eitaa logo
هیئت جامع دختران حاج قاسم
1.5هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
966 ویدیو
21 فایل
﷽ 🌷کنگره ملی شهدای شهرستان کاشان 🌷 دبیرخانه تشکل های دخترانه دانش آموزی و دانشجویی باشگاه مخاطبین و ارتباط با ما : @h_d_hajghasem_120 تبادل و تبلیغ: @haj_Qasim_1398
مشاهده در ایتا
دانلود
📚📚میانبر📚📚 رمان عشق و دیگر هیچ🇮🇷 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/278 رمان عشق و دیگر هیچ 🇮🇷 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/459 رمان عشق و دیگر هیچ 🇮🇷 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/527 رمان عشق ودیگر هیچ🇮🇷 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/626 رمان عشق و دیگر هیچ🇮🇷 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/703 رمان عشق و دیگر هیچ 🇮🇷 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/893 رمان عشق و دیگر هیچ🇮🇷 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/1060 رمان عشق و دیگر هیچ 🇮🇷 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/1160 رمان عشق و دیگر هیچ 🇮🇷 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/1520 رمان عشق و دیگر هیچ 🇮🇷 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/1661 رمان عشق و دیگر هیچ 🇮🇷 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/1745 رمان عشق و دیگر هیچ 🇮🇷 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/1813 رمان عشق و دیگر هیچ 🇮🇷 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/1881 رمان عشق و دیگر هیچ 🇮🇷 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/1975 رمان عشق و دیگر هیچ🇮🇷 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/2052 رمان عشق و دیگر هیچ 🇮🇷 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/3297 رمان عشق و دیگر https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/3383 رمان عشق و دیگر https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/3436 📒💍رمان ازدواج صوری رمان ازدواج صوری ❤️ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/2305 رمان ازدواج صوری❤️ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/2357 رمان ازدواج صوری ❤️ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/2443 رمان ازدواج صوری ❤️ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/2487 رمان ازدواج صوری ❤️ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/2547 رمان ازدواج صوری ❤️ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/2593 رمان ازدواج صوری ❤️ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/2649 رمان ازدواج صوری❤️ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/2710 رمان ازدواج صوری ❤️ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/2733 رمان راهنمای سعادت📕📖 رمان راهنمای سعادت💞 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/2772 رمان راهنمای سعادت💞 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/2796 رمان راهنمای سعادت 💞 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/2844 رمان راهنمای سعادت 💞 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/2888 رمان راهنمای سعادت 💞 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/2923 رمان راهنمای سعادت 💞 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/2968 رمان راهنمای سعادت 💞 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/3021 رمان راهنمای سعادت 💞 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/3073 رمان راهنمای سعادت 💞 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/3138 رمان راهنمای سعادت 💞 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/3201 رمان آدم وحوا فصل اول📚📗 رمان آدم و حوا💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/3539 رمان آدم وحوا 💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/3623 رمان آدم و حوا💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/3670 رمان آدم وحوا💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/3694 رمان آدم و حوا💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/3768 رمان آدم و حوا💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/3802 رمان آدم و حوا💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/3849 رمان آدم و حوا💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/3914 رمان آدم و حوا💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/3952 رمان آدم و حوا💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/4002 رمان آدم و حوا💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem/4064
( ♥️°📕) 📚 ✍🏻 📖 این ها را ميدانستم و تن به روابط آزاد ندادم و ازدواج كردم. راستش آقامغفوري! (وجدانا جاي سلما خالي! پشيمانم كه او را نياوردهام.) من هم در دوران دبيرستان، هم دانشگاه هزار بار موقعيت ارتباطگيري با دخترها را داشتم، حتي با پيشنهاد خودشان! اما فكر ميكردم كه رسم جوانمردي نيست؛ وقتي مطمئني اين دختر گزينة تو براي ادامة زندگي نخواهد بود، او را به سمت و سوي لذت خودت بكشاني تا تخليه شوي! نامردي بود با احساس يك نفر بازي كني و زندگي او را براي هميشه پر از استرس و تنش كني. گاهي جمع دخترها و پسرها را ميديدم و فكر ميكردم اينها براي آيندة طولاني شان فكري دارند يا همين نوك دماغ عمل كردهشان را ميبينند. راستش من هم براي خدا از لذتم نگذشتم، يعني خب خدا را حذف كرده بودم، اما آدم گرسنه هم نبودم، رسم مردي بلد بودم. حالا اما قصه فرق ميكند، اين بماند! فرهاد! سرم را كه بالا آوردم تا جواب سروش را بدهم كه سلما را ميبينم كنارش! وقت باختن قافيه نيست، لبخند را در تمام سلولهاي صورتم نشاندم و از جايم بلند شدم تا احوالپرسي كنم كه سروش تكهاش را انداخت: همينجوري خواهر ما رو دزديدي! اوقات خوش پيش آمده را تلخ نميكنم و براي سلما توضيح هم نميدهم، جز اين اومدم دو كلمه مردونه صحبت كنم كه پشيمون شدم. بدون تو قلمم بد قلقي ميكنه! بايد باشي تا بشود. ⏳ادامه دارد...⏳ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 هنوز ایستاده بودیم که امیرمهدي " یاالله " گویان وارد حیاط شد و رو به ما گفت . امیرمهدي – خانوم صداقت پیشه . اومدن دنبالتون . مامان و خانوم درستکار همزمان بلند شدن . مامان با خوشرویی جواب تعارفاتشون مبنی بر موندن بیشتر رو داد و هر سه خداحافظی کردیم . از در خونه شون که بیرون رفتیم مهرداد و امیرمهدي رو در حال حرف زدن دیدم . نگران چشم دوختم به حالت صورتشون . می ترسیدم مهرداد به خاطر راضی نبودن ، رفتار خوبی نداشته باشه . ولی صورت هر دو معمولی بود . باگفتن " خداحافظ " به امیرمهدي داخل ماشین نشستیم . مهرداد و امیرمهدي با لبخند به هم دست دادن و خداحافظی کردن . مهرداد که سوار ماشین شد مامان رو بهش پرسید . مامان – پسر خوبیه . نه ؟ مهرداد بدون اینکه نگاه از رو به روش بگیره جواب داد . مهرداد – تو برخورد اول بد نبود . و با این حرفش نشون داد هنوز مونده تا راضی بشه . به خودم دلداري دادم که هنوز برخورد بیشتري با امیرمهدي نداشته . می دونستم امیرمهدي با رفتارش مهرداد ناراضی رو هم به راه میاره . مگه می شد آدم این همه خوب باشه و کسی دوسش نداشته باشه ؟ با این فکر تو دلم لرزید . یعنی همونقدر که براي من شیرین بود براي دیگران هم بود ؟ دختراي خونواده شون چی ؟ نکنه ... نکنه .... یعنی از اون خونواده هایی بودن که ازدواج با فامیل رو به غریبه ها ترجیح میدن ؟ تو دلم نالیدم " نه خدا . نه. تو رو به هر چی مقدسه قسم می دم . من تحمل دیدن امیرمهدي با دختر دیگه اي رو ندارم با زنگ گوشیم دست از فکر برداشتم . گوشی رو از کیفم بیرون آوردم . سمیرا بود . تازه یادم افتاد میخواستم روز بعد از مهمونی باهاش تماس بگیرم. ولی چون اون روز مامان قضیه ي امیرمهدي رو به بابا گفت و اون مسائل و ناراحتی بابا پیش اومد به کل یادم رفته بود . قبل از قطع شدنش جواب دادم . من – سلام سمیرا . سمیرا – سلام مارالی . چطوري ؟ کم پیدایی ! من – هستم . فقط یه مدت حوصله ي جمع رو نداشتم . سمیرا – جدي ؟ من فکر کردم چون با پویا به هم زدي نمیاي تو جمعمون . 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📓 📖 -کاش همون دیروز گفته بودی چي شده یه کاری مي کردیم! مهرداد پر حرص جواب مامان رو داد: -چیكار مي کردیم ؟ مي رفتیم به این دکتره مي گفتیم مواظب خودت باش چون پویا کلا بالاخونه رو اجاره داده ؟ رضوان به حالت اعتراض صداش کرد و باعث شد مهرداد حرفش رو ادامه نده . در عوض لیوان آب رو به دهنش نزدیك کرد و یه نفس سر کشید. دوباره مامان به حرف اومد: -حالا صبر کنین باباتون بیاد ببینیم راست گفتن یا نه! خونه که رسیدم و ماجرا رو گفتم مامان سریع با بابا تماس گرفت و ازش خواست تا بره بیمارستان و پرس و جویي بكنه . فكر مي کردن شاید حرف دوست پویا صحت نداشته باشه ولي من مي دونستم که از اون دوتا آدم هر کاری بر میاد. مهرداد لیوان رو پایین آورد و شماتت بار نگاهم کرد و گفت: _اصلا ً تو راست مي گي تا کي قراره تو رو اسكورت کنیم ؟ مگه نمیخوای یه عمر با این وضع شوهرت زندگي کني ؟ باشه .. قبول ... مي گي از پس اینجور زندگي بر میای ؟ .. عالیه .. حالا وقتشه نشون بدی .. این سر راه ترین و آسون ترین مشكل زندگیت . خودت حلش کن . هر گندی که آقا پویا زده رو خودت به تنهایي درستش کن. نشون بده مي توني یه عمر با حرف و نگاه مردم زندگي کني .. نشون بده از پس هرچیزی بر میای. اومدم جوابش رو بدم و بگم "حالا که کار خراب شده چه کاری ازم بر میاد ؟ "که نذاشت . با اشاره ی دست وادارم کرد به سكوت ، و خودش ادامه داد _نه به اون زماني که عالم و آدم رو مسخره مي کردی و یه زبون داشتي هفتاد متر . نه به حالا که حتي نمي توني دو کلمه حرف بزني که بتوني شر رو بخوابوني . درست شو خواهر من! 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem