eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
📷تصویر: سال۱۳۱۶ش، فرزندان آیت‌الله شاه آبادی؛ از چپ: نصرالله شاه آبادی، نورالله شاه آبادی، مهدی شاه آبادی (شهید)، حسین شاه آبادی، فخرالدین مطیعا و نورالدین مطیعا (نوه‌های آیت‌الله شاه آبادی و پسران مرحوم ) ✨مرحوم آیت‌الله در بیان خاطرات دوران کودکی، پدرش را چنین توصیف می‌کند: «در دوران کودکی بسیار اهل شیطنت بودیم و چون تعدادمان زیاد بود، همین مزید بر علت بود. به یاد دارم بعد از ظهرهای تابستان مرحوم پدر ما را مجبور می‌کردند که در سرداب بخوابیم ولی ما با حیله‌های مختلف ایشان را خواب میکردیم و مشغول بازی می‌شدیم... ☘تابستانها ایشان برای اینکه ما داخل کوچه نرویم وسایلی را تهیه کرده و داخل زیر زمین قرار داده بودند. برای مثال مدتی ابزار نجاری آورده بودند تا ما مشغول نجاری شویم. یا مدتی برای ما معلم خط گرفته بودند که ما خط یاد بگیریم... 🤲 گاهی اوقات ما را جمع می‌کردند و وضو می‌گرفتیم، در مقابل قبله می‌ایستادیم و «استغفر الله ربی و اتوب الیه» می‌گفتیم. بعد پدر و مادر دعا میکردند که «خدایا ما را بیامرز»، و ما هم آمین می‌گفتیم. علت این توبه‌ها هم این بود که ما بچه‌ها گاهی با هم دعوا میکردیم و برای همین پدر و مادر به ما می‌گفتند که باید از خدا معذرت خواهی کنیم.» 📚حدیث نصر ص۲۹۲_۲۹۵ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
🔻آیت الله اعرافی در مدرسه علمیه مروی تهران: حداقل ثلث منابع شیعه میراث امام صادق(ع) است ◻️ آیت الله مهدوی کنی در ادوار زندگی ویژگی «آخوندی» را حفظ کرد ایشان عالمی فرزانه و انقلابی، مدیری توانا و دانشمندی بزرگ و کاملاً اجتماعی بود که در همه ادوار زندگی خویش، ویژگی آخوندی، هدایتگری، راهبری و ارتباط با مردم را حفظ کرد. 🔹گفتنی است، در این مراسم از کتاب «فیضیه تهران»؛ دانشنامه مفاخر و علمای حوزه علیمه مروی در طول ۲۰۰ ساله تاریخ معاصر رونمایی شد. مراسم هفتمین سالگرد رحلت آیت الله مهدوی کنی(ره) بصورت زنده از خبرگزاری حوزه پخش شد. https://hawzahnews.com/xbnLL
✍ روز گذشته کتاب «فیضیه تهران» با حضور جمعی از طلاب، اساتید و مدیران عالی حوزه و با سخنرانی حضرت آیت‌الله اعرافی مدیر حوزه‌های علمیه سراسر کشور در مسجد رونمایی شد. 📖 در ۵۹۲ صفحه به بیان شرح حال بیش از ۱۵۰ تن از مفاخر مدرسه مروی و سپهسالار قدیم می‌پردازد. باتوجه به محوریت مدرسه مروی در حوزه تهران در ۲۰۰ سال گذشته، بیان شرح حال مفاخر آن به نحوی تبیین زندگینامه جمعی از علمای تهران است که در دو قرن گذشته در آن به فعالیت علمی و خدمات اجتماعی پرداخته‌اند. از طرف دیگر از آنجا که متولیان این مدرسه، طبق وقفنامه باید از اعلم علمای دارالخلافه می‌بودند، بیان زندگینامه آنها به نحوی بیان تاریخ معاصر تهران و ایران است. چراکه بعضی از این شخصیت‌ها عبارتند از: مرحوم ، قهرمان لغو و مبارزه با شکل‌گیری در ایران، و ، مجتهدی که در خط مقدم مبارزه با یا همان تنباکو قرار داشت. به علاوه متولیان و اساتید این مدرسه در جریان مشروطیت و همگام با نهضت امام خمینی مجاهدت‌های فراوانی داشتند که در این کتاب بیان شده است. 📚نگارش کتاب فیضیه تهران برمبنای تاریخ وفات این شخصیت‌ها است (نه بر اساس حروف الفبا)، تا کتاب سیر تاریخی خود را حفظ کرده و مخاطب را با خط تحولات اجتماعی و سیاسی و دگرگونی فضای علمی حوزه آشنا سازد. فیضیه تهران به پژوهش و نگارش ، با حمایت معاونت پژوهش حوزه علمیه مروی و با مقدمه تولیت معظم مدرسه حضرت توسط انتشارات منتشر گردید. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت ۲۹ مهر سالگرد رحلت ✍ آیت‌الله مهدوی کنی از نوادر روزگار ما بودند. در چرایی این ادعا باید به شخصیت ذو ابعاد ایشان اشاره کنم. شخصیتی که در کنار احراز مقام اجتهاد که نتیجه سالها شاگردی در محضر امام خمینی ره و دیگر اساتید حوزه علمیه قم بود، در فلسفه و حکمت هم سالیانی در قم، تهران و قزوین از محضر بهره برده بودند. این جنبه‌های علمی و تدریس در حوزه و جلسات علمی با مفاخری چون آیت‌الله در آغاز بازگشت به تهران یعنی حدود سال ۱۳۴۰، مانع از روابط اجتماعی ایشان با عامه مردم نشد و پس از بنای ، در سال ۱۳۴۲ در این مسجد مستقر شدند‌. از همان زمان جلسات خصوصی خود را با جمعی از دوستان روحانی، در همراهی با نهضت امام خمینی ره شکل دادند که تا پیروزی انقلاب ادامه داشت. توان مدیریتی آیت‌الله مهدوی کنی نکته‌ای بسیار حائز اهمیت است. مدیریت ، وزارت کشور و مدتی نخست‌وزیری، آن هم در آن سالهای پیچیده نخست انقلاب، از نقاط برجسته شخصیت ایشان است. از سوی دیگر توجه به امر آموزش و تربیت جوانان در دو نهاد مهم حوزه و دانشگاه و اقدام سازنده و اثرگذار در سالها مدیریت (ع) و تولیت نیز از برکات وجود ایشان است. همه اینها یک طرف، او یک عالم متخلق و ربانی بود. او یک فقیه و سیاستمدار معتدل بود. او یک سرباز دلسوز و وفادار برای مقام ولایت بود که در همه عمر کوشید باری از دوش نظام بردارد، نه اینکه باری بیفزاید! او حتی یک لحظه در راه خدمت به اسلام و انقلاب سستی نورزید. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
شیخ رجبعلی خیاط، معلم اخلاص : ✍ در عید غدیر من به دست مرحوم برهان لباس روحانیت پوشیدم... به ایشان عرض کردم من لباس ندارم. ایشان گفتند من عبا و قبایم را به شما عاریه میدهم، شما فقط عمامه بخر. عصر همان روز آمدم بیرون مدرسه در خیابان خراسان، من نوجوانی در سن ۱۴ یا ۱۵ سالگی بودم. مردم تا مرا دیدند گفتند: آشیخ کوچولو! وقتی که می‌خواستم لباس عاریه مرحوم برهان را پس بدهم پدرم پارچه‌ای خرید و من به راهنمایی یکی از طلاب نزد مرحوم برای دوخت لباس رفتم. گفته می‌شد ایشان از اوتاد زمان است و مرحوم با اینکه مرد ملایی بود به ایشان ارادت داشت. به منزل شیخ رجبعلی خیاط رفتم و در اتاق کار ایشان نشستم. از من پرسید: می‌خواهی چه بشوی؟ گفتم: طلبه؛ گفت: می‌خواهی طلبه بشوی یا آدم بشوی؟ من از این حرف تعجب کردم که چرا یک کلاهی به یک معمم اینجوری حرف می‌زند. گفت: ناراحت نشو! طلبگی خوب است؛ منظور من از این جمله این است که باید در این مسیر به آدم تبدیل شوی. بعد گفت: طوری زندگی کن که تمام کارهایت برای رضای خدا باشد. سپس توضیح داد: هرچند زندگی دنیا از مسائل مادی و لذات دنیوی خالی نیست، ولی سعی کن هدف زندگی را رضای خداوند قرار دهی. حتی اگر چلوکباب هم خوردی به این قصد بخور که نیرو بگیری که در راه خدا عبادت و خدمت کنی. این مطلب را در تمام عمرت به یاد داشته باش. 📚خاطرات آیت الله مهدوی کنی ص۶۴_۶۲. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 از علما و اساتید حوزه تهران در حضور شهید 🥀به مناسبت ۱ آبان سالروز شهادت آیت‌الله مصطفی خمینی 🔹آیت‌الله جعفری اراکی ماجرای شهادت حاج آقا مصطفی را چنین روایت می‌کنند: ✨بنده با حاج آقا مصطفی خیلی رابطه نزدیکی داشتم به طوری که حتی شب فوت ایشان نیز در مجلسی با هم بودیم. وقتی که صبح روز بعد آقای دعایی خبر فوت آقا مصطفی را به من داد، از من پرسید که چطور باید این خبر را به امام بدهیم. ما نیز یکی از آقایان به نام مرحوم آشیخ حبیب الله اراکی(پدر حاج شیخ محسن اراکی رئیس سابق مجمع جهانی تقریب مذاهب) را انتخاب کردیم که خبر فوت آقا مصطفی را به امام خمینی بدهد. البته حاج آقا اراکی به همراه خود روحانی منبری به نام آشیخ عبدالحسین واعظ خراسانی را برد تا قبل از اینکه حاج آقا اراکی خبر را به امام بدهد، این روحانی منبری روضه حضرت علی‌اکبر را برای امام خمینی بخواند. امام پس از روضه فرمودند برای مصطفی اتفاقی افتاده و وقتی که ما خبر فوت را به ایشان دادیم ایشان با همان صلابت همیشگی برخورد کردند و همانند روزهای دیگر برای خواندن نماز به مسجد رفتند. پس از آنکه نماز تمام شد، ایشان فرمودند که می خواهم به خانه آقا مصطفی بروم و به همسرش تسلیت بگویم. 🍃ما پس از اینکه خبر فوت را به امام خمینی رساندیم به ایشان عرض کردیم که پزشکان نجف به دلیل اینکه بر روی بدن آقا مصطفی آثاری از کبودی دیده شده، آنها قصد تشریح بدن او را دارند. امام اجازه این کار را ندادند، بنابراین دلیل اصلی فوت ایشان هیچگاه مشخص نشد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ استاد از قول مرحوم که مشهور بود چندبار به دیدار امام زمان علیه السلام رسیده نقل می‌کنند که ایشان می‌گفت بار اول در کاظمین نزدیک حرم امام موسی کاظم (ع) خدمت امام زمان رسیده و حضرت را شناخته است. ✨حاج محمدعلی فشندی خودش می‌گفت: با من فقط دو کلمه حرف زدند و بعد فرمودند: «در تهران سلام مرا به آقای شیخ محمدحسن طالقانی برسان.» و دیگر از نظرم ناپدید شدند. 📖خاطرات استاد انصاریان ص۱۵۴ 🔹مرحوم در واقع در اقامه جماعت می‌نمود. 📖مرحوم شریف رازی در درباره وی می‌نویسد: «مرحوم آیت‏اللَّه طالقانى مجسمه تقوا و فضیلت و پیكره زهد و پارسائى و داراى ملكات فاضله و اخلاق حسنه و در تهران بالاخص محیط شاه‏آباد محبوبیت خاصى داشته و مورد توجه و علاقه مردم بودند.» وی همان شخصیتی است که برای خرید اسلحه از او پول گرفت تا فتوای علما مبنی بر کفر را به‌سزای اعمالش برساند. برای خرید اسلحه جهت اجرای حکم به پول نیاز داشت. نزد برخی از علمای تهران رفت و نتیجه‌ای نگرفت و سرانجام شیخ محمدحسن طالقانی هزینه خرید اسلحه را تأمین کرد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ «شيخ جواد حنايی» معروف به حاج 🌱متولد: ۴ آبان ۱۳۰۴ش در کربلا 🍃متوفای: ۴ آبان ۱۳۹۰ش در تهران ✨مدفون در حرم حضرت معصومه (س) 🔹این عالم ربانی در مدّت ۲۰ سال اقامت در نجف اشرف، از محضر حضرات آيات شاهرودی و بهره برد و پس از هجرت به ایران ۳ سال نیز در شهر قم از محضر آیات عظام بروجردی و گلپایگانی استفاده کرد و پس از آن شهر تهران را برای اقامت خود برگزید. ✨ایشان در اخلاق و سلوک معنوی هم از شاگردان آیت‌الله و بود و از محضر مرحوم هم بهره‌مند گردیده بود. 🔹آیت الله در سکونت داشت و علاوه بر تعلیم و تربیت و سخنرانی، به تألیف آثار سودمند اشتغال می‌ورزید. 📚کتاب در شرح یکی از بهترین و جامعترین شرح‌های این زیارت شریفه است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ مرحوم در ارومیه به دنیا آمد و برای ادامه تحصیل به مشهد رفت و پس از واقعه مسجد گوهرشاد، به تهران مهاجرت کرد. در ۱۶ مهر ۱۳۱۸ش، به استخدام وزارت فرهنگ درآمد. از سال ۱۳۲۰ش که به تهران بازگشت، به تدریس در دبیرستان‌های این شهر مشغول شد. وی همزمان مدیریت قسمت کتاب‌های خطّی را برعهده داشت. در ۱۳۳۵ش به سِمت دبیری دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران منصوب شد و در سال ۱۳۴۷ش، بازنشسته شد. او در ۵ آبان ۱۳۵۸ در ۷۶ سالگی درگذشت و در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) دفن شد. 📚 تصحیح محققانه کتابهای بسیاری، در کارنامه علمی محدث ارموی است. همچنین کتابخانه شخصی محدث ارموی مشتمل بر حدود یازده هزار جلد چاپ سنگی و حدود سه هزار نسخه خطی بوده است. ☘مرحوم ارموی شوهرخواهر بود که در سال ۱۳۲۰ش ازدواج کرد و صاحب ۸ فرزند شد. 📖 درباره مرحوم محدث می‌نویسد: «محدث فرزند مشروطیت بود. اما فرزندی که به جذبه های کاذب علوم مغربی گرفتار نیامد. و این امر امکان نداشت مگر اینکه در ذات او، عشق به آموختن و تحقیق، و خالی از هر گونه غرض تجاری یا سیاسی، همواره چون یک جواهر فاسد نشدنی باقی بود و باقی ماند». شمس نام نوشتار خود درباره شوهر خواهرش محدث ارموی را «در کنار فرات» می‌گذارد و به این شکل قصور خود در بهره گیری از وی را نشان می‌دهد: که یاد آور مصراع مشهور سعدی است: « تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی». 🕌@tarikh_hawzah_tehran
🔹آیت‌الله متوفای نیمه شب ۲۱ ربیع الاول سال ۱۴۰۲ق (۱۳۶۰ش) از علمای اهل معنا در تهران بود که علاوه بر اقامه جماعت و تعلیم و تربیت عموم مردم در (واقع در ) محضر شرع هم داشت که با شکل‌گیری به دستور رضاخان، محضر وی و سایر علما بسته شد. ✨ایشان خود می‌فرمود: « محضر شرع را بسته بود و بارسنگین زندگی و خانواده به جای مانده از پدر و برادرم، كمرم را خم می‌كرد. در این حال و هوا در خانه ام برای عدّه ای از طلاّب، شرح لمعه تدریس می كردم. روزی مردی با كت و شلوار و كراوات به خانه آمد و نشست تا درس تمام شد. آنگاه وی خود را این چنین معرفی كرد: من علی كبر تشیّدِ امروز و شیخ علی كبر دیروز هستم. همین كتاب لمعه را نزد پدرتان خواندم؛ ولی چه می توان كرد، برای گذراندن زندگی، به این رنگ باید در آمد! آنگاه گفت: من از سوی حضرت اشرف، داور، وزیر دادگستری رضاخان مأموریت دارم كه نزد جناب عالی بیایم و پیام ایشان را برسانم. اگر موافقت فرمایید، دفتر ثبت اسناد درجه یكی به نام شما صادر شود، تا همچون گذشته به كار خود ادامه دهید. می دانید كه این دفتر با محضر شرع سابق، هیچ تفاوتی ندارد. در پاسخ گفتم: از سوی این جانب از ایشان تشكر كنید و بگویید: چگونه تفاوتی ندارد؟ آیا من مجاز هستم به بخشنامه ها و دستورالعمل ها و قوانین صادره توجه نكنم و قوانین و احكام اسلام را اجرا نمایم؟ آیا نخواهید گفت كه حكم از بالا رسیده را نمی شود نادیده گرفت، شما به ایشان بگویید كه همین تدریس، ما را بس است». 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت ۷ آبان (۱۳۵۹) سالروز رحلت مرحوم فرزند مقبره: قطعه ۸۳ بهشت زهرا(س) ✨مرحوم راشد از داشت و در تدریس می‌کرد. ایشان سخنوری توانمند بود که بیشتر در منبر می‌رفت. محبوبیت او در میان مردم زمینه‌ای فراهم کرد که در زمان دولت مصدق نماینده مردم تهران در شود؛ هرچند به‌خاطر وضعیت نامطلوب مجلس از نمایندگی استعفا داد. 🔹مرحوم راشد از نخستین روحانیونی بود که سخنرانی‌هایش در زمان شاه از پخش شد و در مدت سفر به خارج از کشور را برای سخنرانی از طریق رادیو به‌جای خود گذاشت. 🔹ایشان خود می‌فرمود: «در ایّام عاشورای سال ۱۳۶۱ق یعنی اوائل بهمن ۱۳۲۰ش، از این بنده دعوت شد که شب تاسوعا و عاشورا و یازدهم محرّم در «رادیو تهران» سخنرانی کنم. از این دعوت حُسن استقبال کردم زیرا همیشه عقیده داشتم که باید در رادیو سخنرانی دینی هم باشد... باری، خدا خواست و سخنرانی کردم و در آن سه شب مورد توجّه عموم واقع شدبه طوری که عموم طبقات درخواست کردند که اقلاً هفته ای یک شب در رادیو سخنرانی دینی باشد. این باعث شد که مجدّداً از این بنده دعوت شد که شب های جمعه در رادیو تهران سخنرانی کنم» ✨ از استاد خود مرحوم راشد چنین یاد می‌کند: «آنچه را که مرحوم راشد در مباحثات و مفاوضات [در تدریس اسفار] بیان می داشت، واقعاً فصل الخطاب و سخن پایانی بود». 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ مرحوم آیت‌الله پس از آنکه از دروس عالیه اساتید استفاده کرد، اوایل دهه ۵۰ به تهران هجرت کرد و در محضر مرحوم ، ، ، و زانوی تلمذ زد. در آن سالها به درخواست مردم (در حالی که هنوز روستایی جدا از شهر تهران بود) درمسجد آنجا اقامه جماعت و تبلیغ می‌کرد و تا سال ۵۹ در خانه‌ای محقر و روستایی در همان دارآباد سکونت داشت. 🍃آیت‌الله نورانی در ۷ آبان ۱۳۹۰ دار فانی را وداع گفت. ✨ نقل می‌کند: مرحوم برادرم آقاي حاج شيخ محمدرضا ــ رحمة الله عليه ــ در مراجعت از سفر حج ياعمره‌اي به من فرمود: «يك شب در حالي كه جامۀ احرام بر تن داشتم، با همۀ ازدحامي كه براي التجا به كعبۀمعظمه و تمسك به پردۀ مطهر بود، به هر زحمتي خودرا به نزد يك كعبه رساندم؛ولي دستم به پردۀ مطهر نميرسيد. چون مردي كه او هم محرم بود به پردۀ كعبه چسبيده و دستها را به نحو معهود و به نشانۀ نهايت خضوع بر پرده دراز كرده و دعا و راز و نياز مينمود و من هم منتظر بودم كه جا باز شود و به مانند او خضوع و تضرع كنم. ناگهان در آن حال كه كسي به كسي نبود شنيدم كه همان مردي كه تقريبا جلوي من ايستاده و پشتش به من بود، به حق تعالي عرض مي‌كند: خدايا! استادان من حاج شيخ هاشم [قزوینی] و حاج شيخ كاظم[مهدوی دامغانی] را بيامرز و اجر به آنان مرحمت فرما! ديدم صدا آشناست. به زحمت خودم را به كنار او جا دادم و ديدم ايشان آقاي حاج شيخ عبدالله نوراني است.» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ فیلسوف عالی‌قدر آیت‌الله متوفای ۲۴ ربیع‌الاول (۱۳۷۸) علاوه بر استفاده از محضر در ، به خاطر خصوصیت جامعیت معقول و منقول، مدتها تولیت این مدرسه را هم برعهده داشت. آیت‌الله درباره وی می‌فرماید: 📚دومین قلم فارسی ایشان مقالاتی است که علیه رضاخان نوشته بود. گویا رضاخان در جایی علیه قرآن کنایه‌ای زده بود. ایشان خیلی ناراحت شده بود و تحریک شد تا مجموعه مقالاتی در آن زمان بنویسد. ما این مقالات را نداشتیم. بعدها، اسناد انقلاب اسلامی به من داد. بعد از انقلاب ما توانستیم یک نسخه از آن پیدا کنیم. سلسله مقالات بسیار زیبایی بود، بسیار خوش‌قلم و عالی در دفاع از حجاب و قرآن. شهربانی قم این اسناد را دسته کرد و به همراه نامه‌ای با این مضمون که «مهدی حائری فرزند شیخ عبدالکریم اینها را نوشته، ما چه کنیم» برای آقای فروغی -که در آن زمان نخست‌وزیر بود- فرستاد. دست‌خط فروغی آنجا هست که «هیچ اقدامی نکنید و هیچ عکس‌العملی نشان ندهید». این سلسله مقالات به فارسی بود. ☘ او عاشق ایران و عاشق زبان فارسی بود. در آن زمان بنا نبود کسی فارسی بنویسد و در حوزه کسی نمی‌توانست فارسی بنویسد، آن هم به این روانی و زیبایی. کسی فقه فارسی نمی‌نوشت، فلسفه فارسی نبود. این علم کلی... واقعاً هنرمندانه و زیبا نوشته شده... بعد دیگر همه کتاب‌هایشان را فارسی می‌نوشتند و اصرار داشتند بر فارسی‌نویسی. 🌿 هنر فارسی‌نویسی، علاقه به زبان فارسی و به وطن، و عِرق ایرانیت از اولین خصوصیات و ویژگی‌های ایشان است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 شهیدان (نشسته) و (ایستاده) در حال دفاع از خود در دادگاه این دو شهید بزرگوار از حامیان نهضت امام خمینی ره بودند که بعد از ۱۵_خرداد دستگیر و در ۱۱ آبان ۴۲ به شهادت رسیدند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
📷 شهیدان #طیب_حاج_رضایی (نشسته) و #حاج_اسماعیل_رضایی (ایستاده) در حال دفاع از خود در دادگاه این دو
🔹محمود فراهتی روایت می‌کند: شهید بزرگوار ، گذشته از همه علل و اسبابی که بدان اشاره می‌شود، شاگرد و عاشق آیت‌الله (رحمت‌الله علیه) بود. ایشان در زمره مبارزان پرآوازه تهران و منطقه بود. دراین‌باره خاطره‌ای نقل کنم. ایشان یک بار بر منبر، درباره قهوه‌خانه‌ای در میدان خراسان ــ که الان به فروشگاه لوازم خانگی تبدیل شده ــ انتقادی را مطرح می کند. صاحب این قهوه‌خانه یک تلویزیون ترانزیستوری خریده و روی یک بست چوبی قرار داده و آن را به دیوار زده بود و مردم می‌آمدند و به هوای خوردن چای، برنامه‌های نامناسب آن را تماشا می‌کردند. عمله‌ها و کارگرها هم، پشت شیشه قهوه‌خانه جمع می‌شدند! به آقای فومنی خبر دادند: آقا! چه نشسته‌اید که در محله شما، این وضع پیش آمده است! آشیخ جواد فومنی سر منبر گفت: «ای مردم! غیرت دینی شما کجا رفته؟ چرا باید در محله مومنین چنین کاری انجام بشود و...» آقای حاج حسین صالحی می‌گوید: پس از این سخنِ آقای فومنی، دیدم که حاج اسماعیل از جا بلند شد! من فهمیدم چه قصدی دارد و من هم بلند شدم و دو سه نفر دیگر هم با من راه افتادند که یک وقت به حاج اسماعیل رضایی صدمه‌ای نرسد؛ چون فهمیدیم آن‌طور که از جا بلند شد، قصدی دارد! می‌گوید: رفت داخل قهوه‌خانه، همه داشتند فیلم می‌دیدند، رفت تلویزیون را برداشت و محکم زد زمین و تلویزیون خرد شد! آن روزها قیمت تلویزیون 1500 تومان بود. فوری دست کرد توی جیبش و 1500 تومان به قهوه‌چی داد و 300 تومان هم روی آن گذاشت و گفت: «این هم برای اینکه دهانت را ببندی، جمعیت را متفرق کن بروند!» قهوه‌چی روی حرف حاجی حرفی نزد و شکایتی هم نکرد، ولی این خبر پیچید و مأموران کلانتری آمدند و حاج اسماعیل را گرفتند! پسر کوچک مرحوم فومنی می‌گفت: همه نشستیم توی مسجد و ختم چهارده‌هزار صلوات گرفتیم که حاج اسماعیل را آزاد کنند! خلاصه حاج اسماعیل را تا آخر شب آزاد کردند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ پس از سخنرانی و موضع‌گیری امام خمینی علیه ، علما و روحانیون اعلامیه‌هایی در محکوم کردن آن لایحه انتشار دادند و گویندگان مذهبی در منابر بر ضد دولت و مصونیت قضایی مستشاران آمریکایی در ایران سخنرانی‌های شدیدی ایراد کردند. در پی این حوادث، امام خمینی ره در تاریخ #۱۳_آبان ۴۳ به ترکیه تبعید شدند. تبعید حضرت امام موجی از اعتراضات از سوی علما و روحانیون به ویژه وعاظ تهرانی را در پی داشت که منجر به دستگیری تعدادی از آنها گردید. 📷در تصویر بالا جمعی از این روحانیون را می‌بینیم که در این جریان بازداشت شدند. اسامی برخی از حاضران در تصویر: ۳. آیت‌الله ۴. آیت‌الله ۵. ۹. ۱۱. ۱۲. ۱۵. ۱۹. ۲۰. ۲۱. ربانی املشی ۲۲. مهدوی خراسانی 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✨به مناسبت همزمانی سالگرد در ۱۲ آبان با چهلمین روز رحلت 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
✨به مناسبت همزمانی سالگرد #علامه_شعرانی در ۱۲ آبان با چهلمین روز رحلت #علامه_حسن_زاده_آملی 🕌 @tarik
🗓به مناسبت همزمانی سالگرد در ۱۲ آبان با چهلمین روز رحلت ✨علامه حسن‌زاده آملی می‌فرمود: 🔹آقای شعرانی ذوالفنون بودند. بنده هیچ یک از اساتیدم را به تبحر در فنون مثل ایشان ندیدم. یکی از کتاب‌های دوره شفا، علم موسیقی است. مرحوم آقای شعرانی، موسیقی هم می‌دانست. فرانسه را به اندازه عربی می‌دانست و مسلّط بود. ترکی خوب میدانست و تلفظ می‌کرد. انگلیسی‌اش خوب بود اما نه مثل فرانسه‌اش. عبری را می‌دانست. خودش به من می‌گفت که من عبری را پیش یک ملای یهودی خوانده‌ام. 🔸جناب علامه شعرانی در ادبیات، قلم توانایی داشت. فارسی را خیلی سنگین، قوی و فصیح می‌نوشت. در ریاضیات عالیه، در نجوم، در میان علمای روحانی ما، در عصر خودم بنده کسی را به تبحر در ریاضیات از ایشان برتر ندیده‌ام. 🌨 يکي از خاطرات خوشي که از محضر شريف ايشان دارم اين است که يک روز زمستان که برف خيلي سنگيني آمده بود من از حجره بيرون آمدم، برف را نگاه کردم و مردد بودم که به درس بروم يا نه. اگر نميرفتم، دليل بر تنبلي من و عدم عشق و شوق من بود، به هر حال تصميم گرفتم بروم. رفتم تا در خانه ايشان در سه راه سيروس( فعلي) خواستم در بزنم، با آن برف سنگين که آمده بود، خجالت کشيدم. مدتي ايستادم که کسي بيرون بيايد، اما کسي نيامد. ديدم وقت درس هم دارد مي‌گذرد. در هر صورت در زدم. آقازاده‌هايشان در را باز کردند وارد شدم و رفتم. ديدم ايشان مشغول نوشتن هستند. با انفعال وارد شدم سلام کردم و به محض نشستن عذرخواهي کردم. گفتم آقا در اين برف مزاحم شدم، مي‌خواستم نيايم. گفتند چرا؟ گفتم در اين برف نمي‌خواستم مزاحم بشوم. گفتند: مگر شما که از تا اينجا مي‌آمديد، گداها در راه ننشسته بودند و گدايي نمي‌کردند؟ گفتم چرا بودند. ايشان گفتند: خوب آنها که تعطيل نکردند، ما چرا تعطيل کنيم؟!» 📚اندیشه نامه علامه شعرانی، ج۱، ص ۱۷۴_۱۷۰ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ مرحوم آیت‌الله متوفای آبان ۱۳۳۵ش و مدفون در از علمای بزرگ در زمان پهلوی اول و دوم بود. 🔹ایشان که در و تدریس می‌فرمود، با گسترش ماجرای و آزردگی از این امر به شمیران که در آن زمان از روستاهای شمال تهران بود پناه برد که مردمی متدین و جوی سالمتر داشت. از اقدامات وی در آن زمان احداث در تجریش بود. ایشان بعدها به مسجد قائم چیذر رفت و تأثیر چشمگیری در تربیت دینی اهالی شمیران، به‌ویژه تجریش و چیذر داشت و برخی از جوانان جویندۀ علم، در درس‌هایی که در زیرزمین خانۀ وی برگزار می‌شد، شرکت جسته و از دانش وی بهره‌مند می‌شدند. 🔹سید محمداسماعیل چیذری از معتمدین محل درباره آیت‌الله نهاوندی چیذری می‌گوید: 🔹آیت‌الله نهاوندی دارای علم نجوم بود و طی حدود سی سال امامتش در این مسجد، هرسال را همیشه یک سال پیش از آن پیش‌بینی می‌کرد و درست و دقیق هم درمی‌آمد. وقتی نماز جماعت برپا می‌شد، مردم از نیاوران، رستم‌آباد، ازگل، درکه، قلهک، جماران، حصارولی، شاه‌آباد، اختیاریه و دزاشیب برای اقامه نماز جماعت پشت سر ایشان به مسجد قائم چیذر می‌آمدند. 🔹 در وصف آیت‌الله شیخ علی چیذری می‌نویسد: «آیت‌الله چیذری عالمی ربانی و آیتی سبحانی، خالی از هوا و تظاهرات و دارای نفس قدسی و ملکات فاضلۀ اخلاقی و خصال حمیده و صفات پسندیده و سیمایی ملکوتی بود.» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷تصویر بالا: مرحوم شیخ حسینعلی راشد در حال سخنرانی در رادیوی مستقر در مدرسه سپهسالار جدید 📷تصویر پایین: متخصصین فنی فرستنده رادیو در مدرسه سپهسالار ✍ مرحوم پس از آنکه در سال ۱۳۲۹ از طرف نایب تولیت جدید شد، در نخستین اقدامات خود، در روز دستگاه فرستنده رادیو را در مدرسه نصب کرده و به متصل کردند. در این روز اذان ظهر به صورت زنده از مدرسه سپهسالار در رادیو پخش شد و پس از تلاوت «سوره هل أتی» مرحوم سیدالعراقین از همین طریق با مردم سخن گفت. وی در ضمن سخنان خود گفت: «اینجانب افتخار دارم که در چنین روز مقدسی از که مدرس فقه و معارف جعفر بن محمد علیه السلام است تبریکات صمیمانه خود را در این عید سعید تقدیم کلیه شیعیان جهان نموده و ضمنا شمه‌ای از این مدرسه اسلامی به اطلاع شنوندگان محترم برسانم. مدرسه عالی سپهسالار یکی از بهترین ابنیه اسلامی کشور ایران است. این مدرسه فعلا دارای ۹۰ نفر محصل است که در حجرات آن سکنی دارند و ۱۸ نفر از علما و دانشمندان، استاد این مدرسه هستند.» از آن تاریخ به بعد شخصیت‌هایی چون ، ، و از طریق فرستنده رادیو تهران در مدرسه سپهسالار به بیان معارف اسلامی پرداختند. ..................... ❓به نظر شما آیا با وجود در مرکز قم و حضور کارشناسان اسلامی در شبکه‌های مختلف رادیو، پخش مستقیم گفتگوهای مذهبی از برخی مدارس علمیه می‌تواند سودمند باشد؟! منبع: تاریخ مدرسه سپهسالار، ص۱۵۲ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 تصویر آیت‌الله حاج یكى از نوادگان مرحوم از علمای بزرگ که در مسجد صحن مطهر حضرت عبدالعظیم (ع) اقامه جماعت می‌کرد. وی از روحانیون مبارز و همراه با (ره) بود که در #۱۵_خرداد سال ۴۲ به همراه دیگر علما و وعاظ بازداشت شد. 📖 مرحوم شریف رازی در جلد چهارم درباره ایشان می‌نویسد: «وى در سال ۱۳۲۳ق در زاویه مقدسه شهر رى و جوار سید الكریم حضرت عبدالعظیم حسنى علیه‏السلام متولد شده ... و مقدمات و ادبیات را نزد والد ماجد خود شروع نموده و پس از اتمام آن مهاجرت به قم كرده و سطوح را از محضر آیت‏اللَّه آخوند ملا على همدانى و آیت‏اللَّه میرزا محمد همدانى استفاده و سطوح عالى را از مرحومین آیتین آقا میرزا محمد فیض و آقا میرزا محمد كبیر بهره‏مند شده سپس از حوزه درس مرحوم آیت‏اللَّه حجت و آیت‏اللَّه حاج سید محمدتقى خونسارى و مرحوم آیت‏اللَّه العظمى حایرى مؤسس حوزه استفاضه نموده و در طول سالها با رشته‏هاى علوم اسلامى آشنا و باخذ دانشنامه مدرسى در رشته معقول و منقول نیز موفق و مسافرتى باعتاب عالیات نموده و از محضر آیات عظام نجف مانند مرحوم آیت‏اللَّه اصفهانى و آیت‏اللَّه آقا ضیاءالدین عراقى بهره‏مند و بدریافت اجازه نائل [آمد]. آنگاه بوطن برگشته و در مسجد صحن مطهر به اقامه جماعت و ترویجات دینى و انجام وظائف مذهبى و روحى اشتغال دارند.» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🔹روز گذشته پرچم گنبد حرم حضرت عبدالعظیم (ع) با حضور یکی از اساتید تعویض شد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
🔹روز گذشته پرچم گنبد #قبله_تهران حرم حضرت عبدالعظیم (ع) با حضور یکی از اساتید #حوزه_علمیه_قم تعویض ش
⚡️روز گذشته پرچم گنبد حرم حضرت عبدالعظیم (ع) با حضور یکی از اساتید تعویض شد. 🌿ضمن احترام فراوان به حجت‌الاسلام که از اساتید بنده بودند و برخی از دروس مقدماتی را از محضرشان استفاده کردم و در مراسم تعویض پرچم حضور داشتند؛ ✍ دیروز که این تصاویر را دیدم اولین عبارتی که به ذهنم خطور کرد، این بود: از ماست که بر ماست! ☀️آستان حضرت عبدالعظیم (ع) قبله تهران است. اصلا به گواهی تاریخ آنگاه که برای زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) و نیایش خود (ع) از قزوین به شهرری آمد، از تهران گذر کرد و کثرت درختان و فراوانی آب و نزهت و صفای طهران نظر وی را به خود جلب کرد و از این‌رو در سال ۹۶۱ق به دستور او دیواری بر گرد تهران کشیدند تا آنکه بعدها و در زمان قاجار تهران به دارالخلافه تبدیل شد و حضرت عبدالعظیم (ع) نیز قبله تهران گردید. ▫️در تمام این دو سه قرن گذشته، علمای تهران و شهرری در تکریم و تعظیم حضرت عبدالعظیم (ع) از هیچ تلاشی فروگذار نکردند. چه بسیار عالمان و مراجع بزرگ تهران همچون و بسیاری دیگر که طبق وصیت، در این حرم ملک‌پاسبان به خاک سپرده شدند. ✨حتی در این سالهای اخیر، استوانه‌های علم و عرفان تهران، کنج این حرم مقدس را آرامگاه خود برگزیدند. اینها همه ارتباطی عمیق با هویت و پیوند بدنه اجتماعی پایتخت با حوزه و روحانیت آن دارد که متأسفانه و ناخواسته، روز به روز رو به ضعف می‌گذارد. الغرض، آیا شایسته و بایسته نبود که یکی از علمای تهران را برای تعویض پرچم قبله تهران در روز بزرگداشت حضرت عبدالعظیم (ع) دعوت نمایند؟ عبدالعظیم حسنی(ع) از عالمان و محدثان شیعه و اصحاب ائمه(ع) بود. آیا جا نداشت عالمان تهران یا همان شهرری را فرابخوانند؟ اصلا در این تصاویر چند طلبه و عالم می‌بینید؟! 👌شاید این امر از نظر بعضی چندان اهمیتی نداشته باشد، اما ما معتقدیم که اینها همه از تبعات کم‌اهمیت و کمرنگ شدن حوزه تهران در نظر متولیان امر و بالتبع عموم مردم است. اگر در این صفحه اهتمام جدی به مرور و داریم، هدفمان نشان دادن هویت تاریخی آن برای احیای این حوزه استراتژیک است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓به مناسبت ۲۱ آبان سالروز شهادت ایران سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم ، تربیت شده یکی از عالمان ربانی تهران یعنی آیت‌الله حاج است. این فقیه فرزانه امامت مسجد حضرت زینب کبری(س) (واقع در ، ) و ریاست (س) را برعهده دارد و با روحیه ای مردمی، در سالیانی طولانی به تعلیم و تربیت عموم اهتمام می‌ورزد. ▫️شهید طهرانی مقدم و دو برادر دیگرشان که یکی از آنها اولین شهید این مسجد بود، همگی تربیت شده آیت‌الله لواسانی هستند. آیت‌الله لواسانی درباره فعالیت‌های فرهنگی مسجد خود و شهید حسن طهرانی مقدم می‌فرماید: «با بچه‌های مسجد به گردش هم می‌رفتیم، مثلاً کرج یا استخر یا سفرهای دیگر را در برنامه‌‌هایمان داشتیم. حسن آقا بین بچه‌های مسجد زینب کبری(سلام الله علیها) شاخص بود. از حدود 10 الی 12 سالگی به مسجد می‌آمد.صبح‌ها هم مرتب برنامه زیارت عاشورا و احکام را داشت. یک شب یادم هست به بچه‌ها گفتم باید امشب امتحان احکام را پس بدهید. بهشان گفتم به عنوان مراقب امتحان کسی بالای سر شما نیست. خدا بالای سر شماست. آن شب بچه‌ها امتحان دادند و هیچ کس از روی دست کسی نگاه نکرد. الحمدلله با تربیت اسلامی بزرگ شدند. مادر برادران تهرانی مقدم می‌گفت مسجد زینب کبری(سلام الله علیها) برای این بچه‌ها دانشگاه بود.» 📷 تصویر: نشسته از راست ، ، ، عبد صالح مرحوم 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت ۲۱ آبان سالروز درگذشت آیت‌الله در سال ۱۳۴۲ 🔹مرحوم آیت‌الله نقل می‌کردند: یکی از سیاست‌های مرحوم بهبهانی این بود که در مجالس عمومی دولتی‌ها را احترام نمی‌کرد و برعکس روحانیون را احترام می کرد. از این جهت عظمت روحانیت را در نظر دولتی‌ها حفظ کرده بود. وقتی یک روحانی وارد می‌شد ایشان سریع بلند می‌شد، اما اگر نخست وزیر وارد می‌شد این پا و آن پا می‌کرد و گویا که نمی‌تواند بایستد. به یاد دارم از طرف شاه برای مرحوم آیت‌الله در فاتحه گرفته بودند. وقتی وارد شد، آقای بهبهانی برای او بلند نشد و همان جایی که نشسته بود کمی حرکت کرد و قوام السلطنه را جلوی خود نشاند. بعد از لحظاتی شاه آمد. عده‌ای از آقایان و روحانیون مثل و حاج تا دم پله_ها و بعضی هم تا نزدیک شبستان به استقبال شاه رفتند. آقای بهبهانی سر جایش نشسته بود تا اینکه شاه آمد و به قسمت زیر گنبد مسجد رسید. جمعیتی زیربغل آقای بهبهانی را گرفتند و نزدیک شاه آوردند و ایشان در همانجا با شاه ملاقات کرد. در همین حال یکی از اطرافیان شاه گفت: خدا سایه اعلی‌حضرت را کم نکند. سید ابراهیم ابطحی هم که آنجا بود تند و تند می‌گفت: اعلی‌حضرتا! خدا سایه حضرت آیت الله بهبهانی را از سر من و شما کم نکند! 📚 ص۳۱۴ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran