قالب-شناسه-راهبردي-برنامه_ريزي-استراتژيك-براي-زندگي.docx
19.7K
قالب برنامهریزی راهبردی برای زندگی
@dastyaar
کلیدواژه: #تربیت
#سازهتربیتی مطلوب چگونه است؟ ( #سازه = مجموعه محوربندی شده، هدفگذاری شده، شاخصگذاری شده)
♻️پیش فرض ها:
🔶۱. #انسان = موجود زنده با بدنی حیوانی، و با قابلیت گسترش ادراک و اراده در مقیاس شبکه هستی. ( #حیّمُتالّه)
🔶۲. این انسان دارای نیروی #حرکتزای #غریزه، #فطرت، #احساسات و #عواطف و #تمایلات، #تفکروعقل، #اراده و #انتخاب است که قابلیت تشدید و تضعیف دارد. (سه حیطة #شناختی، #عاطفی، #حرکتی)
(تفصیل بحث در #مبانیانسانشناسانه)
♻️فرضیه بحث:
♦️۱. #تربیت بهمعنی #عام عبارتست از: #جهتدهی به قوای انسان برای #رشد، بهطوری که منجر به توانایی انجام مستقل و صحیح یک کار شود. (اثر مورد نظرایجاد شود)
♦️۲. #تربیت به معنی #خاص عبارتست از: زمینهسازی برای #ایجادمهارت #تمرکزدرافکار، #مدیریتدراحساس و #رفتار به طوری که منجر به #رشدفکری، #احساسی و #رفتاری شود.
♦️۳. #رشد بهمعنی #عام = گسترش #ادراک، #احساس و #توانایی
♦️۴. #رشد به معنی #خاص =
گسترش #فهم ازحقایق، #احساسنسبتبهحقایق
توانایی استفاده از حقایق (#گسترشوجودی)
♦️۵. #هدفتربیتِ انسان، خروج از #محدودیتهایوجودی و اتصال به #علموارادهبینهایت
♦️۶. #آموزش و #تعلیم، ابزار #تغییر در شناخت و احساس انسان است که منجر به #تغییردررفتار میشود
(بحث تفصیلی از #مدلآموزش)
♻️ تبیین بحث:
منطق برنامه:
🔹۱. شاخص تفکیک حیطه « #تربیتاخلاقی» و « #تربیتعبادیمعنوی»، بر « #حداقلهایلازم» و « #حداکثرهایمطلوب» بسته شود.
✅حداقلهای لازم = استانداردهای سلامت
✅حداکثرهای مطلوب = استانداردهای رشد و تعالی
🔹۲. #منطقطراحی، براساس مدل « #مسالهمحور» و «فرآیند عمومی #برنامهریزیاستراتژیک» تدوین شوند یعنی «چگونگی #رفعفاصله میان وضعیت موجود و وضعیت مطلوب» با ملاحظه چهار فضای « #ضعفها و #قوتها –#تهدیدها و #فرصتها»
🔹۳. لایههای برنامه، براساس سه لایه « #نگرشهاوافکار»، « #گرایشهاواحساس» و « #مهارتهاورفتار» تنظیم شود.
🔹۴. محورهای ارتباطی براساس #مدلچهارمحوره، معروف دیده شود. (رابطه با #خود، #محیط، #همنوع، #خداوند)
✳️نتیجه: #ماتریس ارتباط میان این چهار فضا، #سازهتربیتی جامع را شکل میدهد.
🔹۵. #محتوای این سازه، با شش گونه #گزاره تأمین میگردد:
#قطعیاتعقلنظری و #عقلعملی + #آیاتقرآن + #روایات + #ادعیه + #تاریخ و وقایع + #سرگذشتهای منفی و مثبت انسانها
✳️✳️✳️#طرحتفصیلی –قسمت اول: (فضای #تربیتاخلاقی)
پیشنیاز: آشنایی حداقلی با #نقشههستی و #نقشهانسان و #نقشهاجتماع و #نقشهزندگی (تا بتواند خودش را در شبکه هستی، #مختصاتیابی کند.)
⏮مرحله اول) #شناسایی وضعیتموجود خود (در فکر، احساس و رفتار، (ضرب در) محورهای ارتباطی چهارگانه) ، #شناسایی ضعفها، تهدیدها، قوتها و فرصتهای (با رویکرد حداقلهای قطعی متفقعلیه)
⏮مرحله دوم) #شناسایی حداقلهای لازم در وضعیت مطلوب (در فکر، احساس و رفتار، (ضرب در) #محورهای ارتباطی چهارگانه)
⏮مرحله سوم) شناخت #مهارتزا نسبت به چگونگی #حرکت (درمحورهای ۱۲گانه) بهسمت حداقلهای لازم در وضعیت مطلوب (رسیدن به #انسانسالم)
⏮مرحله چهارم) شناخت #مکاتباخلاقی و بررسی تطبیقی آنها
⏮مرحله پنجم) تحلیل و بررسی #فضایاخلاقی کشور و جهان (شناخت وضعیتهای چهارگانه ضعفوقوت، فرصتوتهدید + راهبردهای اصلاحی)
✳️✳️✳️طرح تفصیلی –قسمت دوم: (فضای تربیت #عبادیمعنوی)
پیشنیاز: آشنایی حداکثری با #نقشههستی و #نقشهانسان و #نقشهاجتماع و #نقشهزندگی (تا بتواند لایههای پنهان و روابط نهفته خود در #نفساش را #مختصاتیابی کند.)
⏮مرحله اول) شناسایی وضعیت موجود خود، مانند مرحله اول و با تفاوت رویکرد #کشفحداکثری ضعفوقوت و تهدید وفرصتها.
⏮مرحله دوم) شناسایی مراتب حداکثرها در وضعیت مطلوب (در فکر، احساس و رفتار، (ضرب در)محورهای ارتباطی چهارگانه)
⏮مرحله سوم) شناخت مهارتزا نسبت به چگونگی حرکت (درمحورهای ۱۲گانه) به سمت مراتب حداکثرها در وضعیت مطلوب (رسیدن به #انسانمتعالی)
⏮مرحله چهارم) شناخت #مکاتبعرفانعملی و بررسی تطبیقی آنها
⏮مرحله پنجم) تحلیل و بررسی #فضایمعنویعرفانی کشور وجهان (شناخت وضعیتهای چهارگانه ضعف وقوت، فرصت وتهدید + راهبردهای اصلاحی
@dastyaar
کلیدواژه: #رویکردمیانرشتهای
نویسنده:ع طاهری
♻️موضوع بحث:
« #رویکردمیانرشتهای » چیست؟ چرا؟ و چگونه؟
♻️مسأله بحث:
پدیدهها، پیچیده هستند ( #پیچیدگی = وجود ابعاد، زوایا، سطوح، لایهها، مراتب، تحولات، روابط، ظهورات مختلف در یک پدیده) بهطوری که نمیتوان با مطالعه تکبُعدی، واقعیت آن را کشف کرد تا بتوان پیشبینی و کنترل نسبت به پدیده را بهدست آورد؛ روش دستیابی به حداکثر لازم از ابعاد پدیدهها چیست و چگونه میتوان از آن استفاده کرد؟
♻️پیشفرضها:
🔸1. #رویکرد = تعیین زاویه دیدی که از آن زاویه به موضوع نگاه میکنیم. «رویکرد» نوعِ نگاه است و جنس #معرفتی دارد؛ خودش ابزار نیست بلکه تعیینکننده ابزار مناسب برای اجرای تحقیق است. اصطلاح « رویکرد » یا « #رهیافت » (معادل با اصطلاح Approach# ) استفاده شود.
🔸2. علت نیاز به «رویکرد»، چندبُعدی و چندوجهی و چندلایهای بودن پدیدههاست که برای کشف هر کدام نیاز به زاویه دید خاصی میباشد.
🔸3. #رشتهعلمی = مجموعهای از اصول موضوعه، تعاریف، قوانین و مسائل پیرامون یک موضوع خاص، که در آن بهشکل منطقی به تحلیل و تولید فکر پرداخته میشود. (مسائل جدید یا پاسخهای جدید)
🔸4. اصول پارادایم شبکهای زیرساختهای بحث هستند (حاوی مبانی هستیشناسانه، معرفتشناسانه، روششناسانه، انسانشناسانه، علمشناسانه، …)
♻️فرضیه بحث:
🔹1. هر کدام از علوم، یک زاویه دید خاص به پدیدهها دارند و از بُعدی از ابعاد یک پدیده، پردهبرداری میکنند لذا به تعداد علوم دارای رویکرد هستیم و همچنین کلیه مواردی که به تعیین نوع دید مرتبط میشوند مانند دید کلان و دید خُرد، دید فردی و دید اجتماعی و …
🔹2. رویکرد میانرشتهای = استفاده از #برآينداطلاعات یک یا چند رشته علمی، برای حل یک مساله در علمی دیگر (مسالهای که صرفاً با اطلاعات آن علم حل نمیشود)، یا تولید مسالههایی جدید و پاسخهایی جدید (رشته جدید علمی)
🔹3. #رویکردسیستمی و شبکهای = نگاه به موضوعات با دید شبکهای (شبکه هستی) و بررسی پدیدهها در ضمن روابطشان با عناصر و متغیرهای درونی (تا ذرات بنیادین) و عناصر و متغیرهای بیرونی (تا بالاترین عوالم ماورایی)
♻️تبیین بحث:
مبنای معرفتشناسانه « #رئالیسمشبکهای یا #رئالیسمپیچیده» میگوید که پدیدهها و موضوعات، ضرورتاً و صِرفا ًآنگونه که دیده میشوند نیستند بلکه ممکن است پدیده « #شرور» باشد و ظاهری غیر از واقعیت خود بروز دهد، و همچنین پدیدهها دارای ابعاد، لایهها، سطوح، مراتب، حالات مختلف هستند که حکم هر کدام نسبت به دیگری متفاوت است (گرچه در یک جوهره اصلی مشترکند). برای کشف این ابعاد، لایهها، سطوح، مراتب، حالات که در ابتدا به چشم نمیآیند نیاز به تغییر زاویه دید، تغییر نقطه دید، تغییر فرآیند بررسی، تغییر ابزار بررسی است. برشها، مقاطع، نماها یا پلانها مختلفی که در نقشههای مربوط به سازههای ساختمانی یا مکانیکی ارائه میشوند مثال مناسبی برای این موضوع هستند.
♻️انواع رویکردها:
یکی از علل تکثُّر و پیدایش علوم مختلف، با وجود جوهره یکسان در پدیدهها، وجود ابعاد، لایهها، سطوح، مراتب، حالات مختلف آنهاست؛ بر کشف این ابعاد و زوایا، تمرکز علمی صورت گرفته است و بهتدریج میزان مسائل و روش در آن گسترش یافته و تبدیل به یک علم شده است؛ بنابراین میتوان به تعداد علوم، رویکرد تعریف کرد؛ مانند: رویکرد فلسفی، رویکرد روانشناسانه، رویکرد اقتصادی، رویکرد مدیریتی، رویکرد تاریخی، رویکرد صنعتی، رویکرد محیط زیستی، رویکرد ادبی، رویکرد فقهی، رویکرد تفسیری،…(هر علمی که زاویه نگاهی را به انسان پیشنهاد میکند).
همچنین کلیه موضوعاتی که بهصورت یک دستگاه فکری یا بسته معرفتی یا مکتب، حاوی تعریفی برای نوع نگاه به پدیدهها هستند (گرچه یک علم اصطلاحی نیستند) میتوانند «رویکرد» تعریف کنند؛ مانند: رویکرد لیبرالیستی، رویکرد توسعه انسانی، رویکرد مسیحی، رویکرد شیعی، رویکرد صدرایی، رویکرد اصولفقهی، رویکرد خُرد، رویکرد کلان، رویکرد آیندهپژوهانه و...
مهم: در هر موردی که اصطلاح « #رویکرد» بهکار رفت، بلافاصله بهدنبال #نوعنگاه و #زاویهدیدی که آن رویکرد پیشنهاد میکند بروید و تحلیلهای خود را با #فرآیندها و #ابزارهای متناسب با آن رویکرد انجام دهید؛ و اگر کلمه «رویکرد» بهجای یک نوع نگاه، به یک نوع فرآیند یا ابزار اضافه شده بود مانند: رویکرد تحلیلی، رویکرد برهانی و …، بهدنبال نوع نگاهی که آن فرآیند یا آن ابزار مبتنی بر آن است بگردید مثلا: برهان، فرآیند و ابزاری برای نگاههای عقلانی به پدیدههاست پس منظور از رویکرد برهانی این است که پدیده مورد نظر از زاویه معقول بودن بررسی خواهد شد. محقق همیشه بهدنبال #بازترین و #متمرکزترین زاویه دید میگردد تا بتواند #حداکثرمطالب لازم را از موضوع بهدست آورد.
منبع و منشأ رویکردها و علت انتخاب آنها، در مبا
نی فکری ( #پارادایم) تحقیق قرار دارد؛ مثلا در پارادایم #اثباتگرایی ( #پوزیتیویسم و #نگاتیویسم) وقتی حقیقتی جز #ظاهرمحسوس مادی پدیدهها پذیرفته نشود، رویکردی غیر از رویکرد تجربی اتخاذ نمیشود.
یکی از مُخرّبترین خطاهای علمی، مغالطه « #کُنهووَجه» است؛ یعنی کل موضوع و تمام واقعیت یک پدیده، فقط همان جنبهای که فعلا محسوس و مورد مشاهده است پنداشته شود. این خطا دامنگیر روش اثباتگراها در علوم تجربی بوده و هست؛ برای جلوگیری از این خطا، #پارادایمتفسیری با ابزار #پدیدارشناختی، عرضه گردید که مقصود از آن، عدم اکتفا به ظاهر محسوس پدیده و تلاش برای کشف آثار آن در #اذهان و #نفوسی که با آن پدیده مرتبط شدهاند میباشد.
پارادایم تفسیری، به علت وابستگی به اذهان و نفوس ( #نسبیّتمُزمن)، قدرت ایجاد تعمیم برای پیشبینی و کنترل پدیدهها را نداشت؛ لذا فیلسوفان علم و روششناسان، برای خروج از احتمال بالای ابتلاء به مغالطه «کنه و وجه»، راه حل « #ترکیبرشتههایعلمی» را که هر کدام به بررسی جنبهای از پدیدهها میپردازند، پیشنهاد کردند.
این ترکیب، بهصورتهای مختلفی به وقوع پیوست:
♦️1. رویکرد #چندرشتگی: بررسی پدیده بهصورت جدا جدا توسط هر کدام از رشتههای علمی؛ مثلا: پدیده گروههای نوجوانان یا پدیده طلاق پا پدیده ربا یا غیبت، یکبار از منظر جامعهشناسی بررسی شود سپس از منظر روانشناسی، سپس از منظر مدیریت، سپس از منظر فرهنگ اجتماعی، سپس از منظر قومشناسی، و …و مجموعه نتایج کنار هم قرار داده شود تا برنامه راهبردی برای کنترل پدیده تدوین گردد.
♦️2. رویکرد #فرارشتهای: بررسی پدیده، با قواعد و قوانینی که بر کلیه رشتههای مورد نظر (مثلا علوم انسانی) جاری و حاکم هستند مثلا بررسی پدیده گروههای نوجوانان، با مبانی انسانشناسانه که در تمام رشتههای علوم انسانی، زیرساخت و پایه مشترک است؛ یا با مبانی هستیشناسانه یا معرفتشناسانه یا روششناسانه. (این تعریف، با برخی تعاریف از فرارشتهای در کتابهای مرتبط با این بحث، متفاوت است و بهجای تعاریف ذکر شده در آنها، پیشنهاد میگردد.)
♦️3. رویکرد #میانرشتهای: بررسی پدیده با ترکیب میان ابزارها،روشها، نظریات مطرح در علوم مختلف، بهطوری که برآیند این ترکیبها، ابزاری جدید یا روشی جدید یا نظریهای جدید را تولید کند که تعلق به یکی از علوم ترکیب شده نداشته باشد. مثلا بررسی پدیده گروههای نوجوانان از دید «اقتصاد فرهنگ» (یعنی بررسی تاثیراتی که تغییرات اقتصادی بر مقوله فرهنگ ایجاد میکند و تاثیرات فرهنگی که مقوله فرهنگ بر اقتصاد میگذارد و بررسی تاثیراتی که شکلگیری انواع گروههای اجتماعی نوجوانان بر محصولات و نیازهای فرهنگی که سبب ایجاد بازار میشود میگذارد).
♻️نتایج، آثار و لوازم پذیرش فرضیه:
دین، پدیدهای چندبُعدی و دارای زوایا و لایههای متعدد است و برای شناخت دین و دستیابی به #نظراتخداوند از طریق منابع دین، باید رویکرد « #میانرشتهای» اتخاذ شود هم در تحصیل علوم دینی و هم در تحقیقات دینی.
@dastyaar
#رویکردحوزهعلمیه
#وضعیتموجود
سازماندهی افقی موجود در حوزه های علمیه:
در بهترین و خوشبینانه ترین حالت ، رویکرد #چندرشتگی بر برنامه درسی حوزه حکمفرماست
@dastyaar
چشمانداز #تشکلهایحوزوی
(حوزهعلیمهتمدنساز)
ناظر بیرونی به وضعیت عمومی مجموعه های طلاب ، آنها را اینگونه توصیف خواهد كرد
✅ما با افرادی روبرو شدیم كه هر كدام دارای كتابخانهای كوچك ولی علمی بودند، منابع دستاول، منابع مرجع اعم از كتاب، مقاله، لوحفشرده، نوار صوتی در یك طبقهبندی منظم كه به سرعت برای بیننده قابل تشخیص بود قرار داشتند، در هر زمینه علمی مرتبط با رشته #اسلامشناسی، منبعی قابل توجه وجود داشت.
هر كدام از این افراد رایانهای داشتند كه به جای موسیقی و بازی و عكس و فیلم، حاوی #یادداشتها و #اطلاعاتالكترونیكی دیگر بود كه دقیق اسمگذاری شده و دقیق آدرسدهی شده بودند. هر #كلیدواژه مرتبط با علوم و معارف اسلام و علوم انسانی را كه در قسمت جستجو وارد میكردید، نتیجهای بازیابی میشد. اطلاعات صِرفا به خاطر جالب بودن گردآوری نشده بودند بلكه برای هر یك #كاربردی ملاحظه شده بود.
⏮هر یك از طلاب، هنگام مواجه با #سؤالومسألهای، بلافاصله به سراغ #منابع و #كتاب ها نمیرود بلكه #كاغذی به دست گرفته و شروع به #تفكریمرحلهبه مرحله برای #حل مسأله مینماید و سعی میكند تا #پاسخیاولیه را برای مطلب تولید كند. سپس برای #بررسی و #ارزیابی پاسخ تولید شده، به سراغ #منابع میرود، ولی نه به صورت #كور و #بدونبرنامه، بلكه با تعریف #كلیدواژههایتركیبی برای جستجو، در كمترین زمان بیشترین نتایج مرتبط را هم در میان كتابها هم مقالات و هم منابع الكترونیكی، منابع دیداری و شنیداری، منابع خطی، شخصیتهای علمی مرتبط، مراكز علمی مرتبط، و در میان كتاب ها و یادداشتها و فایلهای شخصی خودش #بازیابی میكند، #اعتبارسنجی كرده، دستهبندی میكند و در یك #ساختارمنطقی #علمی و #تألیفی به صورت یك #نوشته یا #سخنرانی ارائه مینماید.
✅ما طلابی را دیدیم كه حوصله و اشتیاق مطالعه داشتند و با خواندن چند صفحه از یك كتاب خسته و بیحوصله نمیشدند و گاه ساعتها مطالعه میكردند، فكر میكردند، یادداشت برمیداشتند، كتاب ها را با هم مقایسه میكردند و سرانجام میتوانستند نتیجه مطالعات خود را به دقت #توضیح دهند.
✅هنگامی كه طلاب در یك #درس یا #سخنرانی علمی شركت میكردند، دقیقا میدانستند كه این درس یا سخنرانی، چه اثر و كاربردی دارد و چگونه باید از آن در زندگی استفاده كرد. طلاب در درسها فقط شنونده نبودند بلكه فعالیت اصلی درس را كه یافتن #پاسخمسأله و #حلمشكلی بود با هدایت استاد به عهده داشتند.
✅تمام طلاب دارای برنامهریزی درازمدت بودند و افقهای ۲۰، ۳۰ و ۵۰ ساله برای خود داشتند و مرحله به مرحله نشاط و انگیزه ادامه راه در آنها بیشتر دیده میشد.
✅گفتگوی علمی با این طلاب واقعا مهیج بود، مطالب تو را به دقت گوش میدادند، سپس به زبان #قالبهایمنطقی در میآوردند #اشكال و #حفرهموجود در #تفكرات را با قاعد ه و مثالهای ملموس نشان میدادند. و هنگامی كه خود استدلال میكردند برهان و دلیل را #قدمبهقدم به گونهای شفاف بیان میكردند كه جای هیچ گفتگوی دیگری باقی نمیماند.
✅در هر موضوعی كه درخواست #تحقیق میشد، #طرحنامه #تحقیقی #منسجم و #كاربردیای را تنظیم میكردند و بر اساس برنامه همان طرح، نتایج را ارائه مینمودند.
✅واقعا جالب بود كه در هر گفتگویی، وقتی #نظراسلام را راجع به موضوعی #قدیمی یا #جدید میپرسیدیم، آیهای از #قرآن را میخواندند و آن را از روی قرآنی كه در جیب داشتند نشان میدادند و مقصود آیه و تطبیق آن بر موضوع را با استناد به تفاسیر توضیح میدادند. همین كار را با #احادیث نیز انجام میدادند و چنان آیات و احادیث را ترجمه میكردند كه گویا آیات و روایات همین #امروزنازل شده است و ما مستقیما مخاطب خداوند و پیامبر هستیم.
@dastyaar
کلیدواژه: #ماموریتمغفولحوزهعلمیه
(حوزه علمیه تمدن ساز)
اگر #دین، برنامهخداوند برای زندگی انسان است و اگر زندگی انسان دارای سطوح #فردی و جمعی، ظاهری و باطنی، موقت و ابدی است و اگر #حركت به سمت #هدفِدین نیازمند تنظیم كلیه این سطوح است، آن گاه بدون #مهارت برای فهم و ارائه دین به صورتی كه توانایی ایجاد این #تنظیم را به انسانها بدهد، نمیتوان براساس دین زندگی كرد.
و از آنجایی كه #زندگی متوقف نمیشود و نیازها انسانها را وادار به تلاش برای #رفعنیاز میكنند و از آنجایی كه تلاش انسانها در #ساختارخلقت انجام میپذیرد و ساختار خلقت به همپیوسته، شبكهای و #قاعدهمند است، پس تلاش انسانها ضرورتاً در قالب برنامه و قاعدهمندیای صورت میپذیرد؛ به همین سبب، اگر دین به صورتی عرضه نشود كه توانایی #مدیریتزندگی را برای انسان ایجاد كند، انسان به برنامهها و مدیریتهای #رقیب كشیده خواهد شد.
و از آنجایی كه #تجربیاتبشری در طول قرون اخیر، برنامهها و مدیریتهای نسبتاً #مؤثری را تولید كرده و آثار تمدنی گستردهای را به جای گذاشته است؛ و #معارفدینی در طول این قرون، به واسطه #عواملبروندینی، #انتزاعیتر و #فردیتر شده، از حیطههای #برنامهریزی و #مدیریتی فاصله بیشتر گرفتهاند، رقابت #طرحوبرنامهها، #تجربهوفرهنگ بشری با #معارفدینی گستردهتر و عمیقتر شده است.
انسانهایی كه مخاطب دین و معارف دینی و حوزههای علمیه هستند نیز در طول دهههای اخیر، به واسطه #زندگیرسانهای، از موقعیتهای رقیب حسّ بیشتری پیدا كرده و #سطحدانایی آنها نیز نسبت به پدیدهها و وقایع افزایش یافته است. #پرسشگری، #تحلیلگری، #نقادی، #جرأتوجسارتمخالفت، نیز از شاخصهای كسانی است كه امروزه مخاطب حوزهها هستند.
این، توصیفِ وضعیتی است كه حوزههای علمیه با آن روبروهستند، وضعیتی كه هر چه زمان رو به جلو میرود تشدید میشود.
@dastyaar