eitaa logo
کانال ‌متن روضه
70.6هزار دنبال‌کننده
721 عکس
389 ویدیو
50 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•ای کاش صدتا پسر داشتم .. و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کسی قدر من واسه لبات بی تاب نیست شبیه هاجر هر جا که میرم آب نیست پاتو رو خاک بکوب اسماعیل شاید از خاک بجوشه زمزم اما نه! برمی‌گرده عباس، بهت قول میدم *مگه شما نمیدونید جایی که نوزاد هست بلند بلند داد نمی زنند..؟! " پاتو رو خاک بکوب اسماعیل شاید از خاک بجوشه زمزم اما نه! برمی‌گرده عباس، بهت قول میدم شلوغ شده بیرونِ خیمه مادر گمون کنم که اومده آب آور تموم شد غصه... سکینه با گریه اومد پیشِ من میخونم از چشماش عموتو کشتن شروع شد غصه... *ای وای بر اون خیمه هایی که عباس نداره...زینب باید صدا بزنه دخترا ! "علیکن بالفرار..." فقط فرار کنید ...* شلوغ شده بیرونِ خیمه مادر گمون کنم که اومده آب آور تموم شد غصه... سکینه با گریه اومد پیشِ من میخونم از چشماش عموتو کشتن... شروع شد غصه... «لالایی لالایی علیّ اصغر، عزیز مادر» بابا تنها شد، پاشو علی کاری کن به جای عبّاس، پاشو علمداری کن ای کاش صدتا پسر داشتم تا تویِ راهش فدا میکردم از اول آرزوم این بوده، دعا می‌کردم *مادرم، عزیزدلم .. یه خواهشی ازت داشتم...* آبرومو بخر میون میدون *مادر من عاشق لیلام...همیشه می گفتم لیلا میشه منم پسرم رو مثل پسر تو تربیت کنم؟ * آبرومو بخر میون میدون لشکریارو به عقب برگردون خدا به همرات ... زره به قدّ تو ندارن مادر قنداقه رو می‌بندمش محکم‌تر خدا به همرات ... «لالایی لالایی علی اصغر، عزیز مادر» *امشب شب هفتمه .. امشب آب رو می بندن .. آقای ما شروع کرد با این قوم حرف زدن... صدا زد: "یا قوم! اِن لَم تَرحَمونی فارحموا هذالطِّفل..." اگه شما به من رحم نمی کنید به این بچه رحم کنید... "اَلا تَرَونَه کیف یَتَلَظّی عطَشا...؟! " نمی بینید که مثل ماهی که از آب بیرون افتاده داره دهانش رو باز و بسته می کنه؟ سیدبن طاووس نوشته: "فَبین ما هم و یخاطُبُهُم..." هنوز کلامش به آخر نرسیده بود... یه وقت تیر سه شعبه ای آمد...* حسین حرف میزد، تیری صداشو قطع کرد سه شعبه خورد به اصغر، رگاشو قطع کرد بند قلب منم شد پاره خونش پاشید به روی بابا لبهاش خشک از عطش بود و شد، فدای مولا قنداقشو کاش نمی‌کردم محکم دست و پا میزنه به سختی بچه‌ام گلم پرپر شد بین سر و تنش جدایی افتاد شیش ماهه تو آغوش باباش جون داد گلم پرپر شد «لالایی لالایی علی اصغر، عزیز مادر» شاعر: سید مهدی سرخان ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
🔖باتایپ عبارت مورد نظر در جستجو یا کلیک بر عبارات پایین علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه برآن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار میگیرد: یا: 👌واعظ و مداح: 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌مناجات دعا: ‼️ از استفاده مطالب تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.
|⇦•من از این داغ.. و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده ۱۴۰۰ به نفس حاج احمد نیکبختیان •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من از این داغِ نفس گیر، چه باید بِکـنم؟ در غمِ غربتِ، تقدیر، چه باید بِکُنم؟ به روی دست من ای آیه ی مُزَّمِّل من با گلوی شده تفصیل، چه باید بکنم؟ *با چه رویی برگردم طرف خیمه، آخه رباب میخواست بچه رو‌ دست حسین بده خیلی سفارش کرد ...* به روی دست رویش را بپوشان به پیشِ باد مویش را بپوشان ببین تیرو کمانِ حرمله را سفیدی گلویش را بپوشان ماهی تُنگِ تَلَظِّی سرِ قلاب شده با لبِ خشکِ تو، درگیر، چه باید بکنم؟ سه لبِ تیر شده در گلوی کوچکِ تو باعث این همه تغییر، چه باید بکنم؟ گُلی که خشکه چیدن نداره جون دادنِ غُنچه دیدن نداره رو دستِ بابا، جوجه کبوتر میزنه دست و پا، بیچاره مادر دیگه نمیگیره برای آب بهونه مادرهنوز تو خیمه لالایی میخونه این ناله های مادره یاگریه های اصغره یاخنده های لشکره، واویلا رفت و گُلِ سَر نیزه شد چون لاله ای بر نیزه شد تقدیرش آخر نیزه شد، واویلا لای لای علی، لای لای علی، لالایی *وقتی بچه رو پشت خیمه ها دفن کردحسین، اون لحظه ای که سرها رو بالا نیزه زدن، رباب تودلش گفت سر عَلیم بالای نیزه نمیره.. بچمو حسین دفن کرد...اما نانجیبها چه کردند! یه وقت نگاه کرد دیدسرِ عَلی بالای نیزه هاست....* «این سیبِ سرخ نیست سرِ اصغر من است» ↫『بابُ الحَرم پایگاهِ متنِ روضه 』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•ای آرامشِ زهرا... زنی وتوسل به امام زمان روحی له الفدا و حضرت علی اصغر علیه السلام ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای آرامش زهرا برگرد تنها خواهش زهرا برگرد آقا ببین هزار و چند ساله ناله میکشه زهرا برگرد به لحظه‌ای که مادرت رو یه بی حیا زد برگرد به لحظه ای که نَفَس نَفَس تو کوچه ها زد برگرد به لحظه‌ای که پشت در اِسمتو صدا زد برگرد انتظار و گریه، دوری و صبوری بسه دیگه برگرد قاب عکس دستِ مادر شهیدان داره میگه برگرد «یا بقیه الله یا بقیه الله» روضه خونِ ثارُاللّه برگرد ای گریونِ ثارُاللّه برگرد فریادرس فریادِ مظلوما حقّ خون ثارالله برگرد به لحظه ای که نیزه دار نیز بی هوا زد برگرد به لحظه ای که قاتلش ضربه از قفا زد برگرد به لحظه ای که زیر خنجر تو رو صدا زد برگرد پر شده زمین از ظلم و جور و غارت بسه دیگه برگرد کربلای غزه، کربلای بحرین داره میگه برگرد «یا بقیة الله یا بقیه الله» اشکات مرهمِ زینب برگرد برگرد مَحرمِ زینب برگرد خون گریه کردنات برای شامِ مجروحِ غمِ زینب برگرد به خواهری که دردش و هیچ کسی نفهمید برگرد به مادری که بچه اش و روی نیزه ها دید برگرد لالایی گلم‌ تشنه ی یه‌ جرعه ی آب علی لالایی گلم بیا بغلم بخواب علی *رباب گفت‌:حرمله گُلِ رو دامنم رو ازم‌ گرفت، گفت‌:من اگه لالایی نگم‌ دِق می کنم. لالایی گفتنمو ازم‌ گرفت ......* درد نشه اگه دوا خوب نمیشه رگای شده‌ جدا خوب نمیشه جای تازیانه‌ خوب شده ولی چرا جای ناخنش خوب نمیشه... آی رباب...آی رباب... سرِ شب تا سحرش میزدنش سوخته بود بال و پرش میزدنش پشت خیمه رفته بود گریه کنه سر قبرِ پسرش میزدنش آی رباب ...آی رباب.... مثلا تو رو تاب میدم مثلا به تو آب میدم مثلا تو‌ صِدام کردی من با خنده جواب میدم «یا بقیة الله یا بقیة الله» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•غافلم، باز خبردارم کن... امام زمان روحی له الفدا و توسل به حضرت علی اصغرعلیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ غافلم، باز خبردارم کن یوسف فاطمه، بیدارم کن بارِ سنگینِ گناه آوردم از سَرِ لطف، سبک بارم کن ای طبیبی که پیِ بیماری نظری بر دلِ بیمارم کن آمدم توبه کنم، پاک شوم مهربان! خالی از اغیارم کن بین عشاق حسین بن علی بی بهایم، تو بهادارم کن آمدم بین عزا جان بدهم کشته ی قافله سالارم کن *شب هفتم، شبِ باب الحوائجِ، شايد اينطوري به آقا التماس كني ان شاءالله حاجت روا بشي، بگو:...* وسط گریه، میان روضه لحظه ای لایق دیدارم کن بر غمِ ذبحِ عظیمِ اصغر تا خود حشر گرفتارم کن محمدجواد شیرازی *يه كاري كن همه ي عُمر همراه بي بي رباب براي شش ماهه گريه كنيم...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•گفتم حسین صفحه‌ی دل... و توسل به حضرت علی اصغرعلیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ لالايي لايي لايي لالايي... مثل حاج رسول ترك بگو، دستش رو تكون ميداده، لالايي ميخونده، وقتي از دنيا رفت خوابش رو ديده بودن، گفتن: حاج رسول از اون ور چه خبر؟ گفت: از اون موقعي كه اومدم چند بار اومدن قنداقه ي علي اصغر رو روي دست من گذاشتن، گفتن: حاج رسول! تو خوب بلدي لالايي بخوني آرومش كني، مادرش رباب گفته بچه رو بديد حاج رسول... حالا دستات رو مثل گهواره تكون بده، لالايي لايي لايي لالايي... اگر گهواره را پس داده بودن، دلش خوش بود با طفلي خيالي، لالايي لايي لاي لالايي... امشب كسي نياز به روضه خون نداره، روضه اي كه سنگ دل ترين از دشمن هم به حال حسين گريه كرده...*   گفتم "حسین" صفحه‌ی دل، پرستاره شد راهِ نجات، دامنِ یک شیرخواره شد   گفتم که کیست، اکبرِ آیاتِ کردگار؟ فوراً به گاهواره‌ی اصغر، اشاره شد   *مرحوم آيت الله حق شناس ميگه: چله گرفته بودم، زيارت عاشورا با صد لعن و صد سلام، يك روز گرفتار شدم نتونستم بخونم، خيلي دلم گرفت، متوسل به ابي عبدالله شدم، همين طور كه اشك مي ريختم گفتم: آقاجان نتونستم امروز زيارت عاشورام رو بخونم، حضرت ابي عبدالله رو در عالمِ مكاشفه ديدم، فرمود: شيخ! دلگير نباش، به آيتِ عُظماي كربلا متوسل شو، گفتم: آقا جان! آيتِ عُظماي كربلا كيه؟ گفتن: شيرخواره ي من، علي اصغر من...*   باب‌الحوائج است و زود گره باز می‌کند با اذنِ او، امورِ دو دنیا، اداره شد   هرچند کودک است، ولی بهرِ دردها با دست کوچکش بنِگر، راهِ چاره شد   می‌سوخت در غمش همه‌ی هفت آسمان تیر از کمان پرید و جهان در نظاره شد   تیر از کمان پرید و گلوی علی که نه قلبِ پدر برای پسر، پاره پاره شد   بر ماتمش زمین و زمان، نوحه می‌کنند دستِ حسین، مقتلِ این شیرخواره شد   شاعر: عادل حسین قربان   *ابي عبدالله عمامه پيغمبر سر كرده، لباس پيغمبر تن كرده، اومد وارد ميدان شد، ديدن ابي عبدالله با زره و خود نيومده، براي جنگ نيومده، همه ي عالم بايد دَرِ خونه ي ابي عبدالله بايد برن منت بكِشن، بچه اش رو  روي دست گرفت، رو به دشمن،رو به كسايي كه يه ذره رحم تو دلشون نيست، فرمود:" مُنّوا عَلَینا" منت بر سر ما بگذاريد... حسين ميخواد، دست گيري كنه ازشون تا لحظه ي آخر" فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْل" اگه به من رحم نمي كنيد، اگه ميگيد من خارجي هستم، از دين جدم خارج شدم، اين بچه كه گناهي نداره... ميگن: از تشنگي هر طرف ابي عبدالله اين بچه رو نگه ميداشت سر يه طرف مي افتاد، بچه داره" تلظّی" ميكنه، اگه يه ماهي از تنگ آب پريد بيرون، يه لحظه نگاه كن، از بي آبي هي خودش رو به زمين ميزنه، به اين ميگن تلظي...*   بنویسید که اینگونه شده سرگشته   یک قدم رفته به خیمه دو قدم برگشته    *رباب خيالش راحت بود كه بچه سالم بر ميگرده، چرا حسين يه قدم مي اومد دوباره بر مي گشت؟ ان شاء الله هيچ مادري نبينه نَفَس بچه اش قطع شده...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•روی برگشت ندارد به حرم... و توسل به حضرت علی اصغرعلیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻   روی برگشت ندارد به حرم، حق دارد  چه جوابی بدهد، بی علی اصغر گشته   طفل را زیر عبا برد، همه فهمیدند   پدر پیر خجالت زده مضطر گشته   نه فقط خیمه که از حالت واله شدنش  دیده ی لشگر کوفه به خدا تر گشته    * گفت: اگه آبش نديد مي ميره، آبش بديد هم ميميره...*   آب میداد و نمیداد چه فرقی میکرد!؟  رفتنی بود دگر غنچه ی پرپر گشته   آب میخواست اگر، خواست هدایت بشوند  پاسخ خواستنش خنده ی لشگر گشته   *اين نامردا كه آب رو به روي ابي عبدالله بستن، هلهله مي كردن يادشون رفته بود كوفه خشكسالي شد بود اومدن خونه ي اميرالمؤمنين، گفتن:آقاجان! تا حالا كوفه اينجوري خشكسالي نشده، يه كاري كنيد، مولا ميخواد يه جوري اينا رو نمك گير كنه، مديون حسين بشن، فرمود: حسينم رو خبر كنيد بياد، ابي عبدالله اومد، روايت ميگه: تا ابي عبدالله دست به آسمون بلند كرد، چنان باراني باريد كه نظيرش نباريده بود، همه دور حسين حلقه زدن، گفتن:حسين جان! ان شاءالله يه روز برات جبران مي كنيم، جبران هم كردن، نگذاشتن حرفهاي حسين تمام بشه، زود جبران كردن، يه وقت ديدن بچه داره روي دست حسين بال بال ميزنه... يه وقت ابي عبدالله نگاه كرد"فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن"*   به دلش تیر سه شعبه دو سه تا داغ گذاشت   داغ این طفل ولی چند برابر گشته   آه از تیر بزرگی که به حلقومش خورد  آه از آن بدن کوچک بی سر گشته    آنقدر نیزه زمین زد بدنش پیدا شد   حرمله از همه انگار که بهتر گشته  ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•لالا لالا لالا، حالم چه حاليِ... و توسل به حضرت علی اصغرعلیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻   لالا لالا لالا، حالم چه حاليِ لالايي گفتَنُم ديگه خياليِ   لالا لالا لالا، حالم چه حاليِ شبيه دستِ من، گهواره خاليِ   گهواره خالي و قبرِ تو خالي تر، از گهواره علي سرت رو نيزه ها، ولي كي از تنت خبر داره علي   بگو اوني كه سَرِ تو جدا كرد كجايِ صحرا تنت رو رها كرد   *اصلاَ ابي عبدالله اومد اين بدن رو دفن كرد كه دستِ اين نانجيبا نيوفته، يه وقت ديدن غروب روزِ عاشورا يه نانجيبي راهش رو از همه ي اينها جدا كرد، اومد پشت خيمه ها هي نيزه تو خاكا ميزنه، گفت: شايد حسين گَنجش رو توي خاكا پنهان كرده...*   بگو اوني كه سَرِ تو جدا كرد كجايِ صحرا تنت رو رها كرد   مگه سَرِ تو چقدر مي ارزيد كه اينجوري خون به دلِ خدا كرد   آه علي! علي! علي!   سَرِ تو رويِ ني، دلِ منو مي بُرد با لالاييِ من، نيزه تكون مي خورد   جلو چشاي تو، سنگ به رباب ميخورد جلو چشاي من، حرمله آب ميخورد   بچه ي حرمله نشونه رفت با سنگ سَرِ تو زد هر دفعه افتادي، حرمله با كمون مادرِ تو زد   دعا مي كردي مادرت نيوفته دعا مي كردم پسرم نيوفته   رو نيزه با سرت يه كاري كردي كه چشم هيچ كس به حرم نيوفته   حسين! آه آه آه  ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•اگر با من نبود این ..... امام زمان روحی له الفدا و توسل به حضرت علی اصغرعلیه اجرا شده شبِ هفتم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ العَصرِ والزَّمانِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ سَلامٌ عَلَىٰ آلِ يس، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا داعِيَ اللّٰهِ وَرَبَّانِيَّ آياتِهِ اگر با من نبود این ابرو بارانی که من دارم برایم دردسر می شد گناهانی که من دارم من از وقتی که یادم هست غرق معصیت بودم چه اندوهی ست در حال پریشانی که من دارم دل شیطانی نفسم را به دست آوردم و دیدم چه سودی می برد از بار خُسرانی که من دارم ضرر کردم، سرِ بازار هم بی‌مشتری ماندم خودت گاهی بخر از جنسِ ارزانی که من دارم *آقاجان! چیزی برای عَرضه ندارم..اما اومدم کلاف نخ آوردم‌ برات..اومدم‌ اسم‌ منم بنویسی عزیز زهرا!...آقا جان!....* من از بی کربلایی گم شدم در شهر، کاری کن دلت آیا نمی سوزد به هجرانی که من دارم؟ *عزیز زهرا! آقاجان راستی امشب کجایی؟ "ليْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوىٰ؟بَلْ أَیُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرَی أَبِرَضْوَی أَوْ غَیْرِهَا أَمْ ذِی طُوًی عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ أَرَی الْخَلْقَوَ لا تُرَی وَ لا أَسْمَعَ لَكَ حَسِیسا وَ لا نَجْوَی "....خیلی برام سخته همه رو‌می بینم تو رو‌نمی بینم..صدای همه رو‌می شنوم و فقط صدای تو رو‌نمی شنوم...آقاجان!* بمیران و به دیدارم بیا تا اهل گورستان به پا خیزند از دیدار مهمانی که من دارم یقیناً من هم از سرچشمه با خود نور خواهم بود اگر بیرون بیاید ماه پنهانی که من دارم تو می آیی مُحرم ها برایم روضه خواهی خواند بخوان روشن بماند آهِ سوزانی که من دارم بخوان از روضه ی اصغر، بخوان از تیر از خنجر بخوان تا خون ببارد چِشم گریانی که من دارم *مرحوم سید حیدر حلی ، از علما و شعرای بزرگ شیعه ست سالها از این شهر به اون شهر ، از این زیارتگاه به اون زیارتگاه ، دنبال یوسف زهرا میگرده.یه قصیده ای گفت، گفت این قصیده رو می برم روبروی قبر و حرم ابی عبدالله می خونم وارد حرم شد قصیده شو مقابل مضجع ملکوتی ابی عبدالله خواند :* "اَتری تَجیءُ فَجیعهً بِأمَضَ مِن تِلْکَ الفَجیعه؟ حَیثِ الحُسینَ عَلی الثَری خَیلُ العِدی طُحِنَت ضُلُوعه" *یعنی اون لحظه ای که ابی عبدالله رو زمین افتاد سوارها با اسبها اومدن اینقدر رو این بدن تازوندن که اینجا سَید حیدر میگه :"طُحِنَت ضُلُوعه....." "قَتَلَتهُ آلُ أمية ظامٍي إلى جنبِ الشريعَة” تا اینجا رو‌خوند اما وقتی به اینجا رسید یه اتفاقی افتاد تا این‌جمله رو‌گفت:"و رضيعُه بدم الوريدٍ مُخضَّبٌ فاطلُب رضيعَه"یه مرتبه دید یه دستی اومد رو شونه اش سَید حیدر بس کن منه مهدی دیگه طاقت شنیدن ندارم ...* عجب رازی است در روضه یقین دارم همین دنیا نجاتم می دهد ذکر حسین جانی که من دارم شروعم با تو بود و با تو خواهد بود پایانم ندارد هیچ کس آغاز و پایانی که من دارم *بریم‌در خونه ی علی اصغرامام‌حسین‌.. میرزای قمی که روضه می گرفت هرشبی که مداح میومدروضه بخونه ..می پرسید آقا! از کی بخونم؟ میرزای قمی می فرمودن: از علی اصغرِ امام حسین برام بخون‌..شب دوم پرسید آقا از کی بخونم؟ فرمود: از علی اصغر امام حسین بخون.. شب سوم ..شب چهارم..شب پنجم..هرچی می گذشت مداح سؤال می کرد از کی بخونم؟ میرزای قمی می فرمود از علی اصغر امام حسین بخون..مداح اعتراض کرد، آقا!چند شبه داریم از علی اصغر میخونیم. میرزا گفت: آری، هر ده شب و میخوام‌ از علی اصغر برام بخونی. آخه همه ی شهدا تو‌ کربلا زبون داشتن می تونستن حرف بزنن ..با دستشون می تونستن دفاع بکنند. زره به تن داشتن. اما این شیرخواره نه زبون داشت که حرف بزنه، نه می تونست از خودش دفاع کنه، یه مرتبه ابی عبدالله دید این بچه داره دست وپا میزنه. .... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
وتوسل به‌ حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شب هفتم رسیده میبینی بازم‌اصغر به گریه افتاده توی خیمه کنارِ گهواره به‌گمونم رباب جون‌ داده بازم انگار، مادری تشنه روضه ی شیرخواره میخونه خالیه آسمون آغوشش از شبِ گاهواره میخونه «میدونی چی میگه؟» لا لالا گلم‌ لالاعلی اصغرم لالا کودکش رو‌حسین با خود برد رفته شاید با آب برگرده شاید این دفعه با لبِ سیراب شیر خوارِ رباب برگرده شاید این دفعه حرمله دستش وقت پرتاب تیرها بِبُرِه شایدم تیر، پرت شه اما به علی اصغر حسین‌ نخوره شاید این دفعه روی دست حسین‌ اصغرم دست و پا نزنه واسه یک قطره آب الهی که یه پدر رو به دشمنا نزنه کاش میشد؛ ولی نشد‌ که‌ نشد باز هم‌ تیر با شتاب آمد باز دست حسین پُرخون شد غم سراغ دلِ رباب اومد مونده حیرون دوباره ارباب و باز نگاهش به پهنه ی دشته یه قدم سمت خیمه اومده و دو قدم سمت دشت برگشته *همه دیدنداین بچه رو زیر عبا پنهان کرده یه قدم میره سمت خیمه ها یه قدم برمی گرده ..خدا نیاره برا کسی بچه اش رو دستش جون‌بده..خدا میدونه اون لحظه چقدر سخته..بچه تو‌بغلت جون داده، نمی تونی برگردی خونه ات، میگی الان مادرش چشم به راهه......* تا نبینه رباب اصغر رو طفل رو‌ داخل عبا برده‌ مُتَحَیِّر حسین از صحرا پشت اون‌ خیمه سَر درآورده *یه مرتبه دیدن ابی عبدالله پشت خیمه ها رو زمین نشست. با نوک‌ خنجر یه قبر کوچولو آماده‌ کرد تا اومد این بچه رو تو‌ خاک بذاره..یه مرتبه دید یکی داره میگه ،حسین‌ صبر کن، بذار یه بار دیگه بچه ام رو ببینم .....ای حسین ..... «صَلَی اللّهُ عَلَیْکَ یا مَظْلوم یا أَبا عَبدِاللّه» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•درود اهل کرامت... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم ۱۴۰۱به نفس سید مهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ درود اهل کرامت به بنده ی کَرَم‌ است حرم سلام رساند به زائر حرمت خدا چنان عَلمت کرده در جهان وجود که هست مملکتش زیر سایه ی عَلمت جهنم است به چشم بهشتیان درحشر دلی که نیست در آن سوزی از شرار غمت اگر شود زِ غمت اشک‌ آب دریاها به قطره قطره ی خونت قسم‌ کم است به وقت مرگ بیا پا به دیده ام بگذار هزار جان‌ِ گرامی فدای یک قدمت بعید نیست ببخشی گناه حرمله را اگر به‌ خونِ علی اصغرت دهد قَسمت (جای دیگه ای شاعر گفته : ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش از بس که کَرَم‌ دارد و آقاست حسین) «کربلا کربلا این دل تنگم عقده ها دارد گوییا میل کربلا دارد» *هیچ‌کس برا بچه مثل مادر نمیشه. مگه‌مادر دلش میاد خار به پای بچه اش بره ...سلام‌خدا به رباب..چه جوری از بچه اش گذشت. عشق حسین‌ چه میکنه... وقتی به مادر موسی امر شد و قرار شد فرزند یه روزه اش رو تو سبد روی آب روان بذاره. مادر مگه به این راحتی دل میکنه. خدا تو قرآن ببین برا این مادر چه کرده.به احترام این مادر وحی بر دلش نازل شد" وَ أوحَیٰ إِلی اُم‌ِّ موسی" برای اینکه یه مادر نگران نشه. چند تا جمله این مادر رو‌ آروم‌کرد. "و رَبَطْنا عَلى‏ قَلْبِها "تازه غیر از اینا بازم آرومش کرد. قول داد خدا ضمانت کرد "إِنَّا رَادًّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ"هم برش میگردونیم هم‌پیامبرش می کنیم هم زنده تحویلت میدیم.بعد قرآن یه حرفی زده، قبل از اینکه بچه ات رو تو سبد رو آب روان بذاری"أَنْ أَرْضِعِيهِ"بچه ات رو اول سیرابش کن، شیرش بده. این یه مادر بود، تازه بچه یه روزه کجا شیش ماهه کجا، دل کندن از بچه ی یه روزه راحتره، اما شیش ماه رو شیش ماه شیرش دادی، بغلش کردی، بوش کردی،انگشتاش رو لمس کردی، لباش رو‌لمس کردی، چشماش رو دیدی..... اما یه مادری تو‌کربلا نه وحی براش اومد.نه آرومش کردن. اماچی شد از بچه اش گذشت. از وحی بالاتر حُبُّ الحُسین بود. بعضی نقلها نوشتن رباب نشست ته خیمه گفت: نرم جلو شاید حسین من رو ببینه سرش رو از خجالت بندازه پایین. خجالت آقام رو نبینم.نیومد جلو. "رادًوه إلیه" کجا برگردونی؟کجا بهتراز سینه ی حسین‌.. بذار بچه ام رو سینه ات بمونه. ای جانم فدای این مادر... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop