eitaa logo
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
3.7هزار دنبال‌کننده
967 عکس
54 ویدیو
48 فایل
─━━━━━━ا﷽ا━━━━━━─ ⭕️موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 💢با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فلاح شیروانی 📍قم، میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی، پلاک۱۲ 📩درگاه ارتباطی و تبادل: @Admin_fotovat 🔺نشر مطالب همراه با آدرس
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 💠 💢بخش 7️⃣ 🌐 علوم و اقسام آن 🔘تقسیم بندی علوم در منطق المشرفیین ابن سینا 1️⃣علوم موقت 🔺علومی که در همه دوران ها و زمان ها جریان ندارند، بلکه فقط در برهه ای از زمان معتبرند و سپس فراموش می شوند یا در برهه ای از زمان مغفول اند و بعداً به آنها توجه می شود. 2️⃣حکمت 🔺علومی که در همه زمان ها جریان دارند و در خصوص همه اجزای زمان یکسان اند. 🔘تقسیم حکمت به اصول و فروع 🔺او درباره قسم اول، نه توضیح دیگری داده و نه مثالی ذکر کرده است، اما قسم دوم، یعنی آنچه را حکمت خوانده، به دو قسم تقسیم کرده است: اصول و فروع. حکمت های فرعی، علومی اند مانند پزشکی ، کشاورزی، علوم جزئی منسوب به تنجیم و دیگر صنایع و حرفه ها. 🔘تقسیم حکمت اصلی به آلی و غیر آلی 🔺اما علوم اصلی بر دو نوع است: حکمت اصلی آلی و حکمت غیرآلی. حکمت آلی که همان منطق است، دانشی است که مقصود از آن مستقیماً شناختن موجودات طبیعی و ماورای طبیعی نیست، بلکه این است که طالب از آن به عنوان ابزار و آلت تحصیل علوم دیگر بهره برد. حکمت غیر آلی ، علمی است که به وسیله آن ، امور عالم مادی و عالم ماورای ماده شناخته می شود. 🔘تقسیم حکمت غیر آلی به نظری و عملی 🔺حکمت غیر آلی دو قسم می شود: حکمت نظری و حکمت عملی. حکمت نظری، دانشی است که غایت آن تزکیه نفس است، تنها به وسیله صورت معلوم که برای نفس حاصل می شود. مانند علم توحید و هیئت. 🔺اما حکمت عملی، دانشی است که غایت آن فقط تزکیه نفس به وسیله صورت ادراکی حاصل شده برای نفس نیست، بلکه افزون بر آن ، عمل کردن طبق آنچه صورتش در نفس منقوش شده نیز مقصود است. 🔘اقسام 4گانه حکمت نظری 🔺حکمت نظری موجودات را که مستقل از افعال انسان هستند، بررسی می کند. موجودات و امور مربوط به آنها چهار قسم اند. 🔺قسم اول اموری که در حد (تعریف) و قوام (وجود) وابسته به ماده معیّن و مخلوط با آن هستند 🔺قسم دوم اموری که مانند قسم قبل، هم در حد و هم در وجود به ماده وابسته اند، ولی برای ذهن ممتنع نیست که در تعریف و یا در وجود خارجی، ماده معیّنی را برای آنها اعتبار نکند؛ یعنی اگر مانعی وجود نداشته باشد، آنها می توانند در هر ماده ای تحقق بیابند؛ مانند دو بودن و سه بودن ( الثنائیة و الثلاثیة ) 🔺قسم سوم اموری است که کاملاً از ماده و حرکت جدایند و نمی توانند مخلوط با ماده شوند؛ مانند خالق متعال و برخی از فرشتگان 🔺قسم چهارم امور و معانی ای هستند که گاهی در ماده و مخلوط با ماده اند و زمانی مجرد از ماده و جدا از آن اند؛ مانند وحدت و کثرت، کلی و جزئی و علت و معلول. 🔺علم به قسم اول علم طبیعی، دوم ریاضی، سوم الهی و چهارم کلی نامیده می شود. 🔘اقسام 4گانه حکمت نظری 🔺حکمت عملی به چهار قسم تقسیم می شود: اخلاق، تدبیر منزل، تدبیر مدینه و صناعت شارعه. 🔺علم اخلاق، دانشی است که به انسان می آموزد اخلاق و رفتار فردی او باید چگونه باشد تا در دنیا و آخرت سعادت مند شود. 🔺علم تدبیر منزل، دانشی است که به انسان می آموزد منزل مشترک میان شوهر و همسر و فرزندان و غلامان و روابط بین آنها چگونه باید تدبیر شود. 🔺علم تدبیر مدینه (سیاست یا کشور داری)، دانشی است که به انسان می آموزد شهر چگونه باید اداره و تدبیر شود، مدینه فاضله چیست و مدینه ردیئه کدام است و ... . 🔺علم قوانین حاکم بر فرد، منزل و مدینه (الصناعة الشارعة) دانشی است که قوانین و مقرراتی را که باید در اخلاق، تدبیر منزل و تدبیر مدینه اجرا شود، بررسی می کند. 🔺ابن سینا معتقد است اخلاق، تدبیر منزل و تدبیر مدینه باید هر کدام متولی مستقلی داشته باشد واز این رو ، هر یک از آنها در علم جداگانه ای بررسی می شوند، ولی قانون گذاری در آنها نباید جداگانه و بدون توجه به دیگری باشد، بلکه قانون گذاری همۀ آن سه علم، باید یکی باشد و او همان پیامبر است. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 40_43 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ معرفی محتوای کتاب https://eitaa.com/fvtt_ir/2466 2️⃣ معنای لغوی تصوف https://eitaa.com/fvtt_ir/2492 3️⃣ معنای اصطلاحی تصوف https://eitaa.com/fvtt_ir/2541 4️⃣ معنای اصطلاحی عرفان https://eitaa.com/fvtt_ir/2582 5️⃣ عرفان عملی و نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/2603 6️⃣ عرفان عملی https://eitaa.com/fvtt_ir/2628 7️⃣ عرفان نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/2655 8️⃣ محورهای اساسی در عرفان نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/2688 9️⃣ امکان دستیابی به معارف شهودی https://eitaa.com/fvtt_ir/2704 🔟 هماهنگی عرفان با عقل و دین https://eitaa.com/fvtt_ir/2718 1️⃣1️⃣ تأثیرات عرفان عملی و نظری بر یکدیگر https://eitaa.com/fvtt_ir/2755 2️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفان اسلامی (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2813 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 🔟 🌐هماهنگی عرفان با عقل و دین 🔺 شاید بتوان گفت: بزرگ ترین مشکلی که فرهیختگان غرب را به ستوه آورده، آن است که بین عرفان _راه دل_ و فلسه_راه عقل_و دین_راه وحی_ نه تنها هماهنگی نمی بینند، بلکه تضاد و مخالفت را احساس می کنند، اما در فرهنگ اسلامی نه تنها بین این سه حوزه تضادی قایل نیست، بلکه احساس خوش هماهنگی و همگرایی مشام جان ها را می پروراند و ذایقه را شیرین می کند و این احساس در درجۀ نخست مرهون شریعت سامیۀ اسلام و در درجۀ دوم، مدیون زحمات حکما و عرفای اسلامی است. 🔘 علل نقد عارفان بر عقل گرایی 🔺 اولاً: نقد عرفان، بر عقل و عقل مداریِ تاریخی است؛ یعنی عقل موجود در زمان ایشان که «عقل مشایی» بود، مورد اعتراض و انکار ایشان و البته تا حدودی نیز، حق با ایشان است. 🔺ثانیاً: عرفا عقل آغشته به وهم را که با وهم ها و تخیل ها در هم آمیخته است، قبول نداشته و نقد می کنند. والّا عقل سلیم و عقل منوّر که با نورانیت قلب، نورانی شده است، مورد تأیید و قبول ایشان است. 🔺 و ثالثاً: در عرفان نظری، عارفان در پی معرفت برتر می باشند و در مقایسۀ معرفت های حضوری و شهودی با معرفت های حصولی و ذهنی، هرگز معارف عقلی و ذهنی به درجۀ معارف شهودی نمی رسد. 1️⃣ راه وحی و دین 2️⃣ راه مکاشفه و شهود 3️⃣راه عقل، برهان واستدلال 🔺فرهیختگان مسلمان هر سه را مصیب به واقع می شمارند و معتقدند که از طریق هر یک می توان به واقعیت دست یافت، اما از آنجایی که واقعیت یکی است، این سه راه معرفت، ما را به سه چیز مختلف، متضاد و متناقض نمی رسانند. 🔺پرواضح است که از جهت معرفتی و ادراکی _از آن جهت که خود انسان دریابد_ هیچ یک از این دو به دیدار مستقیم و شناخت شهودی نمی رسد. 🔺 اگر اطمینان در تطابق با واقع و دوری از آسیب های ادراکی ، ملاک و میزان سنجش قرار گیرد، به تأکید و تصریح عارفان، در درجۀ نخست معارف وحیانی و پس از آن معارف کشفی و در پی آن معارف عقلی قرار دارد؛ زیرا عرفا وحی را کشف برتر و وحیِ ختمی را کشف اتمّ می دانند. 📚 منبع: کتاب آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی ص 64_67 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
هدایت شده از نسیم حکمت
با سلام ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام حزن اهل بیت علیهم السلام، به اطلاع سروران گرامی می رساند با استعانت الهی، ان شاء الله دروس استاد یزدان پناه از روز سه شنبه 25 شهریور 1399 آغاز خواهد شد. https://eitaa.com/nasimehekmat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ توضیحی در مورد فلسفه اشراق https://eitaa.com/fvtt_ir/2508 2️⃣ کلیاتی در باب حکمت اشراقی https://eitaa.com/fvtt_ir/2553 3️⃣ چالش در فلسفۀ اسلامی مشایی https://eitaa.com/fvtt_ir/2591 4️⃣ سیر دگرگونی فلسفه در اندیشه مسلمانان https://eitaa.com/fvtt_ir/2635 5️⃣ زندگی علمی و سلوکی سهروردی https://eitaa.com/fvtt_ir/2667 6️⃣ جوهره حکمت اشراق / سه جهت تحول در حکمت اشراق https://eitaa.com/fvtt_ir/2694 7️⃣ عدم تعارض عقل و شهود (بحث و ذوق) https://eitaa.com/fvtt_ir/2710 8️⃣ تبیین جایگاه منطقی شهود https://eitaa.com/fvtt_ir/2728 9️⃣ تأثیر روش شهودی در اندیشۀ فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2761 ⏳ ادامه دارد ... 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 8️⃣ 🌐 تبیین جایگاه منطقی شهود 🔘 برگشت همه بدیهیات به اولیات و مشاهدات 🔺در منطق کلاسیک همۀ بدیهیات شش گانه در نهایت به دو نوع می رسند؛ اولیات و محسوسات که نام دیگر آن مشاهَدات است؛ زیرا دیگر اقسام بدیهی_فطریات، مجرّبات، حدسیات و متواترات، به دلیل اشتمال آنها بر دو جزء مشاهده و قیاسِ خفی یا آشکار، به اولیات و محسوسات بازمی گردند. 🔘فلسفه فقط مبتنی بر اولیات 🔺محسوسات و مشاهدات از دایرۀ علوم و برهانی کنار گذاشته می شوند؛ زیرا محصول ادراک حسّی، علم جزئی است و علم جزئی نه کاسب است و نه مکتسب و در نتیجه در علوم عقلی و برهانی کاربردی نخواهد داشت. بدین ترتیب، آنچه در دستگاه منطقی ارسطویی تکیه گاه همۀ معارف به شمار می آید، تنها و تنها اولیات است. البته در منطق کلاسیک، اساساً سخن از کشف و شهود نیست و تنها مشاهدات حسّی مورد توجه بوده اند که آن نیز به جهت ناکارایی در علوم برهانی، کنار گذاشته شده است. 🔘شیخ اشراق و ورود شهود قلبی به فلسفه 🔺در چنین فضائی، شیخ اشراق راه جدیدی گشود و مدعی شد مسیر را برای ورود علم حضوری در دستگاه منطقی گشوده است و و در کنار اولیات، شهود قلبی را به عنوان روش صائب و راهی کامل در علوم عقلی مطرح ساخت. 🔺سهروردی معتقد است در همه مواردی که عقل استدلالی از مبدأ اولیات آغاز می کند و به نتایجی فلسفی می رسد، شهود قلبی نیز نه تنها کارایی دارد، بلکه با مزیّتی برتر و درجه خطای کمتر نتایجی یقینی و برهانی به دست می دهد. 🔺سهروردی، مجهولات را به سه قسم تقسیم کرده می گوید: قسمی از مجهولات با تنبیه و اخطار روشن می شود و به استدلال و فکر نیاز ندارد. این قسم همان بدیهیات است. نیز قسم دیگری از مجهولات از راه شهودات قلبی صاحبان کشف آشکار می شود. این قسم نیز نیازمند استدلال نیست و فقط قسم سوم است که از هیچ یک از دو قسم پیشین نیست، به استدلال نیازمند است و باید با تنظیم مقدماتی که به بدیهیات می انجامد، روشن شود. 🔘شهود حکمای بزرگ به سان اولیات 🔺در حقیقت سهروردی در بیان خود، شهود حکمای بزرگ را در کنار اولّیات قرار داده و در برابر مشاء که تنها اولیّات را عمده و اساس برای فلسفه قرار می داد، شهودات قلبی را نیز مطرح کرد. وی مشاهدات را از حسّ ظاهر و حسّ باطن عام تر، و شهودات قلبی را نیز جزء مشاهدات دانسته است. 🔺پس می توان حرکت سهروردی را در این باب، حرکتی در برابر منطق رسمی مشایی دانست که در دو نکته مهم از مشاء فاصله گرفت: نخست، اعم دانستن مشاهدات به گونه ای که شامل شهود قلبی شوند. دوم، برشمردن شهود قلبی به سان اولیّات، به عنوان بنیاد و پایه فلسفه. 🔘استفاده گسترده فلسفه های مبتنی بر منطق ارسطویی از علوم شهودی و حضوری با وجود نفی آن 🔺قابل توجه این است که در فلسفه های متعارف که بر منطق ارسطویی ابتنا دارند، با اینکه در بخش منطق به صراحت از بی اعتباری مشاهدات سخن می گویند، و همه علوم را در نهایت مبتنی بر اولیات می دانند، ولی به صورتی گسترده از علوم شهودی، تجربی و حضوری استفاده می کنند. موارد فراوانی از این نوع استفاده را می توان در بحث وجود ذهنی، اثبات دو نوع علم حضوری و حصولی، مباحث نفس و اثبات تجرد آن، مباحث قوه و فعل و حرکت جست و جو کرد. 🔘تأثیرهای جانبی شهود قلبی بر فلسفه ورزی 🔺شهود قلبی افزون بر آنکه می تواند پایه علوم برهانی قرار گیرد، تأثیرهای جانبی دیگری بر فلسفه و فلسفه ورزی نیز می تواند داشته باشد؛ زیرا شهود قلبی موجب تلطیف سرّ انسان می شود و زمینه را برای توجه به امور ظریف و پنهان آماده می سازد. 🔺آنگاه این لطافت سرّ قلبی موجب لطافت عقلی در انسان می شود و عقل منوّر به نور کشف و شهود می شود و مسائل فلسفی، به ویژه امور پیچیدۀ مربوط به عوالم ملکوتی را به خوبی درک می کند. در همین راستا یکی از مسائلی که سبب رشد و تعالی ملاصدرا شد و خود او نیز به آن اذعان داشت، داشتن مقام شهود بود. 📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 23_25 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ معرفی فلسفۀ فلسفه https://eitaa.com/fvtt_ir/2526 2️⃣ دسته بندی مباحث فلسفۀ فلسفه https://eitaa.com/fvtt_ir/2572 3️⃣ معیار بداهت تصوری در باب مفاهیم بدیهی https://eitaa.com/fvtt_ir/2600 4️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2622 5️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2644 6️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2735 ⏳ ادامه دارد ... 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 6️⃣ 🌐 معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان 🔘 دیدگاه ملاصدرا 🔺ملاصدرا بر دیدگاه ها و متون مشائیان و شیخ اشراق کاملاً مسلط بوده است. وی برپایۀ مبانی ویژۀ خود در حکمت متعالیه، در مواضعی حساس، در برابر شیخ اشراق نظر داده و مطالبی راهگشا بیان کرده است. 🔘 نقد ملاصدرا به بدیهی دانستن محسوسات توسط شیخ اشراق 🔺از منظر شیخ اشراق، محسوسات بسیط بدیهی اند. ملاصدرا می پرسد منظور از محسوسات، که بدیهی دانسته شده اند، چیست؟ اگر منظورش از محسوسات، امور محسوس، از آن جهت که محسوس اند، باشد، این امور از این جهت آشکارترین اشیا نیستند، بلکه نزد عقل پنهان ترین اشیایند؛ زیرا امور کلی نزد عقل شناخته شده ترند و امور جزئی نزد خیال و حس این گونه اند. و اگر منظور از محسوسات، معانی انتزاعی آنهاست، در این صورت هرچند این معانی نزد عقل شناخته شده اند، این امور از آن جهت که نزد عقل اند، محسوس نیستند، بلکه معقول اند. 🔺 معنای اینکه محسوسات مبادی برهان اند، این نیست که از آن جهت که محسوس اند مبدأ برهان قرار می گیرند، بلکه مفهوم های آنها چنین جایگاهی دارند. 🔺از صرف اینکه برخی علوم ما از حس آغاز می شود، نمی توان بداهت مفاهیم حسی را نتیجه گرفت. بنابراین مفاهیم برگرفته از محسوسات، بدیهی نیستند. ملاصدرا می گوید همین که عقل مفهومی را تحلیل می کند و مشترکات و مختصات آن را می یابد وبه تعریف آن می رسد، عین تفکر است. این سخن بسیار دقیق است. 🔘تفاوت میان مقام اجمال و تفصیل 🔺بنابراین از دیدگاه ملاصدرا باید میان مقام اجمال و مقام تفصیل تفاوت نهاد، و ممکن است مفهومی کلی در مقام اجمال، بدیهی‌التصور باشد، اما در مقام تفصیل، تصورآن نیازمند فکر و نظر باشد. 🔺ملاصدرا به سخن شیخ اشراق دربارۀ مفهوم وجود نیز می پردازد. 🔘بداهت تصوری مفهوم وجود 🔺می گوید اگر منظور از وجود، حقیقت خارجی وجود است، از آنجا که نه جنس دارد نه فصل، تعریف پذیر نیست؛ چه تعریف حدی چه تعریف رسمی؛ لیکن مفهوم وجود اعم الاشیا، اظهرالاشیا و اعرف الاشیا نزد عقل است، بنابراین بدیهی است. 🔺ملاصدرا مفاهیم حسیِ کلی را بدیهی دانسته است. منظور از بدیهی بودن این مفاهیم این است که از مفهوم یا مفاهیم کلی دیگری برگرفته نشده اند. اما این مفاهیم کلی، به اجمال تصور شده اند، و آن گاه که عقل در مقام تصور تفصیلی این مفاهیم قرار گیرد، میابد که اجزایی دارند و می توان آنها را تعریف کرد. بنابراین در مقام تفصیل، این مفاهیم بی نیاز از تعریف نیستند. 📚 منبع: کتاب تأملاتی در فلسفه‌ی فلسفه‌ی اسلامی ص 37_50 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac