|⇦•شرافت ماتِ تشریفات...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
شرافت، ماتِ تشریفات والای علی اکبر
تعالی شمه ایی از شأنِ اعلای علی اکبر
*شب جوانانِ، امشب علی اکبر رو صدا نزنی کی صدا بزنی؟...*
شرافت، ماتِ تشریفات والای علی اکبر
تعالی شمه ایی از شأنِ اعلای علی اکبر
مُعادِ پیچش زلفش نمادِ محشر کبری
قیامت جلوه ایی از قد و بالای علی اکبر
*جای همهی شهدا خالی اونایی که سربند بسته بودند،،: یا علی اکبرِ حسین*
تجلی های پیغمبر در این آیینه بی وقفه
حرم را میکند محو تماشای علی اکبر
*ان شاءالله بریم کربلا پایین پای ابی عبدالله، خدا قسمت کنه...*
هماوردی ندارد شیر حق در جنگ رو در رو
هزار الله اکبر، کیست همتای علی اکبر
به یک جولان چشمش، قلب اردوگاه دشمن ریخت
عجب شوری به پاکرد است غوغای علی اکبر
نه تنها بهر استقبال از او پیغمبر آماده است
خدا آغوش وا کرده مُحَیای علی اکبر
*جانم علی اکبر، همچین که میومد جلو خیمه، همه خانواده دورش رو میگرفتن، خواهر و عمه ها دورش رو میگرفتن، عمه قربونِ قد وبالات بره...*
نه تنها بهر استقبال پیغمبر آماده است
خدا آغوش وا کرده محیای علی اکبر
اگرچه حسرت عُمر حسین از دست رفت اما
به رسم صبر تاب آورده تا پای علی اکبر
*حالا میخوام بی مقدمه برات روضه بخونم، امشب پدرا برا پسرا دعا کنن، پسرا هم امشب اونایی که باباهاشون سایشون بالا سرشونه قول بدن هر طور شده دست بابا هارو ببوسن، اگه بابا سوال کرد بگو: آخه امشب شب علی اکبرِ، منم از علی اکبر یاد گرفتم دست بوس بابام باشم... یا علی اکبر!...*
میروی میبَری از سینه دلِ خونِ پدر
زخمی سوخته ات را کمی آهسته ببر
*ای جانم! اومد مقابل بابا، سر پایین، بابا جان! اجازه به من میدی برم میدان؟ حرف علی تموم نشده بود، فرمود: علی جان! برو.. همچین که علی اومد بره میدان، یه وقت دیدن ابی عبدالله صدا زد: علی! صبر کن، همه گفتن: حتما میخواد ممانعت کنه بگه نرو میدان، حسین! حرفش رو عوض میکنه...
صدا زد: علی جان! قبل از رفتنت بابا چند قدم جلو من راه برو میخوام قد و بالات رو ببینم...*
شانۀ صبر دلم پشت سرت میلرزد
چه کنم پیر شدم چاره ندارم دیگر
به پدر حق بده که این همه بی تاب شده
به خدا دیدن این منظره سخت است پسر
که ببینم نفست بین گلو ذبح شده است
یا که افتاده گلویت سر راهِ خنجر
ناخودآگاه تمام بدنم تیر کشید
به گمانم باید دست بگیرم به کمر
عمه ات را پسرم گرم در آغوش بگیر
شاید آرام شود در بغلِ پیغمبر
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شب_هشتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•چون تو ای لاله! در این باغ...
#قسمت_دوم #روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
چون تو ای لاله! در این باغ گلی پر پر نیست
و از این پیر جوان مرده، کمانی تر نیست
دست و پایی، نفسی، نیم نگاهی، آهی
غیر خونابه مگر ناله در این حنجر نیست
*چه کنم شب هشتمِ، نمیشه نگم، یا ابا عبدالله! خدا نیاره یه بابا زمین خوردن بچه اش رو ببینه، خدا نیاره یه بابا صورت بچه اش رو زخمی ببینه، خدا نیاره یه بابایی کتک خوردن بچه اش رو ببینه...
علی اکبر رفت میدان، همه گفتن پیغمبر اومده، شبیه ترین فرد خَلقاً و خُلقاً و مَنطقاً به رسول خدا بود، صدای تکبیر بلند شد تا این که شروع کرد خودش رو معرفی کردن: من نوۀ پیغمبرم، من نوۀ علی ام، من نوۀ فاطمه ام، من پسر حسینم، علی ابن حسین بن علی، علیِ الاَکبر...
جنگ نمایانی کرد، بعضیا گفتن تشنه اش شد، برگشت یه نگاه به بابا کرد دید بابا از خودش تشنه تره، اینقدر خواهرها براش گریه کردن، داداش! مواظب خودت باش، عمه زینب داره دعا میکنه، سکینه داره دعا میکنه، اما نالۀ اهل خیمه بلند شد میدونی کدوم ساعت؟ اون ساعتی که حسین دست رو سر گذاشت.. آخه مگه خبر نداری، مگه نمیدونی علی اکبر رو چطور کشتن؟ یکی نیزه به پهلوش زد، یکی شمشیر به فرقش زد، اما نتونستن یه کاری کنن از اسب واژگون بشه، این اسب اسبی است که میدونه سوارش چقدر ماهره، تربیت شده است، اونایی که سوار کارن میدونن دستش رو انداخت دورگردن اسب، یعنی اینکه دیگه توان ندارم، من رو برگردون سمت خیمه، خونِ سر علی جلو چشم اسب رو گرفت، عوض این که سمت خیمه ها بره رفت وسط دلِ دشمن، حسین یه وقت دید شمشیرا بالا میاد، همچین که با عجله دوید از خیمه گاه تا قتلگاهِ علی، هی زمین میخورد، بلند میشد، صدا میزد: وَلَدی! دید علی داره پاهاش رو روی زمین میکشه، صورتش رو گذاشت رو صورت علی...
میدونی چرا بغلش نکرد؟ آخه بدنِ سالم رو میشه بغل گرفت، حسین هر طرف رو میگرفت، یه طرف دیگه روی زمین میریخت... ناله بزن: حسین!...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شب_هشتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•چجوری تا جسم علی دوید...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
رسید حسین
چجوری تا جسم علی دوید حسین
اون آخرا خودش رو میکشید حسین
فقط خدا میدونه که چی دید حسین
سرش یه جا
دونه دونه اعضای پیکرش یه جا
جداشد از هم تَنِ پَرپَرش یه جا
جمع نمیشه علی اکبرش یه جا
این لشکر داره تو دلش
کینه از اسمِ تو علی
تا خیمه شاید نمونه
چیزی از جسم تو علی
لخته لخته خون
روی این لبا
ای کاش که تنت
جاشه تو عبا
*پسرم! چرا این طوریت کردن؟ بابا! عزیز دلم! بلند شو همه ی اهل خیمه دارن گریه میکنن...
آی رفقا! آی بزرگترا! رزمنده ها! قربون همتون برم جَوُونا یادتون باشه هرکی رو زمین افتاد امام حسین رفت آوُردتش خیمه دارالحرب، حواست هست؟ زینب چهار پنج ساله بود وقتی سر قبر مادر میرفتن، علی میگفت: حسن جان! حسین جان! این روشنایی هارو کم کن نمیخوام چشمی قد و بالای زینب رو ببینه...
روضه علی اکبرِ چرا از زینب دارم میگم؟ کار دارم باهات آی غیرتیا، حسینیا، تنها کشته ایی که پای ناموس حسین رو وسط میدون وا کرد علی اکبر بود، همچین که صورتش رو گذاشت رو صورت علی، هی میگفت: بابا! بابا بلند شو ببین دارن به من میخندن، پسرم علی اکبر! چرا اینقدر علی اصغر شدی بابا؟ یه وقت دید یه دستی مثل دست مادر اومد رو شونش، برگشت نگاه کرد دید زینبِ، صدا زد: حسین! خدا صبرت بده...
یه جمله ای حسین گفت صدا زد:...*
علی جان خیز از جا آبرویم را بخر
عمه را از بین نامحرم ببر
دست و پایی، نفسی، نیم نگاهی، آهی
غیر خونابه مگر ناله در این حنجر نیست
در کنار توام و باز به خود میگویم
نه حسین! این تنِ پوشیده به خون اکبر نیست
*بازم ناله بزن بگو: یاحسین!..*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شب_هشتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•رسیده دیگه وقت جهاد اکبر..
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
رسیده دیگه وقت جهاد اکبر
برو میدون ای آیینهی پیغمبر
خواهرها دورتو میگیرن
میگن به غربت ما رحم کن
*آخه زنها آمدند دورش رو گرفتند...
*اِجتَمَعتِ النساء حولَهُ کَالحَلقَه..." همه اومدند دورش رو گرفتند، بچه ها دستش رو گرفتند گوشه لباسش رو گرفتند...همه با هم یه جمله گفتند:
"اِرحَم غُربَتَنا .." علی به غربت ما رحم کن ..*
خواهرها دورتو میگیرن
میگن به غربت ما رحم کن
میگن بابارو تنها نگذار، به بابا رحم کن
تو اولین دلیل لبخندامی
فرماندهی سپاهِ فرزندامی
خدا به همرات ..
با ناامیدی به تو چشم میدوزم
تو داری دور میشی و من میسوزم
خدا به همرات ..
«علی علی علی علیِ اکبر، عزیزِ بابا»
*یه نگاهی انداخت،
"ثُمَّ نَظَرَ علیه،نَظرَةَ آیِسٍ مِنه .." یه نگاه از سر ناامیدی به پسر انداخت"و اَرْخا عَینَیه وَ بَکاء" شروع کرد های های گریه کردن ..
دلش راضی نشد، دست به آسمان بلند کرد...
صدا زد:
"اَللّهُمَّ اشْهَدْ فَقَد بَرَز اِلیکَ اَشبَهُ النّاس خَلقاً و خُلقاً و مَنطِقاً بِرَسولِک .."
خدا شاهد باش شبیه ترین خلق تو به پیغمبر به میدان میره ..
"و کُنّا اِذا اشتَقْنا اِلی نبیِّک نَظَرنا الیک"
(من از خودم میگم:خدا هر وقت دلم برا مادرم تنگ میشد حسنم رو نگاه می کردم .. هر وقت دلم برا علی مرتضی تنگ میشه، عباس رو نگاه می کنم ..) هر وقت دلم برای پیغمبر تنگ میشد علی رو نگاه می کردم...
"و کُنّا اِذا اشتقنا اِلی نبیِّک نَظَرنا الیه"
دلش آروم نشد،شروع کرد نفرین کردن...
"یَابنَ سعد قَطَعَ الله رَحِمَک کَما قطعْتَ رَحِمی.."
خدا لعنتت کنه ..
از پسر دل برید .. پسر وارد میدان شد .. رجز خوند " َانا علیُّ بنُ الحسینُ بنُ علی"
"فَتَقَدَّم نَحوَ القَوم" اومد مقابل لشگر ..
"َفَقَتَلَ قِتالاََ شدیدا...
"وَ هَلَکَ مِنه کثیراََ...
ثُمُّ رَجَعَ اِلی ابیه..."
برگشت مقابل پدر صدازد :
"یا ابَ العطش قَد قَتَلَنی..."
پدر! تشنگی من رو کشت...
ببین با علی اصغر چه کرد؟ با دخترها چه کرد؟
با عباس چه کرد؟
بابا تشنگی من رو کشت .. سنگینی زره من رو خسته کرد .. یه سوالی پرسید آقا در جوابش چه کرد؟صدا زد "فهل شربتَ ماءٍ مِن س"
جرعه آبی اگر هست من بخورم قدرت بگیرم برم جهاد کنم ..
"فَبَکَت حسین علیه السلام..." آقای ما شروع کرد گریه کردن... "وا غوثاه یا بُنَیَّ مِن اَین آتی الماء..." پسرم از کجا آب بیارم؟
"قاتِل قلیلا..."
یه ذره دیگه بجنگ...
" أسرع الملتقى بجدّك محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم..."
چیزی نمونده پیغمبر رو زیارت کنی..
"فیسقیك بكأسه الأوفى شربة لا تظمأ بعدها أبدا..." پیغمبر یه آب گوارایی از کاسه های بهشتی به تو بده که دیگه تشنه نشی .. ولی من میدونم خیلی برای تو سخته...*
میدونم جنگیدن خیلی بی آب سخته
با این جوشن توو گرمای آفتاب سخته
اما آبی نمونده دیگه
حتی یک قطره واسه اصغر
برو میدون که سیراب میشی، از حوض کوثر
یه عده گفتن اومده پیغمبر
دلهرهای افتاد میون لشکر
فدات شه بابا
اما همین که اسمتو فهمیدن
برای کشتن تو نقشه چیدن
چه بُغْضی دارن!
*پسرم! اینا علی رو دوست نداشتن...
علی رو دوست ندارن و دوست نخواهند داشت.. هر چی بهشون گفتم چرا من رو میکشید؟ آخرش گفتند:
"بُغضاً لِابیک.."
ما بابات رو دوست نداریم...*
اگه زخمی برداشتی بیا سمت من
*علی از خدمت بابا برگشت میدان...*
"خَرَجَ الی مَوضِعِ النِّزاع وَ قاتَلَ اَعظَم القِتال.فَرَماهُ
تیری زدند .. علی بیهوش شد روی یال های اسب افتاد .. فقط یک جمله شنیده شد...
"یا ابَتا علیکَ منی السلام"
بابا خداحافظ...
"هذا جدّی یُقرِئکَ السلام"
پیغمبر بهت سلام می رسونه...
پیغمبر یه پیغامی داره...
"وَ یَقولُ لک، عَجّلِ القُدومَ عَلَینا..."
حسین زودتر بیا..
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حاج_میثم_مطیعی
#شب_هشتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•رسیده دیگه وقت جهاد اکبر..
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اینجا کار علی تمام نشد..
" فَاحتَمَلَه الفَرَس الی مُعَسکَرِ الاعداء..."
اسب راه رو اشتباه رفت.. خون گلو و پیشانی علی جلوی دید اسب رو گرفت.. به جای اینکه به سمت بنی هاشم برگرده و علی رو بر روی زمین بگذاره ..
"فَاحتَمَلَه الفَرَس الی مُعَسکَرِ الاعداء..."
اسب راه رو اشتباه رفت...
"فَقَطَّعوهُ بِاَسیافِهِم اِرباََ اِرباََ..."
دو طرف ایستادند .. کوچه باز کردند .. گفتند زحمتی نداره .. پیغمبر کربلا داره میاد .. شمشیرها رو بالا بردند .. از جلوی هر کی رد میشد یه شمشیر به قلب حسین می زدند...
فَقَطَّعوهُ بِاَسیافِهِم اِرباََ اِرباََ..."
علی رو ریز ریزش کردند...
اگه زخمی برداشتی بیا سمت من
چرا داری میری خیمهگاه دشمن؟
مراقب خودت باش اینجا
کوچه وا میکنن نامردا
انگار این کوچه وصل میشه به، مدینه بابا
سیلی زدن به گونههای مادر
لگد زدن به آیههای کوثر
بمیرم واسهش ..
توام قدم قدم تو کوچه بردن
با حوصله تنت رو ریز ریز کردن
*آی علی بردنت کوچه ریز ریزت کردند ..
آی مادرم با هزار زحمت بلند شد ..
دنبال حیدر می دوید ..
غلاف شمشیر بالا می آمد .. پایین می آمد .. مادرم علی رو رها نمی کرد ..
در وسط کوچه تو را می زدند
کاش به جای تو مرا می زدند
چرا گوشه چشمت شده کبود
به من بگو مگر علی مرده بود؟!
وای من و وای من و وای من
میخ در و سینه زهرای من ..*
پاشو ای عمرم، تا جون نداده بابا
به پیش چشمام، پاتو نکش رو خاکا
صورت به صورتت میذارم، اما آروم نمیشم بابا
تازه جوونِ من شد پهلوت، شبیه زهرا ..
کنارِ پیکر تو سرگردونم؟!
چه جور تو رو به خیمه برگردونم؟
عزیزِ جونم...
"فَاَقبَل الیه فِتیانِه .."
برگشت سمت خیمه ها صدا زد:
"یا فتیةَ بنی هاشم! اِحمِلوا اَخاکم.."
جوانان بنی هاشم بیایید ..
کنارِ پیکر تو سرگردونم...؟!
چه جور تو رو به خیمه برگردونم؟
عزیزِ جونم ..
چه کرده با تو کینهی این لشکر
نمونده دیگه چیزی از این پیکر
عزیزِ جونم ..
«علی علی علی علی اکبر، عزیز بابا»
شاعر: سید مهدی سرخان
شاعر بند پایانی: محمدرضا رضایی
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حاج_میثم_مطیعی
#شب_هشتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🔖باتایپ عبارت مورد نظر در جستجو یا کلیک بر عبارات پایین علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه برآن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار میگیرد:
#شب_اول_محرم
#شب_دوم_محرم
#شب_سوم_محرم
#شب_چهارم_محرم
#شب_پنجم_محرم
#شب_ششم_محرم
#شب_هفتم_محرم
#شب_هشتم_محرم
#شب_نهم_محرم
#شب_دهم_محرم
یا:
#شب_تاسوعا
#شب_عاشورا
#شام_غریبان
#دودمه
#سینه_زنی
👌واعظ و مداح:
#استاد_شیخ_حسین_انصاریان
#حجت_الاسلام_علوی_تهرانی
#حجت_الاسلام_سيد_حسين_مؤمني
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#حجت_الاسلام_رفیعی
#حجت_الاسلام_میرباقری
#حجت_الاسلام_پناهیان
#حجت_الاسلام_دارستانی
#حجت_الاسلام_حامد_کاشانی
#حجت_الاسلام_قاسمیان
#حاج_مهدی_توکلی
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#مرحوم_حاج_احمد_دلجو
#مرحوم_حاج_حجت_کسری
#حاج_محمد_نوروزی
#حاج_محمود_كريمی
#حاج_حسین_سازور
#حاج_سعید_حدادیان
#سید_مهدی_میرداماد
#حاج_محمد_طاهری
#حاج_حسن_خلج
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#سید_محمد_جوادی
#حاج_یونس_حبیبی
#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
#حاج_حیدر_خمسه
#حاج_مهدی_سماواتی
#کربلایی_محمدحسین_حدادیان
#حاج_احمد_واعظی
#حاج_میثم_مطیعی
#کربلایی_حنیف_طاهری
#حاج_مهدی_سلحشور
#کربلایی_جواد_مقدم
#سید_رضا_نریمانی
#حاج_کاظم_غفارنژاد
#کربلایی_مهدی_رسولی
#حاج_ابوذر_بیوکافی
#حاج_امیر_عباسی
#حاج_مجتبی_رمضانی
#حاج_محمد_بذری
#حاج_مهدی_صالحی_کرمانی
#کربلایی_نریمان_پناهی
#حاج_امیر_کرمانشاهی
#حاج_عباس_خرم
#کربلایی_مسعود_پیرایش
#حاج_محمدرضا_غلامرضازاده
#حاج_اسلام_میرزایی
#حاج_حسن_شالبافان
#حاج_محسن_عرب_خالقی
#حاج_ابوالفضل_بختیاری
#کربلایی_حسین_رجبیه
#کربلایی_حسین_طاهری
#کربلایی_سید_مهدی_حسینی
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#کربلایی_حامد_خمسه
👌مناسبت ها:
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#روضه_ورود_به_کربلا
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#روضه_دوطفلان_حضرت_زینب
#روضه_حضرت_حر_علیه_السلام
#روضه_اصحاب_علیهم_السلام
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#تنور_خولی
#دیر_راهب
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#روضه_حضرت_رباب_علیه_السلام
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_عبدالعظيم_الحسني_علیه_السلام
#روضه_حمزه_سيدالشهداء_عليه_السلام
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
#روضه_امام_هادی_علیه_السلام
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
👌جشن ها:
#پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#مبعث_پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_وآله
#میلاد_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#میلاد_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#مدح_حضرت_زهرا_سلام_الله
#سرود_حضرت_زهرا_سلام_الله
#میلاد_امام_حسن_علیه_السلام
#ميلاد_امام_حسين_عليه_السلام
#ميلاد_امام_سجاد_عليه_السلام
#میلاد_امام_باقر_علیه_السلام
#میلاد_امام_صادق_علیه_السلام
#میلاد_امام_کاظم_علیه_السلام
#میلاد_امام_رضا_علیه_السلام
#ولادت_حضرت_جوادالائمه_علیه_السلام
#میلاد_امام_هادی_علیه_السلام
#میلاد_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#میلاد_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#ميلاد_اباالفضل_العباس_عليه_السلام
#میلاد_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ميلاد_علي_اكبر_عليه_السلام
#میلاد_حضرت_رقیه_سلام_الله
#میلاد_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#میلاد_حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
#میلاد_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#عروسی_حضرت_زهرا_و_امام_علی_علیهم_السلام
#آغاز_امامت_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
👌مناجات دعا:
#زیارت_جامعه_کبیره
#فرازهای_دعای_کمیل
#زیارت_عاشورا
#دعای_توسل
#زیارت_آل_یاسین
#حدیث_کساء
#زیارت_امین_الله
#زیارت_وارث
#دعا_سمات
#دعای_ندبه
#دعای_ام_داوود
#روز_عرفه
#مراسم_گذاشتن_قرآن_بر_سر
#مناجات_شعبانیه
#دعای_ابوحمزه_ثمالی
#دعای_افتتاح
#دعای_مجیر
#ایام_زیارت_مخصوص
#حکایت_توبه_مناجات
#مناجات_دعا
#ارتحال_امام_خمینی
#راهیان_نور
#کرامات_شهدا
#مدافعان_حرم
#نه_دی
#تخریب_بقیع
#هفته_عفاف_و_حجاب
#عید_غدیر_خم
#اربعین
#فاطمیه
#لیله_الرغائب
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#ماه_مبارک_رمضان
#روضه_شب_جمعه
#پرسش_و_پاسخ_مداحی
#گزارش_خیریه
‼️ از استفاده مطالب تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.
|⇦•دل زقرص قمرِ خویش...
#روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده سال۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دل ز قرص قمر خویش کشیدن سخت است
نازها از پسر خویش کشیدن سخت است
سر زانو کمکم کرد، که پیدات کنم
ورنه کار از کمر خویش کشیدن سخت است
مشکل این است بغل کردن تو مشکل شد
تکه ها را به بر خویش کشیدن سخت است
نیزه بیرون بکشم از بدنت می میرم
خار را از جگر خویش کشیدن سخت است
*وقتی به دنیا اومد... همه گفتن علی اکبر اومده، چقدر شبیه پیمبرِ...
کربلا هم همین حرفو زدن گفتن علی اکبر اومده، شبه پیمبر اومده، دیدن لشکر داره بهم میریزه، گفتن: به جنگ کی اومدیم؟ اینکه انگار پیغمبره، اما یه مرتبه یه نفر داد زد گفت که اسمش علیِ، هر کی بغض از علی داره بزنه، اینجا یه جوون بود کربلا اینجوری زدنش، زمین گیرش کردن، یه جوون دیگر رو هم من سراغ دارم توی مدینه به عشق علی زدنش..*
یادم نمیرود که همه داد میزدند
طوری بزن که علی بی پسر شود
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#سید_رضا_نریمانی
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•دلی که بیقراره..
#روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دلی که بیقراره
توآسمونه کربلا پر در میاره
*دلِ بیقرار همینه دیگه، یه
حسین میگیم دلمون میره کربلا *
گاهی میره تو میدون
میبینه یه بابایی پریشون
گنار گل پرپرش
اکبرش، زمین گیره
داره از غصه میمیره
دیگه از زندگی سیره
*صدا میزنه....*
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر در خیمه رسانم
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#کربلایی_حسین_طاهری
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•دنبال صدای دلبرم ...
#روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حنیف طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دنبال صدای دلبرم افتادم
با سر به کنار اکبرم افتادم
تا پهلوی نیزه خورده اش را دیدم
یک لحظه به یادِ مادرم افتادم
*از بنی هاشم اولی بودکه رفت میدان، جَوُونا بودن، یعنی عباس بود... همه ی جَوُونای اهل حرم بودن ولی چطوری که مقاتل نوشتن، زینب سلام الله علیها خودش رو رسونده بالا سر علی اکبر، بقیه اگر هم میومدن نیزه داشتن، شمشیرداشتن، تازه مرحوم قزوینی مینویسه که زودتر از امام حسین رسید حضرت زینب، بعد خودش جواب داده، گفت: هفت قدم مانده بود به بدن علی اکبر، امام حسین از رو اسب افتاد، دیگه نمی تونست بره جلو، هی خودش رو میکِشید روی زمین....
زبانحال عرض میکنم: تا عباس اومد بره کمک امام حسین، هر کدام اومدن، بی بی زینب می گفت: همه بایستید اینجا کار، کار خودمه، یه روز مدینه مادرم تنهایی رفت بابام رو از مسجد برگردوند، اینجاهم هیچکی نمیتونه بره حسین رو زنده برگردونه، فقط من باید برم...
امام حسین نشست کنار بدن، صدا زد: علی جان! قربونت برم...*
چشمم دگر نبیند و پایم نمیرود
گم کرده ام پس از تو ره خیمه گاه را
*دست زینب اومد روی شونه ی ابی عبدالله سر بلند کرد، دید زینب اومده، همه جَوُونا، هر کی رو خاک افتاد از صبح، ابی عبدالله تنها برگردوند اون رو خیمه، نگفت: جَوونا بیاید، ولی اینجا ناموسش اومده تو میدون، لذا صدا زد: جَوُونا بیاید، جَوُونا اومدن، هر چقدر هم بدن ارباً اربا باشه چهار نفر میتونن دور عبارو بگیرن و برگردونن...
اما بقیه ی جَوُونا دور زینب رو گرفتن، نگاه کسی به قد و بالای عمه ی علی اکبر نیوفته...
اما صبح یازدهم محرم، زینب هی صدا میزد: جَوُونای بنی هاشم کجایید؟...*
گر چه پایم را زمین نامحرم است
دور تا دورم ببین نامحرم است
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#کربلایی_حنیف_طاهری
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•جوانان بنی هاشم...
#روضهوتوسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیه اجراشده#شب_سیزدهم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج حنیف طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
بگویید مادرش لیلا بیاید
تماشای قَد اکبر نماید
این بیابان جای خوابِ ناز نیست
ایمن از صیّادِ تیر انداز نیست
«یک آه سردِ سوخته جانی سحر زند
در خرمن وجود جهانی شراره ها»
خیز باهم تا از این صحرا رویم
اینک به سوی خیمه ی لیلا رویم
آگَه از حالت اگر لیلا شود
بعد از این مجنونِ این صحرا شود
ای پسر، من پدرِ پیرِ توأم
پدرِ پیرِ زمین گیر توأم
خیز از جا آبرویم را بخر
عمه را از بین نامحرم ببر
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_دعا
#ماه_مبارک_رمضان
#کربلایی_حنیف_طاهری
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•زمان، زمان عجیبی است...
#قسمت_اول #مناجات امام زمان روحی له الفدا و توسل به حضرت علی اکبرعلیه السلام اجرا شده شبِ هشتم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
زمان، زمان عجیبی است، امتحان سخت است
طی زمانه بی صاحب الزمان سخت است
ببخش عزیزِ خدا جان ندادم از هجرت
چقدر منتظرت، جان عزیز و جان سخت است
وَ لا تُری وَ أَرَی الْخَلْق، این چه تقدیریست
تو را ندیدن و دیدارِ این و آن سخت است
گریستم که مُشَرف شوم به پابوست
بدون گریه رسیدن به آسمان سخت است
رسیده است شبِ اکبر و زمانِ نماز
برای من چقدر لحظهی اذان سخت است
و روضه را پدر یک شهید میفهمد
چقدر غصهی دل کَندن از جوان سخت است
تو را قسم به غمِ "بَعدَكَ العَفا"یِ حسین
بیا و خودت روضه را بخوان، سخت است
مرا زیارت پائینِ پا نبر امشب
چرا که پیش پدر خواندن از جوان سخت است
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop