاثه؛ «انقلاب+نظام+اسلام» است. زیرا با حذف اسلامیت و ولایت، عبارت نظام انقلابی، اصالت خود را از دست می‌دهد و تبدیل به عبارت متضاد و مضحکی می‌شود. 👌در مقدمه هم بر این مطلب، تصریح شده است که: «ویژگی بنیادی این انقلاب نسبت به دیگر نهضت‏های ایران در سده اخیر، مکتبی و اسلامی بودن آن است» و در ادامه این مقدمه، به بیان علت مکتبی و اسلامی نامیدن نهضت+نظام پرداخته است. همچنانکه در اصل دوم خود، این مطلب را توسعه می‌دهد: «جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ایمان به:...» البته عدول و انحراف امثال هاشمی و خاتمی و روحانی از این مطلب بدیهی و قانونی، از همان زمانی شروع شد که افرادی و تمامیت‌خواهی مثل در مقابل و مقیدینی به اصول حکمرانی مثل و ، صف‌آرایی کردند و بودن عیار سنجش انقلابی و غیرانقلابی بود. نیروهای ارزشی و بر اساس نصّ صریح قانون اساسی، «مکتبی و اسلامی» بودن را اصول خود قرار داده بودند و انحصارطلب‌های فرافکن، از این جوهره نهضت و نظام، عدول کرده بودند که بعد‌ها خود را اصلاح‌طلب نامیدند! و حال آنکه «نهضت+نظام منهای مکتب و اسلام»، مطلبی نبود و نیست که بطلبد و اشخاصی همانند و (ثم الامثل فالامثل)، پای کار آن بیایند و تا آخر بایستند! 👈 فلذا «تقسیم‌بندی شش نامزد به اصولگرا و اصلاح‌طلب» از این منظری که توضیح داده شد، «یک غلط فاحش و فریبنده» نیست. دو) دومین خاستگاه منطقی و اصالت مطلب خطیر «اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی»، به مسئله‌ای حاکمیتی در نهضت+نظام اسلامی برمی‌گردد. البته این ریشه، بعد از تشکیل جمهوری اسلامی و استقرار نهادهای حاکمیتی، ضرورت خود را عیان ساخت و متأسفانه تاکنون بخوبی بیان نشده است! و آنرا نمی‌توان یک ریشه عمیق تلقی کرد و بلکه یک پدیده تحمیلی است. این مسئله، طفیلی جواب غلط به مسئله اولیه بود وگرنه فی‌نفسه نباید به وجود می‌آمد و نباید عرض اندام می‌کرد. ولیکن چون انحرافی در تفکیک نظام از نهضت، توسط سران نظام (نه رهبری) رخ داد، این پدیده هم برای خود جا باز کرد و بر گرده ملت نشست! یعنی نظام بریده از نهضت اما حاکم بر ملت، گرفتار این چالش عجیب گشت ولیکن، مسئله‌ای است که جواب مکفی می‌خواهد! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۳ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 انتخاب با قرعه‌کشی! (بخش۱۲): قیمت ملت ایران؛ ارزان یا گران؟! 👌 هر انسانی، قیمتی دارد!‼️ 💝 نرخ شما چیست/کیست؟!! «قِيمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ» ⁉️ ارزش انسان به چیست؟ علامه محمدتقی جعفری مي‌گفتند: «برخي از جامعه‌شناسان برتر دنيا در دانمارک جمع شده بودند تا پيرامون موضوع مهمي به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضوع اين بود: «ارزش واقعي انسان به چيست؟» برای سنجش ارزش بسياري از موجودات، معيار خاصي داريم. مثلا معيار ارزش طلا به وزن و عيار آن است. معيار ارزش بنزين به مقدار و کيفيت آن است. معيار ارزش پول پشتوانه آن است؛ اما معيار ارزش انسان‌ها در چيست؟ هر کدام از جامعه‌شناسان، سخناني گفته و معيارهاي خاصي ارايه دادند. هنگامي که نوبت به بنده رسيد، گفتم: اگر مي‌خواهيد بدانيد يک انسان چقدر ارزش دارد، ببينيد به چه چيزي علاقه دارد و به چه چيزي عشق می‌ورزد. کسي که عشقش يک آپارتمان دو طبقه است، در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است. کسي که عشقش ماشينش است، ارزشش به همان ميزان است. اما کسي که عشقش خدای متعال است، ارزشش به اندازه خداست. علامه فرمودند: من اين مطلب را گفتم و پايين آمدم. وقتي جامعه‌شناسان سخنان من را شنيدند، براي چند دقيقه روی پای خود ايستادند و کف زدند. هنگامي که تشويق آن‌ها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزيزان، اين کلام از من نبود، بلکه از شخصي به نام علی (عليه‌السلام) است. آن حضرت در نهج‌البلاغه مي فرمايند: «قِيمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ»؛ «ارزش هر انساني به اندازه چيزی است که دوست می‌دارد (آن را خوب می‌داند)». وقتي اين کلام را گفتم، دوباره به نشانه احترام به وجود مقدس اميرالمؤمنين علي (عليه‌السلام) از جا بلند شدند.» 🌐 انتخابات ریاست جمهوری؛ «سنجش عیار و قیمت ایرانیان» به برگزاری انتخابات ناگهانی ۱۴۰۳ چند روزی بیش باقی نمانده است و هفته آینده، بر آشکار خواهد شد. اگرچه ما مبحث قرعه‌کشی برای گزینش یک نفر از شش نفر نامزد دوره چهاردهم ریاست‌ جمهوری را پیش کشیده‌ایم ولیکن واقعیت اینست که قیمت آن‌ها چندان هم یکسان نیست! تمامی فرشتگان الهی هم در حال نظارت هستند. فلذا جای آن دارد که برای (در منظر دنیا و آخرت)، با همدیگر چانه‌زنی نموده و یکدیگر را به قیمت بالاتر توصیه بکنیم. و اما ادامه مبحث آخرین فراز بخش ۱۱: مسعود بوی خون می‌دهد! ... در گرایش انسان‌ها به همدیگر، ، حرف اول را می‌زند. چنانکه می‌گوید: «السنخیة علّة الانضمام» پیوستن دو نفر و چند نفر و یک جریان به همدیگر ناشی از آن‌هاست. کسانی که را احاطه کرده‌اند، لابد با او سنخیتی و حس مشترکی دارند. آن سنخیت چیست؟ و کدامست؟ برآورد این مطلب، بنده را به یاد گفته فرشتگان خدا می‌اندازد که به خدا جواب دادند: «... أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدمآء»؟! ⁉️ آیا می‌خواهی در زمین (ایران)، جانشینی (رئیس‌جمهوری) قرار بدهی که؛ فساد کند و خون بریزد؟! العیاذ بالله نمی‌خواهم بگویم که نامزد معرفی‌شده از سوی ، در صدد و است ولیکن با توجه به آن‌هایی که او را احاطه کرده و وی را بالا می‌برند، می‌توان احساس کرد که این معرکه، و فساد و تباهی می‌دهد! همچنانکه خواندن پزشکیان، آن صحنه‌ای را تداعی می‌کند که عده‌ای از مبارزین علیه رژیم ستم‌شاهی (تعدادی از سران به دامن ) در نجف به محضر رسیدند و چنان از خطبه‌های این کتاب شریف بر امام خواندند و تفسیرهایی کردند که امام و مخاطبین گمان کردند اگر این‌ها هستند، پس ما چه‌کاره‌ایم؟!! نمی‌دانم چرا در آستانه محرم امسال، بوی خون می‌دهد!! همان بویی که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ به مشام می‌رسید و فتنه‌ای که و آن‌ها که او را احاطه کرده بودند، برپا کردند. ولیکن این‌بار، شاخ‌های کرگدن‌های ویران‌گر بلندتر شده و دندان‌های کروکودیل‌های غارت‌گر تیزتر! تیزتر از آن که پزشکیان بتواند آن‌ها را مهار نماید! اغتشاش‌جوهای ز.ز.آ. و تجزیه‌طلب‌های وطن‌فروش و یتیم‌های و سایر جهانی، دل به سپرده‌اند تا به ایران، چوب حراج بزنند. آیا عربده‌های زمختی بنام ظریف (که شهر به شهر طنین انداخته است)، دردهای زایمان این نیست؟! به و نفوذی‌های دشمنان، با این بهانه که من نیاز به دارم، هیچ‌گونه وجاهت شرعی، عرفی، وجدانی، اخلاقی و قانونی ندارد و صرفاً یک است. اگر ایمانی باشد به آیه «ما کنت متخذ المضلین عضدا»! ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۳ 🆔کانال@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 نیرنگی بنام گفتمان رئیس جمهور طبق و ساختار ؛ تعیین بایدها و نبایدهای اجرائی کشور بر عهده در و نظام و نحوه تحقق و اجرای مصوبات آن بر عهده بوده و موظف به ، و است تا اگر بویژه و حتی خود مرتکب یا و یا شدند، از شوند از جمله رئیس جمهور که می‌تواند با اعلام توسط مجلس، از ، اخراج گردد. ولیکن سال‌ها و دوره‌هاست که بر خلاف این و در خلاء ترک فعل قانون اساسی، به افتاده است! زیاده‌خواهی‌های کلیه رؤسای پیشین جمهوری، متأسفانه تبدیل به رویه‌ای گشته است که اگر تعدیل و بلکه متوقف نشود، فاتحه جمهوری اسلامی ایران، خوانده است! 👌 این غلط از زمانی شد که مبتکر گفتمانی بنام شد! و حال آنکه سازندگی یکی از ضرورت‌های نهضت+نظام اسلامی بود و هست و خواهد بود که سرآغاز نهضتی آن هم برای اقامه بود. تبدیل امور راهبردی نهضت+نظام به گفتمان ریاست جمهوری در ظاهر، امر خوشایندی است ولیکن تیشه به ریشه قانون اساسی است. زیرا به قوه مجریه، جای‌گاهی تقنینی می‌بخشد! که نوعی دور زدن ساختار تفکیکی نظام است. 👌 این در هم دنبال شد با این تفاوت که عنوان گفتمان به (و البته آزادی افسارگسیخته!) تغییر یافت! تأکید خاتمی بر خود تا آن‌جا پیش رفت که در کسب مجلس برای وزرای ضعیف و بلکه نامتجانس با نهضت+نظام، به این استدلال غلط روی آورد که ملت بخاطر گفتمان خاص او وی را بر کرسی نشانده‌اند و مجلس هم باید تسلیم شود و بلکه دنباله‌رو گفتمان او گردد! مجلس هم که متأسفانه فاقد اندیشمندانی و جوهره‌ای از «در رأس امور بودن» بود، کوتاه آمد و به برای ، رأی اعتماد داد (که البته کمترین رأی اعتماد بود ولیکن نشانه تسلیم شدن مجلس به بدعت غلطی بود که هاشمی پایه‌گذاری کرد!) 👌 این در هم تکرار شد با این تفاوت که وی یکی دیگر از اهداف و اصول مسلم «نهضت+نظام اسلامی» یعنی را جایگزین شعار نمود و بدینگونه به سنت غلط تاراج سلیقه‌ای اهداف و آرمان‌های گفتمان انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، تداوم بخشید! در حالی که آزادی و عدالت (توأم با معنویت و ) از گفتمان‌های بنیادی و بوده است و در نهضت+نظام هم از جای‌گاه رفیعی برخوردار بود و امام خامنه‌ای هم در دیدار دولت مشانژاد (در اولین بعد از روی کار آمدن مشانژاد) به بیان تناسبات عدالت، آزادی و معنویت پرداختند. 👌 تنها دولتی بود که بجای مصادره نهضت+نظام اسلامی به نفع گفتمان منتخب ، روی روش‌های اجرایی قوانین، تأکید کرد و شعار سر داد که به مفهوم اتخاذ تدبیر امیدوارانه برای اجرای بود. اگرچه وی هم از همان اول دچار زنگ‌زدگی شد و فقط دنبال سوراخی بنام افتاد که هنوز هم روشن نشده بالاخره کدام قفل را باز کرد؟! و تنها امیدآفرینی دولت وی هم همین بود که بنظر می‌رسید، قوه مجریه بر سر عقل آمده و به جای‌گاه واقعی خود که صرفاً مجری بودن است پی برده و هیچ ضرورتی ندارد، یکی از اهداف نهضت+نظام اسلامی را دست‌مایه توجیه و خود نماید. 👌 هم بنظرم اساساً مجالی پیدا نکرد که وارد این رویه غلط بشود. زیرا آ.رئیسی بدنبال تحقق برنامه حداقل پنج ساله خود برای در بود و هیچ‌گونه تمایلی برای تقبل ریاست قوه مجریه نداشت و وقتی هم که بر او شد و وارد بزرگترین قوه ملی کشور گردید، به چیزی بجز تکمیل شبانه‌روزی و نتاخت و اعتنایی به نکرد. یعنی همان چیزی که قانون و ملت از قوه مجریه انتظار و مطالبه دارند. 👌 حال رسیده‌ایم به (پزشکیان؟!) که از دهان ظریف نمی‌افتد! آنهم بدون اینکه معلوم و شفاف شود که این ، دقیقاً چیست؟ و کدامست؟ و چه تناسبی با نهضت+نظام اسلامی دارد؟! صد رحمت به که لااقل یکی از اهداف و آرمان‌های نهضت+نظام را مصادره می‌کرد ولو با تفسیر اعوجاجی که در عمل رخ می‌داد ولیکن در این دوره، هیچی به هیچی!! و حداقل بر بنده (بعنوان کسی که به این مسائل حساسیت داشته و دارم) هنوز روشن نیست که این گفتمان (در تراز !!!) چیست؟! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۸ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 دولت سالمند؛ فرصت یا تهدید؟ (۳) بنابراین، اولین قربانی ترجیح بر ، سستی و اضمحلال دولت است که آشفتگی و پریشانی امور و از پیامدهای آن است و لذا تهدید بزرگی به شمار می‌رود. ولیکن خود کرده را تدبیر چیست؟! و از ماست که بر ماست! به هر حال ، ترجیح دادند چنین بلیّه‌ای را به جان بخرند و در فرآیند نیل به ، ایجاد اختلال نمایند! و حال آنکه مجید، فرمان داده است که «لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه» و این بنیان‌گذار نهضت+نظام اسلامی است که مکرراً در مدح جوانی و‌ ذم پیری، داد سخن دارد که بعنوان نمونه فقط دو نوشته کوتاه از ایشان را مورد اشاره قرار می‌دهم: در جایی نوشته است: «...تا در دست تو است کوشش کن در و در و در و که هزاران جوان که به نزدیک‌ترند، موفق می‌شوند و یک پیر موفق نمی‌شود. قید و بندها و اگر در جوانی غفلت از آنها شود، هر روز که از عمر بگذرد، ریشه‌دارتر و قوی‌تر می‌شوند.» در وصیت خویش به مرحوم احمدآقا نوشته‌اند: «پسرم! اکنون با تو که جوانی صحبت می‌کنم باید توجه کنی که برای جوانان، آسان‌تر و و سریع‌تر می‌تواند باشد. در ، هواهای نفسانی و و و خود بزرگ‌بینی بسیار افزون‌تر از است. لطیف است و انعطاف‌پذیر و آن‌قدر که در پیران و است در جوانان نیست. می‌تواند به آسانی نسبی، خود را از شر رها سازد و به گرایش پیدا کند. در و آن‌قدر که جوانان تحت تاثیر واقع می‌شوند. نمی‌شوند.» مشکل و بلکه معضل پیری، علاوه بر باطن (ریشه‌دارتر بودن و و شهوات و و مبارزات و امثالهم بودن)، معمولاً در ظاهر هم، مشمئز کننده است. در حالی‌که شاهد حضور یک فرد کهن‌سال (که کنترلی بر اعضای بدن خود ندارد)، بر منصب (که آبرویی برای هیئت حاکمه آمریکا در جهان باقی نگذاشته)، بودند و در عین‌حال به بر مصدر نشاندن کهن‌سال، اقبال نشان دادند! و حال آنکه، متناسب با بالاتر رفتن سن و سال ریاست بزرگ‌ترین ، سالمندی او بیش از پیش، فرساینده خصائلی است که یک باید در طی حداقل ۴ سال، داشته باشد و از خود بروز بدهد بویژه خصلت . بنده حقیر در بخش دوم سلسله یادداشت‌هایی با عنوان انتخاب با قرعه‌کشی (مورخه ۱۴۰۳/۳/۲۷) آورده بودم که: ✅ نخستین ویژگی هر شخصی در جای‌گاه ؛ این است که دارای بالاترین معدل ، و در باشد. 👌 خیلی‌ها در مسائل و امور ممکنست؛ 👈 دانا باشند اما دلسوز و دلیر نباشند. 👈 دلسوز باشند اما دانا و دلیر نباشند. 👈 دلیر باشند اما دلسوز و دانا نباشند. 👈 دانا و دلسوز باشند اما دلیر نباشند. 👈 دانا و دلیر باشند اما دلسوز نباشند. 👈 دلسوز و دلیر باشند اما دانا نباشند. 👌 اگر «دانا و دلسوز و دلیر» باشند، دیندار و دین‌مدار هم هستند! 👌 هر نامزدی که ۳ خصلت از ۴ ویژگی مذکور یا بلکه ۲ ویژگی از ۴ صفت مذکور و یا حتی ۱ رکن از ۴ رکن مذکور را نداشته باشد یا کم‌رنگ و بی‌رمق داشته باشد مستحق استقرار در جای‌گاه نیست. 🤲 «دانا و دلسوز و دلیر دین‌دار»م آرزوست.» دلیری یکی از ارکان اصلی است که متناسب با افزایش سن، (نسبت به دلسوزی و دانائی و دین‌داری) روند کاهشی سریع‌تری پیدا می‌کند و زودتر از آنچه که تصور می‌رود، مضمحل می‌گردد. در گزارشی راجع به مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی، قریب به دو ماه قبل از دور دوم انتخابات ریاست جمهوری (مورخه ۱۴۰۳/۲/۲۲) نیز نوشته بودم: «در هر حال، برای همه راه‌یافتگان به ، آرزوی توفیقات روزافزون دارم و ان‌شاءالله بتوانند با حفظ و توسعه «دانایی+دلسوزی+دلیری دین‌دارانه» خود بصورت حداکثری در خدمت به «نهضت+نظام اسلامی»، «ملت ایران+امت اسلام» و «مستضعفین عالم+دین خدا»، موفق و مؤید باشند و السلام» به عبارتی؛ فزایندگی سالمندی، معمولاً ورطه سقوط خصلت دلیری است که برای دولت‌مردان نهضت+نظام اسلامی (بویژه مجریانی که شبانه‌روز باید در تکاپوی تردد در جای جای ایران و جهان باشند)، سمّ مهلک است. و بدترین عارضه کم‌توانی ، رشد است و أنگَل‌ستان شدن ایران! زیرا که «آقاها» (دولتمردان)، کمبودهای اجرائی خود را ناچاراً به معتمدین خود می‌سپارند که معمولاً فرزندان‌شان هستند! و... خلایق هرچه لایق!سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۲۲ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲هم‌اندیشی 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۴۲): ایران فدای اسلام اسلام فدای ایران بازرگان (نخست‌وزیر موقت انتقال قدرت از رژیم ستم‌شاهی به جمهوری اسلامی ایران) به علت و اعتماد به آمریکا () در صدد انحلال نهادهای انقلابی (مجلس خبرگان رهبری، کمیته‌های مردمی انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی و..‌.) برآمد که با مقابله قاطع ، شکست خورد و پس از لو رفتن ارتباطات مخفیانه دولت وی با آمریکایی‌ها (که اسناد آن در آمریکا بدست انقلابیون افتاد) ناچار به استعفاء گشت. مهندس بازرگان و دوستانش در با اختلافات جدی داشتند و این را وی در مصاحبه با به صراحت می‌گوید: «از نقطه نظر سیاسی، روابط ما [بازرگان و امام] مشکل است، بسیار مشکل. بیشتر کارهای ما با اختلاف نظر و جنگ لفظی همراه است.»! مهندس بازرگان علت این اختلاف را در جزوه منتشر شده از طرف ، پس از استعفاء بیان می‌کند: «اختلاف من با بر سر و بود. یعنی امام همه چیز از جمله ایران را برای اسلام می‌خواست و من اسلام را برای ایران می‌خواستم.»! آری! وی در زمان حیات امام آشکارا به آن‌حضرت، دروغ بسته و تهمت زد و نوشت: «امام ایران و همه‌چیز را برای اسلام می‌خواهد!» سخنرانی امام با تعابیری عجیب، پاسخی به این اتهامات بود ولیکن این سخنرانی، موعظه‌ای آینده‌نگرانه هم به در بر داشت. و اما بررسی این دو مطلب مغفول ... ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۳ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
♦️توهین به مرز ایران تقصیر شومن هایی چون «ثابتی» نیست، بزرگترهای «اصولگرایش» مقصر هستند/ پدرم نگفت مرگ بر مرزی که برای حفظش، نمی توانم درست نفس بکشم عصر ایران در گزارشی به انتشار یادداشت یک فرزند شهید البته به صورت «امضا محفوظ» در خصوص امیرحسین ثابتی، نماینده تهران در مجلس پرداخته و نوشته است: 🔹پدرم که به جبهه می رفت نگفت مرگ بر این مرزی که با فلانی‌ها هموطن هستیم. فلانی‌هایی که آن روزها خودشان را مجاهدین خلق می‌نامیدند و خلق، آنان را منافق خطاب می‌کرد؛ پدرم ایران را دوست داشت 🔹دیروز که دیدم امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس شورای اسلامی وقیحانه توئیت کرده که مرگ بر مرزی که عراقچی و ظریف در آن به دنیا آمده‌اند، ابتدا باور نکردم و گفتم شاید از آن توئیت‌های فیکی باشد که پسمانده‌های رجوی در شبکه‌های اجتماعی استفراغش کرده‌اند اما پرس و جو که کردم دنیا دور سرم چرخید: وای خدای من! چگونه یک ایرانی می‌تواند به مرزهای میهنش مرگ بفرستد! آن هم کسی که خود را نماینده مردم همین سرزمین می‌داند! 🔹تقصیر شومنی چون ثابتی نیست که بالاترین هنرش مجری گری تلویزیون و سفر به قطر بود برای دیدن بازی های جام جهانی؛ تقصیر بزرگترهای "به اصطلاح اصولگرا"یش هست که جوان خام و هدرگویی چون او را در غیاب مردم توی لیست گذاشتند و در کم رمق ترین انتخابات تاریخ پارلمانی جمهوری اسلامی با رأیی نازل به مجلس فرستادند. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 دشمنان امیرحسین؛ دشمنان ایران. ثابتی، لیاقت ریاست جمهوری را هم دارد نویسنده این متن هر قدر هم که کودن و غرق در باشد بعید است مفاهیم عبارات را درنیابد ولیکن از شدت کینه به و و لجاجت بر گستاخی و گزافه‌گویی، وارونه‌نمایی می‌کند و خود را به نفهمی می‌زند تا مخاطبین خود را که احمق می‌پندارد، استحمار نماید! (اگرچه بعضی‌ها معتقدند که مدعیان اصلاح‌طلبی از سران مثلاً باسواد آن گرفته تا پیاده‌نظام بی‌سواد کف خیابانی آن، چنان جلبک‌مغز هستند که اساساً اهل تفکر نیستند و لذا براحتی همه‌چیز را وارونه می‌بینند!) ثابتی نوشته بود: «مرگ بر آن مرز و معیاری که مرا به خاطر به دنیا آمدن در سرزمینی که در آن عراقچی و ظریف و روحانی و بنی‌صدر و... به دنیا آمده‌اند آشنا با آن‌ها میداند اما شیرمردان را چون چند کیلومتر آنطرف‌تر به دنیا آمده‌اند غریبه با من حساب می‌کند. » اگرچه به ترجمه شده ولیکن ترجمه مفهومی و دقیق‌تر آن، است. یعنی ، تنها معیار حب و بغض آدمیان و عالمیان است! این طرف میله، دوست است و شایسته محبت و آنطرف میله، دشمن است و سزامند نفرت! چنین تفکر شیطانی هرگز بمفهوم نیست و ۱۸۰ درجه در مقابل تفکر الهی و دیانت محمدی(ص) است. این عبارت ثابتی را باید با طلا نوشت و با قاب نقره‌ای در انظار عموم جهانیان آویخت. ثابتی ننوشته «مرگ بر مرز ایران» بلکه مرگ را برای «مرز و معیاری» خواسته که متکی بر «ناسیونالیسم ضد امت واحده» اسلام است. عبارت آقای ثابتی، عین آموزه‌های اصیل اسلام و ناشی از تربیت صحیح دینی و انقلابی اوست و بالتبع حمله به عبارت وی در واقع حمله به اصل تفکر و دیانت اسلام و انقلاب اسلامی است. حال اگر بلاتشبیه، (ع) فرموده بودند: «مرگ بر آن معیاری که مرا بخاطر به دنیا آمدن در عربستانی که معاویه و یزید و ابن‌زیاد و ابن‌سعد و شمر و حرمله و... به دنیا آمده‌اند، با این عرب‌ها یگانه می‌داند اما شیرمردان ایرانی فارس و ترک و کرد و لر و افغانی و... را که چند کیلومتر آنطرف‌تر به دنیا آمده‌اند، بیگانه با من می‌پندارد.»، آیا (العیاذبالله) سخن گزافه‌ای گفته بودند؟! هیهات! مهاجمین به جناب ثابتی (در طیف گسترده و متنوعی از صهاینه، منافقین متواری، منافقین لو نرفته، مدعیان اصلاح‌طلبی و مدعیان اصول‌گرایی از نوع قالیبافی و حدادی و رفسنجانی و فریدونی!)، همان تفاله‌های پسمانده از تفکرات تهی‌فکر هستند که در زمان حیات هم به آن‌حضرت، آشکارا تهمت می‌زدند! درود خدا بر که خار چشم دشمنان و نفوذی‌های رذل و کثیف آن‌ها شده است. اگرچه از همان زمانی هم که بعنوان مجری_کارشناس، رسواگر انواع منحرفینی بود که کارنامه و برنامه‌ای بجز خیانت به نداشتند. فقط امیدوارم «لومة لائم»ین بی‌بنیاد خودفروخته به شیاطین جنی و انسی در وی مؤثر نیافتند و مقاومت جانانه‌ای از خود بروز دهد تا در دوره پانزدهم به برسد. زیرا او ریاست جمهوری اسلامی ایران را هم دارد و باید آنرا هم پیدا کند ان‌شاءالله ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۲ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 🏴‍☠👿برای ایران؛ همان ..‌.!😈🏴‍☠ 👌 پزشکیان؛ همان شعار دروغین (نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران!!!) است. 👌 پزشکیان؛ همان است. 👌شعار for iran؛ همان و و تفاله‌های رذل و جنایتکار است. 👌؛ همان است. 👌برای‌ایران ؛ همان جاسوس وصل به عضو CIA آمریکاست. 👌«برایایران»ِ امروز؛ همان دیروز به است 👈توضیح👉 👈پ.ن.: 👌 می‌گن؛ نمی‌خوایم، عوض می‌شه! 👌هم‌صدائی مدعیان با مدعیان ؛ همان غریو خرکی ... آی خر برفت است. 👌آری! این غلط‌ها همان غلط‌هاست! 🚾 استخدام ! تنها (و البته الزامی و ) در این ! این ؛ چاقو زدن کشنده و حداقل؛ لگد زدن براندازانه به (این (ص) و حاصل ) و مدافعین آن و لااقل راهزنانه است. 👈ضمناً عالیجناب پزشکیان به نمایندگی (و و مسبوق به سابقه با) فرمودند: ⚔«قدرت و توان نظامی [نیروهای مسلح و ] باید برای [ضدیت با] مردم و [نظام]برای‌ایران، به کار گرفته شود»! سیدمحمدحسینی(منتظر) ۰۳/۰۶/۲۰ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 💠 اتفاقاتی که روی داد در وقتی (مهلتی) که داده نشد! و در 👈بیانات👉 در طی حدود ربع قرن (از واقعه ۷۸ تهران؟)، کلیدواژه‌هایی بودند برای جریانی که بصورت سال‌افزون، تعبیر میدانی یافته است. یعنی دوشادوش ریزش‌ها، شاهد رویش‌ها هم بوده‌ایم ولیکن بازخورد اجتماعی ریزش‌ها، حاکی از تلفات چشمگیر و بلکه وحشتناک دشمنان بوده است. بنده وقتی از کسی که از سرشناس‌های حداقل دو تا ۱۵ سال در ریاست و این ملک و ملت بوده است، 👈چنین اراجیفی را می‌شنوم،👉 احساس می‌کنم که بحران ما بیش از صرفاً ریزش چنین کوتوله‌هایی و بازخوردهایی از جنس بی‌تفاوتی و بلکه مأیوس گشتن میلیون‌ها ایرانی است و آن، پوسیدگی درونی نظامی است که آن (با تمام فراز و نشیب‌های آن)، معمولاً امیدبخش و بلکه آرامش‌بخش بود و حال آنکه پوچ بوده است! موضوع مطلبم اتفاقات مثبت محیرالعقولی نیست که در این سه تا ۱۵ سال به برکت «نهضت+نظام اسلامی» رخ داده و حال توسط چنین عناصر کوته‌فکری نادیده گرفته و بلکه انکار می‌شود و حتی موضوع مطلبم «وقت»ی و مهلتی نیست که از رژیم دست‌نشانده اجانب، مطالبه کرد و هرگز به او و یاران شهیدش داده نشد و هنوز هم داده نمی‌شود. بلکه اینست که چرا به صاحبان چنین افکار مسمومی، عنایت و اعتماد شد؟! ⁉️و اساساً چرا نظام و رزمندگان آن، باید شرمنده و آن‌هایی شود که عاری از حداقل‌های و فهم حتی بدیهیات بوده و هستند؟!! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۲۳ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 یاد ایامی (بخش ۲) 👈بخش قبلی👉 قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران (قسمت اول): به محض اسلامی در ۱۳۵۷/۱۱/۲۲ بنده همانند هزاران نفر انقلابی دیگر در اندیشه ایران به جهان بودم تا اینکه در تاریخ ۱۳۵۸/۵/۵ (اقامه اولین تهران به امامت آیة‌الله ) بمناسبتی که در پیام قبلی اشاره کردم، تصمیم خود را گرفتم که از طریق تولید فیلم‌های سینمایی به این مبادرت بورزم. ولیکن قبل از آنکه موفق بشوم، رخ داد و لذا را رها کرده و داوطلبانه عازم جبهه‌های شدم. بنده قبل از رفتن به سراغ ، در صدد تشکیل یک نهاد خصوصی بودم که با مشارکت - که بعداً تهیه‌کنندگی فیلم‌های زرد را دنبال کرد - و با همکاری وزارت و رهنمود شهیدان و ، «مرکز سینمایی فجر» را تأسیس کردم اما نامبرده عضو گروهک چپگرای در آمد و ناسازگاری نمود! البته وی هم اگرچه کارگردان اولین فیلم سینمایی پس از بود (با عنوان از داستانهای که به نظر هم رسیده بود) اما همانند بنده، نوجوانی ناپخته بود و لذا تحت تأثیر عموهای معلوم‌الحال خود! تهیه‌کننده بسوی ساحل، (قبل از فیلم بلمی بسوی ساحل)، سپاه پاسداران بود که حدود ۳۰۰٫۰۰۰ تومان هزینه کرده بود و فرمانده آن (برادر سلیمانی) به همین علت که «کل بودجه سال سپاه ری» را صرف آن فیلم نه چندان هنری کرده بود، توبیخ شده بود!) آشنائی بنده با ع.ع. بعد از درج مصاحبه با وی بود که باعث شد بروم سراغ شهر ری و نشانی خانه‌اش را از گرفتم و اولش گمان می‌کردم او یک سپاهی است! اما آشنایی او با من، با مطالعه «سناریوی نبرد تا آزادی» بنده با آن بود و او (که سینماآموخته پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود) پنداشت که بنده سینما را در سطح عالی‌تر و حرفه‌ای‌تری آموخته‌ام! (و حال آنکه بنده را از کتاب‌های خودآموز، یاد گرفتم!) تأثیرپذیری وی از حرفه‌ای بودن سناریوی بنده، باعث شد که با هم برویم دنبال سرمایه‌گذار و سراغ انواع اسپانسرها هم رفتیم و نهایتاً به این نتیجه رسیدیم که خودمان مؤسسه بزنیم که آنرا «مرکز سینمایی فجر» نامیدیم و... پدرش را خاطرم نیست چکاره بود اما او بیشتر گرفتار آفت عموهای خود و... بود. وی سه تا عمو داشت که بزرگ آن‌ها از اعضای بود و وسطی آن‌ها علیرغم آنکه اخراجی و نیز اخراجی مجله بود، با لباس سپاه مشغول سوءاستفاده‌های خود بود و کوچک آن‌ها نسبتاً انقلابی و سالم بود که با من همکاری داشت از پشت‌پرده‌های عبداله! همکاری من و ع.ع. (به دلیل بودن بنده و لااُبالی بودن او) به جایی نرسید و بعد از یکسال، به شکست انجامید! اما بهانه اصلی دعوای ما به ماجرای عجیب دیگری هم برمی‌گشت که بد نیست آنرا هم در اینجا بگویم! در نخستین انقلاب اسلامی ایران، « و » همچنان در پی تغییر و تحولات ساختاری و عنوانی خود بود! و الآن خاطرم نیست که «وزارت ارشاد ملی» در آن مقطع به «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» تغییر عنوان داده بود یا نه؟ ولیکن برپائی جشن نخستین سالگرد پیروزی ، موضوعیت یافته بود. اسلامی و بالتبع هم هنوز تشکیل نشده بود! و چنانکه در یادداشتی با عنوان 👈حرف‌های پزشکیان؛ نماد گیج‌فرهنگی ایرانیان👉 اشاره کردم، ما برای تأمین مخارج مرکز سینمایی فجر، سالن اصلی تهران را اجاره کرده بودیم و فیلم سینمایی را پخش می‌کردیم! در خلأ فعالیتی و بلکه در خلاء وجودی «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» و نیز «سازمان تبلیغات اسلامی» و «حوزه اندیشه و هنر اسلامی» و بالتبع سرگردانی و فقر انبوه هنرمندان و هنرپیشگانی که به خارج از کشور متواری یا در گوشه‌ای پنهان نشده بودند، «مرکز سینمایی فجر» (بعنوان نخستین NGO فرهنگی هنری) ما چراغ تابانی بود که توجه آن‌ها و بالتبع خواص را به خودش جلب کرده بود! البته دیگری هم در زمینه و فعال شده بودند که یکی از آن‌ها (بنیاد هنر در اسلام) بود که عمدتاً در عرصه واردات فیلم‌های سینمایی و دوبله آن‌ها فعالیت داشت. بنظرم اولین فیلمی که بنیاد مذکور وارد کرد و در سینماها به نمایش گذاشت، فیلم بود. بعد‌ها فیلم سینمایی صهیونیستی؛ (به کارگردانی و بازیگری در نقش ) هم توسط همان بنیاد صورت گرفت که تقریباً هر سال از رسانه ملی هم پخش شده و می‌شود! ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۴۳): 👈بخش قبلی👉 ایران فدای اسلام؟ اسلام فدای ایران؟ با ملاحظات مختلفی (از قبیل؛ رهبر تشکل بودن، اتصاف به داشتن، از سابقه مبارزاتی برخوردار بودن، استاد دانشگاه بودن، تحصیل‌کرده خارج بودن، روشنفکر بودن، مورد حمایت بودن و امثال‌هم) عاقله مردی می‌نمود که شاید بهترین گزینه در تراز نخست‌وزیری موقت (با رسالت انقلابی «ساماندهی نهضت در قالب نظام» با عنوان ) بود. فلذا با پیشنهاد علامه مطهری (که رئیس و از نظریه‌پردازان نظام بودند) شد نخست‌وزیر منتخب امام خمینی‌ره! ولیکن غافل از اینکه وی، چیزی نبود بجز ماری خوش‌خط‌خال! اگرچه بسیار بعید می‌دانم که امام راحلمان، شناختی از باطن وی نداشته است و بلکه بهتر از هر کسی او را می‌شناخت و تعمداً او‌ را گماشت! تا هویجی باشد برای چماقی که بر فرق غرب کوبیده شده بود و قرار بود بیشتر کوبیده شود! مسئله و را متعاقباً بیشتر توضیح خواهم داد. شاید گمان شود که (منصوب اما سرسپرده به آمریکا و نفوذی دشمنان!) در طول مدت نخست‌وزیری موقت خود، به علت غرب‌زدگی، صرفاً دو هدف شوم را دنبال نمود: ۱) تخریب کلیه دستاوردهای انقلابی امام خمینی در ساختار حکومتی-ولایی (اضمحلال یا استحاله مجلس ، کمیته‌های مردمی ، انقلاب اسلامی، و..‌.) که بعد‌ها توسط دنبال شد و وی توانست گام‌های بازرگان را تا حدودی تکمیل کرده و اهداف شوم او را به پیش ببرد! ۲) نفوذ دادن (اعضای منحرف و غرب‌زده و تروریست‌های رجوی) در ساختار حکومت جدیدی که در صدد تشکیل آن بود. ورود بیشترین خسارت بر ، از همین لحاظ بود که هنوز هم گرفتار آن هستیم! ولیکن بدتر از این‌ها تلاش او برای تحریف شخصیت و بود. وی بصورت شفاهی و کتبی، تحریف و دروغ بزرگی را ترویج داد مبنی بر اینکه؛ «امام؛ و همه‌چیز را برای می‌خواهد»! قبل از بیان این مسئله و اینکه چرا امام خمینی، دولت را به و «فرزندان عزیز»! او سپردند؟!، لازمست در همین‌جا اشاره‌ای به خسارت دوم بازرگان (نفوذ دادن دو دسته؛ ۱-منافقین، ۲-نهضتی‌ها به ) بکنم: قبل از تشکیل و حتی قبل از تشکیل ، امور اطلاعات و امنیت و جاسوسی و ضدجاسوسی ایران در نخست‌وزیری (عمدتاً بدست همان نفوذی‌ها) شکل گرفت که کشمیری‌ها و حجاریان‌ها و... نمونه‌های بارز آن جریان بودند. ⁉️پس از اتمام نخست‌وزیری بازرگان، آن نیروها کجا رفتند؟! آن‌ها به هواداری از پرداخته و به تضعیف و تخریب و شخصیتی و حتی فیزیکی اعضای ( و و...) پرداختند! حساسیت شخصی بنده به این قضایا از زمانی آغاز شد که در راستای انقلاب اسلامی به دنیا، مسیر «سناریستی فیلم و سریال» را برگزیدم و نخستین فیلمنامه خود را به «واحد فیلم و سریال سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» تحویل دادم و مراجعات مکرری هم برای پیگیری مطلب داشتم که نهایتاً به من گفتند: فیلمنامه شما به علت داشتن ، مردود شد! این ماجرا را در مقاله‌ای ۴ قسمتی با عنوان «قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران» به تفصیل مورد اشاره قرار دادم. بنده علیرغم آنکه در انتخابات بصورت تشکیلاتی از بنی‌صدر، کرده بودم، اما با همکاری ، «مرکز سینمایی فجر» را تأسیس کرده بودم تا فیلم سینمایی «نبرد تا آزادی» خود را بسازم برای و حال آن بخاطر بودن، مردود اعلام می‌شود که این مکتبی بودن، صفتی بود برای رجایی! البته عبارت در آن دوره، نماد مقابله با بود که بعد‌ها جای خود را به عناوین دیگری سپردند که آن دعوای قدیمی و بنیادی (انقلابیون و ضدانقلابیون)، هنوز هم با عبارات مشابهی ادامه دارد. در آن مقطع (و تا حدودی اینک نیز!)، هم (همانند ) به ریاست فاسد معدوم در سلطه نفوذی‌ها بود! بنابراین نهاد نخست‌وزیری، در کانون توجهات دقیق بنده قرار گرفت بویژه بعد از ترور و و اینکه آن شهیدان مکتبی تحت چه فشاری بودند تا اینکه با بمب‌گذاری نفوذی‌ها در ساختمان نخست‌وزیری به شهادت رسیدند! آن نفوذی‌ها چه کسانی بودند؟! از کجا دستور گرفتند؟! چرا سناریوی بنده را هم با همان اتهام، ترور کردند؟! با چه طیفی مواجهیم؟! ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
هم‌اکنون حرم (س) بدون برق و خاموش است 📌 بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا @fori_sarasari ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌تعامل طبیعت با رفتار انسان‌ها وقتی حرم بانوی چهارم ؛ زینب(س) خاموش شد، انرژی‌های ایرانی‌ها هم دچار اختلال شد! چرا؟! در یکی از گروه‌های ایتایی، یکی از کاربرها (احتمالاً در مقام انکار و تمسخر) از قول نقل کرد که: «گناه و فساد بسیار در جامعه، باعث آلودگی هوا و شرایط بحرانی کشور شده است»! بنده در جواب نوشتم: «بدون تردید تعاملی غیر قابل انکار بین طبیعتی که به فرمان است و رفتار انسان‌ها برقرار است، ولیکن توجیه آن‌ها برای عامه مردم با گفته‌های امثال صدیقی، قابل هضم نیست و شاید موجب استفراغ هم بشود!» به ۳ نمونه، اشاره می‌کنم: ۱) طوفان شن طبس آمریکایی‌ها در بی‌خبری ایرانی‌ها، با تعدادی پرنده نظامی وارد شدند تا ضمن نجات گروگان‌ها چند تا غلط اضافی دیگر هم مرتکب شوند! ، شن‌های درهم کوبنده آن‌ها را توصیف کردند. ۲) آتش‌فشان اروپا در طی همین ده بیست سال اخیر بود که اروپایی‌ها ورود هواپیماهای ایرانی به فرودگاه‌های اروپا را (با این بهانه که به علت تحریم‌ها فرسوده و خطرآفرین شده‌اند!) ممنوع کردند و لذا ۷۰ پرواز خود را لغو کرد. بلافاصله یکی از آتشفشان‌ها فعال شد و آنقدر ریزگرد در کشورهای اروپایی پراکند که باعث لغو ۷٫۰۰۰ پرواز اروپایی شد! ۳) زلزله ادلب و ترکیه باعث شد ، تحت‌الشعاع واقع شود! چرا؟! ✍حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۳۰ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏