بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 564
1* كفر در دنیا، سبب روسیاهى در آخرت است. «سیئت وجوه الّذین كفروا...»
2* زمین متشكّل از بخشهاى نفوذپذیر ونفوذناپذیر است. اگر تمام قسمتهاى آن نفوذناپذیر بود، آبى ذخیره نمىشد و اگر تمام زمین نفوذپذیر بود، زمین به صورت باتلاق در مىآمد.
3* در برابر كفّار، دو عامل ایمان و توكل وسیله نجات شماست. «آمنّا... توكّلنا»
4* ابتدا زیربناى اعتقادى خود را محكم كنید و بعد به تهدید دشمن بپردازید. «آمنّا... توكّلنا... فستعلمون...»
5* نقش قلم از نقش زبان، شمشیر، درهم و دینار، شهرت و فرزند بیشتر است. زیرا قلم تجربه قرنها را به هم منتقل مىكند و فرهنگ را رشد مىدهد. افراد را با قلم مىتوان خواب یا بیدار كرد. ملّتى را مىتوان با قلم، عزیز یا ذلیل كرد. قلم یك فریاد ساكت است. قلم سند رسمى است. قلم گزارشگر تاریخ است.
سوگند به قلم، نشانه فرهنگ و تمدن است. تكیه بر قلم، تكیه بر سند و استدلال است. رابطه با قلم رابطه با علم است. در میان تمام صداها، سه صدا امتیاز دارد: صداى قلم دانشمندان، صداى پاى مجاهدان و صداى چرخ ریسندگان. آرى، امّتى عزیز است كه علم و قدرت و اقتصادش پویا باشد و اگر امروز بخواهیم این سه صدا را نقل كنیم، باید بگوییم: صداى چاپخانه، توپخانه و كارخانه، یعنى قدرت فرهنگى، نظامى و اقتصادى.
قلمها و نوشتهها، حافظ علومند. در حدیث مىخوانیم: «قیّدوا العلم بالكتابةِ»(بحارالانوار، ج2، ص52.)
كسى به قلم و نوشته سوگند یاد مىكند كه در تمام عمرش یك سطر ننوشت: «لا تخطّه بیمینك»(عنكبوت، 48). به قول حافظ:
نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئلهآموز صد مدرّس شد
6* سوگند به قلم به جاى سوگند به بیان، تشویق سوادآموزى و مقام دانش پژوهى است. (مبارزه با بیسوادى و ترغیب به نوشتن و خواندن از برنامههاى اولویّت دار اسلام است.)(والقلم و ما یسطرون)
7* اگر از پاداش مردم چشم پوشى كنیم، به پاداش هاى پایدار الهى مىرسیم. «َلاجراً غیر ممنون»
8* آینده حقایق را روشن مىكند. «فستبصر و یبصرون»
9* نسبت گمراهى به دیگران و یا ادعاى هدایت براى خود كارساز نیست. خداوند است كه گمراه واقعى و هدایت یافته واقعى را مىشناسد. «هو اعلم بمن ضلّ عن سبیله و هو اعلم بالمهتدین»
10* براى نجات مردم، دشمن را با تمام ابعادش معرفى كنید.
11* آنچه مورد انتقاد است سازش از موضع ضعف است كه نامش مداهنه است ولى كوتاه آمدن از موضع قدرت كه نامش مداراست مانعى ندارد، نظیر پدرى كه به خاطر رعایت حال كودكش آهسته راه مىرود.
12* اخلاق نیكو همراه با دافعه و پرهیز از منحرفان است. «لعلى خلق عظیم فلا تطع المكذّبین» (آرى معناى حُسن خلق، سازش با افراد فاسد نیست.)
13* به سوگند مخالفان اعتبارى نیست و هر چه بیشتر سوگند خورند بى اعتبارتر است. «لا تطع كلّ حلاف»
14* از نقشههاى دشمن غافل نشوید. دشمنان تلاش مىكنند تا شما را به سازش بكشانند. «ودّوا لو تدهن...»
15* به دشمن امتیاز ندهید، حتّى اگر آنان با دادن امتیاز، چراغ سبز سازش را روشن كردند. «ودّوا لو تدهن...»
16* عقب نشینى از اصول، خواسته دشمن است. «ودّوا لو تدهن» (تسامح و تساهل نسبت به اصول ممنوع)
17* سازش با دشمن، به منزله اطاعت از اوست. و مراد از اطاعت نكردن، همان سازش نكردن است. «فلا تطع... ودّوا لو تدهن فیدهنون»
18* فرومایگى درونى و برخوردارى از امكانات بیرونى، دو عامل فتنه و فساد است. «مهین... ذا مال و بنین»
19* دارا بودن ثروت و نیرو كفّار نمىتواند دلیل سازش باشد. «لو تدهن... انكان ذا مال و بنین»
20* خط اول مخالفان انبیا، سرمایه داران بى درد هستند. «ذا مال و بنین ... قال اساطیر الاولین»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_564
#کفر
#زمین
#اعتقادی
#نقش_قلم
#سوگند
#پاداش
#آینده
#نسبت_گمراهی
#دشمن
#سازش
#اخلاق_نیکو
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 565
1* كیفر تحقیر كننده، تحقیر شدن است. «سنسمه على الخرطوم»
2* گناه، سبب محرومیّت است. امام باقر علیه السلام فرمود: «انّ الرجل لیذنب الذنب فیدرء عنه الرزق»(تفسیر نورالثقلین) مردى كه گناه مىكند، به همان میزان از رزق الهى محروم مىشود. چنانكه در روایت آمده است: گاهى انسان به خاطر گناه از نماز شب محروم مىگردد.(تفسیر مراغى)
3* آزمایش یكى از سنّتهاى الهى است. «انّابلوناكم كما بلونا»
4* طرحهایى كه به محروم كردن فقرا بینجامد ناكام است. «اقسموا...و لا یستثنون... فاصبحت كالصریم»
5* نیّت بد، اگر همراه با برنامهریزى و انجام اقدامات مقدماتى باشد، كیفر دارد. «و لا یستثنون... فاصبحت كالصریم»
6* حرص و بخل، سبب زیادت سرمایه و كامیابى نمىشود. «لا یستثنون... فاصبحت كالصریم»
7* رسیدگى به مساكین مستحب نیست، بلكه واجب است، زیرا خداوند به خاطر ترك مستحب كسى را كیفر نمىدهد.
8* رسیدگى به فقرا، مخصوص فقراى مؤمن نیست. در این ماجرا سخنى از ایمان و كفر فقیران نیست بلكه سخن از بخل و حرص بعضى و گرسنگى و فقر دیگران است.
9* در دعا و گفتگو با خداوند كلمه «ربّنا» را زیاد بكار ببریم. در این آیات چند بار این كلمه تكرار شده است. «ربّنا انّا كنّا ظالمین... عسى ربّنا ان یبدلنا... اِنّا الى ربّنا راغبون»
10* از فواید حوادث تلخ، بازگشت به خویشتن است. «فلما رأوها قالوا انّا لضالّون»
11* حرف حق را بگویید، گرچه در اقلیّت باشید. «قال اوسطهم الم اقل لكم...»
12* در تحلیل و بررسى ناگوارى ها به كوتاهىهاى خودمان اعتراف كنیم و خداوند را منزّه بدانیم. «سبحان ربّنا انّا كنّا ظالمین»
13* ندادن حق دیگران، ظلم به خویش و طغیان به دیگران است. «انّا كنّا ظالمین - انّا كنّا طاغین»
14* در برابر خداوند، به ضعف و زشتى عمل خود اعتراف بیشترى كنیم. «انّا كنّا ظالمین - انّا كنّا طاغین» (چنانكه علىعلیه السلام در دعاى كمیل مىگوید: «معتذراً نادماً، منكسراً مستقیلاً، مستغفراً منیباً مقراً مذعناً معترفاً»)
15* هیچ وقت براى بازگشت به خدا دیر نیست. «انّا الى ربّنا راغبون»
16* شكستن دل فقیر، كیفر دنیوى و اخروى دارد. «كذلك العذاب و لعذاب الآخرة»
17* كیفر و پاداش، بر اساس عدالت است. «افنجعل المسلمین كالمجرمین»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_565
#تحقیر
#گناه
#محرومیت
#آزمایش
#نیت
#بخل
#رسیدگی_به_فقرا
#دعا
#حرف_حق
#تحلیل
#بازگشت
#شکستن_دل
#کیفر
#پاداش
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 566
1* ذلّت قیامت فراگیر است. «ترهقهم ذلّة»
2* كسى كه خشوع انتخابى در برابر خدا را نپذیرد، در آن روز خشوع و ذلّت اجبارى را خواهد پذیرفت. «خاشعة... ترهقهم ذلّة»
3* تكذیب قرآن، كیفرى بس بزرگ دارد، زیرا خداوند مىفرماید: آنان را به من واگذار. «فذرنى و من یكذّب بهذا الحدیث»
4* زود قضاوت نكنید و هر رفاهى را نشانه سعادت ندانید. (حیوانات را به چراگاه مىبرند و آنها فربه مىشوند، ولى پایان كارشان كشتارگاه است.) «سنستدرجهم من حیث لا یعلمون»
5* خداوند در قرآن، حدود بیست مرتبه پیامبرش را به صبر دعوت كرده است زیرا ارشاد مردم صبر و مقاومت لازم دارد.
6* سؤال: مراد از «نعمت پروردگار» كه یونس دریافت كرد چه بود؟
پاسخ: هم نعمت مادى به او رو كرد، زیرا او غرق نشد و ماهى او را بلعید، در شكم ماهى زنده ماند و سپس او را بیرون آورد.
و هم نعمت معنوى كه توفیق عذرخواهى و پذیرش توبه او باشد، زیرا هیچ توبه و اطاعتى از انسان سر نمىزند مگر با توفیق الهى.
7* به طور طبیعى، مردم از عالم دینى كه هدف مادى داشته باشد فرار مىكنند. «فهم من مغرم مثقلون»
8* رهبر جامعه نباید در هیچ شرایطى امّت را رها كند. «لا تكن كصاحب الحوت»
9* به جاى آنكه افراد را به خاطر یك لغزش طرد كنیم، آنها را تدارك كنیم، ضعفها را برطرف و آنگاه به آنان مسئولیّت دهیم. «تداركه نعمة من ربّه... فاجتباه ربّه»
10* چشم زخم
پیامبر فرمود: «انّ العین حقّ و انّها تُدخل الجمل والثور التّنور» چشم زخم حق است و به قدرى كارساز است كه شتر و گاو را داخل تنور مىكند.(بحار الانوار، ج63، ص 17.)
چشم زخم لازم نیست از دشمن باشد. گاهى دوست از دوست خودش به خاطر داشتن كمالى تعجب مىكند و لذا در حدیث داریم كه اگر از دوست خود چیزى دیدید كه تعجب كردید، خدا را یاد كنید تا بلاى چشم زخم دفع شود و چه بسیارند كسانى كه به وسیله چشم زخم هلاك شده و جان دادهاند.(بحارالانوار، ج 95، ص 127)
البتّه حق بودن شورى چشم به این معنا نیست كه ما به بعضى افراد سوءظن داشته باشیم و آنان را متهم به چشم شورى كنیم. و یا كوتاهىهاى خودمان را در موارد مختلف بهحساب چشم زخم بگذاریم. در روایات مىخوانیم: صدقه، دعا، خواندن سورههاى ناس و فلق و امثال آن مىتواند مانع تأثیر چشم زخم شود.
11* كینه دشمن جدىست، باید به هوش بود. «و ان یكاد الّذین كفروا لیزلقونك»
12* لبه تیز حمله دشمن رهبرجامعه اسلامى است. «لیزلقونك»
13* چشم زخم یك واقعیّت است. «لیزلقونك بابصارهم»
14* قرآن، وسیله غفلت زدایى است. «ان هو الا ذكر»
15* قرآن، محدود به زمین و زمان خاصّى نیست، كتابى است جهانى و جاودانى براى همه ملتها. «ذكر للعالمین»
16* قیامت، روزى بس بزرگ و هولناك است. «الحاقّة ما الحاقّة»
17* تمام كیفرها در قیامت نیست، كیفر اقوامى در همین دنیاست. «فاهلكوا بالطّاغیة»
18* تكذیب، مقدّمه طغیان و طغیان، سبب نابودى است. «كذّبت... فاهلكوا بالطاغیة»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_566
#ذلت
#خشوع
#تکذیب_قرآن
#صبر
#عالم_دینی
#رهبر_جامعه
#لغزش
#چشم_زخم
#کینه
#دشمن
#غفلت_زدایی
#قرآن
#قیامت
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 567
1* زمخشرى، فخررازى، مراغى، قرطبى، از مفسّران اهل سنّت و شیخ طبرسى، ابوالفتوح رازى و علامه طباطبایى از مفسّران شیعه، روایاتى را نقل كردهاند كه بر اساس آن، «اُذن وادعیة» به حضرت علىعلیه السلام تطبیق شده است. و مفرد بودن كلمه «اُذُن» تأیید همین نكته است كه آن كه تمام حقایق را حفظ كرده یك گوش بیشتر نبوده است.
2* اطاعت از پیامبران، واجب و مخالفت آنان سبب نابودى است. «فعصوا رسول ربّهم فاخذناهم اخذة رابیة»
3* نافرمانى انبیا، كیفر دنیوى نیز دارد. «فعصوا... فاخذهم»
4* از حوادث تلخ باید عبرت گرفت. «لنجعلها لكم تذكرة»
5* حفظ آثار و تاریخ و كلمات یك ارزش است. «تعیها اذن واعیة»
6* شنیدنى ارزش دارد كه همراه با فهم و حفظ باشد. «تعیها اذن واعیة»
7* نفخ در صور، از امور حتمى است. «اذا نفخ فى الصور»
8* متلاشى شدن نظام موجود، از طریق صداى رعد آساست. «نفخ فى الصّور... فدكّتا»
9* زمین از مدار حركت خود خارج، كوهها از جایگاه خود كنده و در یك برخورد در هم كوبیده مىشوند. «و حملت الارض و الجبال فدكّتا»
10* فروپاشى كوهها با شدّت و سرعت خواهد بود. «دكّة واحدة»
11* واقعه مهم، قیامت است و هر واقعه دیگر نسبت به آن ناچیز است. «وقعت الواقعة»
12* تمام ابعاد پنهان شخصیّت انسان در قیامت به نمایش گذاشته مىشود و شخصیّت واقعى انسان، خوبىها و بدىها، افكار و انگیزهها، نقصها و كمالات، كشف و عرضه مىشود. «لا تخفى منكم خافیة»
13* در قیامت هم نعمت مادى است و هم روحى، راضى بودن انسان، نعمت روحى و بهشت برین نعمت مادى است.
14* در قیامت، پرونده عمل هر كس را در اختیارش مىگذارند. «اوتى كتابه»
15* خداوند در قیامت، بر اساس پرونده مكتوب و مستند، مردم را محاكمه و كیفر و پاداش مىدهد. «اوتى كتابه»
16* نه یقین، بلكه حتّى ظنّ و گمان به وقوع قیامت، مىتواند انسان را كنترل كند. «انّى ظننت انّى ملاق حسابیه»
17* قیامت، دوره برداشتِ دانههایى است كه در دنیا كاشته شده باشد. «بما اسلفتم فى الایّام الخالیة»
18* علاقه به كشف كمالات، امرى فطرى است وتا قیامت وجود دارد. «هاؤم اقرؤا كتابیه»
19* اگر ایمان به حساب و كتاب سبب تقوا و پرهیز از لذّتهاى حرام دنیوى و محرومیتهاى موقّت مىشود، در عوض زندگى در بهشت، كاملاً رضایت بخش خواهد بود. «فى عیشة راضیة فى جنّة عالیة»
20* امام صادقعلیه السلام فرمود: اگر یك حلقه از آن زنجیرى كه دوزخیان را با آن به بند مىكشند، بر دنیا نهاده شود، دنیا از شدّت حرارت، ذوب مىشود.( تفسیر نورالثقلین)
21* گرفتن و بستن و كشاندن و به دوزخ پرتاب كردن، بیانگر نهایت حقارت و ذلت دوزخیان است. «خذوه فغلّوه... صلّوه... فاسلكوه»
22* ثروت و قدرت، در قیامت كارآیى ندارد. «ما اغنى عنّى مالیه هلك عنّى سلطانیة»
23* ثروتاندوزى در دنیا، سبب حسرت در قیامت است. «ما اغنى عنّى مالیه»
24* كیفر دستهایى كه در دنیا براى هرگونه فساد و ستم باز بود، غل و زنجیر قیامت است. «فغلّوه»
25* انسانى كه در قلبش نور معرفت خدا و در عملش، خدمت به مردم نباشد، بهتر كه بسوزد. «لا یؤمن... و لا یحضّ»
26* توجه به گرسنگان، در كنار ایمان به خدا مطرح است. «لا یؤمن... و لایحضّ»
27* بر فرض كه خود، توان كمك نداشته باشیم، باید دیگران را براى كمك به گرسنگان تشویق كنیم. «و لا یحضّ على طعام المسكین»
28* رسیدگى به فقرا شرط ندارد كه فقیر، مؤمن باشد. «و لا یحضّ على طعام المسكین»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_567
#حضرت_علی_علیه_السلام
#اطاعت_از_پیامبران
#عبرت
#حفظ_آثار
#فهم
#قیامت
#حساب
#کفر
#بخل
#ثروت
#قدرت
#توجه_به_گرسنگان
#رسیدگی_به_فقرا
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 568
1* كیفر در قیامت با گناهان متناسب است. كسى كه در دنیا براى مسكین سوز ندارد، در آخرت دوست دلسوزى ندارد. «فلیس له الیوم هاهنا حمیم» و كسى كه در دنیا به كسى طعام نداد، در آن روز با طعام شكنجه مىشود.
2* دوزخیان، نه از نظر روحى در رفاه هستند «لیس له الیوم ههنا حمیم» و نه از نظر جسمى. «و لا طعام الاّ من غسلین»
3* ایمان نیاوردن به خداى بزرگ و بى تفاوتى نسبت به گرسنگان، خطایى نابخشودنى است. «لا یأكله الا الخاطئون»
4* مبلّغ، توقّع ایمان آوردن تمام یا اكثریّت مردم را نداشته باشد. «قلیلاً ما تؤمنون»
5* ایمان به تنهایى كافى نیست، ذكر هم لازم است. ممكن است ایمان باشد ولى انسان غافل باشد. «قلیلاً ما تؤمنون... قلیلاً ما تذكّرون»
6* به خاطر عدم پذیرش اكثریّت، از گفتن سخن حق صرف نظر نكنید. «لقول رسول كریم... قلیلاً ما تؤمنون»
7* در آیات قبل خداوند از پیامبرش بهترین دفاع را كرد ولى در عین حال در این آیه تهدید هم مىكند كه اگر سخنى به ناحق به خدا نسبت دهد، شاه رگ او با قدرت قطع شود.
8* دفاع از حق، مهمتر از شخص است. براى مصونیّت وحى، حتّى جان بهترین افراد را مىگیریم. «لو تقوّل... لاخذنا...»
9* براى حفظ حدود و حریم قرآن، قاطعانه باید سخن گفت. «لاخذنا منه بالیمین»
10* گناهان بزرگ، كیفر بزرگ دارد. «لاخذنا منه... ثمّ لقطعنا...»
11* هر چیز كه ارزش بیشترى دارد باید حراست از آن شدیدتر باشد. «تنزیل من ربّ العالمین... لو تقوّل... لاخذنا... لقطعنا...»
12* قهر خداوند نسبت به كسانى كه حریم وحى را بشكنند، نابودى است. «لقطعنا منه الوتین»
13* تأثیر قرآن روى متقین جدى و قطعى است. «و انّه لتذكرة للمتّقین»
14* شرط پند پذیرى، روحیه تقواست. «لتذكرة للمتّقین»
15* در برابر موضعگیرىهاى مكذّبین، در پناه یاد خدا به راه خود ادامه بده. «فسبّح باسم ربّك العظیم»
16* تسبیح خداوند در راستاى تربیت انسان است. «فسبّح باسم ربّك العظیم»
17* مرحوم علامه امینىقدس سره در كتاب شریف الغدیر(الغدیر، ج1، ص 239 تا 246) نام سى نفر از بزرگان مفسّرین و محدّثین، از قرن سوم هجرى تا قرن چهاردهم را نقل كرده كه گفتهاند: شأن نزول آیه «سأل سائل» مربوط به شخصى مىباشد كه به پیغمبر گفت: نصب امیرالمؤمنین به خلافت در روز غدیر از طرف خودت بود یا از طرف خدا؟! ما را به حج و روزه و زكات فرمان دادى و ما قبول كردیم، امّا راضى نشدى، تا آن كه پسر عموى خودت را بر ما حاكم كردى! سپس گفت: «اللّهم اِن كان هذا هو الحقّ من عندك فامطر علینا حجارة من السماء»(2) خدایا اگر این امر حق است از آسمان سنگى بباران (تا نابود شویم و شاهد چنین روزى نباشیم). سنگى فرود آمد و او نابود شد و این آیه نازل شد. «سأل سائل بعذاب واقع»
18* حدود بیست مرتبه خداوند پیامبرش را در قرآن به صبر دعوت كرده است، آن هم صبر جمیل، كه در آن جزع و فزع و سخنان ناروا نباشد. البتّه خطاب صبر به پیامبر است، ولى امت نیز باید صبر داشته باشند.
19* حتّى پیامبر، نیازمند توصیه به صبر و پایدارى هستند. «فاصبر صبراً جمیلاً»
20* كسى كه قیامت را نزدیك ببیند، در برابر مشكلات صبر و پایدارى مىكند. «فاصبر... نراه قریباً»
21* به دوستىها و روابط گرم دنیوى دل نبندید كه در آخرت به كار نیاید. «لا یسئل حمیم حمیماً»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_568
#کیفر
#دوزخیان
#ایمان
#مبلغ
#اکثریت
#سخن_حق
#دفاع_از_حق
#حفظ_حدود_و_حریم_قرآن
#گناهان
#قهر_خداوند
#پندپذیری
#تربیت
#خلافت
#امیرالمومنین
#صبر
#قیامت
#دوستی
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 569
1* مجرم در قیامت سه آرزو مىكند:
الف) با خاك یكسان شود. «لو تُسوّى بهم الارض»(نساء، 42)
ب) از اعمالش دور شود. «امداً بعیداً»(آل عمران، 30)
ج) با فدیه دادن رها شود. «یوم یودّ المجرم لو یفتدى...»
2* مجرم براى فدیه دادن و نجات یافتن، فرد یا گروهى را انتخاب نمىكند، بلكه مىگوید: همه را بگیرید و مرا آزاد كنید؛ فرزند، همسر، برادر، فامیل و همه مردم زمین. (كلمات با حرف واو عطف شده نه با حرف «اَوْ»)
در آن روز، عاطفه فرزندى، غیرت همسرى، محبّت برادرى و حمایت فامیلى و آشنایى مردمى همه فدا مىشود، ولى چه سود؟!
3* بر اساس این آیات، عوامل دوزخى شدن چهار چیز است: فرد در ظاهر به حق پشت مىكند: «ادبر» در قلب تنفّر دارد و روى بر مىتابد: «تولّى» ثروت اندوزى مىكند: «جمع» و به دیگران نمىدهد. «فاوعى»
4* مراقب باشیم كه در دنیا به خاطر رفاه همسر و فرزندان و جلب رضایت دوستان و خویشان، خود را دوزخى نكنیم. زیرا در آن روز هیچ یك از آنها به داد ما نمىرسند و به درد ما نمىخورند. «لو یفتدى... ببنیه و صاحبته و اخیه»
5* بر اساس روایات، بهترین عمل آن است كه تداوم داشته باشد.(تفسیر نورالثقلین) «الّذین هم على صلاتهم دائمون»
6* انسان بسیار كم ظرفیّت است، با تماس با سختى فریاد مىزند و بخل مىورزد. «مسّه... مسّه»
7* راه نجات از اخلاق ناپسند، مداومت به نماز است. «خلق هلوعاً... الاّ المصلّین»
8* طبع مادّى انسان به سوى حرص و بخل میل دارد و نماز و یاد خدا آن را مهار مىكند. «انّ الانسان خلق هلوعاً... الاّ المصلّین»
9* انسان بدون نماز مضطرب است. «جزوعاً... منوعاً... الاّ المصلّین»
10* در نهج البلاغه مىخوانیم: «انّ اللّه سبحانه فرض فى اموال الاغنیاء اقوات الفقراء فما جاع فقیر الاّ بما متّع به غنىّ و اللّه تعالى سائلهم عن ذلك»(نهجالبلاغه، حكمت 328) همانا خداوند قوت فقرا را در اموال اغنیا قرار داده است و هیچ گرسنهاى نیست مگر آن كه ثروتمندى از حقّ او بهرهبردارى مىكند و خداوند از آنان بازخواست خواهد كرد.
11* حضرت علىعلیه السلام به فرزندش مىفرماید: آن گونه از خدا خوف داشته باش كه اگر تمام خوبىها را داشته باشى، احتمال بده از تو نپذیرند و آن گونه امید داشته باش كه اگر تمام بدىهاى مردم زمین را داشته باشى، احتمال بده تو را ببخشند.(تفسیر نمونه)
12* نماز و رسیدگى به محرومان، پیوند ناگسستنى دارند. «الاّ المصلّین... حقّ معلوم للسائل و المحروم»
13* انفاق، تعدیل كننده روحیه حرص و بخل است. «خلق هلوعا... جمع فاوعى... فى اموالهم حقّ معلوم»
14* مؤمن و نمازگزار واقعى، خود را مالك همه دارایىهاى خود نمىداند و سهمى از آن را حق دیگران مىداند. «فى اموالهم حقّ معلوم»
15* نیازمندان، در اموال توانگران حق دارند و شریكند.«حقّ معلوم للسائل والمحروم»
16* در فقرزدایى تنها به ظاهر افراد ننگرید، گروهى از محرومان صورت خود را با سیلى سرخ نگه مىدارند و سؤال نمىكنند. «و المحروم»
17* نیازمندى، شرط دریافت است، مؤمن باشد یا نباشد. «للسائل و المحروم»
18* دینِ جامع آن است كه هم به مسائل اجتماعى توجّه كند، «حقّ معلوم للسائل و المحروم» و هم به مسائل اعتقادى. «الّذین یصدّقون بیوم الدّین»
19* اسلام، دینى فطرى است. هم باید غرائز از راه درست ارضا شود و هم جلوى فحشا و منكر گرفته شود. «الّذین هم لفروجهم حافظون... الاّ على ازواجهم»
20* اسلام با طرد غریزه جنسى، مخالف است. «الاّ على ازواجهم»
21* خطر، همیشه در كمین است: خطر انحراف و سوء عاقبت و بدون توبه مردن، خطر پذیرفته نشدن اعمال، خطر حبط اعمال، و... «و الّذین هم من عذاب ربّهم مشفقون»
22* ارضاى غریزه جنسى از راههاى حرام، نوعى تجاوزگرى است. «فمن ابتغى وراء ذلك فاولئك هم العادون»
23* سكوت آگاهان، جرم و گواهى به حق، نشانه ایمان است. «بشهاداتهم قائمون»
24* آغاز و پایان تمام كمالات، توجّه به نماز است. در آغاز فرمود: «الّذین هم على صلاتهم دائمون» و در پایان نیز مىفرماید: «و الّذین هم على صلاتهم یحافظون»
25* علم غیر از ایمان است، منافقان نسبت به پیامبرصلى الله علیه وآله شناخت داشتند ولى تسلیم او نبودند و لذا لقب كافر در مورد آنان به كار رفته است.
26* چه بسا دشمن براى گرفتن اخبار و تصمیمات مؤمنان، در اطراف آنان حضور یابند. «فمال الّذین كفروا... عن الیمین و عن الشمال عزین»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_569
#مجرم
#قیامت
#عوامل_دوزخی_شدن
#بهترین_عمل
#راه_نجات_از_اخلاق_ناپسند
#بخل
#مضطرب
#فقرا
#اغنیا
#خوف
#امید
#نماز
#محرومان
#مومن
#دارایی
#فقرزدایی
#شرط_دریافت_کمک
#دین
#اسلام
#غریزه_جنسی
#آگاهان
#دشمن
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)