eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
391 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
212 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی وفرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر: @mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان: #آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
📜واژگان کلمات مازندرانی : 👇 ،سِلیک،زِلیک= قی چشم ، سِماع= رقص ،سِمبار= سَماوَر، این کلمه روسی هستش مثل استکان و سِمِشکه = جداگانه،جدا هِکاردِن=جدا کردن ،تقسیم کردن = سَبُک،کم،بی وزن کالِش=سیاه سرفه = میمون بِه ،غول بِه=میوه بِه جنگلی ، شِد= فاسد و خراب(شِد مِرغانه، شِت آغوز) 👇 = ساده لوح ،جاهل و بی عقل ، دیوانه ، خُل ، = گردوی درشت و بزرگ و خوشدستی  برای هدف گیری و برنده شدن در آغوزبازی بِز= بُز کوهی شَکی= آدم شکاک و وسواسی،  پُر شک  و تردید = شلخته،ضعیف ناتوان،رقیق و آبکی، کسی که در انجام کاری نسبت به بقیه ضعیف تره و عقب می افتد = باران درشت ِ تند و شدید = شلغَم غاز= کنایه از بسیار ناچیز و اند گَر= آدم شوخ طبع با مزه ، شوخی کننده  ( اُ)= شهرت ،افتخار 👇 ( اُ)= شانه یِ سر ( او)= میرود خانه= خانه یِ شوهر ، خانه بخت = خیس تَر مرطوب ،   شیر ( حیوان)، شیر ( غذای مایع خوردنی) (اُ)= شیطان ، کنایه از آدم پر سرو صدا ، پر جنب جوش ، بی توجه ، حقّه باز ، چند چهره = صحرا،مزرعه علفزار  دشت و دمن  مرتع مرد=آدم فهمیده و عاقل کسی که سرد و گرم روزگارُ چشیده گَردِش=عیددیدنی، دید و بازدید عید =مزدگیر،کارگر پیمانی =گودی و قسمت عمیق رودخانه ، غرقاب 👇 =نوعی جبرانِ همکاری و تعاون برای انجام کار مشکل که معمولا بین کشاورزان مازندران رایج بود ، مثلاً  آشنایان و همسایگان یک‌یا چند روز برای انجام کار کشاورزی و دامداری  به مزرعه قنبر میروند  بعد از اتمام کار ، قنبر هم به همراه دیگران، جهت جبران همکاری به کمک و یاریشان میپردازد.این رسم در میان روستاییان ایران " یاوری"خوانده میشود . = قِسمَت ، سهم ، سرنوشت، نصیب ، قضا و قدر ، قَبِر=قبر ، قبرِستُون=آرامستان ، قبرستان ،گورستان =کاروان سَرا ،توقف گاه کاروانیان ،کلوش=کَفش =زمینی چند سال کشت نشده ،استفاده نشده، و علف های هرز در آن روییده است ، کِتا=کوتاه = بُلند =هیزم کلفت ،کنایه از بی حس و کرختی پا 👇 =دام پرورشی، دامدار ،کوه ، کوهستان =از انواع ترانه های کوهستانی مازندران =یک بغل علف یا کاه ،از چند کَسو تشکیل شده است ، دوازده تا کَر ، یک خروار است خرمن =خرمنکوبی = یک دسته شالی یا گندم =پهلو ، جواب،  کنار ، دو طرف شکم ، دفعه و بار ، بغل آغوش( کَش یا کَشه بَیتِن   بغل گرفتن بچه ) =ادرار ، شاش ، نجاست انسان (خوردِ کِش ) ، (گَتِ کِش = مدفوع ) ماریم=نیلوفر وحشی با گلهای شیپوری سفید ، گیاه پیچک روی پرچین =نارِس ، نپخته ، نرسیده ، واحد شمارش گردو و تخم مرغ( آغوز کال ، مِرغانه کال)، لَنگ یا پای ناقص و معیوب ،کَلیز=پیمانه شیر و ماست ، کاسه چوبی ِ دسته دار 👇 له پِه=کنار اجاق هیزمی روستایی کشی=حمل کاه از خرمن به خانه یا روستا ،کیمه=کلبه و خانه کوچک که در باغ و کشتزار و علفزار صحرا  از چوب و شاخه درختان و نی و کاه درست میکنند محلّ استراحت چوپان وکشاورز و انباری موقت می باشد لَم=ساقه های رَوَنده دراز و طویل بوته کدو (هندوانه لم ،خربزه لم ،خیار لم،تمشک لم،انگور لم ) =جوی آب یا رود کوچک ،جَر = پیمانه و ظرف چوبیِ استوانه ای شکل برای وزن و تقسیم کردن گندم جو برنج انگور=نوعی گیاه دارویی =انسانهای دامدار جنگل نشیِن هزارجریب ،دامدارِ گاوچران و گاوبان یا  گَلّه دارِ گاو جنگل نشین ، گَتی=بزرگ ،رئیس، عاقل و باشعور، نیا ( گَت بِرا=برادر بزرگتر ، گت پیئِر= پدر بزرگ ) 👇 =ابزاری شبیه بیل با سر فلزیِ راست وکلفت ونوک تیز جهت کندنِ زمین های خیلی سخت و سفت =آویز یا وسیله ای آویختنی از سقف اتاق های روستایی شبیه زنبیل آویزان که از ریسمان و علف های هرز خشک درست میشود مواد غذایی را داخل آن قرار میدهند تا از رطوبت و دسترسی گربه و بچه های کوچک دور بماند. جینگا=آبخانه، جو، گهره جو=ظرف ذخیره ادرار کودک در گهواره =آب دهان و بزاقِ کِشدارِ کودک که همیشه از گوشه لبو دهانش آویزان و جاری است گوئی ،گِل گُوگی=مخلوطی از گِل مخصوص زرد رنگ با پِهِن گاو ( پوش) جهت رنگ آمیزی کردنِ ( بِندُستِن) قسمت پایین دیوار خانه های روستایی =خطی راست و مستقیم و مرز بین  قسمت رنگ آمیزی شده قهوه ای و سفید دیوار گادِر=وقت و زمان دوشیدن گاو  صبح یا غروب =طویله گاو =گوساله شیرخوار ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ @edmolavand http://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
꧁꧂🌼꧁꧂🌼꧁꧂ 💠 قطعه کتولی امیرالمؤمنین(ع) - حسین اصفهانی برنامه کرشمه - شبکه یک سیما 🗓️ ۴ بهمن ۱۴۰۲ 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
«؛ نی چوپانی مازندران» چگونه کتابی است؟ در این رپرتوار‌های ساز للوا را دسته‌بندی و نت‌نویسی کردم. در واقع این کتاب آموزشی است و نسل جدید در کنار تعلیم سینه به سینه، می‌تواند به صورت علمی با برخی واژه‌های علمی مازندران آشنا شوند. 📌موسیقی مازندران از چه تشکیل شده است؟ تعداد زیادی رپرتوار داریم مثل ، ، همدم‌جان. بخش دیگر رپوتوار‌های سازی است از جمله للوا، دوتار، سرنا که معمولا در شادمانه‌ها و کشتی لوچوی غرب مازندران نواخته می‌شدند و البته از سرنای زنده‌یاد شاهرخ کرمانی هم باید یاد کرد که در ملودی سالار فاتح از آن استفاده کردم. در زیرمجموعه این رپرتوارها، قطعات متعددی وجود دارد مثل طالب و زهره، آیین آفتاب‌خواهی که برخلاف دعای باران در شهر‌های کویری ایران است و من در تطبیق با موسیقی دستگاهی در مایه سه‌گاه آن را تنظیم کرده‌ام و آماده ضبط است. 📌کارکرد آن‌ها چه بوده است؟ رپرتوار‌های دوتار معمولا به ساربانی و روایت زندگی روستایی اختصاص داشته است. سرنا ساز شادمانه‌ها بوده و در عروسی‌ها و کشتی پهلوانی نواخته می‌شده است. للوا بخش زیادی از رپرتوار‌های موسیقی مازنی را شامل می‌شود. این ساز روایت زندگی روستاییان مازندران در دشت و کوه بوده و رابطه آن‌ها با طبیعت را روایت می‌کند. به‌عنوان‌نمونه خنیاگر و نوازنده للوا در دوره باستان از پرواز پرنده الهام گرفته و یک رپرتوارسازی خلق کرده که سینه‌به‌سینه منتقل شده و به ما رسیده است. بسیاری از این رپرتوار‌ها را زنده‌یاد محمدحسین طیبی دسته‌بندی کرده است. قطعه دیگری مانند «کمرسری» یا «تریکه‌سری» یا قطعه «مش‌حال» یا «میش‌حال» از قطعات مربوط به چرای دام است. 👈للوا، گاهی در عروسی‌ها، شادمانه‌ها و سوگینه‌های مذهبی نیز نواخته می‌شود. در آغاز، سوگ سیاوش را داشتیم و بعد‌ها که مردم ایران به دین اسلام گرویدند رپرتوار‌های مذهبی و سوگ ائمه نیز برای ساز للوا خلق شد. عباس‌خوانی، شهادت‌خوانی و قطعاتی برای تعزیه را داریم و بسیاری قطعات دیگر که هرکدام می‌توانند موضوع یک باشند. 📌چرا باید موسیقی نواحی را بشنویم؟ شاید کارشناسان و موسیقی‌شناس‌ها باید به این سوال پاسخ بدهند. برای من که در روستا متولد شدم، کشاورزی کردم، دامپروری کردم و بعد وارد دانشگاه شدم، موسیقی یعنی هویت. خمیرمایه من همان زندگی روستایی و موسیقی مازندرانی است. پیشرفت فناوری همه را غافلگیر کرده، اما ما هنوز وابسته به طبیعت هستیم. شیر را از گاو می‌گیریم و از طبیعت لذت می‌بریم. هنوز روستا‌ها وجود دارند و تا زمانی که روستا هست موسیقی بومی باید باشد. شاید امروز بچه‌های زیادی باشند که حتی گاو را از نزدیک ندیده باشند، اما دلیل نمی‌شود ما موسیقی ملی و میرات ناملموس خودمان را نادیده بگیریم. حفظ این موسیقی، ثبت گنجینه‌هاست و من معتقدم وظیفه ماست که این گنجینه را به شنونده امروزی که زندگی و موسیقی روستایی را در رسانه می‌بیند، به شیوه نوین ارائه کنیم. منظورم استفاده از گیتار و ساز‌های الکترونیک نیست. باید با همان ساز‌ها و کسب دانش ترکیب آن‌ها به موسیقی و هارمونی جذاب برای مخاطب امروز برسیم. می‌توان در همین بستر نوآوری داشت و مخاطب امروز را هم شاد و راضی نگاه‌داشت. 🖊 - گروه فرهنگ و هنر / روزنامه جام جم  http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3188 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
پژوهش اِدمُلّاوَند
📜 نقل داستان مرد چوپان .... من مرد چوپانم .... نقل رویداد از زبان زنده یاد حاج علیرضا ابراهیمی ....فرزند مرحوم الله وردی .... 📌نقل شد که در دوره ای در یکی از مناطق کتول که پسر جوانی بود بنام که از سنین کودکی کمک بدست پدرو خانواده اش بود شغل اصلی پدرش دامداری بود گله گوسفندی داشتند و این پسر هم از سنین کودکی علاقه مند به دام و گله گوسفند پدرش بود. همش به همراه پدرش بدنبال گلّه می رفت یه پسر زرنگی بود و خیلی هم علاقه به گوسفند داشت وقتی صبح زود پدرش می رفت بدنبال گله پسر زود از خواب بیدار می شد و به دنبال پدر حرکت می کرد با این که سن کمی هم داشت به دنبال پدر همراه گله می رفت کم کم بزرگ شد و برای خودش جوانی رشید و مردی شد. خلاصه که کم کم همراه گله پدر که بود چون زرنگ هم بود برای خودش هم چند راس گوسفند جمع آوری کرد و برای خودش هم گوسفند داشت ... دیگه گوسفندهای بخشعلی زیاد شد تا شد یه دامدار حسابی گله گوسفندهاش زیاد شدند. گوسفندهاش با گوسفندهای پدرش یک جا بودن دیگه بخشعلی موقع ازدواجش شد و با دختری بنام تلان ازدواج کرد و بعد از مدت کمی از زندگی پدرش جدا شد و برای خودش مستقل شد. ولی گله گوسفندش همراه گله پدرش یک جا بودند.... خلاصه که یک سری از انسان ها بعد از ازدواج شون تلاش زیادی برای زندگیشون می کنند این آقا هم از همین دسته آدمهای بود که تلاش زیادی می‌کرد برای زندگیش چون که شغلش دامدار بود مجبور بود که همرا گله اش باشه ... گوسفند هم حیوانی هست که همش همراهش باشی و به صحرا ببریدش آن دوران ها هم رسم بر این بود که شبها ی بهار و تابستان و اوایل پاییز گوسفندارو شبها در بیابان ها داشتند همونجا می‌خوابیدند و همش در صحرا ها و مراتع ها و کوها بودن که البته امروزه هم رسم بر همین کار هست .... 📌خلاصه که این آقا گله اش در روستای خودشو در زمینی بیرون از روستا همراه گله پدر یک جا بودند بخشعلی هم بدلیل شغلی که داشت مجبور بود که بیشتر شبها همراه گله اش باشه ... بالاخره پدرش چوپانی داشت اما بخشعلی خودش میرفت دنبال گوسفندان و مجبور بود که شبها سرکشی داشته باشه به گله اش ... دیگه روز می‌آمد خونه شبها می رفت پیش گوسفندان کارش دیگه همین کار بود .‌‌ خلاصه که تو همین روزها که می‌آمد خونه خانومش گفت که شما شبها خونه نیستی همش همراه گله ات هستی خونه نیستی بیشتر با گوسفندهات هستی . خانومش کمی از این کارهای شوهرش ناراحت بود شوهرش گفت خانوم جان من روزی و درآمدم از این گله گوسفند هست. البته این آقا خیلی دنبال مال جمع کردن هم بود گفت مجبورم همراه گله ام باشم چه کارکنم .. مرد دید خانومش ناراحت هست باز گفت خانوم جان من بزودی گله رو میارم تو حیات خودمان شما دیگه ناراحت نباش خانوم گفت حالا تا کی بیارید اصلا معلوم نیست که کی گله رو بیارید. خانومش گفت یه چوپان برای خودت بگیر تا راحت بشی آنقدر سختی نکشی مرد هم علاقه به دام داشت هم نمی‌خواست خرجی کنه هم جمع کن بود. خلاصه گفت باید از دل خانومم غم رو دربیارم و بگم که من کارم همینه زندگیمو باید با گله داری بسازم. 👈خلاصه که برای خانومش توهمین گیروداد صحبت و درددل شروع کرد بخونه که فلبداعه خوند ‌..‌‌.. البته بخشعلی هم مرد شوخی بود و کم و بیش در مراسمات می خوند ‌.. و خلاصه که برای فاطمه تلان هم چند بند با ریتمی خوند.... من مرد چوپانم شوها بیابانم ...... ای ماه تابانم من تره قربانم .... من مرد چوپانم شوها بیابانم .. آفتابه سوزانم من تره قربانم .... من مرد چوپانم شوها بیابانم ...... ای فاطمه تلانم من تره قربانم ...... من مرد چوپانم شوها بیابانم .... ای نور چشمانم من تره قربانم ... من مرد چوپانم شوها بیابانم .... هی نازنین یارم من تره قربانم .... من مرد چوپانم شوها بیابانم .... ای نور چشمانم من تره قربانم ..... من مرد چوپانم شوها بیابانم .... هی شاخه شمشادم من تره قربانم ... ای امید جانم من تره قربانم ..... من مرد چوپانم شوها بیابانم .... ای نازنین یارم من تره قربانم ..... من مرد چوپانم شوها بیابانم ..... هی عزیز تر از جانم من تره قربانم ... من مرد چوپانم من ترقربانم .... 📌خلاصه که این چن بند و برا خانومش اجرا کرد و کم کم بعد از مدت کمی گله رو آورد تو یک حیات و دیگه حرف خانومش و گوش داد یه چوپانی هم برای خودش گرفت که کمک بدستش باشه ... این ملودی هم مثل دیگر ملودی ها که بدستمان رسید دارای این سرگذشت بود و مدت‌های از یادها فراموش بود البته یک سری از ملودی‌ها که گرد آوری شده بیشتر از یادها وخاطرها پاک شده.....
پژوهش اِدمُلّاوَند
📜شعر آبیار روستا 🟦 🔵 🔷 📜 نقل یکی از آبران های مزارع کشاورزی به خصوص در کشت شالی ✍نقل یکی از آ برانها در طول تاریخ ‌‌‌‌‌‌‌‌نقل شده از زنده یاد حاج عیسی ساوری ((ملقب به عیسی غلامحسین )) 👈نقل رویداد اینکه در گذشته و امروز این رویدار که برخیش زندگی روزانه کشاورزان هست که داستان آبدارهای روستا در این مناطق که کشت مرسوم هست ؛که در روستا ها جمع میشن و یک یا دو نفر رو از اهالی روستا را انتخاب می کردن که برای آبیاری کشت شالی باشن. این امر در این مرز و بوم خیلی ضروری هست که در فصل بهار که شالی کاری های این مناطق شروع می‌شود انتخاب می‌کردند در روستا هرکس که به مقدار زمینی که داره سهم آب زمینش و از آبیاری روستا بگیره که در سر تقسیم آب درگیری بین اهالی روستا پیش نیاد. همه روستاهای این مناطق آبیاری هست که به گویش محلی میگن . روستاهای که دارن سهم آب کشاورزی شونو از قنات میگیرن و اغلب روستاهای که آب کشت شالیشونو از قنات میگیرن یه نفر آبیار میگیرن برای رسیدگی به آبیاری کشاورزی و کشت شالی روستا ؛ولی روستا هایی که از آب دهنه کوه سهم دارن همان رودخانه ها اغلب دو نفر میگیرن و اگر هم این روستا های که از کوه سهم آب دارن اگر یه نفر باشن اغلب آدمهای دلیرو شجاع و نترس میگیرن ؛که بتواند سهم آب روستا رو حفظ کنه چون از چندین روستا سهم دارن. شاید گاهی اوقات درگیری بین روستا پیش بیاد.‌ خلاصه یا تنها یا دونفر میگیرن البته بیشتر چنین روستا ها دونفر در این امر میگیرن که دخیل این کار باشن البته یکنفر باشد کارش بیشترمیشود و اگر دونفر باشن دغدغه ی کار کمتر میشه ،چون یکنفر هم باید سرزمین های روستا باشد که آب را به مقدار زمینی که داره تقسیم کنه و البته امروز هم این روال هست و ادامه دارد. البته در آن زمان‌ها کشاورزی بدلیل امکانات کمتر بود بیشتر برای مصرف روزانه خودشون کشت می کردند، چون با گاو و اسب کارهای کشاورزی رو انجام میدادن کمتر کشت کار داشتن البته آن زمان ها یا روستا میان سر مزارع کشت شالی که به اصطلاح محلی میگن می آمدن زمین هارو که شالی میکاشتن در فصل بهار بین اهالی تقسیم میکردن، رسم هم بر این بود که هرکس یه جفت گاونر داشت یه تیکه زمین بهش میدادن به حساب ميگفتن یعنی نیم هکتار، اگه تعداد گاو جفت هاش بیشتر بود زمین بیشتری سهمش میشد. تو این کار بیشتر از گاوهای نر استفاده می‌شد که به گویش محلی میگن دیگه ، زمین ها رو تقسيم میکردن و هرکس زمین خودشو کشت کار می‌کرد. رسم هم بر این بود که جوب آبی که از همان جای تقسیم آب میاد برای روستا ها هرسال می رفتن برای تمیز کردن بحساب ؛ لایروبی میکردن ، تا اول زمین نسق جوب آب رو تمیز میکردن چون این کارها باد دست بود در همان روز هم رسمی داشتن که یه گوسفند قربونی و کباب خوری را میداختند. البته امروزه هم در موقع روشن کردن آب هم گوسفند قربونی میکنن دیگه. بعد از تمیز کردن جوب آب آبدار روستا میرفت سهم آب روستارو می آورد داخل روستا سرزمین ها یه موقع هایی هم که دونفر بودن موقع تقسیم و آب از رودخانه آوردن هم دونفری میرفتن. 📌خلاصه وظایف هر دو چنین کارها بود، که حالا در داستان‌های دراین امر بیشتر توضیح داده میشه ... http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3411 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇
🎼 در یک نگاه 1⃣ ✍در اشعار و ملودی‌های مازندران خصیصه‌های اقلیمی و طبیعی منطقه به وضوح دیده می‌شود و عناصر زنده و ملموس طبیعت ناهمواری ها، کوه‌، جنگل، دریا، کار دامداری و کشاورزی در هنرهای مختلف منطقه نمود دارد. مازندران به دلیل گستردگی طول جغرافیایی و حضور اقوام و فرهنگ‌هایی متفاوت همچنین هم‌جواری با برخی و داخلی و خارجی، از فرهنگ‌های مختلفی تاثیر پذیرفته‌وبه همین خاطر موسیقی ایرانی این منطقه، چه به لحاظ ساختاری وچه از نظر ویژگی‌های قومی پر تعداد و گوناگون است. 🎼موسیقی محلی ایران در مازندران همچون سایر موسیقی-‌های ایرانی به دو بخش آوازی وسازی تقسیم می شود و هریک نیز دارای زیر شاخه‌های مختلف است که در این مطلب بخشی از آن بصورت گذرا مورد بررسی قرار گرفته است. 🎼موسیقی آوازی مازندران را می‌توان به تغزلی، حماسی و آیینی تقسیم بندی کرد و هر یک از این بخش‌ها با توجه به شرایط تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی درهر دوره ویژگی خاصی دارد. 🎻موسیقی آوازی - تغزلی "، ""، "" یا ""، "" و "" [] [] از جمله آوازهای تغزلی این منطقه است که هریک وصف حال عاشق و معشوق و دلدادگی است که در بخش‌هایی از آن مسایل اجتماعی، فرهنگی، عرفانی و عشق به‌ائمه و اطهار علیهم السلام دیده می‌شود. 📌البته در بخشی از این موسیقی آوازی عشق به طبیعت، دام و زمین نیز وجود دارد و شیفتگی روستاییان به عناصر تعیین‌کننده زندگی کشاورزی و دامداری در گفت وگو (تک گویی) آنان با این عناصر تصویر می‌شود یکی از آوازهای موسیقی‌سازی و آوازی محسوب می‌شود که در میان مردم این سامان سینه به سینه تداوم یافته است. این آواز به کردبیات دشتی و حجاز ابوعطا شباهت دارد و بیشتر در حین راه رفتن یا کارکردن معمول است و به همین خاطر از واژه‌های ""، ""،""،"" و غیره که گویای نفس تازه کردن است، استفاده می‌شود. 👈برخی آن را به (علی آبادکتول) نسبت داده و عده‌ای معتقدند این آواز هنگام چراندن گاو کتول خوانده می‌شود). کتول نام گاو اهلی و شیرده‌ای است که دربین روستاییان از اهمیت فراوانی برخوردار است. ) 📌آواز کتولی در شرق، غرب و مرکز مازندران از نظر فواصل مقامی یکی بوده و با واریاسیون‌های مشابه اجرا می‌شود. 🔥 نوعی اجاق دستی ساخته شده از سنگ و گل است و برخی معتقدند این آواز مخصوص بانوانی است که درحال پختن غذا با این اجاق هستند. 📌از سوی دیگر کِل در زمان مازندرانی به معنی کوتاه است، از همین‌رو عده‌ای براین باورند که این آواز چون در آخر کتولی کوتاه اجرا می‌شود به این نام معروف است. این آواز با (نی محلی) یا نواخته می‌شود که هرکدام امکانات ساختمان واریاسیون مخصوص خود دارد. 🎼" " در زمان‌های قدیم یا نیز خوانده می‌شد ولی به دلیل این که از اشعار امیر پازواری استفاده می‌شود به این نام مرسوم شده است. این آواز از عشاق دشتی آغاز و در دستگاه شور فرود می‌کند. 🎼" " از دیگر آوازهای مازندرانی است که به "" بسیار شباهت دارد، تنها دراین آواز خواننده با واژه صنم و در حقانی با کلمه "" آغاز می‌کند. این آواز بیانگر تفکرات و باورهای و برداشت‌های جدیدتر اجتماعی است که مضامین گسترده شده اجتماعی را نسبت به زندگی اولیه و بدوی نشان می‌دهد به همین دلیل ممکن است بی‌تاثیر از ملودی مناطق دیگر ایران نباشد. 📌تصنیف‌ها بخش دیگر از موسیقی آوازی مازندران را تشکیل می‌دهند که در نقاط مختلف استان با نام‌های گوناگون از قبیل "ریز مقوم"(? ،(riz meghoom جان و کیجا جانک موسوم است. 🎼"" از تصنیف‌های مازندرانی است و این ملودی با اشعار "سیتی گلین نساء" (خواهر طالب) اجرا می‌شود. داستان زندگی شخصی است که مورد بی‌مهری نامادری قرار گرفته و در نهایت توسط دارویی که در غذایش ریخته بود بیهوش و به هندیها فروخته می‌شود و بالاخره درغربت می‌میرد. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3463 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🎼 در یک نگاه 3⃣ سوم : * موسیقی‌سازی موسیقی‌سازی مازندران به دو دسته موسیقی چوپانی (ویژه لله‌وا) و آهنگ‌های ویژه سرنا و نقاره تقسیم می‌شود. ، حال، حال (غریبی)، ، ، ، ، ، ، ، ، و حال از جمله موسیقی چوپانی که توسط اجرا می‌شود. ، ، ، ، ، ، ، و نیز از جمله ملودی‌های مخصوص سرنا و نقاره هستند. ✍قلی‌نژاد می‌گوید: "" یکی از نواهای چوپانی است که در دستگاه شور اجرا می‌شود، گویا چوپانان این ملودی را در غربت و غریبی می‌نواختند زیرا آنان برحسب کارشان گاهی مجبور بودند دور از دیار خود بسر برند و هرگاه دلتنگ می‌شدند و هوای ولایت را می‌کردند با لله‌وا ( نوعی نی ) آهنگ غریبی را اجرا می‌کردند. 📌به گفته این هنرمند "" از جمله ملودی‌های چوپانی بوده که برای گوسفندان بسیار مهیج است و بویژه در زمستان که برف روی علف‌ها را می‌پوشاند و چراندن گوسفندان کار دشواری بود، چوپان با لله‌وا این ملودی را می‌نوازد و گوسفندان با شنیدن آن به وجد آمده و با دست خود برف‌های روی علفزار را کنار زده و به چریدن علف‌های زیر برف مشغول می‌شوند. 📌این ملودی با ریتم شش هشتم و در دستگاه شور اجرا می‌شود. 🎼"" بعد از چراندن گوسفندان، برای مراجعت به روستا و بردن آن‌ها به چفت (آغول) نواخته می‌شود که از لحاظ تونالیته (گام) مانند میش‌حال است. 🎼ملودی ""در وصف دخترانی است در پای دارِ جاجیم یا گلیم بافی مشغول کارهستند. "" در گویش مازندرانی یعنی دختر و کرچال نیز به دار جاجیم یا گلیم بافی اطلاق می‌شود، این ملودی با ریتم چهارچهارم در گوشه شوشتری و بیداد همایون اجرا می‌شود. 🎼ملودی "" که بیشتر توسط لوطی‌ها در عروسی، هنگام بردن عروس به حمام، با سرنا ونقاره اجرا می‌شد، معلوم نیست از چه طریق به موسیقی چوپانی راه پیدا کرده است. این ملودی با ریتم دو چهارم در دستگاه شور آغاز وسپس با زیبایی خاصی به سه‌گاه تغییر مقام داده و با ریتم شش هشتم در شور فرود می‌کند. 🎼ملودی ""یا که جزو موسیقی آیینی بوده، در موسیقی چوپانی ظاهر شده و با لله‌وا اجرا می‌شود. عباس خوانی که از تعزیه (ع) الهام گرفته، فاقد متربوده و در بیات‌ترک و در بعضی از مواقع در چهارگاه اجرا می‌شود. 📘در موسیقی بومی مازندران درباره "" آمده است ملودی سماع حال مخصوص رقص ( بویژه آیینی ) است که که با ریتم شش‌هشتم درسه‌گاه و اغلب با سرنا و نقاره اجرا می‌شود. 📌برخی براین اعتقادند این ملودی هنگام برداشت محصول در خرمن و مزارع کشاورزی اجرا می‌شود و پس از اتمام کار کشاورزان با این ملودی به رقص و پایکوبی می‌پردازند. 🎼ملودی "" داستان تراژیک دو برادر است که به نوبت هر کدام به مدت ۲۴ ساعت گوسفندان را به چرا می‌بردند. روزی برادر کوچک برای تحویل گرفتن نوبت کاری بسوی گله می‌رود ولی با جسد بی‌جان برادر بزرگش "ابراهیم" که از سخره پرت شده بود، روبه‌رو می‌شود. وی به ناچار گوسفندان را به طرف روستا می‌برد و در ضمن برگشت از فرط اندوه ملودی جدید و محزونی را به صورت بداهه می‌نوازند. همسر ابراهیم از مراجعه بی موقع گوسفندان و ملودی غم‌انگیز چوپان در می‌یابد که واقعه ناگواری اتفاق افتاده، به همین سبب از دیگران درخواست کمک می‌کند و مردم روستا با نزدیک شدن گوسفندان و چوپان با جسد ابراهیم مواجه می شود. + نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 4:45 توسط https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3463 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📝 کتابخانه ی اسناد و آثار منتشر نشده بدون خدمات عمومی 👇👇 🔎جهت دسترسی به مطالب دلخواه تان در این فهرست جستجو کنید: 👇👇 💞منظومه ها: آنچه از منظومه ها، داستانها و وقایع بومی و محلی که در قالب اسناد یا تحقیقات میدانی و به دست ما رسیده است. 📜 📩منظومه های پیرامون زندگیتان و یا آنچه از اطراف شنیده اید را برای ما ارسال کنید، به نام شما ثبت و منتشر خواهیم کرد. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3480 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
Salman Karimi Firuzjaei - Katoli.mp3
6.23M
🎼 آهنگ مازندرانی 🎼 آهنگ " کتولی " 🎤 با صدای سلمان کریمی فیروزجائی 🎼 فول آلبوم آهنگ های سلمان کریمی فیروزجائی هنرمند دوست داشتنی و خوش صدای فیروزجاه بابل در کانال آوای خوش 🎹 آوای خوش بانک آهنگ های فارسی، مازندرانی، گیلانی، ترکی ، ترکمنی ، لری، کردی، کرمانجی و ... 🔰مازندران،دیار نام آوران پاک آئین ۱۴ آبان،روز ملی مازندران،سالروز آغاز حکومت علویان در طبرستان گرامی باد. ‌‌💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 ❖ ﷽ ❖ 🌺 📩بارگذاری مطالب و موضوعات ویژه مناسبتهای بومی، محلی و ملی در پژوهش ادملاوند: 👇👇 💠 📜 🗓 🟢 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍂 @edmolavand 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
4_5857452866158990671.mp3
2.69M
🌹، آواز اصیل شرق مازندران 🎙با صدای استاد اسحاقی https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3659 ‌‌💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 ❖ ﷽ ❖ 🌺 📩بارگذاری مطالب و موضوعات ویژه مناسبتهای بومی، محلی و ملی در پژوهش ادملاوند: 👇👇 💠 📜 🗓 🟢 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍂 @edmolavand 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
1⃣ 🔎جهت دسترسی به مطالب دلخواه تان در این فهرست جستجو کنید: 👇👇 📚کتاب: ■ 📜منظومه💞: ■
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
«؛ نی چوپانی مازندران» چگونه کتابی است؟ در این رپرتوار‌های ساز للوا را دسته‌بندی و نت‌نویسی کردم. در واقع این کتاب آموزشی است و نسل جدید در کنار تعلیم سینه به سینه، می‌تواند به صورت علمی با برخی واژه‌های علمی مازندران آشنا شوند. 📌موسیقی مازندران از چه تشکیل شده است؟ تعداد زیادی رپرتوار داریم مثل ، ، همدم‌جان. بخش دیگر رپوتوار‌های سازی است از جمله للوا، دوتار، سرنا که معمولا در شادمانه‌ها و کشتی لوچوی غرب مازندران نواخته می‌شدند و البته از سرنای زنده‌یاد شاهرخ کرمانی هم باید یاد کرد که در ملودی سالار فاتح از آن استفاده کردم. در زیرمجموعه این رپرتوارها، قطعات متعددی وجود دارد مثل طالب و زهره، آیین آفتاب‌خواهی که برخلاف دعای باران در شهر‌های کویری ایران است و من در تطبیق با موسیقی دستگاهی در مایه سه‌گاه آن را تنظیم کرده‌ام و آماده ضبط است. 📌کارکرد آن‌ها چه بوده است؟ رپرتوار‌های دوتار معمولا به ساربانی و روایت زندگی روستایی اختصاص داشته است. سرنا ساز شادمانه‌ها بوده و در عروسی‌ها و کشتی پهلوانی نواخته می‌شده است. للوا بخش زیادی از رپرتوار‌های موسیقی مازنی را شامل می‌شود. این ساز روایت زندگی روستاییان مازندران در دشت و کوه بوده و رابطه آن‌ها با طبیعت را روایت می‌کند. به‌عنوان‌نمونه خنیاگر و نوازنده للوا در دوره باستان از پرواز پرنده الهام گرفته و یک رپرتوارسازی خلق کرده که سینه‌به‌سینه منتقل شده و به ما رسیده است. بسیاری از این رپرتوار‌ها را زنده‌یاد محمدحسین طیبی دسته‌بندی کرده است. قطعه دیگری مانند «کمرسری» یا «تریکه‌سری» یا قطعه «مش‌حال» یا «میش‌حال» از قطعات مربوط به چرای دام است. 👈للوا، گاهی در عروسی‌ها، شادمانه‌ها و سوگینه‌های مذهبی نیز نواخته می‌شود. در آغاز، سوگ سیاوش را داشتیم و بعد‌ها که مردم ایران به دین اسلام گرویدند رپرتوار‌های مذهبی و سوگ ائمه نیز برای ساز للوا خلق شد. عباس‌خوانی، شهادت‌خوانی و قطعاتی برای تعزیه را داریم و بسیاری قطعات دیگر که هرکدام می‌توانند موضوع یک باشند. 📌چرا باید موسیقی نواحی را بشنویم؟ شاید کارشناسان و موسیقی‌شناس‌ها باید به این سوال پاسخ بدهند. برای من که در روستا متولد شدم، کشاورزی کردم، دامپروری کردم و بعد وارد دانشگاه شدم، موسیقی یعنی هویت. خمیرمایه من همان زندگی روستایی و موسیقی مازندرانی است. پیشرفت فناوری همه را غافلگیر کرده، اما ما هنوز وابسته به طبیعت هستیم. شیر را از گاو می‌گیریم و از طبیعت لذت می‌بریم. هنوز روستا‌ها وجود دارند و تا زمانی که روستا هست موسیقی بومی باید باشد. شاید امروز بچه‌های زیادی باشند که حتی گاو را از نزدیک ندیده باشند، اما دلیل نمی‌شود ما موسیقی ملی و میرات ناملموس خودمان را نادیده بگیریم. حفظ این موسیقی، ثبت گنجینه‌هاست و من معتقدم وظیفه ماست که این گنجینه را به شنونده امروزی که زندگی و موسیقی روستایی را در رسانه می‌بیند، به شیوه نوین ارائه کنیم. منظورم استفاده از گیتار و ساز‌های الکترونیک نیست. باید با همان ساز‌ها و کسب دانش ترکیب آن‌ها به موسیقی و هارمونی جذاب برای مخاطب امروز برسیم. می‌توان در همین بستر نوآوری داشت و مخاطب امروز را هم شاد و راضی نگاه‌داشت. 🖊 - گروه فرهنگ و هنر / روزنامه جام جم  http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3188 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🎼 ❤️ 📚کتاب فرهنگ نامه موسیقی کتولی اثر جدید محمّد رضا برزگر منتشر شد. 🖊 📩 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼 🎼 🎼 💠 قطعه کتولی " مارِ شهید " کاری از خواننده و نوازنده موسیقی مقامی کتولی حسین اصفهانی از روستای شهیدپرور ساورکلاته 🌷 تقدیم به مادران معزز شهداء/شهدای علی آباد کتول 📩 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺شبکه گلستان ۲ اردیبهشت ۱۳۹۷ خواننده موسیقی کتولی - علی اصفهانی 📩ارسالی 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─