eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
184 عکس
44 ویدیو
17 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله 🔵 افراطی صدر اسلام 🎞پرده اول: در هنگام تقسیم غنایم جنگ ، به پیامبر که غنایم را به صورت نامساوی تقسیم می‌کرد، اعتراض کرد که چرا عدالت را رعایت نمی‌کنی؟ حضرت فرمود: اگر من عادل نباشم پس چه کسی عادل است؟ عمر می‌خواست گردنش را بزند اما پیامبر اجازه نداد و فرمود: رهایش کن او یارانی دارد(شخص نیست یک جریان است). در ظاهر چنان عابد کم‌نظیری است که شما نماز و روزه‌تان را در کنار نماز و روزه او ناچیز می‌شمارید. اینها مانند خارج شدن تیر از کمان، از دین خارج خواهند شد! و بر بهترین فرقه این امت خروج خواهند کرد. 🎞پرده دوم: همین شخص، در جنگ در سپاه علی علیه‌السلام بود ولی وقتی قرآن بر سر نیزه رفت، فریب خورد و طرفدار شد سپس با انگیزه عدالت‌خواهانه بر علی علیه‌السلام شورید که چرا از حکمیت (که خود آن را گناهی بزرگ و موجب کفر علی می‌دانست!) توبه نمی‌کند؟ وی سرانجام سر از فرماندهی جناح راست سپاه در درآورد به هلاکت رسید. ✔️یکی از راویانی که روایت اعتراض او به پیامبر را نقل کرده، می‌گوید: بعد از جنگ نهروان کشته‌های نهروان را زیر و رو کردیم و جنازه او را یافتیم و دیدیم پیش‌گویی پیامبر درباره شورش او علیه بهترین فرقه امت، محقق شده و او در این شورش کشته شده است! سنن النسائي، ج‏5، ص: 160 پ ن: ذو الخویصرة در زمان هم به انگیزه طلبی به مدینه آمده و در محاصره خانه خلیفه نقش فعالی داشت. او را از متهمان قتل خلیفه سوم می‌دانند! (طبری، ج 4 ص 349 و 471) ، شماره 110 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله 🔵مهدی نصیری با مغالطه "علت جعلی" در مسأله حجاب مناظره آقای مهدی نصیری با دکتر سوزنچی درباره مناسبات حجاب و سیاست، فرصتی بود برای تجمیع و تمرکزبخشی به دیدگاهی که الزام قانونی به حجاب را غیرمفید یا مضرّ می‌داند. درباره این دیدگاه نقدهای زیادی وجود دارد اما بسیاری از آنها را در ذیل مغالطه «علت جعلی» (اخذ ما لیس بعلةٍ علةً) می‌توان گردآوری کرد. در مغالطه "علت جعلی"، معلول‌ها به درستی شناخته می‌شود ولی در یافتن علتشان خطا رخ می دهد. آقای نصیری فهرستی از معلولهای اجتماعی را جمع‌آوری کرده است. وی درست می‌گوید که در جامعه‌ی ما دوقطبی به وجود آمده است، درست می‌گوید که کیفیّت حجاب در این چهل سال افت کرده است و باور به حجاب در زن ایرانی نسبت به قدیم، ضعیف شده است و ... اما وقتی به ریشه‌یابی این معلولها می‌پردازد بدون دلیل قانع‌کننده‌ای همه این معلولها را به «الزامی بودن حجاب» مستند می‌کند. این در حالی است که خود در جای دیگری از همین مناظره صریحا می‌گوید: «آنچه در صد سال اخیر باعث تضعیف باور حجاب شده، انتقال جامعه ما از سنت به مدرنیته و تحولات ناشی از آن است». همین سرگردانی و حیرت نصیری در بین علت تضعیف این باور، نشانه این است که در شناخت علت دچار ساده‌انگاری شده است. در جای دیگری از مناظره، سرگردانی‌اش آشکارتر می‌شود و درباره اُفت حجاب در دهه‌های اخیر می‌گوید: «اگر هم علل دیگری داشته، الزام به حجاب نتوانسته است آن را رفع کند»! در اینجا دو نکته وجود دارد: نکته اول اینکه وی وجود علل دیگر را نفی نمی‌کند (و همین نشانه سرگردانی او در کشف علت بدحجابیهای امروزی است). نکته دوم (که البته مهمتر است) این است که گمان می‌کند علل دیگر بدحجابی را هم باید همین قانون الزامی بودن حجاب رفع کند! خلاصه آنکه نصیری در مقام یافتن علت مشکلات کنونی مربوط به حجاب، نتوانسته است بین اصل «قانون الزام به حجاب» و «روش اجرای قانون» گسست افکنَد. شماره 47 (حجاب الزامی) https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵چرا نصیری به این نتیجه رسیده است؟ 1) آنانکه نصیری را می‌شناسند می‌دانند که ذهن و روان او به عدالت حساس است و ظلم حتی اگر کم باشد او را می‌رنجاند و ذهنش را تحت فشار قرار می‌دهد. در دهه هفتاد که پرچم مبارزه با فساد اقتصادی را به دست گرفته بود و اتفاقا مورد تشویق رهبری نیز قرار گرفته بود، وقتی با فقدان اراده جدی قضائی برای برخورد بافساد اقتصادی روبرو شد، بوی ظلم او را آزرده کرد و تحت یک فشار ذهنی قرار داد. همین فشار ذهنی باعث شد که سرانجام با حالت شبه‌نومیدی عَلَم مبارزه با فساد را بر زمین نهَد در حالی که هنوز راههای نرفته زیادی در پیش روی او وجود داشت! 2) امروز نیز نصیری از خطاهایی که به نظر این قلم، خاستگاهش صرفاً روش اجرای قانون حجاب الزامی است (نه خود آن قانون)، به تنگ آمده است. در همین مناظره نیز خودش به وضوح نشان می‌دهد که از جیغ و گریه زنانی که به داخل وَنهای گشت ارشاد کشیده می‌شوند، دلخور است! از بیمارستان کج‌سلیقه‌ای که حتی بیماران محجوب اما بدون چادر را در آن شرایط بیماری، وادار به استفاده از چادر می‌کند، ناراحت است! 3) به گمانم نصیری در دهه نود نیز به خاطر متألم شدن از خطاهایی که برآمده از روشهای اجرای قانون حجاب الزامی است (نه خود قانون حجاب الزامی) رنجیده و تحت فشار ذهنی قرار گرفته و در حال تکرار همان تصمیم دهه هفتاد است! و از نظام نیز می‌خواهد که به جای «اصلاح روشهای اجرای قانون حجاب» عَلَم قانون حجاب الزامی را بر زمین نهد! کاش بین مشکلات ناشی از قانون الزام به حجاب و مشکلات ناشی از روشهای اجرای آن، فرق می‌نهاد! شماره 48 (حجاب الزامی) https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله 🔵جایگاه شبهه‌افکنان در حکومت علی علیه السلام امیرالمؤمنین علیه السلام در نامه‌هایی که به برخی کارگزاران خود نوشته‌اند، شهروندان رابه سه دسته تقسیم کرده‌‌اند: 1) درستکاران( محسن)، 2) شبهه‌افکنان (مریب) 3) مردم عادی (عام و خاص) حضرت، محسنان را مستحق احسان و مردم عادی (عام و خاص) را مستحق رفق و مدارا دانسته‌اند اما "مُریبان" را مستحق شدّت و حدّت دانسته‌اند. کلمه اسم فاعل از «اراب» به معنای «کسی که دیگران را به شک و تردید می‌اندازد» است، که معنایی نزدیک به معنای «» دارد. مرجفون نیز در سوره احزاب (آیه 60) مورد تهدید قرار گرفته اند. ↩️پ ن: 1⃣نامه امیرالمومنین به مردم وقتی که را به ولایت آنجا گماشت: و قد ولّيت أموركم حذيفة بن اليمان،... و قد أمرته بالإحسان إلى محسنكم و الشّدّة على مريبكم، و الرّفق بجميعكم، 2⃣ سفارش امیرالمومنین به وقتی او را به فرمانداری گماشت فأحسن إلى المحسن، و اشدد (و اشتدّ) على المريب، و ارفق بالعامّة و الخاصة فالرفق يُمن. ، شماره 111 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
کانال با نهج البلاغه را به دوستداران نهج البلاغه معرفی کنیم. https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵امیرالمؤمنین علیه السلام از شمشیر قاطع تا برهان قاطع 🔸شمشیر امام علی علیه السلام، شمشیر برنده‌ای بود اما زبانشان نیز کمتر از شمشیرشان بُرِش نداشت. یکی از کم‌کاری‌های ما در مورد معرفی امام علی علیه السلام آن است که در میان توده‌ها از شمشیرشان بیشتر سخن گفته‌ایم تا از تفکر منطقی ‌و برهان متقن ایشان. ➖برای نمونه در آستانه جنگ وقتی امام علی علیه السلام، را به دعوت می‌کردند از آنان خواستند که هر چه درباره ایشان دارند مطرح کنند. خوارج شبهه‌هایشان را یکی یکی بیان کردند و امام نیز آنها را پاسخ دادند. پاسخهای جذاب امام که پایان یافت، خوارج برای دقایقی ساکت شدند. منطق قاطع امام مبهوتشان کرده بود! برخی به یکدیگر گفتند: "علی راست می‌گوید! همه استدلال‌های ما را بر باد داد!" سپس از اطراف لشکر فریاد برخاست که: "التوبة التوبة! یا امیرالمؤمنین!" سرانجام هشت‌ هزار نفر از این سپاهِ دوازده هزار نفری توبه کردند، از امیرالمومنین امان خواستند و به ایشان پناه آوردند! امام نیز نخواستند که آنان به سپاه ملحق شوند بلکه به آنان دستور دادند که میدان جنگ را ترک کنند و سپاه علی ع را با چهارهزار خارجی باقی مانده در نهروان تنها بگذارند. ، شماره 112 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
آنقدر که از شمشیر علی (علیه السلام) سخن گفته ایم از منطق بهت آور و سخن شگفت آورش نگفته ایم. https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله 📢 2 1️⃣فضای صدور خطبه این خطبه پس از جنگ ایراد شده است. با توجه به مضامین خطبه که از شروع شده و با به پایان رسیده است می توان ارتباط آن با وقایع جنگ صفین را درک کرد که یاران حضرت، با سرکشی از فرمان ایشان، ضایعه بزرگی چون معاویه را بر اسلام و مسلمین تحمیل کردند. با رجوع به کتاب شریف «تمام نهج البلاغة» در می یابیم که حضرت امیر علیه السلام در این خطبه، ضمن بیانی مفصل از فضائل خود و علیهم السلام، از عدم اطاعت یاران از فرامین ایشان به خداوند متعال شکایت می کنند لذا می توان انگیزه اصلی ایراد این خطبه را وقایع جنگ صفین شمرد. 2️⃣اهمیت خطبه 1. این خطبه به لحاظ کلامی از اهمیت خاصی برخوردار است؛ زیرا مشتمل بر معارفی در باب توحید است که این معارف جز از طریق اهل بیت علیهم السلام به دست نمی آید. همچنین بیانگر معارفی در باب نبوت و امامت است، لذا مشتمل بر سه اصل از اصول دین است. 2. جمله معروف « لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ(ص) مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ» در این خطبه واقع شده است. 3. جمله «وَ لَا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْهِ أَبَداً» بیانگر یکی از معارف عمیق در باب امام شناسی است که همان مجرای فیض بودن اهل بیت علیهم السلام از ازل تا ابد است که در فلسفه و خصوصا در عرفان، مورد بحث واقع می شود. 4. بخش معظمی از این خطبه- که سید رضی(ره) آن را در نهج البلاغة نیاورده است- راجع به فضائل اهل بیت علیهم السلام و شخص حضرت امیر علیه السلام است، لذا این خطبه اهمیت ویژه ای در بحث دارد. 3️⃣مضامین خطبه 1. حمد الهی به جهت: طلب تمامیت نعمت، طلب تسلیم بودن در برابر خداوند متعال، طلب مصونیت از معصیت 2. طلب یاری از خداوند برای کفایت امور 3. شهادت به یگانگی خداوند متعال و تمسک بدین شهادت، در برابر شدائد، به جهت آثار این اعتقاد که عبارتند از: الف) سبب استواری ایمان است. (زیرا گناه، هواپرستی و دور شدن از خداپرستی است) ب) شروع نیکی هاست. (زیرا هیچ عملی بدون تقوا پذیرفته نیست و اعتقاد به توحید، پایه اساسی تقواست) ج) سبب خشنودی خداوند است. د) دور کننده شیطان است. 4. شهادت به نبوت پیامبر اسلام(ص) و حقانیت قرآن و ذکر فلسفه بعثت ایشان. 5. اشاره به گمراهی مردم در زمان بعثت. 6. ذکر فضائل اهل بیت علیهم السلام. 7. ذکر گروهی که نافرمانی و ضلالت را در پیش گرفتند (یعنی خوارج) 8. قابل مقایسه نبودن هیچیک از امت با اهل بیت علیهم السلام. 9. ذکر پاره ای دیگر از فضائل اهل بیت علیهم السلام. 4️⃣مصادر خطبه مطالب السؤول محمد بن طلحه شافعی/ غرر الحکم آمدی/ المسترشد طبری/ عیون الاخبار ابن قتیبة/ العقد الفرید ابن عبد ربه. ✍️دکتر علی رحیمی؛ شیراز https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله 🔵چرا بسیاری از خطبه های امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه نیامده؟ علامه ، مولّف کتاب ، میگوید: در باب این که چرا سیدرضی برخی از این موارد را جمع نکرده است، احتمالاتی وجود دارد: 1) احتمال اول این است که شاید این موارد به نظر رسیده ولی چون وی درصدد جمع آوری مطالبی بوده اند که از نظر فصاحت و بلاغت در حد اعلا باشد، این موارد را که به نظر او در این حد نبوده، نقل نکرده است. 2) احتمال دوم این است که معلوم نیست وی به همه منابع و مصادر دست یافته باشد، زیرا سیدرضی در جوانی به رحمت حق پیوسته است (42سال بیشتر عمر شریف ایشان ادامه پیدا نکرد) و علاوه بر این، کمتر برای یافتن کتابها منابع به اطراف عالم مسافرت کرده است. به نظر من این احتمال دوم قویتر است و برای آن دلیل هم داریم. مثلاً حدود 12 خطبه از امام علی(ع) در کتاب شریف وجود دارد، که همسنگ بسیاری از خطبه های نهج البلاغه اند و از لحاظ استحسانات لفظی و ادبی در سطح بالایی هستند. ولی سیدرضی(ره) در نهج البلاغه از آن ذکری به میان نیاورده است و این دلیل آن است که ایشان حتی کتاب کافی را هم مطالعه نکرده است. https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله 🔵 با مترجمان نهج البلاغه ✅إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ 📢 ترجمه: تا اینکه سومین [خلیفه‌ی] این قوم به قدرت رسید در حالیکه باد به پهلوی خود افکنده بود [و فقط] در فاصله‌ی میان فضله‌ و علوفه‌ی خودش [سیر می‌کرد]. عموزادگانش نیز با او به قدرت رسیدند و بیت المال را چنان خوردند که شتر گرسنه علف بهاری را. تا بدانجای که سرانجام رشته‌هایش بر خلاف میلش پنبه شد و عملکردش به او تیر خلاص زد و شکمبارگی‌اش او را سرنگون کرد. 🔻تعبیر «اجهز علیه» به معنای «نهایی کرن قتل مجروحان» و معادل با «شلیک تیر خلاص» است. در توضیحی که حضرت در خطبه درباره واقعه می‌دهند، این تعبیر (اجهز علیه عمله) به دو نکته اشاره دارد: یکی اینکه عثمان را دیگران نکشتند بلکه این خودش بود که با عملکرد خودش، خودش را کشت . دوم آنکه این خودکشی یک خودکشی تدریجی بود. یعنی او قبلا به وسیله کارهای نادرست خودش مجروح شده بود و آنچه در محاصره‌ی خانه‌‌اش روی داد فقط "شلیک تیر خلاص" بود که آن هم توسط خودش انجام شد. بسیاری از مترجمان تعبیر «اجهز علیه» را به معانی نادرستی مانند «مردم را برانگیخت»، «خودش را کشت» و ... برگردانده‌اند و باعث شده‌‌اند دو نکته‌ی لطیف فوق از زبان مبدأ به زبان مقصد منتقل نشود. پ ن: نهایه: يقال أَجْهَزَ على الجريح يُجْهِز، إذا أسرع قتله و حرّره. رسائل الشریف المرتضی ۲/۱۱۲: الاجهاز لا یستعمل الا فی اتمام ما بدئ به من الجراح و غیره. ،‌ شماره 44 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 📢 3 1️⃣فضای صدور خطبه از محتواى خطبه و همچنين برخی اسناد و طرق آن استفاده مى‏شود كه حضرت امیر علیه السلام اين سخنان را در اواخر عمر شريفشان ايراد فرموده اند. (منهاج البراعة، ج3، ص32) برخی گفته اند که نزد امیرالمومنین علیه السلام سخن از خلافت شد و حضرت، این سخنان را ایراد کرد ولی در روایتی آمده است که فردی از سوی معاویه نامه‌ای خدمت حضرت امیر علیه السلام آورد و گفت که نامه‌ای برای تو آورده ام که کوه ها را به لرزه درمی آورد، از سوی کسی که حافظ قرآن بوده، از تو بلیغ‌تر، آشناتر به احکام الهی و سزاوارتر به امر خلافت است. حضرت امیر علیه السلام به عمار دستور دادند که سوار بر شتر شده و قبائل کوفه را برای شنیدن حق به مسجد فراخواند. مردم دسته دسته به سوی مسجد شتافتند و حضرت امیر علیه السلام بعد از ظاهر کردن پاره ای از معجزات عجیب، این خطبه را ایراد فرمودند. (بحار الانوار، ج54، ص344) 2️⃣اهمیت خطبه 🔸1. اين خطبه از مهمترين و جنجالی ترین خطبه‏هاى نهج البلاغه است؛ زیرا مسائل مربوط به خلافت بعد از رسول خدا (ص) را بى‏پرده شرح مى‏دهد. نكاتی درباه و در اين خطبه وجود دارد كه در هيچ يك از خطبه‏هاى نهج البلاغه نيست و در عين كوتاهى، يك دوره تاريخ اسلام مربوط به عصر خلفاى نخستين، در آن خلاصه شده است. (پیام امام، ج1، ص317) 🔸2. با این خطبه می توان بر حقانیت علی علیه السلام و غاصبانه بودن خلافت خلفاء احتجاج کرد. همین امر سبب شده است که برخی از علمای اهل سنت، انتساب این خطبه به امیرالمومنین علیه السلام را انکار کرده و برخی دیگر چون که صدور آن از علی علیه السلام را قطعی می شمارند، برای حفظ عقاید خود، درصدد توجیه و تأویل برخی عبارات این خطبه برآیند. 🔸3. حضرت امیر علیه السلام، دلیل سکوت و کناره‌گیری خود را در عباراتی کوتاه و زیبا بیان کرده است، عباراتی که در اوج بلاغت، متلاطم از امواج حزن و اندوه نشسته بر دل مولاست که آمیختگی حیرت انگیزی از حزن و شعف را به خواننده خود القاء می کند. 🔸4. عمق انحطاط و ظلمت حاکم بر فضای جامعه اسلامی بعد از وفات نبی(ص)، در عباراتی کوتاه، زیبا و پر مغز بیان شده است. 🔸5. این خطبه آکنده از استعارات و تشبیهات بسیار زیبایی است که متن آن را به یکی از تبدیل کرده است. 3️⃣وجه تسمیه خطبه نام اين خطبه از جمله آخر آن گرفته شده است كه امام (ع) در پاسخ تقاضاى «ابن عباس» براى ادامه خطبه، به او فرمود: «تلك شِقشِقَةٌ هَدَرَت ثمّ قَرّت» كه معادل آن در فارسى چنين است: «اين شعله آتشى بود كه از دل زبانه كشيد و فرو نشست». (پیام امام، ج1، ص317) البته به اعتبار واژه "تقمّص" که در صدر خطبه به کار رفته، این خطبه را "خطبه مقمّصه" نیز نامیده اند اما نام مشهورش همان شثشقیه است. https://eitaa.com/banahjolbalaghe
ادامه پست قبل 👆👇
بسم الله 📢 3 4️⃣مضامین خطبه 1. خلیفه اول به جایگاه بی‌بدیل حضرت امیر علیه السلام نسبت به خلافت علم داشت و می‌دانست که که بدون حضرت، خلافت، کارآمد نخواهد بود ولی با این حال، لباس خلافت را با اینکه اندازه‌اش نبود، بر به سختی تن کرد. 2. توصیف خویش به کوه عظیمی که سیل علم و معرفت از آن سرازیر است و هیچ پرنده‌ای را سودای پرواز به سوی بلندای آن نیست. 3. دلیل کناره‌گیری از خلافت. 4. توصیف ظلمت حاکم بر جامعه بعد از نبی(ص). 5. توصیفی بلیغ از سختی صبر کردن در دوران خلافت خلفاء. 6. تعجب از تصمیم کناره‌گیری از امر خلافت در زمان حیاتش و واسپاری آن به عمر بعد از وفات. 7. توصیفی بلیغ از همدستی خلیفه اول و دوم برای تصاحب و تقسیم حکومت. (لَشَدّ ما تَشَطّرا ضَرعَیها) 8. توصیف به اوصافی چون: تند خویی، لغزشهای فراوان و عذرخواهی فراوان، تشبیه خلیفه دوم به شتری چموش از حیث دشواری تعامل با وی، گرفتاری مردم به لغزش و خطا و دور شدن از حق در زمان خلافت او. 9. شکایت از همطراز قرار دادن حضرت با اعضای شورای شش نفره توسط خلیفه دوم. 10. رأی دادن برخی از اعضای به عثمان در اثر حسادت و کینه به حضرت و برخی دیگر به جهت تعصبات خویشاوندی. 11. تشبیه به حیوانی که زندگی اش در خوردن و دفع کردن خلاصه می شود. 12. چپاول بیت المال توسط بنی امیه در زمان خلافت عثمان. 13. رفتار ناشایست خلیفه سوم و اسراف در مصرف بیت المال که سبب نارضایتی مردم و قتل وی شد. 14. اقبال و هجوم مردم به درب خانه حضرت امیر علیه السلام پس از . 15. پذیرش خلافت و عهدشکنی (اصحاب جمل)، (خوارج) و (معاویه و اصحاب وی). 16. بیان دلیل پذیرش خلافت بعد از قتل عثمان. 17. بی‌مقداری در نزد علی علیه السلام که آن را پست‌تر از آب بینی بز دانسته است. 18. مردی از اهل عراق نامه ای به حضرت داد و حضرت از ادامه سخن بازماند و بعد از آنکه ابن عباس درخواست کرد که حضرت، سخنان خود را ادامه دهند، ایشان فرمودند: «شلعه آتشی بود که از دل زبانه کشید و فرونشست». می گوید: به خدا سوگند از قطع هیچ سخنی به این اندازه اندوهگین نشده بودم. 5️⃣مصادر خطبه الجَمَل شیخ مفید/ فهرست نجاشی/ فهرست ابن ندیم/ الانصاف فی الإمامة ابن قبة رازی/ معانی الأخبار شیخ صدوق/ المناقب ابن جوزی/ المغنی قاضی عبد الجبار معتزلی/ الأمالی شیخ طوسی/ مجمع الأمثال میدانی/ المستقصی زمخشری/ تذکرة الخواص سبط ابن جوزی و ... زلال معرفت احساس مى‏كند و در مشكلات به او پناه مى‏برد. (مَنْ وَثِقَ بِمَاءٍ لَمْ يَظْمَأْ) 3️⃣مصادر خطبه الارشاد شیخ مفید/ المسترشد طبری ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵منزل های ترسان... تَجهّزوا رحِمَکم اللهُ فقَد نُودِی مِنکم بالرَّحیل... فإنّ أمَامکم عقبةً کؤوداً و منازلَ مَخُوفة مَهُولة. مهیّا شوید خداوند شما را رحمت کند. قطعا شما به سفر فراخوانده شده‌اید... پیش روی شما گردنه‌ای دشوار و منزلهایی ترسان و هولناک وجود دارد. 🌷عنصر زیبایی شناختی : کلمه «» از ماده هول است که به معنای ترس و وحشت می باشد. این کلمه از لحاظ صرفی اسم مفعول است یعنی ترسیده شده. در این کلام نورانی، مهولة صفت منازل واقع شده که در حقیقت می خواهد مرگ و منازل بعد آن از را توصیف کند. روشن است که آن منازل ترسیده شده نیستند بلکه انسان است که از آن منازل می ترسد. بنابراین انتظار اولیه این بود که از تعبیر منازل هائلة( اسم فاعل ) استفاده شود. اما گاهی به جای استفاده از اسم فاعل از اسم مفعول استفاده می شود برای اینکه کلام افاده کند. ☑️نکته معنایی: در اینجا بجای تعبیر «منازل ترساننده» ، از تعبیر «منازل ترسان» استفاده شده. یعنی این منازل آنقدر ترسناک است که حتی ترس خود منازل را هم فراگرفته است. (برگرفته از کتاب ج 4 ص 1680 ) ✅ نکته از این تعبیر در علوم بلاغی با عنوان یاد می شود که در آن اسم مفعول به فاعل استناد می شود که اصطلاحا گفته می شود که مجاز در آن « » است. ، شماره 39 ✍️محمد سرافراز https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵شهرت خطبه شقشقیه بر اساس تحقیق ابن میثم بحرانی (ج 1، ص 252)، صدور خطبه شقشقیه از امام علی (ع) شهرت غیرقابل انکاری دارد؛ بر آن است که این خطبه حتی پیش از ولادت سید رضی نیز مشهور بوده است. نیز از طریق استادش، مصدق بن شبیب از نقل می‌کند که او معتقد بوده این خطبه از امام علی (ع) صادر شده است. ابن خشاب می‌گوید: من خودم این خطبه را در کتاب‌هایی که دویست سال، پیش از تولد نوشته شده‌ بودند دیده‌ام و اصلا دست‌خط نویسندگان آن کتاب‌ها را می‌شناختم و حتی می‌دانستم که دست‌خط کدام یک از ارباب ادب است. وقتی به ابن خشاب گفتند که برخی این خطبه را از مجعولات سید رضی دانسته‌اند، گفت: رضی و غیررضی کجا و این نفَس و این سبک سخن گفتن کجا؟! من کلام و کتابت رضی را می‌شناسم...!( ابن ابی الحدید، شرح ‏نهج ‏البلاغة، ج 1 ص 205) این خطبه در میان ارباب نیز با همین نام () معروف است؛ چندان که ابن‌اثیر در نهایه، فیروزآبادی در قاموس، ابن منظور در لسان العرب و... خطبه را با همین نام یاد کرده و کلماتی از آن را نقل کرده‌اند. از میان محدثان نیز جناب در علل الشرائع و معانی الاخبار، مرحوم در ارشاد و... این خطبه را آورده‌اند. ادامه دارد در اینجا و اینجا ، شماره 113 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 ع زنده است و کهنه نمی‌شود 📢أيُّهَا النَّاس خُذُوهَا عَنْ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ (ص) إِنَّهُ يَمُوتُ مَنْ مَاتَ مِنَّا وَ لَيْسَ بِمَيِّت وَ يَبْلَى مَنْ بَلِيَ مِنَّا وَ لَيْسَ بِبَالٍ فَلَا تَقُولُوا بِمَا لَا تَعْرِفُونَ فَإِنَّ أَكْثَرَ الْحَقِّ فِيمَا تُنْكِرُون () ای مردم [این سخن را] از ص دریابید که می‌فرماید: از میان ما [اهل بیت] آن کس که بمیرد، می‌میرد اما نیست از میان ما [اهل بیت] کسی که گرد زمان بر او بنشیند، گرد زمان بر او می‌نشیند ولی کهنه نمی‌شود. بنابراین چیزی را که از آن آگاهی ندارید، باور نکنید و بر زبان مرانید چون بیشتر حقایق در همان چیزهایی است که انکار می‌کنید. سه نکته: 1️⃣پنجاه سال از بعثت پیامبر گذشته بود ولی هنوز مسلمانان مقامات اهل بیت را نشناخته بودند! چندانکه حتی این مسائل را نیز باید امیرالمؤمنین علیه‌السلام توضیح می‌داد. (پیامدهای فرهنگی عصر) 2️⃣گویا این سنت همیشگی تاریخ است که انسانها درباره چیزهایی که از آن آگاهی کافی ندارند، زیاد سخن می‌گویند! و در لابلای آن سخنها اکثر حقایق را انکار می‌کنند. 3️⃣کلمه‌ی «قال» وقتی با «ب» متعدی می‌شود به معنای "صِرف گفتن" نیست بلکه به معانی دیگری به کار می‌رود. در اینجا به نظر می‌رسد که «لا تقولوا ب» به معنای سخن گفتن همراه با اعتقاد و جزم و عنایت باشد (مفردات راغب و المحیط فی اللغة) ↩️پ ن: برخی شارحان عبارت «یبلی من بلی منا و لیس ببال» را به معنای پوسیده نشدن پیکر علیهم السلام در حمل کرده و بحث کلامی ارزشمندی را نیز در ذیل این عبارت مطرح کرده‌اند (منهاج البراعة ج 6 ص 213) اما نگارنده بر آن است که این متن را به این معنایی که در اینجا بیان شده نیز می‌توان ترجمه کرد. ، شماره 114 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵عذرخواهی مسئولان از مردم در آموزه‌های امیرالمؤمنین علیه السلام؛ وَ إِنْ ظَنَّتِ الرَّعِيَّةُ بِكَ حَيْفاً فَأَصْحِرْ لَهُمْ بِعُذْرِكَ وَ اعْدِلْ عَنْكَ ظُنُونَهُمْ بِإِصْحَارِكَ فَإِنَّ فِي ذَلِكَ رِيَاضَةً مِنْكَ لِنَفْسِكَ وَ رِفْقاً بِرَعِيَّتِكَ وَ إِعْذَاراً تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَكَ مِنْ تَقْوِيمِهِمْ عَلَى الْحَق ترجمه: اگر مردم به [کاری از کارهای] تو گمانِ ظلم بردند عذرت را آشکارا با آنان در میان نه و با این عذرخواهی آشکار، خود را از بدگمانی آنان نجات بده زیرا این کار [اولاً موجب] تربیت خویشتن خودت و [ثانیاً موجب] مدارا با رعیّت و [ثالثاً] عذرخواهی [شایسته‌ای] است که با آن می‌توانی وظیفه دولتت را که همان حق‌گرا تربیت کردن مردم است، انجام دهی. 🔹نکات: 1️⃣عذرخواهی کردن مسئولان از مردم، در هنگام بروز خطاهای ناخواسته ضروری است (فَأَصْحِرْ لَهُمْ بِعُذْرِك‏) 2️⃣این عذرخواهی موجب می‌شود مسئولین خویشتن خویش را تربیت بکنند(رِيَاضَةً مِنْكَ لِنَفْسِكَ). طبیعی است که عذرخواهی، و خودشیفتگی حاکمان را بشکند و موجب رشد اخلاقی آنان شود. 3️⃣یکی از ، تربیت اجتماعی مردم بر مدار حق و دور کردن آنها از باطل است (حَاجَتَک). عذرخواهی مردم را به سوی حق‌گرایی و حق‌طلبی سوق می‌دهد (إِعْذَاراً تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَكَ مِنْ تَقْوِيمِهِمْ عَلَى الْحَقِّ). 4️⃣عذرخواهی موجب مدارا با مردم می شود(رِفْقاً بِرَعِيَّتِك). 5️⃣مخالف‌سازی برای حکومت، نتیجه مدیریت مسئولان ناکارآمد است () عذرخواهی باعث می‌شود مردم با حکومت مخالف نشوند. 6️⃣عذرخواهی موجب می‌شود بدگمانی و بی‌اعتمادی مردم به حکومت از بین برود(وَ اعْدِلْ عَنْكَ ظُنُونَهُمْ بِإِصْحَارِكَ). 🔻یکی دیگر از جاهایی که حاکمان باید عذرشان را با مردم در میان نهند، در جایی است که نمی‌توانند درخواستهای آنها را اجابت کنند(و امْنَعْ فِي إِجْمَالٍ وَ إِعْذَار) نامه 53 〰️〰️〰️〰️〰️📧📩〰️〰️〰️〰️ دست به دست کنید تا برسد به دست مسئولانی که عذرخواهی نمیکنند. 〰️〰️〰️〰️〰️🌹🗞〰️〰️〰️〰️ ، شماره 115 https://eitaa.com/banahjolbalaghe