ز دستم بر نمیخیزد که یک دم بی تو بنشینم
به جز رویت نمیخواهم که روی هیچ کس بینم
من اول روز دانستم که با #شیرین درافتادم
که چون فرهاد باید شست دست از جان #شیرینم
تو را من دوست میدارم خلاف هر که در عالم
اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دینم
و گر #شمشیر برگیری سپر پیشت بیندازم
که بی #شمشیر #خود کشتی به ساعدهای سیمینم
برآی ای #صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
ز اول هستی آوردم قفای نیستی #خوردم
کنون امید بخشایش همیدارم که مسکینم
دلی چون #شمع میباید که بر جانم ببخشاید
که جز وی کس نمیبینم که میسوزد به بالینم
تو همچون #گل ز خندیدن لبت با هم نمیآید
روا داری که من #بلبل چو بوتیمار بنشینم
رقیب انگشت میخاید که #سعدی چشم بر هم نه
مترس ای باغبان از #گل که میبینم نمیچینم
#ز_دستم_بر_نمیخیزد_که_یک_دم_بی_تو_بنشینم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/284
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
آن کس که از او صبر محال است و سکونم
بگذشت ده انگشت فروبرده به #خونم
پرسید که چونی ز غم و درد جدایی
گفتم نه چنانم که توان گفت که چونم
زان گه که مرا روی تو محراب نظر شد
از دست زبانها به تحمل چو ستونم
مشنو که همه عمر جفا بردهام از کس
جز بر سر کوی تو که دیوار زبونم
بیم است چو #شرح غم #عشق تو نویسم
کآتش به قلم در فتد از سوز درونم
آنان که #شمردند مرا عاقل و هشیار
کو تا بنویسند گواهی به جنونم
شمشیر برآور که مرادم سر #سعدیست
ور سر ننهم در قدمت عاشق دونم
#آن_کس_که_از_او_صبر_محال_است_و_سکونم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/285
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
من از تو صبر ندارم که بی تو بنشینم
کسی دگر نتوانم که بر تو بگزینم
بپرس حال من آخر چو بگذری روزی
که چون همیگذرد روزگار مسکینم؟
من اهل دوزخم ار بی تو زنده #خواهم شد
که در بهشت نیارد خدایْ غمگینم
ندانمت که چه گویم تو هر دو چشم منی
که بی وجود #شریفت جهان نمیبینم
چو روی دوست نبینی جهان ندیدن به
شب فراق منه #شمعْ پیش بالینم
ضرورت است که عهد وفا به سر برمت
و گر جفا به سر آید هزار چندینم
نه هاونم که بنالم به کوفتی از یار
چو دیگ بر سر آتش نشان که بنشینم
بگرد بر سرم ای آسیای دور زمان
به هر جفا که توانی که سنگ #زیرینم
چو #بلبل آمدمت تا چو #گل ثنا گویم
چو #لاله #لال بکردی زبان تحسینم
مرا پلنگ به سرپنجه اِی نگار نکشت
تو میکشی به سر پنجهٔ نگارینم
چو #ناف آهو #خونم بسوخت در #دل تنگ
برفت در همه آفاق بوی مُشکینم
هنر بیار و زبان آوری مکن #سعدی
چه حاجت است بگوید شکر که #شیرینم
#من_از_تو_صبر_ندارم_که_بی_تو_بنشینم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/283
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دلم تا #عشقباز آمد در او جز غم نمیبینم
دلی بی غم کجا جویم که در عالم نمیبینم
دمی با همدمی خرم ز جانم بر نمیآید
دمم با جان برآید چون که یک همدم نمیبینم
مرا رازیست اندر #دل به #خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز چون محرم نمیبینم
قناعت میکنم با درد چون درمان نمییابم
تحمل میکنم با زخم چون مرهم نمیبینم
خوشا و خرما آن #دل که هست از #عشق بیگانه
که من تا آشنا گشتم #دل خرم نمیبینم
نم چشم آبروی من ببرد از بس که میگریم
چرا گریم کز آن حاصل برون از نم نمیبینم
کنون دم درکش ای #سعدی که کار از دست بیرون شد
به امید دمی با دوست وان دم هم نمیبینم
#دلم_تا_عشقباز_آمد_در_او_جز_غم_نمیبینم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/281
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
منم یا رب در این دولت که روی یار میبینم
فراز سرو سیمینش #گلی بر بار میبینم
مگر طوبی برآمد در سرابستان جان من
که بر هر شعبهای مرغی شکرگفتار میبینم
مگر دنیا سر آمد کاین چنین آزاد در جنت
می بی درد مینوشم #گل بی خار میبینم
عجب دارم ز بخت #خویش و هر دم در گمان افتم
که مستم یا به #خوابم یا جمال یار میبینم
زمین بوسیدهام بسیار و خدمت کرده تا اکنون
لب معشوق میبوسم رخ #دلدار میبینم
چه طاعت کردهام گویی که این پاداش مییابم
چه فرمان بردهام گویی که این مقدار میبینم
تویی یارا که #خواب آلود بر من تاختن کردی
منم یا رب که بخت #خود چنین بیدار میبینم
چو خلوت با میان آمد نخواهم #شمع کاشانه
تمنای بهشتم نیست چون دیدار میبینم
کدام آلاله میبویم که مغزم عنبرآگین شد
چه ریحان دسته بندم چون جهان #گلزار میبینم
ز گردون نعره میآید که اینت بوالعجب کاری
که #سعدی را ز روی دوست برخوردار میبینم
#منم_یا_رب_در_این_دولت_که_روی_یار_میبینم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/282
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نه از چینم حکایت کن نه از روم
که من #دل با یکی دارم در این بوم
هر آن ساعت که با یاد من آید
فراموشم شود موجود و معدوم
ز دنیا بخش ما غم #خوردن آمد
نشاید #خوردن الا رزق مقسوم
رطب #شیرین و دست از نخل کوتاه
زلال اندر میان و تشنه محروم
از آن شاهد که در اندیشه ماست
ندانم زاهدی در شهر معصوم
به روی او نماند هیچ منظور
به بوی او نماند هیچ مشموم
نه بی او #عشق میخواهم نه با او
که او در سلک من حیف است منظوم
#رفیقان چشم ظاهربین بدوزید
که ما را در میان سریست مکتوم
همه عالم گر این صورت ببینند
کس این معنی نخواهد کرد مفهوم
چنان سوزم که خامانم نبینند
نداند تندرست احوال محموم
مرا گر #دل دهی ور جان ستانی
عبادت #لازم است و بنده ملزوم
نشاید برد #سعدی جان از این کار
مسافر تشنه و جلاب مسموم
چو آهن تاب آتش مینیارد
همیباید که پیشانی کند موم
#نه_از_چینم_حکایت_کن_نه_از_روم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/279
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
من از اینجا به ملامت نروم
که من اینجا به امیدی گروم
گر به عقلم سخنی میگویند
بیم آن است که دیوانه شوم
گوش #دل رفته به آواز سماع
نتوانم که نصیحت شنوم
همه گو باد ببر خرمن عمر
دو جهان بی تو نیرزد دو جوم
دوستان عیب و ملامت مکنید
کانچه #خود کاشته باشم دروم
من بیچاره گردن به کمند
چه کنم گر به رکابش نروم
#سعدیا گفت به #خوابم بینی
بیوفا یارم اگر میغنوم
#من_از_اینجا_به_ملامت_نروم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/280
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
تو مپندار کز این در به ملامت بروم
دلم اینجاست بده تا به سلامت بروم
ترک سر گفتم از آن پیش که بنهادم پای
نه به زرق آمدهام تا به ملامت بروم
من هوادار قدیمم بدهم جان عزیز
نو ارادت نه که از پیش غرامت بروم
گر رسد از تو به گوشم که بمیر ای #سعدی
تا لب گور به اعزاز و کرامت بروم
ور بدانم به در مرگ که حشرم با توست
از لحد رقص کنان تا به قیامت بروم
#تو_مپندار_کز_این_در_به_ملامت_بروم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/278
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
اگر مراد تو ای دوست بیمرادی ماست
مراد #خویش دگرباره من نخواهم #خواست
اگر قبول کنی ور برانی از بر #خویش
خلاف رای تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستان کریم
تفاوتی نکند چون نظر به عین رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مبدل شد
خللپذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هر چه کنی #دل نخواهی آزردن
که هر چه دوست پسندد به جای دوست رواست
اگر عداوت و جنگ است در میان عرب
میان لیلی و مجنون محبت است و صفاست
هزار دشمنی افتد به قول بدگویان
میان عاشق و معشوق دوستی برجاست
غلام قامت آن لعبت قباپوشم
که در محبت رویش هزار جامه قباست
نمیتوانم بی او نشست یک ساعت
چرا که از سر جان بر نمیتوانم خاست
جمال در نظر و شوق همچنان باقی
گدا اگر همه عالم بدو دهند گداست
مرا به #عشق تو اندیشه از ملامت نیست
و گر کنند ملامت نه بر من تنهاست
هر آدمی که چنین شخص #دلستان بیند
ضرورت است که گوید به سرو ماند راست
به روی #خوبان گفتی نظر خطا باشد
خطا نباشد دیگر مگو چنین که خطاست
خوش است با غم هجران دوست #سعدی را
که گرچه رنج به جان میرسد امید دواست
بلا و زحمت امروز بر #دل درویش
از آن #خوش است که امید رحمت فرداست
#اگر_مراد_تو_ای_دوست_بیمرادی_ماست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/277
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
به تو مشغول و با تو همراهم
وز تو بخشایش تو میخواهم
همه بیگانگان چنین دانند
که منت آشنای درگاهم
ترسم ای میوه درخت بلند
که نیایی به دست کوتاهم
تا مرا از تو آگهی دادند
به وجودت گر از #خود آگاهم
همه در #خورد رای و قیمت #خویش
از تو #خواهند و من تو را #خواهم
#بلبل بوستان حسن توام
چون نیفتد سخن در افواهم
میکشندم که ترک #عشق بگو
میزنندم که بیدق شاهم
ور به صد پارهام کنی #زین رنگ
بنگردم که صبغة اللهم
#سعدیا در قفای دوست مرو
چه کنم میبرد به اکراهم
میل از این جانب اختیاری نیست
کهربا را بگو که من کاهم
#به_تو_مشغول_و_با_تو_همراهم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/276
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
امشب آن نیست که در #خواب رود چشم ندیم
خواب در روضه رضوان نکند اهل نعیم
خاک را زنده کند تربیت باد #بهار
سنگ باشد که #دلش زنده نگردد به نسیم
بوی پیراهن گم کرده #خود میشنوم
گر بگویم همه گویند ضلالیست قدیم
عاشق آن گوش ندارد که نصیحت شنود
درد ما نیک نباشد به مداوای حکیم
توبه گویندم از اندیشه معشوق بکن
هرگز این توبه نباشد که گناهیست عظیم
ای #رفیقان سفر دست بدارید از ما
که بخواهیم نشستن به در دوست مقیم
ای برادر غم #عشق آتش نمرود انگار
بر من این شعله چنان است که بر ابراهیم
مرده از خاک لحد رقص کنان برخیزد
گر تو بالای عظامش گذری وهی رمیم
طمع وصل تو میدارم و اندیشه هجر
دیگر از هر چه جهانم نه امید است و نه بیم
عجب از کشته نباشد به در خیمه دوست
عجب از زنده که چون جان به درآورد سلیم
#سعدیا #عشق نیامیزد و شهوت با هم
پیش تسبیح ملایک نرود دیو رجیم
#امشب_آن_نیست_که_در_خواب_رود_چشم_ندیم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/275
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ما دگر کس نگرفتیم به جای تو ندیم
الله الله تو فراموش مکن عهد قدیم
هر یک از دایره جمع به راهی رفتند
ما بماندیم و خیال تو به یک جای مقیم
باغبان گر نگشاید در درویش به باغ
آخر از باغ بیاید بر درویش نسیم
گر نسیم سحر از خلق تو بویی آرد
جان فشانیم به سوغات نسیم تو نه سیم
بوی محبوب که بر خاک احبا گذرد
نه عجب دارم اگر زنده کند عظم رمیم
ای به حسن تو صنم چشم فلک #نادیده
وی به مثل تو ولد مادر ایام عقیم
حال درویش چنان است که خال تو سیاه
جسم #دل ریش چنان است که چشم تو سقیم
چشم جادوی تو بی واسطه کحل کحیل
طاق ابروی تو بی شائبه وسمه وسیم
ای که #دلداری اگر جان منت میباید
چارهای نیست در این مسأله الا تسلیم
#عشقبازی نه طریق حکما بود ولی
چشم بیمار تو #دل میبرد از دست حکیم
#سعدیا #عشق نیامیزد و عفت با هم
چند پنهان کنی آواز دهل #زیر #گلیم
#ما_دگر_کس_نگرفتیم_به_جای_تو_ندیم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/274
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈