eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
📷1338. مصر، دیدار آیت الله حاج و آیت‌الله سید محمود طالقانی با در حاشیه کنگره قدس 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 1338. شهر الخلیل، به اتفاق و برخی شرکت کنندگان در کنگره قدس 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷مرداد 1358. اقامه نماز جمعه اولین روز جهانی قدس به امامت آیت‌‎الله سیدمحمود طالقانی 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 1338. ، آیت الله در ضیافت شهردار شهر الخلیل برای شرکت کنندگان در 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷سمت راست: آیت‌الله تولیت سمت چپ: شیخ محمد واعظ خیابانی ماجرای بانک روسی در دهه آخر ماه رمضان ۱۳۲۳ق👇👇 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓دهـــۀ آخـــر مـــاه مــبــارک رمــضــان ســال ۱۳۲۳ق برای تأسیس شعبه‌ای در مرکز تهران به زمینی مناسب نیاز داشت. در نزدیکی که در آن به اقامۀ جماعت می‌پرداخت، مدرسۀ علمیه و قبرستانی کوچک قرار داشت که از رونــق چندانی بــرخــوردار نبود. باوجود هشدارهای علما، دولت وقت و کارگزاران بانک روسی توجهی نکرده، دویست کارگر و بنّا در آن مکان مشغول ساخت بنای بانک شدند. 🔹کسروی می‌نویسد: «روز سوم آذر (۲۶ رمضان)، که آخرین آدینۀ رمضان بود و در چنان روزی مسجدها پر از انبوه مردم شدی، در مسجد خازن‌الملک، حاجی شیخ مرتضی آشتیانی، خود به منبر رفت و باز داستان کاویدن گورستان و ساختن سرای را به میان آورد و گله و نالۀ بسیار کرد. با آن دلبستگی که مسلمانان به گورستان داشتندی و آن ارجی که به علماء گزاردندی، پیداست که این گله‌ها و ناله‌ها چه هنایش در دل‌ها می‌کرده. مردم برای یک تکانی آماده شده بودند.» 📚 ص۵۶ فردای آن روز حاج خیابانی در حضور مرحوم حاج شیخ مرتضی به منبر رفت و سخنان تکان‌دهنده‌ای در همین رابطه گفت. 🔹 می‌نویسد: «این کلام معلوم است در روز روزه، در وسط طهران، با آن جمعیتی که در مسجد همه وقت حاضر است، که اکثر آنها طلاب و محصلین و مقدسین است، چه اثری خواهد نمود؛ وانگهی از دهان چنین واعظی که خودش از علماء باشد و حضور مجتهدی مانند حاج شیخ مرتضی که احدی اندک خلاف و ذره هوس و هوا در او ندیده، با آن نطق کذائی که روز قبل، این مجتهد بزرگ در همین محل فرمود، با آن مقدماتی که سابقاً تمهید شده بود. مجملاً دو ساعت به غروب ماندۀ روز شنبه، حاج شیخ محمد واعظ در بالای منبر مشغول موعظه بود، نیم ساعت به غروب مانده، اثری از عمارت بانک باقی نمانده بود، جز زمین مخروبه. متجاوز از دویست نفر بنّاء و عمله همگی فرار کردند. هرگاه هزار نفر عمله با بیل و کلنگ می‌خواستند این عمارت را خراب کنند، هرآینه ده روز لااقل طول داشت؛ به فاصلۀ یک ساعت چنان منهدم شد که گویا خبری از آن نبوده.» 📚 ج۱ ص۲۶۵ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ شهید امام جماعت مسجد موسی بن جعفر (ع) در خیابان غیاثی تهران، از فرصت ماه مبارک رمضان برای روشنگری سیاسی، دفاع از ره و تبیین مفاسد رژیم پهلوی استفاده می‌کرد. 📝در یکی از گزارشات ساواک آمده است: «نامبرده‌ فوق در تاریخ 2 دی 1345 در مسجد موسی بن جعفر واقع در انتهای منبر رفته و ضمن سخنان خود اظهار داشت: هفته‌ پیش که من درباره‌ی (امام) خمینی صحبت کردم به من تلفن کرده و گفتند: باز شلوغ کردی. سپس اضافه نمود که من از زندان نمی‌ترسم ولی می‌خواهم بین شما باشم». 🔹در ماه رمضان 1347 آیت‌الله‌ سعیدی مثل سال‌های قبل ممنوع‌المنبر شد و از وی تعهد گرفته شد تا از افشاگری علیه رژیم خودداری کند. 🔹آیت‌الله سعیدی با بی‌توجهی به فشارهای ساواک همچنان به مبارزه و افشاگری خود در ماه رمضان ادامه داد تا جایی که ساواک در مورخه 7 دی 1347‌ از شهربانی خواستار جلوگیری از منبر رفتن وی به دلیل ایراد مطالب خلاف مصالح در ماه رمضان شد و ادامه‌ این وضع را به هیچ عنوان به مصلحت ندانست. 🔹با وجود اینکه آیت‌الله‌ سعیدی ممنوع‌المنبر شد، اما آیت‌الله‌ سعیدی بر روی صندلی می‌نشست و همچنان به افشاگری خود ادامه می‌داد. از این رو مجدداً و با تأکید بیشتر این بار ساواک از شهربانی خواست که جلوی سخنرانی‌های ایشان را بگیرد. آیت‌الله‌ سعیدی که بعد از محدودیت‌های ساواک ممنوع‌المنبر شده بود، بعد از نماز بر روی صندلی می‌نشست و وعظ می‌داد و در کنار بیان مسائل مذهبی، احکام سیاسی را مطرح و از امام خمینی تمجید و بر لزوم پیروی از ایشان تأکید می‌کرد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
در تهران متولد شد و مقدمات و سطوح را نیز در حوزه تهران فراگرفت و سپس به نجف رفت. ✨ایشان از شاگردان و از علمای ابرار و اهل تقوا و در نهایت ورع و عفاف و قناعت بود. 🍃سید میرزا حسن متهجّدی متعبد و زاهدی اهل ریاضت بود که چندی پیش از وفات، در رؤیایی صادقه، او را از روز و ماه رحلتش باخبر ساخته بودند. 📖مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی مینویسد: «سید میرزا حسن خواب صادقه‌اش را برای من تعریف کرده بود و من هم به وفاتش یقین داشتم، برای آنکه چنین حادثه‌ای از وی دور شود، خوابش را چنین تعبیر می‌کردم که از اضغاث احلام است. اما او به سخن من باور نداشت و آن را همان‌گونه که دیده بود تعبیر می‌کرد. از اینرو برای سفر آخرت آماده شده بود و از استغفار و تسبیح و ذکر توحید غافل نمی‌شد. ✨هنگامی که داخل شد، در شب و روز جز گریان و نالان دیده نمی‌شد. ملازم حرم امیرمؤمنان(ع) شده بود و جز برای امور ضروری از خواب و خوراک از آستان حضرتش فاصله نمی‌گرفت. دوازده روز از ماه رمضان را روزه گرفته بود که در نیمۀ روز سیزدهم تب کرد و افطار نمود. 🍁من پیوسته ملازم او بودم تا آنکه در ظهر روز پانزدهم ماه رمضان سال ۱۳۲۸ق [/۲۸ شهریور ۱۲۸۹ش] رحلت فرمود و پیکر پاکش در وادی‌السلام، پشت سر قبر مادرش که خالۀ من است... دفن شد.» 📚 طبقات أعلام الشیعة، ج ‏۱۳، ص ۴۱۳ و ۴۱۴. 📷تصویر: در میان عده‌ای از دوستان و شاگردان 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 ردیف جلو، از سمت راست: نفر چهارم آیت‌الله سید مصطفی کاشانی، نفر پنجم آیت الله سید علی داماد. پشت سر آیت‌الله کاشانی فرزندشان آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی ✍ آیت الله پدر آیت‌الله حوالی سال ۱۲۶۸ق در شهر کاشان متولد شد. پدرش آیت‌الله سید حسین کاشانی از علمای مبرز و ذی‌نفوذ تهران بود. سید مصطفی پس از تحصیل در اصفهان و در محضر ، و دیگر اساتید، به تهران آمد و در محضر پدرش زانوی تلمذ زد. 🍃ایشان پس از رحلت پدرش آیت الله سید حسین کاشانی در سال ۱۲۹۶ق بر جای او نشست و به رسیدگی به امور مردم پرداخت تا آنکه در سال ۱۳۱۲ق به نجف اشرف هجرت نمود و بعدها در جبهه رویارویی علما و مردم عراق با استعمار انگلستان نقش فعالی ایفا کرد. 🔹سید مصطفی کاشانی، و آیت‌الله از جمله عالمان مستقر در محور مرکزی نبرد، قرنه و عمّاره بودند. 🍁آیت‌الله سید مصطفی کاشانی سرانجام در ۲۹رمضان ۱۳۳۶ق دار فانی را وداع گفت. برخی معتقد به شهادت وی به دست انگلیسی‌ها هستند. ✍ @tarikh_hawzah_tehran
👌گزارش جالب از سال ۱۳۱۰ق و فتوای مبنی بر ؛🌙 در حالیکه در شرایطی مشابه امروز، کشور درگیر همه‌گیری شده و از طرفی به‌خاطر سوء مدیریت و نبود ، و کمبود در کالاهایی همچون نان داد ملت را درآورده بود. ✨جالب اینکه اعتمادالسلطنه تصریح می‌کند دولت نمی‌خواهد جلوی گسترش وبا و انتقال آن از یک شهر (رشت) به شهر تهران را بگیرد تا شاه بتواند به بهانه وبا به سفر تفریحی ییلاق خود برود. ✍او می‌نویسد: «با اینکه دیشب ابر بود و رؤیت هلال در طهران نشده بود، اما در سایر بلاد ایران ماه را دیده بودند. نقاره‌خانه عید را زدند. من احتیاطا آدمی هم نزد میرزا حسن آشتیانی فرستادم. گفته بود عید است و باید افطار کرد... شنیدم که در طوالش ناخوشی وبا بروز کرده است و خیلی سخت. البته حالا در رشت است و ده روز دیگر در تهران است. از برای بهانه در سفرهای ییلاقی بندگان همایون خوب بهانه شد که زودتر تشریف ببرند. باوجود اینکه خیلی ممکن است از حالا چاره این کار را بکنند و عمدا نخواهند کرد که برای اینکه بهانه در کار بدست بیاید. مگر مَلَک‌های آسمان یک رحمی به حال ایران بکنند... دیروز که پیاده به باغچه می‌رفتم سیدی را دیدم عرب، چندتا نان گرفته بود و در میان دستمال گذاشته و به خانه‌اش می‌برد و به سلطنت و دولت و ملت ایران فحش می‌داد... جهت فحشش را پرسیدم. نانش را به من نشان داد؛ می‌گفت یک چارک از وزن معمول کم است و اگر ایران مثل عثمانی صاحب می‌داشت و محتسب در بازار می‌گشت، این واقع نمی‌شد...» 📚روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه ص۸۶۷ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ مرحوم پسر کوچک می‌فرمود: در خواب دیدم که پدرم به من فرمود: محمد هاشم (پسر بزرگ میرزا) چیزی روی قبر من انداخته که من ناراضی و ناراحتم. من نامه‌ای به نجف اشرف به خدمت مرحوم میرزا موسی که از شاگردان مرحوم نائینی بود، نوشتم و از ایشان خواستم بدون آنکه خواب مرا نقل کند از برادرم در خصوص پدرم و درباره مقبره او سؤال کند تا معلوم شود چه اقدامی نموده که آن مرحوم راضی نیست. میرزا موسی با برادرم محمد هاشم صحبت کرد، برادرم گفته بود: چون قبر پدرم که در مقبره مرحوم است، کهنه و مخروبه شده، مقداری کرباس کهنه و مندرس هم روی قبر گذاشته بودند. من قبر ایشان را تجدید و تعمیر کردم و در عوض آن کرباس کهنه، مقداری ماهوت انگلیسی روی آن قبر انداخته‌ام. آنگاه میرزا موسی نامه مرا به برادرم نشان داده بود. 📚برگرفته از: مردان علم در میدان عمل، ج۲، ص۲۸۹ و ۲۹۰ 🍃 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 از چپ: حاج ، علامه محقق سید محسن امین، مدیریت مدرسه عالی سپهسالار. ✍ شیخ اسحاق رشتی فرزند مرجع عظیم الشأن در نجف اشرف متولد شد و از محضر پدرش و دیگر اساتید حوزه نجف بهره برد و با صبیه صاحب ازدواج کرد. شیخ اسحاق رشتی از نجف به تهران هجرت کرد و امامت را برعهده گرفت و به تدریس در () پرداخت. می‌نویسد: «در سفر زیارتی مشهد مقدس در سال ۱۳۵۳ق بر شیخ اسحاق رشتی وارد شدیم و ایشان از هیچ تلاشی در تکریم ما و دسترسی به کتابخانه‌ها و استفاده از کتاب‌های آنها فروگذار نکرد. خانه او منزلگاه مسافران بود و با آنکه تنگدست بود اما در برآوردن حاجت نیازمندان تلاش بسیاری می‌کرد تا آنجا که مجبور شد قسمتی از خانه خود را بفروشد.» شیخ اسحاق رشتی در ۲جمادی‌الثانی ۱۳۵۷ق (۱۳۱۷ش) دار فانی را وداع گفت. 📚اعیان الشیعه ج۳ ص۲۶۹ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ علامه شعرانی در مسجد جد خود، یا همان ، به اقامۀ جماعت می‌پرداخت و جهت پاسخگویی به شبهات، در برخی جلسات دینی حضور می‌یافت. 🍃 آیت‌الله (پدر آیت الله ) به‌منظور مقابله با هجمۀ مسیحیان و بهائیان، با همراهی برخی از تجار بازار چون مرحوم عباسقلی بازرگان اقدام به برگزاری جلساتی نمود که مورد تأیید مراجعی چون آیت‌الله‌العظمی سید ابوالحسن اصفهانی قرارگرفت. یکی از دانشمندانی که در این جلسات حضور مؤثری داشت، مرحوم بود که مباحثی پیرامون نبوت و اثبات حقانیت اسلام و پاسخ به شبهات مخالفان و معاندان، به‌ویژه مبلغان مسیحی مطرح می‌کرد. 📚منبع عمدۀ ایشان در استدلال، متون مقدس یهود و نصاری به زبان عبری و نیز منابع معتبری به زبان فرانسه بود. بعدها همین مطالب در کتاب ارزشمندی با عنوان راه سعادت در اثبات نبوت گردآوری و منتشر شد. 🍂علامۀ اواخر عمر شریفش به بیماری قلب و ریه مبتلا شد. سال ۱۳۵۲ش، اوایل ماه مبارک رمضان، ایشان چند روزی را در مسجد به اقامۀ جماعت پرداخت، اما کسالتش شدت یافت و در پنجم شوال جهت مداوا به کشور آلمان اعزام شدند. علامه در یکی از بیمارستان‌های هامبورگ تحت مداوا قرار گرفت، اما درمان سودی نبخشید. سرانجام هفتم شوال ۱۳۹۳ق/ ۱۲ آبان ۱۳۵۲ش علامۀ شعرانی دار فانی را وداع گفت. پیکر مطهرش به تهران بازگشت و پس از تشییع، در جوار حضرت عبدالعظیم(ع) در مقبرۀ خانوادگی زمرّدی (روبروی باغ طوطی) به خاک سپرده شد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 ۱۳۲۷ش، حضور آیت‌الله و همراهانش در مسجد امام (مسجد شاه سابق) ✍ روز جمعه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۲۷ مسجد سلطانی ناظر عظیم‌ترین اجتماع پرشکوهی بود که بعد از شهریور ۲۰ تا آن روز برپا شده بود. مسجد مملو از جمعیت و از خیابان‌های اطراف هم عبور و مرور قطع شده و اتوبوس های اطراف از کار افتاده بود. در آن ایام ریاست تبلیغات با آقای مدیر مجله صبا بود و او هم دستور داد که دو ساعت رادیو را به وصل و جریان میتینگ را پخش کنند. در آن میتینگ الله_کاشانی و آقای هم شرکت کرده بودند و فشار جمعیت در صحن مسجد به قدری بود که نرده های آهنی جلوی شبستان شکست. ابتدا سرودی به وسیله عده‌ای از جوانان دسته جمعی خوانده شد. بیت اول آن این بود: ما جوانان ایران زمینیم / ما فدائیان اسلام و دینیم سپس قطعنامه‌ای که مبنی بر اظهار همدردی با اعراب فلسطین صادر شده بود دو بار قرائت گردید و پس از آن پیرامون حملات وحشیانه یهود و لزوم کمک به مسلمانان فلسطین سخنرانی کردند. پس از پایان اجتماع، اتوبوسهایی از طرف خط‌های مختلف در اختیار جمعیت گذارده شد و تا ساعت ۹ شب مردم در خیابان های تهران تظاهرات کرده و علیه یهود و به نفع اعراب فلسطین شعار می‌دادند و از روز بعد هم محل‌هایی برای نام نویسی داوطلبین جنگ با یهود در مراکز مختلف شهر افتتاح شد و قریب ۵ هزار نفر هم برای اعزام نام نویسی کردند. 📚فدائیان اسلام، تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۶۹ و ۷۰ به کوشش استاد سید هادی خسروشاهی 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 نفر اول از راست، آیت‌الله در کنار امام خمینی (ره) ✍ حاج شیخ احمد مولایی در سال ۱۳۰۳ ش در تهران به دنیا آمد. ایشان در مدت تحصیلات مقدماتی در تهران به پیوست و با آیت‌الله کاشانی ارتباط خوبی داشت و آنگاه که برای ادامه تحصیل علوم دینی به قم رفت، حجره‌اش در محل تجمع طلاب تهرانی بود. 📖 در خاطرات خود از آن دوران می‌فرمودند: «حجره تهرانی ها که آقای مولایی صاحب اصلی‌اش بود مرکز تجمع طلبه های سیاسی و تهرانی بود. شب‌های پنج‌شنبه روضه خوانده می‌شد و معمولاً مرحوم در آنجا منبر می رفتند. این روضه وسیله‌ای برای جمع شدن طلبه ها و دیدار با طلاب بود. طلبه هایی که به مسائل سیاسی و اجتماعی علاقه داشتند و به اوضاع و احوال روز آشناتر بودند بیشتر آنجا جمع می‌شدند. منبرهای مرحوم شهید مطهری در جهت بیداری طلاب به طور غیرمستقیم خیلی موثر بود؛ چون غالباً آن زمان به طور مستقیم و علنی بحث‌های سیاسی نمی‌شد. ... وقتی به تهران می آمدیم در معیت آقای مولایی در مجامعی که آیت‌الله کاشانی در منزلشان تشکیل می داد حضور می‌یافتیم و از راهنمایی ها و تذکرات سیاسی ایشان بهره می‌گرفتیم.» 📚خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، ص۹۱ و ۹۲ ✨آیت‌الله مولایی در تاریخ ۱۹ اسفند ۵۷ از سوی امام خمینی (ره) به تولیت آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه (س) منصوب شد و تا پایان عمر شریفش یعنی دوم خرداد ۱۳۷۴ در همین مسؤولیت باقی ماند و پیکرش در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد.🍂 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 نفر اول از سمت چپ: آقا میرزا علی اکبر بروجردی ✍ وی از مجتهدین مبرز تهران و از همراهان ویژه شهید بود که پس از شهادت حاج شیخ به مشهد تبعید شد و تا هنگام وفات خود در سال ۱۳۴۶ق در همانجا اقامت گزید. 🍃میرزا علی‌اکبر بروجردی نوه دختری صاحب قوانین و نوه پسری از مراجع وقت بود. آقا هادی پسر حاج شیخ فضل‌الله هم با دختر آقا میرزا علی اکبر ازدواج کرد. 💡پژوهشگران محترم در شناسایی شخصیت دیگری که در کنار حاج شیخ فضل‌الله نوری نشسته است، ما را یاری نمایند. باتشکر 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 تصویر هوایی قدیمی از حرم حضرت عبدالعظیم (ع) مربوط به حدود سال ۱۳۴۰ش؛ محل با نقطه قرمز مشخص شده است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
(عتیق) از مدارس علمیه در جوار (ع) است كه قدمت آن به دوران می رسد. فعالیتهای مدرسه برهان در زمان رضاخان تعطیل شد و ساختمان آن رو به ویرانی رفت و در سال 1364هجری قمری بنای باقیمانده توسط مرحوم حاج به امر زعیم اعظم عالم تشیّع آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی و به امر مرحوم آیت الله سید محمد حجّـت و پشتیبانی تخریب و در مدت دو سال نوسازی و تكمیل شد و در روز افتتاح آیات عظام شهر تهران و نقاط دیگر چون ، حاج ، ، وزیر اسبق علوم و معارف عراق و عده دیگری شركت داشتند. مرحوم حاج شیخ علی اكبر برهان مدیر مدرسه در سال 1379 قمری در مكه از دنیا رفت و در قبرستان جده به خاك سپرده شد و بعد ازایشان بانی قبرستان سه دختران شهرری در این مدرسه سكونت نمود و به تعلیم و تربیت اطفال مردم ری اشتغال داشت و در زمان كه خیلی از طلاب خلع لباس شدند و مدارس علمیه را تعطیل كردند، این مدرسه را طاهریه نام نهادند و دروس جدید (غیر حوزوی) در آن تدریس می شد. 🍃در اوایل انقلاب، مدیریت و تولیت این مدرسه را امام جمعه شهرری مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای رفیعی به عهده گرفت و این تولیت تا پایان سال 1368 ادامه یافت. در این سال حجت الاسلام تاج آبادی از طرف تولیت آستان مقدس ( آیت الله محمّدی ری شهری )، مدیریت را به عهده گرفت. 🔹در سال 1370 شمسی آن مدرسه به منظور تغییر كلی بنای قدیمی و ساختار جدید، تخریب شد و طلاب برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم (ع) منتقل شدند. 🔹ساختمان جدید با وسعت نزدیك به پنج هزار متر مربع در سال 1383 به بهره برداری رسید. ▪️برگرفته از خبرگزاری جمهوری اسلامی 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 دهه۴۰؛ از راست، حضرات آیات: سید محمدحسین علوی بروجردی، سیدهادی خسروشاهی، ، ، 🔹به مناسبت ۶ خرداد سالروز درگذشت آیت‌الله در سال ۱۳۸۵ش 🍃ایشان در سال ۱۳۲۸ش به شرف دامادی مرحوم درآمد و پس از رحلت آن مرجع عظیم الشأن در سال ۱۳۴۰ش به دعوت و اصرار علمای تهران از جمله آیت‌الله به تهران هجرت کرد و چندی بعد پدر کنار تدریس دروس سطح، امامت جماعت را برعهده گرفت و در مسیر نهضت امام خمینی ره نیز نقش مؤثری ایفا کرد. ✨در نخستین روز حضور آیت‌الله علوی بروجردی در مسجد فخریه، علما و مراجع بزرگ تهران از جمله آیات ، ، ، ، و در این مسجد حضور یافته و به با اقتدا به وی، عملا ایشان را تأیید نمودند و اینگونه آیت‌الله علوی بروجردی در عداد علمای بزرگ تهران شناخته شد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
پس از تحصیل سطوح علوم دینی در زادگاه خود زنجان در سال ۱۳۳۰ به تهران آمد و در سال تحصیلی ۱۳۳۱ - ۱۳۳۰، وارد دانشکده علوم شد و با انتخاب رشته فیزیک تحصیلات عالی خود را آغاز کرد. او این دوره را با نگارش «مطالعه در آثار میدان الکتریک و رادیاسیون و گاز ازت روی موجودات زنده» به پایان برد و در پایان رساله طرح جدیدی برای استفاده از گاز ازن در پزشکی ارائه داد. او از دانشجویان ممتاز و برجسته شمرده شد و به عنوان محقق فیزیک و استاد رشته فیزیک شناخته شد. 🔹یکی از ابعاد زندگی استاد روزبه است. با وجود پیشنهاد‌های مکرر به وی و تلاش‌های برای احراز کرسی دانشگاه برای تدریس و اعزام به خارج از کشور برای تحصیل در دوره دکتری که روزبه به آن خیلی هم علاقمند بود او پایه گذاری مدرسه علوی و تدریس در آن را ترجیح داد و این واحد آموزش متوسطه در سال ۱۳۳۵ توسط حاج (علامه) و و و به مدیریت روزبه شروع به فعالیت کرد. 🔹در این دوره شخصیت‌هایی چون ، ، ، ، و در امور آموزشی مدرسه علوی با استاد روزبه همکاری می‌کردند. 🍁استاد روزبه در سال ۱۳۴۷، به سبب تماس با تشعشعات رادیواکتیو در آزمایشگاه، به بیماری سرطان مبتلا شد. به مرور حالش رو به وخامت گذاشت تا آنکه در تاریخ ۱۷ شوال برابر با ۲۱ آبان سال ۱۳۵۲ در گذشت و در قم در قبرستان حاج شیخ (نو) دفن گردید. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ «به موجب فصل دوم از قانون اساسی برای مراقبت در عدم مخالفت قوانین موضوعه با احکام شریعت بیست نفر از مجتهدین عدول عارف به مقتضیات عصر» به مجلس شورای ملی معرفی شدند تا از میان آنها تعداد ۵ نفر یا بیشتر را با اکثریت آراء یا قرعه انتخاب کنند. 🔹این نامه از سوی دو مرجع بزرگ شیعه آیات عظام و به مجلس ارسال شده است. ✨در آن برهه این دو مرجع به عنوان مقام ولایت فقیه، فقهایی که در حکم بودند را به مجلس معرفی نمودند، گرچه ولی فقیه حاکمیت سیاسی را برعهده نداشته است. 🔹از میان علمای تهران نیز ، ، و معرفی شدند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 گزارشاتی از ۱۲ خرداد ۱۳۴۲ / برابر با ۹ محرم ● تهران که پس از آزادی آیت‌الله طالقانی مجدداً پایگاه اعضای نهضت آزادی شده بود، امروز نیز مراسم عزاداری و سخنرانی داشت. طی نامه‌ای به اعضای برجسته این گروه سفارش کرد که عصر امروز حجت‌الاسلام سخنرانی کند. واعظ در این مراسم ضمن شرح مختصری از زندگی امام حسین (ع)، رشته سخن را به مدرسه فیضیه کشاند و با اشاره‌ای ضمنی به ادعاهای شاه مبنی بر خواب دیدن امام زمان (عج) گفت: «کسانی که امام زمان (عج) را در خواب می‌بینند باید متوجه باشند.» ● آیت‌الله طالقانی نیز امشب در مسجد هدایت سخنرانی کرد و با انتقاد از تفکر «المأمور معذور» این شعار را بهانه‌ای قلمداد کرد که برخی از کارکنان دولت برای فراز از مسئولیت انسانی بدان متوسل می‌شوند. طالقانی در این خطابه بار دیگر پایمال شدن قانون اساسی و آزادی بیان در ایران را محکوم کرد و با سرزنش مقامات حکومتی در استقبال از هنرپیشه ایتالیایی گفت: «برای هنرپیشه چه مقدمات و برنامه‌ پذیرایی درنظر می‌گیرند و برای نمایندگان روحانیون و آزادمردان حتی در زندان جای خوابیدن نیست.» ▪️دستجات عزاداری تهران نیز امروز پرجمعیت‌تر از دیگر روزها در خیابان‌ها به راه افتادند. بنابه گزارش ساواک شعار یکی از این دسته‌ها چنین بود: «قم گشته کربلا ـ هر روزش عاشوراست ـ فیضیه قتلگاه است، خون جگر علما شد موسم یاری ـ مولایم خمینی ـ یا صاحب‌العصر» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 گوشه‌ای از حوادث ۱۳ خرداد ۴۲ برابر با روز عاشورا ● حجت‌الاسلام صبح امروز در منزل آیت‌الله بهبهانی به سخنرانی پرداخت. او نسبت به گسترش نفوذ و یهودیان در ایران به شدت اعتراض کرد و در محکومیت واقعه گفت: «با جیپی که از پول مردم خریده‌اند، بلندگویی که از مالیات مردم مسلمان تهیه شده جلوی صحن قم ایستاده و می‌گفتند الو الو اینجا قم، قم را فتح کردیم. وضع آرام است. مردیکه! مگر قشون خارجی را شکست داده‌ای؟» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
در منطقه بازار - مسجد جامع - مسجد شاه - مسجد بزازها و تکایا - مهمتر از همه نطق آقای بود که در تکیه واقع در جنوب بانک ایرانیان نزدیک سخنرانی کرد نامبرده امروز در مورد لوایح شش ماده اعلیحضرت سخنرانی کرده و گفت: یک فردی که به اروپا و امریکا رفته و با رقاصه‌ها رقصیده و باصطلاح دموکراسی اروپائی را برای خودش گرفته مدعی است که قانون وضع میکند: این شخص که در موارد قانونی وضع میکند نمی‌داند که در کشور تهیه قانونی یعنی قانون حسینی است. در این موارد میگویند یک زن فاحشه بیاید به مردم رای بدهد، زنی که در مقابل مردان مثل پنیر وا میرود - ولی قوانین اسلام که عالیترین قوانین است امروز زیر پا گذاشته. من امروز شما را به قیام دعوت می‌کنم - در کوچه و بازار سینه زدن کار درست نمیشود باید از آیت‌الله خمینی که امروز جلو افتاده و چون از دین صحبت میکند ما مخلص او هستیم تبعیت کرد - من 11 سال است که مبارزه میکنم نه از زندان - نه از شلاق و نه از مرگ - از هیچ چیز نمیترسم. من میدانم که بین حاضرین کسانی وجود دارند که در لباس معمم و یا غیر معمم گزارش سخنرانی مرا خواهند داد ولی چون در راه دین قدم بر میدارم از هیچ چیز نمیترسم من شما را به مبارزه (نامفهوم) دعوت میکنم. باید برای دین حسن قیام کنید - غافلید که کمونیستها در این مملکت چه کردند - آن بلوارها و آن سرو صداها به کجا کشید. امروز دین ما پا برجاست و محکتر از سابق شده و این مواد قانونی که از طرف این اشخاص صادر شده نمیتواند دین را پایمال کند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 ، حجت‌الاسلام حاج درکنار درحاشیه دیدار وعاظ تهران با ایشان 💡امام خمینی (ره) - 62/08/04: 🔹و اما مسأله آینده از اهم اموری است که مسؤولیت آن با همه ماست و توجه دارید که دشمنان اسلام در نظر دارند کاری بکنند که انتخابات درست صورت نگیرد و از دست مسلمان ها و متعهدین خارج شود، ولی شما باید تمام قدرت تان را صرف کنید که به خوبی انجام شود. 🔹انتخابات یک محکی هم برای خودتان است که ببینید آیا می خواهید انتخاب اصلح بکنید برای خودتان یا برای اسلام؟ اگر برای خودتان باشد شیطانی است و اما اگر انتخاب اصلح برای مسلمان هاست، کی و از کجاست، مطرح نیست، از هر گروهی باشد، حزب باشد یا غیر حزب، نه حزب اسباب این می شود که غیر آن فاسد و نه صد در صد حزبی بودن باعث صلاح آنهاست. 🔹 و انتخاب اصلح برای مسلمین یعنی انتخاب فردی که تعهد به اسلام و حیثیت آن داشته باشد. و همه چیز را بفهمد و چون در مجلس، اسلام تنها کافی نیست، بلکه باید مسلمانی باشد که احتیاجات مملکت را بشناسد و سیاست را بفهمد و مطلع به مصالح و مفاسد کشور باشد و ممکن است به شما و گروه شما هم مربوط نباشد، که اگر اصلح را انتخاب کردید، کاری اسلامی می کنید و این یک محکی است برای خودتان که تشخیص بدهید انتخاب برای اسلام است یا برای صلاح خودتان. 💡...بنابراین باید تمام قدرتمان را جمع کنیم که «بازیگرها دوباره پیدا نشوند» و آقایان ائمه جمعه علاوه بر اینکه با هم سمینار دارند، با سایر علمای بلاد تهران و قم در ارتباط باشند که انتخابات خوب باشد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran